سید مجتبی میرلوحی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ سید مجتبی نواب صفوی را به سید مجتبی میرلوحی تهرانی منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
| سال درگذشت = ۱۳۳۴ ش
| سال درگذشت = ۱۳۳۴ ش
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت = تهران  
| محل درگذشت = [[تهران]]
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | لامه امینی (صاحب‌ الغدیر)| آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی| آیت‌الله شیخ محمد تهرانی}}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | [[عبدالحسین امینی|آیت‌الله عبدالحسین امینی]]| [[ سید حسین طباطبایی قمی|آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی]]| آیت‌الله شیخ محمد تهرانی}}
| شاگردان =  
| شاگردان =  
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| مذهب = [[شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | جامعه و حکومت اسلامی| اثر | اثر}}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | جامعه و حکومت اسلامی|}}
| فعالیت‌ها =  
| فعالیت‌ها =  
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید مجتبی میرلوحی تهرانی''' (۱۳۰۳-۱۳۳۴ش) معروف به نواب صفوی روحانی [[شیعه]]، بنیان‌گذار و رهبر [[جمعیت فدائیان اسلام]]. نواب صفوی دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را در [[تهران]] و سپس در [[نجف]] فراگرفت. از [[علامه امینی]] و [[سید حسین طباطبایی قمی]] به عنوان اساتید وی در حوزه علمیه نجف یاد شده است.
'''سید مجتبی میرلوحی تهرانی''' (۱۳۰۳ - ۱۳۳۴ ش) معروف به '''نواب صفوی''' روحانی [[شیعه]]، بنیان‌گذار و رهبر [[جمعیت فدائیان اسلام]]. نواب صفوی دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را در [[تهران]] و سپس در [[نجف]] فراگرفت. از [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] و [[سید حسین طباطبایی قمی]] به‌عنوان استادان وی در [[حوزه علمیه نجف]] یاد شده است.
نواب از پیشتازان مبارزات مسلحانه علیه [[حکومت پهلوی]] بود. با ظهور احمد کسروی نواب صفوی جهت مبارزه با تفکرات او از نجف به [[ایران]] آمد. قتل کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‎آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‎های سیاسی و مبتنی بر عقاید مذهبی نواب صفوی و فدائیان اسلام به شمار می‎رود. برخی از نویسندگان تاریخ معاصر، تلاش‌های نواب صفوی و یارانش را در پیروزی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران موثر دانسته‌اند.
نواب از پیشتازان مبارزات مسلحانه علیه [[رژیم پهلوی|حکومت پهلوی]] بود. با ظهور احمد کسروی نواب صفوی جهت مبارزه با تفکرات او از نجف به [[ایران]] آمد. قتل کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‎آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‎های سیاسی و مبتنی بر عقاید مذهبی نواب صفوی و فدائیان اسلام به شمار می‎رود. برخی از نویسندگان تاریخ معاصر، تلاش‌های نواب صفوی و یارانش را در پیروزی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران موثر دانسته‌اند.
مخالفت با اقدامات دولت دکتر مصدق به دلیل عدم عمل به احکام اسلامی از دیگر فعالیت‎های وی بود که حبس را برای سید مجتبی در پی داشت. کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است. وی در دوران فعالیت سیاسی خود سفرهایی به [[اردن]] و [[مصر]] داشت که طی آن در [[دانشگاه الازهر]] سخنرانی کرده و با [[ملک حسین]] پادشاه اردن ملاقات داشته است.
مخالفت با اقدامات دولت دکتر مصدق به دلیل عدم عمل به احکام اسلامی از دیگر فعالیت‎های وی بود که حبس را برای سید مجتبی در پی داشت. کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» از آثار نواب صفوی است. وی در دوران فعالیت سیاسی خود سفرهایی به [[اردن]] و [[مصر]] داشت که طی آن در [[دانشگاه الازهر]] سخنرانی کرده و با [[ملک حسین]] پادشاه اردن ملاقات داشته است.
رهبر فدائیان اسلام و برخی از یارانش در ۲۷ دی ۱۳۳۴ش توسط رژیم پهلوی اعدام شدند.
رهبر فدائیان اسلام و برخی از یارانش در ۲۷ دی ۱۳۳۴ ش، توسط رژیم پهلوی اعدام شدند.


== خانواده و کودکی ==
== خانواده و کودکی ==
خط ۳۴: خط ۳۴:


== مهاجرت به نجف ==
== مهاجرت به نجف ==
نواب صفوی پس از ایجاد نا آرامی‌های سیاسی بر علیه حکومت در مدرسه صنعتی آلمانی‌ها<ref>رزاق پور، فداییان اسلام/ معرفی عناصر اصلی، ص۸۹</ref> به آبادان رفته و در شرکت‌ نفت‌ استخدام گردید. وی در آبادان نیز با اعتراض به‌ اهانت‌ یک‌ انگلیسی به کارگر ایرانی، شورشی برپا کرد و در پی آن از شرکت نفت به طور مخفیانه بیرون آمده و راهی [[حوزه علمیه‌ نجف‌ اشرف]] شد<ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۴</ref>.
نواب صفوی پس از ایجاد نا آرامی‌های سیاسی بر علیه حکومت در مدرسه صنعتی آلمانی‌ها<ref>رزاق پور، فداییان اسلام/ معرفی عناصر اصلی، ص۸۹</ref> به آبادان رفته و در شرکت‌ نفت‌ استخدام گردید. وی در آبادان نیز با اعتراض به‌ اهانت‌ یک‌ انگلیسی به کارگر ایرانی، شورشی برپا کرد و در پی آن از شرکت نفت به طور مخفیانه بیرون آمده و راهی [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه‌ نجف‌ اشرف]] شد<ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۴</ref>.
تاریخ این مهاجرت باید در فاصله سال‌های ۱۳۱۹-۱۳۲۱ش بوده باشد، تحصیل وی در این شهر، سه سال و نیم به طول انجامید و در حین درس خواندن برای تامین زندگی خود کار می‌کرد<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۷</ref>و نقل شده است که در این دوران از وجوهات‌ شرعی‌ استفاده نمی‌نمود<ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۰</ref>.
تاریخ این مهاجرت باید در فاصله سال‌های ۱۳۱۹-۱۳۲۱ش بوده باشد، تحصیل وی در این شهر، سه سال و نیم به طول انجامید و در حین درس خواندن برای تامین زندگی خود کار می‌کرد<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۷</ref>و نقل شده است که در این دوران از وجوهات‌ شرعی‌ استفاده نمی‌نمود<ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۰</ref>.
در این تاریخ، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] محوریت حوزه نجف را داشت. نواب در مدرسه بزرگ [[آخوند خراسانی]] حجره‌ای گرفت و مطابق با برخی منابع نزد استادان مشهوری مانند علامه امینی (صاحب‌ الغدیر)، آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی و آیت‌الله شیخ محمد تهرانی به تحصیل فقه، اصول، تفسیر قرآن و مباحث اعتقادی پرداخت<ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۴</ref>.
در این تاریخ، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] محوریت حوزه نجف را داشت. نواب در مدرسه بزرگ [[آخوند خراسانی]] حجره‌ای گرفت و مطابق با برخی منابع نزد استادان مشهوری مانند علامه امینی (صاحب‌ الغدیر)، آیت‌الله سید حسین طباطبایی قمی و آیت‌الله شیخ محمد تهرانی به تحصیل فقه، اصول، تفسیر قرآن و مباحث اعتقادی پرداخت<ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۴</ref>.
خط ۴۶: خط ۴۶:
سرانجام بنابر تصمیم بعضی از علماء نجف نواب صفوی به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده با اصلاح افکار منحرف شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۳</ref>.
سرانجام بنابر تصمیم بعضی از علماء نجف نواب صفوی به نمایندگی از طرف حوزه علمیه به ایران آمده با اصلاح افکار منحرف شده جوانان، بساط کسروی را جمع کند<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۳</ref>.


برخی نویسندگان فکر مبارزه با کسروی را در نواب، متاثر از علامه امینی و [[شیخ محمد آقا تهرانی]] می‌دانند<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۸</ref><ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱</ref><ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۵</ref>.  
برخی نویسندگان فکر مبارزه با کسروی را در نواب، متاثر از علامه امینی و شیخ محمد آقا تهرانی می‌دانند<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۸</ref><ref>منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱</ref><ref>زارعی، تکبیر سرخ، ص۹۵</ref>.  


نواب با رسیدن به ایران، سخرانی‌های عمومی بسیاری بر علیه کسروی در آبادان و تهران برپا کرد<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶-۲۴</ref>؛ و در پی آن با حضور در تهران طی جلسات متعددی به مباحثه و مذاکره با کسروی پرداخت<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>.در راستای همین اقدامات چند بار هم به منزل کسروی رفته و در جلسات علنی وی شرکت و در انظار عموم او را نقد می‎کند، که این رفتار با تهدیدی از جانب کسروی مواجه می‌شود. شرح یکی از این مذاکرات و مباحثات در روزنامه «دنیای اسلام» با عنوان «کسروی مباحث منطقی را با تهدید جواب می‌دهد» چاپ شده است<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶</ref>.
نواب با رسیدن به ایران، سخرانی‌های عمومی بسیاری بر علیه کسروی در آبادان و تهران برپا کرد<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶-۲۴</ref>؛ و در پی آن با حضور در تهران طی جلسات متعددی به مباحثه و مذاکره با کسروی پرداخت<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>.در راستای همین اقدامات چند بار هم به منزل کسروی رفته و در جلسات علنی وی شرکت و در انظار عموم او را نقد می‎کند، که این رفتار با تهدیدی از جانب کسروی مواجه می‌شود. شرح یکی از این مذاکرات و مباحثات در روزنامه «دنیای اسلام» با عنوان «کسروی مباحث منطقی را با تهدید جواب می‌دهد» چاپ شده است<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶</ref>.
پس از این سلسله رویارویی‌ها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶، همچنین: جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>،نواب با اعتقاد به [[ارتداد]] کسروی، حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی [[شیخ محمدحسن طالقانی]] از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم می‌شود. سرانجام نیز با تحریک و برنامه‌ریزی مجدد نواب، کشتن کسروی توسط دیگر اعضای فداییان اسلام به نتیجه رسید<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>.
پس از این سلسله رویارویی‌ها و علاوه بر آن سودمند نبودن اقدامات علمی فراوان دیگر علمای وقت<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۲۶، همچنین: جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>،نواب با اعتقاد به [[ارتداد]] کسروی، حذف فیزیکی وی را طراحی کرده و در پی اقدامی نافرجام با سلاحی که از پول اهدایی شیخ محمدحسن طالقانی از روحانیان وقت تهران، خریده بود، خود شخصاً به کشتن وی اقدام و در این برخورد حتی با کسروی گلاویز هم می‌شود. سرانجام نیز با تحریک و برنامه‌ریزی مجدد نواب، کشتن کسروی توسط دیگر اعضای فداییان اسلام به نتیجه رسید<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۱۹</ref>.


== تشکیل جمعیت فدائیان اسلام ==
== تشکیل جمعیت فدائیان اسلام ==
خط ۶۳: خط ۶۳:
== نواب و مصدق از پیمان تا زندان ==
== نواب و مصدق از پیمان تا زندان ==
=== سخنرانی نواب در منزل آیت‌الله کاشانی ===
=== سخنرانی نواب در منزل آیت‌الله کاشانی ===
در سال‌های پرتنش دهه سی شمسی، مبارزات مشترک مذهبیون به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی و ملی‌گراها به رهبری مصدق بر علیه حکومت پهلوی به اوج خود رسیده بود که [[ملی شدن صنعت نفت]] یکی از اهداف این مبارزات و رزم آرا نخست‌وزیر وقت مهم‌ترین مانع جهت تحقق آن به شمار می‎رفت.<ref>ر. ک جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۲۸-۲۲۳</ref>.
در سال‌های پرتنش دهه سی شمسی، مبارزات مشترک مذهبیون به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی و ملی‌گراها به رهبری مصدق بر علیه حکومت پهلوی به اوج خود رسیده بود که ملی شدن صنعت نفت یکی از اهداف این مبارزات و رزم آرا نخست‌وزیر وقت مهم‌ترین مانع جهت تحقق آن به شمار می‎رفت.<ref>ر. ک جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۲۸-۲۲۳</ref>.


بنابر روایت برخی نزدیکان به جمعیت فدائیان اسلام، در آن روزها نواب صفوی با برخی از سران جبهه ملی از جمله دکتر فاطمی، حسین مکی و حائری زاده و چند نفر دیگر ملاقاتی ترتیب داده و از آنان درباره اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبهه ملی عهد می‎گیرد. با قبول این پیمان از جانب نمایندگان ملّیون، نواب نیز قول حذف فیزیکی رزم آرا به عنوان مانع اصلی ملی شدن صنعت نفت و اداره حکومت بر اساس موازین اسلام را به آنان می‌دهد<ref>کرباسچیان، داستان یک عهد شکنی، ص۱۹؛ همچنین با کمی تفاوت در خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۹۳</ref>.
بنابر روایت برخی نزدیکان به جمعیت فدائیان اسلام، در آن روزها نواب صفوی با برخی از سران جبهه ملی از جمله دکتر فاطمی، حسین مکی و حائری زاده و چند نفر دیگر ملاقاتی ترتیب داده و از آنان درباره اجرای احکام اسلام در صورت به قدرت رسیدن جبهه ملی عهد می‎گیرد. با قبول این پیمان از جانب نمایندگان ملّیون، نواب نیز قول حذف فیزیکی رزم آرا به عنوان مانع اصلی ملی شدن صنعت نفت و اداره حکومت بر اساس موازین اسلام را به آنان می‌دهد<ref>کرباسچیان، داستان یک عهد شکنی، ص۱۹؛ همچنین با کمی تفاوت در خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۹۳</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:


== چالش‌ها با آیت‌الله بروجردی ==
== چالش‌ها با آیت‌الله بروجردی ==
فدائیان اسلام تا پیش از استوارشدن جایگاه [[آیت‌الله بروجردی]] مورد حمایت برخی مراجع [[قم]] از جمله [[آیت‌الله محمد تقی خوانساری]] بودند. اما بنابر روایات شفاهی موجود از سال ۱۳۲۹ش به بعد نواب و طرفدارانش مشکلاتی با دستگاه آیت‌الله بروجردی پیدا کردند<ref>همان، ص۲۳۷</ref>.
فدائیان اسلام تا پیش از استوارشدن جایگاه [[سید حسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] مورد حمایت برخی مراجع [[قم]] از جمله آیت‌الله محمد تقی خوانساری بودند. اما بنابر روایات شفاهی موجود از سال ۱۳۲۹ش به بعد نواب و طرفدارانش مشکلاتی با دستگاه آیت‌الله بروجردی پیدا کردند<ref>همان، ص۲۳۷</ref>.


ریشه این اختلافات را در نوع نگاه و نگرش فدائیان که سخت سیاسی بودند با آیت‌الله بروجردی که چنین نگاهی به سیاست و مداخله در آن نداشت(تا جایی که هیچ مداخله‌ای در جریان ملی شدن صنعت نفت نکرد) دانسته‌اند<ref>همان، ص۲۳۸</ref>. این اختلاف‌ها با ورود و نفوذ فدائیان در [[حوزه علمیه قم]] شدت گرفت و تا منازعات فیزیکی برخی منسوبین به بیت آیت‌الله بروجردی از جمله فردی به نام شیخ علی لُر با شماری از فدائیان پیش رفت<ref>مبرقعی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۹۴</ref>.
ریشه این اختلافات را در نوع نگاه و نگرش فدائیان که سخت سیاسی بودند با آیت‌الله بروجردی که چنین نگاهی به سیاست و مداخله در آن نداشت (تا جایی که هیچ مداخله‌ای در جریان ملی شدن صنعت نفت نکرد) دانسته‌اند<ref>همان، ص۲۳۸</ref>. این اختلاف‌ها با ورود و نفوذ فدائیان در [[حوزه علمیه قم]] شدت گرفت و تا منازعات فیزیکی برخی منسوبین به بیت آیت‌الله بروجردی از جمله فردی به نام شیخ علی لُر با شماری از فدائیان پیش رفت<ref>مبرقعی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۹۴</ref>.


مطابق برخی نقل‌ها آیت‌الله بروجردی در یکی از جلسات درس خود و در یکی از برخوردهای مستقیم با فدائیان اسلام می‌گوید: «دعوت به اسلام و مبارزه برای اسلام که بدین صورت نیست. با تهدید و غصب اموال مردم که نمی‌شود مبارزه کرد.» این سخنان در پی نامه‌هایی بود که در شکایت از فدائیان به وی رسیده بود<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۵۴-۵۵</ref>.
مطابق برخی نقل‌ها آیت‌الله بروجردی در یکی از جلسات درس خود و در یکی از برخوردهای مستقیم با فدائیان اسلام می‌گوید: «دعوت به اسلام و مبارزه برای اسلام که بدین صورت نیست. با تهدید و غصب اموال مردم که نمی‌شود مبارزه کرد.» این سخنان در پی نامه‌هایی بود که در شکایت از فدائیان به وی رسیده بود<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۵۴-۵۵</ref>.
خط ۸۴: خط ۸۴:
در کنار این جریانات، خاطرات مختلفی درباره کمک‌های مالی آیت‌الله بروجردی به فدائیان و به خصوص نواب صفوی وجود دارد<ref>همان، ص۱۱۹-۱۲۰</ref>.  
در کنار این جریانات، خاطرات مختلفی درباره کمک‌های مالی آیت‌الله بروجردی به فدائیان و به خصوص نواب صفوی وجود دارد<ref>همان، ص۱۱۹-۱۲۰</ref>.  


آیت‌الله بروجردی در ابتدا به حمایت از فدائیان می‌پرداخت و حتی از طریق سیدحسین بُدَلا که جزو شورای استفتای ایشان و عموزاده [[عبدالحسین واحدی]] بود، به فدائیان کمک مالی می‌کرد<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۰</ref>. اما از بهار ۱۳۲۹ش اختلاف‌ها با فدائیان بالاگرفت و در نهایت منجر به مهاجرت تعدادی از طلاب طرفدار فدائیان از قم به تهران شد<ref>همان، ص۲۳۷ تا ۲۴۰</ref>.
آیت‌الله بروجردی در ابتدا به حمایت از فدائیان می‌پرداخت و حتی از طریق سیدحسین بُدَلا که جزو شورای استفتای ایشان و عموزاده عبدالحسین واحدی بود، به فدائیان کمک مالی می‌کرد<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۰</ref>. اما از بهار ۱۳۲۹ش اختلاف‌ها با فدائیان بالاگرفت و در نهایت منجر به مهاجرت تعدادی از طلاب طرفدار فدائیان از قم به تهران شد<ref>همان، ص۲۳۷ تا ۲۴۰</ref>.


نواب در یکی از بازجویی‌ها با اذعان به اعلمیت آیت‌الله بروجردی، درباره عدم اقدام سیاسی توسط وی می‌گوید: «من سرباز اسلام هستم و آقای بروجردی افسر هستند. و تا زمانی که‌ سرباز‌ هست، افسر به میدان نمی‌رود. ایشان، مقامشان عالی‌تر است و از طرفی، ما هستیم. اگر ما نبودیم، ایشان اقدام‌ می‌فرمودند. با‌ وجود‌ ما، لازم‌ نیست‌ که ایشان اقدام بکند.»<ref>گلسرخی، خاطرات مشترک، ص۳۷</ref>. آیت‌الله بروجردی در قضیه اعدام نواب صفوی و فدائیان اسلام دخالتی نکرد که البته این را ناشی از اطمینان وی به عدم اعدام آنان توسط رژیم می‌دانند<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۵۵-۵۶</ref>.
نواب در یکی از بازجویی‌ها با اذعان به اعلمیت آیت‌الله بروجردی، درباره عدم اقدام سیاسی توسط وی می‌گوید: «من سرباز اسلام هستم و آقای بروجردی افسر هستند. و تا زمانی که‌ سرباز‌ هست، افسر به میدان نمی‌رود. ایشان، مقامشان عالی‌تر است و از طرفی، ما هستیم. اگر ما نبودیم، ایشان اقدام‌ می‌فرمودند. با‌ وجود‌ ما، لازم‌ نیست‌ که ایشان اقدام بکند.»<ref>گلسرخی، خاطرات مشترک، ص۳۷</ref>. آیت‌الله بروجردی در قضیه اعدام نواب صفوی و فدائیان اسلام دخالتی نکرد که البته این را ناشی از اطمینان وی به عدم اعدام آنان توسط رژیم می‌دانند<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت، ص۵۵-۵۶</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش