تقی الدین الهلالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = تقی الدین الهلالی
<br>
| تصویر = محمد تقی الهلالی.jpg
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = تقی الدین الهلالی
| نام‌های دیگر = ابو شکیب
| سال تولد = ۱۳۱۱ ق
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = سجلماسه (تافیلالت)، مراکش
| سال درگذشت = 1987 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = دارالبیضاء (کازابلانکا)، مراکش
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی | قاضی احمد السکیرج | شیخ الفاطمی الشراوی | شیخ محمد بن العربی العلوی | شیخ محمد رشید رضا}}
| شاگردان =
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت، سلفی
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | سبیل الرشاد فی هدی خیر العباد | الزند الواری والبدر الساری فی شرح صحیح البخاری | الإلهام والإنعام فی تفسیر الأنعام}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | تدریس | فعالیت رادیویی در دفاع از عرب و امت اسلام}}
| وبگاه =  
}}
'''محمد تقی‌الدین الهلالی''' یا ابوشکیب<ref> كنيته أبو شكيب، حيث سمی أول ولد له علی اسم صديقه الأمير شكيب أرسلان نسخة محفوظة 06 يوليو 2017 علی موقع واي باك مشين.</ref>(زاده ۱۳۱۱ ه. ق، وادی سجلماسه - درگذشت ۲۵ شوال ۱۴۰۷ ه. ق / ۲۲ ژوئن ۱۹۸۷.) محدث، زبان‎شناس، نویسنده، شاعر و یک سلفی<ref> ابو اللوز، عبد (2009)، الحركات السلفية في المغرب (1971-2004): بحث انثروبولوجي سوسيولوجي، مركز دراسات الوحدة العربية،، [[ویژه:منابع کتاب/9789953822853|ISBN 978-9953-82-285-3]]، مؤرشف من الأصل في 29 ديسمبر 2020.</ref> ظاهری<ref>"جاء+جده+من+القيروان"&hl=en&sa=X&ved=2ahUKEwi5gP2MtPPtAhWHh1wKHfaZAnwQ6AEwAHoECAEQAg ذيل الأعلام، IslamKotob، مؤرشف من الأصل في 3 مارس 2021.</ref> مراکشی بود. او اولین کسی بود که فراخوان سلفی‌ها را پس از ابو شعیب الدکالی و محمد بن العربی العلوی<ref> تقي الدين الهلالي ... أبو السلفية في المغرب المساء 06 - 06 - 2008، تاريخ الولوج 4 يوليو 2012 نسخة محفوظة 14 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين.</ref> به مراکش وارد کرد. یکی از برجسته‌ترین آثار او ترجمه صحیح بخاری به انگلیسی بود و نیز همه قرآن را به زبان انگلیسی در کنار محمد محسن خان ترجمه کرد که در کتابخانه‌های جهان گسترده است.<ref>خليل محمد: Assessing English Translations of the Qur'an نسخة محفوظة 16 ديسمبر 2008 علی موقع واي باك مشين..</ref> او سرپرست صدا و سیمای بخش عربی برلین در زمان حکومت نازی‌ها بود.<ref>ليس هناك جهة في أوروبا لم تسمع بالشخصية القيادية الفذة للملك عبدالعزيز الرياض، تاريخ الولوج 17 مارس 2012 نسخة محفوظة 14 مارس 2020 علی موقع واي باك مشين..</ref>  


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
==نسب==
<br>
او محمد التقی بن عبدالقادر بن محمد بن عبدالقادر بن الطیب بن أحمد بن عبدالقادر بن محمد بن عبدالنور بن عبدالقادر بن هلال بن محمد بن هلال است. پس او نسبت به جد بزرگش هلال، الهلالی نامیده شده است.<ref> "ص316 - كتاب التفسير والمفسرون في غرب أفريقيا - محمد تقي الدين بن عبدالقادر الهلالي الحسيني أبو شكيب السجلماسي - المكتبة الشاملة الحديثة"، al-maktaba.org، مؤرشف من الأصل في 1 يونيو 2019، اطلع عليه بتاريخ 01 يونيو 2019..</ref>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
نام مادر او رقیه بنت الحسن بود.<ref>[تفريغ] ترجمة الشيخ مشهور حسن حفظه الله للعلامة محمد تقي الدين الهلالي رحمه الله - {منتديات كل السلفيين} نسخة محفوظة 19 يوليو 2018 علی موقع واي باك مشين.</ref>
</div>


==تولد و خانواده==
تقی‌الدین در روستای الفرخ به دنیا آمد که «الفیضة القدیمة» نیز نامیده می‌شد، در چند مایلی الریصانی، دره‌ای از شهر سجلماسه که اکنون با نام تافیلالت در جنوب پادشاهی [[مراکش]] شناخته می‌شود. او در خانواده‌ای از علما بزرگ شد و پدر و پدربزرگش در آن کشور از فقها بودند.<ref> Biography of Dr. Muhammad Taqi-ud-Din Al-Hilali نسخة محفوظة 08 يوليو 2017 علی موقع واي باك مشين.</ref>


محمد تقی الدین الهلالی (زاده ۱۳۱۱ ه.ق ، وادی سجلماسه - درگذشت ۲۵ شوال ۱۴۰۷ ه.ق / ۲۲ ژوئن ۱۹۸۷.) محدث، زبان شناس، نویسنده، شاعر و یک سلفی مراکشی بود. او اولین کسی بود که فراخوان سلفی ها را پس از ابو شعیب الدکالی و محمد بن العربی العلوی به مراکش وارد کرد. یکی از برجسته‌ترین آثار او ترجمه صحیح بخاری به انگلیسی بود و نیز همه قرآن را به زبان انگلیسی در کنار محمد محسن خان ترجمه کرد که در کتابخانه‌های جهان گسترده است. او  و سرپرست صدا و سیمای بخش عربی برلین در زمان حکومت نازی‌ها بود.  
==مذهب==
او در ابتدا یک صوفی تیجانی<ref>تحفة الإخوان بتراجم بعض الأعيان، المؤلف: عبدالعزيز بن باز ص: 69-71.</ref> با مذهب [[ظاهریه|ظاهری]] بود که مذهب خود را تغییر داد و دیگران را نیز از آن مذهب باز می‌داشت. و کتابی در نقد آن به نام «الهدیة الهادیة إلی الطریقة التجانیة»<ref>الفوائد, صيد، "شبكة صيد الفوائد زاد كل مسلم"، شبكة صيد الفوائد الاسلامية، مؤرشف من الأصل في 8 أكتوبر 2018، اطلع عليه بتاريخ 17 نوفمبر 2018..</ref> نوشت و موجب ناراحتی اتباع آن مذهب گردید.


==فعالیت سیاسی==
پس از آن که [[حسن البنا]] خواستار آثار نویسندگان مراکشی شد او در شهر تطوان به صورت مخفیانه به واسطه پُست [[انگلیس|انگلیسی]] با روزنامه اخوان‌المسلمین نامه نگاری می‌کرد. اما [[اسپانیا]]یی‌ها به دلیل محتوای نامه‌هایی که به روزنامه [[اخوان المسلمین|اخوان‌المسلمین]] فرستاده بود، او را دستگیر و زندانی کردند ولی نتوانستند او را متهم به چیزی کنند. او سه روز در زندان باقی ماند، بنابراین مردم این شهر اعتراض کردند و ایستگاه [[لندن]] این اعتراض را به لهجه مراکشی پخش کرد و در نتیجه او آزاد شد. سپس [[فرانسه|فرانسوی‌ها]] او را به دلیل فعالیت‌های ضد آنها در مراکش به اعدام محکوم کردند.


=نسب=
==تحصیلات اولیه==
او محمد التقی بن عبد القادر بن محمد بن عبد القادر بن الطیب بن أحمد بن عبد القادر بن محمد بن عبد النور بن عبد القادر بن هلال بن محمد بن هلال است. پس او نسبت به جد بزرگش هلال، الهلالی نامیده شده است.
او [[قرآن]] را نزد پدرش خواند و در دوازده سالگی آن را حفظ کرد. سپس نزد شیخ تندغی شنقیطی شروع به حفظ مختصر خلیل کرد و علوم لغت عربی و فقه مالکی را نزد او خواند تا جایی که شیخ در نبود استادش جانشین او می‌شد.


=تولد و خانواده=
در سن 15 سالگی یادگیری اولیه او به پایان رسید. پس از مرگ پدرش بین قبایل جابجا می‌شد، تا اینکه در «زیان» ساکن و امام جماعت مردم در مسجد شد. قرآن را به کودکان آموخت و در آنجا زبان آمازیغی آتلانتیک را آموخت.<ref>محمد تقي الدين الهلالي: اللغوي والرحالة السلفي زمان، منحمد ياسر الهلالي، تاريخ الولوج 9 يونيو 2015 نسخة محفوظة 14 سبتمبر 2017 علی موقع واي باك مشين..</ref> او برای ادامه آموزش خود نزد شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی بازگشت.  
تقی الدین در روستای الفرخ به دنیا آمد که «الفیضة القدیمة» نیز نامیده می‌شد، در چند مایلی الریصانی، دره‌ای از شهر سجلماسه که اکنون با نام تافیلالت در جنوب پادشاهی [[مراکش]] شناخته می‌شود. او در خانواده‌ای از علما بزرگ شد و پدر و پدربزرگش در آن کشور از فقها بودند.  


=مذهب=
پس از مرگ شنقیطی در سال ۱۹۱۹ به [[مدینه]] و [[جده]] رفت و مدتی نزد قاضی احمد السکیرج آموزش دید و در یادگیری لغت، نحو، ادبیات، فقه و تفسیر تلاش فراوان کرد.
او در ابتدا یک صوفی تیجانی بود که مذهب خود را تغییر داد و دیگران را نیز از آن مذهب باز می‌داشت. و کتابی در نقد آن به نام «الهدیة الهادیة إلى الطریقة التجانیة» و موجب ناراحتی اتباع آن مذهب گردید.


=فعالیت سیاسی=
در سال ۱۳۴۰ به شهر فاس رفت و از علمای آنجا مانند شیخ الفاطمی الشراوی و شیخ محمد بن العربی العلوی تحصیل کرد و از «مدرسه مسجد القرویین» گواهی فارغ‌التحصیلی گرفت.
پس از آن که [[حسن البنا]] خواستار آثار نویسندگان مراکشی شد او در شهر تطوان به صورت مخفیانه به واسطه پُست [[انگلیس|انگلیسی]] با روزنامه اخوان المسلمین نامه نگاری می‌کرد. اما [[اسپانیا]]یی‌ها به دلیل محتوای نامه‌هایی که به روزنامه [[اخوان المسلمین]] فرستاده بود، او را دستگیر و زندانی کردند ولی نتوانستند او را متهم به چیزی کنند. او سه روز در زندان باقی ماند، بنابراین مردم این شهر اعتراض کردند و ایستگاه [[لندن]] این اعتراض را به لهجه مراکشی پخش کرد و در نتیجه او آزاد شد. سپس [[فرانسه|فرانسوی‌ها]] او را به دلیل فعالیت‌های ضد آنها در مراکش به اعدام محکوم کردند.


=تحصیلات اولیه=
==تحصیل در مصر==
او [[قرآن]] را نزد پدرش خواند و در دوازده سالگی آن را حفظ کرد. سپس نزد شیخ تندغی شنقیطی شروع به حفظ مختصر خلیل کرد و علوم لغت عربی و فقه مالکی را نزد او خواند تا جایی که شیخ در نبود استادش جانشین او می‌شد.
تقی‌الدین ۲۶ ساله در سال ۱۹۲۲ مراکش را به مقصد [[مصر]] ترک کرد و هدف او فراگیری علم الحدیث بود، او به [[الأزهر|دانشگاه الازهر]] رفت، اما زیاد در آنجا نماند زیرا در آنجا مقصود خویش را پیدا نکرد. سپس به حلقه درس شیخ [[رشید رضا]] و دانشجویانش پیوست و در آنجا ذهن تقی‌الدین شکوفا شد. در بحث‌های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید رضا که عامل بلوغ فکری او بود، شرکت می‌کرد و همین موجب شکل‌گیری فکر و اندیشه و انتقال او از مرحله تقلید به تفکر و جستجوی دلیل عقلی و از تقدیس علما و اذعان به فکر ایشان به تحقیق مستقل شد.<ref>[http://www.alhilali.net/ مجلة "دعوة الحق" مع الدكتور تقي الدين الهلالالي] تاریخ الإصدار: 1429/07/26 نسخة محفوظة 04 مارس 2016 علی موقع واي باك مشين..</ref>
 
==تحصیل و فعالیت در هند==
پس از [[حج]] برای رسیدن به هدف خود که فراگیری علم الحدیث بود به [[هند]] رفت و در آنجا با علمای بزرگ ملاقات کرد و از ایشان بهره‌مند شد. از مهم‌ترین علمایی که در آنجا ملاقات کرد محدث شیخ [[عبدالرحمن بن عبدالرحیم المبارکفوری]] صاحب «تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی» بود، و از او [[علم‌‌الحدیث]] آموخت و اجازه نقل روایت گرفت.
 
همچنین نزد محمد بن حسین بن محسن الحدیدی الانصاری یمانی که در آن زمان مهمان هند بود به تحصیل بخش‌هایی از [[کتب سته]] پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت.
 
او به عنوان استاد ادبیات عرب در دانشکده ندوة العلماء در لکنهو هند خدمت کرد.
 
==تحصیل و فعالیت در عراق==
از هند به زبیر در [[عراق]] رفت و در آنجا با عالم موریتانیایی محقق شیخ محمد امین الشنقیطی الزبیری بنیان‌گذار مدرسه النجاة الاهلیة در زبیر آشنا شد و با دخترش عایشه ازدواج کرد.<ref> "المصاهرات بين العلماء والدعاة.. رافد من روافد التلاحم والترابط | موقع المسلم"، almoslim.net، مؤرشف من الأصل في 16 مارس 2019، اطلع عليه بتاريخ 08 أكتوبر 2019..</ref> این شنقیطی غیر از علامه شنقیطی صاحب «اضواء البیان» است. و از دانش او بهره‌مند شد و در سال ۱۹۳۴ عراقی شد و در زبیر ساکن شد و در مدرسه النجاة به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و چند سالی در مسجد الذکیر امام جماعت شد.<ref> محمد العسافي، مساجدالزبير، ص54.</ref> او از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۵۹ به مدت ۳۵ سال متوالی در عراق ماند.
 
==فعالیت در عربستان==
پس از اقامت طولانی در عراق، از طریق مصر به عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا آقای محمد رشید رضا توصیه و معرفی‌نامه‌ای خطاب به ملک عبدالعزیز آل‌سعود به او داد که در آن گفته بود:


در سن 15 سالگی یادگیری اولیه او به پایان رسید. پس از مرگ پدرش بین قبایل جابجا می‌شد، تا اینکه در «زیان» ساکن و امام جماعت مردم در مسجد شد. قرآن را به کودکان آموخت و در آنجا زبان آمازیغی آتلانتیک را آموخت. او برای ادامه آموزش خود نزد شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی بازگشت.  
«به درستی که محمد تقی‌الدین الهلالی مراکشی از میان علمای جهان بهترین عالمی است که نزد شما آمده است؛ پس لطفاً از دانش او بهره‌مند شوید.»


پس از مرگ شنقیطی در سال ۱۹۱۹ به [[مدینه]] و [[جده]] رفت و مدتی نزد قاضی احمد السکیرج آموزش دید و در یادگیری لغت، نحو، ادبیات، فقه و تفسیر تلاش فراوان کرد.
او چند ماه در مهمان نوازی ملک عبدالعزیز ماند تا اینکه به عنوان ناظر تدریس در [[مسجد النبى|مسجدالنبی]] منصوب شد و دو سال در این شهر ماند و سپس به [[مسجدالحرام]] و مؤسسه علمی سعودی در [[مکه]] منتقل شد و یک سال در آنجا ماند.<ref> "ص353 - كتاب المعجم الجامع في تراجم المعاصرين - محمد تقي الدين الهلالي - المكتبة الشاملة"، shamela.ws، مؤرشف من الأصل في 4 أكتوبر 2021، اطلع عليه بتاريخ 04 أكتوبر 2021.</ref>


در سال ۱۳۴۰ به شهر فاس رفت و از علمای خود مانند شیخ الفاطمی الشراوی و شیخ محمد بن العربی العلوی تحصیل کرد و از «مدرسه مسجد القرویین» گواهی فارغ التحصیلی گرفت.
الهلالی در مسجد النبی به امامت منصوب شد و به دلیل طولانی بودن نمازش مورد انتقاد مردم قرار گرفت. پاسخ او به مردم این بود: نمازهایم را برای شما خراب نمی‌کنم. او خشمگین شد، به عراق سفر کرد و به دانشگاه [[بغداد]] رفت.


=تحصیل در مصر=
==بازگشت به عراق و هند==
تقی الدین ۲۶ ساله در سال ۱۹۲۲ مراکش را به مقصد [[مصر]] ترک کرد و هدف او فراگیری علم الحدیث بود، او به [[دانشگاه الازهر]] رفت، اما زیاد در آنجا نماند زیرا در آنجا مقصود خویش  را پیدا نکرد. سپس به حلقه درس شیخ [[رشید رضا]] و دانشجویانش پیوست و در آنجا ذهن تقی الدین شکوفا شد. در بحث های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید رضا که عامل بلوغ فکری او بود، شرکت می‌کرد و همین موجب شکل گیری فکر و اندیشه و انتقال او از مرحله تقلید به تفکر و جستجوی دلیل عقلی و از تقدیس علما و اذعان به فکر ایشان به تحقیق مستقل شد.
او در دانشگاه تحصیل کرد و درس داد و پس از ازدواج در عراق، سپس به هند رفت و در آنجا به دانشگاه رفت و در آنجا دانشجو و معلم بود، در میان دانشجویانش ابو الحسن الندوی بود. در هند با یک زن هندی نیز ازدواج کرد.


=سفر برای تدریس=
==تحصیل و فعالیت در آلمان==
پس از [[حج]] برای رسیدن به هدف خود که فراگیری علم الحدیث بود به [[هند]] رفت و در آنجا با علمای بزرگ ملاقات کرد و از ایشان بهره مند شد. از مهم‌ترین علمایی که در آنجا ملاقات کرد محدث شیخ عبدالرحمن بن عبدالرحیم المبارکفوری بود، صاحب «تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی»، و از علم الحافظه و تعطیلات او گرفت، و او شعر موعظه کرد و از طلاب علم خواست که به حدیث بچسبد و از تفسیر فوق بهره مند شوند و این شعر در بخش چهارم چاپ هند چاپ شد؛ ابن محسن الحدیدی الانصری یمانی، سپس مهمان هند، احزاب شش کتاب را خواند و مجاز خواند. او به عنوان استاد ادبیات عرب در دانشکده دانش پژوهان در لخنیه هند خدمت کرد.
شکیب ارسلان، یکی از دوستان او، توصیه‌ای به یکی از دوستان وزارت امور خارجه [[آلمان]] نوشت:


از هند به زبیر در عراق رفت و در آنجا با شیخ محمد امین الشنگیتی الزبیری دانشمند موریتانی، بنیان گذار مدرسه النجت الاهلی در زبیر آشنا شد، و با دخترش عایشه ازدواج کرد و این شانگیتی علامت مترجم را با «چراغ های بین» تغییر داد و از دانش او بهره مند شد و در سال ۱۹۳۴ عراقی شد[۲۳۲۴] و در زبیر ساکن شد و در مدرسه رستگاری به تحصیل زبان انگلیسی پرداخت و چند سالی در مسجد الزافیر امام شد[۲۵] او از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۵۹ به مدت ۳۵ سال متوالی در عراق ماند و سپس از طریق مصر به عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا آقای محمد رشید ردا توصیه و تعریفی به ملک عبدالعزیز آل سعود به او داد که در آن گفته بود:
"من یک نویسنده جوان مراکشی دارم که مانند او وارد آلمان نشده است و او می‌خواهد در یک دانشگاه تحصیل کند، بنابراین ممکن است برای او جایی برای آموزش ادبیات عربی با حقوق برای امکان ادامه تحصیل پیدا کنید"»<ref> ترجمة تقي الدين الهلالي، شهادات لبعض العلماء والمشايخ وطلبة العلم عن الشيخ الهلالي، تاريخ الولوج 1 سبتمبر 2011 نسخة محفوظة 14 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين..</ref>


«محمدا تقی الدین الحیلی مراکشی بهتر از علمای افق است، پس لطفاً از دانش او بهره مند شوند.»
او به آلمان سفر کرد و به عنوان مدرس در دانشگاه بُن منصوب شد، سپس در حالی که مدرس آنجا بود دانشجوی دانشگاه شد. در سال ۱۹۴۰، او پایان‌نامه دکترای خود را در دانشگاه برلین ارائه کرد و در آنجا دانشجو، مدرس و سرپرست رادیو عربی بود. او در پایان‌نامه دکترای خود با عنوان «ترجمه مقدمه کتاب جواهری از جواهرات و نقد آن» ادعاهای خاورشناسانی مانند مارتین هارثمن و کارل براکلمن را رد کرد. شورای امتحان و داوری که متشکل از ده دانشمند بود، به اتفاق آراء موافقت کردند که به او دکترای ادبیات عربی اعطا کنند.
او چند ماه در مهمان نوازی ملک عبدالعزیز ماند تا اینکه به عنوان ناظر تدریس در مسجد پیامبر منصوب شد و دو سال در این شهر ماند و سپس به مسجد بزرگ و مؤسسه علمی عربستان در مکه منتقل شد و یک سال در آنجا ماند.  


تقی الدین الحیلی در مسجد پیامبر به امامت منصوب شد و در نمازهایش مدت ها از مردم بیم داشت و پاسخ او به آن ها این بود: نمازهایم را برای شما خراب نمی کنم. او خشمگین شد، به عراق سفر کرد و به دانشگاه بغداد رفت.
او با یک زن آلمانی نیز ازدواج کرد.


