confirmed، مدیران
۳۳٬۹۰۲
ویرایش
(←پیروان) |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مودودی بعد از رحلت پدر سختی و مصایب فراوانی به چشم دید و دریافت که اکنون وقت آن فرا رسیده است که برای خویش کار و باری دست و پا کند و از این وضع ناخوشایند رهایی یابد؛ به همین منظور از شهری به شهر دیگر سفر میکرد تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۱۸ م به شهر بجنور [[هند|هندوستان]] رسید. | مودودی بعد از رحلت پدر سختی و مصایب فراوانی به چشم دید و دریافت که اکنون وقت آن فرا رسیده است که برای خویش کار و باری دست و پا کند و از این وضع ناخوشایند رهایی یابد؛ به همین منظور از شهری به شهر دیگر سفر میکرد تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۱۸ م به شهر بجنور [[هند|هندوستان]] رسید. | ||
او به واسطه تبحر در | او به واسطه تبحر در زمینههای ادبیات، تالیف و ترجمه، حرفه روزنامه نگاری را برگزید و ابتدا به روزنامه المدینه و بعد از یک ماه و نیم به هفته نامه تاج پیوست. در آن زمان هندوستان متاثر از جنبشهای سیاسی و در راس آنها جنبش «محافظت از خلافت اسلامی» بود. در روزنامه تاج به قلمی آتشین مقاله مینوشت و احساسات و عواطف مسلمانان را به شدت تحریک میکرد. کار وی فقط به همین حد ختم نمیشد، بلکه در «[[جنبش محافظت از خلافت اسلامی]]» نیز فعالانه شرکت داشت. | ||
== فعالیتها == | == فعالیتها == | ||
پیش از او [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] از نخستین شخصیتهای [[جهان اسلام]] بود که برای پایهگذاری اسلام سیاسی و بنیادگرایی و نقش آفرینی اجتماعی آن تلاش کرد. این افراد با آنکه میخواستند از آموزههای دینی به منظور تشویق برای برای مقابله با استعمار خارجی بهره بگیرند، اما بهرهجویی از تجارب علمی و سیاسی که تمدن غربی را به عظمت و توانایی خارقالعاده رسانده بود نفی نمیکردند. تا دهههای چهل و پنجاه | پیش از او [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] از نخستین شخصیتهای [[جهان اسلام]] بود که برای پایهگذاری [[اسلام سیاسی]] و بنیادگرایی و نقش آفرینی اجتماعی آن تلاش کرد. این افراد با آنکه میخواستند از آموزههای دینی به منظور تشویق برای برای مقابله با [[استعمار]] خارجی بهره بگیرند، اما بهرهجویی از تجارب علمی و سیاسی که تمدن غربی را به عظمت و توانایی خارقالعاده رسانده بود نفی نمیکردند. تا دهههای چهل و پنجاه قرن بیستم میلادی، معمولاً اندیشمندان مسلمان میکوشیدند [[اسلام]] را سازگار با تمدن مدرن نشان دهند و از تقابل تمدن غربی با اسلام جلوگیری کنند. | ||
با شکست این بینش، "اسلام ایدئولوژیک و سیاسی" به آسانی راه خود را در میان جوامع اسلامی باز کرد. این بینش، پروژهای تمدنساز نبود و تلاش میکرد از آموزههای اسلامی، برنامه سیاسی سازمانیافتهای بیرون بیاورد و "دولت اسلامی" را پایهگذاری کند. در حقیقت اسلام سیاسی ریشه در تفکرات افرادی از قبیل مودودی دارد. | با شکست این بینش، "اسلام ایدئولوژیک و سیاسی" به آسانی راه خود را در میان جوامع اسلامی باز کرد. این بینش، پروژهای تمدنساز نبود و تلاش میکرد از آموزههای اسلامی، برنامه سیاسی سازمانیافتهای بیرون بیاورد و "دولت اسلامی" را پایهگذاری کند. در حقیقت اسلام سیاسی ریشه در تفکرات افرادی از قبیل مودودی دارد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او جماعت اسلامی پاکستان را در سال ۱۹۴۱ پایهگذاری کرد. تشکیلات او با الگوبرداری از احزاب [[کمونیست]] [[اروپا]] سازمان یافته بود. با آنکه «جماعت اسلامی پاکستان» مانند «[[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]]» توفیق سیاسی و اجتماعی چندانی به دست نیاورد، اما تأثیر بینش بنیانگذار آن سازمان بر اندیشه مدرن اسلامی، بسیار عمیق بود. | او جماعت اسلامی پاکستان را در سال ۱۹۴۱ پایهگذاری کرد. تشکیلات او با الگوبرداری از احزاب [[کمونیست]] [[اروپا]] سازمان یافته بود. با آنکه «جماعت اسلامی پاکستان» مانند «[[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]]» توفیق سیاسی و اجتماعی چندانی به دست نیاورد، اما تأثیر بینش بنیانگذار آن سازمان بر اندیشه مدرن اسلامی، بسیار عمیق بود. | ||
جماعت اسلامی مخالف تشکیل کشور پاکستان بود. استدلال مودودی به شکلی واضح و علنی این بود که اسلام را نمیتوان و نباید به یک دولت- ملت محدود دانست. اما پس از تقسیم هند مودودی به پاکستان رفت و برای تشکیل حقوق شرعی یا حقوق اسلامی به تلاشی خستگیناپذیر دست زد. خواسته اصلی حزب جماعت اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام در کشور پاکستان بود. | [[جماعت اسلامی پاکستان|جماعت اسلامی]] مخالف تشکیل کشور پاکستان بود. استدلال مودودی به شکلی واضح و علنی این بود که اسلام را نمیتوان و نباید به یک دولت- ملت محدود دانست. اما پس از تقسیم هند مودودی به پاکستان رفت و برای تشکیل حقوق شرعی یا حقوق اسلامی به تلاشی خستگیناپذیر دست زد. خواسته اصلی حزب جماعت اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام در کشور پاکستان بود. | ||
== اندیشه == | == اندیشه == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
آنها «الله» را به معنای [[بت]] و «رب» را به معنای پروردگار و «[[عبادت]]» را هممعنی خداپرستی و قربانی کردن و [[سجده]] و [[نماز]] و «[[دین]]» را [[مذهب]] پنداشتهاند. یعنی تمام [[تاریخ اسلام]]، پر از جهل و ضلالت و انحطاط بودهاست. او همچنین ادعا کرد که مفاهیم اساسی قرآن، حاکمیت و سلطه «الله» و «رب» است و دین و عبادت راههایی برای رسیدن به این دو هستند. | آنها «الله» را به معنای [[بت]] و «رب» را به معنای پروردگار و «[[عبادت]]» را هممعنی خداپرستی و قربانی کردن و [[سجده]] و [[نماز]] و «[[دین]]» را [[مذهب]] پنداشتهاند. یعنی تمام [[تاریخ اسلام]]، پر از جهل و ضلالت و انحطاط بودهاست. او همچنین ادعا کرد که مفاهیم اساسی قرآن، حاکمیت و سلطه «الله» و «رب» است و دین و عبادت راههایی برای رسیدن به این دو هستند. | ||
این ادعاهای او صدای اعتراض [[ابوالحسن ندوی]] دوست و همسنگر سابق مودودی را نیز درآوردند. ندوی در کتاب «تفسیر سیاسی اسلام در نوشتههای مودودی و سید قطب» نوشت که مودودی و پیرو آن [[سید قطب]]، حتی رابطه انسان با خدا را رابطهای سیاسی عنوان کرده و رابطه حاکم و محکوم نشان دادهاند. | این ادعاهای او صدای اعتراض [[ابوالحسن ندوی]] دوست و همسنگر سابق مودودی را نیز درآوردند. ندوی در کتاب «تفسیر سیاسی اسلام در نوشتههای مودودی و سید قطب» نوشت که مودودی و پیرو آن [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]]، حتی رابطه انسان با خدا را رابطهای سیاسی عنوان کرده و رابطه حاکم و محکوم نشان دادهاند. | ||
در حالیکه تعلق و رابطه خالق با مخلوق، رابطهای مستحکمتر و عمیقتر است. سیاسی شدن رابطه خدا و بنده، باعث ایجاد رابطهای بیروح و خشک بین مومن و خداوند و بدون معنویت و اخلاص درونی میشود. | در حالیکه تعلق و رابطه خالق با مخلوق، رابطهای مستحکمتر و عمیقتر است. سیاسی شدن رابطه خدا و بنده، باعث ایجاد رابطهای بیروح و خشک بین مومن و خداوند و بدون معنویت و اخلاص درونی میشود. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
== پیروان == | == پیروان == | ||
[[سید قطب]] بیشترین تأثیر را از مودودی گرفت. [[سید ولی نصر]] (فرزند [[سید حسین نصر]]) در کتاب «پیشقراولان انقلاب اسلامی؛ جماعت اسلامی پاکستان» مدعی شده که [[سید روح الله موسوی خمینی|سید روحالله خمینی]]، کتاب «حکومت اسلامی» ([[ولایت فقیه]]) را با تأثیرگیری از مودودی نوشته است. | [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] بیشترین تأثیر را از مودودی گرفت. [[سید ولی نصر]] (فرزند [[سید حسین نصر]]) در کتاب «پیشقراولان انقلاب اسلامی؛ جماعت اسلامی پاکستان» مدعی شده که [[سید روح الله موسوی خمینی|سید روحالله خمینی]]، کتاب «حکومت اسلامی» ([[ولایت فقیه]]) را با تأثیرگیری از مودودی نوشته است. | ||
سیاستمدار و جنگسالار افغان به غیر از پیروی از اندیشههای [[سید ابوالاعلی مودودی|مودودی]]، حتی تشکیلات سازمانی و روشهای کاری خود را کاملاً از [[جماعت اسلامی پاکستان]] برگرفتهاست. | سیاستمدار و جنگسالار افغان به غیر از پیروی از اندیشههای [[سید ابوالاعلی مودودی|مودودی]]، حتی تشکیلات سازمانی و روشهای کاری خود را کاملاً از [[جماعت اسلامی پاکستان]] برگرفتهاست. | ||