اسلام و روابط بینالملل (مقاله): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'رده: مقاله' به 'رده: مقالات') |
||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
[[رده: | [[رده: مقالات]] |
نسخهٔ ۲۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۱۷
عنوان مقاله | اسلام و روابط بين الملل |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
اطلاعات نشر | ایران |
نویسنده | آیت الله محمد علی تسخیری |
اسلام و روابط بين الملل عنوان مقالهای است به زبان فارسی که توسط آیه الله محمد علی تسخیری در رابطه با نگاه بین المللی و جهان شمول اسلام به رشته تحریر در آمده است. نویسنده در این مقاله به دنبال تبیین دیدگاههای مرتبط با این مساله و تبین اموری چون دارالاسلام، دارالامان، دارالحرب و... میباشد.
مقدمه
اسلام، كه خاتم اديان الهی و جامع نظامات فردی و اجتماعی است، دينی است جهان شمول كه برای تحقق اهداف زير برای همه انسانها از سوی خداوند متعال نازل شده است.
1 – گسترش توحيد و عبوديت حق متعال: (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ) [۱]
2 – گسترش عدالت فردی و اجتماعی بين انسانها: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ) [۲]
3 – گسترش فضائل اخلاقی و ايجاد رأفت و رحمت و صلح و همزيستی در روابط بين انسانها. «يزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة» و قال: «انما بعثت لأتمم مكارم الاخلاق»
4 – رشد فكری، فرهنگی و شكوفايی استعدادهای درونی انسانها در تمامی زمينههايی كه در فطرت بشر نهاده شده است. (هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ)[۳] به تعبير حضرت اميرالمؤمین(ع) [۴]
5 – آزاد ساختن انسانها از اسارت طاغوتهای درونی و بيرونی. «ويضع عنهم اصرهم والاغلال التی كانت عليهم».
6 – ايجاد اتحاد و برادری بين انسانها و از ميان بردن اختلافات. (كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ)[۵]
برای رسيدن به اهداف فوق خداوند متعال نظامات مختلف سياسی، اجتماعی، فرهنگی، عبادی، تربيتی و اخلاقی هماهنگ با فطرت انسانها را تشريع و پيريزی نموده و در كتاب و سنت به وديعت نهاده و نيروی عقل و اجتهاد را نيز به انسانها عطا كرده تا با بهرهگيری از آن عرصههای مختلف زندگی خويش را تحت يک رهبری و حكومت مديريت نمايند. و از آنجا كه اين دين خاتم اديان است و مبتنی بر اشباع نيازهای فطری است؛ بنابراين تا آخر الزمان همهٔ انسانها در همهٔ كره خاكی بايد بدان متدين و براساس تعاليمش رفتار نمايند. اين جهانشمولی ويژگی مهمی است كه در آيات مختلف قرآن و سخنان معصومين هم بارها به آن اشاره شده است. (وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وما هو الا ذكر للعالمين) [۶] (قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ) [۷] اما واقعيت امروز جهان چيز ديگری است. هزار و چهارصد سال پس از نزول قرآن از جمعيت نزديک به هفت ميليارد نفر روی كره زمين حدود يک چهارم مسلمان هستند.
ساير انسانها يا به اديان ابراهيمی يهود و مسيحيت گرايش دارند يا پيرو اديان غير الهی موجود مثل بوديسم و هندوئيسم هستند. انسانهای بسياری هم به هيچ دين الهی يا غير الهی وابستگی نشان نمیدهند. امت واحدة اسلامی هم تكه تكه شده در محدودههای جغرافيايی و سياسی مستقل از يكديگر با نظامهای حكومتی مختلف بسر میبرند. از اين روی الزامات مختلفی ايجاب میكند كه اين آئين مقدس برای تنظيم روابط سياسی اقتصادی و بين المللی با واحدهای مختلف سياسی درونی و بيرونی مجموعه عظيم امت اسلامی قوانين و دستورات حقوقی و فقهی پيش بينی نمايد. تا امت اسلامی در رفتارهای سياسی و حركت بين واقعيتهای موجود و اهداف متعالی پيش روی، و براساس اصول و مبانی اسلامی راه توازن را پيش گيرد و راه رسيدن به آرمانهای مقدس الهی را هموار سازد. هر چند اين قواعد و مبانی حقوقی به طور دسته بندی شده و از پيش تنظيم گشته در منابع اصلی دين عرضه نشده است اما با تأمل، تفكر در آيات شريفه قرآن و روايات وارده از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين همچنين از رفتارهای سياسی، عهدنامهها، پيمانها، جنگها و برخوردهايی كه با ديگران داشتهاند می توان آنها را استنباط نمود.
