تقریباً همه آرای جهم بر این استوار است که خدا ذاتی منزه است، با قدرت مطلق که هیچ موجودی مثل او نیست و هرگونه تشبیهی در مورد او خلاف و طرح هر موجودی در کنار او نادرست است. » بنابر گزارش مذکور، فرقه جَهمیه در قرن سوم و چهارم فرقه مطرحی بوده و تا حدود قرن پنجم در نهاوند هنوز فرقه هایی که جهمی خوانده می شدند وجود داشتند که البته رو به زوال بودند. دانشنامه جهان اسلام همچنین با اشاره به بشر بن غیاث مریسی فقیه دوران مأمون (مؤسس فرقه مریسیه )، وی را از مبلغین برجسته جَهمیه برشمرده و به نقل از فرق نویسان، جَهمیه را گاه فرقه ای مستقل و گاه از مجبّره، گاه از مرجئه و گاه نیز از معتزله معرفی کرده و می نویسد: با ظهور معتزله که به صورت مبسوط تر و مستدل تر آرای عقل گرایانه جهم را مطرح می کردند، به تدریج جهم و اندیشه های او به حاشیه رفت و اندیشه معتزلی جای آن را گرفت.