روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی (مقاله): تفاوت میان نسخهها
(←منابع:) |
جز (Javadi صفحهٔ روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی و رویکرد آذربایجان نسبت به غزه(مقاله) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی (مقاله) منتقل کرد) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
* [[جمهوری آذربایجان]] | * [[جمهوری آذربایجان]] | ||
{{رویدادهای جنگ غزه | {{رویدادهای جنگ غزه ۲۰۲۳}} | ||
{{فلسطین}} | {{فلسطین}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹
روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی و رویکرد آذربایجان نسبت به غزه، شاید اگر از هر کسی در مورد کشور اشغال شده توسط رژیم صهیونیستی بپرسیم بلافاصله کشور عزیز فلسطین برایش متبادر شود گرچه این امر درست است؛ اما در فلسطین همهجا همهکس و همه قدرت در دست رژیم صهیونیستی نیست به خلاف آذربایجان که کاملاً مسحور و مسخر صهیونیستها است.
لقمه چرب آذربایجان
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قفقاز را به دلیل ماهیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به منطقهای جذاب برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرد، [۱]آذربایجان بهخاطر قرارگرفتن در منطقه سوقالجیشی خاص و همسایگی با ایران و روسیه بهشدت مورد طمع امریکاییها و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و اسرائیل بالاترین نفوذ در آذربایجان را از آن خود کرده و گرمترین روابط با جمهوری آذربایجان را طراحی و اجرا کرد بهقدری این ارتباط مهم و حیاتی بود که در سال 2012، آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه وقت اسرائیل، رابطه با آذربایجان را مهمتر از مناسبات با فرانسه تلقی کرد. اسرائیل این ارتباط را الگوی تعامل کشورهای منطقه با اسرائیل دانست و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در سال 2016م نیز تلآویو و باکو را نمونهای از روابطی اعلام کرد که میتواند و باید بین مسلمانان و یهودیان در همهجا وجود داشته باشد. [۲].
دیدگاههای مشترک و ناهمسان رژیم صهیونیستی و آذربایجان
همذاتپنداری جمهوری آذربایجان با اسرائیل بهعنوان یک دولت جعلی تأثیر بسیار زیادی در گسترش مناسبات باکو با تلآویو داشته است:
- هیچکدام هویت ثابتی ندارند؛ اما اسرائیل از اول بیهویت بوده و هست؛ اما آذربایجان با پشتپازدن به سوابق خود و قطع روابط با مام میهن خود کشور بیهویتی شده است.
- هر دو از زمان پیدایش به دنبال یافتن هویت جدید هستند که برای هیچکدام ممکن نیست البته راه پیش روی اسرائیل اضمحلال است و راه آذربایجان برگشتن به هویت دینی (تشیع) و فرهنگی (ایرانی) خود است؛ چراکه خواهر کوچک گمشده آذربایجان ایران است.
- جمهوری آذربایجان به دنبال استفاده از تجربه اسرائیل، برای پشت سر گذاشتن بحرانهای امنیتی و نظامی متعدد است درحالیکه خود اسرائیل رو به نابودی است.
- علیرغم حفظ ظاهر دینی عمال آذربایجان هیچ اعتقادی به اسلام و قوانین و قواعد آن دارند و نگاه اسلامی و شیعی را برنمیتابند و با شدت با آن در تقابل هستند.
- نگاه ضدایرانی اسرائیل ریشه در خوددوستی است؛ ولی دشمنی آذربایجان علیه ایران تحت فریب اسرائیل انجام میشود و نقشه دشمنان ایران است و حاکمان آذربایجان از روی جهالت و لجاجت در نقشه دشمنان ایران بازی میکنند.
- صهیونیسم و پانترکیسم از منظر ایدئولوژیکی نیز دارای اشتراک هستند و هر دو معتقدند که قوم برتر هستند؛ چنانکه آرتور دیوید لملی در کتاب «بررسی مقدماتی» در سال 1832م نوشته است: ترکان نژاد مستقل و برجستهاند و بر عربها و سایر ملل شرقی برتری دارند. تمامی نظریهپردازان پانترکیسم در ترکیه مانند ضیاء گوگ آلپ، احمد آقایف و یوسف آکچورا از نظریهپردازان یهودی تأثیر پذیرفته و به تجلیل آنها پرداختهاند. [۳]
اعتراف علیاف به روابط عمیق پنهان با رژیم صهیونیستی
علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در سال 2009م این روابط را به کوه یخی تشبیه کرد که تنها 10 درصد آن آشکار و 90 درصد آن از نظرها پنهان است [۴]
همکاری نظامی
اسرائیل و جمهوری آذربایجان در حوزه نظامی دارای مناسبات بسیار پیچیده و البته روبهرشدی هستند. بخشی از این رابطه به دلیل راهبردی است که اسرائیلیها در حوزه توسعه صادرات جنگافزارهای نظامی دنبال میکنند و بخشی دیگر از رویکردهای حاکم بر دولت باکو نشئت میگیرد. بر اساس آمار آذربایجان توانسته است در مدت فقط سیسال به یکی از مهمترین شرکای اسرائیل در زمینه معاملات تسلیحاتی مبدل شود؛ بهنحویکه این کشور در سال 2020م پس از هند به دومین واردکننده تسلیحات از رژیم صهیونیستی مبدل شده است. جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته معاملات مختلفی را در حوزه تسلیحات و ادوات نظامی انجام دادهاند که شامل انواع سامانههای راداری و پدافند هوایی، توپخانه و موشک، پهپاد و تجهیزات نیروی دریایی میشود. دراینبین نکته مهم آن است که جمهوری آذربایجان تنها واردکننده تسلیحات اسرائیلی نیست، بلکه دو طرف در سالهای گذشته به تولید مشترک هواپیماهای بدون سرنشین در خاک آذربایجان اقدام کردهاند. افزایش معاملات تسلیحات با هر کشور صرفاً به حوزه نظامی ارتباط پیدا نمیکند و میتواند به توسعه نفوذ سیاسی و امنیتی نیز منجر شود؛ ازاینرو اسرائیلیها همراه با فروش تسلیحات و جنگافزارهای خود به جمهوری آذربایجان در پی آموزش افسران عالیرتبه این کشور و بهنوعی کادرسازی برای خود هستند؛ امری که میتواند در آینده به تعمیق بیشتر نفوذ رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان منتهی شود. [۵]
پیامدهای منفی حضور اسرائیل در منطقه:
سابقه فعالیتهای رژیم صهیونیستی در قفقاز نشان میدهد که نفوذ اسرائیل بیش از هر چیز به ناامنی در منطقه دامن میزند؛ کمااینکه رد پای این رژیم در جنگ های زیر کاملاً آشکار است.:
- درگیری اوت 2008م روسیه و گرجستان؛
- جنگ چهارروزه آوریل 2016؛
- جنگ 44 روزه 2020م در قرهباغ.
اما مهمترین علت اشغال فرهنگی آذربایجان توسط رژیم صهیونیستی این است که حضور رژیم اشغالگر در جمهوری آذربایجان به معنای همسایگی صهیونیستها با جمهوری اسلامی ایران است. در واقع دولت علیاف موجب شده مهمترین دشمن ایران نهتنها در جمهوری آذربایجان فضای فعالیت آزادانه و گسترده در اختیار داشته باشد، بلکه از سرزمین آذربایجان برای حمله به ایران هم استفاده کند. ورود پهپادهای اسرائیلی از خاک آذربایجان به ایران و همچنین اعزام تیمهای ترور دانشمندان هستهای از این کشور در گذشته مسبوق به سابقه بوده و در آینده نیز میتواند ادامه یابد. [۶]
سابقه همکاری صهیونیسم و پانترکها
سوابق ایرانستیزی و شیعهزدایی در سرزمینهای شمال رود ارس
سوابق ایرانستیزی و شیعهزدایی در سرزمینهای شمال رود ارس از سالهای قبل از قراردادهای گلستان و ترکمنچای توسط انگلیسها کلید خورده بود. پس از جدایی مناطق شمالی رود ارس، این پروژه توسط نیروهای روس تزاری و بعدها توسط شوروی بلشویکی باقدرت ادامه یافت. [۷]
دوره اول همکاری صهیونیسم و پانترکیسم از قرن هیجدهم تا فروپاشی شوروی
در این دوره پیوند صهیونیسم و پانترکیسم در دو زمینه بوده است:
نقش اول: ترسیم امپراتوری پانترکیسم
اول در حوزه نظریهپردازی پانتورانیسم و دوم فروپاشی عثمانی. چنانکه برنارد لوئیس، خاورشناس معروف، میگوید: سه یهودی در قرن هیجدهم و یک قرن قبل از تأسیس ترکیه، مبتکر ایده انگلیسی پانتورانیسم بودند: آرتور لملی دیوید: یهودی انگلیسی و نویسنده کتاب «بررسیهای مقدماتی»، دیوید لئون کوهن: یهودی فرانسوی، آرمینیوس وامبری: یهودی مجارستانی که در 1868م در انگلستان با انتشار کتاب «درویش دروغین در خانات آسیای میانه» به ترسیم امپراتوری پانترکیسم پرداخت. [۸]
نقش دوم: فروپاشی عثمانی و حکومت جدید
دومین نقش صهیونیسم در این دوره، نقش آن در روی کار آمدن ترکان جوان از طریق فروپاشی عثمانی بود. در سال ۱۹۰۱م، سلطان عبدالحمید ثانی با درخواست تئودوز هرتزل، بنیانگذار صهیونیسم، برای ایجاد یک شهرک یهودی در فلسطین مخالفت و از پذیرش هیئت صهیونیستها به ریاست مزراعی قاسو خودداری کرد. به دنبال آن، موج قومی با محوریت پانعربیسم در سراسر عثمانی شدت گرفت و نهایتاً با فروپاشی عثمانی، مصطفی کمال به قدرت رسید که در سال ۱۸۸۱م، در شهر بندری «سالونیک»، در یک خانواده یهودی دونمه (یهودیان بهظاهر مسلمانشده) به دنیا آمده بود. [۹]
دوره دوم پیوند پانترکیسم و پانآذریسم
دوره دوم پیوند پانترکیسم و پانآذریسم پس از فروپاشی شوروی شروع میشود که بلافاصله مقامات ترکیه از جمله تورگوت اوزال، رئیسجمهور وقت، بر حضور ترکیه از دریای آدریاتیک تا دیوار چین تأکید میکنند و از همان زمان بحث سیطره بر جنوب ارمنستان در قالب چندین طرح از جمله توسط بلنت اجویت مطرح میشود، اما جنگ اول قرهباغ و شرایط حاکم بر منطقه و تداوم ساختار روسی مانع رؤیای پانترکیسم میشود، بهویژه اینکه در آن مقطع هنوز غرب طرح مشخصی برای نظم سیاسی در منطقه اوراسیا نداشت. [۱۰]
دوره سوم نظم آنگلوساکسونی با محوریت ایده پانتورانیسم
در این دوره طراحی ایجاد نظم نوین امریکایی شکل گرفت و نتیجه آن در جنگ دوم قرهباغ نمود یافت. از سال 2017م که افول آمریکا به گفته نظریهپردازانی مانند استفان والت وارد یک روند جدی میشود، ایجاد نظم نوین در مناطق مختلف از جمله هارتلند قفقاز و آسیای مرکزی در دستور کار ناتو قرار میگیرد. در این مقطع است که نظم آنگلوساکسونی با محوریت ایده پانتورانیسم مطرح میشود و دو سال پس از روی کار آمدن نیکول پاشنیان در یک انقلاب رنگی در ارمنستان، پروژه جنگ دوم قرهباغ شروع و آشکار میشود که تجزیه جنوب ارمنستان هدف اصلی جنگ دوم قرهباغ است. در جنگ دوم قرهباغ، بیشترین نقش نظامی مستقیم را رژیم اسرائیل به نمایندگی از صهیونیسم و حزب عدالت و توسعه ترکیه، که موتلف با حزب پانترکیستی حرکت ملی است، به نمایندگی از پانترکیسم داشتند. [۱۱]
