۸۹٬۲۵۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''احادیث و روایات متععدی در زمینه وحدت و تقریب مذاهب اسلامی''' از اهل بیت | '''احادیث و روایات متععدی در زمینه وحدت و تقریب مذاهب اسلامی''' از اهل بیت علیهمالسلام وارد شده است. | ||
=امام علی (علیهالسلام)= | =امام علی (علیهالسلام)= | ||
== اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی == | == اختلافات بین مسلمانان-تشیع و تسنن- صغروی است نه کبروی == | ||
در [[ | در [[نهجالبلاغه]] <ref>حکمت 317</ref> از امام علی علیهالسلام نقل شده است که: | ||
آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت: | آن حضرت خطاب به یهودی که به طعنه اظهار داشت: | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
بنابراین بر اساس این سخن امام علی علیهالسلام منکرین امامت را نمیتوان بدلیل سوء برداشت شان از مساله امامت در زمره کافران دانست. | بنابراین بر اساس این سخن امام علی علیهالسلام منکرین امامت را نمیتوان بدلیل سوء برداشت شان از مساله امامت در زمره کافران دانست. | ||
بلکه آنان نیز مسلمانانی هستند که به اسلام و رسالت پیامبر اکرم ایمان داشته و تفاوت آنان با شیعیان – معتقدین به امامت معصومین | بلکه آنان نیز مسلمانانی هستند که به اسلام و رسالت پیامبر اکرم ایمان داشته و تفاوت آنان با شیعیان – معتقدین به امامت معصومین علیهمالسلام- در نوع نگاه و برداشت شان از نصوص میباشد. | ||
== تبیین شهید مطهری از کلام امام علی علیهالسلام == | == تبیین شهید مطهری از کلام امام علی علیهالسلام == | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
ما درباره خود پیغمبر اختلاف نکردیم بلکه درباره این اختلاف کردیم که مفهوم و مفاد دستور پیغمبر چیست. | ما درباره خود پیغمبر اختلاف نکردیم بلکه درباره این اختلاف کردیم که مفهوم و مفاد دستور پیغمبر چیست. | ||
ایندو با هم خیلی فرق دارد که کاری که به هر حال آن را انجام میدادند توجیهش در خارج این طور باشد (نه اینکه در واقع این طور بود) که بگویند [آنها که مرتکب این خطا شدند]خیال میکردند مقصود پیغمبر این بوده و در نتیجه گفته پیغمبر را به این صورت توجیه کردند و یا اینکه بگویند نصّ آیه قرآن با این صراحت را کنار گذاشتند یا قرآن را تحریف کردند.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج4، ص: 769-768</ref> | |||
=امام محمد باقر علیهالسلام= | =امام محمد باقر علیهالسلام= | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
من به امام گفتم: ما افراد را با شاقول اندازه میگیریم، هر کس مانند ما شیعه باشد، خواه از اولاد علی و خواه از غیر آنها، با او پیوند دوستی (به عنوان یک مسلمان و اهل نجات) برقرار میکنیم. | من به امام گفتم: ما افراد را با شاقول اندازه میگیریم، هر کس مانند ما شیعه باشد، خواه از اولاد علی و خواه از غیر آنها، با او پیوند دوستی (به عنوان یک مسلمان و اهل نجات) برقرار میکنیم. | ||
و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاک) تبرّی | و هر کس با عقیده ما مخالف باشد ما از او (به عنوان یک گمراه و اهل هلاک) تبرّی میجوییم.» | ||
امام علیهالسلام فرمود: | امام علیهالسلام فرمود: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
پس «المرجون لامر اللّه»<ref>(توبه:106)</ref>چه شد؟! | پس «المرجون لامر اللّه»<ref>(توبه:106)</ref>چه شد؟! | ||
آنها که خدا درباره آنها | آنها که خدا درباره آنها میفرماید: | ||
«خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»<ref>(توبه: 102)</ref> کجا رفتند؟! | «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»<ref>(توبه: 102)</ref> کجا رفتند؟! | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
«[[الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ]]»<ref>(توبه: 60)</ref> چه کسانی هستند و کجایند؟!» | «[[الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ]]»<ref>(توبه: 60)</ref> چه کسانی هستند و کجایند؟!» | ||
اگر کسی در روایاتی که از ائمه اطهار ( | اگر کسی در روایاتی که از ائمه اطهار (علیهمالسلام) رسیده است که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافی و «کتاب الایمان و الکفر» کافی گرد آمده است دقت کند مییابد که: | ||
ائمه ( | ائمه (علیهمالسلام) تکیهشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان میآید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق تعصّب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطی باشد که میبایست تحقیق و جستجو کند و نکند؛ | ||
اما افرادی که ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در شرایطی بسر میبرند که مصداق منکر و یا مقصّر در تحقیق و جستجو به شمار نمیروند، آنها در ردیف منکران و مخالفان نیستند، آنها از «مستضعفین»(یعنی بیچارگان و دست نارسان) و «[[مرجون لامر اللّه]]» (یعنی کسانی که درباره آنها باید گفت کار اینها با خداست، خداوند خودش به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب میکند عمل خواهد کرد.) به شمار میروند؛ | اما افرادی که ذاتا و به واسطه قصور فهم و ادراک و یا به علل دیگر در شرایطی بسر میبرند که مصداق منکر و یا مقصّر در تحقیق و جستجو به شمار نمیروند، آنها در ردیف منکران و مخالفان نیستند، آنها از «مستضعفین»(یعنی بیچارگان و دست نارسان) و «[[مرجون لامر اللّه]]» (یعنی کسانی که درباره آنها باید گفت کار اینها با خداست، خداوند خودش به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب میکند عمل خواهد کرد.) به شمار میروند؛ | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
=شاخصههای اسلام و مسلمان بودن از منظر روایات= | =شاخصههای اسلام و مسلمان بودن از منظر روایات= | ||
نگاه اجمالی به روایات نشان میدهد که اعتقاد به وحدانیت الهی و نبوت پیامبر ص و نیز اعتقاد به مرتبه نازله امامت یعنی محبت اهل بیت | نگاه اجمالی به روایات نشان میدهد که اعتقاد به وحدانیت الهی و نبوت پیامبر ص و نیز اعتقاد به مرتبه نازله امامت یعنی محبت اهل بیت علیهمالسلام در تحقق اسلامیت و مسلمان بودن کافی است. | ||
بنابر این انکار امامت معصومین تا زمانی که به نفی محبت به آنان نینجامد مستلزم خروج از اسلام نخواهد بود. | بنابر این انکار امامت معصومین تا زمانی که به نفی محبت به آنان نینجامد مستلزم خروج از اسلام نخواهد بود. | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
نکات بسیار مهمی که در این روایت وجود دارد: | نکات بسیار مهمی که در این روایت وجود دارد: | ||
1-اسلام (و ولایت ائمه ((ع) دارای مراتبی است که یکی از آنها اصل محبت به اهل بیت | 1-اسلام (و ولایت ائمه ((ع) دارای مراتبی است که یکی از آنها اصل محبت به اهل بیت علیهمالسلام است | ||
2-تمام کسانی که در مراتب برتری از اسلام قرار دارند باید حقوق دینی افرادی را که در مراتب نازلتر دینی قرار دارند رعایت نمایند. بدین معنا که در تعامل با آنان متناسب با سطح ایمان و اعتقاد آنها سخن گفته و تکلیفی بیش از حد توانشان را بر آنان تحمیل نکنند. | 2-تمام کسانی که در مراتب برتری از اسلام قرار دارند باید حقوق دینی افرادی را که در مراتب نازلتر دینی قرار دارند رعایت نمایند. بدین معنا که در تعامل با آنان متناسب با سطح ایمان و اعتقاد آنها سخن گفته و تکلیفی بیش از حد توانشان را بر آنان تحمیل نکنند. | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۴۰: | ||
امام ع در تصحیح نگرش صحابی اش نسبت به چگونگی تعامل او با مسلمانانی که در مساله امامت همانند او نمی اندیشند میفرماید: | امام ع در تصحیح نگرش صحابی اش نسبت به چگونگی تعامل او با مسلمانانی که در مساله امامت همانند او نمی اندیشند میفرماید: | ||
بر اساس مبنائی که در برائت از دیگران اتخاذ نمودی- برائت از کسانی که امامت بمعنای خاص شیعی | بر اساس مبنائی که در برائت از دیگران اتخاذ نمودی- برائت از کسانی که امامت بمعنای خاص شیعی آن را انکار نموده و تنها به اصل محبت اهل بیت معتقد هستند- باید ما هم از شما تبری جسته و خداوند نیز از ما تبری جسته و ما را طرد نماید. | ||
بدلیل آنکه مراتب اسلام و ایمان ما از شما بیشتر و مراتب کمالاتی که در نزد خداوند است بسیار بیش از اموری است که در نزد ما وجود دارد. | بدلیل آنکه مراتب اسلام و ایمان ما از شما بیشتر و مراتب کمالاتی که در نزد خداوند است بسیار بیش از اموری است که در نزد ما وجود دارد. | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۴۷: | ||
5-نکته مهم دیگر بکارگیری واژه اسلام– در برابر ایمان – است. این امر بیانگر آن است که همه مسلمانان در اصل اسلام شریک بوده هر چند در مراتبش از یکدیگر متفاوتند چون اسلام یعنی اعلام تسلیم در برابر معارف، احکام و دستوراتی که از ناحیه خداوند متعال توسط رسول اکرم ص برای بشریت نازل شده است. | 5-نکته مهم دیگر بکارگیری واژه اسلام– در برابر ایمان – است. این امر بیانگر آن است که همه مسلمانان در اصل اسلام شریک بوده هر چند در مراتبش از یکدیگر متفاوتند چون اسلام یعنی اعلام تسلیم در برابر معارف، احکام و دستوراتی که از ناحیه خداوند متعال توسط رسول اکرم ص برای بشریت نازل شده است. | ||
مفهوم مذکور مورد پذیرش همه مسلمانان میباشد حتی کسانی که در مساله امامت و ولایت به محبت و مودت اهل بیت | مفهوم مذکور مورد پذیرش همه مسلمانان میباشد حتی کسانی که در مساله امامت و ولایت به محبت و مودت اهل بیت علیهمالسلام اکتفا نموده و به عصمت آنان معتقد نیستند. | ||
=== روایت دوم === | === روایت دوم === | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
یعنی نه تنها اعتقاد به امامت بلکه اعتقاد به معاد نیز از شاخصههای اسلامیت نیست. | یعنی نه تنها اعتقاد به امامت بلکه اعتقاد به معاد نیز از شاخصههای اسلامیت نیست. | ||
توجه به این نکته از آنجا اهمیت دارد که روایت مذکور از امام صادق نقل گردیده است و نمیتوان آن را متعلق به اوائل صدر اسلام دانست که مساله امامت ائمه | توجه به این نکته از آنجا اهمیت دارد که روایت مذکور از امام صادق نقل گردیده است و نمیتوان آن را متعلق به اوائل صدر اسلام دانست که مساله امامت ائمه علیهمالسلام چندان مطرح نبوده است بنابراین عصر صدور این این قبیل روایات نشان میدهد که به رغم وجود مذاهب مختلف اسلامی و تمایز امامیه از آنان ائمه علیهمالسلام از پیروان مذاهب دیگر بعنوان مسلمان یاد نمودهاند. | ||
بدیهی است با این دو معیار زمینه وحدت اسلامی در جمعیت ملیاردی مسلمین ایجاد گردیده و اساس و مبنای هر نوع جریان تکفیری بطور کلی از جوامع اسلامی رخت بر خواهد بست. | بدیهی است با این دو معیار زمینه وحدت اسلامی در جمعیت ملیاردی مسلمین ایجاد گردیده و اساس و مبنای هر نوع جریان تکفیری بطور کلی از جوامع اسلامی رخت بر خواهد بست. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۳: | ||
