ابراهیم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
ابراهیم بن عمر بن عقیل (1327 - 1415ق) فقیه و متجدد یمنی، اهل سنت صوفی یمنی و مفتی ممالک تعزیه و استاد علمای آن بود. وی امام جماعت و خطیب مسجد مظفر تعز بود و در مساجد، مدارس، بحث ها، سمینارها و مجلات مشارکت و فعالیت های علمی فراوانی داشت. او مناصب مهم زیادی را در یمن که نزدیک به مرجعیت بود، داشت. وی از جمله کسانی بود که در سال 1355 هجری شمسی برای تحصیل علوم نظامی به کشور عراق بورسیه شد .
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ابراهیم بن عقیل
| تصویر =
| نام = ابراهیم بن عقیل
| نام‌های دیگر = ابراهیم بن عمر بن عقیل
| سال تولد = 1327 ق
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت = 1415 ق
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | [[علوی بن طاهر الحداد]] | [[علی بن محمد الحبشی]]
| [[احمد بن حسن العطاس]]}}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی | محمد بن محمد إمام داود | پسرش سهل بن إبراهیم بن عقیل الاهدل | عبدالخبیر عبدالودود عوهج}}
| دین = اسلام
| مذهب = اهل سنت، صوفی
| آثار = {{فهرست جعبه عمودی | الغیث الماطر فیما سنح به الخاطر | ذخیرة الأذکیاء فی ذکر مولد سید الأنبیاء | مشرع المدد القوی نظم السند العلوی | دیوان شعر}}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه عمودی | وزیر معارف در عصر امام یحیی | عضویت دربار سلطنتی | عضو شورای علمای ارشد در یمن | عضو شورای علمای ارشد در یمن}}
| وبگاه =
}}
'''ابراهیم بن عمر بن عقیل''' (1327 - 1415ق) فقیه و متجدد یمنی، [[اهل سنت|اهل‌سنت]] [[صوفی]] یمنی و مفتی ممالک تعزیه و استاد علمای آن بود. وی امام جماعت و خطیب مسجد مظفر تعز بود و در مساجد، مدارس، بحث‌ها، سمینارها و مجله‌های مشارکت و فعالیت‌های علمی فراوانی داشت. او مناصب مهم زیادی را در [[یمن]] که نزدیک به مرجعیت بود، داشت. وی از جمله کسانی بود که در سال 1355 هجری شمسی برای تحصیل علوم نظامی به کشور [[عراق]] بورسیه شد.


== نسب ==
إبراهیم بن عمر بن عقیل بن عبدالله بن عمر بن أبی‌بکر بن عمر بن طه بن محمد بن شیخ بن أحمد بن یحیی بن حسن بن علی العناز بن علوی بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر الصادق]] بن [[محمد بن علی (باقر العلوم)|محمد‌الباقر]] بن علی [[علی بن الحسین (زین العابدین)|زین‌العابدین]] بن [[حسین بن علی (سید الشهدا)|الحسین]] بن امام [[علی بن ابی‌طالب|علی بن أبی‌طالب]]، وامام علی همسر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] دختر [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمد]] صلی الله علیه و آله است. سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.


== تولد و تربیت ==
در نوزدهم صفر 1327 هجری قمری در روستای المسیله از حومه تریم از توابع حضرموت به دنیا آمد و مادرش نور دختر محمد بن عبدالله بن عمر بود. تربیت نیکوی او تحت اشراف دو مادربزرگش زهرا مادر پدرش و سیدة مادر مادرش بود. هر دوی ایشان عالمه بودند به نحوی که از جاهای دور و نزدیک برای کسب فیض به محضرشان می‌آمدند. این دو دختران عزیز عبدالله بن حسین بن طاهر بودند. از این رو در وصف خودش می‌گوید: «من از حبیب عبدالله بن حسین بن طاه دوبار متولد شدم.»


=نسب=
او از همان کودکی با عنایت پدر و مادرش راه طلب علم را در پیش گرفت، پس اصول علم را در شهر خود در المسیله و سپس در [[تریم]] آموخت و نشانه‌های موفقیت در چهره‌اش نمایان شد. به سن هشت سالگی که رسید قرآن و متون بسیار را حفظ کرد و در علوم و هنرهای بسیاری سرآمد شد. او پیش از بلوغ به تدریس در مسجد جدش حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر پرداخت و سپس امام جماعت این مسجد شد.
ابراهیم بن عمر بن عقیل بن عبدالله بن عمر بن ابی بکر بن عمر بن طاها بن محمد بن شیخ بن احمد بن یحیی بن حسن بن علی آل -Anaz بن علوی بن محمد مولی آل - Duwailah بن علی بن علوی آل - Ghiwar بن آل - فقیه ، سرهنگ دوم محمد بن علی بن محمد صاحب میرباط بن علی خالی قیسم بن علوی بن محمدبن علوی بن عبید الله بن احمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر الصادق بن محمد آل باقر بن علی زین العابدین بن آل حسین السبط بن امام علی بن ابی طالب و امام علی همسر فاطمه بنت محمد سلام الله علیها .


وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
== سفرها ==
او در اوج جوانی در تأسیس «جمعیة(انجمن) الأخوة والمعاونة» در تریم مشارکت داشت و در آنجا پیش‌نویس انتخاب حبیب محمد بن احمد الشاطری را به عنوان رئیس انجمن تهیه کرد. انجمن در آن زمان او را برای مأموریت‌های علمی به عراق فرستاد و در طول سفر، نسخه‌های خطی و کتاب‌های بسیاری را در کتابخانه کاشف‌الغطاء بررسی کرد و از مؤسسات معارف اسلامی و مراکز آموزشی و تخصصی آنها بازدید کرد. در سال 1346 هجری قمری به عدن سفر کرد و یک سال تمام در آنجا ماندگار شد و در آنجا به کسب دانش پرداخت و پس از آن به المکلا در حضرموت رفت. هنگامی که به سن بیست سالگی رسید، همراه عمویش محمد بن عقیل عازم حدیده شد. تا سال 1350 هجری قمری که عمویش محمد بن عقیل و همچنین استادش عبدالرحمن بن محمد الاهدل درگذشتند، در حدیده ماند. اما از مرگ این دو بسیار متاثر شد و نتوانست در حدیده بماند. از این رو به زادگاهش حضرموت بازگشت. در همان سال به عدن سفر کرد و حدود یک سال در آنجا ماند و در اواخر سال 1351 در آنجا به تجارت پرداخت. سپس به وطن خود بازگشت و حدود سه سال در آنجا ساکن شد. سال 1354 هجری قمری به دوعن سفر کرد و چند ماهی در شهر القویره اقامت گزید و تدریس کرد و در این مدت از سادات المحظار علم آموخت و سپس از آنجا به منطقه حبان در شبوه رفت و بیش از سه ماه به عنوان معلم نزد آقایان المحظار ماند، سپس از آنجا به المکلا و از آنجا از طریق دریا به الحدیده رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید و در این مدت به تجارت پرداخت و از علمای مراوعه و زبید و الحدیده و بیت الفقیه دانش آموخت.


=تولد و تربیت=
== پیوستن به نیروهای نظامی ==
در نوزدهم صفر 1327 هجری قمری در روستای المسیله از حومه طارم از توابع حضرموت به دنیا آمد و مادرش نور بنت محمد بن عبدالله بن عمر بود. بزرگ شده ظهور معتبر زیر نظر پدربزرگ و مادربزرگ: زهرا مادر و پدر، و یک زن یا مادرش، بر آن بود که ارادتمندان از سراسر کشور آنها را ببرند و الاستجاز، هر دو دختر عزیز عبدالله بن حسین بن طاهر ، و این بود که مترجمش می گوید: «دنی حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر دو بار.
در سال 1355 هجری شمسی به اولین گروه اعزامی یمنی به خارج از کشور برای تحصیلات نظامی ملحق شد و از دانشکده نظامی عراق فارغ‌التحصیل شد و این اولین گروه یمنی فارغ‌التحصیل از عراق بود. هدف ابراهیم از شرکت در این دوره رفتن به جهاد در فلسطین بود، اما دولت انگلیس به بهانه حفظ امنیت او را ممنوع کرد. از این رو نظامی‌گری را ترک کرد. اگرچه مدت عضویت وی در نظام بیش از شش ماه نبود، اما به افتخار وی و قدردانی از درجه وی از سوی دولت یمن درجه سروانی به وی اعطا شد. از جمله همکاران وی در آن دسته عبارت بودند از: شهید احمد الثلایا، سپهبد حسن العمری، سرتیپ محمد عبدالولی و سرلشکر حمود الجائفی.


او از همان کودکی با عنایت پدر و مادرش علم را به دست گرفت و آن را طلب کرد، پس اصول علم را در شهر خود در المسیله و سپس در طارم هنگام نقل مکان آموخت و نشانه های موفقیت در چهره اش نمایان شد. از آنجایی که به سن هشت سالگی رسید. دیگران»، از این رو قرآن و متون بسیار را حفظ کرد و در علوم و هنرهای بسیاری سرآمد. او پیش از بلوغ به تدریس در مسجد جد عزیزش عبدالله بن حسین بن طاهر پرداخت و سپس امام جماعت این مسجد شد.
== حرکت به تعز ==
بین سال‌های 1358 - 1359 هجری قمری به شهر تعز نقل مکان کرد و در محله الظاهریه ساکن شد و در این مدت در شهر تعز به تحصیل در گوشه خود پرداخت. او در گوشه خود مجالس ذکر خاصی داشت که از بعدازظهر تا قبل از غروب آفتاب تشکیل می‌شد و جمع کثیری از طلاب علم و مفاخر کشور حضور داشتند. از برنامه‌های دیگر او در این گوشه خواندن " صحیح بخاری " و شرح آن و کتاب‌های دیگر از مسندها، کتب السلوک والآداب والتراجم والتفسیر و سیره و لغت، و شاید در یک روز ده کتاب در موضوعات مختلف خوانده می‌شد. بین مغرب و عشا و بعد از نماز صبح در مسجد مظفر که بیش از سی سال امام جماعت و واعظ آنجا بود، درس داشت و تا وفات در آنجا اقامت گزید.