او در دانشگاه تحصیل کرد و تحصیل کرد و پس از ازدواج در عراق، سپس به هند رفت و در آنجا به دانشگاه رفت و در آنجا دانشجو و معلم بود، در میان دانشجویانش ابو الحسن الندوی، و با یک هندی [نیازمند منبع ازدواج کرد.
علامه حماد الانصاری در مورد تقی‌الدین الهلالی می‌گوید:
«او استاد زبان عربی بود و [[مذهب ظاهری]] داشت. شیخی که من از آن بهره زیادی بردم. او اعتقاد سلفی داشت. اگر کتاب توحید او خوانده شود، معلوم می‌شود که هیچ کس مانند او توحیدی که در قرآن آمده است را نمی‌داند.»<ref> "ص617 - كتاب المجموع في ترجمة العلامة المحدث الشيخ حماد بن محمد الأنصاري رحمه الله - قوله في الذين عاصرهم - المكتبة الشاملة"، shamela.ws، مؤرشف من الأصل في 4 أكتوبر 2021، اطلع عليه بتاريخ 04 أكتوبر 2021.</ref>


=دکترا در آلمان=
او با رهبر آلمان پیشوا هیتلر تماس گرفت و هنگامی که دید با اعراب و [[مسلمانان]] همدردی نشان داده شد، او را متقاعد کرد که یک رادیوی عربی خطاب به اعراب ایجاد کند. هیتلر با ایده رادیو موافقت کرد. آنگاه هلالی با یونس بحری آشنا شد. تقی‌الدین مسئول آماده سازی مطالب رادیویی و انیس بحری با صدای متمایز خود که برنامه‌ها را با جمله معروف خود «حی العرب» آغاز می‌کرد، متولی پخش شد.
شکیب ارسلان، یکی از دوستان دین هلال، توصیه ای به یکی از دوستان وزارت امور خارجه آلمان نوشت:


"من یک نویسنده جوان مراکشی دارم که مانند او وارد آلمان نشده است و او می خواهد در یک دانشگاه تحصیل کند، بنابراین ممکن است برای او جایی برای آموزش ادبیات عربی با حقوق برای استفاده برای تحصیل پیدا کنید"»
هلالی همیشه از هیتلر تمجید می‌کرد و هر سخن ضد هیتلر به ویژه هولوکاست را دروغ اعلام می‌کرد.  
او به آلمان سفر کرد و به عنوان مدرس در دانشگاه بن منصوب شد، سپس در حالی که مدرس آنجا بود دانشجوی دانشگاه شد. در سال ۱۹۴۰، او پایان نامه دکترای خود را در دانشگاه برلین ارائه کرد و در آنجا دانشجو، مدرس و سرپرست رادیو عرب بود و ادعاهای خاورشناسانی مانند مارتین هارثمن و کارل براکلمن را رد کرد و موضوع پایان نامه دکترای او «ترجمه معرفی کتاب گوهرها با نظراتی در مورد آن» بود و شورای امتحان و بحث یکی از ده دانشمند بود و آن ها به اتفاق آرا موافقت کردند که به او دکترای ادبیات عربی اعطا کنند. او به زبان آلمانی ازدواج کرد.


ال مارک حماد النصری در مورد تقی الدین الحلی می گوید:
==بازگشت به عراق==
«او به زبان عربی امام بود و روی یک دکترین مجازی بود، شیخی که من از آن بهره زیادی بردم و سلف من اگر کتابش را در توحید می خواندم، می دانستم که توحیدی را که در قرآن مانند اوست نمی داند.»»
شیخ در طول جنگ جهانی دوم به مراکش سفر کرد و پس از جنگ در سال ۱۹۴۷ به عراق سفر کرد و در کالج الملکة عالیة در بغداد (دانشکده آموزش دختران دانشگاه بغداد)<ref>نشئت كلية التربية للبنات امتدادا لكلية الملكة عالية للبنات عام 1946 لتلتحق بها الطالبات الحاصلات علی شهادة الدراسة الثانوية وكانت مندمجة في ادارتها مع معهد الملكة عالية للبنات حتی عام1951 :أنظر الموقع الرسمي لجامعة بغداد علی الشبكة</ref> تدریس کرد. در آن زمان ارتباط علمی با مصطفی جواد داشت.<ref> كتاب الفتوة، المؤلف: أبو عبدالله محمد بن أبي المكارم المعروف بابن المعمار الحنبلي (ت 642 هـ) تحقيق: مصطفی جواد - محمد تقي الدين الهلالي - عبدالحليم النجار - أحمد ناجي القيسي - نشر مطبعة شفيق - 1958/1960م (حوالي 400 صفحة) انظر :مقدمة مصطفی جواد للتحقيق.</ref>


او با رهبر آلمان پیشوا هیتلر تماس گرفت و هنگامی که با اعراب و مسلمانان همدردی نشان داده شد، او را متقاعد کرد که یک رادیوی عربی خطاب به اعراب به زبان خود ایجاد کند و این اتفاق حضور یونیس بهری بود، هیتلر با ایده رادیو موافقت کرد و تبدیل به تقی الدین دلیلی شد که در حال آماده سازی مطالب رادیویی برای پخش از سوی این رادیو بود، در حالی که انیس بهری آن را پخش خواهد کرد، با صدای متمایز خود که رادیو را در جمله معروف خود محله العرب آغاز کرد.
او در عراق ساکن شد اما زمان کودتای نظامی در عراق در سال ۱۹۵۹ به مراکش رفت.


هیلاری همیشه از هیتلر تمجید می کرد و در مورد هر چیزی که رهبر نازی ها به ویژه هولوکاست را آزار می داد و در آنجا تکذیب می کرد که این اتفاق به طور کامل و مفصل رخ داده است، ادعا می کرد.
==مقاومت==
او به مبارزین با استعمار پیوست و نقش عمده‌ای در این امر، علیه [[فرانسه]]، [[بریتانیا]] و [[اسپانیا]] برای آزاد کردن کشورش داشت. خصومت او با اشغالگر در برخی اظهاراتش مشهود است:<ref>مجلة "الإخوان المسلمون" عام 1946م.</ref>


=بازگشت به عراق=
"با فرانسه دشمنی می‌کنم تا زمانی که زنده باشم و به عزیزانم وصیت می‌کنم که بعد از من نیز با فرانسه دشمن باشند."
شیخ در طول جنگ جهانی دوم به مراکش سفر کرد و پس از جنگ در سال ۱۹۴۷ به عراق سفر کرد و در کالج ملکه آلیا بغداد (دانشکده آموزش دختران دانشگاه بغداد _present روزه) تدریس کرد، و ارتباط علمی با مصطفی جواد ۳۰] داشت، الحلی از دوستش محمد العقائل در عراق می گوید:


«ابو قاسم در تجارت مبتدی بود، پس به من قول داد که اگر خدا به روی او باز شود و تجارتش گسترش یابد، از من دست نخواهد کشید و این در اوایل دهه ۱۹۳۰ بود و وقتی در سال ۱۹۴۷ پس از بیگانگی طولانی به عراق بازگشتم، وعده اش را به او یادآوری کردم و از او خواستم که به خرید خانه ای برای ساکنای در بغداد کمک کند که از طریق شعر من سازماندهی شد و برایش فرستادم:
محمد بن عوده دیپلمات مراکشی سفر تقی‌الدین الهلالی به تطوان را بازگو می‌کند که هدف او رساندن پیامی از طرف مفتی فلسطین امین حسینی به عبدالخالق الطریس بود. دلیل اقامت تقی‌الدین الهلالی در تطوان این بود که او از رادیو برلین برنامه‌ای پخش می‌کرد که گروهی از میهن پرستان عرب مانند حاج امین الحسینی و کیلانی و امیر شکیب ارسلان در آن مشارکت داشتند، و آن برنامه به دفاع از حقوق کشورهای استعمار شدۀ عربی و اسلامی توسط فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها اختصاص داشت. بنابراین فرانسه و اسپانیا از این فرصت استفاده کردند و مانع خروج او از مراکش و تطوان و بازگشت او به برلین شدند. از این رو مجبور شد مدتی در تطوان بماند.<ref>بانوراما الصيف: علماء مغاربة خارج الحدود (الحلقة الأخيرة) الصباح 29 - 07 - 2011، تاريخ الولوج 4 يوليو 2012 نسخة محفوظة 19 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين..</ref>
آغاز شعر:


ابا قاسم، من اومدم که چی رو انجام بدم من بهش قول پا دادم و تو سخاوتمندی
==بازگشت به مراکش==
من با رحمت از شر پروردگار به تو افتخار می کنم [ اختلاف با مذموم تزئین شده است.
او در مدینه ازدواج کرد و دو دختر داشت که یکی از آنها معلم بود در مدرسۀ دخترانه‌ای که برای اولین بار در عربستان افتتاح شد.


پاسخ او سریع بود و به وعده اش عمل کرد.
او در عراق نیز ازدواج کرد و در آنجا فرزندانی داشت.
تا کودتای نظامی در عراق در سال ۱۹۵۹ به مراکش رفت.


=مقاومت=
پس از آن که در مراکش ساکن شد، هیچ یک از فرزندانش نزد او نبودند و او و آخرین همسرش فرزندی نداشتند، اما از او مراقبت می‌کرد و به او خدمت می‌کرد. او به عنوان معلم در کالج ملکه عالیه در بغداد، سپس در دانشگاه محمد پنجم در رباط و سپس شعبه آن در فاس منصوب شد و در سال ۱۹۶۸ دعوتنامه‌ای از شیخ عبدالعزیز بن باز، رئیس وقت دانشگاه اسلامی مدینه دریافت کرد تا به عنوان استاد در دانشگاه فعالیت کند.
او به مبارزه با استعمار به مجاهد پیوست و نقش عمده ای در این امر، علیه فرانسه، بریتانیا و اسپانیا برای آزاد کردن کشورش داشت. خصومت او با اشغالگر در برخی اظهاراتش مشهود است:


"فرانسه را به آنچه خرج کردم برگردانید و اگر بمیرم توصیه می کنم عزیزانم آن را بعد از من برگردانند."
==فرزندان==
محمد بن اوده دیپلمات مراکشی سفر تقی الدین الحلی به تتوآن را بازگو می کند که هدف او رساندن پیامی از طرف متی فلسطین امین حسینی به عبدالخالق التاریس بود. دلیل اقامت تقی الدین الحیلی در تتوآن این بود که او از رادیو برلین برنامه ای پخش می کرد که گروهی از میهن پرستان عرب مانند حاج امین الحسینی را در بر می گرفت، کیلانی و شاهزاده شکیب ارسلان و او به دفاع از حقوق کشورهای استعماری عرب و اسلامی توسط فرانسوی ها و انگلیسی ها اختصاص داشت، بنابراین فرانسه و اسپانیا از این فرصت استفاده کردند تا در تتوآن باشند تا مانع خروج او از مراکش و بازگشت به برلین شوند و به همین دلیل در این شهر زندگی می کرد.  
فرزندان او عبارتند از:
شکیب، عبدالمومن<ref>صالح بن سليمان (18 مارس 2017)، الجانب العلمي في سيرة الشيخ سليمان الصنيع: ١٣٢٣هـ ١٣٨٩هـ، العبيكان للنشر، ISBN 9786035090025، مؤرشف من الأصل في 26 يناير 2020.</ref>، عائشه، آمال، صفیه و خولة<ref>رسائل العلامة السلفي الهلالي، ج1،ص816،ج4،ص1755،1754</ref>.


=بازگشت به مراکش=
==وفات==
او در مدینه ازدواج کرد و دو دختر داشت که یکی از آن ها معلم پادشاهی بود که برای اولین بار مدارس دخترانه را افتتاح کرد، در عراق ازدواج کرد و در آنجا بچه دار شد. در مراکش پس از آن که در آنجا ساکن شد، فرزند و دختری نداشت و او و آخرین همسرش فرزندی نداشتند، اما از او مراقبت می کرد و به او خدمت می کرد. او به عنوان معلم در کالج ملکه آلیا در بغداد، سپس دانشگاه محمد پنجم در رباط و سپس شعبه آن در فز منصوب شد و در سال ۱۹۶۸ دعوتنامه ای از شیخ عبدالعزیز بن باز، رئیس وقت دانشگاه اسلامی مدینه دریافت کرد تا به عنوان استاد در دانشگاه محول شده از مراکش کار کند.
او روز دوشنبه 22 زوئن 1987 میلادی در خانه‌اش در دارالبیضاء یا کازابلانکا درگذشت و در السباته (منطقه‌ای در شرق کازابلانکا) به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه او جمعیت زیادی از مردم که علما، روشنفکران و سیاستمداران پیشاپیش آنها بودند، حضور داشتند.


=وفات=
==تالیفات==
او روز دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۶۶ در خانه اش در کازابلانکا درگذشت و در خواب زمستانی به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه او جمعیت زیادی از مردم به رهبری علما، روشنفکران و سیاستمداران حضور داشتند.
نوشته‌های شیخ تقی‌الدین الهلالی بسیارند و در زمان‌های مختلف نوشته شده‌اند، از جمله آنها عبارتند از:<ref> مؤلفات الشيخ تقي الدين الهلالي نسخة محفوظة 22 يونيو 2017 علی موقع واي باك مشين</ref>


=تالیفات=
*سبیل الرشاد فی هدی خیر العباد
نوشته های شیخ تقی الدین الهلالی بسیارند و در زمان‌های مختلف نوشته شده اند، از جمله آنها عبارتند از:
*الزند الواری والبدر الساری فی شرح صحیح البخاری [المجلد الأول فقط]
*الإلهام والإنعام فی تفسیر الأنعام
*مختصر هدی الخلیل فی العقائد وعبادة الجلیل
*الهدیة الهادیة للطائفة التجانیة
*القاضی العدل فی حکم البناء علی القبور
*العلم المأثور والعلم المشهور واللواء المنشور فی بدع القبور
*آل البیت ما لهم وما علیهم
*حاشیة علی کتاب التوحید لشیخ الإسلام محمد بن عبدالوهّاب
*حاشیة علی کشف الشبهات لمحمد بن عبدالوهّاب
*الحسام الماحق لکل مشرک ومنافق
*دواء الشاکین وقامع المشککین فی الرد علی الملحدین
*البراهین الإنجیلیة علی أن عیسی داخل فی العبودیة وبریء من الألوهیة
*فکاک الأسیر العانی المکبول بالکبل التیجانی
*فضل الکبیر المتعالی (دیوان شعر)
*أسماء الله الحسنی (قصیدة)
*الصبح السافر فی حکم صلاة المسافر
*العقود الدریة فی منع تحدید الذریة
*الثقافة التی نحتاج إلیها (مقال)
*تعلیم الإناث وتربیتهن (مقال)
*ما وقع فی القرآن بغیر لغة العرب (مقال)
*أخلاق الشباب المسلم (مقال)
*من وحی الأندلس (قصیدة)
*تقویم اللسانین (کتاب)


* سبیل الرشاد فی هدی خیر العباد
==لینک‌های خارجی==
* الزند الواری والبدر الساری فی شرح صحیح البخاری [المجلد الأول فقط]
*[https://archive.alsharekh.org/AuthorArticles/24604 تقی‌الدین الهلالی] علی موقع أرشیف الشارخ.
* الإلهام والإنعام فی تفسیر الأنعام
*[http://www.alhilali.net/ موقع تقی‌الدین الهلالی].
* مختصر هدی الخلیل فی العقائد وعبادة الجلیل
*[https://www.youtube.com/watch?v=41e1WpWTOz4 درس للهلالی یصف الصلاة علی یوتیوب].
* الهدیة الهادیة للطائفة التجانیة
* القاضی العدل فی حكم البناء على القبور
* العلم المأثور والعلم المشهور واللواء المنشور فی بدع القبور
* آل البیت ما لهم وما علیهم
* حاشیة على كتاب التوحید لشیخ الإسلام محمد بن عبد الوهّاب
* حاشیة على كشف الشبهات لمحمد بن عبد الوهّاب
* الحسام الماحق لكل مشرك ومنافق
* دواء الشاكین وقامع المشككین فی الرد على الملحدین
* البراهین الإنجیلیة على أن عیسى داخل فی العبودیة وبریء من الألوهیة
* فكاك الأسیر العانی المكبول بالكبل التیجانی
* فضل الكبیر المتعالی (دیوان شعر)
* أسماء الله الحسنى (قصیدة)
* الصبح السافر فی حكم صلاة المسافر
* العقود الدریة فی منع تحدید الذریة
* الثقافة التی نحتاج إلیها (مقال)
* تعلیم الإناث وتربیتهن (مقال)
* ما وقع فی القرآن بغیر لغة العرب (مقال)
* أخلاق الشباب المسلم (مقال)
* من وحی الأندلس (قصیدة)
* تقویم اللسانین (كتاب)


=لینک های خارجی=
==پانویس==
* [https://archive.alsharekh.org/AuthorArticles/24604 تقی الدین الهلالی] على موقع أرشیف الشارخ.
{{پانویس}}
* [http://www.alhilali.net/ موقع تقی الدین الهلالی].
* [https://www.youtube.com/watch?v=41e1WpWTOz4 درس للهلالی یصف الصلاة على یوتیوب].


=پانویس=
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:مراکش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۶

تقی الدین الهلالی
محمد تقی الهلالی.jpg
نام کاملتقی الدین الهلالی
نام‌های دیگرابو شکیب
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۳۱۱ ق، ۱۲۷۲ ش‌، ۱۸۹۴ م
محل تولدسجلماسه (تافیلالت)، مراکش
سال درگذشت1987 م، ۱۳۶۵ ش‌، ۱۴۰۷ ق
محل درگذشتدارالبیضاء (کازابلانکا)، مراکش
دیناسلام، اهل سنت، سلفی
استادان
  • شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی
  • قاضی احمد السکیرج
  • شیخ الفاطمی الشراوی
  • شیخ محمد بن العربی العلوی
  • شیخ محمد رشید رضا
آثار
  • سبیل الرشاد فی هدی خیر العباد
  • الزند الواری والبدر الساری فی شرح صحیح البخاری
  • الإلهام والإنعام فی تفسیر الأنعام
فعالیت‌ها
  • تدریس
  • فعالیت رادیویی در دفاع از عرب و امت اسلام

محمد تقی‌الدین الهلالی یا ابوشکیب[۱](زاده ۱۳۱۱ ه. ق، وادی سجلماسه - درگذشت ۲۵ شوال ۱۴۰۷ ه. ق / ۲۲ ژوئن ۱۹۸۷.) محدث، زبان‎شناس، نویسنده، شاعر و یک سلفی[۲] ظاهری[۳] مراکشی بود. او اولین کسی بود که فراخوان سلفی‌ها را پس از ابو شعیب الدکالی و محمد بن العربی العلوی[۴] به مراکش وارد کرد. یکی از برجسته‌ترین آثار او ترجمه صحیح بخاری به انگلیسی بود و نیز همه قرآن را به زبان انگلیسی در کنار محمد محسن خان ترجمه کرد که در کتابخانه‌های جهان گسترده است.[۵] او سرپرست صدا و سیمای بخش عربی برلین در زمان حکومت نازی‌ها بود.[۶]

نسب

او محمد التقی بن عبدالقادر بن محمد بن عبدالقادر بن الطیب بن أحمد بن عبدالقادر بن محمد بن عبدالنور بن عبدالقادر بن هلال بن محمد بن هلال است. پس او نسبت به جد بزرگش هلال، الهلالی نامیده شده است.[۷]

نام مادر او رقیه بنت الحسن بود.[۸]

تولد و خانواده

تقی‌الدین در روستای الفرخ به دنیا آمد که «الفیضة القدیمة» نیز نامیده می‌شد، در چند مایلی الریصانی، دره‌ای از شهر سجلماسه که اکنون با نام تافیلالت در جنوب پادشاهی مراکش شناخته می‌شود. او در خانواده‌ای از علما بزرگ شد و پدر و پدربزرگش در آن کشور از فقها بودند.[۹]

مذهب

او در ابتدا یک صوفی تیجانی[۱۰] با مذهب ظاهری بود که مذهب خود را تغییر داد و دیگران را نیز از آن مذهب باز می‌داشت. و کتابی در نقد آن به نام «الهدیة الهادیة إلی الطریقة التجانیة»[۱۱] نوشت و موجب ناراحتی اتباع آن مذهب گردید.

فعالیت سیاسی

پس از آن که حسن البنا خواستار آثار نویسندگان مراکشی شد او در شهر تطوان به صورت مخفیانه به واسطه پُست انگلیسی با روزنامه اخوان‌المسلمین نامه نگاری می‌کرد. اما اسپانیایی‌ها به دلیل محتوای نامه‌هایی که به روزنامه اخوان‌المسلمین فرستاده بود، او را دستگیر و زندانی کردند ولی نتوانستند او را متهم به چیزی کنند. او سه روز در زندان باقی ماند، بنابراین مردم این شهر اعتراض کردند و ایستگاه لندن این اعتراض را به لهجه مراکشی پخش کرد و در نتیجه او آزاد شد. سپس فرانسوی‌ها او را به دلیل فعالیت‌های ضد آنها در مراکش به اعدام محکوم کردند.

تحصیلات اولیه

او قرآن را نزد پدرش خواند و در دوازده سالگی آن را حفظ کرد. سپس نزد شیخ تندغی شنقیطی شروع به حفظ مختصر خلیل کرد و علوم لغت عربی و فقه مالکی را نزد او خواند تا جایی که شیخ در نبود استادش جانشین او می‌شد.

در سن 15 سالگی یادگیری اولیه او به پایان رسید. پس از مرگ پدرش بین قبایل جابجا می‌شد، تا اینکه در «زیان» ساکن و امام جماعت مردم در مسجد شد. قرآن را به کودکان آموخت و در آنجا زبان آمازیغی آتلانتیک را آموخت.[۱۲] او برای ادامه آموزش خود نزد شیخ محمد بن حبیب الشنقیطی بازگشت.

پس از مرگ شنقیطی در سال ۱۹۱۹ به مدینه و جده رفت و مدتی نزد قاضی احمد السکیرج آموزش دید و در یادگیری لغت، نحو، ادبیات، فقه و تفسیر تلاش فراوان کرد.

در سال ۱۳۴۰ به شهر فاس رفت و از علمای آنجا مانند شیخ الفاطمی الشراوی و شیخ محمد بن العربی العلوی تحصیل کرد و از «مدرسه مسجد القرویین» گواهی فارغ‌التحصیلی گرفت.

تحصیل در مصر

تقی‌الدین ۲۶ ساله در سال ۱۹۲۲ مراکش را به مقصد مصر ترک کرد و هدف او فراگیری علم الحدیث بود، او به دانشگاه الازهر رفت، اما زیاد در آنجا نماند زیرا در آنجا مقصود خویش را پیدا نکرد. سپس به حلقه درس شیخ رشید رضا و دانشجویانش پیوست و در آنجا ذهن تقی‌الدین شکوفا شد. در بحث‌های شدیدی که در شوراهای شیخ رشید رضا که عامل بلوغ فکری او بود، شرکت می‌کرد و همین موجب شکل‌گیری فکر و اندیشه و انتقال او از مرحله تقلید به تفکر و جستجوی دلیل عقلی و از تقدیس علما و اذعان به فکر ایشان به تحقیق مستقل شد.[۱۳]

تحصیل و فعالیت در هند

پس از حج برای رسیدن به هدف خود که فراگیری علم الحدیث بود به هند رفت و در آنجا با علمای بزرگ ملاقات کرد و از ایشان بهره‌مند شد. از مهم‌ترین علمایی که در آنجا ملاقات کرد محدث شیخ عبدالرحمن بن عبدالرحیم المبارکفوری صاحب «تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی» بود، و از او علم‌‌الحدیث آموخت و اجازه نقل روایت گرفت.

همچنین نزد محمد بن حسین بن محسن الحدیدی الانصاری یمانی که در آن زمان مهمان هند بود به تحصیل بخش‌هایی از کتب سته پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت.

او به عنوان استاد ادبیات عرب در دانشکده ندوة العلماء در لکنهو هند خدمت کرد.

تحصیل و فعالیت در عراق

از هند به زبیر در عراق رفت و در آنجا با عالم موریتانیایی محقق شیخ محمد امین الشنقیطی الزبیری بنیان‌گذار مدرسه النجاة الاهلیة در زبیر آشنا شد و با دخترش عایشه ازدواج کرد.[۱۴] این شنقیطی غیر از علامه شنقیطی صاحب «اضواء البیان» است. و از دانش او بهره‌مند شد و در سال ۱۹۳۴ عراقی شد و در زبیر ساکن شد و در مدرسه النجاة به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و چند سالی در مسجد الذکیر امام جماعت شد.[۱۵] او از سال ۱۹۲۴ تا ۱۹۵۹ به مدت ۳۵ سال متوالی در عراق ماند.

فعالیت در عربستان

پس از اقامت طولانی در عراق، از طریق مصر به عربستان سعودی سفر کرد و در آنجا آقای محمد رشید رضا توصیه و معرفی‌نامه‌ای خطاب به ملک عبدالعزیز آل‌سعود به او داد که در آن گفته بود:

«به درستی که محمد تقی‌الدین الهلالی مراکشی از میان علمای جهان بهترین عالمی است که نزد شما آمده است؛ پس لطفاً از دانش او بهره‌مند شوید.»

او چند ماه در مهمان نوازی ملک عبدالعزیز ماند تا اینکه به عنوان ناظر تدریس در مسجدالنبی منصوب شد و دو سال در این شهر ماند و سپس به مسجدالحرام و مؤسسه علمی سعودی در مکه منتقل شد و یک سال در آنجا ماند.[۱۶]

الهلالی در مسجد النبی به امامت منصوب شد و به دلیل طولانی بودن نمازش مورد انتقاد مردم قرار گرفت. پاسخ او به مردم این بود: نمازهایم را برای شما خراب نمی‌کنم. او خشمگین شد، به عراق سفر کرد و به دانشگاه بغداد رفت.

بازگشت به عراق و هند

او در دانشگاه تحصیل کرد و درس داد و پس از ازدواج در عراق، سپس به هند رفت و در آنجا به دانشگاه رفت و در آنجا دانشجو و معلم بود، در میان دانشجویانش ابو الحسن الندوی بود. در هند با یک زن هندی نیز ازدواج کرد.

تحصیل و فعالیت در آلمان

شکیب ارسلان، یکی از دوستان او، توصیه‌ای به یکی از دوستان وزارت امور خارجه آلمان نوشت:

"من یک نویسنده جوان مراکشی دارم که مانند او وارد آلمان نشده است و او می‌خواهد در یک دانشگاه تحصیل کند، بنابراین ممکن است برای او جایی برای آموزش ادبیات عربی با حقوق برای امکان ادامه تحصیل پیدا کنید"»[۱۷]

او به آلمان سفر کرد و به عنوان مدرس در دانشگاه بُن منصوب شد، سپس در حالی که مدرس آنجا بود دانشجوی دانشگاه شد. در سال ۱۹۴۰، او پایان‌نامه دکترای خود را در دانشگاه برلین ارائه کرد و در آنجا دانشجو، مدرس و سرپرست رادیو عربی بود. او در پایان‌نامه دکترای خود با عنوان «ترجمه مقدمه کتاب جواهری از جواهرات و نقد آن» ادعاهای خاورشناسانی مانند مارتین هارثمن و کارل براکلمن را رد کرد. شورای امتحان و داوری که متشکل از ده دانشمند بود، به اتفاق آراء موافقت کردند که به او دکترای ادبیات عربی اعطا کنند.

او با یک زن آلمانی نیز ازدواج کرد.

علامه حماد الانصاری در مورد تقی‌الدین الهلالی می‌گوید: «او استاد زبان عربی بود و مذهب ظاهری داشت. شیخی که من از آن بهره زیادی بردم. او اعتقاد سلفی داشت. اگر کتاب توحید او خوانده شود، معلوم می‌شود که هیچ کس مانند او توحیدی که در قرآن آمده است را نمی‌داند.»[۱۸]

او با رهبر آلمان پیشوا هیتلر تماس گرفت و هنگامی که دید با اعراب و مسلمانان همدردی نشان داده شد، او را متقاعد کرد که یک رادیوی عربی خطاب به اعراب ایجاد کند. هیتلر با ایده رادیو موافقت کرد. آنگاه هلالی با یونس بحری آشنا شد. تقی‌الدین مسئول آماده سازی مطالب رادیویی و انیس بحری با صدای متمایز خود که برنامه‌ها را با جمله معروف خود «حی العرب» آغاز می‌کرد، متولی پخش شد.

هلالی همیشه از هیتلر تمجید می‌کرد و هر سخن ضد هیتلر به ویژه هولوکاست را دروغ اعلام می‌کرد.

بازگشت به عراق

شیخ در طول جنگ جهانی دوم به مراکش سفر کرد و پس از جنگ در سال ۱۹۴۷ به عراق سفر کرد و در کالج الملکة عالیة در بغداد (دانشکده آموزش دختران دانشگاه بغداد)[۱۹] تدریس کرد. در آن زمان ارتباط علمی با مصطفی جواد داشت.[۲۰]

او در عراق ساکن شد اما زمان کودتای نظامی در عراق در سال ۱۹۵۹ به مراکش رفت.

مقاومت

او به مبارزین با استعمار پیوست و نقش عمده‌ای در این امر، علیه فرانسه، بریتانیا و اسپانیا برای آزاد کردن کشورش داشت. خصومت او با اشغالگر در برخی اظهاراتش مشهود است:[۲۱]

"با فرانسه دشمنی می‌کنم تا زمانی که زنده باشم و به عزیزانم وصیت می‌کنم که بعد از من نیز با فرانسه دشمن باشند."

محمد بن عوده دیپلمات مراکشی سفر تقی‌الدین الهلالی به تطوان را بازگو می‌کند که هدف او رساندن پیامی از طرف مفتی فلسطین امین حسینی به عبدالخالق الطریس بود. دلیل اقامت تقی‌الدین الهلالی در تطوان این بود که او از رادیو برلین برنامه‌ای پخش می‌کرد که گروهی از میهن پرستان عرب مانند حاج امین الحسینی و کیلانی و امیر شکیب ارسلان در آن مشارکت داشتند، و آن برنامه به دفاع از حقوق کشورهای استعمار شدۀ عربی و اسلامی توسط فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها اختصاص داشت. بنابراین فرانسه و اسپانیا از این فرصت استفاده کردند و مانع خروج او از مراکش و تطوان و بازگشت او به برلین شدند. از این رو مجبور شد مدتی در تطوان بماند.[۲۲]

بازگشت به مراکش

او در مدینه ازدواج کرد و دو دختر داشت که یکی از آنها معلم بود در مدرسۀ دخترانه‌ای که برای اولین بار در عربستان افتتاح شد.

او در عراق نیز ازدواج کرد و در آنجا فرزندانی داشت.

پس از آن که در مراکش ساکن شد، هیچ یک از فرزندانش نزد او نبودند و او و آخرین همسرش فرزندی نداشتند، اما از او مراقبت می‌کرد و به او خدمت می‌کرد. او به عنوان معلم در کالج ملکه عالیه در بغداد، سپس در دانشگاه محمد پنجم در رباط و سپس شعبه آن در فاس منصوب شد و در سال ۱۹۶۸ دعوتنامه‌ای از شیخ عبدالعزیز بن باز، رئیس وقت دانشگاه اسلامی مدینه دریافت کرد تا به عنوان استاد در دانشگاه فعالیت کند.

فرزندان

فرزندان او عبارتند از: شکیب، عبدالمومن[۲۳]، عائشه، آمال، صفیه و خولة[۲۴].

وفات

او روز دوشنبه 22 زوئن 1987 میلادی در خانه‌اش در دارالبیضاء یا کازابلانکا درگذشت و در السباته (منطقه‌ای در شرق کازابلانکا) به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه او جمعیت زیادی از مردم که علما، روشنفکران و سیاستمداران پیشاپیش آنها بودند، حضور داشتند.

تالیفات

نوشته‌های شیخ تقی‌الدین الهلالی بسیارند و در زمان‌های مختلف نوشته شده‌اند، از جمله آنها عبارتند از:[۲۵]

  • سبیل الرشاد فی هدی خیر العباد
  • الزند الواری والبدر الساری فی شرح صحیح البخاری [المجلد الأول فقط]
  • الإلهام والإنعام فی تفسیر الأنعام
  • مختصر هدی الخلیل فی العقائد وعبادة الجلیل
  • الهدیة الهادیة للطائفة التجانیة
  • القاضی العدل فی حکم البناء علی القبور
  • العلم المأثور والعلم المشهور واللواء المنشور فی بدع القبور
  • آل البیت ما لهم وما علیهم
  • حاشیة علی کتاب التوحید لشیخ الإسلام محمد بن عبدالوهّاب
  • حاشیة علی کشف الشبهات لمحمد بن عبدالوهّاب
  • الحسام الماحق لکل مشرک ومنافق
  • دواء الشاکین وقامع المشککین فی الرد علی الملحدین
  • البراهین الإنجیلیة علی أن عیسی داخل فی العبودیة وبریء من الألوهیة
  • فکاک الأسیر العانی المکبول بالکبل التیجانی
  • فضل الکبیر المتعالی (دیوان شعر)
  • أسماء الله الحسنی (قصیدة)
  • الصبح السافر فی حکم صلاة المسافر
  • العقود الدریة فی منع تحدید الذریة
  • الثقافة التی نحتاج إلیها (مقال)
  • تعلیم الإناث وتربیتهن (مقال)
  • ما وقع فی القرآن بغیر لغة العرب (مقال)
  • أخلاق الشباب المسلم (مقال)
  • من وحی الأندلس (قصیدة)
  • تقویم اللسانین (کتاب)

لینک‌های خارجی

پانویس

  1. كنيته أبو شكيب، حيث سمی أول ولد له علی اسم صديقه الأمير شكيب أرسلان نسخة محفوظة 06 يوليو 2017 علی موقع واي باك مشين.
  2. ابو اللوز، عبد (2009)، الحركات السلفية في المغرب (1971-2004): بحث انثروبولوجي سوسيولوجي، مركز دراسات الوحدة العربية،، ISBN 978-9953-82-285-3، مؤرشف من الأصل في 29 ديسمبر 2020.
  3. "جاء+جده+من+القيروان"&hl=en&sa=X&ved=2ahUKEwi5gP2MtPPtAhWHh1wKHfaZAnwQ6AEwAHoECAEQAg ذيل الأعلام، IslamKotob، مؤرشف من الأصل في 3 مارس 2021.
  4. تقي الدين الهلالي ... أبو السلفية في المغرب المساء 06 - 06 - 2008، تاريخ الولوج 4 يوليو 2012 نسخة محفوظة 14 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين.
  5. خليل محمد: Assessing English Translations of the Qur'an نسخة محفوظة 16 ديسمبر 2008 علی موقع واي باك مشين..
  6. ليس هناك جهة في أوروبا لم تسمع بالشخصية القيادية الفذة للملك عبدالعزيز الرياض، تاريخ الولوج 17 مارس 2012 نسخة محفوظة 14 مارس 2020 علی موقع واي باك مشين..
  7. "ص316 - كتاب التفسير والمفسرون في غرب أفريقيا - محمد تقي الدين بن عبدالقادر الهلالي الحسيني أبو شكيب السجلماسي - المكتبة الشاملة الحديثة"، al-maktaba.org، مؤرشف من الأصل في 1 يونيو 2019، اطلع عليه بتاريخ 01 يونيو 2019..
  8. [تفريغ] ترجمة الشيخ مشهور حسن حفظه الله للعلامة محمد تقي الدين الهلالي رحمه الله - {منتديات كل السلفيين} نسخة محفوظة 19 يوليو 2018 علی موقع واي باك مشين.
  9. Biography of Dr. Muhammad Taqi-ud-Din Al-Hilali نسخة محفوظة 08 يوليو 2017 علی موقع واي باك مشين.
  10. تحفة الإخوان بتراجم بعض الأعيان، المؤلف: عبدالعزيز بن باز ص: 69-71.
  11. الفوائد, صيد، "شبكة صيد الفوائد زاد كل مسلم"، شبكة صيد الفوائد الاسلامية، مؤرشف من الأصل في 8 أكتوبر 2018، اطلع عليه بتاريخ 17 نوفمبر 2018..
  12. محمد تقي الدين الهلالي: اللغوي والرحالة السلفي زمان، منحمد ياسر الهلالي، تاريخ الولوج 9 يونيو 2015 نسخة محفوظة 14 سبتمبر 2017 علی موقع واي باك مشين..
  13. مجلة "دعوة الحق" مع الدكتور تقي الدين الهلالالي تاریخ الإصدار: 1429/07/26 نسخة محفوظة 04 مارس 2016 علی موقع واي باك مشين..
  14. "المصاهرات بين العلماء والدعاة.. رافد من روافد التلاحم والترابط | موقع المسلم"، almoslim.net، مؤرشف من الأصل في 16 مارس 2019، اطلع عليه بتاريخ 08 أكتوبر 2019..
  15. محمد العسافي، مساجدالزبير، ص54.
  16. "ص353 - كتاب المعجم الجامع في تراجم المعاصرين - محمد تقي الدين الهلالي - المكتبة الشاملة"، shamela.ws، مؤرشف من الأصل في 4 أكتوبر 2021، اطلع عليه بتاريخ 04 أكتوبر 2021.
  17. ترجمة تقي الدين الهلالي، شهادات لبعض العلماء والمشايخ وطلبة العلم عن الشيخ الهلالي، تاريخ الولوج 1 سبتمبر 2011 نسخة محفوظة 14 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين..
  18. "ص617 - كتاب المجموع في ترجمة العلامة المحدث الشيخ حماد بن محمد الأنصاري رحمه الله - قوله في الذين عاصرهم - المكتبة الشاملة"، shamela.ws، مؤرشف من الأصل في 4 أكتوبر 2021، اطلع عليه بتاريخ 04 أكتوبر 2021.
  19. نشئت كلية التربية للبنات امتدادا لكلية الملكة عالية للبنات عام 1946 لتلتحق بها الطالبات الحاصلات علی شهادة الدراسة الثانوية وكانت مندمجة في ادارتها مع معهد الملكة عالية للبنات حتی عام1951 :أنظر الموقع الرسمي لجامعة بغداد علی الشبكة
  20. كتاب الفتوة، المؤلف: أبو عبدالله محمد بن أبي المكارم المعروف بابن المعمار الحنبلي (ت 642 هـ) تحقيق: مصطفی جواد - محمد تقي الدين الهلالي - عبدالحليم النجار - أحمد ناجي القيسي - نشر مطبعة شفيق - 1958/1960م (حوالي 400 صفحة) انظر :مقدمة مصطفی جواد للتحقيق.
  21. مجلة "الإخوان المسلمون" عام 1946م.
  22. بانوراما الصيف: علماء مغاربة خارج الحدود (الحلقة الأخيرة) الصباح 29 - 07 - 2011، تاريخ الولوج 4 يوليو 2012 نسخة محفوظة 19 أكتوبر 2017 علی موقع واي باك مشين..
  23. صالح بن سليمان (18 مارس 2017)، الجانب العلمي في سيرة الشيخ سليمان الصنيع: ١٣٢٣هـ ١٣٨٩هـ، العبيكان للنشر، ISBN 9786035090025، مؤرشف من الأصل في 26 يناير 2020.
  24. رسائل العلامة السلفي الهلالي، ج1،ص816،ج4،ص1755،1754
  25. مؤلفات الشيخ تقي الدين الهلالي نسخة محفوظة 22 يونيو 2017 علی موقع واي باك مشين