طاهر بن حسین بن طاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| عنوان = طاهر بن حسین بن طاهر
<br>
| تصویر =
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| نام = طاهر بن حسین بن طاهر
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1184 ق
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = حضرموت، یمن
| سال درگذشت = 1241 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = مهره، یمن
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | أحمد بن حسن الحداد | عمر بن سقاف السقاف | حامد بن عمرالمنفر | علی بن شیخ بن شهاب‌الدین}}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر | عبدالله بن عمر بن یحیی | عبدالله بن حسین بلفقیه | أحمد بن علی الجنید}}
| دین = اسلام
| مذهب =  
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | کفایة الخائض فی علم الفرائض | إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل | المسلک القریب لکل ناسک منیب | فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | ساماندهی مردم در مقابل هرج و مرج قبایل یافع یمن | ایجاد صلح و سازش میان قبایل | نشر علم و فرهنگ دینی میان مردم}}
| وبگاه =
}}
'''طاهر بن حسین بن طاهر''' (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن فتنه‌ها و اختلافات بسیار تلاش می‌کرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصرالدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم از ناحیه قبایل مسلح کوشید<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 142.</ref>.


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
==نسب==
<br>
طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مغفون بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمد‌الباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زین‌العابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن امام [[علی بن ابی‌طالب|علی بن أبی‌طالب]]، و امام علی، همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>


<noinclude>
وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
</div>
 
 
طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم  خاموش کردن فتنه ها و اختلافات بسیار تلاش می کرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصر الدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم بر قبایل مسلح کوشید.  


==تولد و تربیت==
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت یمن متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می‌رفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.


=نسب=
==اساتید==
طاهر بن حسين بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الرحمن بن محمد مغفون بن عبد الرحمن بابطينة بن أحمد بن علوي بن الفقيه أحمد بن عبد الرحمن بن علوي عم الفقيه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علي خالع قسم بن علوي بن محمد بن علوي بن عبيد الله بن أحمد المهاجر بن عيسى بن محمد النقيب بن علي العريضي بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين السبط بن امام علي بن أبي طالب، و امام علی، همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است .
از اساتید و علمای تریم حضرموت و دیگر جاها مثل حجاز کسب علم کرد، از جمله:<ref>زبارة, محمد بن محمد بن یحیی (1348 هـ). نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: المطبعة السلفیة ومکتبتها. صفحة 16.</ref>
* أحمد بن حسن الحداد
* عمر بن سقاف السقاف
* حامد بن عمرالمنفر
* علی بن شیخ بن شهاب‌الدین
* عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء
* عبدالرحمن بن عبدالله بافرج
* عبدالله بن محمد بن سهل
* جعفر بن أحمد الحبشی
* عمر بن زین بن سمیط
* عبدالله بن أحمد الهندوان
* عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه
* سقاف بن محمد الجفری
* عیدروس بن عبدالرحمن البار
* زین‌العابدین بن علوی جمل اللیل
* محمد بن عبدالرحمن الکزبری
* أحمد بن علی البحر القدیمی


وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
==شاگردان==
برخی از برجسته‌ترین شاگردان او عبارتند از:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 323.</ref>
* برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر
* عبدالله بن عمر بن یحیی
* عبدالله بن حسین بلفقیه
* أحمد بن علی الجنید
* محسن بن علوی السقاف
* محمد بن عبدالرحمن الحداد
* عمر بن عیدروس الحبشی
* محمد بن حسین الحبشی


=تولد و تربیت=
=فعالیت‌ها=  
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم بنت طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می رفت. او به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد ائمه بزرگان حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در طارم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.
قبایل یافع در قرن دوازدهم هجری در [[حضرموت]] گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب بر علیه شرایط حاکم و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد مردم و بازگرداندن قوام ملت قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان گروه‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار مسئولیت را به دوش کشید و امیدها به او بسته شد و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف راه و رسم خویش اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.


