۲۲٬۰۱۱
ویرایش
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
دکتر امیرمعزی بر این باور است که این اثر بر یک قیاس منطقی استوار است؛ مقدمۀ اول: [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] اساساً رسالتی را که دنبال میکرد اعلام [[آخرالزمان]] بود. در نظر اینان، سی سوره آخر [[قرآن]] و دهها آیۀ دیگر نشاندهندۀ همین رسالت و رویکرد پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) است. مقدمۀ دوم: [[قرآن]] و [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] هر دو به یک فرهنگ یهودی ـ مسیحی (مسیهودی) تعلق دارند که همچنان منتظر [[موعود]] هستند. طبیعتاً از قرآنی که در چنین فضایی شکل گرفته انتظار میرفته که [[حضرت عیسی|مسیح]] موعود را اعلام کند. این مسیح موعود که قرآن در پی اعلام آن است، همان [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] است. امیرمعزی بهعنوان یکی از شیعهپژوهان غرب مطرح است؛ اما نتیجۀ نظریههای شیعهپژوهانۀ وی همان نظریۀ [[شیعیان]] غالی است که در طول تاریخ در جامعۀ شیعه مطرود بود. او اعتقاد دارد تشیع واقعی و مورد نظر [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] همان تشیعی است که در فرهنگ [[عالمان شیعه]] از آن به غلو یاد شده است و اگر در بیان [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] این تفکر مذمت شده از باب کشف سرّ بوده است نه به خاطر اصل این نظریه. او معتقد است که بالاترین شئون از هر لحاظ نسبت به [[ائمه|امام]] در دیدگاه [[اسماعیلیه]] وجود دارد و در معرفی شیعه به کتب اسماعیلیه ارجاع میدهد. یکی از آموزههای این تشیع در قرون نخستین اعتقاد به تحریف [[قرآن]] است. دکتر امیرمعزی و همکارانشان معتقدند در قرآنی که اختیار ما قرار دارد، تدوینی است که در دوران [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک مروان]] (از سال ۶۵ تا ۸۶ هجری) رخ داده است. در این بازه زمانی، قرآن بر پایه متون مختلف جمعآوری میشود و این قرآن فعلی شکل میگیرد. در این قرآن نگاه آخرالزمانی برجسته نیست و هدفش این است که نگاه مسیحی ـ یهودی و آخرالزمانی را تحتالشعاع قرار دهد. محمدعلی امیرمعزی دربارۀ نتایج تحقیقات انجام شده در پروژۀ «قرآن مورخان» میگوید: این تحقیقات ثابت کردهاند که آنچه متون اسلامی راجع به پیدایش اسلام و پیدایش قرآن میگویند قابل اعتماد نیستند و باید با عینکی خیلی انتقادیتر از آنچه تا این موقع انجام شده به این متون نگاه کرد، ما میدانیم در مورد دورۀ پیدایش اسلام یعنی حیات پیامبر و معاصرینش و در مورد پیدایش قرآن آنچه که متون اسلامی می گویند قابل اعتماد نیست<ref>ر. ک: چهل و یكمین نشست مجازی با عنوان مطالعاتی تازه در باب ریشههای اسلام و قرآن در «حلقۀ ديدگاه نو»، نهم اسفند ١٣٩٩.</ref>. مولفان کتاب قرآن مورخان در صدد اثبات این معنا هستند که متن کنونی قرآن متعلق به اواخر دوره باستان - اندکی پیش از قرون وسطی- بوده و بهطور همزمان از [[مسیحیت]] و [[آیین یهودیت|یهودیت]] بیزانسی (روم شرقی) و ساسانی تاثیرپذیرفته است. از منظر آنها قسمتی از قرآن موجود متاثر از کتب پیشین و بخش عمدهاش بعد از پیامبر با حمایت و میل حاکمان تدوین گردیده است. بنابر این قرآن کنونی فاقد وثاقت تاریخی است<ref>ر. ک: مقالۀ قرآن به مثابه سندی تاریخی در مقابل کتاب مقدس ص 248، مجلۀ نقد و بررسی کتاب ''آینه پژوهش'' شماره 184، سال 1399.</ref>. | دکتر امیرمعزی بر این باور است که این اثر بر یک قیاس منطقی استوار است؛ مقدمۀ اول: [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] اساساً رسالتی را که دنبال میکرد اعلام [[آخرالزمان]] بود. در نظر اینان، سی سوره آخر [[قرآن]] و دهها آیۀ دیگر نشاندهندۀ همین رسالت و رویکرد پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) است. مقدمۀ دوم: [[قرآن]] و [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] هر دو به یک فرهنگ یهودی ـ مسیحی (مسیهودی) تعلق دارند که همچنان منتظر [[موعود]] هستند. طبیعتاً از قرآنی که در چنین فضایی شکل گرفته انتظار میرفته که [[حضرت عیسی|مسیح]] موعود را اعلام کند. این مسیح موعود که قرآن در پی اعلام آن است، همان [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] است. امیرمعزی بهعنوان یکی از شیعهپژوهان غرب مطرح است؛ اما نتیجۀ نظریههای شیعهپژوهانۀ وی همان نظریۀ [[شیعیان]] غالی است که در طول تاریخ در جامعۀ شیعه مطرود بود. او اعتقاد دارد تشیع واقعی و مورد نظر [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] همان تشیعی است که در فرهنگ [[عالمان شیعه]] از آن به غلو یاد شده است و اگر در بیان [[ائمه|ائمه (علیهمالسلام)]] این تفکر مذمت شده از باب کشف سرّ بوده است نه به خاطر اصل این نظریه. او معتقد است که بالاترین شئون از هر لحاظ نسبت به [[ائمه|امام]] در دیدگاه [[اسماعیلیه]] وجود دارد و در معرفی شیعه به کتب اسماعیلیه ارجاع میدهد. یکی از آموزههای این تشیع در قرون نخستین اعتقاد به تحریف [[قرآن]] است. دکتر امیرمعزی و همکارانشان معتقدند در قرآنی که اختیار ما قرار دارد، تدوینی است که در دوران [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک مروان]] (از سال ۶۵ تا ۸۶ هجری) رخ داده است. در این بازه زمانی، قرآن بر پایه متون مختلف جمعآوری میشود و این قرآن فعلی شکل میگیرد. در این قرآن نگاه آخرالزمانی برجسته نیست و هدفش این است که نگاه مسیحی ـ یهودی و آخرالزمانی را تحتالشعاع قرار دهد. محمدعلی امیرمعزی دربارۀ نتایج تحقیقات انجام شده در پروژۀ «قرآن مورخان» میگوید: این تحقیقات ثابت کردهاند که آنچه متون اسلامی راجع به پیدایش اسلام و پیدایش قرآن میگویند قابل اعتماد نیستند و باید با عینکی خیلی انتقادیتر از آنچه تا این موقع انجام شده به این متون نگاه کرد، ما میدانیم در مورد دورۀ پیدایش اسلام یعنی حیات پیامبر و معاصرینش و در مورد پیدایش قرآن آنچه که متون اسلامی می گویند قابل اعتماد نیست<ref>ر. ک: چهل و یكمین نشست مجازی با عنوان مطالعاتی تازه در باب ریشههای اسلام و قرآن در «حلقۀ ديدگاه نو»، نهم اسفند ١٣٩٩.</ref>. مولفان کتاب قرآن مورخان در صدد اثبات این معنا هستند که متن کنونی قرآن متعلق به اواخر دوره باستان - اندکی پیش از قرون وسطی- بوده و بهطور همزمان از [[مسیحیت]] و [[آیین یهودیت|یهودیت]] بیزانسی (روم شرقی) و ساسانی تاثیرپذیرفته است. از منظر آنها قسمتی از قرآن موجود متاثر از کتب پیشین و بخش عمدهاش بعد از پیامبر با حمایت و میل حاکمان تدوین گردیده است. بنابر این قرآن کنونی فاقد وثاقت تاریخی است<ref>ر. ک: مقالۀ قرآن به مثابه سندی تاریخی در مقابل کتاب مقدس ص 248، مجلۀ نقد و بررسی کتاب ''آینه پژوهش'' شماره 184، سال 1399.</ref>. | ||
== بازتاب انتشار کتاب | == بازتاب انتشار کتاب در جهان اسلام == | ||
خانم زینب عبدالعزیز استاد تمدن فرانسه در دانشگاه قاهره دربارۀ این کتاب میگوید: «این بزرگترین و بزدلانهترین سیلی [[فرانسه]] به [[قرآن]]، [[اسلام]] و [[مسلمان|مسلمانان]] در سراسر جهان، بهویژه در [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، [[الأزهر|الازهر]] و محققان برجستهاش است. آقای [[محمدعلی امیرمعزی]]، استاد شیعه دانشگاههای فرانسه، و آقای [[گیوم دیه]]، فرانسوی، استاد اسلامشناسی در دانشگاه آزاد بروکسل، تحت عنوان علم و تحقیقات علمی دقیق و صادقانه، و زیر پرچمی به نام مسلمانی که بر این جنایت نظارت داشتهاند، صورت پذیرفته است». | خانم زینب عبدالعزیز استاد تمدن فرانسه در دانشگاه قاهره دربارۀ این کتاب میگوید: «این بزرگترین و بزدلانهترین سیلی [[فرانسه]] به [[قرآن]]، [[اسلام]] و [[مسلمان|مسلمانان]] در سراسر جهان، بهویژه در [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، [[الأزهر|الازهر]] و محققان برجستهاش است. آقای [[محمدعلی امیرمعزی]]، استاد شیعه دانشگاههای فرانسه، و آقای [[گیوم دیه]]، فرانسوی، استاد اسلامشناسی در دانشگاه آزاد بروکسل، تحت عنوان علم و تحقیقات علمی دقیق و صادقانه، و زیر پرچمی به نام مسلمانی که بر این جنایت نظارت داشتهاند، صورت پذیرفته است». | ||
همچنین آقای اسامه نبیل دربارۀ کتاب قرآن مورخان چنین میگوید: «در مقدمه کتاب تصریح گردیده که کتابی آسمانی نیست، بلکه کتابی تاریخی است که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] آن را از پیش خود نوشته است؛ در این کتاب مستشرقی آلمانی و یهودیالاصل در اصل [[قرآن]] و [[سنت پیامبر|سنت نبوی]] تشکیک کرده است؛ مجامع [[سکولاریسم|سکولار]] در فرانسه از این کتاب استقبال کردند و آن را اثری عظیم دانستند که قدسیت و حرمت قرآن را رد کرده و در وحی بودنش تشکیک میکند. باید گفت که این کتاب در چهارچوب کمپینی مغرضانه انجام میشود که تلاش میکند نسخهای از اسلام ارائه کند که آن را از اسلامی که مسلمانان کشورهای اسلامی در گذشته و حال میشناسند متمایز کند؛ سارل سان برو مدیر «اندیشکدۀ پژوهشهای ژئوسیاسی پاریس» در مقالهاش به دو زبان فرانسوی و عربی گفته است که این اثر عبارت است از منسجمسازی نصوص مقدسه از قرن نهم تا الان است که ظلمی است به اسلام که نصوص قرآن را مقتبس از نصوص [[آیین یهودیت|یهودیت]] و [[مسیحیت]] دانسته و معتقد است که گردانندگان این پروژه نهایت سعی خود را کردهاند تا این مسأله را اثبات کنند که عرب مضمون معنوی قرآن را از بین بردند و آن را تبدیل به یک متن سیاسی، نظامی و امپریالیستی کردند؛ وی در مقابل ادعای اثبات شده در قرآن مورخان مبنی بر وحیانی نبودن و بشری بودن قرآن کریم برخی از مستشرقان که به بشری نبودن قرآن اعتراف کردهاند را نام برده از جمله: (مارسیل بوازار، جاک بیرک، مارتین سمیث، دال ف. إیکلمان، ریچار لازاروس، ف. إی. بیترز، ریچارد بولییه، ریمون فاری و ...) وی گفته است که این کتاب اسلام را به جمود متهم کرده است. آقای اسامه نبیل در انتها این پروژه را یک پروژه ایدئولوژیک با نگاهی شیعی دانسته است. | همچنین آقای اسامه نبیل دربارۀ کتاب قرآن مورخان چنین میگوید: «در مقدمه کتاب تصریح گردیده که کتابی آسمانی نیست، بلکه کتابی تاریخی است که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] آن را از پیش خود نوشته است؛ در این کتاب مستشرقی آلمانی و یهودیالاصل در اصل [[قرآن]] و [[سنت پیامبر|سنت نبوی]] تشکیک کرده است؛ مجامع [[سکولاریسم|سکولار]] در فرانسه از این کتاب استقبال کردند و آن را اثری عظیم دانستند که قدسیت و حرمت قرآن را رد کرده و در وحی بودنش تشکیک میکند. باید گفت که این کتاب در چهارچوب کمپینی مغرضانه انجام میشود که تلاش میکند نسخهای از اسلام ارائه کند که آن را از اسلامی که مسلمانان کشورهای اسلامی در گذشته و حال میشناسند متمایز کند؛ سارل سان برو مدیر «اندیشکدۀ پژوهشهای ژئوسیاسی پاریس» در مقالهاش به دو زبان فرانسوی و عربی گفته است که این اثر عبارت است از منسجمسازی نصوص مقدسه از قرن نهم تا الان است که ظلمی است به اسلام که نصوص قرآن را مقتبس از نصوص [[آیین یهودیت|یهودیت]] و [[مسیحیت]] دانسته و معتقد است که گردانندگان این پروژه نهایت سعی خود را کردهاند تا این مسأله را اثبات کنند که عرب مضمون معنوی قرآن را از بین بردند و آن را تبدیل به یک متن سیاسی، نظامی و امپریالیستی کردند؛ وی در مقابل ادعای اثبات شده در قرآن مورخان مبنی بر وحیانی نبودن و بشری بودن قرآن کریم برخی از مستشرقان که به بشری نبودن قرآن اعتراف کردهاند را نام برده از جمله: (مارسیل بوازار، جاک بیرک، مارتین سمیث، دال ف. إیکلمان، ریچار لازاروس، ف. إی. بیترز، ریچارد بولییه، ریمون فاری و ...) وی گفته است که این کتاب اسلام را به جمود متهم کرده است. آقای اسامه نبیل در انتها این پروژه را یک پروژه ایدئولوژیک با نگاهی شیعی دانسته است. |