۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حدیث یومالدار''' شرح دعوت به اسلام توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در میان عشیره خود است. | |||
'''حدیث یومالدار''' | بعد از نزول آیه انذار<ref>(وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ)شعراء،214</ref>، رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلّم) مجلسی فراهم نمود و نزول آیه را با رجال عشیره خود مطرح نمود. محتوای این واقعه که اولین جلسه رسمی بعد از دوره سهساله دعوت پنهان ایشان به اسلام بود بسیار مهم و جالب است. وقایع این جلسه که در همان روزهای نخستین آغاز تبلیغ عمومی پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) بوده به واقعه «یومالدار» مجلس عشیره اقربین و نیز «یوم الانذار» معروف است. | ||
بعد از نزول آیه انذار<ref>(وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ)شعراء،214</ref>، رسول خدا (صلیالله علیه واله وسلّم) مجلسی فراهم نمود و نزول آیه را با رجال عشیره خود مطرح نمود محتوای این واقعه که اولین جلسه رسمی بعد از دوره سهساله دعوت پنهان ایشان به اسلام بود بسیار مهم و جالب است. وقایع این جلسه که در همان روزهای نخستین آغاز تبلیغ عمومی پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) بوده به واقعه «یومالدار» مجلس عشیره اقربین و نیز «یوم الانذار» معروف است. | |||
= واقعه یومالدار چیست؟ = | = واقعه یومالدار چیست؟ = | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
== حدیث یومالدار در منابع | == حدیث یومالدار در منابع اهلسنت == | ||
* أنيس الساري (تخريج أحاديث فتح الباري) (البصارة، نبيل)، جلد: 7، صفحه: 4584 | * أنيس الساري (تخريج أحاديث فتح الباري) (البصارة، نبيل)، جلد: 7، صفحه: 4584 | ||
خط ۹۴: | خط ۹۳: | ||
صاحب المراجعات میگوید به اين حديث در صفحه 111، جزء اول مسند احمد، مراجعه كردم و رجال سند آن را بررسى نمودم، همه را موثق، اثبات و حجت يافتم. سپس ساير طرق آن را جستوجو نمودم، آنها را متضافر و يارىكننده هم ديدم كه بعضى بعض ديگر را تأييد مىنمود و لذا به ثبوت آن و رسيدنش از ناحيه پيامبر صلیالله عليه و آله ايمان آوردم<ref>المراجعات رهبرى امام على (علیهالسلام) در قرآن و سنت، ص: 215</ref> . | صاحب المراجعات میگوید به اين حديث در صفحه 111، جزء اول مسند احمد، مراجعه كردم و رجال سند آن را بررسى نمودم، همه را موثق، اثبات و حجت يافتم. سپس ساير طرق آن را جستوجو نمودم، آنها را متضافر و يارىكننده هم ديدم كه بعضى بعض ديگر را تأييد مىنمود و لذا به ثبوت آن و رسيدنش از ناحيه پيامبر صلیالله عليه و آله ايمان آوردم<ref>المراجعات رهبرى امام على (علیهالسلام) در قرآن و سنت، ص: 215</ref> . | ||
برای بررسی تفصیلی این امر محققان محترم را به درسهای استاد علی ربانی گلپایگانی در مورد این روایت ارجاع میدهیم<ref>https://www. shia.ir/feqh/archive/text/rabani/morajeat/96/961124/</ref>. | برای بررسی تفصیلی این امر محققان محترم را به درسهای استاد علی ربانی گلپایگانی در مورد این روایت ارجاع میدهیم<ref>https://www. shia.ir/feqh/archive/text/rabani/morajeat/96/961124/</ref>. | ||
=== خلاصه رویکرد اهل سنت در نقل این واقعه: === | === خلاصه رویکرد اهل سنت در نقل این واقعه: === | ||
بنای نویسندگان اهل سنت بر این است که خدا و رسول خدا در باره رهبری جامعه اسلامی بعد از پیامبر، سخنی نگفتهاند و آن را به اختیار امت واگذاردهاند؛ لذا عموماً آیات و روایاتی که در این زمینه است را کتمان یا توجیه میکنند. | بنای نویسندگان اهل سنت بر این است که خدا و رسول خدا در باره رهبری جامعه اسلامی بعد از پیامبر، سخنی نگفتهاند و آن را به اختیار امت واگذاردهاند؛ لذا عموماً آیات و روایاتی که در این زمینه است را کتمان یا توجیه میکنند. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
