سید حسن صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۱: خط ۴۱:


== مهاجرت به سامرا ==
== مهاجرت به سامرا ==
آیت‌الله‌العظمی [[محمد حسن شیرازی|سید محمد حسن شیرازی]] در سال 1291هـ.ق. از نجف به [[سامرا]] هجرت کرد. عده بسیاری از شاگردان او نیز به آن جا مهاجرت کردند. سید حسن صدر نیز در سال 1297هـ.ق. برای بهره بردن از محضر مرجع بزرگ [[شیعه]]، به سامرا مهاجرت نمود و مدت هفده سال در آن جا اقامت گزید. وی ضمن استفاده از درس آیت‌الله شیرازی، خود نیز به تدریس پرداخت. بیان شیوا و گیرایش توجه همه را به وی جلب کرد. مرجع [[مذهب شیعه|شیعیان]] نیز ارادت و عنایت خاصی نسبت به وی ابراز می‌داشت. دو سال از رحلت آیت‌الله سید محمدحسن شیرازی گذشته بود که ـ در سال 1314هـ.ق. ـ سید حسن صدر همراه پسر عمویش، سید اسماعیل صدر به زادگاهش کاظمین بازگشت<ref>شیعه و پایه‌گذاری، ص 8 ـ 5 و ص 4 ـ 1 و 11 ـ 10 علمای معاصرین، ملاّ علی واعظ تبریزی، ص 171 ـ 170 صیام وقایع الایام ـ ملاّ علی تبریزی، ص 665 معارف و معاریف، سید مصطفی خمینی، ج 6، ص 661 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 304.</ref>.
آیت‌الله‌العظمی [[محمد حسن شیرازی|سید محمد حسن شیرازی]] در سال 1291هـ.ق. از [[نجف]] به [[سامرا]] هجرت کرد. عده بسیاری از شاگردان او نیز به آن جا مهاجرت کردند. سید حسن صدر نیز در سال 1297هـ.ق. برای بهره بردن از محضر مرجع بزرگ [[مذهب شیعه|شیعه]]، به [[سامرا]] مهاجرت نمود و مدت هفده سال در آن جا اقامت گزید. وی ضمن استفاده از درس آیت‌الله شیرازی، خود نیز به تدریس پرداخت. بیان شیوا و گیرایش توجه همه را به وی جلب کرد. مرجع [[مذهب شیعه|شیعیان]] نیز ارادت و عنایت خاصی نسبت به وی ابراز می‌داشت. دو سال از رحلت آیت‌الله سید محمدحسن شیرازی گذشته بود که ـ در سال 1314هـ.ق. ـ سید حسن صدر همراه پسر عمویش، سید اسماعیل صدر به زادگاهش کاظمین بازگشت<ref>شیعه و پایه‌گذاری، ص 8 ـ 5 و ص 4 ـ 1 و 11 ـ 10 علمای معاصرین، ملاّ علی واعظ تبریزی، ص 171 ـ 170 صیام وقایع الایام ـ ملاّ علی تبریزی، ص 665 معارف و معاریف، سید مصطفی خمینی، ج 6، ص 661 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 304.</ref>.


== استادان ==
== استادان ==
سید حسن صدر علم صرف و نحو را از علامه باقربن [[محمد حسن آل یاسین]] و علامه [[سید باقربن الحیدر]] علم معانی و بیان و بدیع را از شیخ علامه عطار و علم منطق را از شیخ محمّدبن الحاج کاظم و میرزا باقر سلماسی فرا گرفت. او [[حکمت]] و کلام را از پدرش، شیخ محمّدباقر شکی، شیخ محمّدتقی بایکانی شیخ عبدالنبی نوری طبرسی و محمّدتقی گلپایگانی  فرا گرفت فقه و اصول را نیز از پدرش، عبدالحسین بن نعمة الطریحی  و [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] اخلاق را از [[ملاحسینقلی همدانی]] و علوم غریبه را نزد [[شیخ عبدالحسین هندی]] فرا گرفت.
سید حسن صدر علم صرف و نحو را از علامه باقربن [[محمد حسن آل یاسین]] و علامه [[سید باقربن الحیدر]] علم معانی و بیان و بدیع را از شیخ علامه عطار و علم منطق را از شیخ محمّدبن الحاج کاظم و میرزا باقر سلماسی فرا گرفت. او [[حکمت]] و کلام را از پدرش، شیخ محمّدباقر شکی، شیخ محمّدتقی بایکانی شیخ عبدالنبی نوری طبرسی و محمّدتقی گلپایگانی  فرا گرفت فقه و اصول را نیز از پدرش، عبدالحسین بن نعمة الطریحی  و [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] اخلاق را از [[ملاحسینقلی همدانی]] و علوم غریبه را نزد [[شیخ عبدالحسین هندی]] فرا گرفت.


استادان وی، همگی از بزرگان حوزه بودند، امّا به عنوان نمونه، به زندگی دو استادش اشاره می‌شود:
استادان وی، همگی از بزرگان حوزه بودند، اما به عنوان نمونه، به زندگی دو استادش اشاره می‌شود:
 
'''میرزای شیرازی'''


=== میرزای شیرازی ===
وی در نیمه [[جمادی الاول]] سال 1230 هـ .ق. در [[اصفهان]] دیده به دنیا گشود. وی تحصیلاتش را از [[اصفهان]] آغاز کرد. در سال 1295 هـ. ق. در 29 سالگی عازم [[نجف اشرف]] شد. و پس از سال‌ها تحصیل، از صاحب جواهر گواهی [[اجتهاد]] مطلق گرفت. [[مرجعیت]] شیعه بعد از [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] به او سپرده شد. وی فقیهی با درایت بود که قاطعانه در مقابل نقشه‌های شوم استکبار ایستاد و نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد. وی در سال 1312 هـ. ق. در سامرّا درگذشت<ref> ریحانة الادب، ج 3، ص 425.</ref>.
وی در نیمه [[جمادی الاول]] سال 1230 هـ .ق. در [[اصفهان]] دیده به دنیا گشود. وی تحصیلاتش را از [[اصفهان]] آغاز کرد. در سال 1295 هـ. ق. در 29 سالگی عازم [[نجف اشرف]] شد. و پس از سال‌ها تحصیل، از صاحب جواهر گواهی [[اجتهاد]] مطلق گرفت. [[مرجعیت]] شیعه بعد از [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] به او سپرده شد. وی فقیهی با درایت بود که قاطعانه در مقابل نقشه‌های شوم استکبار ایستاد و نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد. وی در سال 1312 هـ. ق. در سامرّا درگذشت<ref> ریحانة الادب، ج 3، ص 425.</ref>.


'''ملاحسینقلی همدانی'''
=== ملاحسینقلی همدانی ===
 
او سال‌ها از محضر [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] استفاده کرد. وی فقیهی آراسته به اخلاق دینی و حکیم و عارفی بریده از دنیا بود. او در تهذیب نفس بسیار کوشید و از مقام و ریاست دوری گزید. هر روز صبح در خانه‌اش [[اخلاق]] و [[عرفان]] درس می‌داد. بسیاری از تشنگان حقیقت در درس او شرکت می‌کردند. او نماز جماعت را در خانه‌اش به پا می‌داشت. وی در سال 1311 هـ. ق. که برای [[زیارت قبور|زیارت قبر]] [[حسین بن علی (سید الشهدا)|سیدالشهدا]]؛ به [[کربلا]] رفته بود، به دیار باقی شتافت و در حجره چهارم، در صحن شریف به خاک سپرده شد<ref>تأسیس الشیعه، ص 5.</ref>.
او سال‌ها از محضر [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] استفاده کرد. وی فقیهی آراسته به اخلاق دینی و حکیم و عارفی بریده از دنیا بود. او در تهذیب نفس بسیار کوشید و از مقام و ریاست دوری گزید. هر روز صبح در خانه‌اش [[اخلاق]] و [[عرفان]] درس می‌داد. بسیاری از تشنگان حقیقت در درس او شرکت می‌کردند. او نماز جماعت را در خانه‌اش به پا می‌داشت. وی در سال 1311 هـ. ق. که برای [[زیارت]] قبر [[حسین بن علی (سید الشهدا)|سیدالشهدا]]؛ به [[کربلا]] رفته بود، به دیار باقی شتافت و در حجره چهارم، در صحن شریف به خاک سپرده شد<ref>تأسیس الشیعه، ص 5.</ref>.


== شاگردان ==
== شاگردان ==
علاّمه [[محمد جواد بلاغی]] (متوفای: 1313 هـ .ش)<ref> گلشن ابرار، ج 2، ص 543.</ref>، [[مرتضی آل یاسین کاظمی|شیخ مرتضی آل یاسین کاظمی]] و بسیاری از فرزانگان جزو شاگردان سید حسن صدر بودند.
* علامه [[محمد جواد بلاغی]] (متوفای: 1313 هـ .ش)<ref> گلشن ابرار، ج 2، ص 543.</ref>، [[مرتضی آل یاسین کاظمی|شیخ مرتضی آل یاسین کاظمی]] و بسیاری از فرزانگان جزو شاگردان سید حسن صدر بودند.  
* سید حسن صدر از کارشناسان [[علم حدیث]] بود و به همین سبب، به محدث کاظمینی مشهور بود.
کسانی که وی از آنها حدیث نقل کرده است، دو گروهند:


سید حسن صدر از کارشناسان [[علم حدیث]] بود و به همین سبب، به محدث کاظمینی مشهور بود. کسانی که وی از آنها حدیث نقل کرده است، دو گروهند:  
* گروه اول، کسانی هستند که بدون اجازه کتبی از آنان حدیث نقل می‌کرد، که عبارتند از: میرزا حسن شیرازی (متوفای: 1312 هـ .ق.)، [[میرزا حبیب الله رشتی]] (متوفای: 1313 هـ .ق.)، [[محمد حسن بن هاشم کاظمی]] (متوفای: 1308 هـ .ق.) [[محمد ایروانی]] (متوفای: 1306 هـ .ق.)، محمّد حسن آل یاسین کاظمی و سید هادی صدر (متوفای: 1316 هـ .ق).
* گروه دوم، عالمانی که به او اجازه کتبی برای نقل حدیث داده‌اند، که عبارتند از: شیخ ملاّ علی بن خلیل رازی (متوفای: 1297 هـ .ق.) سید مهدی قزوینی حلّی، میرزا محمّد هاشم بن زین‌العابدین اصفهانی (متوفای: 1318 هـ. ق).


گروه اول، کسانی هستند که بدون اجازه کتبی از آنان حدیث نقل می‌کرد، که عبارتند از: میرزا حسن شیرازی (متوفای: 1312 هـ .ق.)، [[میرزا حبیب الله رشتی]] (متوفای: 1313 هـ .ق.)، [[محمد حسن بن هاشم کاظمی]] (متوفای: 1308 هـ .ق.) [[محمد ایروانی]] (متوفای: 1306 هـ .ق.)، محمّد حسن آل یاسین کاظمی و سید هادی صدر (متوفای: 1316 هـ .ق).
سید حسن صدر محدث بزرگی بود. او به عده زیادی اجازه کتبی نقل حدیث داده است که به نام برخی اشاره می‌شود:  
 
