تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی''' عنوان مدخلی است از مرحوم [[آیت‌الله تسخیری]] درباره رابطه مذاهب با تقریب و برخی از چالش‌ها و راه حل‌های پیش روی [[تقریب بین مذاهب اسلامی]] که در نشریه [[اندیشه تقریب]] به چاپ رسیده است <ref>اندیشه تقریب (1389ش)، شماره 25، ص11</ref>
'''تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی''' عنوان مدخلی است از مرحوم [[محمد علی تسخیری]] درباره رابطه مذاهب با تقریب و برخی از چالش‌ها و راه حل‌های پیش روی [[تقریب بین مذاهب اسلامی]] که در نشریه [[اندیشه تقریب]] به چاپ رسیده است <ref>اندیشه تقریب (1389ش)، شماره 25، ص11</ref>


=چکیده=
=چکیده=
خط ۲۰: خط ۲۰:
2ـ مذهب [[ابن ابی لیلی]] (74ـ148ق)؛
2ـ مذهب [[ابن ابی لیلی]] (74ـ148ق)؛


3ـ مذهب [[اوزاعی]] (88ـ157ق)؛
3ـ مذهب [[اوزاعیه|اوزاعی]] (88ـ157ق)؛


4ـ مذهب [[سفیان ثوری]] (97ـ161ق)؛
4ـ مذهب [[سفیان ثوری]] (97ـ161ق)؛
خط ۳۸: خط ۳۸:


و مذاهبی که تا به امروز ادامه پیدا کرده‌اند عبارت است از:
و مذاهبی که تا به امروز ادامه پیدا کرده‌اند عبارت است از:
1ـ مذهب امامی اثنی عشری که امام محمد باقر و امام جعفر صادق«علیهما السلام»، معارف آن را گسترش بخشیدند؛
1ـ مذهب امامی اثنی عشری که امام محمد باقر و امام جعفر صادق«علیهما السلام»، معارف آن را گسترش بخشیدند؛
2ـ [[مذهب زیدی]]؛
2ـ [[زیدیه|مذهب زیدی]]؛
3ـ [[مذهب حنفی]]؛
3ـ [[حنفی|مذهب حنفی]]؛
4ـ [[مذهب شافعی]]؛
4ـ [[شافعیه|مذهب شافعی]]؛
5ـ [[مذهب مالکی]]؛
5ـ [[مذهب مالکی]]؛
6ـ [[مذهب حنبلی]]؛
6ـ [[حنبلی|مذهب حنبلی]]؛
7ـ [[مذهب اباضی]].
7ـ [[اباضیه|مذهب اباضی.]]


