نقد مبنای جریانهای تکفیری در حرمت ساخت بناء، گنبد و بارگاه بر قبور اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== دلیل اول: اتفاق امت == | == دلیل اول: اتفاق امت == | ||
شوکانی از علمای اهل سنت که در مساله مورد بحث بشدت متاثر از اندیشه ابن تیمیه و وهابیت میباشد در کتاب شرح الصدور بتحریم رفع القبور مینویسد: امت اسلامیاز گذشته تا کنون بر حرمت ساخت بناء بر قبور اجماع داشته و | شوکانی از علمای اهل سنت که در مساله مورد بحث بشدت متاثر از اندیشه ابن تیمیه و وهابیت میباشد در کتاب شرح الصدور بتحریم رفع القبور مینویسد: امت اسلامیاز گذشته تا کنون بر حرمت ساخت بناء بر قبور اجماع داشته و آن را بدعت میدانند.<ref>همان ص 6-5</ref> | ||
== دلیل دوم: روایات == | == دلیل دوم: روایات == |
نسخهٔ ۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۴
دلائل منع ساخت بناء، گنبد و بارگاه بر قبور اولیای الهی
از جمله مبانی اعتقادی وهابیت و جریانهای تکفیری حرمت ساخت بناء و گنبد و بارگاه بر قبور اولیای الهی است. اینان چنین عملی را بدعت و شرک دانسته و تخریب آنها را واجب میدانند. شوکانی ساخت بناء بر قبور را یکی از شگردهای شیطان در گمراه نمودن مسلمانان دانسته و از آن بعنوان فتنهای عظیم یاد میکند.
ایشان اولین کسانی را که اقدام به چنین عملی کردند مشرکین قوم نوح دانسته و با اشاره به آیات قرآن در این زمینه (قال نوح رب إنهم عصونی واتبعوا من لم یزده ماله وولده إلا خسارا ومکروا مکرا کبارا وقالوا لا تذرن آلهتکم ولا تذرن ودا ولا سواعا ولا یغوث ویعوق ونسرا) میگوید: اسامیذکر شده از بتها در آیه مذکور متعلق به انسانهای صالحی است که قوم نوح بعد از وفات آنان بر روی قبورشان بارگاه ساخته و بدین طریق بتپرستی در بین اعراب بتدریج تداوم یافت. [۱]
در این قسمت دلائلی را که وهابیت در اثبات منع ساخت گنبد و بارگاه بر قبور بدان استناد میکند بیان میکنیم:
دلیل اول: اتفاق امت
شوکانی از علمای اهل سنت که در مساله مورد بحث بشدت متاثر از اندیشه ابن تیمیه و وهابیت میباشد در کتاب شرح الصدور بتحریم رفع القبور مینویسد: امت اسلامیاز گذشته تا کنون بر حرمت ساخت بناء بر قبور اجماع داشته و آن را بدعت میدانند.[۲]
دلیل دوم: روایات
روایت ابوالهیاج:
ابوالهیاج اسدی میگوید امام علی بن ابیطالب (ع) بمن فرمود: «تو را به مأموریتی میفرستم که رسول اکرم(ص) مرا به آن فرستاد، این که هر تمثالی را یافتی آن را محو و از بین ببری و هر قبری را که به صورت مشرف دیدی، آن را همسطح و مساوی میسازی [۳]
شوکانی این حدیث را مهمترین دلیل برای هموار و همسطح نمودن قبرها دانسته و یکی از مصادیق اشراف را ساخت گنبد و بارگاه میداند. [۴]
روایت جابر بن عبدالله
جابر میگوید: رسول خدا(ص) از گچ کاری کردن قبر و نشستن بر روی آن و بنای بر قبرها نهی کردند. [۵]
شوکانی در ادامه به علت اقدام برخی از مسلمانان در ساخت بناء و گنبد بر قبور اولیای الهی و تزیین آنها و نیز آثار چنین عملی در روحیه زائران میگوید: منشا آن وساوس شیطانی است که چنین عملی را در نزد آنان زیبا جلوه داده است بگونهای که انسانهای ناآگاه وقتی گنید و بارگاه را با عظمت خاص خودش میبینند نسبت به صاحب آن قبر که بارگاه برروی آن بنا شده است بیاختیار تعظیم نموده و خواستههای خود را بجای آنکه از خداوند طلب نمایند از او طلب میکنند که همین زمینه شرک را فراهم خواهد کرد. [۶]
روایات نهی از ساخت بناءبر قبور در منابع شیعی
باید گفت: از ظاهر برخی روایات در منابع شیعی نیز چنین استفاده میشود که از ساخت بنا و گنبد بر قبور نهی شده است. علی بن جعفر از امام کاظم علیهالسلام نقل میکند که فرمود: ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ کاری و گل کاری آن کار شایستهای نیست. [۷]
یونس بن ظبیان از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده که پیامبر (صلّی الله علیه وآله) از سه چیز نهی کرده است: نماز گزاردن بر روی قبر، نشستن برروی آن و ساخت بناءبرآن.[۸]
جراح مدائنی از امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند: بر روی قبرها ساختمان نسازید و سقف خانهها را نقاشی نکنید. [۹]
لازم به ذکر است از آنجا که مباحث فصل هشتم و نهم با یکدیگر مرتبط بوده و دلائلشان نیز به یکدیگر نزدیک میباشد از اینرو نقد و بررسی دلائل وهابیت در این دو فصل در ادامه فصل نهم خواهد بود.
تسویه و تسطیح قبور
شوکانی در نیل الاوطار بعد از ذکر روایت ابن ابی الهیاج که امر به تسویه و تسطیح قبور میکند[۱۰] میگوید: سنت نبوی مقتضی آن است که بگوئیم بالا آوردن قبور بیش از حد ماذون حرام است و در این امر اتفاق نظر وجود داشته و منکری وجود ندارد؛ مضافا بر اینکه دراین حکم بین میت فاضل و غیر فاضل تفاوتی نیست. [۱۱]
روایات شیعی در تسطیح و هموار نمودن قبور
باید گفت روایتی را که وهابیت در تسطیح و هموار نمودن قبور بدان استدلال نمودهاند در منابع شیعی نیز وجود دارد از جمله آنکه شیخ کلینی از امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند که امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: پیامبر خدا مرا به مدینه اعزام کرد و فرمود تا سه کار را صورت دهم: هر نوع تصویری را نابود کنم و هر قبری را صاف گردانم و هر سگی را بکشم [۱۲]
ارتفاع قبر به اندازه چهار انگشت یا یک وجب در فقه شیعه
از طرفی در برخی روایات حد مجاز در بلند نمودن قبر بمقدار چهار انگشت ذکر شده است چنانکه محمد بن مسلم از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که آن حضرت فرمود: لازم است قبر از سطح زمین به مقدار چهار انگشت بالاتر قرار گیرد. [۱۳]
بررسی روایات تسویه و تسطیح قبور
گفتار آیتالله سبحانی در نقد دیدگاه وهابیت نسبت به هدم بناهائی که برروی برخی از قبورساخته شده است:
ایشان در نقد دلیل روائی وهابیت در استنادشان به این روایات میگوید:
اولا مراد از تسویه در این روایات(ولا قبرا إلا سویته) صاف نمودن قبر از ناهمواریهاست و این بمعنای هدم قبور نیست یعنی اساسا این نوع روایات فقط در صدد بیان آن است که سطح قبور لازم است هموار باشد اما مساله هدم و تخریب امر دیگری است که نیاز به دلیل دیگری دارد.
ثانیا سنت قطعی از زمان پیامبر ص بر این بوده است که قبر نباید هم سطح زمین باشد بلکه لازم است به اندازه چهار انگشت مرتفع باشد چنانکه برخی از شارحین این روایات نظیر ابن حجر عسقلانی نیز همین برداشت را ازآن داشتهاند.
ثالثا حتی اگر مراد از«سویته» هدم و انهدام بنای قبور باشد به احتمال قوی مراد قبور مشرکین است نه بناهائی که بر روی قبور اولیای الهی ساخته شده است.
ایشان در ادامه میگوید: از این روایات نمیتوان حرمت ساخت بناء بر قبور را استفاده نمود و سیره عملی مسلمین بر خلاف آن است.[۱۴]
دلیل بر جواز بناء بر قبور اولیای الهی
ایشان در ادامه به برخی از آیات قرآن جهت اثبات جواز ساخت بنا و گنبد و بارگاه بر قبور اولیای الهی استناد میکند:
ایه اول: (فی بیوت أذن الله أن ترفع ویذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والآصال * رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر الله وإقام الصلاة وإیتاء الزکاة یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والأبصار) (النور: 36 - 37).
تقریب استدلال:
استدلال به این آیات بر جواز بناء بر قبور مبتنی بر تبیین معنای بیت و رفع درآنها میباشد.
الف - معنای بیت (فی بیوت):
در روایتی از ابن عباس «بیوت» بمعنای مساجد ذکر شده است اما باید گفت این معنا از باب بیان مصداق است نه اینکه مدلول مطابقی بیوت، مساجد باشد. مضافا بر اینکه محتمل است مراد از بیوت غیر مساجد باشد بدلیل آنکه بیت در جائی اطلاق میگردد که مکان مسقف باشد و به مکان غیر مسقف بیت اطلاق نمیگردد. از اینرو در قرآن کریم هم کلمه بیت به مکان مسقف(کعبه) اطلاق شده است. از طرفی در روایات متعدد ذکر شده است که مراد از بیوت در آیه شریفه بیوت انبیاء و اولیا میباشد که بیت علی و فاطمه افضل همه آنهاست.
ب- معنای رفع (ان ترفع)
در معنای رفع دو معنا متصور است:
معنای اول عبارتست ساخت بنا و عمارت جهت عبادت خداوند بر قبور انبیاء و اولیای الهی که در بیوتشان واقع گردیده است. طبق این معنا، آیه شریفه به صراحت دلالت بر جواز بناء برقبور اولیای الهی خواهد داشت.
معنای دوم: مراد از رفع (اذن الله ان ترفع) تعظیم بیوت اولیای الهی است بدین معنا که قبورشان مورد تعظیم قرار گیرد که در اینصورت مدلول التزامیآیه شریفه بیانگر جواز بناء و بارگاه بر قبور اولیای الهی خواهد بود. [۱۵]
ایه دوم: (ومن یعظم شعائر الله فإنها من تقوى القلوب) (الحج - 32).
تقریب استدلال:
از این آیه که تعظیم شعائر الهی را برخاسته از تقوای الهی میداند استفاده میشود که هر امری که سبب تعظیم شعائر گردد جائز میباشد که از جمله آنها ساختن بناء بر قبور اولیای الهی است که نوعی تعظیم آنان میباشد بجهت آنکه اولیای الهی بزرگترین آیات الهی بوده و تعظیم آنان مصداق بارز تعظیم شعائر الهی خواهد بود بعبارت دیگر تعظیم هر امری بحسب خود خواهد بود از اینرو تعظیم اولیای الهی در دوران حیاتشان بگونهای و بعد از مماتشان بطریقی دیگر خواهد بود. [۱۶]
پانویس
- ↑ شرح الصدور بتحریم رفع القبور ص 6-9
- ↑ همان ص 6-5
- ↑ صحیح مسلم ج 3ص 61 : عن أبی الهیاج الأسدی قال قال لی علی بن أبیطالب الا أبعثك على ما بعثنی علیه رسول الله صلى الله علیه وسلم ان لا تدع تمثالا الا طمسته ولا قبرا مشرفا الا سویته
- ↑ شرح الصدور بتحریم رفع القبور ص 11: وفی هذا أعظم دلالة على أن تسویة كل قبر مشرف بحیث یرتفع زیادة على القدر المشروع واجبة متحتمة. فمن إشراف القبور: أن یرفع سمكها أو یجعل علیها القباب أو المساجد. فإن ذلك من النهی عنه بلا شك ولا شبهة. ولهذا فإن النبی صلى الله علیه وسلم بعث لهدمها أمیر المؤمنین علیا. ثم أمیر المؤمنین بعث لهدمها أبا الهیاج الأسدی فی أیام خلافته.
- ↑ صحیح مسلم ج 3ص 62: عن جابر قال نهى رسول الله صلى الله علیه وسلم ان یجصص القبر وان یقعد علیه وان یبنى علیه؛ السنن الكبری ج 1ص 653
- ↑ شرح الصدور بتحریم رفع القبور ص 12
- ↑ التهذیب ج 1ص 461: عن علی بن جعفر قال: سألت أبا الحسن موسى علیهالسلام عن البناء على القبر والجلوس علیه هل یصلح؟ قال: لا یصلح البناء علیه ولا الجلوس ولا تجصیصه
- ↑ همان: عن یونس بن ظبیان عن أبی عبدالله علیهالسلام قال: نهىرسول الله صلى الله علیه وآله أن یصلى على قبر أو یقعد علیه أو یبنى علیه
- ↑ همان: عن جراح المدائنی عن أبی عبدالله علیهالسلام قال: لا تَبْنوا علی القُبورِ ولا تُصوِّروا سُقوفَ الْبیوتِ
- ↑ صحیح مسلم ج 3ص 61 : عن أبی الهیاج الأسدی قال قال لی علی بن أبیطالب الا أبعثك على ما بعثنی علیه رسول الله صلى الله علیه وسلم ان لا تدع تمثالا الا طمسته ولا قبرا مشرفا الا سویته؛ السنن الكبری ج 1ص 653
- ↑ نیل الاوطار ج 4ص 131:: ولا قبرا مشرفا إلا سویته فی أن السنة أن القبر لا یرفع رفعا كثیرا من غیر فرق بین من كان فاضلا ومن كان غیر فاضل، والظاهر أن رفع القبور زیادة على القدر المأذون فیه محرم، وقد صرح بذلك أصحاب أحمد وجماعة من أصحاب الشافعی ومالك، والقول بأنه غیر محظور لوقوعه من السلف والخلف بلا نكیر،
- ↑ الكافی ج 6ص 528: عن السكونی، عن أبی عبدالله علیهالسلام قال: قال أمیر المؤمنین علیهالسلام: بعثنی رسول الله صلى الله علیه وآله إلى المدینة فقال: لا تدع صورة إلا محوتها، ولا قبرا إلا سویته، ولا كلبا إلا قتلته . .
- ↑ الكافی ج 3ص 201: عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر (علیهالسلام) قال: یدعى للمیت حین یدخل حفرته ویرفع القبر فوق الأرض أربع أصابع
- ↑ التوحید و الشرك فی القرآن ص 206-207
- ↑ التوحید و الشرك ص 207-210
- ↑ همان ص 207-211: