confirmed
۵٬۹۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
معنای ایمان معرفت به خداوند است و کفر به معنای جهل به اوست. کسی که در دلش به خدا اقرار کند و او را بشناسد هر چند با زبان انکار کند، کافر نیست. در نتیجه مسئله ای به نام اقرار یا عمل خارج از اصل ایمان است و به ایمان ربطی ندارد. در این ادعا به روایت «انّ اوّل الدّین معرفته» استدلال شده است و این منشا عقیده به ارجاء است.<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۳، ص۱۴۰، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۴.</ref> | معنای ایمان معرفت به خداوند است و کفر به معنای جهل به اوست. کسی که در دلش به خدا اقرار کند و او را بشناسد هر چند با زبان انکار کند، کافر نیست. در نتیجه مسئله ای به نام اقرار یا عمل خارج از اصل ایمان است و به ایمان ربطی ندارد. در این ادعا به روایت «انّ اوّل الدّین معرفته» استدلال شده است و این منشا عقیده به ارجاء است.<ref>سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل والنحل، ج۳، ص۱۴۰، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۴.</ref> | ||
==نفی صفات مخلوق از خالق== | |||
در نگاه جهمیه صفاتی را که می توان بر مخلوقات حمل کرد حمل آن بر خداوند جایز نسیست به عنوان مثال صفاتی چون عالم، حی، مرید، شی و...را نمی توان به خدا نسبت داد ولی صفاتی چون خالق، قادر و... فقط اختصاص به خداوند دارد زیرا که فقط خداوند است که دارای قدرت است و نیز می تواند خلق کند بنا بر این اگر صفاتی را که در باره مخلوقات به کار می بریم در باره خدا به کار ببریم در دام تشبیه گرفتار می شویم. <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن الطاهر بن محمد، الفرق بین الفرق، ص۲۱۱، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲.</ref> <ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۹۸، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۰ هجری، چاپ اول.</ref> | |||