ما در این جا در پی بررسی زمینه‌های پیدایش مذاهب یا عوامل از میان رفتن یا گسترش آنها ـ که شامل عوامل علمی، شخصی، سیاسی و اجتماعی و.... می‌گردد، نیستیم؛ آنچه بیش از هر چیز در این بحث برای ما اهمیت دارد، یادآوری نکات زیر است:
ما در این جا در پی بررسی زمینه‌های پیدایش مذاهب یا عوامل از میان رفتن یا گسترش آنها ـ که شامل عوامل علمی، شخصی، سیاسی و اجتماعی و.... می‌گردد، نیستیم؛ آنچه بیش از هر چیز در این بحث برای ما اهمیت دارد، یادآوری نکات زیر است:
خط ۵۲: خط ۵۳:
2ـ این مذاهب، در واقع یک ثروت گران قدر فکری برای تمدن اسلامی است که هرگز نمی‌توان آن را دست کم گرفت، همچنان که هم برای حاکم اسلامی و هم برای مسلمانان، گستره ای برای انتخاب و گزینش بهینه در عرصه اجرای شریعت و پیاده کردن آن در زندگی فردی (به ویژه در شرایط عدم تقلید از اعلم) و اجتماعی، فراهم می‌آورد؛ زیرا رأی حاصل از یک روند به رسمیت شناخته‌ شده‌ای چون اجتهاد، کاملاً قابل انتساب به اسلام است و عرصه وسیعی برای مانور و گزینش بهترین نظریات و آرا (حتی اگر حاکم خود و با اجتهاد شخصی خویش با آن رأی موافقت نداشته باشد) فراروی حاکم شرع قرار می‌دهد. [[حاکم شرع]] می‌تواند برای دست یابی به نظریه و دیدگاه برتر اجتماعی، به تلفیق و ترکیب آرای مختلف فقهی دست بزند که خود صادقانه‌ترین بیان انعطاف پذیری اسلامی است.
2ـ این مذاهب، در واقع یک ثروت گران قدر فکری برای تمدن اسلامی است که هرگز نمی‌توان آن را دست کم گرفت، همچنان که هم برای حاکم اسلامی و هم برای مسلمانان، گستره ای برای انتخاب و گزینش بهینه در عرصه اجرای شریعت و پیاده کردن آن در زندگی فردی (به ویژه در شرایط عدم تقلید از اعلم) و اجتماعی، فراهم می‌آورد؛ زیرا رأی حاصل از یک روند به رسمیت شناخته‌ شده‌ای چون اجتهاد، کاملاً قابل انتساب به اسلام است و عرصه وسیعی برای مانور و گزینش بهترین نظریات و آرا (حتی اگر حاکم خود و با اجتهاد شخصی خویش با آن رأی موافقت نداشته باشد) فراروی حاکم شرع قرار می‌دهد. [[حاکم شرع]] می‌تواند برای دست یابی به نظریه و دیدگاه برتر اجتماعی، به تلفیق و ترکیب آرای مختلف فقهی دست بزند که خود صادقانه‌ترین بیان انعطاف پذیری اسلامی است.


3ـ شکل‌گیری این مذاهب ـ همچنان که اشاره گردید ـ نشان دهندۀ غنای زندگی اسلامی، طبیعی و کاملاً قابل انتظار بود. ولی آنچه که این پدیده طبیعی را به یک پدیده منفی در مسیر تاریخی اسلام تبدیل کرد همان چیزی است که آن را فرقه گرایی تنگ نظرانه می‌نامیم؛ روحیه  
3ـ شکل‌گیری این مذاهب ـ همچنان که اشاره گردید ـ نشان دهندۀ غنای زندگی اسلامی، طبیعی و کاملاً قابل انتظار بود. ولی آنچه که این پدیده طبیعی را به یک پدیده منفی در مسیر تاریخی اسلام تبدیل کرد همان چیزی است که آن را فرقه‌گرایی تنگ نظرانه می‌نامیم؛ روحیه  
فرقه گرایانه‌ای که از منطق گفت وگویی که قرآن کریم بدان فرا می‌خواند، فاصله گرفت و تساهل و تسامح و مدارای اسلامی را به یک سو نهاد و وارد جدال بیهوده و زشت گردید. ما در این میان، به تعبیر آقای قرضاوی<ref>مجله «رسالة التقریب» ـ شماره 36 ـ صفحه 210</ref>، شاهد دوره‌های وحشتناک و شیوه‌های غیر اسلامی تکفیر، تفسیق و اتهام بدعت‌گذاری بوده ایم که خود به نزاع‌ها و درگیری‌های خونباری منجر شده و چه خون‌ها و اشک‌هایی که بر اثر آنها جاری نگشته و امت اسلامی را دچار پراکندگی و تفرقه نساخته و آن را از کسب موقعیت شایسته و سزاوار خود، محروم نکرده<ref>نگاه کنید به کتاب: «قصة الطوائف» ـ انصاری ـ صفحات 155 به بعد</ref> است.
فرقه‌گرایانه‌ای که از منطق گفت وگویی که قرآن کریم بدان فرا می‌خواند، فاصله گرفت و تساهل و تسامح و مدارای اسلامی را به یک سو نهاد و وارد جدال بیهوده و زشت گردید. ما در این میان، به تعبیر آقای قرضاوی<ref>مجله «رسالة التقریب» ـ شماره 36 ـ صفحه 210</ref>، شاهد دوره‌های وحشتناک و شیوه‌های غیر اسلامی تکفیر، تفسیق و اتهام بدعت‌گذاری بوده ایم که خود به نزاع‌ها و درگیری‌های خونباری منجر شده و چه خون‌ها و اشک‌هایی که بر اثر آنها جاری نگشته و امت اسلامی را دچار پراکندگی و تفرقه نساخته و آن را از کسب موقعیت شایسته و سزاوار خود، محروم نکرده<ref>نگاه کنید به کتاب: «قصة الطوائف» ـ انصاری ـ صفحات 155 به بعد</ref> است.