دیگران هم کموبیش چنین تصرفاتی به هنگام نقل این حدیث دارند؛ ازاینرو کم مییابی عالم، مفسر یا مورخی که حدیث را بهتمامی بدون دخل و تصرف نقل کرده باشد و باید مجموعه نقلها را جمع کنی تا به کل حقیقت از خلال آن دست یابی. | دیگران هم کموبیش چنین تصرفاتی به هنگام نقل این حدیث دارند؛ ازاینرو کم مییابی عالم، مفسر یا مورخی که حدیث را بهتمامی بدون دخل و تصرف نقل کرده باشد و باید مجموعه نقلها را جمع کنی تا به کل حقیقت از خلال آن دست یابی. | ||
در کتب حدیث و تاریخ هم همین دخل و تصرفها کموبیش وجود دارد. | در کتب حدیث و تاریخ هم همین دخل و تصرفها کموبیش وجود دارد. | ||
==== بررسی رفتار عالمان اهل سنت با این روایت در برخی کتب انجام شده است: ==== | ==== بررسی رفتار عالمان اهل سنت با این روایت در برخی کتب انجام شده است: ==== | ||
* الغدير في الكتاب و السنة و الأدب؛ ج2؛ ص406 | * الغدير في الكتاب و السنة و الأدب؛ ج2؛ ص406 | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۱: | ||
نادرستی این سخن از توضیحات پیشین به دست آمده و به تکرار، نیازی نیست.<br> | نادرستی این سخن از توضیحات پیشین به دست آمده و به تکرار، نیازی نیست.<br> | ||
در روایت نسائی، واژه وراثت آمده است. روشن است که مقصود از آن، وراثت مالی نیست، زیرا چنین وراثتی تابع احکام ارث در اسلام است، و خارج از آن قوانین نمیتوان کسی را وارث دانست. [در وارثت مالی نیز با وجود عمو به پسر عمر ارثی نمیرسد] بنابراین، مقصود، امامت و رهبری امت اسلامی است. [و یا حداقل مراد وراثت در علم است و به این معنا است که مرجعیت علمی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را در مسائل روشن میکند<ref>]https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/khase/91/020/</ref>. | در روایت نسائی، واژه وراثت آمده است. روشن است که مقصود از آن، وراثت مالی نیست، زیرا چنین وراثتی تابع احکام ارث در اسلام است، و خارج از آن قوانین نمیتوان کسی را وارث دانست. [در وارثت مالی نیز با وجود عمو به پسر عمر ارثی نمیرسد] بنابراین، مقصود، امامت و رهبری امت اسلامی است. [و یا حداقل مراد وراثت در علم است و به این معنا است که مرجعیت علمی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را در مسائل روشن میکند<ref>]https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/khase/91/020/</ref>. | ||
=== فرخندگی یومالدار بهعنوان اولین اعلام جانشینی حضرت امام علی (علیهالسلام) === | === فرخندگی یومالدار بهعنوان اولین اعلام جانشینی حضرت امام علی (علیهالسلام) === | ||
امام علی (علیهالسلام) جانشین پیامبر اسلام (صلیالله علیه واله وسلّم) بوده و این جانشینی ادله قرآنی و غیر قرآنی بسیاری دارد و پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) برای اولینبار در جلسه عشیره اقربین که پیامبر آنها را به اسلام دعوت کرد، این جانشینی مطرح شده است. | امام علی (علیهالسلام) جانشین پیامبر اسلام (صلیالله علیه واله وسلّم) بوده و این جانشینی ادله قرآنی و غیر قرآنی بسیاری دارد و پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) برای اولینبار در جلسه عشیره اقربین که پیامبر آنها را به اسلام دعوت کرد، این جانشینی مطرح شده است. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۹: | ||
=== اشکال دوم: ایمان افرادی دیگر به پیامبر === | === اشکال دوم: ایمان افرادی دیگر به پیامبر === | ||
عدهای از بنیهاشم مانند: حمزه، جعفر و عبیدة بن حارث نیز همانند علی (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) ایمان آوردند. آنان از پیشتازان در پذیرش اسلام به شمار میروند و مقتضای حدیث یومالدار این است که آنان نیز از مقام امامت و خلافت بهرهمند باشند<ref>منهاج السنة، ج7، ص166</ref>. | عدهای از بنیهاشم مانند: حمزه، جعفر و عبیدة بن حارث نیز همانند علی (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) ایمان آوردند. آنان از پیشتازان در پذیرش اسلام به شمار میروند و مقتضای حدیث یومالدار این است که آنان نیز از مقام امامت و خلافت بهرهمند باشند<ref>منهاج السنة، ج7، ص166</ref>. | ||
==== پاسخ ==== | ==== پاسخ ==== | ||
این فرض، خارج از موضوع حدیث الدار است، زیرا مسئله امامت و خلافت در جلسهای که پیامبراکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) برای نخستینبار، بنیهاشم را گرد آورد و نبوت خویش را برای آنان بیان کرد، مطرح شد، و به موارد دیگری که کسانی از بنیهاشم ایمان آوردند، مربوط نیست. | این فرض، خارج از موضوع حدیث الدار است، زیرا مسئله امامت و خلافت در جلسهای که پیامبراکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) برای نخستینبار، بنیهاشم را گرد آورد و نبوت خویش را برای آنان بیان کرد، مطرح شد، و به موارد دیگری که کسانی از بنیهاشم ایمان آوردند، مربوط نیست. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۵: | ||
=== اشکال سوم: ایمان پیشین علی (علیهالسلام) === | === اشکال سوم: ایمان پیشین علی (علیهالسلام) === | ||
پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) بنی عبدالمطلب را گرد آورد تا آنان را به آیین اسلام دعوت کند، و علی (علیهالسلام) قبل از آن به پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) ایمان آورده بود؛ بنابراین چرا او در آن جلسه اعلام کرد که آیین اسلام را میپذیرد و پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) را در راه اسلام یاری میدهد، مگر او قبلاً ایمان نیاورده بود؟<ref>الإمامة والنص، ص401</ref>. | پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله وسلّم) بنی عبدالمطلب را گرد آورد تا آنان را به آیین اسلام دعوت کند، و علی (علیهالسلام) قبل از آن به پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) ایمان آورده بود؛ بنابراین چرا او در آن جلسه اعلام کرد که آیین اسلام را میپذیرد و پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) را در راه اسلام یاری میدهد، مگر او قبلاً ایمان نیاورده بود؟<ref>الإمامة والنص، ص401</ref>. | ||
==== پاسخ ==== | ==== پاسخ ==== | ||
نه دعوت مجدّد افراد به ایمان، اشکال عقلی یا شرعی دارد، و نه ایمانآوردن مجدّد و مکرّر؛ مضافاً بر اینکه اعلان ایمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در میان بنی عبدالمطلب- که همگی یک جا اجتماع کرده بودند - سابقه نداشت. | نه دعوت مجدّد افراد به ایمان، اشکال عقلی یا شرعی دارد، و نه ایمانآوردن مجدّد و مکرّر؛ مضافاً بر اینکه اعلان ایمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در میان بنی عبدالمطلب- که همگی یک جا اجتماع کرده بودند - سابقه نداشت. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۷۲: | ||
=== اشکال چهارم: انذار خویشاوندان یا تعیین جانشینی؟ === | === اشکال چهارم: انذار خویشاوندان یا تعیین جانشینی؟ === | ||
مأموریت پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) که در آیه مطرح شده، انذار خویشاوندان نزدیکش بوده است، نه تعیین خلیفه و وصی<ref>. الإمامة والنص، ص402</ref>. | مأموریت پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) که در آیه مطرح شده، انذار خویشاوندان نزدیکش بوده است، نه تعیین خلیفه و وصی<ref>. الإمامة والنص، ص402</ref>. | ||
==== پاسخ ==== | ==== پاسخ ==== | ||
اولاً: انذار در دعوت به توحید و نبوت خلاصه نمیشود؛ بلکه همه معارف و احکام اسلامی را شامل میشود و امامت، یکی از معارف و احکام مهم اسلامی است. | اولاً: انذار در دعوت به توحید و نبوت خلاصه نمیشود؛ بلکه همه معارف و احکام اسلامی را شامل میشود و امامت، یکی از معارف و احکام مهم اسلامی است. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۸۰: | ||