=اساتید=
علویان در ذی الحجه 1225 هجری قمری توافق نامه‌ای نوشتند و در دو مرحله تعداد زیادی از علویان آن را امضا کردند. سپس در محرم 1226 هجری قمری بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم جلسه‌ای تشکیل شد و توافق نامه‌ای مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می‌شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می‌افتد ناشی از حاکمیت شرع است به امضای سران قبایل آل تمیم رسید. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند.
از طارم و علمای دیگر از حضرموت و حجاز نیز دریافت کرد، از جمله:


احمد بن حسن الحداد
سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت میان طاهر بن حسین و خاندان آل کثیر و اقامه حق و بازدارندگی از ظلم به (السریر) و (شبام) رفت و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند.
عمر بن ثقاف السقاف
حامد بن عمر المنفر
علی بن شیخ بن شهاب الدین
عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحه
عبدالرحمن بن عبدالله بافرج
عبدالله بن محمد بن سهل
جعفر بن احمد الحبشی
عمر بن زین بن سمیت
عبدالله بن احمد الهندوان
عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه
ثقاف بن محمد الجفری
عیدروس بن عبدالرحمن البر
زین العابدین بن علوی شتر شب
محمد بن عبدالرحمن الکزبری
احمد بن علی دریای قدیم


=شاگردان=
پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست.
گروهی از برجسته ترین آنها از او چنین برداشت کردند:


برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر
او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر فرستاد، و نامه خود را مبنی بر تقاضای اصلاح رابطه و رفع اختلاف آن دو فرستاد و آنچه خواست اتفاق افتاد و از تنش بین آنها جلوگیری کرد. همچنین دو قبیله متخاصم آل عبدالشیخ و آل مرساف را آشتی داد.
عبدالله بن عمر بن یحیی
عبدالله بن حسین بلفقیه
احمد بن علی الجنید
محسن بن علوی السقاف
محمد بن عبدالرحمن الحداد
عمر بن عیدروس الحبشی
محمد بن حسین الحبشی


=فعالیت ها=
بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی داد، علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.
قبایل یافا در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب برخلاف شرایط و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد و تجدید قوا قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان سلسله‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار دولت را خود به دوش کشید و امیدها به او چسبیدند و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف سنت اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.


و علویان را در ذی الحجه 1225 هجری قمری سند کنوانسیون همه آنها را در مورد خود و اینکه از برادرانش و یارانش و قبیله اش روایت کرده و آن را امضا کرده است، ارائه دهد و سپس جلسه دیگری تشکیل دهد و سندی را تنظیم کند که به امضای تعداد زیادی از علویان رسیده باشد. در محرم 1226 هجری قمری و سپس تشکیل جلسه ای بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم و توافق نامه ای به امضای سران قبایل آل تمیم مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می افتد ناشی از حاکمیت شرع است. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند. سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین به بالین و شیبام رفت و میان او و خاندان کثیر قرارداد بسته شد .برای بیعت و اقامه حق و بازدارنده ظلم و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند. سپس از خاندان جابر بیعت گرفتم و پیمان بستم. او به هر یک از الکسدی و ابن بریک، دو شاهزاده مکلا و الشهر ، نماینده خود و کتابهایش دستور داد تا اوضاع را سامان دهد و از تنش بین آنها جلوگیری کند، بنابراین آنچه را که می خواست انجام داد و بین دو قبیله متخاصم آشتی داد. ، عبدالشیخ و مرصاف را اجرا کرد و حکومت خود را در مناطق پیروانش اجرا کرد و از کشتار در امان ماند و از ظلم رهایی یافت و علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.
با وجود این، در زمانی که به جمع‌آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر تریم را مدت‌ها محاصره کرد، زیرا بزرگان یافع که رئیس آنها عبدالله بن عوض غرامة بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی‌گناهی مانند آنها تأثیر می‌گذارد.


با وجود این، در زمانی که به جمع آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر طارم را مدتها محاصره کرد ، زیرا بزرگان یافا که رئیس آنها عبدالله بن عوض بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند ، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی گناهی مانند آنها تأثیر می گذارد.
طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی‌عدالتی و فساد از سرزمینش بود.


طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این رنسانس کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً برای او سلطان نشینی یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی عدالتی و فساد از سرزمینش بود و از او خواست تا راهی را که او طی کند. برنامه ریزی کرده بود و دستورات و توصیه هایی برای آنها نوشته بود، اما در نهایت نتوانستند این بار سنگین را تحمل کنند، بنابراین او را از دوش خود بیرون کردند. این رنسانس چندان دوام نیاورد، زیرا کمتر از یک دهه از عمر آن می گذرد و از بین رفت و سپس پایان یافت.
وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت.


=تالیفات=
=تالیفات=
او در شریعت و عرفان و ادب و ذکر کتب تألیف و تألیف کرد و شاعر و سخنوری فصیح بود و عهدنامه ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی که در آن معاهدات نظامی با فصاحت نوشته شده است به ما می دهد. سبک و قدرت بیان برای زمان خود. کتاب های او عبارتند از:  
او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار کتاب‌هایی تألیف کرد زیرا او شاعر و سخنوری فصیح بود و از عهدنامه‌ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی او به دست می‌آید. کتاب‌های او عبارتند از:<ref>السقاف, عبدالله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسکندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 111.</ref>
 
* «کفایة الخائض فی علم الفرائض»
«کفایی زن در علم واجبات»
* «إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل»
قرابت آن بزرگوار با معانی حدیث جبرئیل
* «المسلک القریب لکل ناسک منیب»
«راهی که به هر گوشه نشین توبه کننده نزدیک است».
* فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة
فتواها و احکام و پیام های متعدد
* دیوان شعر
مجموعه شعر
 
==وفات==
=وفات=
پس از کنار رفتن از مسئولیت سیاسی، بقیه عمرش را به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله استان مهره یمن درگذشت.
پس از برکناری از مأموریت سیاسی، آنچه از زمانش باقی مانده بود، به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله درگذشت .
 
=منابع=
الشاطری، محمد بن احمد (1415ق). نقش های تاریخ حضرمی . بخش اول. مدینه، عربستان: دارالمهاجر. صفحه 388.
معروف، عبدالرحمن بن محمد (1404ق). خورشید ظهر . قسمت دوم. جده، عربستان سعودی: دنیای دانش. صفحه 587.


=پانویس=
==منابع==
* الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 388.
* المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 587.


== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: شخصیت های جهان اسلام]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:یمن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۲

طاهر بن حسین بن طاهر
نام کاملطاهر بن حسین بن طاهر
اطلاعات شخصی
سال تولد1184 ق، ۱۱۴۹ ش‌، ۱۷۷۱ م
محل تولدحضرموت، یمن
سال درگذشت1241 ق، ۱۲۰۴ ش‌، ۱۸۲۶ م
محل درگذشتمهره، یمن
دیناسلام
استادان
  • أحمد بن حسن الحداد
  • عمر بن سقاف السقاف
  • حامد بن عمرالمنفر
  • علی بن شیخ بن شهاب‌الدین
شاگردان
  • برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر
  • عبدالله بن عمر بن یحیی
  • عبدالله بن حسین بلفقیه
  • أحمد بن علی الجنید
آثار
  • کفایة الخائض فی علم الفرائض
  • إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل
  • المسلک القریب لکل ناسک منیب
  • فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة
فعالیت‌ها
  • ساماندهی مردم در مقابل هرج و مرج قبایل یافع یمن
  • ایجاد صلح و سازش میان قبایل
  • نشر علم و فرهنگ دینی میان مردم

طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن فتنه‌ها و اختلافات بسیار تلاش می‌کرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصرالدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم از ناحیه قبایل مسلح کوشید[۱].

نسب

طاهر بن حسین بن طاهر بن محمد بن هاشم بن عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد مغفون بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی‌طالب، و امام علی، همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است.

وی بیست و نهمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت یمن متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می‌رفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.

اساتید

از اساتید و علمای تریم حضرموت و دیگر جاها مثل حجاز کسب علم کرد، از جمله:[۲]

  • أحمد بن حسن الحداد
  • عمر بن سقاف السقاف
  • حامد بن عمرالمنفر
  • علی بن شیخ بن شهاب‌الدین
  • عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء
  • عبدالرحمن بن عبدالله بافرج
  • عبدالله بن محمد بن سهل
  • جعفر بن أحمد الحبشی
  • عمر بن زین بن سمیط
  • عبدالله بن أحمد الهندوان
  • عیدروس بن عبدالرحمن بلفقیه
  • سقاف بن محمد الجفری
  • عیدروس بن عبدالرحمن البار
  • زین‌العابدین بن علوی جمل اللیل
  • محمد بن عبدالرحمن الکزبری
  • أحمد بن علی البحر القدیمی

شاگردان

برخی از برجسته‌ترین شاگردان او عبارتند از:[۳]

  • برادرش عبدالله بن حسین بن طاهر
  • عبدالله بن عمر بن یحیی
  • عبدالله بن حسین بلفقیه
  • أحمد بن علی الجنید
  • محسن بن علوی السقاف
  • محمد بن عبدالرحمن الحداد
  • عمر بن عیدروس الحبشی
  • محمد بن حسین الحبشی

فعالیت‌ها

قبایل یافع در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب بر علیه شرایط حاکم و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد مردم و بازگرداندن قوام ملت قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان گروه‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار مسئولیت را به دوش کشید و امیدها به او بسته شد و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف راه و رسم خویش اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.

علویان در ذی الحجه 1225 هجری قمری توافق نامه‌ای نوشتند و در دو مرحله تعداد زیادی از علویان آن را امضا کردند. سپس در محرم 1226 هجری قمری بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم جلسه‌ای تشکیل شد و توافق نامه‌ای مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می‌شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می‌افتد ناشی از حاکمیت شرع است به امضای سران قبایل آل تمیم رسید. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند.

سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت میان طاهر بن حسین و خاندان آل کثیر و اقامه حق و بازدارندگی از ظلم به (السریر) و (شبام) رفت و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند.

پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست.

او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر فرستاد، و نامه خود را مبنی بر تقاضای اصلاح رابطه و رفع اختلاف آن دو فرستاد و آنچه خواست اتفاق افتاد و از تنش بین آنها جلوگیری کرد. همچنین دو قبیله متخاصم آل عبدالشیخ و آل مرساف را آشتی داد.

بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی داد، علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.

با وجود این، در زمانی که به جمع‌آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر تریم را مدت‌ها محاصره کرد، زیرا بزرگان یافع که رئیس آنها عبدالله بن عوض غرامة بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی‌گناهی مانند آنها تأثیر می‌گذارد.

طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی‌عدالتی و فساد از سرزمینش بود.

وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت.

تالیفات

او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار کتاب‌هایی تألیف کرد زیرا او شاعر و سخنوری فصیح بود و از عهدنامه‌ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی او به دست می‌آید. کتاب‌های او عبارتند از:[۴]

  • «کفایة الخائض فی علم الفرائض»
  • «إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل»
  • «المسلک القریب لکل ناسک منیب»
  • فتاوی ووصایا ورسائل عدیدة
  • دیوان شعر

وفات

پس از کنار رفتن از مسئولیت سیاسی، بقیه عمرش را به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله استان مهره یمن درگذشت.

منابع

  • الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، السعودیة: دار المهاجر. صفحة 388.
  • المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 587.

پانویس

  1. القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 142.
  2. زبارة, محمد بن محمد بن یحیی (1348 هـ). نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر. الجزء الثانی. القاهرة، مصر: المطبعة السلفیة ومکتبتها. صفحة 16.
  3. الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 323.
  4. السقاف, عبدالله بن محمد (1357 هـ). تاریخ الشعراء الحضرمیین. الجزء الثالث. الإسکندریة، مصر: مطبعة الرشدیات. صفحة 111.