عوامل امروزین صهیونیسم در باکو
جالب است که امروز نیز نظریهپردازان پانتورانیسم چهرههای صهیونیستی و آمریکایی نظیر براندا شافر، مایکل دورن و آریه گوت (تا شهریور ۱۴۰۱) و سفرای رژیم صهیونیستی در باکو هستند. https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
چرایی پیوند صهیونیسم و پانترکیسم
اهداف نظم آنگلوساکسونی ایجاد بهاصطلاح جهان ترک در قالب سازمان دولتهای ترک است که در داخل آن قرار است پدیده مسلمان صهیون مانند مسیحی صهیون ایجاد شود. اما علاوه بر این امر ایجابی، اهداف سلبی این طرح هم باید لحاظ شود مثلا:
- نابودی نظم روسی؛
- جلوگیری از نظم ایرانی؛
- ممانعت از استقرار نظم چینی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی
منافع مشترک آنها عبارتاند از:
- استقرار نظم آنگلوساکسونی و تضعیف محور ایران، روسیه و چین از طریق استقرار دالان تورانی ناتو؛
- پمپاژ پانتورانیسم در منطقه و ترویج قومگرایی در ایران، روسیه و چین؛ چرا که از منظر رژیم صهیونیستی تنها در صورت وجود جداییطلبی قومی امکان مهار ایران در منطقه و تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقهای صهیونیسم وجود دارد؛
- تضمین طولانیمدت انتقال نفت از خط لوله اسرائیلی باکو ـ جیحان. ترکیه در قبال این تضمین، امتیاز انتقال گاز از میدان لویاتان رژیم صهیونیستی را دریافت کرده است؛
- تبدیل جهان ترک به عقبه لجستیکی رژیم صهیونیستی که تجربه بعد از عملیات توفانالاقصی و ارسال ارزاق، انرژی، سوخت جت و مصالح ساختمانی و آب از بهاصطلاح جهان ترک به اسرائیل آن را نشان داد؛
- تقویت وهابیت تکفیری و تفکر اخوانی در قفقاز و آسیای مرکزی؛
- ایجاد اسرائیل دوم در منطقه (آذرائیل) در قرهباغ که با همراهی کشورهای غربی بهویژه انگلستان شاهد پاکسازی قومی بوده و خالی از سکنه است؛
- منافع همسویی صهیونیسم و پانترکیسم در جنگ اوکراین علیه روسیه؛
- منافع مشترک در بایکوت کردن موضوع نسلکشی ارامنه؛
- منافع مشترک در تورانیزه کردن پانآذریسم و ازبینبردن هویت اصیل ایرانی آذربایجانیها؛
- منافع مشترک در ایرانیزدایی و فارسیزدایی که در قالب نظم آنگلوساکسونی در شبهقاره، افغانستان، آناتولی، قفقاز پیگیری میشود و نتیجه آن حضور چهرههای سیاسی صهیونیسم مانند تزیپی لیونی در بنیاد بینالمللی نظامی گنجوی است.[۱۲]
زوایای مختلف شیعهزدایی و ایرانستیزی در جمهوری آذربایجان با تأسی از سیاستهای رژیم صهیونیستی: حکومت فعلی آذربایجان همانند دولتهای مستقل، منافع ملی جمهوری آذربایجان را ملاک عمل در سیاست داخلی و سیاست بینالملل قرار نداده و براساس طرح و برنامهای که از سوی برخی کشورهای خارجی همانند انگلستان، ایالاتمتحده و بهخصوص رژیم اسرائیل برای آنان دیکته شده عمل مینماید. یعنی رژیم علیاف بسیاری از اقدامات خود را براساس دشمنی با ایران و تأمین منافع رژیم اسرائیل در یک تنش مدیریتشده با جمهوری اسلامی انجام میدهد. [۱۳]
راهکار فرهنگی این دسیسه
در تمام سالهای جدایی آذربایجان از مام وطن خود، سعی شد با جعل تاریخ و هویت برای ساکنان این مناطق، آنان را هرچه بیشتر با ایران، بیگانه سازند تا از وقوع هرگونه حرکت انقلابی و جداییطلبانه در قلمرو شوروی جلوگیری شود. این سیاستها حتی بعد از فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان به شکل جدیدی ادامه پیدا کرد. از همان ابتدای اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، رژیم صهیونیستی حضور خود را در سرزمینهای این جمهوری در حوزه گوناگون آغاز و سعی کرد این حضور را در ابتدا در ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در میان نخبگان و سپس جامعه آذربایجان گسترش دهد. حضور تمامعیار رژیم صهیونیستی در آذربایجان، با هدف ایجاد پایگاهی بر ضد منافع جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت. این حضور در کشوری اسلامی با جمعیت اکثرا شیعهمذهب میتوانست مشکلات عدیدهای برای اسرائیلیها ایجاد کند؛ از همین رو اولین کارویژهای که نیروهای رژیم در خاک آذربایجان برای خود تعیین کردند تغییر نگرش به ایران و اسرائیل و همچنین باورهای مذهبی مردم جمهوری آذربایجان بود. این دو، حلقههای مستحکم و نامرئی اتصال مردمان شمال رود ارس با سرزمین مادری خود ایران بود که باید در یک بازه زمانی به شدیدترین شکل ممکن تضعیف یا از هم میگسست. بهترین مسیر برای دستیابی به این هدف، نفوذ در زیرساختهای آموزشی، فرهنگی و دینی در باکو بود؛ ازاینرو رژیم صهیونیستی از ابتدا سعی کرد با نفوذ در سیستم آموزشی و هدف قراردادن نسل جدید، محتوای درسی ارائهشده را مبتنی بر جعل تاریخ در کتب درسی قرار دهد و بذر دشمنی با ایران را از همان ابتدا در تفکرات نسل جوان جمهوری آذربایجان بکارد؛ همچنین الزام حضور بدون پوشش اسلامی در اماکن آموزشی برای کودکان از دیگر وجوه دینستیزی توسط دولت تحت نفوذ علیاف بود. در همین زمینه میتوان آموزش معلمان آذری در سرزمینهای اشغالی یا سفرهای بلندمدت و اقامت برای دانشآموزان در اسرائیل را از دیگر برنامههای تغییر نرم از طریق سیستم آموزشی دانست.
برنامههای زیربنایی دولت علیاف تحمیلی از سوی رژیم صهیونیستی
- تغییر سبک زندگی مردم آذربایجان و دورکردن آنان از فرهنگ ایرانی و دینی؛
- تخریب وجهه ایران در رسانههای جمعی؛
- جعل تاریخ بدون اساس برای آذربایجان؛
- یک تعمیق دشمنی آذریها با ایرانیان به بهانه تصرف ایران در بخشی از خاک جمهوری آذربایجان؛
- تخریب تشیع اصیل و فرهنگ ایرانی با برچسب ایرانگرایی و ایراندوستی؛
- یکی از مظاهر تشیعزدایی در جمهوری آذربایجان؛
- تعطیلی مدارس و حوزههای دینی این کشور مسلمان و شیعهمذهب؛
- محدودکردن اعمال شیعیان این کشور توسط اداره مسلمانان قفقاز؛
- تعیین سرفصلهای آموزشی در مدارس وابسته به دولت برای آموزش دروس دینی؛
- دستگیری گسترده دینداران باکو به بهانههای واهی از جمله تبلیغ یا جاسوسی برای ایران؛
- دستگیری علما و روحانیون غیردولتی یا روحانیونی که در ایران تحصیل دروس حوزوی کردهاند؛
- بستن دفاتر مراجع شیعه؛
- عدم اجازه بزرگداشت شعائر حسینی از شاخصههای تشیعزدایی در سالهای گذشته [۱۴].
راهبرد کلی همکاری رژیم صهیونیستی و دولت علیاف در حوزه فرهنگی، اجتماعی و دینی:
- تقدسزدایی از اسلام شیعی با اهانت به مظاهر آن در رسانههای جمعی و مدارس؛
- ایجاد حس عمیق تنفر از ایران و زمینهسازی برای اجرای سیاستهای ضدایرانی؛
- اقناع افکار عمومی آذربایجان به صلحدوستی و منزه بودن اسرائیل؛
- مقابله پنهان با فضای ضدصهیونیستی حاکم بر کشورهای اسلامی؛
- جلوگیری از تعمیق آموزههای اسلامی در بین مردم جمهوری آذربایجان را از مهمترین اهداف مشترک باکو و تلآویو دانست. [۱۵]
اهداف رژیم صهیونیستی در توسعه نفوذ فرهنگی در آذربایجان
- تلاش برای جایگزینی ایدئولوژی قومی ـ ملی (پانترکسیم و پانآذریسم) به جای باورهای دینی و امتی (شیعی) از جانب رژیم صهیونیستی؛
- جلوگیری از روند گسترش حوزه فکری و گستره جمعیتی اسلامی ـ شیعی در جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز؛
- پدید آوردن نسل جدید آذریهای صهیونیست و به تبع آن تربیت و پروراندن گروه نخبگان ترک ـ یهودی در یک فرآیند میانمدت با هدف در اختیارگیری مدیریت کلان جامعه جمهوری آذربایجان و ارکان قدرت در این کشور؛.در این رابطه یهودیان صهیونیست، عملیات رخنه و نفوذ را در ارکان تأثیرگذار، مثل کمیته دولتی امور سازمانها و تشکلهای دینی جمهوری آذربایجان آغاز کردهاند [۱۶]؛
- ایجاد یک فرآیند مطالعاتی و پژوهشی در ارتباط با تاریخ موسیقی، صنایع دستی و حتی ورزشی جمهوری آذربایجان در قالب مجمع بینالمللی رژیم صهیونیستی ـ جمهوری آذربایجان. این امر نشاندهنده وجود اهداف درازمدت جمعیتشناختی و روانشناختی یهودیان صهیونیست در جمهوری آذربایجان است.[۱۷].
رویکردهای چندگانه و پیچیده آذربایجان در قبال جنگ غزه
از همان روز اول آغاز عملیات توفانالاقصی و متعاقب آن حمله رژیم صهیونیستی به غزه و نسلکشی مردم مظلوم و بیدفاع آن، حاکمیت جمهوری آذربایجان با اتخاذ رویکردی چندوجهی و چندلایه به رفتاری چندگانه در قبال این قضیه اقدام کرده است؛ البته این رویکرد چندوجهی و رفتار لایهلایه، در قبال بسیاری از موضوعات و بهویژه در روابط با برخی کشورها و بهویژه جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام، مسئله فلسطین و...، به پارادایم دائمی این کشور مسخر اسرائیل تبدیل شده و در رفتار حاکمان آن در سه دهه اخیر مشهود است:
رویکرد نخست:
رویکرد رسمی مسئولان و نهادهای مختلف جمهوری آذربایجان عبارت است از: دعوت طرفین به صلح و آرامش و برقراری آتشبس؛
رویکرد دوم:
رویکرد اعلامی از طریق رسانههای اصلی و همهگیر و فعال در این کشور که همگی در اختیار اعضای وابسته به حاکمیت آذربایجان و برخی ارگانهای ذیربط هستند و توسط آنها اداره میشوند. این رسانهها در موضعی متفاوت، با تولید و پمپاژ اخبار تولیدی علیه مبارزان فلسطینی و انعکاس اخبار به نفع رژیم صهیونیستی، از آن با عنوان دوست و متحد استراتژیک آذربایجان نام بردند. در این رسانهها، فلسطینیها عمدتاً تروریست و جبهه باطل، و رژیم صهیونیستی نیز عمدتاً مظلوم و تحت حمله و جبهه حق معرفی میشوند.
رویکرد سوم:
رویکرد اعمالی و غیررسمی مشتمل بر:
- ارسال انواع کمکها به رژیم صهیونیستی
- اعزام نیروی نظامی و سرباز برای حمایت میدانی
- حمایت از سایر متحدین رژیم صهیونیستی.