در برخی از نقلهای «حدیث الدار»، تعداد بنی عبدالمطلب حاضر در آن جلسه، چهل نفر و در برخی دیگر سی نفر گفته شده است، درحالیکه از تأمل در تاریخ به دست میآید که بنی عبدالمطلب در آن زمان از بیست مرد تجاوز نمیکرد، زیرا فرزندان عبدالمطلب ده نفر بودند به نامهای: حارث، زبیر، ابوطالب، غیداق، ضرار، مقوم، ابولهب، عباس، حمزه و عبدالله؛ عبدالله قبل از تولد پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) از دنیا رفت. حارث، زبیر، غیداق، ضرار و مقوم نیز قبل از بعثت پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) از دنیا رفتند و فقط چهار نفر از عموهای آن حضرت باقی ماندند، یعنی حارث، ابوطالب، عباس و ابولهب. حارث، پنج فرزند داشت به نامهای ابوسفیان، مغیره، نوفل، ربیعه و عبد شمس. ابوطالب چهار فرزند پسر داشت به نامهای طالب، عقیل، جعفر و علی. طالب، قبل از بعثت از دنیا رفت. ابولهب سه پسر داشت به نامهای عتبه، عتیبه و معتب. عباس نُه فرزند داشت به نامهای عبدالله، عبیدالله، فضل، قثم، معبد، عبدالرحمن، تمام، کثیر و حارث. از آنها فقط فضل، عبدالله و عبیدالله قبل از وفات پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) به دنیا آمدند و عبدالله و عبیدالله نیز پس از نزول آیه انذار متولد شدند. | در برخی از نقلهای «حدیث الدار»، تعداد بنی عبدالمطلب حاضر در آن جلسه، چهل نفر و در برخی دیگر سی نفر گفته شده است، درحالیکه از تأمل در تاریخ به دست میآید که بنی عبدالمطلب در آن زمان از بیست مرد تجاوز نمیکرد، زیرا فرزندان عبدالمطلب ده نفر بودند به نامهای: حارث، زبیر، ابوطالب، غیداق، ضرار، مقوم، ابولهب، عباس، حمزه و عبدالله؛ عبدالله قبل از تولد پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) از دنیا رفت. حارث، زبیر، غیداق، ضرار و مقوم نیز قبل از بعثت پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) از دنیا رفتند و فقط چهار نفر از عموهای آن حضرت باقی ماندند، یعنی حارث، ابوطالب، عباس و ابولهب. حارث، پنج فرزند داشت به نامهای ابوسفیان، مغیره، نوفل، ربیعه و عبد شمس. ابوطالب چهار فرزند پسر داشت به نامهای طالب، عقیل، جعفر و علی. طالب، قبل از بعثت از دنیا رفت. ابولهب سه پسر داشت به نامهای عتبه، عتیبه و معتب. عباس نُه فرزند داشت به نامهای عبدالله، عبیدالله، فضل، قثم، معبد، عبدالرحمن، تمام، کثیر و حارث. از آنها فقط فضل، عبدالله و عبیدالله قبل از وفات پیامبر (صلیالله علیه واله وسلّم) به دنیا آمدند و عبدالله و عبیدالله نیز پس از نزول آیه انذار متولد شدند. | ||
از اینجا روشن میشود که تعداد بنی عبدالمطلب در آن زمان به بیست نفر نمیرسیدند<ref>منهاج السنة، ج7، ص165-164؛ الإمامة و النص، ص400</ref>. | از اینجا روشن میشود که تعداد بنی عبدالمطلب در آن زمان به بیست نفر نمیرسیدند<ref>منهاج السنة، ج7، ص165-164؛ الإمامة و النص، ص400</ref>. | ||
==== پاسخ ==== | ==== پاسخ ==== | ||
* اولاً: در روایاتی که از مسند احمد و خصائص نسانی نقل کردیم، سخن از تعداد بنی عبدالمطلب نیامده است؛ بنابراین اشکال مزبور بر این روایات وارد نخواهد بود؛ | * اولاً: در روایاتی که از مسند احمد و خصائص نسانی نقل کردیم، سخن از تعداد بنی عبدالمطلب نیامده است؛ بنابراین اشکال مزبور بر این روایات وارد نخواهد بود؛ | ||
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۶: | ||
* ثالثاً: احتمال اینکه عدد چهل موضوعیت نداشته و مقصود، کثرت افراد حاضر در آن جلسه است نیز بعید نیست. اینکه در برخی نقلها تعداد حاضران، چهل، و در برخی دیگر، تعداد آنها سی نفر گفته شده نیز مؤید این احتمال است. | * ثالثاً: احتمال اینکه عدد چهل موضوعیت نداشته و مقصود، کثرت افراد حاضر در آن جلسه است نیز بعید نیست. اینکه در برخی نقلها تعداد حاضران، چهل، و در برخی دیگر، تعداد آنها سی نفر گفته شده نیز مؤید این احتمال است. | ||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:عالمان]] |