تقسیم جغرافیای سیاسی جهان
به طور كلی مجموعههای جغرافيايی – سياسی موجود در جهان امروز را میتوان به صورت زير همچنان كه فقها تقسيم كردند دسته بندی نمود.
اول: دارالاسلام
همه سرزمينهايی كه تحت سيطره مسلمانها به سر میبرند بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافيايی، دارالاسلام هستند و اصل آن است كه همه تحت يک پرچم، يک رهبری، يک قانون با هويت واحد، عواطف مشترک و روابط برادرانه به سر برند؛ زيرا همه متعلق به امت بزرگ اسلامی هستند ولی اين منظور جامهٔ عمل نپوشيده و تنها در سايه رهبری حضرت ولی عصر و صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجهالشريف تحقق خواهد يافت و ما از خداوند متعال مسئلت مینمایيم كه از ممهدان حكومت حضرتش باشيم و انقلاب مقدس اسلامی و رهبری شايسته عبد صالح خدا حضرت آيت الله خامنهای به آن دولت بيدار متصل گردد. ولی در حال حاضر كه نزديک به شصت واحد جغرافيايی – سياسی جدا از هم مسلمانان را در برگرفته رسالت دولتها بايد براساس اصول زير باشد:
1 – تقدم مصالح امت بزرگ اسلامی بر منافع ملی و قومی كشورها. كه اين امر را میتوان از متون گوناگون استفاده كرد.
2 - همكاریهای سياسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی بر اساس مصالح و منافع مشترک. (وتعاونوا على البر والتقوى ولاتعاونوا على الاثم والعدوان).
3 – مسئوليت مشترک همه كشورها در برابر مشكلات و بحرانهای بوجود آمده در هر يک از اجزای امت اسلامی. (كلكم راع وكلكم مسؤول عن رعيته).
4 – نزديک سازی نظامهای سياسی و اقتصادی حاكم بر كشورها. به علت وحدت احكام اسلامی.
5 – نزديک سازی قوانين و مقررات سياسی، اقتصادی و … براي رسيدن به يک قانون اساسی واحد. كه امت اسلامی را از ديگر امم مشخص میسازد «ان هذه امتكم امة واحدة وانا ربكم فاعبدون».
6 – اتخاذ مواضع مشترک و پشتيبانی مسئولانه از يكديگر در مجامع بين المللی. از باب (تكافل و تعاضد).
7 – همبستگی و تكامل در زمينههای حقوقی، اقتصادی و سياسی.
8 – ايجاد اتحاديههای سياسی، اقتصادی و… در زمينههای مختلف بازرگانی، بانكداری، نظامی و امنيتی.
9 – تلاش جهت تأمين نيازهای صنعتی، كشاورزی و اقتصادی يكديگر جهت قطع وابستگی به كفار.
10 – ايجاد نهادها و سازمانهای منطقهای و فرامليتی در امور فرهنگی، آموزشی و خيريه.
11 – تاكيد بر آرمانهای مشترک و عواطف برادرانه اسلامی و تقريب بين مذاهب در نظام تربيتی و كتب درسي مدارس و دانشگاهها و در تبليغات رسانهای.
12 – وبالاخره تلاش و حركت آگاهانه برای رسيدن به وحدت كامل. اصل يازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران نيز كه برگرفته از فقه مترقی اسلام است میگويد: به حكم آيه كريمه: « ان هذه امتكم امةً واحدةً و انا ربكم فاعبدون» همة مسلمانان يک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ايران موظف است سياست كلی خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
پر واضح است كه كشورها و ملتهای اسلامي و رهبران فكری و سياسی آنان در راه دستيابی به اهداف فوق بايد هوشيارانه عمل كرده متوجه كيد دشمنان و تفرقه افكنی آنان بوده هرگونه حركت انحرافی و بدخواهانه را خنثی ساخته و در دام افراط و تفريط كه موجب مشوه شدن چهره اسلام ناب محمدی میشود، گرفتار نشوند.
دوم: دار العهد والامان
دارالعهد به كشورهای غير مسلمان گفته میشود كه با مسلمانان ترک مخاصمه يا روابط دوستانه و قراردادها و همكاریهای مشترک دارند. كه همه كشورهای جهان – به جز كشورهای در حال جنگ با مسلمانها – را در بر میگيرد قرآن كريم رابطه دوستانه، حسن همجواری و همكاری با غير مسلمانان را در راه رسيدن به اهداف انسانی و تأمين نيازهای مادی و معنوی بلامانع اعلام فرموده: (لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ)[۸] (إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً) [۹] (إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)[۱۰] (قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) [۱۱] و برای حفظ عزت وسربلندی مسلمانان و دور ساختن آنان از خطرات احتمالی اصول و قواعدی را تشريع فرموده كه تنظيم كننده روابط متقابل مسلمانان با غير مسلمانان است. اهم اين اصول حاكم عبارتانداز:
1 – نفی سبيل يا عدم سلطه سياسی، اقتصادی و فرهنگی كفار بر مسلمانان. (ولن يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا).
2 – تلاش در جهت الگو شدن مسلمانان و جهان اسلام برای همهٔ مردم دنيا. (وكذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهدا على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا).
3 – تعامل و همكاری بر اساس اصول اعتقادی وعملی مشترک. (قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) [۱۲]
4 – عدالت و حمايت از مستضعفين. (وَمَا لَكُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً)[۱۳] (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) [۱۴]
5 – احترام به قراردادهای بين المللی و وفای به پيمانها. (إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)[۱۵] (لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)[۱۶]
6 – آگاهی و شفافيت «قل هذه سبيلي ادعو الي الله انا ومن اتبعني» [۱۷]
7 – مقابله به مثل با ترجيح جنبه گذشت. (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ)[۱۸] (وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ) [۱۹]
8 – صلح طلبی (وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ)[۲۰] در فصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران آمده است: اين اصول و ارزشها مبنای سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران قرار گرفته و به تفصيل مورد استناد واقع شده است. در اينجا مناسب است به دو عنوان فرعی كه امروز مورد ابتلای بسيار در جوامع اسلامی است اشارهای مختصر بنمایيم:
اول: امان یا ذمه
«امان» يا «ذمام» برای غير مسلمانانی كه در جامعه اسلامی زندگی میكنند مثل مسيحيان و يهوديان و زرتشتيان كه به آنها اهل كتاب گفته میشود. همزيستی اين گروهها با مسلمانان و در جوامع اسلامی تابع قانونی است كه به آن «قرارداد ذمه» گفته می شود و به مشمولين آن «اهل ذمه» می گويند فقهای اسلامی از شيعه و سنی در كتابهای فقهی خويش احكام خاصی را برای «اهل الذمه» بيان كردهاند كه در كتب فقهی آمده است و در اين مختصر نمیگنجد.
در اصل چهاردهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران آمده است: به حكم آيه شريفه (لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) [۲۱] دولت جمهوری اسلامی ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمايند و حقوق انسانی آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كسانی اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ايران توطئه و اقدام نكنند.
دوم: اقليتهای مسلمان در جوامع غير اسلامی
اقليتهای مسلمان در جوامع غير اسلامی هم امروزه از موضوعات بسيار مهم است. حدود چهارصد ميليون مسلمان يعنی يک چهارم جمعيت مسلمان جهان در كشورهای غير اسلامی زندگی میكنند. اينها هم دارای حقوق اسلامی و انسانی هستند كه براساس كنوانسيونهای بينالمللی به آنان تعلق میگيرد و بايد برای استيفای آن تلاش كنند و امت اسلامی و سازمانهای بين المللی اسلامی مثل سازمان كنفرانس اسلامی هم بايد به حمايت و پشتيبانی اين اقليتها بشتابند. و نيز دارای وظايفی هستند كه بر اساس فقه مترقی اسلامی بر عهدهٔ آنان است كه بايد به آن پايبند باشند. حفظ هويت اسلامی، آموزش و پرورش خود و فرزندان براساس تعاليم اسلام، بناي مسجد و بناهای مذهبی، انجام فرائض دينی، مشاركت فعال در سرنوشت سياسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، حفظ شعائر اسلامی، رعايت حرمت زنان مسلمان و تلاش برای ارتقاى وضعيت و موقعيت اجتماعی و فرهنگی و… از جمله حقوق آنها و رعايت قوانين و مقررات كشوری كه در آن زندگی میكنند، وفای به عهد و پيمان، حسن رابطه با غير مسلمانان، اخلال نكردن در وضعيت اجتماعی و… جزو وظایف آنها است كه بايد مورد عمل قرار گيرد.
سوم: دار الحرب
به يک تعبير همه سرزمينهايی كه جمعيت آنها از كفار هستند و حكومتهايی كه بر آنان سلطه دارند با جهان اسلام در جنگ هستند «دار الحرب» ناميده مي شوند. امروز به طور عملی جهاد به كفاری منحصر میشود كه با مسلمانان از سر خصومت و جنگ برآيند و به سرزمينهای مسلمانان تجاوز نمايند كه در اين صورت دفاع يا جهاد دفاعی بر مسلمانان واجب میشود. در جنگ با دارالحرب قواعد زير حاكم است.
1 – رعايت ضوابط و مقررات انسانی و پيمانهای بينالمللی در جنگ.
2 – تأكيد بر عنصر دعوت و روشنگری قبل از شروع به جنگ.
3 – عدم تعرض به زنان، كودكان، سالخوردگان، بيماران و كسانی كه توانايی جنگيدن ندارند.
4 – عدم استفاده از وسايل كشتار جمعی.
5 – آتش نزدن خانهها، كشتزارها و باغها و درختان دشمن.
6 – شبيخون نزدن به دشمن مگر در حال اضطرار.
7 – عدم استفاده از سلاحهای شيميايی وميكروبی.
8 – باز نكردن سدها به روی دشمن.
9 – حرمت كشتن اسيران جنگی.
10 – معالجه زخمیهايی كه اسير میشوند.
11 – رعايت كرامت انسانی اسيرانی كه دارای منزلت ويژهای هستند.
12 – تهيه لباس، آب و غذا برای اسيران جنگی.
13 – اسيران را در آفتاب نگاه نداشتن.
14 – پذيرش پيشنهاد دشمن مبنی بر صلح يا آتش بس در صورتی كه از روی مكر و فريب نباشد.
نتیجه
پيامبر اكرم(ص) هر گاه سپاهی را برای جنگ با دشمن اعزام می كرد به آنها می فرمود: سيروا باسم الله وبالله وفي سبيل الله وعلي مله رسول الله… لاتغلوا ولاتمثلوا ولا تغدروا ولاتقتلوا شيخا فانيا و لاصبيا ولا امرأة ولاتقطعوا شجرا الا ان تضطروا اليها وايما رجل من ادني المسلمين او افضلهم نظر الي رجل من المشركين فهو جار حتي يسمع كلام الله فان تبعكم فاخوكم في الدين وان ابا فبلغوه مأمنه واستعينوا بالله عليه. امير مؤمنان علیابنابیطالب(ع) نیز به لشكريان خود دستور مي داد: … ولا تمثلوا بقتيل واذا وصلتم الي رجال القوم فلا تهتكوا سترا ولاتكشفوا عوره ولاتدخلوا دارا ولاتأخذوا شيئا من اموالهم الا ما وجدتم في عسكرهم فلا تهيجوا امرأه بأذي وان شتمن اعراضكم وسببن امراءكم وصلحاءكم.