# آیت‌الله شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی متوفای: 1321 هـ .ش،
گروه دوم، عالمانی که به او اجازه کتبی برای نقل حدیث داده‌اند، که عبارتند از: شیخ ملاّ علی بن خلیل رازی (متوفای: 1297 هـ .ق.) سید مهدی قزوینی حلّی، میرزا محمّد هاشم بن زین‌العابدین اصفهانی (متوفای: 1318 هـ. ق).
# علاّمه سردار کابلی (متوفای: 1331 هـ .ش)،  
 
# سیّد شرف الدین عاملی(متوفای: 1337 هـ .ش)،  
سید حسن صدر محدث بزرگی بود. او به عده زیادی اجازه کتبی نقل حدیث داده است که به نام برخی اشاره می‌شود: آیت‌الله شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی متوفای: 1321 هـ .ش[، علاّمه سردار کابلی (متوفای: 1331 هـ .ش)، سیّد شرف الدین عاملی(متوفای: 1337 هـ .ش)، شیخ آقا بزرگ تهرانی(متوفای: 1348 هـ .ش)، شیخ عباس قمی(متوفای: 1319 هـ .ش)، آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی (متوفای: 1325 هـ. ش)، شیخ هادی آل کاشف‌الغطاء، ابوالحسن نقوی، سید رضا هندی، میرزا محمّد علی اردوبادی نجفی(متوفای: 1380 هـ. ق) میرزا هادی خراسانی، شیخ آقا رضا اصفهانی (متوفای: 1322 هـ. ق)<ref> تأسیس الشیعه، ص 23 ـ 22 و ص 25 گلشن ابرار، ج 2، ص 580، ص 625 و 655 معارف الرجال، ج 1، ص 249 علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 338 و شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 18 ـ 17.</ref>. نویسنده کتاب نقد فلسفه که در اصفهان سکونت داشته است و سید صدرالدین صدر.
# شیخ آقا بزرگ تهرانی(متوفای: 1348 هـ .ش)،  
# شیخ عباس قمی(متوفای: 1319 هـ .ش)،  
# آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی (متوفای: 1325 هـ. ش)،  
# شیخ هادی آل کاشف‌الغطاء،  
# ابوالحسن نقوی،  
# سید رضا هندی،  
# میرزا محمّد علی اردوبادی نجفی(متوفای: 1380 هـ. ق)  
# میرزا هادی خراسانی،  
# شیخ آقا رضا اصفهانی (متوفای: 1322 هـ. ق)<ref> تأسیس الشیعه، ص 23 ـ 22 و ص 25 گلشن ابرار، ج 2، ص 580، ص 625 و 655 معارف الرجال، ج 1، ص 249 علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 338 و شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 18 ـ 17.</ref>. نویسنده کتاب نقد فلسفه که در اصفهان سکونت داشته است و سید صدرالدین صدر.


== مرجعیت ==
== مرجعیت ==
خط ۱۷۲: خط ۱۸۱:


== از منظر بزرگان ==
== از منظر بزرگان ==
شیخ مرتضی آل یاسین می‌گوید: آن عالم بزرگوار نویسنده‌ای دانشمند و دارای بیانی شیوا بود که میوه همان درخت پاک اهل بیت بود. بی شک، او مصداق این شعر است<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>..
[[شیخ مرتضی آل یاسین]] می‌گوید: آن عالم بزرگوار نویسنده‌ای دانشمند و دارای بیانی شیوا بود که میوه همان درخت پاک اهل بیت بود. بی شک، او مصداق این شعر است<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>..


{{شعر}}{{ب |علماء ائمة حکماء |یهتدی النجم باتباع هُداها }}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب |علماء ائمة حکماء |یهتدی النجم باتباع هُداها }}{{پایان شعر}}
دانشوران پیشوایانی فرزانه‌اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می‌کنند.
دانشوران پیشوایانی فرزانه‌اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می‌کنند.


علاّمه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
علامه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.


علاّمه سید شرف الدین: چهره او به شدت انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد به طوری که اگر کسی ناراحت بود و به تبسم آن عالم بزرگوار نگاه می‌کرد، غم از دلش رخت بر می‌بست<ref>تأسیس الشیعه، ص 23.</ref>.
علامه سید شرف الدین: چهره او به شدت انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد به طوری که اگر کسی ناراحت بود و به تبسم آن عالم بزرگوار نگاه می‌کرد، غم از دلش رخت بر می‌بست<ref>تأسیس الشیعه، ص 23.</ref>.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
هشتاد و دو سال از عمر این اسوه تقوی گذشته بود که حالش دگرگون شد و مریض گشت. وی را به منزل پسرش واقع در محله کرخِ بغداد بردند، تا کار مداوا راحت تر انجام شود. اما هنگام سفرِ آخرت فرا رسیده بود. وی هنگام غروب خورشید روز پنج‌شنبه 11 [[ربیع الاول]] سال 1354 هـ. ق. چشم از دنیا فرو بست و به دیار یار شتافت.
هشتاد و دو سال از عمر این اسوه تقوی گذشته بود که حالش دگرگون شد و مریض گشت. وی را به منزل پسرش واقع در محله کرخِ [[بغداد]] بردند، تا کار مداوا راحت تر انجام شود. اما هنگام سفر [[آخرت]] فرا رسیده بود. وی هنگام غروب خورشید روز پنج‌شنبه 11 [[ربیع الاول]] سال 1354 هـ. ق. چشم از دنیا فرو بست و به دیار یار شتافت.
 
جنازه مطهرش را صبح روز جمعه به دوش مردم بی شماری که برای تشییع آمده بودند، سپردند. مردم نیز با اشک و ماتم، پیکر مطهر مرجعشان را تا کاظمین تشییع کردند. در میان تشییع کنندگان که به 100 هزار نفر هم می‌رسید، عالمان، عارفان و شخصیت‌های برجسته مملکتی حضور داشتند. وی را در یکی از حجره‌های صحن شریف، در کنار پدرش به خاک سپردند.


جنازه مطهرش را صبح روز جمعه به دوش مردم بی شماری که برای [[تشییع]] آمده بودند، سپردند. مردم نیز با اشک و ماتم، پیکر مطهر مرجعشان را تا کاظمین تشییع کردند. در میان تشییع کنندگان که به 100 هزار نفر هم می‌رسید، عالمان، عارفان و شخصیت‌های برجسته مملکتی حضور داشتند. وی را در یکی از حجره‌های صحن شریف، در کنار پدرش به خاک سپردند.
وقتی خبر درگذشت این مرجع والامقام به گوش مردم و مقلدان وی رسید، پرچم‌های حزن و ماتم بر پا شد. در سوگ او در نجف اشرف مراسم متعددی برگزار شد. به دستور مرجع [[مذهب شیعه|شیعیان]]، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، سه روز عزای عمومی اعلام شد. شیعیان در [[عراق]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[هندو]] دیگر کشورهای در سوگ او عزاداری کردند<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 17 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و معارف الرجال، ج 1، ص 251. لغت نامه دهخدا، ج 26، ص 4 ـ 163.</ref>.


وقتی خبر درگذشت این مرجع والامقام به گوش مردم و مقلدان وی رسید، پرچم‌های حزن و ماتم بر پا شد. در سوگ او در نجف اشرف مراسم متعددی برگزار شد. به دستور مرجع شیعیان، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، سه روز عزای عمومی اعلام شد. شیعیان در [[عراق]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[هندو]] دیگر کشورهای در سوگ او عزاداری کردند<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 17 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و معارف الرجال، ج 1، ص 251. لغت نامه دهخدا، ج 26، ص 4 ـ 163.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
* [[محمد حسن شیرازی|سید محمد حسن شیرازی]]
* [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]
* [[محمد جواد بلاغی]]
* [[میرزا حبیب الله رشتی]]


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۴٬۲۳۵

ویرایش