- صادرات نفت و گاز و سایر فرآوردههای انرژی
- تأمین سوخت هواپیماهای جنگی و غیرجنگی این رژیم،
- تداوم مبادلات تجاری از طریق خاک ترکیه
رویکرد چهارم،
رویکرد اعلامی آذربایجان در عرصه افکار عمومی مسلمانان جهان و جهان اسلام است. حاکمان آذربایجان هرازگاهی اظهاراتی در همراهی با مردم مسلمان فلسطین و غزه داشتهاند؛ برای نمونه شرکت هواپیمایی دولتی جمهوری آذربایجان پروازهای روزانه خود به سرزمینهای اشغالی را به مدت کوتاهی به حالت تعلیق درآورد، اما مجدداً از روز 29 اسفندماه 1402 این پروازها با استعداد 9 پرواز در هفته از طرف این شرکت راهاندازی شد. البته علاوه بر آن، شرکتهای مختلف هواپیمایی از جمله شرکتهای هواپیمایی رژیم صهیونیستی و ترکیه نیز به صورت مستقیم یا با واسطه، پروازهای متعددی به سرزمینهای اشغالی دارند.
رویکرد پنجم
پذیرش و میزبانی از برخی خانوادههایی است که از مناطق مختلف رژیم صهیونیستی به مهاجرت معکوس اقدام کردهاند. این افراد عمدتاً افرادی هستند که در گذشته از آذربایجان یا حوزه سی. آی. اس، با عاملیت آژانس بینالمللی یهود به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کرده و در سرزمینهای اشغالی سکونت داشتهاند. https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
رویکرد ششم
چند سالی است که با حضور آذربایجان، رژیم صهیونیستی، ترکیه و پاکستان، اتحادی نظامی با عنوان «اتحاد 4 برادران» با رویکرد نظامی و دفاعی در جمهوری آذربایجان راهاندازی و تشکیل شده که ضمن برگزاری رزمایشهای نظامی مشترک، همکاریهای دفاعی و نظامی نیز با یکدیگر دارند. عمده کارکرد این اتحاد، نبردهای موسوم به جنگ دوم قرهباغ، موسوم به جنگ 44روزه بوده، که در مهر و آبان ماه 1399 شاهد آن بودیم. در ادامه نیز در شهریورماه 1402 این اتحاد، جمهوری خودخوانده قرهباغ را تصرف کرد؛ البته خط مقدم نبردهای این اتحاد را تعدادی مزدور سلفی تکفیری تشکیل میدهند که با راهبری ناتو و عاملیت میدانی ترکیه از سوریه به جمهوری آذربایجان آورده شده و لباس ارتشیان آذربایجان را به تن آنها کردهاند. «اتحاد 4 برادران» پس از آبانماه 1399 در اعلامهای رسمی با عنوان «اتحاد 3 برادران» و بدون ذکر نام رسمی رژیم صهیونیستی، حضور مستشاری در آذربایجان دارد. عدم اعلام نام رژیم صهیونیستی به دلیل حساسیت جمهوری اسلامی ایران و برخی دول اسلامی نسبت به این موضوع است.
ناکامی رژیم صهیونیستی و اسرائیل در اقناع مردم مسلمان آذربایجان
«ایرانهراسی» در کنار «شیعه اصیل هراسی» و «اسلام اصیل هراسی» سه دهه است که با هدایت فراماسونها و صهیونیستهای حاکم در این کشور، در دستور سیاستهای اعلامی انواع رسانهها در این جمهوری قرار دارد و بهشهادترساندن مبارزان شیعه و مسلمانان مبارز اصیل و ضدصهیونیست در زندانهای امنیتی آذربایجان، یکی از روندهای جاری و روزمره این کشور است. [۱۸] علیرغم همه این تدابیر و فعالیتها فضای موجود در بین مردم مسلمان و عمدتاً شیعه جمهوری آذربایجان، از فضای سایهگستر و جاری بر جو عمومی حاکمان کاملاً مجزاست [۱۹] وجود جمعیت فعال و حامی جبهه مقاومت و گروههایی مثل حسینیون و فعالیتهای بسیار زیاد روحانیون شیعی در این کشور از نمونههای بارز این ناکامی است.
پانویس
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs. r/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
- ↑ https://iichs.ir/vdcg3w9x.ak9nq4prra.html
منابع:
همایش «خطر صهیونیزم در قفقاز جنوبی» در پژوهشکده تاریخ معاصر (9/ /2/ 1403)