ابوالهذیل علاف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:ابوالهذیل علاف.jpg |جایگزین=ابوالهذیل علاف|ابوالهذیل علاف]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = ابوالهذیل علاف
!نام
| تصویر = ابوالهذیل علاف.jpg
!ابوالهذیل علاف
| نام = محمد بن هذیل بن عبدالله مکحول عبدی
|-
| نام‌های دیگر =
|نام کامل
| سال تولد = 130 ق
|ابوالهذیل • محمد بن هذیل بن عبدالله مکحول عبدی • آزاد عبدالقیس
| تاریخ تولد = آغاز خلافت [[عباسیان]]
|-
| محل تولد = [[بصره]]
|لقب
| سال درگذشت =
|علّاف • حَمْدان بن هـذیل علّاف
| تاریخ درگذشت = 235 ق
|-
| محل درگذشت =
|قبیله
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | عثمان بن خالد طویل | بشر بن سعید | ابوعثمان زعفرانی}}
|بحرین
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابراهیم بن سیّار نظّام |ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام }}
|-
| دین = [[اسلام]]
|تولد
| مذهب =
|[[بصره]]
| آثار =  {{فهرست جعبه افقی |الحجج |علی المجوس الی الدّمشقیّین |و... }}
|-
| فعالیت‌ها = از نخستین پیشوایان [[معتزله]]
|دوره
| وبگاه =
|آغاز خلافت عباسیان
}}
|-
'''ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله''' (یا عبیدالله) بن مکحول بصری، ملقب به علاف از بزرگ‌ترین متکلمین قرن دوم و سوم و از نخستین پیشوایان [[معتزله]] بود. وی که [[محمد شهرستانی]] از او با عنوان «ابوالهذیل حمدان بن هذیل علاف» یاد می‌کند در حوالی سال 130 [[سال قمری|هجری‌قمری]] زاده شده و بیشتر عمر خود را در [[بصره]] گذرانده است.
|محل زندگی
|[[بغداد]] • سُرَّمَن رَای (نام سامره و [[سامرا]])
|-
|اساتید
|ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل • واصل بن عطا • عمرو بن عبید • بشر بن سعید ابوعثمان زعفرانی • ابوموسی مردار  • غیاث بن ابراهیم قاضی • سلیمان بن مریم
|-
|شاگردان
|ابراهیم بن سیّار نظّام ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام بوعبدالله دبّاغ • یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی) •  ابوعلی بن قائد اَسواری • ابوجعفر بن مبشر • ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم • احمد بن ابی دواد وزیر • عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء
|-
|فوت
|۲۲۶ تا ۲۳۵
|-
|}
</div>


'''ابوالهذیل محمد بن هذیل بن عبدالله''' (یا عبیدالله) بن مکحول بصری، ملقب به علاف از بزرگترین متکلمین قرن دوم و سوم و از نخستین پیشوایان [[معتزله]] بود. وی که محمد شهرستانی از او با عنوان «ابوالهذیل حمدان بن هذیل علاف» یاد می‌کند در حوالی سال 130 هجری قمری زاده شده و بیشتر عمر خود را در [[بصره]] گذرانده است.  
ابوهذیل شاگرد عثمان بن ابی عثمان، بشر بن سعید و ابوعثمان زعفرانی است که این جمله شاگردان [[واصل بن عطا]]  و [[عمرو بن عبید]] بوده‌اند. ابوالهذیل به سبب عمر بلند و استمرار تدریس، شاگردان بسیاری پرورش داده است. تا جایی که می‌توان از جمله آنان به [[مأمون عباسی|مأمون]] [[خلیفه]] [[عباسیان|عباسی]] اشاره کرد. ابوهذیل را در جدل بسیار زبردست دانسته‌اند و وسعت اطلاعات او را به حدّ اغراق‌آمیزی تشریح کرده‌اند.  