=سفرها=
== اساتید ==
او در اوج جوانی در تأسیس انجمن برادران و یاوران در طارم مشارکت داشت و در آنجا پیش نویس انتخاب حبیب محمد بن احمد الشتری را به عنوان رئیس انجمن تهیه کرد. انجمن در آن زمان او را برای مأموریت های علمی به عراق فرستاد و در طول سفر، نسخه های خطی و کتاب های بسیاری را در کتابخانه کاشف الگیطاء بررسی کرد و از مؤسسات معارف اسلامی و مراکز آموزشی و تخصصی آنها بازدید کرد. در سال 1346 هجری قمری به عدن سفر کرد و یک سال تمام در آنجا ماندگار شد و در آنجا علم یافت و پس از آن به مکلا در حضرموت رفت. هنگامی که به سن بیست سالگی رسید، همراه عمویش محمد بن عقیل عازم حدیده شد.تا سال 1350 هجری قمری که عمویش درگذشت، از مرگ عمویش و همچنین درگذشت شیخش عبدالرحمن بن محمد الاحدال بسیار متاثر شد و سپس به زادگاه خود بازگشت و در آنجا اقامت گزید. حدود سه سال و در سال 1354 هجری قمری به دوان سفر کرد و چند ماهی در قصبه القویره اقامت گزید و در این مدت از حضرات المحار گرفت و سپس از آنجا به منطقه حبان در شبوه رفت و در آنجا بود. بیش از سه ماه به عنوان معلم نزد آقایان المحار ماند، سپس از آنجا به مکلا و از آنجا از طریق دریا به الحدیده رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید و در این مدت به تجارت پرداخت و در این مدت از علمای مراوه و زبید و الحدیده و بیت فقیه آموخت.
او از محضر اساتید بسیاری در حضرموت و مناطق دیگر که بیش از دویست نفر هستند، استفاده کرد.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 324. مؤرشف من الأصل فی 21 مایو 2018.</ref> از جمله ایشان:
* عمویش محمد بن عقیل بن یحیی
* عبدالله بن عبدالرحمن بن طاهر
* محمد بن هاشم بن طاهر
* عبدالرحمن بن محمد الاهدل
* علوی بن عبدالرحمن المشهور
* علی بن عبدالرحمن المشهور
* عبدالله بن عیدروس عیدروس
* عبدالله بن عمر شاطری
* عبدالباری بن شیخ العیدروس
* علوی بن عبدالله بن شهاب‌الدین
* عبدالرحمن بن عبیدالله الثقاف
* صالح بن عبدالله الحداد
* [[علوی بن طاهر الحداد]]
* حامد بن علوی البار
* عبدالله بن هارون المحضر
* حسین بن عبدالله عیدید
* محمد بن علوی العطاس
* صالح بن محمد العطاس
* یحیی بن احمد البحر
* محمد بن حسن بن سنان
* محمد بن عبدالرحمن بشیخ


=پیوستن به نیروهای نظامی=
== اساتید بزرگ ==
در سال 1355 هجری شمسی به اولین مأموریت یمنی در خارج از کشور برای تحصیلات نظامی ملحق شد، در دانشکده نظامی عراق ثبت نام کرد و فارغ التحصیل شد، اولین دسته از فارغ التحصیلان یمنی از عراق، و منظورش از رفتن به جهاد در فلسطین بود ، اما دولت انگلیس او را ممنوع کرد. به بهانه مسئولیت برای حفظ امنیت خود، ترک سپاه را برگزید. اگرچه مدت عضویت وی در سپاه بیش از شش ماه نبود، اما به افتخار وی و قدردانی از درجه وی از سوی دولت یمن درجه سروانی به وی اعطا شد. از جمله همکاران وی در آن دسته عبارت بودند از: شهید احمد الثلایا ، سپهبد حسن العمری ، سرتیپ محمد عبدالولی و سرلشکر حمود الجیفی .
در زمان جوانی در محضر برخی از بزرگان اساتید از باب تبرک شرکت جست:<ref>المشهور, أبوبکر بن علی. لوامع النور (PDF). الجزء الأول. صنعاء، الیمن: دار المهاجر. صفحة 75 - 80. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 16 دیسمبر 2019.</ref>


=حرکت به تعز=
* [[علی بن محمد الحبشی]]
و بین سالهای 1358 - 1359 هجری قمری به شهر تعز نقل مکان کرد و در محله الظهریه ساکن شد و در این مدت از زندگی خود در شهر تعز به تحصیل و تحصیل در گوشه خود پرداخت. آنجا که گوشه ای داشت که مجالس ذکر و تشریف داشت و مجلس خاصی بود که از بعدازظهر تا قبل از غروب آفتاب تشکیل می شد و جمع کثیری از طلاب علم و مفاخر کشور حضور داشتند و ایشان حضور داشتند. خواندن " صحیح بخاری " با تعدادی از توضیحات خود را بر روی آن، و آنها نتیجه آن چندین بار تکرار، و آنها کتاب های دیگر از زنجیر، کتاب رفتار، ادبیات، ترجمه، تفسیر، شرح حال و زبان، و شاید تعداد به عنوان خوانده شده از کتاب های خوانده شده در یک شورا به ده کتاب در هنرهای مختلف رسید. و بین دو مغرب و بعد از نماز صبح در مسجد مظفر که بیش از سی سال امام جماعت و واعظ او بود، درس داشت و تا وفات در آنجا اقامت گزید.
* [[احمد بن حسن العطاس]]


=اساتید=
== علمای هم عصر او ==
او از محضر اساتید بسیاری در حضرموت و مناطق دیگر که بیش از دویست نفر هستند، استفاده کرد . از جمله ایشان :
از جمله علمای هم عصر با او می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
* عبدالقادر بن احمد السقاف
* محمد بن سالم بن حفیظ
* اسماعیل بن مهدی الغربانی
* محمد بن احمد الشاطری
* محمد بن سلیمان الاهدل
* علوی بن عباس مالکی
* محمد یاسین الفدانی


عمویش محمد بن عقیل بن یحیی
== شاگردان ==
 
عبدالله بن عبدالرحمن بن طاهر
 
محمد بن هاشم بن طاهر
 
عبدالرحمن بن محمد الاهدل
 
علوی بن عبدالرحمن معروف
 
علی بن عبدالرحمن معروف
 
عبدالله بن عیدروس عیدروس
 
عبدالله بن عمر شاطری
 
عبدالباری بن شیخ العیدروس
 
علوی بن عبدالله بن شهاب الدین
 
عبدالرحمن بن عبید الله الثقاف
 
صالح بن عبدالله الحداد
 
علوی بن طاهر الحداد
 
حامد بن علوی البار
 
عبدالله بن هارون المحضر
 
حسین بن عبدالله عیدید
 
محمد بن علوی العطاس
 
صالح بن محمد العطاس
 
یحیی بن احمد البحر
 
محمد بن حسن بن سنان
 
محمد بن عبدالرحمن بشیخ
 
=اساتید بزرگ=
در زمان جوانی در محضر برخی از بزرگان اساتید از باب تبرک شرکت جست:
 
علی بن محمد الحبشی
 
احمد بن حسن العطاس
 
=علمای هم عصر او=
از جمله علمای هم عصر با او می توان به افراد زیر اشاره کرد:
 
عبدالقادر بن احمد السقاف
 
محمد بن سالم بن حفیظ
 
اسماعیل بن مهدی الغربانی
 
محمد بن احمد الشاطری
 
محمد بن سلیمان الاهدل
 
علوی بن عباس مالکی
 
محمد یاسین الفدانی
 
=شاگردان=
او نزدیک به نیم قرن را به تدریس و راهنمایی و تربیت نسل‌ها گذراند و شاگردان بسیاری داشت. برجسته‌ترین آنها عبارتند از:
او نزدیک به نیم قرن را به تدریس و راهنمایی و تربیت نسل‌ها گذراند و شاگردان بسیاری داشت. برجسته‌ترین آنها عبارتند از:
* محمد بن محمد إمام داود
* ولده سهل بن إبراهیم بن عقیل
* عبدالخبیر عبدالودود عوهج
* محمد بن عبدالله الهدار
* محمد علی مرعی
* زین بن إبراهیم بن سمیط
* محمد بن عبدالله حسان
* محمد بن محمد الحریری
* محمد بن علی قراضة
* علی بن مانع الجنید
* عمر بن محمد بن حفیظ
* محمد بن علوی المالکی
* جمیل محمد المعمری
* محمد عبدالرب النظاری
* عبدالله بن حسین الجعدی
* عبدالواحد بن علی الإدریسی
* علی عبدالقادر الصبری
* أحمد بن محمد النهاری
* محمد عبدالواسع الأهدل
* حسن مقبولی الأهدل
* محمد بن علی النور
* محمد جنید النور
* محمد أمین الأصابی
* علی لطف الهریش
* عبدالباری السروری
* محمد عبدالمعطی الجنید
* علی بن محمد حسان
* أحمد عبدالولی الطیب