از این روست که ما به طور جدی خواهان بازگرداندن مذاهب به وضع طبیعی خود از طریق ترویج گفت وگوی سازنده اسلامی، هم دلی و هم نوایی و جست وجوی گستره‌های مشترک و در یک کلام خواهان چیزی هستیم که از آن به «حرکت تقریب مذاهب اسلامی» یاد می‌کنیم.
از این روست که ما به طور جدی خواهان بازگرداندن مذاهب به وضع طبیعی خود از طریق ترویج گفت وگوی سازنده اسلامی، هم دلی و هم نوایی و جست وجوی گستره‌های مشترک و در یک کلام خواهان چیزی هستیم که از آن به «حرکت تقریب مذاهب اسلامی» یاد می‌کنیم.
خط ۷۱: خط ۷۲:
پای بندی همه‌جانبه به اینکه کتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احکام و شریعتی که زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان می‌بخشند، به شمار می‌روند. در مورد اصول و سرچشمه‌های دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت که آنها تنها هنگامی اعتبار دارند که به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند.
پای بندی همه‌جانبه به اینکه کتاب خدا و سنّت شریف نبوی، دو سرچشمه بنیادین شناخت نظر اسلام در همه مسایل، شامل مفاهیم هستی و زندگی و گذشته و حال و آینده انسان در هر دو جهان و احکام و شریعتی که زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی آدمی را سامان می‌بخشند، به شمار می‌روند. در مورد اصول و سرچشمه‌های دیگری چون عقل و قیاس و اجماع و جز آن باید گفت که آنها تنها هنگامی اعتبار دارند که به این دو سرچشمه اصلی مستند باشند و از آنها مایه گرفته باشند.
ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشکارا این حقیقت را مطرح کرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمی‌دهند.
ائمه مذاهب و پیشوایان آنها همگی آشکارا این حقیقت را مطرح کرده و جز با استفاده و الهام از این دو سرچشمه، رأی و نظری ارایه نمی‌دهند.
روایات بسیاری نیز از ائمه [[اهل بیت]] «علیهم‌السلام» وارد شده که تأکیدی بر این معناست، از جمله این فرموده [[امام جعفر صادق]]«‌علیه‌السلام»:
روایات بسیاری نیز از ائمه [[اهل بیت]] «علیهم‌السلام» وارد شده که تأکیدی بر این معناست، از جمله این فرموده [[جعفر بن محمد (صادق‌)]]«‌علیه‌السلام»:
«همه چیز باید به کتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref>
«همه چیز باید به کتاب و سنّت، ارجاع داده شود».<ref>وسائل الشیعه، ج27، ص111(موارد مشابه چنین روایتی، فراوان است)</ref>
امام مالک بن انس نیز می‌گوید:
امام مالک بن انس نیز می‌گوید:
خط ۱۵۰: خط ۱۵۱:


== آزادی انتخاب مذهب ==
== آزادی انتخاب مذهب ==
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان‌ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.


در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه‌های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال‌های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.
در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه‌های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال‌های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.
خط ۱۹۱: خط ۱۹۲:
=پانویس ها=
=پانویس ها=


[[رده:مقالات]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:تقریب مذاهب]]
[[رده:تقریب مذاهب اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش