پیش‌نویس:سید محمد حسینی بهشتی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:
'''سید محمد حسینی بهشتی''' روحانی شیعه ایرانی فعال و تاثیرگذار در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شمسی بود. پس از انقلاب مسئولیت‌های مهمی چون ریاست دیوان عالی کشور، دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی و عضویت در مجلس خبرگان را برعهده داشت. او در دفتر مرکزی حزب جمهوری، بر اثر انفجار بمب توسط منافقین به شهادت رسید.  
'''سید محمد حسینی بهشتی''' روحانی شیعه ایرانی فعال و تاثیرگذار در پیروزی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شمسی بود. پس از انقلاب مسئولیت‌های مهمی چون ریاست دیوان عالی کشور، دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی و عضویت در مجلس خبرگان را برعهده داشت. او در دفتر مرکزی حزب جمهوری، بر اثر انفجار بمب توسط منافقین به شهادت رسید.  


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
سید محمد حسینی ‌بهشتی درصبحگاه‌ روز دوم آبان سال ۱۳۰۷ (ه‌ش) در خانواده‌اى روحانی در محله لومبان نزدیک به محله چهارسوق اصفهان متولد شد. پدرش‌ حجت‌الاسلام سید فضل‌الله حسینی بهشتی از روحانیون این شهر و امام جماعت مسجد لومبان و مادرش معصومه بیگم خاتون‌آبادی فرزند آیت‌الله العظمی میرمحمدصادق خاتون‌آبادی بودند.
سید محمد حسینی ‌بهشتی درصبحگاه‌ روز دوم آبان سال ۱۳۰۷ (ه‌ش) در خانواده‌اى روحانی در محله لومبان نزدیک به محله چهارسوق اصفهان متولد شد. پدرش‌ حجت‌الاسلام سید فضل‌الله حسینی بهشتی از روحانیون این شهر و امام جماعت مسجد لومبان و مادرش معصومه بیگم خاتون‌آبادی فرزند آیت‌الله العظمی میرمحمدصادق خاتون‌آبادی بودند.
== تحصیلات ==
در سال ۱۳۱۱ (چهارسالگی)، به مکتب‌خانه رفت و تحصیل را از این سن آغازکرد. در سال ۱۳۱۳، زمانی که تنها ۶ سال داشت با دادن امتحان ورودی دبستان ثروت اصفهان (بعدها ۱۵ بهمن نامیده شد) به دلیل داشتن هوش سرشار، توانایی نشستن در کلاس ششم را داشت اما به جهت سن کمش، به ناچار‏ تحصیل را از کلاس چهارم شروع کرد. در سال ششم ابتدایی با شرکت در امتحانات نهایی سطح استان، توانست رتبه دوم شهر را از آنِ خود کند. او در این دوران به دروس ریاضی و زبان خارجی علاقه زیادی نشان می‌داد.<br>
در سال ۱۳۱۹ (١٢ سالگی)، تحصیل را در دبیرستان سعدی (حوالی میدان امام خمینی(ره)) اصفهان آغاز کرد و در این مدت به یادگیری زبان فرانسه نیزپرداخت. از شهریورماه سال ۱۳۲۰که مصادف با برکناری رضاخان و تبعید او به جزیره موریس بود و تا روی کار‌آمدن محمدرضا پهلوی، فشار رژیم تا حدودی از روی روحانیون کاسته شد و درنتیجه عدۀ زیادی ‌از جوانان، مجذوب یادگیری دروس حوزه شدند؛ سید محمد نیز پس از پایان سال‌دوم تحصیلی، ازطریق دوست همکلاسی‌اش که فردی تیز‌هوش و از خانواده روحانی بود و در این زمینه مطالعاتی داشت، و ضمن آشنایی‌هایی که از قبل با دروس حوزه داشت، تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را در زمینۀ فراگیری علوم اسلامی ادامه دهد.
=== ورود به حوزۀ علمیه ===
در سال۱۳۲۱ (١۴ سالگی)، به حوزۀ علمیه صدر اصفهان قدم نهاد و در مدت چهار سال به تحصیل در ادبیات عرب، منطق کلام، سطوح فقه و اصول و دروس ابتدایی فلسفه نزد اساتید بزرگواری که اکثراً از شاگردان جدش بودند پرداخت. استادان متبحر حوزه، تیزهوشی، دقت و پیشرفت او در این دروس را دلیل بر آن می‌دانستند که وی به حق می‌تواند جانشین‌ جدش، آیت‌الله العظمی میر محمد صادق خاتون‌آبادی شود. سید محمد ١۶ ساله بود که نقش رهبری گروهی ظلم‌ستیز را برعهده گرفت و با بسیج کردن مردم، کدخداى یک روستا را عوض کرد.<br>در سال ۱۳۲۴ (١٧ سالگی) که مشغول گذراندن اواخر دروه سطح بود، تصمیم گرفت تا براى ادامه تحصیل به قم برود و در همین زمان به یادگیری یک دوره کامل زبان انگلیسی«ریدر» نیز پرداخت.<br>در شهریور سال ۱۳۲۵(۱۸ سالگی)، به حوزۀ علمیه قم رفت و در حجره‌اى از مدرسه حجتیه سکونت گزید و مابقی دروس سطح را نزد آیت‌الله محقق یزدی، آیت‌الله اردکانی و دیگر مجتهدین و فقهاى عالی مقام ادامه داد. مقداری از کفایه را نزد آیت‌الله حاج [[شیخ‌ مرتضی حائری یزدی‌]] و مقداری دیگر از کفایه‌ و مکاسب را نزد [[آیت‌الله داماد]] گذراند. آقایان [[مرتضی مطهری]]، [[علی مشکینی|میرزا علی آقا مشکینی]] و [[سید موسی صدر|موسی صدر]] از هم‌دوره‌ای‌هاى سید محمد در این زمان بودند.<br>از عواملی که سید محمد را از دیگر شاگردان ممتاز می‌کرد، طرح سؤالات و اشکالاتی بود که با مطالعه، بحث و دقت همراه بود؛ همچنین او از جمله طلابی بود که در حین تحصیل در حوزه‌هاى علمیه صدر و قم، به تدریس نیز می‌پرداخت.<br>از فروردین سال ۱۳۲۶ به همراه آقایان مطهری و [[حسینعلی منتظری|منتظری]] – که در آن زمان از زمره شاگردان خوش‌فهم امام بودند- در درس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (ره)، آیت‌الله [[محقق داماد]] و پس از آن در درس آیت‌الله [[سید محمد تقی خوانساری]]، آیت‌الله [[حجت‌ کوه‌کمره‌اى]] وآیت‌الله حائری یزدی حاضر شد. او اعتقاد داشت که دقت نظر و گستردگی معلومات را از [[سید حسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] فراگرفته است.


== فعالیت‌ها ==
دراردیبهشت سال۱۳۳١(٢۴ سالگی)، با خانم‌ عزت‌الشریفه‌ مدرس‌مطلق(متولد ۱/۷/۱۳۱۳) فرزند حجت‌الاسلام سید محمدباقرمدرس مطلق که از بستگان ایشان بود، ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو دختر و دو پسر شد.
'''دائر نمودن درس خارج آیت الله داماد:''' از اقدامات او در مدت تحصیل، دائر کردن درس خارج آیت‌الله داماد با یاری و مساعدت عده‌اى از فضلاى حوزۀ علمیه قم بود.


'''تبلیغ:''' در ماه رمضان همین سال(١٣٢۶) به توصیه آیت‌الله العظمی بروجردی و به همراه آقایان مطهری، حسینعلی منتظری و حدود هفده نفر از طلاب تصمیم گرفتند تا به منظور تبلیغ به روستاهاى دورافتاده سفر کنند و علاوه بر بدست‌آوردن اطلاعات و تجارب شخصی، نسبت به شناسایی معضلات مردم و حل آنها اقدام نمایند؛ از دیگر اهداف او در این سفرها، استقلال مالی روحانیون در تحصیل و تبلیغ بود که به صورت جمعی تجربه می‌‌شد.
=== تحصیلات مقدماتی ===
در سال ۱۳۱۱ (چهارسالگی)، به مکتب‌خانه رفت و تحصیل را از این سن آغازکرد. در سال ۱۳۱۳، زمانی که تنها ۶ سال داشت با دادن امتحان ورودی دبستان ثروت اصفهان (بعدها ۱۵ بهمن نامیده شد) به دلیل داشتن هوش سرشار، توانایی نشستن در کلاس ششم را داشت اما به جهت سن کمش، به ناچار‏ تحصیل را از کلاس چهارم شروع کرد. در سال ششم ابتدایی با شرکت در امتحانات نهایی سطح استان، توانست رتبه دوم شهر را از آنِ خود کند. او در این دوران به دروس ریاضی و زبان خارجی علاقه زیادی نشان می‌داد.<br>در سال ۱۳۱۹ (١٢ سالگی)، تحصیل را در دبیرستان [[سعدی]] (حوالی میدان امام خمینی(ره)) اصفهان آغاز کرد و در این مدت به یادگیری زبان فرانسه نیزپرداخت. از شهریورماه سال ۱۳۲۰که مصادف با برکناری [[رضاخان]] و تبعید او به جزیره موریس بود و تا روی کار‌آمدن [[محمدرضا پهلوی]]، فشار رژیم تا حدودی از روی روحانیون کاسته شد و درنتیجه عدۀ زیادی ‌از جوانان، مجذوب یادگیری دروس حوزه شدند؛ او نیز تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را در زمینۀ فراگیری علوم اسلامی ادامه دهد.
=== تحصیلات حوزوی ===
در سال۱۳۲۱ (١۴ سالگی)، به حوزۀ علمیه صدر اصفهان قدم نهاد و در مدت چهار سال به تحصیل در ادبیات عرب، منطق کلام، سطوح فقه و اصول و دروس ابتدایی فلسفه نزد اساتید بزرگواری که اکثراً از شاگردان جدش بودند پرداخت. استادان متبحر حوزه، تیزهوشی، دقت و پیشرفت او در این دروس را دلیل بر آن می‌دانستند که وی به حق می‌تواند جانشین‌ جدش، آیت‌الله العظمی میر محمد صادق خاتون‌آبادی شود.<br>در شهریور سال ۱۳۲۵(۱۸ سالگی)، به حوزۀ علمیه قم رفت و در حجره‌اى از مدرسه حجتیه سکونت گزید و مابقی دروس سطح را نزد آیت‌الله محقق یزدی، آیت‌الله اردکانی و دیگر مجتهدین و فقهاى عالی مقام ادامه داد. مقداری از کفایه را نزد آیت‌الله حاج [[شیخ‌ مرتضی حائری یزدی‌]] و مقداری دیگر از کفایه‌ و مکاسب را نزد [[آیت‌الله داماد]] گذراند. آقایان [[مرتضی مطهری]]، [[علی مشکینی|میرزا علی آقا مشکینی]] و [[سید موسی صدر|موسی صدر]] از هم‌دوره‌ای‌هاى سید محمد در این زمان بودند.<br>از فروردین سال ۱۳۲۶ به همراه آقایان مطهری و [[حسینعلی منتظری|منتظری]] -که در آن زمان از زمره شاگردان خوش‌فهم امام بودند- در درس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (ره)، آیت‌الله [[محقق داماد]] و پس از آن در درس آیت‌الله [[سید محمد تقی خوانساری]]، آیت‌الله [[حجت‌ کوه‌کمره‌اى]] و آیت‌الله حائری یزدی حاضر شد. او اعتقاد داشت که دقت نظر و گستردگی معلومات را از [[سید حسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] فراگرفته است.


درسال ۱۳۲۷ (٢٠ سالگی)، با آقایان [[محمد مفتح]]، [[موسی شبیری زنجانی]]، [[سید موسی صدر|موسی صدر]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[سید مهدی روحانی]]، [[علی مشکینی|علی مشکینی اردبیلی]] و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، آشنا شد و با آنها به مباحثه ‌پرداخت.
درسال ۱۳۲۷ (٢٠ سالگی)، با آقایان [[محمد مفتح]]، [[موسی شبیری زنجانی]]، [[سید موسی صدر|موسی صدر]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[احمد آذری قمی]]، [[سید مهدی روحانی]]، [[علی مشکینی|علی مشکینی اردبیلی]] و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، آشنا شد و با آنها به مباحثه ‌پرداخت.


'''ادامه تحصیل در دانشگاه:''' عطش دانش او به حدی بود که در همین سال(١٣٢٧) تحصیل کلاسیک خود را مجدداً آغاز کرد و پس از اخذ دیپلم ادبی، در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران در رشته فلسفه به تحصیل خود ادامه داد.
او همچنان به فراگیری علوم عقلی اشتیاق داشت و به منظور حل پاره‌اى از ابهامات و سؤالات فلسفی و در پی کسب بورسیه تحصیلی، عزم کرد تا به خارج از کشور سفر کند اما با راهنمایی‌هاى دوست صمیمی و دانشمندش، آیت‌الله مرتضی مطهری، ضمن سفر به قم، با محضر ساده و پر فیض [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] آشنا و چنان مجذوب و اسیرِ منش، کردار، حوصله، صبر و بردباری وی شد که از مسافرت صرف‌نظر کرد و به مدت ۵ سال از محضر او در درس اسفار ملاصدرا، شفاء ابن سینا و بحث در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» بهره برد.
 
=== تحصیلات دانشگاهی ===
در سال ۱۳۲۴ (١٧ سالگی) که مشغول گذراندن اواخر دروه سطح بود، به یادگیری یک دوره کامل زبان انگلیسی«ریدر» نیز پرداخت.
 
عطش دانش او به حدی بود که در همین سال(١٣٢٧) تحصیل کلاسیک خود را مجدداً آغاز کرد و پس از اخذ دیپلم ادبی، در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران در رشته فلسفه به تحصیل خود ادامه داد.
 
در سال ۱۳۳۰ (٢٣ سالگی)، مدرک لیسانس خود را در رشته فلسفه گرفت و توانست در بورس خارج از کشور قبول شود؛ همچنین در این زمان، یادگیری زبان انگلیسی را به طور فشرده توسط یک معلم خارجی تکمیل کرد.
 
در سال ۱۳۳۴، موفق شد تا مدرک کارشناسی رشته معقول (فلسفه و حکمت اسلامی) را با پایان‌نامه‌اى تحت عنوان «بساطت یا ترکب جسم» زیر نظر دکتر محمود شهابی و تصویب هیأت داوران، با درجه عالی از دانشگاه تهران اخذ کند.
 
در سال ۱۳3۵، تحصیل در دوره دکتراى فلسفه و معقول را در دانشکده الهیات شروع کرد و علی‌رغم حضوری که می‌بایست در قم نیز داشته باشد، به منظور فراگیری علم و اشتغال، به تهران رفت و آمد داشت.


'''گفتار ماه:''' در سال ۱۳۲۸، جلسه‌هایی را تحت عنوان «گفتار ماه» با حضور آقایان آیت‌الله مطهری، [[سید محمود علایی طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] و عده‌اى دیگر و به منظور رساندن پیام اسلام به نسل جستجوگر با شیوه‌هاى جدید در تهران تشکیل داد و مسائل مطرح شده در این جلسات را به صورت مقاله‌هایی در کتابهاى «گفتار ماه» و «گفتار عاشورا» منتشر کرد.
در سال ۱۳۳۸ (٣١ سالگی)، مدرک دوره دکترا را در رشته فلسفه اسلامی اخذ کرد و با راهنمایی آیت‌الله مطهری – که در این زمان استاد دانشگاه الهیات و معارف اسلامی بود- به دفاع از تز دکتراى خود با عنوان «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن» پرداخت؛ او همچنین کتاب «نماز چیست؟» را تهیه و تنظیم کرد و در این زمان به سه زبان انگلیسی، عربی و آلمانی تسلط کافی داشت.


'''تدریس زبان انگلیسی:''' در سال ۱۳۲۹، با اعتقاد بر این مسئله که روحانیون باید استقلال مالی داشته باشند و ارتزاق از راه دین ‌را درست نمی‌شمرد، براى تهیه هزینه‌هاى تحصیل ‌و زندگی خانواد‌گی‌اش به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستانهاى تهران مشغول شد.
== فعالیت‌ها ==


'''شرکت در مبارزات سیاسی:''' در همان سال 1329 در این سال که مقارن با اوج مبارزات سیاسی اجتماعی نهضت ملی نفت به رهبری آیت‌الله کاشانی و مصدق بود، به عنوان یک جوان معمم در تظاهرات، اجتماعات و جلسات حضوری فعال داشت.
=== فعالیت‌های علمی ===


در سال ۱۳۳۰ (٢٣ سالگی)، مدرک لیسانس خود را در رشته فلسفه گرفت و توانست در بورس خارج از کشور قبول شود؛ همچنین در این زمان، یادگیری زبان انگلیسی را به طور فشرده توسط یک معلم خارجی تکمیل کرد. در جریان اعتصاب ۲۹ تیر، که علیه صحبت‌هاى قوام در ساختمان تلگراف‌خانه اصفهان صورت گرفت، سخنانی را در تلگراف‌خانه این استان ایراد کرد و در نتیجه، به شهربانی احضار شد.
* '''تدریس:''' از عواملی که او را از دیگر شاگردان ممتاز می‌کرد، طرح سؤالات و اشکالاتی بود که با مطالعه، بحث و دقت همراه بود؛ همچنین او از جمله طلابی بود که در حین تحصیل در حوزه‌هاى علمیه صدر و قم، به تدریس نیز می‌پرداخت.
* '''دائر نمودن درس خارج آیت الله داماد:''' از اقدامات او در مدت تحصیل، دائر کردن درس خارج آیت‌الله داماد با یاری و مساعدت عده‌اى از فضلاى حوزۀ علمیه قم بود.
* '''تدریس زبان انگلیسی:''' در سال ۱۳۲۹، با اعتقاد بر این مسئله که روحانیون باید استقلال مالی داشته باشند و ارتزاق از راه دین ‌را درست نمی‌شمرد، براى تهیه هزینه‌هاى تحصیل ‌و زندگی خانواد‌گی‌اش به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستانهاى تهران مشغول شد.
* در سال 1330 شمسی کار در وزارت آموزش و پرورش را آغاز کرد و به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول شد.
* در سال ۱۳۳۳، دبیرستان «دین و دانش» را به سبک جدید در قم تأسیس کرد و تا سال ۱۳۴۲، مسئولیت اداره آن را برعهده داشت؛ همچنین کلاسهایی را به منظور یادگیری زبان براى طلاب دایر کرد.
* در سال ۱۳۳۹، مدرسه حقانی را با همکاری چند تن از دوستان در شهر قم تأسیس کرد و با همفکری و مساعدت آقایان [[علی مشکینی|آیت‌الله مشکینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|آیت‌الله ربانی شیرازی]]، [[احمد جنتی|آیت‌الله جنتی]] و [[سید محمدرضا سعیدی|آیت‌الله شهید سعیدی]]‏، جلساتی را جهت بحث و طراحی سیستم حوزوی تشکیل داد. در این جلسات طرحی هفده ساله براى آموزش و تربیت طلاب و در واقع اولین قدم در جهت منظم کردن و شکل دادن به دروس، که حوزه را در مسیر تکامل و پویایی قرار دهد داده شد.
* در سال(١٣٣٩)، اقدام به تهیه و تنظیم مقالات «بانکداری و قوانین مالی اسلام»، «عالم خلق و عالم امر در قرآن» و «یک قشر جدید در جامعه ما» نمود.
* از جمله فعالیت‌هاى سیدمحمد، تشکیل گروهی تحقیقی به همراه هفده نفر از دوستانش بود تا در بخش‌هاى فرهنگی پیرامون تاریخ ادیان، تاریخ مسیحیت، مکاتب ماتریالیست و … مطالعه و نتایج را در جلسات عمومی مطرح کنند. سید محمد به مطالعه کتاب «علی ابطال مذهب الماده» که براى بررسی ماتریالیسم مفید بود، پرداخت و‌کتاب «بر ویرانه‌هاى مذهب ماتریالیسم»، نوشته «فرید وجدی» رابا آقاى منتظری مطالعه‌کرد.
* در سال ١٣۴٠ مقالاتی تحت عنوان «حکومت در اسلام» و «قانون علیت در علم و دین» را تهیه و تنظیم کرد.
* در سال ۱۳۴۱، کانون اسلامی دانش‌آموزان‌ و فرهنگیان قم را با همکاری دکتر مفتح تشکیل داد.
* در سال ۱۳۴۲ (٣۵ سالگی)، با کمک جمعی از فضلاى حوزه قم، اقدام به تشکیل گروه تحقیقاتی پیرامون حکومت در اسلام دست زد.
*


او همچنان به فراگیری علوم عقلی اشتیاق داشت و به منظور حل پاره‌اى از ابهامات و سؤالات فلسفی و در پی کسب بورسیه تحصیلی، عزم کرد تا به خارج از کشور سفر کند اما با راهنمایی‌هاى دوست صمیمی و دانشمندش، آیت‌الله مرتضی مطهری، ضمن سفر به قم، با محضر ساده و پر فیض [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] آشنا و چنان مجذوب و اسیرِ منش، کردار، حوصله، صبر و بردباری وی شد که از مسافرت صرف‌نظر کرد و به مدت ۵ سال از محضر او در درس اسفار ملاصدرا، شفاء ابن سینا و بحث در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» بهره برد. در همین سال کار در وزارت آموزش و پرورش را آغاز کرد و به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول شد.
=== فعالیت‌های تبلیغی ===
در ماه رمضان همین سال(١٣٢۶) به توصیه آیت‌الله العظمی بروجردی و به همراه آقایان مطهری، حسینعلی منتظری و حدود هفده نفر از طلاب تصمیم گرفتند تا به منظور تبلیغ به روستاهاى دورافتاده سفر کنند و علاوه بر بدست‌آوردن اطلاعات و تجارب شخصی، نسبت به شناسایی معضلات مردم و حل آنها اقدام نمایند؛ از دیگر اهداف او در این سفرها، استقلال مالی روحانیون در تحصیل و تبلیغ بود که به صورت جمعی تجربه می‌‌شد.


دراردیبهشت سال۱۳۳١(٢۴ سالگی)،با خانم‌ عزت‌الشریفه‌ مدرس‌مطلق(متولد ۱/۷/۱۳۱۳) فرزند حجت‌الاسلام سید محمدباقرمدرس مطلق که از بستگان ایشان بود، ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو دختر و دو پسر شد.
'''گفتار ماه:''' در سال ۱۳۲۸، جلسه‌هایی را تحت عنوان «گفتار ماه» با حضور آقایان آیت‌الله مطهری، [[سید محمود علایی طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] و عده‌اى دیگر و به منظور رساندن پیام اسلام به نسل جستجوگر با شیوه‌هاى جدید در تهران تشکیل داد و مسائل مطرح شده در این جلسات را به صورت مقاله‌هایی در کتابهاى «گفتار ماه» و «گفتار عاشورا» منتشر کرد.


در سال ۱۳۳۳، دبیرستان «دین و دانش» را به سبک جدید در قم تأسیس کرد و تا سال ۱۳۴۲، مسئولیت اداره آن را برعهده داشت؛ همچنین کلاسهایی را به منظور یادگیری زبان براى طلاب دایر کرد.
=== فعالیت‌های سیاسی ===
١۶ ساله بود که نقش رهبری گروهی ظلم‌ستیز را برعهده گرفت و با بسیج کردن مردم، کدخداى یک روستا را عوض کرد.


در سال ۱۳۳۴، موفق شد تا مدرک کارشناسی رشته معقول (فلسفه و حکمت اسلامی) را با پایان‌نامه‌اى تحت عنوان «بساطت یا ترکب جسم» زیر نظر دکتر محمود شهابی و تصویب هیأت داوران، با درجه عالی از دانشگاه تهران اخذ کند.
در سال 1329 در این سال که مقارن با اوج مبارزات سیاسی اجتماعی نهضت ملی نفت به رهبری آیت‌الله کاشانی و مصدق بود، به عنوان یک جوان معمم در تظاهرات، اجتماعات و جلسات حضوری فعال داشت.


در جریان اعتصاب ۲۹ تیر، که علیه صحبت‌هاى قوام در ساختمان تلگراف‌خانه اصفهان صورت گرفت، سخنانی را در تلگراف‌خانه این استان ایراد کرد و در نتیجه، به شهربانی احضار شد.




خط ۵۹: خط ۸۱:




در سال ۱۳۲۵، تحصیل در دوره دکتراى فلسفه و معقول را در دانشکده الهیات شروع کرد و علی‌رغم حضوری که می‌بایست در قم نیز داشته باشد، به منظور فراگیری علم و اشتغال، به تهران رفت و آمد داشت.


در سال ۱۳۳۸ (٣١ سالگیمدرک دوره دکترا را در رشته فلسفه اسلامی اخذ کرد و با راهنمایی آیت‌الله مطهری – که در این زمان استاد دانشگاه الهیات و معارف اسلامی بود- به دفاع از تز دکتراى خود با عنوان «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن» پرداخت؛ او همچنین کتاب «نماز چیست؟» را تهیه و تنظیم کرد و در این زمان به سه زبان انگلیسی، عربی و آلمانی تسلط کافی داشت.
در پی آغاز نهضت امام در سال ١٣۴١، سید محمد بهشتی نیز به مبارزه برخاست و به پرورش نیروهاى کیفی، انقلابی و متعهد پرداخت. این فعالیت‌هاى گسترده و ریشه‌اى و شرکت در جلسات و بحث‌هاى بنیادین روحانیون پیشرو قم، تدوین اعلامیه‌ها و نقش فعال در تجمع‌هاى جریان ۱۵ خرداد و مخابره تلگراف تسلیت به مراجع قم در پی فاجعه این روز و هماهنگی روحانیون شهر اصفهان و درمجموع، همگامی با مبارزات امام خمینی(ره)، در زمستان این سال موجب شد که از سوی ساواک از همکاری با آموزش و پرورش منفصل و منتظرخدمت و به تهران تبعید شد. پس از ورود به تهران و ارتباط با هیئت‌هاى مؤتلفه اسلامی، امام خمینی(ره)، ایشان را به همراه آقایان مرتضی مطهری، محی‌الدین انواری و مهدی مولایی به‌عنوان شوراى فقهی وسیاسی‌این جمعیت تعیین کردند. ازدیگر فعالیت‌هاى اودر این زمان، همکاری با آقایان دکتر باهنر، دکتر غفوری، برقعی‌ای، رضی شیرازی و روزبه ‌درزمینه تغییر محتوای‌کتاب تعلیمات دینی‌به اندیشه وتفکر اسلامی بود. در روز ۵/۵/١٣۴٣مصادف با ۱۷ ربیع‌الاول ١٣٨۴، در مدرسه چهارباغ اصفهان سخنرانی مهمی ایراد کرد که منجر به دستگیری او شد. او در این سخنرانی، پیام مولود این روز را ایستادگی و مبارزه در برابر دشمنان خدا دانست و بعدها از آن روز به عنوان خاطره‌اى فراموش‌نشدنی یاد می‌کرد.<br>در سال ۱۳۴۴، سیدمحمد به توصیه چند تن از مراجع (آیت الله حائری، آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خوانساری) و به صلاحدید امام (ره) به هامبورگ عزیمت کرد و در مسجد آیت‌الله بروجردی، به تبلیغ دین اسلام پرداخت و چون تا آن زمان هیچ تشکل اسلامی در هامبورگ وجود نداشت، با کمک چند تن از دانشجویان مسلمان اروپا، هسته اتحادیه انجمن‌هاى دانشجویان گروه فارسی زبان را تشکیل داد. از دیگر اقدامات او در آلمان، تغییر نام «مسجد ایرانیان» به «مرکز اسلامی هامبورگ» بود که در پی این اقدام، برادران مسلمان غیر ایرانی و فارسی زبان بخصوص برادران عرب نیز در این مسجد حضور می‌یافتند.


در سال ۱۳۳۹، مدرسه حقانی را با همکاری چند تن از دوستان در شهر قم تأسیس کرد و با همفکری و مساعدت آقایان آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله ربانی شیرازی، آیت‌الله جنتی و آیت‌الله شهید سعیدی‏، جلساتی را جهت بحث و طراحی سیستم حوزوی تشکیل داد. در این جلسات طرحی هفده ساله براى آموزش و تربیت طلاب و در واقع اولین قدم در جهت منظم کردن و شکل دادن به دروس، که حوزه را در مسیر تکامل و پویایی قرار دهد داده شد. از دیگر اقدامات سید محمد در این سال(١٣٣٩)، تهیه و تنظیم مقالات «بانکداری و قوانین مالی اسلام»، « عالم خلق و عالم امر در قرآن» و « یک قشر جدید در جامعه ما» بود.
از جمله فعالیت‌هاى سیدمحمد، تشکیل گروهی تحقیقی به همراه هفده نفر از دوستانش بود تا در بخش‌هاى فرهنگی پیرامون تاریخ ادیان، تاریخ مسیحیت، مکاتب ماتریالیست و … مطالعه و نتایج را در جلسات عمومی مطرح کنند. سید محمد به مطالعه کتاب «علی ابطال مذهب الماده» که براى بررسی ماتریالیسم مفید بود، پرداخت و‌کتاب «بر ویرانه‌هاى مذهب ماتریالیسم»، نوشته «فرید وجدی» رابا آقاى منتظری مطالعه‌کرد.
در سال ١٣۴٠ مقالاتی تحت عنوان «حکومت در اسلام» و «قانون علیت در علم و دین» را تهیه و تنظیم کرد.
در سال ۱۳۴۱، کانون اسلامی دانش‌آموزان‌ و فرهنگیان قم را با همکاری دکتر مفتح تشکیل داد. از دیگر اتفاقاتی که در این سال پیش آمد، درگذشت پدر بزرگوارش حجت‌الاسلام سید فضل‌الله حسینی بهشتی بود.
در سال ۱۳۴۲ (٣۵ سالگی)، با کمک جمعی از فضلاى حوزه قم، اقدام به تشکیل گروه تحقیقاتی پیرامون حکومت در اسلام دست زد. در پی آغاز نهضت امام در سال ١٣۴١، سید محمد بهشتی نیز به مبارزه برخاست و به پرورش نیروهاى کیفی، انقلابی و متعهد پرداخت. این فعالیت‌هاى گسترده و ریشه‌اى و شرکت در جلسات و بحث‌هاى بنیادین روحانیون پیشرو قم، تدوین اعلامیه‌ها و نقش فعال در تجمع‌هاى جریان ۱۵ خرداد و مخابره تلگراف تسلیت به مراجع قم در پی فاجعه این روز و هماهنگی روحانیون شهر اصفهان و درمجموع، همگامی با مبارزات امام خمینی(ره)، در زمستان این سال موجب شد که از سوی ساواک از همکاری با آموزش و پرورش منفصل و منتظرخدمت و به تهران تبعید شد. پس از ورود به تهران و ارتباط با هیئت‌هاى مؤتلفه اسلامی، امام خمینی(ره)، ایشان را به همراه آقایان مرتضی مطهری، محی‌الدین انواری و مهدی مولایی به‌عنوان شوراى فقهی وسیاسی‌این جمعیت تعیین کردند. ازدیگر فعالیت‌هاى اودر این زمان، همکاری با آقایان دکتر باهنر، دکتر غفوری، برقعی‌ای، رضی شیرازی و روزبه ‌درزمینه تغییر محتوای‌کتاب تعلیمات دینی‌به اندیشه وتفکر اسلامی بود. در روز ۵/۵/١٣۴٣مصادف با ۱۷ ربیع‌الاول ١٣٨۴، در مدرسه چهارباغ اصفهان سخنرانی مهمی ایراد کرد که منجر به دستگیری او شد. او در این سخنرانی، پیام مولود این روز را ایستادگی و مبارزه در برابر دشمنان خدا دانست و بعدها از آن روز به عنوان خاطره‌اى فراموش‌نشدنی یاد می‌کرد.<br>
در سال ۱۳۴۴، سیدمحمد به توصیه چند تن از مراجع (آیت الله حائری، آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خوانساری) و به صلاحدید امام (ره) به هامبورگ عزیمت کرد و در مسجد آیت‌الله بروجردی، به تبلیغ دین اسلام پرداخت و چون تا آن زمان هیچ تشکل اسلامی در هامبورگ وجود نداشت، با کمک چند تن از دانشجویان مسلمان اروپا، هسته اتحادیه انجمن‌هاى دانشجویان گروه فارسی زبان را تشکیل داد. از دیگر اقدامات او در آلمان، تغییر نام «مسجد ایرانیان» به «مرکز اسلامی هامبورگ» بود که در پی این اقدام، برادران مسلمان غیر ایرانی و فارسی زبان بخصوص برادران عرب نیز در این مسجد حضور می‌یافتند.
در سال ۱۳۴۷، کتابی را تحت عنوان «صداى اسلام در اروپا» به پنج زبان دنیا تهیه و تنظیم کرد که البته ساواک از نشر این کتاب ممانعت به عمل آورد.
در سال ۱۳۴۷، کتابی را تحت عنوان «صداى اسلام در اروپا» به پنج زبان دنیا تهیه و تنظیم کرد که البته ساواک از نشر این کتاب ممانعت به عمل آورد.
در تابستان سال ۱۳۴۸، در سفری به عراق از امام خمینی (ره)، آیت‌الله خوئی، آیت‌الله سید محمد باقر صدر و آیت‌الله حکیم دیدار و با آنها گفتگو کرد. همچنین در این سال به خانه خدا مشرف شد و به منظور تجدید عهد با دوستان بخصوص امام موسی صدر به سوریه و لبنان سفرکرد و از آنجا به ترکیه رفت. در همین سال به دعوت دانشجویان، در اولین سمینار دانشجویی که به مدت دو هفته در مسجد هامبورگ تشکیل شد، حضور یافت که موجب ردوبدل بحث‌هاى ایدئولوژیکی مفیدی میان آنها شد؛ او در این سال مقالات «کدام مسلک » و «نقش ایمان در زندگی انسان» را تهیه و تنظیم کرد.
در تابستان سال ۱۳۴۸، در سفری به عراق از امام خمینی (ره)، آیت‌الله خوئی، آیت‌الله سید محمد باقر صدر و آیت‌الله حکیم دیدار و با آنها گفتگو کرد. همچنین در این سال به خانه خدا مشرف شد و به منظور تجدید عهد با دوستان بخصوص امام موسی صدر به سوریه و لبنان سفرکرد و از آنجا به ترکیه رفت. در همین سال به دعوت دانشجویان، در اولین سمینار دانشجویی که به مدت دو هفته در مسجد هامبورگ تشکیل شد، حضور یافت که موجب ردوبدل بحث‌هاى ایدئولوژیکی مفیدی میان آنها شد؛ او در این سال مقالات «کدام مسلک » و «نقش ایمان در زندگی انسان» را تهیه و تنظیم کرد.
خط ۸۱: خط ۹۶:
«حزب جمهوری اسلامی» که در اواخر سال ۱۳۵۶، به منظور متشکل ساختن نیروهاى انقلابی در صنفی واحد توسط سیدمحمد مطرح شده بود، در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۷،‌ به همراه آقایان خامنه‌ای، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد جواد باهنر، اعلام موجودیت کرد و در اولین جلسه حزب، آیت‌الله بهشتی با راى اکثریت اعضاء به عنوان دبیر کل حزب انتخاب شد.
«حزب جمهوری اسلامی» که در اواخر سال ۱۳۵۶، به منظور متشکل ساختن نیروهاى انقلابی در صنفی واحد توسط سیدمحمد مطرح شده بود، در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۷،‌ به همراه آقایان خامنه‌ای، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد جواد باهنر، اعلام موجودیت کرد و در اولین جلسه حزب، آیت‌الله بهشتی با راى اکثریت اعضاء به عنوان دبیر کل حزب انتخاب شد.
پس از پیروزی انقلاب، یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی که نیاز به بازنگری، تحول و اصلاح داشت، قوه قضائیه بود که شوراى انقلاب اجراى این مهم را به دکتر سید محمد بهشتی واگذار کرد. در تابستان سال ١٣۵٨، به عنوان نماینده تهران در مجلس خبرگان با بالاترین راى توسط مردم انتخاب گردید و در اولین جلسه مجلس، به سمت نایب رئیس مجلس انتخاب شد. لیاقت، کاردانی و عملکرد موفق سید محمد، موجب شد تا در چهارم اسفند ماه سال ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی(ره)، مسئولیت «دیوان عالی کشور» – که در آن زمان بالاترین مقام قضایی کشور بود- را عهده‌دار شود و در دوم تیر سال ۱۳۶۰، پس از عزل بنی‌صدر، عضو شوراى موقت ریاست جمهوری شد.
پس از پیروزی انقلاب، یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی که نیاز به بازنگری، تحول و اصلاح داشت، قوه قضائیه بود که شوراى انقلاب اجراى این مهم را به دکتر سید محمد بهشتی واگذار کرد. در تابستان سال ١٣۵٨، به عنوان نماینده تهران در مجلس خبرگان با بالاترین راى توسط مردم انتخاب گردید و در اولین جلسه مجلس، به سمت نایب رئیس مجلس انتخاب شد. لیاقت، کاردانی و عملکرد موفق سید محمد، موجب شد تا در چهارم اسفند ماه سال ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی(ره)، مسئولیت «دیوان عالی کشور» – که در آن زمان بالاترین مقام قضایی کشور بود- را عهده‌دار شود و در دوم تیر سال ۱۳۶۰، پس از عزل بنی‌صدر، عضو شوراى موقت ریاست جمهوری شد.