پیش‌نویس:طبائع‌ الاستبداد و مصارع‌ الاستعباد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:
===تأثیر استبداد بر اخلاق===
===تأثیر استبداد بر اخلاق===


كواكبى معتقد است که خداوند استعداد صلاح و فساد را در وجود انسان آفريده است و او به حسب نوع تربيت مى‏‌تواند برتر از فرشتگان‏ و يا پست‌‏تر از شياطين شود. و در آغاز، تربيت پدر و مادر سبب‏ بكارگيرى استعداد وى در راه صلاح و فساد مى‏‌گردد و پس از آن، مربيان‏ و آموزه‏‌هاى دينى است كه در تربيت آدمى نقش اساسی دارد. و همچنین همسر، محيط، نظام ‏اجتماعى و سياسى می‌تواند كه جسم و روح او را تحت ‏تأثير قرار دهد. از این‌رو حکومت موفق، حکومتی است که در خصوص تربیت انسان، به نیازهای قبل از تولد انسان، با وضع قوانین سالم در امر ازدواج، و به بعد از تولد انسان، با استخدام قابله‌ها و آبله ‏كوبان و پزشكانی برای مراقبت وی، تأسیس پرورشگاه براى كودكان سرراهى تاسيس، ساختن مكتب، مدرسه، تماشاخانه‌ها، انجمن‌ها، كتابخانه‏‌ها و موزه‌ها، توجه کند  و با وضع مقرراتی آداب و حقوق را حفظ  و سنت‌هاى قومى و احساسات ملى را تقويت کند. از نظر ایشان حكومت‌هاى استبدادى نه تنها هيچ گونه مراقبتى در تربيت و رشد انسان ندارند، بلكه در فساد جسم و روح وی نیز می‌کوشند. از این‌رو، استبداد، اخلاق و دین را فاسد و اخلاص را ازبندگان و خلوص را از مذهب سلب می‌کند. در این صورت اثربخشی نماز، در نهی از منکر، و روزه، در بازداری از هوای نفس، از بین رفته و حکمت و سر عبادت زایل می‌شود و همچنين برخى‏ آموزه‏‌هاى مذهبى از محتواى حقيقى تهى و دست‌‏آويزى براى‌‏تسليت و آرامش و بى‏‌تفاوتى مسلمانان شود و  افرادى كه در نظام استبدادى بسر مى ‏برند،تحت‏ تاثير روحيات حكام و خواسته‏ هاى آنان، به لذت هاى زودگذر مادى همچون پر كردن شكم و تهى كردن شهوت بسنده مى‏ كنند و از لذت هاى روحانى مانند: لذت دانش آموزى، بخشش مال، رفع حاجت هاى‏ مؤمنان، تسخير قلوب مردمان، محروم می شوند. در نگاه کواکبی، انسان اسير استبداد، ناگزير: ترسو، ظالم، حسود وبخيل بار مى‏آيد، در برابر قدرت مافوق خود، متواضع و چاپلوس ورياكار، درمقابل زيردست‏خود، سختگير و ستمكار و نسبت ‏به‏ هم‏رديف خويش حسود و مكار مى‏ گردد<ref>همان، صص 87-77.</ref>.
كواكبى معتقد است که خداوند استعداد صلاح و فساد را در وجود انسان آفريده است و او به حسب نوع تربيت مى‏‌تواند برتر از فرشتگان‏ و يا پست‌‏تر از شياطين شود. و در آغاز، تربيت پدر و مادر سبب‏ بكارگيرى استعداد وى در راه صلاح و فساد مى‏‌گردد و پس از آن، مربيان‏ و آموزه‏‌هاى دينى است كه در تربيت آدمى نقش اساسی دارد. و همچنین همسر، محيط، نظام ‏اجتماعى و سياسى می‌تواند كه جسم و روح او را تحت ‏تأثير قرار دهد. از این‌رو حکومت موفق، حکومتی است که در خصوص تربیت انسان، به نیازهای قبل از تولد انسان، با وضع قوانین سالم در امر ازدواج، و به بعد از تولد انسان، با استخدام قابله‌ها و آبله‌كوبان و پزشكانی برای مراقبت وی، تأسیس پرورشگاه براى كودكان سرراهى تاسيس، ساختن مكتب، مدرسه، تماشاخانه‌ها، انجمن‌ها، كتابخانه‏‌ها و موزه‌ها، توجه کند  و با وضع مقرراتی آداب و حقوق را حفظ  و سنت‌هاى قومى و احساسات ملى را تقويت کند. از نظر ایشان حكومت‌هاى استبدادى نه تنها هيچ گونه مراقبتى در تربيت و رشد انسان ندارند، بلكه در فساد جسم و روح وی نیز می‌کوشند. از این‌رو، استبداد، اخلاق و دین را فاسد و اخلاص را ازبندگان و خلوص را از مذهب سلب می‌کند. در این صورت اثربخشی نماز، در نهی از منکر، و روزه، در بازداری از هوای نفس، از بین رفته و حکمت و سر عبادت زایل می‌شود و همچنين برخى‏ آموزه‏‌هاى مذهبى از محتواى حقيقى تهى و دست‌‏آويزى براى‌‏تسليت و آرامش و بى‏‌تفاوتى مسلمانان شود و  افرادى كه در نظام استبدادى بسر مى ‏برند،تحت‏ تاثير روحيات حكام و خواسته‏ هاى آنان، به لذت هاى زودگذر مادى همچون پر كردن شكم و تهى كردن شهوت بسنده مى‏ كنند و از لذت هاى روحانى مانند: لذت دانش آموزى، بخشش مال، رفع حاجت هاى‏ مؤمنان، تسخير قلوب مردمان، محروم می شوند. در نگاه کواکبی، انسان اسير استبداد، ناگزير: ترسو، ظالم، حسود وبخيل بار مى‏آيد، در برابر قدرت مافوق خود، متواضع و چاپلوس ورياكار، درمقابل زيردست‏خود، سختگير و ستمكار و نسبت ‏به‏ هم‏رديف خويش حسود و مكار مى‏ گردد<ref>همان، صص 87-77.</ref>.


===رهایی از استبداد===
===رهایی از استبداد===
confirmed
۱٬۵۶۲

ویرایش