ذوالنون مصری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ ذوالنون المصری را به ذوالنون مصری منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ذوالنون مصری''' (د ۲۵۴ق) از شخصیت‌های عرفانی مهم دوره خویش بود. هجویری او را یکی از برجسته‌ترین «اخفیا از اهل معنا» می‌خواند و بر آن باور است که او نخستین کسی بود که اشارت را به عبارت آورد و از معرفت الاهی سخن گفت. بنابر روایت‌ها وی قریحۀ شاعری داشت و به عربی شعر می‌سرود و علم کیمیا نیز می‌دانست. برخی محققان معاصر نیز او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که اندیشه‌های نوافلاطونی را با دیدگاه‌های صوفیانه درآمیخت<ref>هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۴- ۱۲۸، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. - عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۵۱، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش</ref>.
'''ذوالنّون مصری''' (د ۲۵۴ق) از شخصیت‌های عرفانی مهم دوره خویش بود. هجویری او را یکی از برجسته‌ترین «اخفیا از اهل معنا» می‌خواند و بر آن باور است که او نخستین کسی بود که اشارت را به عبارت آورد و از معرفت الاهی سخن گفت. بنابر روایت‌ها وی قریحۀ شاعری داشت و به عربی شعر می‌سرود و علم کیمیا نیز می‌دانست. برخی محققان معاصر نیز او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که اندیشه‌های نوافلاطونی را با دیدگاه‌های صوفیانه درآمیخت<ref>هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۴- ۱۲۸، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. - عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۵۱، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش</ref>.


==معرفی==
==معرفی==
ابوالفیض (ابوالفیاض) ثوبان بن ابراهیم ذوالنون مصری صوفی رخمیمی (اخمیمی) نوبی؛ درباره نام و نسب و کنیه او اختلاف وجود دارد. نامش را فیض بن احمد، فیض بن ابراهیم و ذوالنون بن ابراهیم ذکر کرده‌اند.
ابوالفیض (ابوالفیاض) ثوبان بن ابراهیم ذوالنّون مصری صوفی رخمیمی (اخمیمی) نوبی؛ درباره نام و نسب و کنیه او اختلاف وجود دارد. نامش را فیض بن احمد، فیض بن ابراهیم و ذوالنّون بن ابراهیم ذکر کرده‌اند.
وی در اواخر حکومت منصور (خلافت ۱۳۶-۱۵۸ هـ) متولد شد<ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۵۳۲</ref>. او اصالتاً از اهالی نوبه، قریه‌ای واقع در [[مصر]] که اخمیم به آن گفته می‌شد، بود و در مصر سکونت داشت<ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱، ص۱۳۶</ref>.خطیب بغدادی او را فردی زاهد، حکیمی فصیح و شیخ دیار مصر معرفی کرده است<ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۳۵۰</ref>.  
وی در اواخر حکومت منصور (خلافت ۱۳۶-۱۵۸ هـ) متولد شد<ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۵۳۲</ref>. او اصالتاً از اهالی نوبه، قریه‌ای واقع در [[مصر]] که اخمیم به آن گفته می‌شد، بود و در مصر سکونت داشت<ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱، ص۱۳۶</ref>.خطیب بغدادی او را فردی زاهد، حکیمی فصیح و شیخ دیار مصر معرفی کرده است<ref>ذهبی، محمد بن احمد، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۳۵۰</ref>.  
وی اولین کسی بود که در مصر درباره احوال و مقامات اولیای خدا و منزلت [[صوفیه]] سخن گفت، لذا علمای مصر او را مجبور کردند آنجا را ترک کند و به او تهمت زندیق زدند. متوکل (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ هـ) متوجه او شد و از او دعوت کرد تا به [[سامرا]] بیاید و او در سامرا پس از گفت‌و‌گویی که با [[متوکل]] داشت، مورد علاقه متوکل قرار گرفت<ref>ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۰۷</ref>.وی مدتی را در سامرا ماند و سپس راهی [[بغداد]] شد و در آنجا سکونت گزید و پس از مدتی طولانی که در بغداد بود، به مصر مراجعت کرد<ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۹۳</ref>.  
وی اولین کسی بود که در مصر درباره احوال و مقامات اولیای خدا و منزلت [[صوفیه]] سخن گفت، لذا علمای مصر او را مجبور کردند آنجا را ترک کند و به او تهمت زندیق زدند. متوکل (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ هـ) متوجه او شد و از او دعوت کرد تا به [[سامرا]] بیاید و او در سامرا پس از گفت‌و‌گویی که با [[متوکل]] داشت، مورد علاقه متوکل قرار گرفت<ref>ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۳، ص۲۰۷</ref>.وی مدتی را در سامرا ماند و سپس راهی [[بغداد]] شد و در آنجا سکونت گزید و پس از مدتی طولانی که در بغداد بود، به مصر مراجعت کرد<ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۹۳</ref>.  
خط ۳۳: خط ۳۳:


==آثار==
==آثار==
آثار او عبارت‌اند از: الثقة فی الصنعة<ref>آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۸</ref>.الرکن الاکبر<ref>کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۴۷</ref>.و قصیده که این سروده را ایدمر بن علی جلدکی شرح کرده و آنرا الدر المکنون نامیده است<ref>حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۳۳۸</ref>.  
آثار او عبارت‌اند از: الثقة فی الصنعة<ref>آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۸</ref>.الرکن الاکبر<ref>کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۴۷</ref>.و قصیده که این سروده را ایدمر بن علی جلدکی شرح کرده و آن را الدر المکنون نامیده است<ref>حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۳۳۸</ref>.  


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۴

ویرایش