ابوهذیل شاگرد عثمان بن ابی عثمان، بشر بن سعید و ابوعثمان زعفرانی است که این جمله شاگردان واصل بن عطا (م: 131 هـ. ق) و عمرو بن عبید (م: 144 هـ. ق) بوده‌اند. ابوالهذیل به سبب عمر بلند و استمرار تدریس، شاگردان بسیاری پرورش داده است. تا جایی که می‌توان از جمله آنان به [[مأمون خلیفه عباسی]] اشاره کرد. ابوهذیل را در جدل بسیار زبردست دانسته‌اند و وسعت اطلاعات او را به حدّ اغراق آمیزی تشریح کرده‌اند.  
وی در دوره [[مأمون]] که دوره بلوغ و نشاط اعتزال است، در گسترش آراء خویش بسیار کوشا بوده است. سفرها و مناظرات بسیار وی با دانشمندان [[مرجئه]] [[جبریه]]، [[مذهب شیعه|امامیه]] و حتی دیگر متکلمان معتزله نمونه گویای این تلاش است. ابوهذیل در سال‌های آخر عمر به کوری دچار شده و در سال 226 یا 227 و یا 235 هجری قمری در [[سامرا]] درگذشت. وی که نسبت به [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] گرایش داشته، صراحتاً [[علی بن ابی طالب|علی(علیه‌السلام)]] را بر [[عثمان]] برتری می‌داده است. جالب اینجاست که [[نماز میت]] بر جنازه وی بنابر [[مذهب شیعه|مذهب امامیه]]، با پنج تکبیر بوده است. از ابوهذیل بیش از 1200 کتاب که قریب به اتفاق آنها در رد بر مخالفین نگاشته شده، نقل شده است.


وی در دوره [[مأمون]] که دوره بلوغ و نشاط اعتزال است، در گسترش آراء خویش بسیار کوشا بوده است. سفرها و مناظرات بسیار وی با دانشمندان مرجئه جبریه، [[امامیه]] و حتی دیگر متکلمان معتزله نمونه گویای این تلاش است. ابوهذیل در سال‌های آخر عمر به کوری دچار شده و در سال 226 یا 227 و یا 235 هجری قمری در [[سامرا]] درگذشت. وی که نسبت به [[بنی هاشم]] گرایش داشته، صراحتاً [[علی (ع)]] را بر [[عثمان]] برتری می داده است. جالب اینجاست که [[نماز میت]] بر جنازه وی بنابر مذهب امامیه، با پنج تکبیر بوده است. از ابوهذیل بیش از 1200 کتاب که قریب به اتفاق آنها در ردّ بر مخالفین نگاشته شده، نقل شده است.
== مکان و زمان تولد و مرگ ==
او در آغاز خلافت [[عباسیان]] در سال 131 هـ، یا 134 هـ<ref>ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> و یا 135 هـ <ref>خطیب بغدادی، همان، ج 3، ص 370</ref> در شهر بصره به دنیا آمده و بزرگ شده و پرورش یافته و دانش آموخته، و تا سال 204 هـ، در آنجا بوده است. اما در همین سال، در عصر خلافت مأمون، شاید به دعوت وی وارد [[بغداد]] شده<ref> الغرابی، ابوالهذیل علاف، ص 14</ref> و حداقل حدود 17 سال در این شهر اقامت گزیده و پس از آن به [[سامرا|سُرَّمَن رَای]] (نام [[سامرا|سامره]] و [[سامرا]]) رفته و در سال 226 هـ یا 227 هـ، اواخر خلافت [[معتصم عباسی|معتصم]] یا در ایام خلافت واثق<ref>نک:خطیب بغدادی، همان جا:ابن خلکان، همان، ج4، ص 267</ref> در میان سال‌های 227 هـ تا 232 هـ و یا در سال 235 هـ در آغاز [[متوکل|خلافت متوکّل]] در همان شهر مرده و ابوعبدالله احمد بن ابی داود(و:240 هـ) ادیب، [[فقیه]] و متکلم معتزلی با پنج تکبیر، یعنی برابر [[فقه]] [[مذهب شیعه|شیعه]] بر جنازه وی نمازگزارده است<ref> خطیب بغدادی، همان جا</ref>.


=مکان و زمان تولد و مرگ=
== نام و شهرت ==
ابوالهذیل، محمد بن الهذیل بن عبدالله مکحول عبدی<ref>ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص 265</ref> معروف به علّاف، یا حَمْدان بن هـذیل علّاف <ref> شهرستانی، ملل و نحل، ج1، ص 49</ref> و یا محمد بن هـذیل بن عبدالله بن مکحول، <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج3، ص 366</ref> آزاد عبدالقیس، قبیله ای از قبایل [[بحرین]] است<ref>ابن خلکان، همان جا</ref>. طبق نوشته قدما او علّاف نبوده، ولی چون در بازار علّافان [[بصره]] ساکن بوده، به علّاف مشهور شده است<ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref>. اما بعضی از پژوهندگان جدید بر این باورند که او پیشه علّافی داشته و مانند برخی دیگر از معتزلیان، همچون غزّال، نظّام، فُوطی، [[اسکافیه|اسکافی]] و غیره به حرفه و پیشه‌اش شهرت یافته است<ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref>.


او در آغاز خلافت عباسیان در سال 131 هـ، یا 134 هـ <ref>ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> و یا 135 هـ <ref>خطیب بغدادی، همان، ج 3، ص 370</ref> در شهر بصره به دنیا آمده و بزرگ شده و پرورش یافته و دانش آموخته، و تا سال 204 هـ، در آنجا بوده است. اما در همین سال، در عصر خلافت مأمون، شاید به دعوت وی وارد بغداد شده <ref> الغرابی، ابوالهذیل علاف، ص 14</ref> و حداقل حدود 17 سال در این شهر اقامت گزیده و پس از آن به سُرَّمَن رَای (نام سامره و سامرا) رفته و در سال 226 هـ یا 227 هـ، اواخر خلافت معتصم یا در ایام خلافت واثق <ref>نک:خطیب بغدادی، همان جا:ابن خلکان، همان، ج4، ص 267</ref> در میان سال‌های 227 هـ تا 232 هـ و یا در سال 235 هـ در آغاز خلافت متوکّل(11) در همان شهر، مرده، و ابوعبدالله احمد بن ابی داود(و:240 هـ) ادیب، فقیه و متکلم معتزلی با پنج تکبیر، یعنی برابر فقه شیعه بر جنازه وی نمازگزارده است. <ref> خطیب بغدادی، همان جا</ref>
== تبار ابوالهذیل علاف ==
احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت می‌کند. ملطی، آنجا که درباره ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصمّ سخن می‌گوید، می‌نویسد: ابوالهذیل وی را به فارسی، «خرامان» ملقّب می‌ساخت<ref> ملطفی شافعی، التنبیه و الرّد علی اهل الاهواء و البدع، ص 42</ref>. از حکایت ابوحیّان توحیدی<ref> نک:ابوحیان توحیدی، البصائر و الذّخائر، ص 178</ref> و حُصری قیروانی<ref>نک:حُصری قیروانی، جمع الجواهر فی الملح و النوادر، ص 74</ref> نیز برمی‌آید که او با زبان و فرهنگ ایرانی و کتاب جاویدان خرد آشنایی داشته است.


=نام و شهرت=
== استادان و مشایخ ==
ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه<ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره [[عدل]] و سایر مسایل کلامی بهره‌مند شده و تحت تأثیرش قرار گرفته و مجلسش را ستوده است<ref> خیاط، الانتصار، ص 119-118</ref>. ابوالهذیل از غیاث بن ابراهیم قاضی، سلیمان بن مریم و جز آنان هم به نقل روایت پرداخته است<ref> ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج5، ص 413</ref>. گفتنی است خیاط، واصل و عمرو را از شیوخ علّاف به شمار آورده<ref> خیاط، همان، ص 119</ref> که قطعاً درست نیست، زیرا او آنها را ندیده است، اما به کتاب‌های واصل دست یافته است. [[قاضی عبدالجبار]] می‌نویسد:«ابوالهذیل، پیش زن واصل رفت؛ او دو صندوق از کلام واصل را به وی داد و شاید کلّ کلامش از آن باشد<ref> قاضی عبدالجبار، همان، ص 241</ref>».


ابوالهذیل، محمد بن الهذیل بن عبدالله مکحول عبدی <ref>ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج4، ص 265</ref> معروف به علّاف، یا حَمْدان بن هـذیل علّاف <ref> شهرستانی، ملل و نحل، ج1، ص 49</ref> و یا محمد بن هـذیل بن عبدالله بن مکحول، <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج3، ص 366</ref> آزاد عبدالقیس، قبیله ای از قبایل [[بحرین]] است. <ref>ابن خلکان، همان جا</ref> طبق نوشته ی قدما او علّاف نبوده، ولی چون در بازار علّافان [[بصره]] ساکن بوده، به علّاف مشهور شده است. <ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref> اما بعضی از پژوهندگان جدید بر این باورند که او پیشه علّافی داشته و مانند برخی دیگر از معتزلیان، همچون غزّال، نظّام، فُوطی، اسکافی و غیره به حرفه و پیشه اش شهرت یافته است. <ref>نک:قاضی عبدالجبار، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص 264؛ ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص44</ref>
== شاگردان ==
شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، [[ابراهیم بن سیار نظام]]، متکلّم نامدار معتزلی و ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام (و:223 هـ) است که در عصر خود به ریاست [[معتزله]] [[بصره]] رسیده و در رد مخالفان و [[تفسیر|تفسیر قرآن]] و فن جدل از احذق مردم بوده است<ref> ابن المرتضی، همان، ص 72-71</ref>. ابوعبدالله دبّاغ، یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی)، ابوعلی بن قائد اَسواری (و:200 هـ)، ابوجعفر بن مبشر و ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم نیز از شاگردان او به شمار رفته‌اند<ref>همان، ص 78؛ نشار، همان، ج1، ص 451</ref>. به روایت ملطی، احمد بن ابی دواد وزیر نیز از شاگردان وی بوده است<ref>ملطی شافعی، همان، ص 44</ref>. عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء و دیگران از وی روایت کرده‌اند<ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا؛ خطیب بغدادی، همان، ج3، ص 366</ref>.


=تبار ابوالهذیل علاف=
== تالیفات علاف ==
او کثیرالتألیف بوده و کتب و رسالات بسیاری در ردّ مخالفان، و نیز شرح و بیان برخی از مسائل کلامی-[[فلسفی]] و [[کلامی]] محض نوشته است. به روایت ملطی هزار و دویست کتاب در رد مخالفان و نقض کتاب‌های‌شان نگاشته و فقط کتاب الحجج را در [[اصول]]، وضع کرده است<ref>ملطی شافعی، همان، ص 43</ref>. ابن المرتضی از یحیی بن بشر حکایت می‌کند که ابوالهذیل در رد مخالفان در مسائل دقیق و جلیل کلام، شصت کتاب نوشت<ref> ابن المرتضی، همان، ص 44</ref>. ابن حجر نیز او را مولف کتاب‌های کثیری در مذهب اعتزال می‌شناسد<ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا</ref>. در بعضی از نسخ الفهرست ابن ندیم، کتب ذیل به نام وی ثبت شده است:


احتمال ایرانی بودنش هست، آشنایی وی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، این احتمال را تقویت می‌کند. ملطی، آنجا که درباره ی ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصمّ سخن می گوید، می‌نویسد: ابوالهذیل وی را به فارسی، «خرامان» ملقّب می ساخت. <ref> ملطفی شافعی، التنبیه و الرّد علی اهل الاهواء و البدع، ص 42</ref> از حکایت ابوحیّان توحیدی <ref> نک:ابوحیان توحیدی، البصائر و الذّخائر، ص 178</ref> و حُصری قیروانی <ref>نک:حُصری قیروانی، جمع الجواهر فی الملح و النوادر، ص 74</ref> نیز برمی‌آید که او با زبان و فرهنگ ایرانی و کتاب جاویدان خرد آشنایی داشته است.
# کتاب الامامة علی هشام؛
# کتاب علی ابن شمر فی الإرجا؛
# کتاب طاعة لایراد الله بها؛
# کتاب علی السّوفسطائیه؛
# کتاب علی المجوس؛
# کتاب علی الیهود؛
# کتاب التولید علی النّظام؛
# کتاب الوعد و الوعید؛
# کتاب مقتل غَیلان؛
# کتاب الی الدّمشقیّین؛
# کتاب المجالس؛
# کتاب الحجّة؛
# کتاب صفة الله بالعدل و نفی القبیح؛
# کتاب الحجّة علی الملحدین؛
# کتاب تسمیة اهل الاحداث؛
# کتاب ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله؛
# کتاب علی النّصاری؛
# کتاب مسائل فی الحرکات و غیرها؛
# کتاب علی عمار النّصرانی فی الردّ علی النّصاری؛
# کتاب فی صفة الغضب و الرّضا من الله رجل ثناوه؛
# کتاب السَّخط و الرّضا؛
# کتاب المخلوق علی حفص الفرد؛
# کتاب الرّد علی مکیف المدینی(؟)؛
# کتاب الحدّ علی ابراهیم؛
# کتاب الرّد علی الغیلانیّة فی الارجاء؛
# کاب علی حفص الفرد فی فعل و یفعل؛
# کتاب علی النّظام فی تجویز القدرة علی الظّلم؛
# کتاب علی النّظام فی خلق الشیء و جوابه عنه؛
# کتاب الرّد علی القدریّه و المجّبّره؛
# کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنیفه و حفص فی المخلوق؛
# کتاب علی النّظام فی الانسان؛
# کتاب الرّد علی اهل الادیان؛
# کتاب فی جمیع الاصناف؛
# کتاب الاستطاعة؛
# کتاب الحرکات؛
# کتاب فی خلق الشی ء عن الشیء؛
# کتاب التفهّم و حرکات اهل الجنة؛
# کتاب جواب القبائی؛
# کتاب علی من قال تعذیب الاطفال؛
# کتاب الحوض و الشفّاعة وعذاب القبر؛
# کتاب علی اصحاب الحدیث فی التّشبیه؛
# کتاب تثبیت الاعراض؛
# کتاب السمع و البصر عملا ام عمل بهما؛
# کتاب الانسان ما هو؛
# کتاب علامات صدق الرسول؛
# کتاب طول الانسان و لونه و تالیفه؛
# کتاب فی الصوت ما هو<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص 296</ref>.
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است<ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref>». در منابع دیگر کتاب‌هایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت [[ابن ندیم]] مذکور است، از جمله:


=استادان و مشایخ=
# رساله‌ای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونه‌ای به تحسین این رساله پرداخته<ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است.
# کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خدا|خداوند]] سخن گفته است<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref>.
# کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفته‏‌اند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که می‌گویند:حرکتی نیست مگر این‌که پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است: هم‌چنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن حادثی نبوده، هم‌چنین آنها را آخری است که بعد از آن حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است<ref>همان جا</ref>.
# الرّد علی النّظام<ref>همان، ص 132</ref>.
# کتابی در ردّ بر نظام در خصوص اعراض، انسان و جز لایتجزّی<ref> همان جا</ref>.
# الاصول الخمسه که آن را در زمان [[هارون الرشید]] نگاشته است<ref>نسفی، بحرالکلام به نقل از:رسایل العدل و التوحید، ج1، ص 461</ref>.
# کتاب الحجّة، در اصول<ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> به احتمال قوی، [[اصول فقه]]


ابوالهذیل، اعتزال را در بصره از ابوعمرو و عثمان بن خالد طویل، شاگرد واصل بن عطا و عمرو بن عبید و فرستاده واصل به آرمینیّه <ref>نک:قاضی عبدالجبار، همان، ص 164، 251؛ ابن المرتضی، همان، ص 44؛ حمیری، الحور العین، ص 208؛ شهرستانی، همان جا، جرجانی، شرح مواقف، ج8، ص 379؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج4، ص 165</ref> و بشربن سعید و ابوعثمان زعفرانی، مصاحبان واصل <ref> ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> آموخته، و به روایت خیاط در مجلس ابوموسی مردار (و:226 هـ) نیز حضور یافته و از مقالات وی درباره ی عدل و سایر مسایل کلامی بهره‌مند شده و تحت تأثیرش قرار گرفته و مجلسش را ستوده است.<ref> خیاط، الانتصار، ص 119-118</ref> ابوالهذیل از غیاث بن ابراهیم قاضی، سلیمان بن مریم و جز آنان هم به نقل روایت پرداخته است.<ref> ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج5، ص 413</ref> گفتنی است خیاط، واصل و عمرو را از شیوخ علّاف به شمار آورده <ref> خیاط، همان، ص 119</ref> که قطعاً درست نیست، زیرا او آنها را ندیده است، اما به کتاب‌های واصل دست یافته است. قاضی عبدالجبّار می‌نویسد:«ابوالهذیل، پیش زن واصل رفت؛ او دو صندوق از کلام واصل را به وی داد و شاید کلّ کلامش از آن باشد». <ref> قاضی عبدالجبار، همان، ص 241</ref>
== جستارهای وابست  ==
* [[واصل بن عطا]]
* [[مأمون عباسی|مأمون]]
* [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]]
* [[سامرا]]


=شاگردان=
== پانویس ==
{{پانویس}}


شاگردان برجسته و سرشناس علّاف، خواهرزاده اش، ابراهیم بن سیّار نظّام، متکلّم نامدار معتزلی و ابویعقوب یوسف بن عبدالله بن اسحق شَحّام (و:223 هـ) است که در عصر خود به ریاست معتزله بصره رسیده و در رد مخالفان و تفسیر قرآن و فن جدل از احذق مردم بوده است.<ref> ابن المرتضی، همان، ص 72-71</ref> ابوعبدالله دبّاغ، یحیی بن بشر ارجائی (یا ارجانی)، ابوعلی بن قائد اَسواری (و:200 هـ)، ابوجعفر بن مبشر و ابوبکر بن عبدالرحمن بن کَیسان اصم نیز از شاگردان او به شمار رفته اند.<ref>همان، ص 78؛ نشار، همان، ج1، ص 451</ref> به روایت ملطی، احمد بن ابی دواد وزیر نیز از شاگردان وی بوده است.<ref>ملطی شافعی، همان، ص 44</ref> عیسی بن محمد کاتب، ابوالعیناء و دیگران از وی روایت کرده‌اند.<ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا؛ خطیب بغدادی، همان، ج3، ص 366</ref>
== منابع ==
* [https://rasekhoon.net/article/show/790418/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B2%D9%84%D9%87-1 برگرفته از سایت راسخون] rasekhoon.net


=تالیفات علاف=
{{علمای اسلام}}


او کثیرالتألیف بوده و کتب و رسالات بسیاری در ردّ مخالفان، و نیز شرح و بیان برخی از مسائل کلامی-[[فلسفی]] و [[کلامی]] محض نوشته است. به روایت ملطی هزار و دویست کتاب در رد مخالفان و نقض کتاب‌هایشان نگاشته و فقط کتاب الحجج را در [[اصول]]، وضع کرده است. <ref>ملطی شافعی، همان، ص 43</ref> ابن المرتضی از یحیی بن بشر حکایت می‌کند که ابوالهذیل در رد مخالفان در مسائل دقیق و جلیل کلام، شصت کتاب نوشت. <ref> ابن المرتضی، همان، ص 44</ref> ابن حجر نیز او را مولف کتاب‌های کثیری در مذهب اعتزال می شناسد. <ref>ابن حجر عسقلانی، همان جا</ref> در بعضی از نسخ الفهرست ابن ندیم، کتب ذیل به نام وی ثبت شده است:
#
#کتاب الامامة علی هشام
#
#کتاب علی ابن شمر فی الإرجا
#
#کتاب طاعة لایراد الله بها
#
#کتاب علی السّوفسطائیه
#
#کتاب علی المجوس
#
#کتاب علی الیهود
#
#کتاب التولید علی النّظام
#
#کتاب الوعد و الوعید
#
#کتاب مقتل غَیلان
#
#کتاب الی الدّمشقیّین
#
#کتاب المجالس
#
#کتاب الحجّة
#
#کتاب صفة الله بالعدل و نفی القبیح
#
#کتاب الحجّة علی الملحدین
#
#کتاب تسمیة اهل الاحداث
#
#کتاب ضرار فی قوله ان الله یغضب من فعله
#
#کتاب علی النّصاری
#
#کتاب مسائل فی الحرکات و غیرها
#
#کتاب علی عمار النّصرانی فی الردّ علی النّصاری
#
#کتاب فی صفة الغضب و الرّضا من الله رجل ثناوه
#
#کتاب السَّخط و الرّضا
#
#کتاب المخلوق علی حفص الفرد
#
#کتاب الرّد علی مکیف المدینی(؟)
#
#کتاب الحدّ علی ابراهیم
#
#کتاب الرّد علی الغیلانیّة فی الارجاء
#
#کاب علی حفص الفرد فی فعل و یفعل
#
#کتاب علی النّظام فی تجویز القدرة علی الظّلم
#
#کتاب علی النّظام فی خلق الشیء و جوابه عنه
#
#کتاب الرّد علی القدریّه و المجّبّره
#
#کتاب علی ضرار و جهم و ابی حنیفه و حفص فی المخلوق
#
#کتاب علی النّظام فی الانسان
#
#کتاب الرّد علی اهل الادیان
#
#کتاب فی جمیع الاصناف
#
#کتاب الاستطاعة
#
#کتاب الحرکات
#
#کتاب فی خلق الشی ء عن الشیء
#
#کتاب التفهّم و حرکات اهل الجنة
#
#کتاب جواب القبائی
#
#کتاب علی من قال تعذیب الاطفال
#
#کتاب الحوض و الشفّاعة وعذاب القبر
#
#کتاب علی اصحاب الحدیث فی التّشبیه
#
#کتاب تثبیت الاعراض
#
#کتاب السمع و البصر عملا ام عمل بهما
#
#کتاب الانسان ما هو
#
#کتاب علامات صدق الرسول
#
#کتاب طول الانسان و لونه و تالیفه
#
#کتاب فی الصوت ما هو. <ref> ابن ندیم، الفهرست، ص 296</ref>
#
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است». <ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> در منابع دیگر کتاب‌هایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت ابن ندیم مذکور است، از جمله:
1- رساله ای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونه‌ای به تحسین این رساله پرداخته <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است.
2- کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خداوند]] سخن گفته است. <ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref>
3- کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفته‏‌اند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که می‌گویند:حرکتی نیست مگر اینکه پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است: همچنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن حادثی نبوده، همچنین آنها را آخری است که بعد از آن حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است. <ref>همان جا</ref>
4- الرّد علی النّظام <ref>همان، ص 132</ref>
5- کتابی در ردّ بر نظام در خصوص اعراض، انسان و جز لایتجزّی <ref> همان جا</ref>
6- الاصول الخمسه که آن را در زمان [[هارون الرشید]] نگاشته است. <ref>نسفی، بحرالکلام به نقل از:رسایل العدل و التوحید، ج1، ص 461</ref>
7- کتاب الحجّة، در اصول <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> به احتمال قوی، [[اصول فقه]]
=منبع=
[https://rasekhoon.net/article/show/790418/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%B0%DB%8C%D9%84-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%B2%D9%84%D9%87-1 برگرفته از سایت راسخون]
=پانویس=
{{پانویس|2}}
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل‌سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:معتزله]]
[[رده:متکلمان]]
confirmed، مدیران
۳۴٬۲۰۶

ویرایش