عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'زین العابدین' به 'زینالعابدین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه | |||
| تصویر = تصوف وطریقت.jpg | |||
| نام = عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه | |||
| | | نامهای دیگر = | ||
| | | سال تولد = | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = | ||
|درگذشت | | سال درگذشت = 1162 ق | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
|} | | محل درگذشت = | ||
</ | | استادان = | ||
| شاگردان = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| آثار = | |||
| فعالیتها = شاعر، عالم شرع و [[صوفی]] | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه''' (1089 - 1162 هـ) [[فقیه]]، شاعر، عالم شرع و [[تصوف]] بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال میشد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ میداد. دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومهای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنیا» نامید<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 149</ref>. | |||
== نسب == | |||
عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه بن محمد بن عبدالرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهید بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمدالباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زینالعابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن امام [[علی بن ابیطالب|علی بن أبیطالب]]، وامام علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد]](ص) است.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 392</ref>. او بیست و نهمین فرزند رسول الله محمد (ص) در سلسله نسب بود. | |||
= | == تولد و تربیت == | ||
وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد. وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی [[قرآن کریم]] را فراگرفت. سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت دهگانه جمع و مفرد خواند. | |||
=تولد و تربیت= | |||
وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد. وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی [[قرآن کریم]] را فراگرفت.سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت | |||
علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. | علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. | ||
و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. | و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. | ||
و آثار دیگری در منطق و عروض، | و آثار دیگری در منطق و عروض، | ||
او همه اینها را در | او همه اینها را در سالهای اولیه عمرش خواند و از دو شیخی که در بالا ذکر شد آنان را فراگرفت. در نتیجه؛ برای تدریس و فتوا در اوج جوانی قبل از بیست سالگی آماده شد. | ||
== اساتید == | |||
مشهورترین اساتید او عبارتند از <ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852</ref>: | مشهورترین اساتید او عبارتند از <ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852</ref>: | ||
# پدرش عبدالله بن أحمد بلفقیه | |||
پدرش عبدالله بن أحمد بلفقیه | # پدر بزرگش محمد بن عبدالرحمن العیدروس | ||
# دائیش عبدالرحمن بن محمد العیدروس | |||
پدر بزرگش محمد بن عبدالرحمن العیدروس | # برادرش محمد بن عبدالله بلفقیه | ||
# عبدالله بن علوی الحداد | |||
دائیش عبدالرحمن بن محمد العیدروس | # أحمد بن عمرالهندوان | ||
# عبدالرحمن بن أبی الغیث المدنی | |||
برادرش محمد بن عبدالله بلفقیه | # إبراهیم بن محمد المصری | ||
# یحیی بن عمر مقبول الأهدل | |||
عبدالله بن علوی الحداد | # أبوبکر بن علی البطاح الأهدل | ||
# الزین بن محمد باقی المزجاجی | |||
أحمد بن عمرالهندوان | # علاءالدین بن محمد باقی المزجاجی | ||
# إبراهیم الناشری | |||
عبدالرحمن بن أبی الغیث المدنی | # إبراهیم بن حسن الکردی | ||
# محمد بن رسول البرزنجی | |||
إبراهیم بن محمد المصری | # حسن بن علی العجیمی | ||
# أحمد بن محمد النخلی | |||
یحیی بن عمر مقبول الأهدل | # عبدالله بن سالم البصری | ||
# إبراهیم بن حمزة الحسینی | |||
أبوبکر بن علی البطاح الأهدل | |||
الزین بن محمد باقی المزجاجی | |||
علاءالدین بن محمد باقی المزجاجی | |||
إبراهیم الناشری | |||
إبراهیم بن حسن الکردی | |||
محمد بن رسول البرزنجی | |||
حسن بن علی العجیمی | |||
أحمد بن محمد النخلی | |||
عبدالله بن سالم البصری | |||
إبراهیم بن حمزة الحسینی | |||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
مهمترین شاگردان او عبارتند از: | مهمترین شاگردان او عبارتند از: | ||
حامد بن عمرالمنفر | # حامد بن عمرالمنفر | ||
# جعفر بن أحمد بن زین الحبشی | |||
جعفر بن أحمد بن زین الحبشی | # حسن بن علی الجفری | ||
# سقاف بن محمد بن عمرالسقاف | |||
حسن بن علی الجفری | # عبدالرحمن بن مصطفی العیدروس | ||
# مشیّخ بن جعفر باعبود | |||
# ابنه عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه | |||
# محمد بن سلیمان الکردی | |||
== آثار اجتماعی == | |||
علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند. او دارای زمینهای قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت میکرد. | |||
بسیاری از بقایای این زمینها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث بردهاند. از جمله این زمینهای او در اراضی منطقهای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه میگویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی دارد. امروزه نیز عدهای از مسافرانی که باید در راه رسیدن به شهر مقصد خود استراحت کنند از آن بازدید میکردند. | |||
تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت میرسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند. | |||
=سیره = | |||
روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند. عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. | |||
وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: میخواهیم با ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم. | |||
به آنها گفت: چه میخواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمیدانی از او میپرسیم. | |||
به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم میگیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم دراینباره بپرسید، جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد. | |||
وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا میتوانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. | |||
=سیره= | |||
روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. | |||
وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: | |||
به آنها گفت: چه | |||
به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم | |||
وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا | |||
پس برخی از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علمای آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند. | پس برخی از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علمای آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند. | ||
بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است. | بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است. | ||
=اشعار= | == اشعار == | ||
اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الکمال» گواه بر آن است. | اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الکمال» گواه بر آن است. | ||
جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا | جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونهای از این اشعار آورده شده است<ref>السقاف, عبدالله بن محمد (1356 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85</ref>. | ||
مهر پیام با همه شرایطی که آوردند به ما رسید. | مهر پیام با همه شرایطی که آوردند به ما رسید. | ||
پس همه خلقت پر از اهمیت شد و | پس همه خلقت پر از اهمیت شد و راههای کمال درخشید | ||
همه آن فضل و رحمت است و همه هدایت و حکمت است. | همه آن فضل و رحمت است و همه هدایت و حکمت است. | ||
او امام هر مبلّغی است و در همه صفات الگو است. | او امام هر مبلّغی است و در همه صفات الگو است. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۹۰: | ||
و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است. | و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است. | ||
در قصیده «الصفة الصفیة بصفات الصوفیة» | در قصیده «الصفة الصفیة بصفات الصوفیة» میگوید: | ||
و برای مردم نوری کریمانه در | و برای مردم نوری کریمانه در چهرههایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده میشود. | ||
اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است | اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است که با آنان هستند با تمام محبتشان. | ||
و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به | و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترینها امیدواریم. | ||
و در قصیده «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق» | و در قصیده «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق» | ||
در عمارت اعصار دارند | در عمارت اعصار دارند میگذرند و هزار هزار بار است. | ||
هر کس روزها را به نیکی مشغول باشد نتیجه نیکو | هر کس روزها را به نیکی مشغول باشد نتیجه نیکو نمیگیرد و گرنه او را به دل شکستگی مشغول میکنی. | ||
و هر کس در آغاز بذر شر بکارد، عاقبت از آن عذاب را درو خواهد کرد. | و هر کس در آغاز بذر شر بکارد، عاقبت از آن عذاب را درو خواهد کرد. | ||
=آثار= | == آثار == | ||
او کتابها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره میکنیم: | |||
او | |||
«دیوان شعر». | # «رشفات أهل الکمال ونسمات أهل الوصال» مجموعهای منظوم. | ||
# «مفاتیح الأسرار» وشرحها فی «رفع الأستار عن مفاتیح الأسرار». | |||
# «الدرر البهیة فی المسلسلات النبویة». | |||
# «منظومة فی التوحید» و شرح آن. | |||
# «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق». | |||
# «فتح الخلاق بشرح عقد المیثاق علی محاسن الأخلاق». | |||
# «رسالة فی طریقة السادة العلویین». | |||
# «شرح دوائر الدین». | |||
# «شرح العقیدة». | |||
# «عمدة المحقق» در دو اصل. | |||
# «العقدة فی مسائل العهدة». | |||
# «یُمنة المدارس وزینة المدارس». | |||
# «غایة المرام فیما یتعلق بأنکحة الأنام». | |||
# «قاطع الجدال فی مسألة الهلال». | |||
# «خاتمة الجواب والبیان فی أن المحسودین فی الخیر فی زیادة لا نقصان». | |||
# «الطوالع و اللوامع فی رجال جمع الجوامع». | |||
# «کشف الحق عن الحقیقة وتمییز التلبیس عن رسوم الطریقة». | |||
# «غایة الإتقان فی فضل القرآن». | |||
# «دیوان شعر». | |||
مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست. | مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست. | ||
=وفات= | == وفات == | ||
در شهر | در شهر تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%84%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87#cite_note-4 عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه]</ref>. | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:صوفیه]] | |||
[[رده:عالمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۵۴
عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه | |
---|---|
نام کامل | عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه |
اطلاعات شخصی | |
سال درگذشت | 1162 ق، ۱۱۲۷ ش، ۱۷۴۹ م |
فعالیتها | شاعر، عالم شرع و صوفی |
عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه (1089 - 1162 هـ) فقیه، شاعر، عالم شرع و تصوف بود. یکی از بزرگان حضرموت در زمان خود. او بسیار متین بود و تالیف و تصنیف را دوست داشت. از اکثر جهات در همه علوم سؤالاتی برایش ارسال میشد و او با بهترین شکل به آنها پاسخ میداد. دانش و سخنان لطیف و تحقیقات دقیقی داشت. او نویسنده «الرشفات» است، منظومهای شاعرانه از یک شخصیت عرفانی بود. استادش شیخ عبدالله بن علوی الحداد او را «علّامة الدنیا» نامید[۱].
نسب
عبدالرحمن بن عبدالله بن أحمد بن عبدالله بن أحمد بن عبدالرحمن بلفقیه بن محمد بن عبدالرحمن الأسقع بن عبدالله بن أحمد بن علی بن محمد بن أحمد الشهید بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن امام علی بن أبیطالب، وامام علی همسر فاطمه دختر محمد(ص) است.[۲]. او بیست و نهمین فرزند رسول الله محمد (ص) در سلسله نسب بود.
تولد و تربیت
وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد. وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی قرآن کریم را فراگرفت. سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت دهگانه جمع و مفرد خواند. علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. و آثار دیگری در منطق و عروض، او همه اینها را در سالهای اولیه عمرش خواند و از دو شیخی که در بالا ذکر شد آنان را فراگرفت. در نتیجه؛ برای تدریس و فتوا در اوج جوانی قبل از بیست سالگی آماده شد.
اساتید
مشهورترین اساتید او عبارتند از [۳]:
- پدرش عبدالله بن أحمد بلفقیه
- پدر بزرگش محمد بن عبدالرحمن العیدروس
- دائیش عبدالرحمن بن محمد العیدروس
- برادرش محمد بن عبدالله بلفقیه
- عبدالله بن علوی الحداد
- أحمد بن عمرالهندوان
- عبدالرحمن بن أبی الغیث المدنی
- إبراهیم بن محمد المصری
- یحیی بن عمر مقبول الأهدل
- أبوبکر بن علی البطاح الأهدل
- الزین بن محمد باقی المزجاجی
- علاءالدین بن محمد باقی المزجاجی
- إبراهیم الناشری
- إبراهیم بن حسن الکردی
- محمد بن رسول البرزنجی
- حسن بن علی العجیمی
- أحمد بن محمد النخلی
- عبدالله بن سالم البصری
- إبراهیم بن حمزة الحسینی
شاگردان
مهمترین شاگردان او عبارتند از:
- حامد بن عمرالمنفر
- جعفر بن أحمد بن زین الحبشی
- حسن بن علی الجفری
- سقاف بن محمد بن عمرالسقاف
- عبدالرحمن بن مصطفی العیدروس
- مشیّخ بن جعفر باعبود
- ابنه عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه
- محمد بن سلیمان الکردی
آثار اجتماعی
علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند. او دارای زمینهای قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت میکرد. بسیاری از بقایای این زمینها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث بردهاند. از جمله این زمینهای او در اراضی منطقهای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه میگویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی دارد. امروزه نیز عدهای از مسافرانی که باید در راه رسیدن به شهر مقصد خود استراحت کنند از آن بازدید میکردند. تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت میرسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند.
سیره
روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم توحید به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند. عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: میخواهیم با ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم. به آنها گفت: چه میخواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمیدانی از او میپرسیم. به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم میگیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم دراینباره بپرسید، جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد. وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا میتوانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. پس برخی از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علمای آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند.
بسیاری از حقایقی که از شیخ نقل شده که حاکی از فراوانی و وسعت علم اوست، برخی از آنها را در «النفس الیمانی» و در برخی آثار دیگر ذکر شده است.
اشعار
اشعار او حاکی از مقام والای او در علوم تصوف و ذوق والای او و تسلط او در علوم عرفان اسلامی و کاوش در لطایف این علوم معنوی است و منظومه «رشفات أهل الکمال» گواه بر آن است. جایی که شیخ عبدالله باسودان در توضیح آن کوشید و به ناتوانی خود اعتراف کرد، با اینکه از علمای ممتاز است و دو جلد به عنوان شرح مختصر این ابیات نوشت. در اینجا نمونهای از این اشعار آورده شده است[۴].
مهر پیام با همه شرایطی که آوردند به ما رسید. پس همه خلقت پر از اهمیت شد و راههای کمال درخشید همه آن فضل و رحمت است و همه هدایت و حکمت است. او امام هر مبلّغی است و در همه صفات الگو است. او باید شکرگزار آنچه به او داد، هنگامی که بلند شد. و به روزه ادامه داد در حالی که از جانب مولای خود به او داده شده بود که شایسته فضل است.
در قصیده «الصفة الصفیة بصفات الصوفیة» میگوید:
و برای مردم نوری کریمانه در چهرههایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده میشود. اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است که با آنان هستند با تمام محبتشان. و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترینها امیدواریم.
و در قصیده «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق»
در عمارت اعصار دارند میگذرند و هزار هزار بار است. هر کس روزها را به نیکی مشغول باشد نتیجه نیکو نمیگیرد و گرنه او را به دل شکستگی مشغول میکنی. و هر کس در آغاز بذر شر بکارد، عاقبت از آن عذاب را درو خواهد کرد.
آثار
او کتابها و رسائل و دستورات بسیار مفیدی دارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره میکنیم:
- «رشفات أهل الکمال ونسمات أهل الوصال» مجموعهای منظوم.
- «مفاتیح الأسرار» وشرحها فی «رفع الأستار عن مفاتیح الأسرار».
- «الدرر البهیة فی المسلسلات النبویة».
- «منظومة فی التوحید» و شرح آن.
- «عقد المیثاق فی محاسن الأخلاق».
- «فتح الخلاق بشرح عقد المیثاق علی محاسن الأخلاق».
- «رسالة فی طریقة السادة العلویین».
- «شرح دوائر الدین».
- «شرح العقیدة».
- «عمدة المحقق» در دو اصل.
- «العقدة فی مسائل العهدة».
- «یُمنة المدارس وزینة المدارس».
- «غایة المرام فیما یتعلق بأنکحة الأنام».
- «قاطع الجدال فی مسألة الهلال».
- «خاتمة الجواب والبیان فی أن المحسودین فی الخیر فی زیادة لا نقصان».
- «الطوالع و اللوامع فی رجال جمع الجوامع».
- «کشف الحق عن الحقیقة وتمییز التلبیس عن رسوم الطریقة».
- «غایة الإتقان فی فضل القرآن».
- «دیوان شعر».
مجموع پاسخ به سوالات که کمتر از پانصد صفحه نیست.
وفات
در شهر تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد[۵].
پانویس
- ↑ القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 149
- ↑ المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 392
- ↑ الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 852
- ↑ السقاف, عبدالله بن محمد (1356 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 85
- ↑ عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه