محمد حسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''آیت‌الله محمدحسین غروی اصفهانی'''، معروف به <big>کمپانی</big>، از عرفا و علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[آخوند خراسانی]] بود. مکتب علامه غروی را چه در [[علم اصول]] و [[فقه]] و چه در [[حکمت]] و [[فلسفه]] باید از مکتب‌های بسیار پربرکت شیعه به حساب آورد. عالمان بزرگی چون [[سید محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] و [[محمد تقی بهجت|آیت‌الله بهجت]] از شاگردان بودند هستند.  
'''آیت‌الله محمدحسین غروی اصفهانی'''، معروف به <big>کمپانی</big>، از عرفا و علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[آخوند خراسانی]] بود. مکتب علامه غروی را چه در [[اصول فقه|علم اصول]] و [[فقه]] و چه در [[حکمت]] و [[فلسفه]] باید از مکتب‌های بسیار پربرکت شیعه به حساب آورد. عالمان بزرگی چون [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] و [[محمد تقی بهجت|آیت‌الله بهجت]] از شاگردان بودند هستند.  


== تولد ==
== تولد ==
خط ۲۸: خط ۲۸:


محمد حسین هر گاه فرصت را مناسب می‌دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‌نهاد و با اصرار از او می‌خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه معارف اسلامی‌شود. اما پدر که پسری جز او نداشت، راضی به این کار نمی‌شد.
محمد حسین هر گاه فرصت را مناسب می‌دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‌نهاد و با اصرار از او می‌خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه معارف اسلامی‌شود. اما پدر که پسری جز او نداشت، راضی به این کار نمی‌شد.
اما هر چه زمان پیشتر می‌رفت اشتیاق محمد حسین به تحصیل [[علوم اسلامی]] بیشتر می‌شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس می‌کرد و با جدیت از پسر می‌خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر [[طلبه]] شدن را از سر بیرون کند. چیزی که این مشکل را از سر راه جوان کمال جوی [[کاظمین]] برداشت تنها یک توسل به حضرت باب الحوائج [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم(علیه‌السلام)]] بود.
اما هر چه زمان پیشتر می‌رفت اشتیاق محمد حسین به تحصیل [[علوم اسلامی]] بیشتر می‌شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس می‌کرد و با جدیت از پسر می‌خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر [[طلبه]] شدن را از سر بیرون کند. چیزی که این مشکل را از سر راه جوان کمال جوی [[کاظمین]] برداشت تنها یک توسل به حضرت باب‌الحوائج [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیه‌السلام)]] بود.


او خود می‌گوید:
او خود می‌گوید:
((آن روز هم مثل هر روز با پدرم در [[نماز]] جماعتی که عصرها در صحن مطهر کاظمین برپا می‌شد شرکت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را می‌پاییدم که دیدم با یکی از تجار [[بغداد]] گرم صحبت است. همچنانکه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می‌سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام کاظم (علیه‌السلام) بود که... عنان از کف هر صاحب دلی می‌ربود. در این حال از دلم گذشت که ای باب الحوائج، ای [[موسی بن جعفر (کاظم)]]، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش ‍ حضرت حق آبروداری، تو را چه می‌شد اگر از [[خدا]] می‌خواستی دل پدرم را به من نزدیکتر می‌کرد تا با تصمیم من - که چیزی جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضی می‌شد... در همین اندیشه‌ها بودم که دیدم پدرم صدایم می‌کند:
((آن روز هم مثل هر روز با پدرم در [[نماز]] جماعتی که عصرها در صحن مطهر کاظمین برپا می‌شد شرکت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را می‌پاییدم که دیدم با یکی از تجار [[بغداد]] گرم صحبت است. همچنانکه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می‌سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام کاظم (علیه‌السلام) بود که... عنان از کف هر صاحب دلی می‌ربود. در این حال از دلم گذشت که ای باب الحوائج، ای [[موسی بن جعفر (کاظم)]]، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش ‍ حضرت حق آبروداری، تو را چه می‌شد اگر از [[خدا]] می‌خواستی دل پدرم را به من نزدیکتر می‌کرد تا با تصمیم من - که چیزی جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضی می‌شد... در همین اندیشه‌ها بودم که دیدم پدرم صدایم می‌کند:
محمد حسین! محمد حسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی که به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‌شوم... اگر دلت می‌خواهد به [[نجف اشرف]] بروی برو!
محمد حسین! محمد حسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی که به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‌شوم... اگر دلت می‌خواهد به [[نجف|نجف اشرف]] بروی برو!
از آن روز زندگانی محقق غروی آغازی دیگر داشت که خشنودی پدر را نیز همراه داشت با خیالی آسوده راه نجف اشرف در پیش گرفت تا روح تشنه اش را از چشمه‌های جوشان علم و حکمت و عرفان [[علوی]] سیراب سازد.
از آن روز زندگانی محقق غروی آغازی دیگر داشت که خشنودی پدر را نیز همراه داشت با خیالی آسوده راه نجف اشرف در پیش گرفت تا روح تشنه اش را از چشمه‌های جوشان علم و حکمت و عرفان [[علوی]] سیراب سازد.


خط ۴۳: خط ۴۳:
# [[آیة الله سید محمد طباطبایی فشارکی]] (1253 - 1316 ق.) محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پرفیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره‌مند گردد. آیة الله فشارکی تا سال 1312 ق. در [[سامرا]] سکونت داشت.
# [[آیة الله سید محمد طباطبایی فشارکی]] (1253 - 1316 ق.) محقق غروی نتوانست بیش از دو سال از محضر پرفیض این استاد خلیق و بزرگوار بهره‌مند گردد. آیة الله فشارکی تا سال 1312 ق. در [[سامرا]] سکونت داشت.
# [[رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] (1250 - 1322 ق.) حضور در درس و بحث آیة الله همدانی که بیشتر با اثر بزرگش کتاب مصباح الفقیه شناخته می‌شود، چندان طولی نکشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می‌ساخت که این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
# [[رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] (1250 - 1322 ق.) حضور در درس و بحث آیة الله همدانی که بیشتر با اثر بزرگش کتاب مصباح الفقیه شناخته می‌شود، چندان طولی نکشید و محقق غروی بیست و ششمین سال از زندگانی را سپری می‌ساخت که این استاد بزرگوارش هم به دیار باقی شتافت.
# [[آخوند خراسانی|آیة الله آخوند خراسانی]] (1255 - 1329 ق.) آقا محمد حسین جوانی بیست ساله بود که به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند، که سیزده سال پس از آن به درازا کشید به طور مرتب در حلقه درس [[اصول]] آخوند شرکت جست و در همین سال‌ها بود که بیشترین بخش از شرحش بر کفایة الاصول را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشکل اجتناب می‌کرد و روزی که آخوند در گذشت آقا محمد حسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی که تنها سی و سه سال از عمرش می‌گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پرآوازه نجف گشت.
# [[آخوند خراسانی|آیةالله آخوند خراسانی]] (1255 - 1329 ق.) آقا محمد حسین جوانی بیست ساله بود که به حوزه درس آخوند خراسانی راه یافت و تا آخر عمر آخوند، که سیزده سال پس از آن به درازا کشید به طور مرتب در حلقه درس [[اصول]] آخوند شرکت جست و در همین سال‌ها بود که بیشترین بخش از شرحش بر کفایة الاصول را نگاشت. او از شاگردان طراز اول آخوند بود و تا ایشان زنده بود به احترام او از تدریس مستقل و متشکل اجتناب می‌کرد و روزی که آخوند در گذشت آقا محمد حسین مردی بزرگ سرشناس شده بود و در حالی که تنها سی و سه سال از عمرش می‌گذشت پس از وفات آخوند در جای وی نشست و از مدرسان بنام و پرآوازه نجف گشت.


محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم فقه و اصول خواند. اما استادان وی در حکمت و فلسفه عبارتنداز:
محقق غروی در نزد این چهار استاد بزرگوارش بیشتر علم فقه و اصول خواند. اما استادان وی در حکمت و فلسفه عبارتنداز:
خط ۶۲: خط ۶۲:
* کتاب الاجاره و الجماعه و المسافر
* کتاب الاجاره و الجماعه و المسافر
* حاشیه‌ کتاب المکاسب: معروف‌ترین اثر فقهی وی است که پس از گذشت دو سال از وفاتش، در دو جلد بزرگ به قطع رحلی منتشر شد.
* حاشیه‌ کتاب المکاسب: معروف‌ترین اثر فقهی وی است که پس از گذشت دو سال از وفاتش، در دو جلد بزرگ به قطع رحلی منتشر شد.
* حاشیه بر کتاب الطهاره [[شیخ انصاری|شیخ اعظم انصاری]]
* حاشیه بر کتاب الطهاره [[مرتضی انصاری|شیخ اعظم انصاری]]
* سه منظومه دربارۀ‌ [[اعتکاف]]، [[روزه]] و [[نماز جماعت]]
* سه منظومه دربارۀ‌ [[اعتکاف]]، [[روزه]] و [[نماز جماعت]]
* الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی
* الوسیله توضیح المسائل به زبان عربی
خط ۶۹: خط ۶۹:
=== فلسفه و حکمت ===
=== فلسفه و حکمت ===
* تحفةالحکیم: منظومه‌ای است حدود هزار بیت به عربی در فلسفه و به سبک منظومة [[ملاهادی سبزواری]] در حکمت متعالیه. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همة آن شرح نوشته است.
* تحفةالحکیم: منظومه‌ای است حدود هزار بیت به عربی در فلسفه و به سبک منظومة [[ملاهادی سبزواری]] در حکمت متعالیه. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همة آن شرح نوشته است.
*
* رسالة فی اثبات المعاد الجسمانی
* رسالة فی اثبات المعاد الجسمانی
* حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]
* حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]


== شاگردان ==
== شاگردان ==
وی شاگردان بسیاری در زمینه‌های مختلف تربیت کرد که هرکدام استادی برای خویش شدند. چند تن از شاگردان برگزیده و خصوصی عرفان ایشان که مدتی طولانی در درس عرفان وی حضور داشتند، عبارت‌اند از: [[سید محمد حسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]]، [[سید محمد هادی میلانی|سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سید ابوالقاسم خوئی]]، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی واعتماد رشتی.
وی شاگردان بسیاری در زمینه‌های مختلف تربیت کرد که هرکدام استادی برای خویش شدند. چند تن از شاگردان برگزیده و خصوصی عرفان ایشان که مدتی طولانی در درس عرفان وی حضور داشتند، عبارت‌اند از: [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]]، [[سید محمد هادی میلانی|سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سید ابوالقاسم خوئی]]، میرزا یوسف ایروانی، امام زنجانی واعتماد رشتی.


== وفات ==
== وفات ==
وی سرانجام در پنجم ذیحجة ۱۳۶۱ ق. (۲۳ آذر ۱۳۲۱ ش) یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی، در نجف از دنیا رفت و در حرم [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] به خاک سپرده شد
وی سرانجام در پنجم ذیحجة ۱۳۶۱ ق. (۲۳ آذر ۱۳۲۱ ش) یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی، در نجف از دنیا رفت و در حرم [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] به خاک سپرده شد


== منابع ==
== منابع ==
خط ۸۸: خط ۸۷:
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:ایران]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش