احزاب سیاسی آذربایجان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
=== حزب استقلال ملی === | === حزب استقلال ملی === | ||
این حزب در سالهای اول استقلال جمهوری آذربایجان تأسیس و از سال 1992 م بصورت رسمی آغاز به فعالیت نمود. حزب استقلال ملی از جمله احزاب مخالف حزب حاکم میباشد که رهبری | این حزب در سالهای اول استقلال جمهوری آذربایجان تأسیس و از سال 1992 م بصورت رسمی آغاز به فعالیت نمود. حزب استقلال ملی از جمله احزاب مخالف حزب حاکم میباشد که رهبری آن را اعتبار محمداف به عهده دارد. روزنامه ملت بمثابه ارگان نشریاتی این حزب بوده و بر اساس ادعای رهبر حزب، این حزب تقریبا دوازده هزار عضو دارد"<ref>www.eurasianet.or</ref>. | ||
حزب استقلال ملی هرچند در صف احزاب مخالف دولت قرار دارد ولی در عرصه فعالیتهای سیاسی از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار نیست، در این اواخر اعتبار محمداف رهبر این حزب توجه خودرا بیشتر به الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان مبذول نموده است. | حزب استقلال ملی هرچند در صف احزاب مخالف دولت قرار دارد ولی در عرصه فعالیتهای سیاسی از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار نیست، در این اواخر اعتبار محمداف رهبر این حزب توجه خودرا بیشتر به الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان مبذول نموده است. |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۳
احزاب سیاسی در آذربایجان از آغاز قرن بیستم میلادی تأسیس و به فعالیت سیاسی پرداخته و تا امروز به فعالیتهای خویش درعرصه سیاست ادامه دادهاند. جمهوری آذربایجان در سالیان متمادی تحت سیطره روسیه تزاری و شوروی سابق قرار داشت و سرنوشت سیاسی مردم آذربایجان عملا توسط روسها رقم زده میشد یعنی مردم در تعین سرنوشت سیاسی خود ذیدخل نبوده و از دایره قدرت سیاسی بدور مانده و همچنین زمینه ایجاد و تأسیس احزاب سیاسی برای آنان فراهم نبود. ولی با ازهم پاشیدن شوروی سابق و اعلام استقلال جمهوریتهای تحت سیطره آن که آذربایجان از جمله یکی از آنها بود، دوران حیات و فعالیت سیستم تکحزبی از این کشورها رخت حیات بربست و تحت تأثیر یک فضای نسبتا باز سیاسی بوجود آمده، در جمهوری آذربایجان تشکلها واحزاب سیاسی نوپا وارد میدان فعالیت حزبی شدند.
با اینکه در جمهوری آذربایجان احزاب زیادی پا به عرصه سیاست گذاشتهاند اما اکثرا بخصوص احزاب مخالف از جایگاه والای مردمی برخوردار نبوده وبه منظور کسب قدرت سیاسی به قدرتهای بیرونی (غربی) روی میآورند و این امر خود فاصله ملت را از احزاب سیاسی بیشتر نموده است و این درحالی است که احزاب مخالف، حزب حاکم را متهم به سوءاستفاده از قدرت دولتی نموده وآن را ناقض آزادی که یکی از مولفههای مهم دموکراسی است میدانند. باوجودیکه در جمهوری آذربایجان در طی چند سال اخیر احزاب متعددی شکل گرفته است تا هنوز این کشور با دموکراسی واقعی که احزاب بتواند نقش عمده را بازی کنند فاصله زیادی دارد.
احزاب جمهوری آذربایجان
براساس تقسیمبندی جدید، احزاب سیاسی آذربایجان را میتوان به دو گروه عمده و اساسی تقسیم نمود.
1- حزب حاکم و احزاب طرفدار آن.2-احزاب مخالف دولت.
احزاب موافق دولت
حزب آذربایجان نوین
این حزب، حزب حاکم فعلی است که در سال 1992 م توسط حیدر علییف تأسیس شد، این حزب پس از کنارهگیری اجباری ابوالفضل ایلچیبیگ رهبر جبهه خلق و رئیسجمهور وقت از قدرت درسال 1993م، روی کار آمد و از آن زمان تاکنون پیوسته حاکمیت را در اختیار داشته است.
از سال 1993-2003 م حیدر علییف رهبر این حزب دو دوره پنج ساله پست ریاست جمهوری را در اختیار داشت وپس از سال 2003م با درگذشت وی، پسرش که رهبری حزب را عهدهدار شد بر مسند ریاستجمهوری تکیه زد وتا حال نیز کرسی قدرت را در تملک خود دارد"[۱]
علاوه برآنکه حزب آذربایجان نوین کرسی ریاستجمهوری را بخود اختصاص داده است در ارکان ثلاثه دولت(قوه اجراییه، پارلمان وقضا) دارای نفوذ زیاد بوده و حضور جدی و چشمگیر دارد. این حزب قدرتمندترین حزب سیاسی در آذربایجان امروز است.
"گرایشات و جهتگیریهای این حزب در رهبری و اداره امور کشور، در درجه اول تمایل به غرب و تقویت هرچه بیشتر روابط با آن جبهه است. در منطقه و میان همسایگان نیز اولویت اول آن تحکیم مناسبات و برقراری روابط استراتیژیک با ترکیه در قالب همگراییهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است"[۲].
حزب حاکم آذربایجان نوین از آوان شکلگیری تا هنوز تمایل شدیدی به کشورهای غربی نشان داده و دست استطاعت بسوی آمریکا و متحدین آن دراز نموده و با گزینش چنین دیپلماسی میخواهد خود را از دایره قدرت روسیه بیرون رانده و احیانا درصورت تیرگی روابط با روسیه، متحد قدرتمند چون آمریکا و متحدین آنرا به مثابه مدافع در کنار خود داشته باشد.
همچنان بخاطر روابط نزدیک فرهنگی و نژادی که با ترکیه دارد همیشه به آن تمایل نشان داده و میخواهد که در زمینه منازعه قرهباغ کوهستانی (ناگورنو قرهباغ) دربرابر ارمنستان، کمک و همکاری ترکیه را با خود داشته باشد که درین زمینه تا حدی کامیابیهای نیز داشته است.
درکنار حزب حاکم احزاب سیاسی کوچک دیگری نیز حضور دارند که از حزب آذربایجان نوین حمایت نموده و عملا براساس تصمیم و اراده رهبری حزب آذربایجان نوین حرکت میکنند.
حزب آذربایجان مستقل به ریاست نظامی سلیمانوف از جمله این احزاب است. این تشکلهای سیاسی نقش طفیلی را بازی میکنند و فلسفه وجودی آنها از منظر سیاستگذاریها و نوع مدیریت داخلی کشور توسط حزب حاکم، قابل تحلیل و ارزیابی است"[۳].
احزاب مخالف دولت
بیشتر احزاب سیاسی که پس از کسب استقلال جمهوری آذربایجان درعرصه سیاست قد برافراشتند در ردیف احزاب مخالف دولت قرار دارند که مختصرا درباره این احزاب تحقیق مینماییم.
حزب مساوات
حزب مساوات از جمله اولین حزب سیاسی در تاریخ آذربایجان است، حزب مساوات پس از فروپاشی شوروی سابق بار دیگر اعلام موجودیت نمود. عیسی قنبر رهبر این حزب و تعداد دیگری از گردانندگان اصلی آن قبلا در جبهه خلق به رهبری ابوالفضل ایلچی بیگ عضویت داشتند که در سالهای 1992-1993 م اقدام به تأسیس این حزب نموده و از جبهه خلق جدا شدند. در دوران ریاست جمهوری ایلچی بیگ، عیسی قنبر ریاست مجلس این کشور را برعهده داشت که با روی کارآمدن حیدر علییف در سال 1993 پست خودرا از دست داد و رسول قلییف جایگزین وی شد.[۴]
حزب مساوات از احزاب ملیگرا و مخالف دولت محسوب میشود که تمایلات شدید غربگرایانه دارد و در راستای تعقیب اهداف و مقاصد پانترکیستی با ترکیه نیز دارای مناسبات خوبی است. روزنامه یئنی مساوات(نیو مساوات) در حکم ارگان نشریاتی این حزب عمل نموده، اهداف و برنامههای حزب را تعقیب و منعکس میسازد.
جبهه خلق (شاخه اصلاحطلبان)
رهبری شاخه اصلاحطلبان جبهه خلق را علی کریم لی به عهده دارد."شاخه اصلاحطلبان جبهه خلق پس از درگذشت ابوالفضل ایلچی بیگ، بنیانگذار و رهبر این جبهه تأسیس شد که تمایلات شدید ملیگرایی و پانترکیستی دارد و از مدافعان تز خیالی و ایده ساختگی آذربایجان واحد است"[۵].
شاخه اصلاحطلبان از جمله احزاب سیاسی است که حس ملیگرایی در اعضای این حزب به حدی فوران نموده است که خواستار الحاق مناطق خارج از جمهوری آذربایجان خصوصا آذربایجان ایران میباشند و همواره این خواسته و رویایشان را جزء برنامههای حزب قلمداد نمودهاند. شعار این حزب اتحاد و همبستگی ترکها میباشد که این خواست بزرگ بخاطر عدم ثبات سیاسی در این کشور سرابی بیش نبوده است.
جبهه اتحاد ملی
جبهه اتحاد ملی یک عضو ائتلاف آزادی است که رهبری آن را خانم لاله شوکت به عهده دارد. "خانم لاله شوکت که رهبری این جبهه را به عهده دارد در اوایل ریاستجمهوری حیدر علییف مدتی رئیس دفتر وی و دبیر هیئت دولت بود و در مقطعی نیز حزبی بنام (حزب لیبرال آذربایجان) را رهبری میکرد"[۶]
حزب خانم لاله از آوان تأسیس تا کنون فعالیت خاص سیاسی از خود متبارز ننموده و درعرصه سیاست آذربایجان از نفوذ چندانی برخوردار نیست.
حزب دموکرات آذربایجان
این حزب سیاسی که یکی از اعضای فعال ائتلاف آزادی میباشد، به رهبری رسول قلییف تشکیل شده است. رسول قلییف دراوایل ریاست جمهوری حیدر علییف مدتی بر مسند ریاست پارلمان آذربایجان تکیه زد ولی در نتیجه بروز اختلاف میان او و رئیسجمهور، وی راهی آمریکا شده و تا امروز در همانجا بسر میبرد. اخیرا در کادر رهبری این حزب اختلافاتی رونما شده که سبب انشعاب این حزب گردید. سردار جلال اوغلو که معاون رهبر حزب بود با رسول قلییف دچار اختلافات شدید شد و با متهم نمودن یکدیگر باعث انشعاب در حزب شدند. رسول قلییف بنیانگذار حزب دموکرات که در خارج از کشورش بسر میبرد و به دلیل تحت تعقیب بودن نمیتواند وارد آذربایجان شود، سردار جلال اوغلو را متهم به همدستی با دولت وحزب برسر اقتدار نموده و سردار جلال اوغلو متقابلا اتهام سوءاستفاده از موقعیتش به عنوان رهبر حزب را به وی وارد مینماید، روزنامه حریت ارگان رسانهیی این حزب بوده و توانسته است که توجه خوانندگان زیادی را بخود جلب نماید.
حزب دموکرات از اوان تأسیس تا امروز تمایلات شدیدی به غرب داشته و گرایش به غرب را نسخه شفابخش برای مردم آذربایجان میداند. حزب دموکرات یک حزب ذینفوذ در آذربایجان بوده و طرفداران زیادی در بین مردم دارد، هرگاه رسول قلییف اجازه فعالیت سیاسی در آذربایجان داشته باشد بدون شک یکی از رقبای جدی الهام علییف خواهد بود.
خارج از چارچوب ائتلاف آزادیُ احزاب دیگری نیز در رده احزاب اپوزسیون وجود دارد که در صدد کسب قدرت سیاسی هستند وما عمدهترین آنهارا مورد تحقیق قرار میدهیم.
جبهه خلق (شاخه سنتیها)
پس از انشعاب شاخه اصلاحطلبان جبهه خلق به رهبری علی کریم لی، جمعی از سنتگرایان حزب که ابراز وفاداری بیشتری به بنیانگذار جبهه خلق داشتند شاخه کلاسیک یا سنتگرای حزب را به رهبری میر محمود میرعلییف شکل دادند.
شاخه سنتیهای جبهه خلق همانند اکثر احزاب سیاسی موجود در آذربایجان تمایلات شدیدی به غرب داشته و مبلغ افراطی پان ترکیسم و داعیهدار ایجاد آذربایجان واحد بوده و همواره خواستار الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان میباشد.
حزب استقلال ملی
این حزب در سالهای اول استقلال جمهوری آذربایجان تأسیس و از سال 1992 م بصورت رسمی آغاز به فعالیت نمود. حزب استقلال ملی از جمله احزاب مخالف حزب حاکم میباشد که رهبری آن را اعتبار محمداف به عهده دارد. روزنامه ملت بمثابه ارگان نشریاتی این حزب بوده و بر اساس ادعای رهبر حزب، این حزب تقریبا دوازده هزار عضو دارد"[۷].
حزب استقلال ملی هرچند در صف احزاب مخالف دولت قرار دارد ولی در عرصه فعالیتهای سیاسی از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار نیست، در این اواخر اعتبار محمداف رهبر این حزب توجه خودرا بیشتر به الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان مبذول نموده است.
حزب اسلامی جمهوری آذربایجان
Azərbaycan İslam Partiyası(AİP.حزب اسلام آذربایجان تنها حزبی است که با رد گرایشات ناسیونالیستی و خواهان توسعه فرهنگ اسلامی در این کشور فعالیت سیاسی را آغاز کرده است. این حزب توسط شخصیتی شناخته شده و وارسته به نام حاج علی اکرام علیاف در سال ۱۹۹۱ در شهرستان نارداران تأسیس شد و در سال ۱۹۹۲ مجوز فعالیت گرفت؛ ولی حاکمیت ضداسلامی آذربایجان این مجوز را در سال ۱۹۹۵ لغو کرد و به شکلی ناعادلانه دیگر به حزب اسلام در آذربایجان مجوز رسمی فعالیت داده نشد.
رهبری حزب خواهان ایجاد حکومت اسلامی در جمهوری آذربایجان بود و هرگونه گرایش ناسیونالیستی قومیرا رد کرده، گسترش وتوسعه فرهنگ اسلامی را خواستار بود و در نسلهای بعدی نیز بر این اصول اصرار دارد.
فعالیت حزب اسلامی در سال ۱۹۹۶ در دوره حیدر علیاف، توسط حکومت متوقف و تمام رهبران آن زندانی شدند. در سال ۲۰۰۶ رهبری حزب از حاجعلیاکرام علیاف به دکتر موسم صمداف منتقل شد. صمداف در پی اعتراض به تصویب قانون منع حجاب برای دانشآموزان دختر در جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۰ دستگیر و زندانی شد.
جانشین حزب، حجتالاسلام الهام علیاف هدایت حزب را در غیاب دکتر صمداف عهدهدار شد که او هم در در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ برابر با دهم اسفند ۹۸ از سوی سرویس امنیت دولت، احضار و به ۴ ماه حبس موقت محکوم شد و هنوز در زندان است. مقرر گردیده بر اساس ماده ۲۷۴ قانون کیفری آذربایجان به اتهام خیانت به دولت، کمک به دولتها یا تشکیلاتهایی که علیه آذربایجان دشمنی میکنند و امثال آن، محاکمه شود. فعلاً رهبری حزب به عهده جانشین او عاکف حیدرلی است.
احیای اسلام و فرهنگ ملی وحدت مسلمین، کوشش در حفظ استقلال و وحدت جمهوری و گسترش مساجد و مراکز فرهنگی اسلامی، شکلگیری حکومت اسلامی در آذربایجان، رد پانترکیسم، حل مناقشه قرهباغ حتی از طریق نظامی، گرایشات ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی و ضد غربی از مواضع اصلی حزب اسلامیجمهوری آذربایجان است.
از شخصیتهای تراز اول و چهرههای شاخص حزب میتوان ابتدا به حاجعلیاکرام علیاف، حجتالاسلام دکتر موسم صمداف، شهید حاج واقف عبداللهاف و سپس به عاکف حیدرلی، حجتالاسلام الهام علیاف، خانم نورسته ابراهیماوا و حاجی حاجآقا نوری اشاره کرد.
هفتهنامه “نبض” ارگان غیررسمی حزب بود و توسط قربان جبرییل اداره میشد که با جدا شدن او از حزب، انتشار آن متوقف گردید. از شاهکارهای حاج علیاکرام به عنوان بنیانگذار جریان خمینیچیلر و بنیانگذار و نخستین دبیر کل حزب اسلامی، تربیت جانشین و سعه صدر در انتقال رهبریت حزب به جوانان است. حرکت حزب اسلامی در سالهای بعد موجب تولد جریانات دیگری شد که هنوز هم در سپهر سیاسی قفقاز فعالند.[۸]
"حزب اسلام جمهوری آذربایجان که توسط دولت ایران حمایت مالی میشود خواهان ایجاد حکومت اسلامی در آذربایجان بوده و برای حفظ استقلال اقتصادی و سیاسی آذربایجان، تحت حاکمیت قوانین اسلامی مبارزات شان را آغاز نمودند. این حزب در سال 1996م توسط حکومت متوقف و تمام رهبران آن به اتهام جاسوسی برای ایران محبوس شدند، اعضای باقیمانده این حزب خواهان تأسیس دوباره این حزب سیاسی هستند و تمایل ائتلاف با حزب مساوات دارند"[۹].
اعضای این حزب خواهان گسترش فرهنگ اسلامی در آذربایجان بوده و برای استقلال اقتصادی و سیاسی آذربایجان، تحت حاکمیت قوانین اسلامی مبارزاتشان را آغاز نموده، هرگونه ناسیونالیسم قومی را رد کرده، شعار گسترش و توسعه فرهنگ اسلامی را در راس برنامههای خود قرار دادند. [۱۰]
حزب اسلامی آذربایجان را باید طرفدار اصلی اجرای الگوی نظام سیاسی و دینی ایران دانست. این حزب معتقد است که فقط اسلام قادر به ایفای نقش سازنده در ایجاد آذربایجان مستقل است و همین اعتقاد، محور اساسی ایدئولوژی حزب اسلامی آذربایجان را تشکیل میدهد. (شهیدی ارسباران، 1385، ص 162)حزب اسلامی آذربایجان هم اکنون به عنوان بزرگترین حزب اسلامگرای شیعی در جمهوری آذربایجان و نیز همسوترین حزب سیاسی با جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. [۱۱]
چون حزب اسلامی جمهوری آذربایجان گرایشات اسلامی داشته وخواهان تطبیق احکام و مقررات اسلامی در آذربایجان بودند، حزب حاکم که طرفدار یک نظام سکولار میباشد. هرگز موجودیت چنین حزبی را که با ساختار رژیم سیاسی موجوده در تضاد قرارداشت، تحمل نکرده و از اساس این حزب را به اضمحلال مواجه نمود و اساس مشروعیت آن را زیر سوال برد که حتی اکثر رهبران این حزب را زندانی و تعدادی را نیز به مهاجرت مجبور نمودند.
حزب دموکراتیک اسلامی
برای تضعیف حزب اسلامی آذربایجان، مقامات آذربایجان تصمیم به تاسیس سازمانی سیاسی به عنوان جایگزین حزب اسلامی آذربایجان گرفتند. در 3 نوامبر 2002 گروهی از اعضای حزب اسلامی آذربایجان گرد هم آمدند و حزب دموکراتیک اسلامی را تاسیس کردند. طاهر عباس که قبلاً رئیس شعبه آبشرون حزب اسلامی آذربایجان بود، ریاست این حزب را بر عهده گرفته است. حزب جدید از اصول اسلامی، دموکراسی و ترکیسم طرفداری میکند. حزب دموکراتیک اسلامی هنوز نتوانسته است که فعالیتهای رسمی خود را آغاز نماید. به همین دلیل به طور غیررسمی فعالیت میکند. مواضع حزب دموکراتیک اسلامی تا حدود زیادی به مواضع حزب اسلامی آذربایجان شباهت دارد.
[۱۲].
حزب سوسیال دموکرات
حزب سوسیال دموکرات آذربایجان از سالهای اول استقلال این کشور فعالیت دارد و از احزاب منتقد دولت به حساب میآید. رهبری این حزب را آراز علیزاده به عهده دارد، این حزب علیرغم اینکه منتقد دولت است ولی مثل سایر احزاب مخالف نظیر مساوات، جبهه خلق، دموکرات و....مخالفت شدید و عملی با دولت ندارد و به برگزاری تظاهرات اعتراضآمیز و میتینگهای جاده و بازار اقدام نمیکنند" [۱۳].
حزب سوسیال دموکرات حزب قدرتمند و صاحب نفوذ نبوده و در عرصه سیاست تأثیرگذار نمیباشد.
احزاب دیگری نیز در جمهوری آذربایجان موجود است که از خود فعالیت قابل ملاحظه نشان نداده و عملا موجودیتشان محسوس نمیباشد لذا ما صرف اسامی این احزاب را قرار ذیل مینگاریم:
داک (حزب همبستگی ملی یا شهروندی آذربایجان یا شورای هماهنگی آذربایجانیهای دنیا
این شورا یک شورای دولتی است و ریاست آن با الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان است و وی اعضای این شورا را تعیین میکند. کمیته دولتی امور دیاسپورا" جمهوری آذربایجان اعلام کرد که الهام علی اف، رییس شورای هماهنگی آذربایجانیهای دنیا، فهرست اعضای این شورا را تایید کرده است.
در لیست شورای هماهنگی آذربایجانیهای دنیا علاوه بر سیاستمداران و فرهنگیان سرشناس جمهوری آذربایجان نام برخی فعالان و گردانندگان برخی سازمانهای «آذربایجانگرا» در سایر کشورها نیز به چشم میخورد.
صابر رستمخانلی، رهبر گروهک ضد ایرانی "داک" (گروهک موسوم به کنگره آذربایجانیهای دنیا) و آریهگوت رییس سازمان «طرحهای بینالمللی برای جمعیت» اسرائیل و نماینده «مرکز چندفرهنگگرایی بینالمللی باکو» در رژیم صهیونیستی از جمله افرادی هستند که عضویت آنها در شورای هماهنگی آذربایجانیهای دنیا توسط الهام علیاف تایید شده است.
همچنین طبق اعلام کمیته دولتی امور دیاسپورا" جمهوری آذربایجان، الهام علی اف، صفر صادقی، رئیس «جمعیت وطن» در دانمارک را که از مبلغان تجزیهطلبی در مناطق آذرینشین ایران است، به عضویت «شورای هماهنگی آذربایجانیهای دنیا» منصوب کرده است.[۱۴]
صابر رستمخانلی، رییس حزب همبستگی شهروندی جمهوری آذربایجان و گروهک «کنگره آذربایجانیهای دنیا»، «داک»، است. برخی از نظرات وی اینگونه است:
"تشیع بزرگترین دشمن ترکها است. ترکها بیشترین زیان را از تشیع دیدهاند. عبارت «اشهد ان علی ولی الله» نیز در دوره «بوهِویها») احتمالا آل بویه مدنظر نویسنده است) به اذان افزوده شد. تشیع، وسیلهای در دست فارسها برای مبارزه علیه ترکها بود. در واقع اگر یکی از علل تقویت فارسگرایی در ایران نیز نگارش «شاهنامه» و انتشار آن بود، علت دیگر آن نیز نظریه نه چندان جدی «هند و اروپایی» بود که اروپا آن را مطرح کرد.
امروز اکثر آثار فرهنگی و باستانی که در موزههای دنیا به نام «پرس» ارایه میشوند، هیچ تعلقی به فارسها ندارند و آثار ترکها هستند.
امروز سیاست مخفی مذهبگرایی شیعی را که در ایران در پوشش اسلام پیش برده میشود، نمیتوان صفویگرایی نامید. این در اصل «شووینسم ساسانی – پرس» است… در دکان و بازار، عرضه هدایای مربوط به دوران هخامنشی و ساسانی و زرتشتی و تنوع آنها سال به سال افزایش مییابد. آنچه تبلیغ میشود، شاهان هخامنشی و ساسانی است، نه شاه اسماعیل خطائی! به گردشگران پرسپولیس را نشان میدهند، نه اردبیل و مقبره شیخ صفی را!» اسلام در حال پیوند دادن میلیون ترک با فارسها، در چارچوب «یک ملت» است. از این نظر مهمترین عاملی که باید به آن متکی باشیم، عامل زبان است، زبان مادری. بزرگترین تکیهگاه ملت و دولت، زبان مادری است. جای شکرش باقی است که این زبان در آذربایجان شمالی، زبان دولتی است. این واقعیت، با گذشت زمان، برادران جنوبیمان را نیز تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.»
نگرانیمان بخاطر جنوب (نام جعلی رایج در جمهوری آذربایجان برای معرفی مناطق آذری نشین ایران) طولانی نخواهد شد. بر اساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۷ انجام شده، ۵۶ درصد ترکهای ساکن در آذربایجان جنوبی، قادر نیستند به فارسی صحبت کنند. چهار درصدشان نیز با آنکه فارسی را میفهمند، نمیتوانند به فارسی صحبت کنند. هر اندازه که دولت ایران مقاومت جدیتری میکند، روشنفکران جنوب، در جایی که ایران نامیده میشود، برای تاسیس دورههای آموزش ترکی، روزنامهها و کتابها پافشاری میکنند. شمار اینها کم است، اما به هر حال، قطع کردن مقاومت (دولت) است.»
در سال ۱۹۴۶ به هنگام عقبنشینی نیروهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی از ایران، سید جعفر پیشهوری (سرکرده فرقه دموکرات در غائله تجزیه آذربایجان از ایران) تصمیم به الحاق آذربایجان جنوبی به ترکیه گرفته و به آنکارا هیأت فرستاده بود. متاسفانه این هیات پذیرفته نشد.
ترکهای ایران در زمانه کنونی در شرایط رذالتآمیز زندگی میکنند…. سی سال است که من تقریبا هر روز با جنوبیها در تماس هستم. با روشنفکرانی همچون دکتر زهتابی و جواد هیأت دوست بوده ایم. اما، شاهد حوادثی هسیتم که نمیتوان به زبان آورد. صدها خانواده که گویی از دست رژیم فارس در ایران فرار کردهاند، در اروپا نیز فارسی بلغور میکنند.
باکو پر است از کانونهای شیطان که به نام مرکز فرهنگی و سازمان دینی ایران تاسیس شدهاند و میخواهند دولت لائیکی را که ما پس از مبارزه دویست ساله مان تاسیس کردهایم، به زور از بین ببرند و به لانه خرافات و مرثیه خوانی تبدیل کنند و به حال و روز خودشان بیاندازند. به محض اینکه مطلبی دراینباره میگوییم، گله جانوران را میریزند بر سرمان.[۱۵]"
حزب عدالت
(مخالف دولت) به رهبری الیاس اسمعیلاف این حزب از طرفداران گسترش رابطه ایران و جمهوری آذربایجان است.
حزب امید
این حزب مخالف دولت الهام علیاف در سال 1993 توسط روزنامهنگاری به نام ابوالفت علیاف تاسیس شد و در سال 2003 شاخه جدا شده حزب اتحاد مدنی به این حزب پیوست. این حزب بر ناسیونالیسم و دموکراسی تاکید دارد. [۱۶]
رهبر آن اقبال آقازاده و طرفدار الحاق به ایران است و این ایده و عقیده خود را درقالب بیانیهای مطرح کرده است: مردم ما رفته رفته به این نتیجه غیر قابل انکار دست مییابند که تنها راه رهایی از وضعیت فلاکتباری که طی حدود دویست سال با انعقاد عهدنامههای گلستان و ترکمانچای دچار آن شدهاند، پیوستن دوباره به وطنی است که به زور از آن جدا شدهاند. حزب امید باکو از ملت ایران بخصوص اهالی آذربایجان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ایران خواسته است که طرح اجرای رفراندم در جمهوری آذربایجان را برای الحاق دوباره به ایران پیگیری کنند.[۱۷]
حزب آنا وطن
به رهبری فضائل آقامانلی فضایل آقامالی، نماینده مجلس و رییس حزب این حزب است. این حزب طرفدار سرسخت روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی است. فضایل آقامالی، رییس حزب آناوطن در نشست مجلس جمهوری آذربایجان گفت: «گشایش سفارتمان در اسراییل برای ارتقای هرچه بیشتر سطح روابطمان ضروری است. خواهش میکنم این خواسته را به گوش مقامات ذیربط برسانید.» [۱۸]
حزب وحدت
به رهبری طاهر کریملی که یک حقوقدان مطرح است. این حزب از طرفداران گسترش روابط با جمهوری اسلامی و مخالف رژیم صهیونیستی است. به چند مورد از نظرات رهبر این حزب اشاره میشود: نظام حکومتی مبتنی بر اخلاق و ارزشهای انسانی مقولهای است که برای نخستین بار از سوی امام خمینی (ره) در جهان مطرح شد.
وی با اشاره به تاریخچه انقلاب اسلامی، سابقه مبارزات و 15 سال زندگی در تبعید امام راحل افزود: روشنفکران جمهوری آذربایجان نیز همانند سایر مردم جهان سخنرانیهای امام (ره) و یاران ایشان را در دوران انقلاب به دقت پیگیری میکردند و آنها نیز همچون سایر علاقهمندان به انقلاب اسلامی، امید به پیروزی این انقلاب داشتند.
وی فلسفه و نظریه سیاسی امام خمینی (ره) را وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها تعبیر کرد و گفت: قبل از انقلاب اسلامی، حکومتهای دینی در کشورهای مختلف وجود داشت، ولی امام خمینی (ره) توانستند یک نظام حکومتی دینی مدرن که از نظر اتکا به قانون اساسی پیشرفته تر از نظامهای حکومتی اروپاییان است، بنیانگذاری کنند.
این حقوقدان آذری با اشاره به برنامه جامع امام خمینی (ره) برای اداره امور کشور، حتی برای کوچکترین زوایای زندگی شهروندان، مطرح شدن اصل اخلاق و ارزشهای انسانی در نظام مدیریت دولتی را مقولهایخواند که برای نخستین بار از سوی امام راحل مطرح شد.
وی تاکید کرد: نتیجه پیروی از رهنمودهای امام خمینی (ره) است که تاکنون باعث مقاومت مردانه دولت و ملت ایران در برابر تحریمهای طولانی و نابحق علیه جمهوری اسلامی ایران شده و این در حالی است که امروز ما میبینیم روسیه در برابر تحریمهای بینالمللی که در رابطه با مساله اوکراین مواجه شده، گاهی مجبور به انعطاف و عقبنشینی میشود.
کریملی خط در پیش گرفته شده از سوی آیتالله ˈعلی خامنهایˈ رهبر معظم انقلاب اسلامی را تداوم راه امام خمینی (ره) توصیف کرد که از نظر تلفیق ارزشهای انسانی و اخلاقی با نظام حکومتی، الگویی برای همه کشورهای جهان است.
وی گفت: ما نیز سعی میکنیم که در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود، در مصاحبه با مطبوعات و در موضعگیریها در رابطه با مسایل شخصی و اجتماعی از رهنمودهای آن شخصیت بزرگ تاریخی بهره ببریم.[۱۹]
طاهر کریملی در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر در باکو، با تاکید بر لزوم همبستگی کشورهای اسلامی و برخورد قاطع آنها در قبال تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه، افزود در برابر چشمان نظارهگر جهانیان و سکوت مجامع جهانی، فاجعه عظیم کشتار فلسیطنیان بیگناه در غزه فقط به علت مسلمان بودنشان در حال رخ دادن است.
وی یادآور شد فلسطین در طول تاریخ، مهد برخی از ادیان الهی بوده است و امروز فاجعه غزه فرصتی را فراهم کرده است که کشورهای اسلامی با موضع واحد در قبال آن، حیات سیاسی دوباره به جریان اسلامی در عرصه بینالمللی بدهند.
رئیس حزب وحدت جمهوری آذربایجان با اشاره به این که بر اثر اشغالگری رژیم صهیونیستی، بیش از چهار و نیم میلیون فلسطینی از وطن تاریخی خود آواره شدهاند، در انتقاد از موضع امریکا و کشورهای غربی گفت باراک اوباما در موضعی دوگانه در حالی بر حمایت از رژیم صهونیستی تاکید میکند که هیچ توجیه منطقی برای این اقدام ندارد.
کریملی با اشاره به تراکم بالای جمعیت در باریکه غزه افزود حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی با استفاده از سلاحهای غیرمتعارف، فاجعه انسانی و بشری در این منطقه ایجاد کرده است که جهان نباید در برابر آن سکوت کند. [۲۰]
حزب اصلاحات دموکراتیک
عاصم ملازاده رهبر این حزب از طرفداران گسترش رابطه جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی و عضو گروه دوستی مجلس جمهوری آذربایجان با کنست اسراییل است که در سفر هیات پارلمانی جمهوری آذربایجان به فلسطین اشغالی حضور داشت و با روی ریولین، Ruvi Rivlin رییس رژیم صهیونیستی دیدار کرد.
در جریان این سفر که یئودا آبراموف، نماینده یهودی و رییس گروه کاری مشترک مجلس ملی و کنست نیز حضور داشت، از مراکز توسعه فناوریهای نوین اسراییل دیدن کردند.[۲۱]
حزب آذربایجان مستقل
(طرفداردولت) به رهبری نظامی سلیمانوف
حزب کمونیست آذربایجان (باچند شاخه)
"[۲۲].
گاموح
به ترکی آذربایجانی: Günay Azərbaycan Milli Oyanış Hərəkatı) مخفف شدهٔ عبارت جنبش بیداری ملی آذربایجان جنوبی، یک گروه سیاسی تجزیهطلب است که برای جدایی آذربایجان ایران از کشور ایران و اتحاد آن با جمهوری آذربایجان یا تشکیل «آذربایجان واحد» و یا به عبارت صحیح «آذربایجان بزرگ» فعالیت میکند. این گروه سیاسی در سال ۲۰۰۲ پس از انشعاب محمودعلی چهرگانی از جاماح و مهاجرتش به خارج از کشور توسط وی بنیانگذاری شد و فعالیتش در ایران ممنوع اعلام شدهاست. هماکنون پایگاه این گروه در باکو است.
اصـول اسـاسـی و ایـدئولوژی گـامـوح بـه سـه اصل استوار است:
الف. ناسیونالیسم ترک.
ب. معاصر گرایی (نوگرایی، نواندیشی، دموکراسی).
ج. آزادی اندیشه و سکولاریسم (جدایی دین از سیاست).
گـامـوح مـحـدوده آذربـایـجـان مـورد نـظـر خـود را بـا عـنـوان آذربـایـجـان جـنـوبـی شـامـل اسـتـانهـای آذربـایـجـان شـرقـی، غـربـی، اردبیل با احتساب انزلی و آستارا، شهرستان هشتپر، استان زنجان، استان همدان، قزوین و شـهـرستان ساوه معرفی میکند. پرچم این گروه تلفیقی از پرچم ترکیه و جمهوری آذربـایـجان میباشد و در آن هم اثری از پرچم سه با استفاده از فرستنده رادیوئی در مـحـدوده آذربـایـجـان ایـران، تـرکـمـنـسـتـان و مـنـاطقی از ترکیه به تبلیغ مرام خود میپرداختند که پس از مدتی تعطیل شد.
یـکـی دیـگـر از جـهـتگیریهای سیاسی گاموح تجزیهطلبی است. سران این گروه با آمریکائیها و صهیونیستها ارتباط نزدیک برقرار کرده و با برخورداری از کمکهای مالی آمریکا و سفارت رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، همچون ابزاری در خدمت اهداف براندازانه دشمنان نظام اسلامی قرار گرفتهاند. تحریکات قومی و دامن زدن به آن و آشـوبطـلبـی از اقداماتی است که در کارنامه این گروه در سالهای اخیر ثبت شده است. افـشـا شـدن ارتـباطات سران این گروه با سازمان جاسوسی سیا، مؤسسه آمریکن اینتر پرایز آمریکا که به طراحی و تعقیب برنامههای براندازانه علیه نظام اسلامی معروف اسـت و نـیـز بـرقـراری ارتـبـاطـات نزدیک با صهیونیستها، افشا شدن فساد مالی این عـنـاصـر، بـه انـزوای آنـان و مـنـفـور شـدن آنـهـا انـجـامـیـده و بـدیـن سـبـب مـردم مـحـب اهـلبیت عصمت و طهارت و متدیّنین آذربایجان همواره از این گروه وابسته به اجنبی تبری جستهاند. در مرامنامۀ گاموح(حرکت بیداری ملی آذربایجان جنوبی)، افکار و نظریههای گوک آلپ به وفور آورده و ایدئولوژی این حرکت تماماً بر مبنای آن بنا شده است. در بخش «اصول اساسی» مرامنامۀ این تشکل میخوانیم: «به نظر گوک آلپ ترکگرایی منشور یک حزب یا نظریهای سیاسی نیست بلکه مکتبی علمی، فلسفی و زیباییشناختی است؛ به عبارت دیگر، ترکگرایی کوششی فرهنگی و راه علمی نوگرایانهای برای سعادت ملت ترک است» و یک خط پایینتر: «با وجود این ترکگرایی بیگانه با اندیشههای سیاسی نیست چرا که فرهنگ ترک در کنار اندیشههای دیگر دارای اندیشۀ سیاسی نیز میباشد».
حرکت بیداری ملی آذربایجان جنوبی «…در جهت حق تعیین سرنوشت ملت آذربایجان جنوبی مبارزه میکند و این مبارزه را بر اساس سه اندیشۀ ترکگرایی، عصری بودن، آزادی عقیده و بیان سامان میدهد». با وجود اینکه این حرکت میکوشد تا ترکگرایی را مکتبی علمی، فلسفی و زیباییشناختی معرفی کند سرانجام مجبور به اعتراف میشود که «ترکگرایی دارای اندیشۀ سیاسی نیز هست».
اندیشههای گوک آلپ و هدف نهاییای که او برای پانترکها ترسیم کرده است بر کسی پوشیده نیست. نتیجه اینکه این حرکت اهداف پان ترکی را دنبال میکند که یک وجه آن جدایی آذربایجان ایران از ایران است[۲۴].
گاماج
گاماج ابتدا به اسم آذربایجان جنوبی تشکیل شد ولی به خاطر سیاستهای مخرب آن، تعداد انگشتشمار از افرادی که از آذربایجان جنوبی بودند استعفا داده یا ارتباط خود را قطع کردند. افرادی هم که از آذربایجان شمال و یا ترکیه بودند با دوری از گاماج و ایجاد تشکیلاتهای جدید به اسم آذربایجان جنوب به بیزینس مشغول شدند.
بعد از تشکیل و فعالیت گاموح نوین و سپس دستگیری رهبران آن و شروع اعتصاب غذای آنها گاماج و برخی از تشکلات شخصی به تشویش افتادهاند و تلاش میکنند با سؤاستفاده از گاموح نوین به خوشخدمتی به کشورهای بیگانه ادامه دهند. ولی وجود حلقههای مستحکم و ارتباط گسترده بین افراد و گروههای ملی در داخل آذربایجان و دفاع همهجانبه از گاموح نوین٫ مزدوران هنوز از سردرگمی خارج نشدهاند.
جمعیت مهاجران سیاسی ایرانی
حزب جبهه خلق آذربایجان یکپارچه
قدرت حسنقلیاف، رییس حزب موسوم به «حزب جبهه خلق آذربایجان یکپارچه» و نماینده مجلس جمهوری آذربایجان است. این حزب ائتلاف چند گرایش سیاسی در جمهوری آذربایجان است که در اواخر دهه ۸۰ میلادی سده گذشته از ترکیب و ائتلاف چند گروه سیاسی کوچکتر به وجود آمدهاست. این حزب برای مقابله با اشغال منطقه قرهباغ توسط ارمنستان به وجود آمد. اولین رئیسجمهور منتخب بعد از استقلال آذربایجان ابوالفضل ایلچی بیگ یکی از بنیانگذاران و رهبر این جبهه بود. جبهه خلق آذربایجان از سال ۱۹۹۶ در اپوزیسیون با دولت جمهوری آذربایجان قرار دارد.
ای حزب یک حزب قومگرا و از مخالفین سرسخت جمهوری اسلامی ایران است. بعضی از اظهارات رهبر این حزب درباره ایران به این قرار است:
اغتشاشات در برخی شهرهای ایران ناشی از پس رفت اقتصاد ایران است. وی آذریهای ایران را به تلاش برای برقراری لائیسم، جداییطلبی و به اصطلاح یکی شدن با جمهوری آذربایجان فراخواند.
آذربایجانیها در ایران باید در چارچوب واقعیات، برای آنچه میتوانند به دست آورند، مبارزه کنند. آنها امروز به عنوان شهروندان ایران باید تلاش کنند که در این کشور دموکراسی و حاکمیت قانون تامین و ارزشهای لائیک برقرار شود. در این صورت، انسانها از حقوق ملی و طبیعی استفاده خواهند کرد و حق تحصیل به زبان مادری و توسعه دادن به فرهنگ ملی (قومی) خود را کسب خواهند کرد. درپی این نیز نوبت به تامین حقوق سیاسی میرسد.» به نظر من، آذربایجانیهای جنوبی بیشتر باید از توسعه فرایند دموکراتیک حمایت کنند. هر آنچه را که میتوان در این فرایند به دست آورد، محقق سازند. یعنی، اگر مطابق با قانون اساسی ایران، گشایش مدارس و دانشگاهها برای آذربایجانیها به زبان خودشان، توسعه فرهنگشان و رشد موسیقی شان امکانپذیر است، باید همین را تامین کرد. اگر در مرحله بعدی پیشرفت بیش از این و تامین حقوق سیاسی نهادین برایشان امکان خواهد داشت و به عنوان مثال برقراری دولت خودمختار آذربایجانیها در آذربایجان جنوبی امکانپذیر خواهد بود، در آن زمان باید به آن دست یافت.»