فقال: لا، هما یجریان فی ذلک مجری واحد ولکن للمؤمن فضل علی المسلم فی أعمالهما وما یتقربان به إلی الله عز وجل، قلت: ألیس الله عز وجل یقول: " من جاءبالحسنة فله عشر أمثالها " وزعمت أنهم مجتمعون علی الصلاة والزکاة والصوم والحج مع المؤمن؟ قال: ألیس قد قال الله عز وجل: " یضاعفه له أضعافا کثیرة فالمؤمنون هم الذین یضاعف الله عز وجل لهم حسناتهم لکل حسنة سبعون ضعفا، فهذا فضل المؤمن ویزیده الله فی حسناته علی قدر صحة إیمانه أضعافا کثیرة ویفعل الله بالمؤمنین ما یشاء من الخیر، قلت: أرأیت من دخل فی الاسلام ألیس هو داخلا فی الایمان؟ | فقال: لا، هما یجریان فی ذلک مجری واحد ولکن للمؤمن فضل علی المسلم فی أعمالهما وما یتقربان به إلی الله عز وجل، قلت: ألیس الله عز وجل یقول: " من جاءبالحسنة فله عشر أمثالها " وزعمت أنهم مجتمعون علی الصلاة والزکاة والصوم والحج مع المؤمن؟ قال: ألیس قد قال الله عز وجل: " یضاعفه له أضعافا کثیرة فالمؤمنون هم الذین یضاعف الله عز وجل لهم حسناتهم لکل حسنة سبعون ضعفا، فهذا فضل المؤمن ویزیده الله فی حسناته علی قدر صحة إیمانه أضعافا کثیرة ویفعل الله بالمؤمنین ما یشاء من الخیر، قلت: أرأیت من دخل فی الاسلام ألیس هو داخلا فی الایمان؟ | ||
فقال: لا ولکنه قد أضیف إلی الایمان وخرج من الکفر وسأضرب لک مثلا تعقل به فضل الایمان علی الاسلام، أرأیت لو بصرت رجلا فی المسجد أکنت تشهد أنک رأیته فی الکعبة؟ | فقال: لا ولکنه قد أضیف إلی الایمان وخرج من الکفر وسأضرب لک مثلا تعقل به فضل الایمان علی الاسلام، أرأیت لو بصرت رجلا فی المسجد أکنت تشهد أنک رأیته فی الکعبة؟ | ||
قلت: لا یجوز لی ذلک، قال: فلو بصرت رجلا فی الکعبة أکنت شاهدا أنه قد دخل | قلت: لا یجوز لی ذلک، قال: فلو بصرت رجلا فی الکعبة أکنت شاهدا أنه قد دخل المسجدالحرام، قلت: نعم، قال: وکیف ذلک؟ قلت: إنه لا یصل إلی دخول الکعبة حتی یدخل المسجد، فقال: قد أصبت وأحسنت، ثم قال: کذلک الایمان والاسلام <ref>کافی ج 2ص27</ref> | ||
== تبیین == | == تبیین == | ||
1- فقره "والاسلام ما ظهر من قول أو فعل و هو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها" نص بر این است که شاخصه ورود در حوزه اسلام همان شهادت ظاهری به آن بوده که همه فرق اسلامی | 1- فقره "والاسلام ما ظهر من قول أو فعل و هو الذی علیه جماعة الناس من الفرق کلها" نص بر این است که شاخصه ورود در حوزه اسلام همان شهادت ظاهری به آن بوده که همه فرق اسلامی آن را واجد میباشند بنابراین ایمان و اعتقاد راسخ به دین از جمله اعتقاد به امامت معصومین علیهمالسلام شرط ورود در زمره مسلمین نخواهد بود. بدیهی است لازمه این فقره از روایت مذکور نفی تکفیر بین مسلمانان میباشد | ||
2- در این روایت نیز همانند روایت قبل از مسلمانان خواسته شده که تمام احکام عمومی اسلام از معاملات و... نسبت به همه کسانی که شاخصه مذکور را دارند – به اصطلاح اسلام حداقلی را دارا هستند- اجرا نمایند. | 2- در این روایت نیز همانند روایت قبل از مسلمانان خواسته شده که تمام احکام عمومی اسلام از معاملات و... نسبت به همه کسانی که شاخصه مذکور را دارند – به اصطلاح اسلام حداقلی را دارا هستند- اجرا نمایند. | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:احادیث]] | [[رده:احادیث]] | ||
[[رده:وحدت اسلامی]] | [[رده:وحدت اسلامی]] | ||
[[رده:تقریب مذاهب اسلامی]] | [[رده:تقریب مذاهب اسلامی]] |