محمد بن محمد امام داوود
== مناصب و سوابق اجرایی ==
 
وی مناصب مهمی از جمله:
پسرش سهل بن ابراهیم بن عقیل بود
 
عبدالخبیر عبدالودود اوحاج
 
محمد بن عبدالله الحضر
 
محمد علی مرعی
 
زین بن ابراهیم بن سمیت
 
محمد بن عبدالله حسن
 
محمد بن محمد الحریری
 
محمد بن علی قرضه
 
علی بن منیع الجنید
 
عمر بن محمد بن حافظ
 
محمد بن علوی مالکی
 
جمیل محمد المعمری
 
محمد عبد رب النظری
 
عبدالله بن حسین الجادی
 
عبدالواحد بن علی الادریسی
 
علی عبدالقادر الصبری
 
احمد بن محمد النهاری
 
محمد عبدالواسع الاحدال
 
حسن مقبولی الاحدال
 
محمد بن علی النور
 
محمد جنید النور
 
محمد امین العسابی
 
علی لطف الحریش
 
عبدالباری السروری
 
محمد عبدالمطی الجنید
 
علی بن محمد حسن
 
احمد عبدالولی الطیب


=مناصب و سوابق اجرایی=
وزیر معارف در عصر امام یحیی
وی مناصب مهمی از جمله: وزیر معارف در عصر امام یحیی و عضویت دربار سلطنتی پس از نزدیک شدن به قدرت داشت و پس از انقلاب نیز تعز را ترک نکرد و در آنجا اقامت گزید و به مفتی حکومت منصوب شد. پس از خروج محمد بن علی المهاجر به استانداری رسید و همچنین به ریاست انجمن علمی تعز و ریاست اداره ارشاد و مرکز اسلامی تعز منصوب شد و عضو شورای علمای ارشد بود. در یمن، و یکی از اعضای مجلس شورا در دوران فیلد مارشال عبدالله الصلال .
عضویت دربار سلطنتی
مفتی حکومت در تعز
استانداری پس از خروج محمد بن علی المهاجر
ریاست انجمن علمی تعز  
ریاست اداره ارشاد و مرکز اسلامی تعز  
عضو شورای علمای ارشد در یمن
یکی از اعضای مجلس شورا در دوران فیلد مارشال عبدالله السلال.


=تالیفات=  
== تالیفات ==
در مورد نوشته‌هایش، علاقه‌ای به کتاب‌نویسی نداشت، بلکه می‌گفت: من به نوشتن کتاب مشغول مردانه‌نویسی هستم. با وجود این، مقداری از میراث خود را در میان برخی از شاگردان و دوستداران خود یافت، و اما آنچه در نزد مردم بود که به دست مردم نرسید، آنچه نوشت، همه را سوزاند و هر چه جمع کرد. از کتابهای او از تألیف او در اوج جوانی یا از آنچه برخی از شاگردانش گردآوری کردند، از جمله:
او علاقه‌ای به کتاب‌نویسی نداشت، بلکه می‌گفت: من به جای تالیف کتاب، به تالیف مردان (یعنی ایجاد الفت بین مردم) مشغول هستم. با وجود این، مقداری از میراث او نزد برخی از شاگردان و دوستدارانش یافت شده است. و اما آنچه نوشته بود و به دست مردم نرسید، همه را سوزاند.  


"وقتی ذهن راه را از دست می دهد باران می بارد."
برخی از کتاب‌های او که در اوج جوانی نوشته بود و برخی از شاگردانش گردآوری کردند، عبارتند از:
مجموع مروارید سخنان پراکنده اش
* «الغیث الماطر فیما سنح به الخاطر»
مجموعه شعر عظیم
* مجموع درر
مجموعه بزرگی از فتاوای قانونی و علمی
* دیوان شعر
مجموعه بزرگی از سخنرانی ها و سخنرانی ها
* مجموعة کبیرة من الفتاوی الشرعیة والعلمیة
منظومه النبی به نام «رپرتوار خردمندان به یاد میلاد سیدالانبیاء»
* مجموعة کبیرة من الخطب والمحاضرات
«شارع قوی نظام المدّد برای پیوند بالا»
* نظم السیرة النبویة المسمی «ذخیرة الأذکیاء فی ذکر مولد سید الأنبیاء»
* «مشرع المدد القوی نظم السند العلوی»


=وفات=
== وفات ==
او در روز سه شنبه چهاردهم Jumada AL الاولی در سال 1415 هجری قمری در درگذشت شهرستان از تعز ،  و اخبار بسیاری از مکان ها از طریق رسانه ها رسیده، و در سه فوق در شهرستان تعز جمعیت به جمع آوری بر او نماز بخوانند و در تشییع جنازه اش ازدحام کردند، با وجود اینکه محل دفن او از خانه اش دور است، اما عزاداران ابتدا او را به مسجد مظفر بردند، سپس با تشییع جنازه به حبیل سلمان رفتند. ، محل دفن و پیاده روی بیش از دو ساعت طول کشید، جمعیت زیادی بیرون آمدند و مقامات رسمی در مراسم تشییع شرکت کردند. در اکثر شهرهای جمهوری یمن و حتی در بسیاری از مساجد مسلمانان در مصر، سوریه، اندونزی، مالزی، کشورهای عربی خلیج فارس و تعدادی از کشورهای آفریقایی، نماز غیبت بر او اقامه شد و بسیاری از علما و نویسندگان در شعر و نثر
او در روز سه شنبه چهاردهم جمادی الاولی در سال 1415 هجری قمری در شهرستان تعز درگذشت.<ref> حمود, خضر موسی محمد (1440 هـ). معجم الدر الثمین فی مدح سید المرسلین. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 30. مؤرشف من الأصل فی 09 دیسمبر 2019.</ref> خبر وفات او از طریق خرگزاری‌ها اعلام شد و مردم از مناطق مختلف بر جنازه او حاضر شده و گروه گروه نماز خواندند و در تشییع جنازه او شرکت جستند. با وجود اینکه محل دفن او از خانه‌اش دور بود اما عزاداران ابتدا او را به مسجد مظفر بردند، سپس به محل دفن حبیل سلمان رفتند. پیاده روی بیش از دو ساعت طول کشید، جمعیت زیادی بیرون آمدند و مقامات رسمی در مراسم تشییع شرکت کردند. در اکثر شهرهای جمهوری یمن و حتی در بسیاری از مساجد [[مسلمانان]] در [[مصر]]، [[سوریه]]، [[اندونزی]]، [[مالزی]]، کشورهای عربی [[خلیج فارس]] و تعدادی از کشورهای آفریقایی، نماز غایب بر او اقامه شد.


=منبع=
== منابع ==
بن عقیل، هاشم بن سهل (1394). «شرح مختصری از حبیب ابراهیم بن عمر بن عقیل بن یحیی، مؤلف سالنامه». گم شده یا خالی |url=( کمک )
بن عقیل، هاشم بن سهل (1394). «شرح مختصری از حبیب ابراهیم بن عمر بن عقیل بن یحیی، مؤلف سالنامه».


=پانویس=
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده: شخصیت های اسلامی]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:صوفیه]]
[[رده:یمن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۳

ابراهیم بن عقیل
نام کاملابراهیم بن عقیل
نام‌های دیگرابراهیم بن عمر بن عقیل
اطلاعات شخصی
سال تولد1327 ق، ۱۲۸۷ ش‌، ۱۹۰۹ م
سال درگذشت1415 ق، ۱۳۷۳ ش‌، ۱۹۹۵ م
دیناسلام، اهل سنت، صوفی
استادان
شاگردان
  • محمد بن محمد إمام داود
  • پسرش سهل بن إبراهیم بن عقیل الاهدل
  • عبدالخبیر عبدالودود عوهج
آثار
  • الغیث الماطر فیما سنح به الخاطر
  • ذخیرة الأذکیاء فی ذکر مولد سید الأنبیاء
  • مشرع المدد القوی نظم السند العلوی
  • دیوان شعر
فعالیت‌ها
  • وزیر معارف در عصر امام یحیی
  • عضویت دربار سلطنتی
  • عضو شورای علمای ارشد در یمن
  • عضو شورای علمای ارشد در یمن

ابراهیم بن عمر بن عقیل (1327 - 1415ق) فقیه و متجدد یمنی، اهل‌سنت صوفی یمنی و مفتی ممالک تعزیه و استاد علمای آن بود. وی امام جماعت و خطیب مسجد مظفر تعز بود و در مساجد، مدارس، بحث‌ها، سمینارها و مجله‌های مشارکت و فعالیت‌های علمی فراوانی داشت. او مناصب مهم زیادی را در یمن که نزدیک به مرجعیت بود، داشت. وی از جمله کسانی بود که در سال 1355 هجری شمسی برای تحصیل علوم نظامی به کشور عراق بورسیه شد.

نسب

إبراهیم بن عمر بن عقیل بن عبدالله بن عمر بن أبی‌بکر بن عمر بن طه بن محمد بن شیخ بن أحمد بن یحیی بن حسن بن علی العناز بن علوی بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد‌الباقر بن علی زین‌العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی‌طالب، وامام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است. سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

در نوزدهم صفر 1327 هجری قمری در روستای المسیله از حومه تریم از توابع حضرموت به دنیا آمد و مادرش نور دختر محمد بن عبدالله بن عمر بود. تربیت نیکوی او تحت اشراف دو مادربزرگش زهرا مادر پدرش و سیدة مادر مادرش بود. هر دوی ایشان عالمه بودند به نحوی که از جاهای دور و نزدیک برای کسب فیض به محضرشان می‌آمدند. این دو دختران عزیز عبدالله بن حسین بن طاهر بودند. از این رو در وصف خودش می‌گوید: «من از حبیب عبدالله بن حسین بن طاه دوبار متولد شدم.»

او از همان کودکی با عنایت پدر و مادرش راه طلب علم را در پیش گرفت، پس اصول علم را در شهر خود در المسیله و سپس در تریم آموخت و نشانه‌های موفقیت در چهره‌اش نمایان شد. به سن هشت سالگی که رسید قرآن و متون بسیار را حفظ کرد و در علوم و هنرهای بسیاری سرآمد شد. او پیش از بلوغ به تدریس در مسجد جدش حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر پرداخت و سپس امام جماعت این مسجد شد.

سفرها

او در اوج جوانی در تأسیس «جمعیة(انجمن) الأخوة والمعاونة» در تریم مشارکت داشت و در آنجا پیش‌نویس انتخاب حبیب محمد بن احمد الشاطری را به عنوان رئیس انجمن تهیه کرد. انجمن در آن زمان او را برای مأموریت‌های علمی به عراق فرستاد و در طول سفر، نسخه‌های خطی و کتاب‌های بسیاری را در کتابخانه کاشف‌الغطاء بررسی کرد و از مؤسسات معارف اسلامی و مراکز آموزشی و تخصصی آنها بازدید کرد. در سال 1346 هجری قمری به عدن سفر کرد و یک سال تمام در آنجا ماندگار شد و در آنجا به کسب دانش پرداخت و پس از آن به المکلا در حضرموت رفت. هنگامی که به سن بیست سالگی رسید، همراه عمویش محمد بن عقیل عازم حدیده شد. تا سال 1350 هجری قمری که عمویش محمد بن عقیل و همچنین استادش عبدالرحمن بن محمد الاهدل درگذشتند، در حدیده ماند. اما از مرگ این دو بسیار متاثر شد و نتوانست در حدیده بماند. از این رو به زادگاهش حضرموت بازگشت. در همان سال به عدن سفر کرد و حدود یک سال در آنجا ماند و در اواخر سال 1351 در آنجا به تجارت پرداخت. سپس به وطن خود بازگشت و حدود سه سال در آنجا ساکن شد. سال 1354 هجری قمری به دوعن سفر کرد و چند ماهی در شهر القویره اقامت گزید و تدریس کرد و در این مدت از سادات المحظار علم آموخت و سپس از آنجا به منطقه حبان در شبوه رفت و بیش از سه ماه به عنوان معلم نزد آقایان المحظار ماند، سپس از آنجا به المکلا و از آنجا از طریق دریا به الحدیده رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید و در این مدت به تجارت پرداخت و از علمای مراوعه و زبید و الحدیده و بیت الفقیه دانش آموخت.

پیوستن به نیروهای نظامی

در سال 1355 هجری شمسی به اولین گروه اعزامی یمنی به خارج از کشور برای تحصیلات نظامی ملحق شد و از دانشکده نظامی عراق فارغ‌التحصیل شد و این اولین گروه یمنی فارغ‌التحصیل از عراق بود. هدف ابراهیم از شرکت در این دوره رفتن به جهاد در فلسطین بود، اما دولت انگلیس به بهانه حفظ امنیت او را ممنوع کرد. از این رو نظامی‌گری را ترک کرد. اگرچه مدت عضویت وی در نظام بیش از شش ماه نبود، اما به افتخار وی و قدردانی از درجه وی از سوی دولت یمن درجه سروانی به وی اعطا شد. از جمله همکاران وی در آن دسته عبارت بودند از: شهید احمد الثلایا، سپهبد حسن العمری، سرتیپ محمد عبدالولی و سرلشکر حمود الجائفی.

حرکت به تعز

بین سال‌های 1358 - 1359 هجری قمری به شهر تعز نقل مکان کرد و در محله الظاهریه ساکن شد و در این مدت در شهر تعز به تحصیل در گوشه خود پرداخت. او در گوشه خود مجالس ذکر خاصی داشت که از بعدازظهر تا قبل از غروب آفتاب تشکیل می‌شد و جمع کثیری از طلاب علم و مفاخر کشور حضور داشتند. از برنامه‌های دیگر او در این گوشه خواندن " صحیح بخاری " و شرح آن و کتاب‌های دیگر از مسندها، کتب السلوک والآداب والتراجم والتفسیر و سیره و لغت، و شاید در یک روز ده کتاب در موضوعات مختلف خوانده می‌شد. بین مغرب و عشا و بعد از نماز صبح در مسجد مظفر که بیش از سی سال امام جماعت و واعظ آنجا بود، درس داشت و تا وفات در آنجا اقامت گزید.

اساتید

او از محضر اساتید بسیاری در حضرموت و مناطق دیگر که بیش از دویست نفر هستند، استفاده کرد.[۱] از جمله ایشان:

  • عمویش محمد بن عقیل بن یحیی
  • عبدالله بن عبدالرحمن بن طاهر
  • محمد بن هاشم بن طاهر
  • عبدالرحمن بن محمد الاهدل
  • علوی بن عبدالرحمن المشهور
  • علی بن عبدالرحمن المشهور
  • عبدالله بن عیدروس عیدروس
  • عبدالله بن عمر شاطری
  • عبدالباری بن شیخ العیدروس
  • علوی بن عبدالله بن شهاب‌الدین
  • عبدالرحمن بن عبیدالله الثقاف
  • صالح بن عبدالله الحداد
  • علوی بن طاهر الحداد
  • حامد بن علوی البار
  • عبدالله بن هارون المحضر
  • حسین بن عبدالله عیدید
  • محمد بن علوی العطاس
  • صالح بن محمد العطاس
  • یحیی بن احمد البحر
  • محمد بن حسن بن سنان
  • محمد بن عبدالرحمن بشیخ

اساتید بزرگ

در زمان جوانی در محضر برخی از بزرگان اساتید از باب تبرک شرکت جست:[۲]

علمای هم عصر او

از جمله علمای هم عصر با او می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

  • عبدالقادر بن احمد السقاف
  • محمد بن سالم بن حفیظ
  • اسماعیل بن مهدی الغربانی
  • محمد بن احمد الشاطری
  • محمد بن سلیمان الاهدل
  • علوی بن عباس مالکی
  • محمد یاسین الفدانی

شاگردان

او نزدیک به نیم قرن را به تدریس و راهنمایی و تربیت نسل‌ها گذراند و شاگردان بسیاری داشت. برجسته‌ترین آنها عبارتند از:

  • محمد بن محمد إمام داود
  • ولده سهل بن إبراهیم بن عقیل
  • عبدالخبیر عبدالودود عوهج
  • محمد بن عبدالله الهدار
  • محمد علی مرعی
  • زین بن إبراهیم بن سمیط
  • محمد بن عبدالله حسان
  • محمد بن محمد الحریری
  • محمد بن علی قراضة
  • علی بن مانع الجنید
  • عمر بن محمد بن حفیظ
  • محمد بن علوی المالکی
  • جمیل محمد المعمری
  • محمد عبدالرب النظاری
  • عبدالله بن حسین الجعدی
  • عبدالواحد بن علی الإدریسی
  • علی عبدالقادر الصبری
  • أحمد بن محمد النهاری
  • محمد عبدالواسع الأهدل
  • حسن مقبولی الأهدل
  • محمد بن علی النور
  • محمد جنید النور
  • محمد أمین الأصابی
  • علی لطف الهریش
  • عبدالباری السروری
  • محمد عبدالمعطی الجنید
  • علی بن محمد حسان
  • أحمد عبدالولی الطیب

مناصب و سوابق اجرایی

وی مناصب مهمی از جمله:

وزیر معارف در عصر امام یحیی عضویت دربار سلطنتی مفتی حکومت در تعز استانداری پس از خروج محمد بن علی المهاجر ریاست انجمن علمی تعز ریاست اداره ارشاد و مرکز اسلامی تعز عضو شورای علمای ارشد در یمن یکی از اعضای مجلس شورا در دوران فیلد مارشال عبدالله السلال.

تالیفات

او علاقه‌ای به کتاب‌نویسی نداشت، بلکه می‌گفت: من به جای تالیف کتاب، به تالیف مردان (یعنی ایجاد الفت بین مردم) مشغول هستم. با وجود این، مقداری از میراث او نزد برخی از شاگردان و دوستدارانش یافت شده است. و اما آنچه نوشته بود و به دست مردم نرسید، همه را سوزاند.

برخی از کتاب‌های او که در اوج جوانی نوشته بود و برخی از شاگردانش گردآوری کردند، عبارتند از:

  • «الغیث الماطر فیما سنح به الخاطر»
  • مجموع درر
  • دیوان شعر
  • مجموعة کبیرة من الفتاوی الشرعیة والعلمیة
  • مجموعة کبیرة من الخطب والمحاضرات
  • نظم السیرة النبویة المسمی «ذخیرة الأذکیاء فی ذکر مولد سید الأنبیاء»
  • «مشرع المدد القوی نظم السند العلوی»

وفات

او در روز سه شنبه چهاردهم جمادی الاولی در سال 1415 هجری قمری در شهرستان تعز درگذشت.[۳] خبر وفات او از طریق خرگزاری‌ها اعلام شد و مردم از مناطق مختلف بر جنازه او حاضر شده و گروه گروه نماز خواندند و در تشییع جنازه او شرکت جستند. با وجود اینکه محل دفن او از خانه‌اش دور بود اما عزاداران ابتدا او را به مسجد مظفر بردند، سپس به محل دفن حبیل سلمان رفتند. پیاده روی بیش از دو ساعت طول کشید، جمعیت زیادی بیرون آمدند و مقامات رسمی در مراسم تشییع شرکت کردند. در اکثر شهرهای جمهوری یمن و حتی در بسیاری از مساجد مسلمانان در مصر، سوریه، اندونزی، مالزی، کشورهای عربی خلیج فارس و تعدادی از کشورهای آفریقایی، نماز غایب بر او اقامه شد.

منابع

بن عقیل، هاشم بن سهل (1394). «شرح مختصری از حبیب ابراهیم بن عمر بن عقیل بن یحیی، مؤلف سالنامه».

پانویس

  1. المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 324. مؤرشف من الأصل فی 21 مایو 2018.
  2. المشهور, أبوبکر بن علی. لوامع النور (PDF). الجزء الأول. صنعاء، الیمن: دار المهاجر. صفحة 75 - 80. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 16 دیسمبر 2019.
  3. حمود, خضر موسی محمد (1440 هـ). معجم الدر الثمین فی مدح سید المرسلین. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 30. مؤرشف من الأصل فی 09 دیسمبر 2019.