۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''آمنه دختر وهب بن عبدمناف''' مادر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] است. او از نظر نسب، حیا و ادب و پاکی از بافضيلتترين دختران [[قریش]] بود. آمنه در سال هفتم پس از [[عام الفیل]]، فرزندش، [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] را برای [[زیارت]] قبر پدرش، عبدالله و نیز دیدار با داییهای عبدالله که از بنینجار بودند، به [[مدینه]] برد. او در بازگشت از این سفر در محلی به نام «ابواء» در نزدیکی مدینه درگذشت و همانجا دفن شد. | '''آمنه دختر وهب بن عبدمناف''' مادر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] است. او از نظر نسب، حیا و ادب و پاکی از بافضيلتترين دختران [[قریش]] بود. آمنه در سال هفتم پس از [[عام الفیل|عامالفیل]]، فرزندش، [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]] را برای [[زیارت]] قبر پدرش، عبدالله و نیز دیدار با داییهای عبدالله که از بنینجار بودند، به [[مدینه]] برد. او در بازگشت از این سفر در محلی به نام «ابواء» در نزدیکی مدینه درگذشت و همانجا دفن شد. | ||
== تبار آمنه == | == تبار آمنه == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
خاندان «بنوزهره» همواره در افتخارهای بزرگ [[قریش]] و حوادث پر شکوه [[مکه]] شریک بوده و برگهای زرینی از تاریخ مکه به نام افتخارآفرین آنها مزین شده است. | خاندان «بنوزهره» همواره در افتخارهای بزرگ [[قریش]] و حوادث پر شکوه [[مکه]] شریک بوده و برگهای زرینی از تاریخ مکه به نام افتخارآفرین آنها مزین شده است. | ||
عبدمناف، نیای سوم [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]]، مغیره نام داشت و «قمر البطحاء»<ref> فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، ص 38.</ref> خوانده میشد. او در قلب مردم موقعیتی ویژه داشت. | عبدمناف، نیای سوم [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]]، مغیره نام داشت و «قمر البطحاء»<ref> فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، ص 38.</ref> خوانده میشد. او در قلب مردم موقعیتی ویژه داشت. تاریخنگاران دربارهاش چنین مینویسند: «شعار او پرهیزگاری، دعوت به [[تقوا]]، خوشرفتاری با مردم و صله رحم بود. سقایت و میهمانداری حجاج [[مسجدالحرام|بیتالله الحرام]] با فرزندان [[عبد مناف|عبدمناف]] بود، و این منصب باشکوه تا زمان پیامبر به قوت خود باقی بود.» آمنه دختر «قمرالبطحاء» (ماه مکه) نه تنها زیبایی چهره بلکه ویژگیهایی چون پرهیزکاری، مردمداری و ... را نیز از پدر به [[ارث]] برده بود. «بره»، مادر آمنه نیز از خاندان شریف و بزرگوار «بنیکلاب» بوده. در نسب با وهب بن عبدمناف اشتراک دارد. مادر بره، ام حبیبه نیز از همین نسب است. و از زیباترین جلوه «ارحام مطهره» به شمار میآید. | ||
== ویژگیهای والای آمنه == | == ویژگیهای والای آمنه == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
=== دینباوری (دینه) === | === دینباوری (دینه) === | ||
پیامبر گرامی اسلام را «سید الناس ودیان العرب» میخواندند. [[علی بن | پیامبر گرامی اسلام را «سید الناس ودیان العرب» میخواندند. [[علی بن ابیطالب|علی ابن ابی طالب (علیهالسلام)]] را نیز با این وصف ستودهاند: «کان برخی دین را به معنای طاعت و گروهی به معنای هر آنچه باآن بندگی خدا میشود<ref>منجد الطلاب، ص 231.</ref>، میدانند. برخی از کوتاهنظران که با نگرش مادی به مسایل پیرامون خود مینگرند، معتقدند که: | ||
«چون آمنه قبل از ظهور [[اسلام]] میزیسته نمیتواند [[مؤمن]] باشد و از زنان [[مشرک]] به شمار میآید.» اما مورخان و پژوهشگران [[شیعه]] بر این باورند که پدران و مادران پیامبر [[ایمان]] داشتند. آنها برای اثبات این مطلب به سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استناد کردهاند که میفرماید: «لم یزل ینقلنی الله من اصلاب الشامخه الی الارحام المطهرات حتی اخرجنی الی عالمکم هذا و لم یدسننی دنس الجاهلیه<ref>ریاحین الشریعه، ج 2، ص 388.</ref>؛ خداوند همواره مرا از پشتهای پاک به رحمهای پاک منتقل میساخت تا اینکه به این دنیای شما آمدم و هرگز به افکار و ناپاکیهای جاهلیت آلوده نشدم.» از این حدیث شریف که با عبارات مختلف بیان شده است، پاکی وجود آمنه و طهارت فکری او ثابت میشود. بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت و جماعت| | «چون آمنه قبل از ظهور [[اسلام]] میزیسته نمیتواند [[مؤمن]] باشد و از زنان [[مشرک]] به شمار میآید.» اما مورخان و پژوهشگران [[شیعه]] بر این باورند که پدران و مادران پیامبر [[ایمان]] داشتند. آنها برای اثبات این مطلب به سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استناد کردهاند که میفرماید: «لم یزل ینقلنی الله من اصلاب الشامخه الی الارحام المطهرات حتی اخرجنی الی عالمکم هذا و لم یدسننی دنس الجاهلیه<ref>ریاحین الشریعه، ج 2، ص 388.</ref>؛ خداوند همواره مرا از پشتهای پاک به رحمهای پاک منتقل میساخت تا اینکه به این دنیای شما آمدم و هرگز به افکار و ناپاکیهای جاهلیت آلوده نشدم.» از این حدیث شریف که با عبارات مختلف بیان شده است، پاکی وجود آمنه و طهارت فکری او ثابت میشود. بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] [[ایمان]] آمنه را بیان کرده، برای اثبات این امر از روایت زیر استفاده کردهاند: | ||
«کعبالاحبار به [[معاویه]] گفت: من در هفتاد و دو کتاب خواندهام که [[فرشتگان]] جز برای [[حضرت مریم|مریم]] و آمنه بنت وهب برای ولادت هیچ پیامبری به زمین نیامدند و جز برای مریم و آمنه، برای هیچ زنی حجابهای بهشتی را برپا نساختند<ref>بحارالانوار، ج 15، ص 117.</ref>.» [[واقدی]] وگروهی از دانشمندان اهل سنت، پس از ذکر حدیث فوق میگویند: خداوند متعال هرگز زن کافره را در برابر زن با ایمانی مانند [[حضرت مریم|مریم (سلام الله علیها)]] قرار نمیدهد. اگر آمنه ایمان نداشت، هرگز مقامات مریم علیهالسلام برای او به وجود نمیآمد. زیرا بین ایمان و [[کفر]] فاصله بسیار است و هرگز این دو جمع نمیشوند<ref>همان.</ref>. [[شیخ صدوق]] نیز در «اعتقادات» خود میفرماید: «اعتقادنا فی آباء النبی انهم مسلمون من آدم الی ابیه و اباطالب و کذا آمنه بنت وهب ام رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)<ref>همان.</ref> اعتقاد ما این است که پدران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از [[آدم]] تا عبدالله و [[ابوطالب]] و همچنین آمنه، مادرپیامبر مسلم بودهاند. | |||
[[جعفر بن محمد ( | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] نیز میفرماید: | ||
[[جبرئیل]] بر پیامبر نازل شد و گفت: | [[جبرئیل]] بر پیامبر نازل شد و گفت: | ||
«یا محمد ان الله جل جلاله یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک ...»<ref>همان.</ref> ای [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]]، خداوند تعالی بر تو سلام فرستاد و گفت: من آتش را بر صلب و پشتی که تو را فرود آورد و بطنی که حامل تو بود و دامنی که تو را تربیت کرد، [[حرام]] کردم. | «یا محمد ان الله جل جلاله یقرئک السلام و یقول انی قد حرمت النار علی صلب انزلک و بطن حملک و حجر کفلک ...»<ref>همان.</ref> ای [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]]، خداوند تعالی بر تو سلام فرستاد و گفت: من آتش را بر صلب و پشتی که تو را فرود آورد و بطنی که حامل تو بود و دامنی که تو را تربیت کرد، [[حرام]] کردم. | ||
مرحوم [[علامه مجلسی]] مینویسد: این خبر دلالت بر ایمان عبدالله و آمنه و ابوطالب دارد؛ زیرا خداوند آتش را بر جمیع [[مشرکان]] و [[کفار]] [[واجب]] کرده است و اگر اینان مؤمن نبودند، آتش بر آنان حرام نمیشد. | مرحوم [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] مینویسد: این خبر دلالت بر ایمان عبدالله و آمنه و ابوطالب دارد؛ زیرا خداوند آتش را بر جمیع [[مشرکان]] و [[کفار]] [[واجب]] کرده است و اگر اینان مؤمن نبودند، آتش بر آنان حرام نمیشد. | ||
=== محجوب و با حیا (محتشمه) === | === محجوب و با حیا (محتشمه) === | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
جریان خواستگاری «فاطمه»، همسر [[عبدالمطلب]]، از آمنه و آنچه در این مجلس به وقوع پیوست حیا و ادب این دختر برگزیده عرب را نشان میدهد: | جریان خواستگاری «فاطمه»، همسر [[عبدالمطلب]]، از آمنه و آنچه در این مجلس به وقوع پیوست حیا و ادب این دختر برگزیده عرب را نشان میدهد: | ||
زمانی که همسر عبدالمطلب به منزل وهب بن عبد مناف آمد، آمنه در مقابل | زمانی که همسر عبدالمطلب به منزل وهب بن عبد مناف آمد، آمنه در مقابل او ایستاد. خوشآمد گفت و مقدمش را گرامی داشت. وقتی فاطمه نیکیهای آمنه را دید، به مادرش گفت: | ||
«من پیشتر آمنه را دیده بودم، فکر نمیکردم چنین با حسن و کمال باشد<ref>ریاحین الشریعه، ج 2، ص 387.</ref>.» سپس با آمنه گفتگو کرد و او را فصیحترین زن مکه یافت. آنگاه از جای برخاست، نزد عبدالله شتافت و گفت: | «من پیشتر آمنه را دیده بودم، فکر نمیکردم چنین با حسن و کمال باشد<ref>ریاحین الشریعه، ج 2، ص 387.</ref>.» سپس با آمنه گفتگو کرد و او را فصیحترین زن مکه یافت. آنگاه از جای برخاست، نزد عبدالله شتافت و گفت: | ||
فرزندم، در میان دختران عرب مانند او ندیدم. من او را میپسندم ... . | فرزندم، در میان دختران عرب مانند او ندیدم. من او را میپسندم ... . | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== فرزانگی و فرهیختگی (عاقله) == | == فرزانگی و فرهیختگی (عاقله) == | ||
فهیم بودن از صفات و ویژگیهای اولیای الهی است. عبدالمطلب آمنه را با کلمه عاقله ستوده است. | فهیم بودن از صفات و ویژگیهای اولیای الهی است. عبدالمطلب آمنه را با کلمه عاقله ستوده است. | ||
آمنه عقیله عرب، در فهم و کمال بینظیر بود. سخن این بانوی بزرگ در هنگام | آمنه عقیله عرب، در فهم و کمال بینظیر بود. سخن این بانوی بزرگ در هنگام مرگ نشاندهنده میزان خرد و درک اوست. او به فرزندش [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)]] میگوید: | ||
هر زندهای میمیرد، هر تازهای کهنه میشود، هر گروهی فانی میشود و من میمیرم؛ اما یاد من همیشه هست. من خیر به جای گذاشتم و مولود مطهری [چون تو] زادم<ref>همان.</ref>. | هر زندهای میمیرد، هر تازهای کهنه میشود، هر گروهی فانی میشود و من میمیرم؛ اما یاد من همیشه هست. من خیر به جای گذاشتم و مولود مطهری [چون تو] زادم<ref>همان.</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