به نظر من آذربایجانیهای جنوبی باید به همراه فارسها صاحب شیوهها و سنن آزادیهای دموکراتیک بشوند. بدون داشتن این شیوهها و سنن، دستاوردهای بزرگ بعضا برای ملتها خوشبختی به بار نمیآورد. مثلا، اگر رژیم سیاسی در دولتهای جدید که در سایه برخی تلاشهای تندروانه و تجزیهها شکل خواهد گرفت، از رژیم موجود که فارسها آن را شکل دادهاند، بیرحمتر و خشنتر خواهد بود، در این صورت من این را برای هیچ فرد آذربایجانی آرزو نمیکنم. درست نیست ما خارج از گود مشورت بدهیم، اما به اعتقاد من آذربایجانیها باید در راه حقوق خود مبارزه کنند و باید از نظر سیاسی سازماندهی شوند. باید تلاش شود که از هر امکانی بهرهمند شوند. در غیر این صورت، انتظار اینکه زمانی شرایط بینالمللی مناسب ایجاد شود یا در داخل ایران تحولات به آن سمت برود که من هم به پا خیزم و دولت مستقل خودم را ایجاد کنم، رویکردی مزخرف است. به همین علت نیز من فکر میکنم که آذربایجانیها باید به شیوههای مبارزاتی مسالمتآمیز اولویت بدهند و از خشونتها کنار بمانند.
ما به عنوان یک حزب، تمامیت ارضی ایران را به رسمیت میشناسیم. اما این را نیز باور داریم که آذربایجانیها نیز همانند تمامی ملتهای تقسیم شده، از حق یکی شدن برخوردار هستند. باید تلاش کنیم که این حق ما را جامعه جهانی و فارسها نیز به رسمیت بشناسند.[۲۵]
حزب استقلال آذربایجان جنوبی«گائیپ»
این گروه در2004 به رهبری میرصالح بنیهاشمی گرگری، با نام مستعار صالح ایلدیریم اعلام موجودیت کرده ودر مرامنامه خود به استقلال آذربایجان جنوبی و تشکیل کشوری مجزا از جمهوری آذربایجان تأکید کرده است. تحت تأثیر حمایتهای دولت باکو، گائیپ در حرکتی نمایشی اعتراضی که به همراه اعضای «مرکز همکاری خلقهای ترک» در 17 مه 2012 در مقابل سفارت ایران در باکو انجام دادند شعارهای مداخلهجویانهای مانن «آذربایجان یکی شود- مرکز آن تبریز شود» سر دادند.[۲۶]
میرصالح بنیهاشمی گرگری، رهبر گروهک تجزیهطلب گایپ (GAIP) که همواره به جمهوری آذربایجان و ترکیه رفت و آمد داشته و در این کشورها آزادانه کنفرانسهای خبری علیه جمهوری اسلامی ایران تشکیل میدهد، در دیدار تجزیهطلبان ضدایرانی با شاه سعودی حضور داشت.
صالح ایلدیریم عنصر تجزیهطلب که مورد حمایت وهابیهای سعودی است در خصوص دیدار تجزیهطلبان ضدایرانی با شاه عربستان سعودی به صدای آمریکا گفت: "من به عنوان رییس (باصطلاح) «جبهه ملتها برای حق تعیین سرنوشت» در دیدارهای تدارک دیده شده در عربستان سعودی حضور یافتم و گفتم حساب ما و ایران را قاطی نکنید و اگر عربستان سعودی به ایران حمله کند، اقوام غیر فارس از این حمله آسیبی نمیبینند! در سطوح بالا و در سطوح وزرا دیدارهای مهمی داشتیم و نهایتا میهمان شخص شاه شدیم. در دیدار با وزرا و ولیعهد و سیاستمداران سعودی، موضوع (باصطلاح) "آذربایجان جنوبی" را برای آنها تشریح کردیم. به سعودیها گفتیم که ما را در ترکیب ایران نبینید. ایران دشمن ما نیز است"!
وی به مقامات عربستانی گفته است، اگر ریاض یک دهم هزنیهای را که یمن خرج کرده است به آنها بدهد، گروههای تجزیهطلب میتوانند از داخل ایران را «محو» کنند.
جبهه خلق و مساوات
جبهه خلق
علی کریم لی، رهبر «حزب جبهه خلق» جمهوری آذربایجان است. حزب جبهه خلق آذربایجان به عنوان مهمترین حزب سیاسی اپوزیسیون در جمهوری آذربایجان است.
اتحادیه آذربایجان واحد
این گروه فعالیت خود را بر روی برگزاری میزگردها و نشستهای ضد ایرانی و به بهانه حمایت از حقوق مدنی آذریهای ایران متمرکز کرده است.
جنبش دموکراتهای ملی
پانویس
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.iras.ir
- ↑ www.eurasianet.or
- ↑ http://www.anaj.ir/?p=7703
- ↑ www.eurasianet.or
- ↑ جباری ولی، با همکاری محمود تقی زاده داوری، شیعیان جمهوری آذربایجان، قم: موسسه شیعهشناسی، 1389، ص 50- 51
- ↑ کوزه گر کالجی ولی، اسلام و جریانهای اسلامی در جمهوری آذربایجان، تهران: خبرگزاری فارس، 1393، 54 - 56
- ↑ اشرافی، مرتضی، تعامل و یا سلطه روسیه بر تاریخ سیاسی جمهوری آذربایجان، پایگاه سیاسی اجتماعی کریمه اهل بیت(س، www.karimeh.com
- ↑ www.iras.ir
- ↑ https://www.dana.ir/news/771369
- ↑ http://www.ghatreh.com/news/nn38875300
- ↑ https://alikonline.ir/fa/news/political/item/1655
- ↑ http://iranshomali1.blogfa.com/post/91
- ↑ http://www.ghatreh.com/news/nn55266550
- ↑ https://qafqaz.ir/fa/رییس-
- ↑ http://fa.arannews.com/news/34355/
- ↑ https://www.iribnews.ir/fa/news/1031530
- ↑ www.iras.ir
- ↑ http://www.unpo.org/images/member_profile/2010junesouthernazerbaijanunpomemberprofile.pd
- ↑ //www.paymanonline.com
- ↑ https://www.dana.ir/news/1275978.html
- ↑ Mig)،17MAY2011)