برای بیان [[حلال]] و [[حرام]] مبعوث میشوی. برای حقگویی و اسلام که دین پدرت [[ابراهیم]] است، برانگیخته میشوی. پس خداوند تو را از پرستش بتها و پیروی خویشان بازداشت. | برای بیان [[حلال]] و [[حرام]] مبعوث میشوی. برای حقگویی و اسلام که دین پدرت [[ابراهیم]] است، برانگیخته میشوی. پس خداوند تو را از پرستش بتها و پیروی خویشان بازداشت. | ||
=== پاک و طهارت(طاهره، مطهره، عفیفه) === | === پاک و طهارت (طاهره، مطهره، عفیفه) === | ||
پاکی و طهارت آمنه بر اهل مکه | پاکی و طهارت آمنه بر اهل مکه پوشیده نبود. این طهارت به مناسبتهای مختلف در سخنان و اشعار عرب مطرح شده است. در توصیف این بانوی کریمه چنین نوشتهاند: | ||
انها کان وجهها کفلقه القمر المضیئه و کانت من احسن النساء جمالا و کمالا وافضلهن حسبا و نسبا<ref> خصایص فاطمیه، ملاباقر واعظ کجوری، ص 292.</ref>. به درستی که چهرهاش (آمنه) مثل ماه نورانی بود، در زیبایی و کمال از بهترین زنان به شمار میآمد: و از نظر صفات و دودمان نیز از بهترینها بود. او هم پاکیزگی ظاهری داشت و هم پاکی معنوی(عفت). | انها کان وجهها کفلقه القمر المضیئه و کانت من احسن النساء جمالا و کمالا وافضلهن حسبا و نسبا<ref> خصایص فاطمیه، ملاباقر واعظ کجوری، ص 292.</ref>. به درستی که چهرهاش (آمنه) مثل ماه نورانی بود، در زیبایی و کمال از بهترین زنان به شمار میآمد: و از نظر صفات و دودمان نیز از بهترینها بود. او هم پاکیزگی ظاهری داشت و هم پاکی معنوی (عفت). | ||
== ازدواج آمنه == | == ازدواج آمنه == | ||
در این ازدواج آسمانی چند مساله مهم باید مورد توجه قرار گیرد: | در این ازدواج آسمانی چند مساله مهم باید مورد توجه قرار گیرد: | ||
انتخاب و معیارهای انتخاب از سوی خانواده «عبدالله» به نظر میرسد معیارهای عبدالمطلب و همسرش در انتخاب همسری شایسته برای «ماه» مکه عبدالله در دو بعد خلاصه میشد: | انتخاب و معیارهای انتخاب از سوی خانواده «عبدالله» به نظر میرسد معیارهای عبدالمطلب و همسرش در انتخاب همسری شایسته برای «ماه» مکه عبدالله در دو بعد خلاصه میشد: | ||
# | # اصالت خاندان و ویژگیهای فردی. | ||
# معیارهای خانواده آمنه نیز بر اساس مادیات نبود، بلکه به کمال و عظمت روحی و معنوی خانواده عبدالله توجه داشتند. | # معیارهای خانواده آمنه نیز بر اساس مادیات نبود، بلکه به کمال و عظمت روحی و معنوی خانواده عبدالله توجه داشتند. | ||
میزان [[مهریه]] به گواهی تاریخ پدر آمنه، پس از مراسم خواستگاری به عبدالمطلب گفت: «دخترم هدیهای است به فرزند شما؛ هیچ مهری نمیخواهیم.» | میزان [[مهریه]] به گواهی تاریخ پدر آمنه، پس از مراسم خواستگاری به عبدالمطلب گفت: «دخترم هدیهای است به فرزند شما؛ هیچ مهری نمیخواهیم.» | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
«جارود» هنگامی که از نزد رسول خدا برمیگردد، خطاب به قبیلهاش چنین میسراید: | «جارود» هنگامی که از نزد رسول خدا برمیگردد، خطاب به قبیلهاش چنین میسراید: | ||
اتیتک یابن آمنه الرسولا لکی بک اهتدی النهج السبیلا<ref>بحارالانوار، ج 15، ص 247. </ref> | اتیتک یابن آمنه الرسولا لکی بک اهتدی النهج السبیلا<ref>بحارالانوار، ج 15، ص 247. </ref> | ||
ای پسر آمنه، ای رسول، آمدم سوی تو تا به وسیله تو به راه راست هدایت شوم | ای پسر آمنه، ای رسول، آمدم سوی تو تا به وسیله تو به راه راست هدایت شوم. | ||
== پانویس == | == پانویس == |