confirmed، مدیران
۳۷٬۶۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| سال تولد = 1915 م | | سال تولد = 1915 م | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = [[سوریه]] | | محل تولد = {{فهرست جعبه افقی |حمص |[[سوریه]] }} | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''مصطفی الحسنی السباعی'''، مجاهد، عالم و اندیشمند سیاسی [[سوریه|سوری]] | '''مصطفی الحسنی السباعی'''، مجاهد، عالم و اندیشمند سیاسی [[سوریه|سوری]] استکه طی دهههای چهل تا شصت، جنبش اسلامی [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] را در [[سوریه]] رهبری میکرد. اقدامات مسالمت آمیز وی در مقابل حکومت سوریه و ویژگی عملگرایی او و حضور در عرصه فعالیتهای سیاسی دولتی (و به ویژه نمایندگی مجلس مؤسسان) در خور توجه است. اهمیت وی علاوه بر گسترش دعوت اسلامی و ارائه تحلیلی از [[اسلام]] که سیاست و اجتماع نیز در بطن آن نهفته است، بیشتر به خاطر تبیین نظریه سوسیالیسم از منظر اسلامی میباشد. او که آگاهانه عنوان سوسیالیسم اسلامی را برای یکی از آثار خود برگزیده است، تلاش دارد تا اصول [[سوسیالیسم]] را در متن [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] اسلامی دنبال کند. از نظر سباعی نه تنها میان این اصول و اسلام تعارضی وجود ندارد، بلکه [[اسلام]] و [[مسلمان|مسلمانان]] شایسته ترین مصادیق برای تحقق [[سوسیالیسم]] هستند. | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
مصطفی الحسنی السباعی در در شهر حمص سوریه به دنیا آمد. پدرش، شیخ الحسنی، فردی عالم و مجاهد بود که در [[مسجد جامع]] شهر حمص خطبه میخواند. سباعی میگوید: «پدرم از سنین کودکی مرا به حلقههای درس و مباحث دینی میبرد و پیوسته به تحصیل [[علوم اسلامی|علوم دینی]] تشویق میکرد. او در جریان اعتصاب عمومی سوریه علیه اشغال فرانسویان، | مصطفی الحسنی السباعی در در شهر حمص سوریه به دنیا آمد. پدرش، شیخ الحسنی، فردی عالم و مجاهد بود که در [[مسجد جامع]] شهر حمص خطبه میخواند. سباعی میگوید: «پدرم از سنین کودکی مرا به حلقههای درس و مباحث دینی میبرد و پیوسته به تحصیل [[علوم اسلامی|علوم دینی]] تشویق میکرد. او در جریان اعتصاب عمومی سوریه علیه اشغال فرانسویان، کمیته جمعآوری کمکها را در شهر حمص بر پا کرد و با جمع آوری اعانات به کارگران متضرر کمک میکرد. پدرم دارای روحی بزرگ بود، چون از زندانی شدن من در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و انتقالم به پادگان صرفند در [[فلسطین]] (اوایل [[جنگ جهانی دوم]]) آگاه شد، گفته بود: زندان برای مردان عار نیست...». | ||
سباعی با کمک پدرش در سن کودکی [[قرآن]] را حفظ کرد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه سعودیه گذراند و در سال ۱۹۳۰ از تحصیل در | سباعی با کمک پدرش در سن کودکی [[قرآن]] را حفظ کرد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه سعودیه گذراند و در سال ۱۹۳۰ از تحصیل در دوره متوسطه فراغت یافت. او برخی مواقع به جای پدرش در [[مسجد جامع]] شهر به موعظه میپرداخت و خطر مدارس تبشیری و برنامههای [[استعمار|استعماری]] را در سوریه گوشزد میکرد. | ||
او در شهر حعمص منتسب به جمعیت الرابطه الدینیه بود. این جمعیت را علمای دینی از جمله شیخ محمود جُنید تاسیس کرده بودند. پس از آن با جمعیت شباب محمد همکاری میکرد که هدف این جمعیت مبارزه با [[استعمار]] و به ویژه برنامههای استعماری آنها در مدارس تبشیری بود. وی در جنبش آزادی سوریه علیه [[فرانسه]] هم شرکت جست و در سال ۱۹۳۱ به اتهام توزیع اعلامی علیه فرانسه، بازداشت شد. | او در شهر حعمص منتسب به جمعیت الرابطه الدینیه بود. این جمعیت را علمای دینی از جمله شیخ محمود جُنید تاسیس کرده بودند. پس از آن با جمعیت شباب محمد همکاری میکرد که هدف این جمعیت مبارزه با [[استعمار]] و به ویژه برنامههای استعماری آنها در مدارس تبشیری بود. وی در جنبش آزادی سوریه علیه [[فرانسه]] هم شرکت جست و در سال ۱۹۳۱ به اتهام توزیع اعلامی علیه فرانسه، بازداشت شد. | ||
تأثیر عمیق شخصیت دینی و فکری [[حسن البنا|حسن البناء]]، بذر رهبری را در وجود وی بر جا نهاد. جهتگیری [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] او به حسن البناء بسیار نزدیک بود و ریشههای | تأثیر عمیق شخصیت دینی و فکری [[حسن البنا|حسن البناء]]، بذر رهبری را در وجود وی بر جا نهاد. جهتگیری [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] او به حسن البناء بسیار نزدیک بود و ریشههای روشنفکرانه مصری سباعی به [[الأزهر|دانشگاه الازهر]] و دوستیش با حسن البناء باز میگشت. او درباره حسن البناء گفته است: «[[قسم|سوگند]] به خدا که انسانی فداکارتر، صادقتر، سخاوتمندتر و تأثیر گذارتر از البناء ندیدم» همچنین امام بنا از وی خواسته بود در مصر بماند و جانشین او در اخوانالمسلملین باشد. | ||
== دیدگاهها == | ==دیدگاهها== | ||
=== اصلاحات سیاسی اجتماعی === | ===اصلاحات سیاسی اجتماعی=== | ||
سباعی اصلاح وضع جوامع اسلامی در | سباعی اصلاح وضع جوامع اسلامی در همه زمینهها را رسالت خود و به طور کلی دعوت و جنبش اسلامی میدانست. از همین رو [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] را حزبی سیاسی - به معنای مصطلح حزب - نمیدانست، بلکه: | ||
«اخوان المسلمین، دعوت به سوی [[اسلام]] است. رسالتی است که هدف آن آزادی مردم، نیروبخشیدن به آنها و اعتلای تمدن اسلام است. از این حیث سیاست با حرکت سیاسی جزئی از ابزار آنها است ... از نظر اخوان، [[اسلام]] [[دین]] و سیاست، [[عبادت]] و قیادت است، و کتاب و شمشیر است، نظامی کامل است که تمام جوانب حیات را در مدنظر دارد...<ref>عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 164</ref>». | «اخوان المسلمین، دعوت به سوی [[اسلام]] است. رسالتی است که هدف آن آزادی مردم، نیروبخشیدن به آنها و اعتلای تمدن اسلام است. از این حیث سیاست با حرکت سیاسی جزئی از ابزار آنها است ... از نظر اخوان، [[اسلام]] [[دین]] و سیاست، [[عبادت]] و قیادت است، و کتاب و شمشیر است، نظامی کامل است که تمام جوانب حیات را در مدنظر دارد...<ref>عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 164</ref>». | ||
سباعی نیز همچون [[حسن البنا]]، اهداف اساسی اخوان را در موارد سه | سباعی نیز همچون [[حسن البنا]]، اهداف اساسی اخوان را در موارد سه گانه زیر خلاصه میکرد: | ||
# تربیت نسلی که | #تربیت نسلی که نماینده اخلاق و عقیده اسلامی و در پی تحقق نظام اسلامی باشد؛ | ||
# دفاع از اسلام به عنوان دین و دولت و دفع دشمنیها و حملات علیه وطن اسلامی؛ | #دفاع از اسلام به عنوان دین و دولت و دفع دشمنیها و حملات علیه وطن اسلامی؛ | ||
# بالا بردن سطح کیفی و کمی عقیده، تربیت، فرهنگ و معیشت مردم تا به کرامت انسانی و سعادت دست یابند. | #بالا بردن سطح کیفی و کمی عقیده، تربیت، فرهنگ و معیشت مردم تا به کرامت انسانی و سعادت دست یابند. | ||
این اهداف سه گانه با اصلاح فرد، خانواده و جامعه ممکن است و در کنار آن، مبارزه با [[استعمار]] و تلاش برای [[وحدت اسلامی|وحدت امت اسلامی]] نیز ضروری است<ref>مصطفی السباعی، «قوه الحق و حق القوه»، الفتح، العدد 456، 2 جمادی الاولی 1354 ق، به نقل از: عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 165.</ref>. سباعی در اصلاح فرد و خانواده، به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد. محافظت از بنیان خانواده و تقویت روابط میان زن، شوهر و فرزندان از دیگر لوازم اصلاح است. اصول اسلامی در اصلاح جامعه و تقویت بنیان آن از دیدگاه سباعی به قرار زیر است: | این اهداف سه گانه با اصلاح فرد، خانواده و جامعه ممکن است و در کنار آن، مبارزه با [[استعمار]] و تلاش برای [[وحدت اسلامی|وحدت امت اسلامی]] نیز ضروری است<ref>مصطفی السباعی، «قوه الحق و حق القوه»، الفتح، العدد 456، 2 جمادی الاولی 1354 ق، به نقل از: عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 165.</ref>. سباعی در اصلاح فرد و خانواده، به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد. محافظت از بنیان خانواده و تقویت روابط میان زن، شوهر و فرزندان از دیگر لوازم اصلاح است. اصول اسلامی در اصلاح جامعه و تقویت بنیان آن از دیدگاه سباعی به قرار زیر است: | ||
* رهایی از جهل، ترس، رذایل، سستی، گرسنگی و امراض (که سباعی این را همان اشتراکیت اصیل اسلامی میداند که از سایر اشتراکیتها متمایز است)؛ | *رهایی از جهل، ترس، رذایل، سستی، گرسنگی و امراض (که سباعی این را همان اشتراکیت اصیل اسلامی میداند که از سایر اشتراکیتها متمایز است)؛ | ||
* تأسیس نظام اجتماعی بر اساس شورا و ایجاد توازن قوا از سوی حکومت میان قدرت و رحمت، عدالت و تسامح و رعایت حقوق فردی و جمعی (اگر میان این دو حق تعارض پیش آمد، مصلحت و حق جمعی بر فردی اولویت دارد)؛ | *تأسیس نظام اجتماعی بر اساس شورا و ایجاد توازن قوا از سوی حکومت میان قدرت و رحمت، عدالت و تسامح و رعایت حقوق فردی و جمعی (اگر میان این دو حق تعارض پیش آمد، مصلحت و حق جمعی بر فردی اولویت دارد)؛ | ||
* وجود نیروی مادی برای حفاظت از [[وحدت اسلامی|وحدت]] و امنیت جامعه و دفاع در برابر نیروی خارجی متجاوز<ref>مصطفی السباعی، «قوه الحق و حق القوه»، الفتح، العدد 456، 2 جمادی الاولی 1354 ق، به نقل از: عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 168.</ref>. | *وجود نیروی مادی برای حفاظت از [[وحدت اسلامی|وحدت]] و امنیت جامعه و دفاع در برابر نیروی خارجی متجاوز<ref>مصطفی السباعی، «قوه الحق و حق القوه»، الفتح، العدد 456، 2 جمادی الاولی 1354 ق، به نقل از: عدنان محمد زرزور، پیشین، ص 168.</ref>. | ||
تحقق اصول سه | تحقق اصول سه گانه فوق، از نظر سباعی، تنها از راه دعوت و اصلاح ممکن است و انقلاب و کودتا چیزی را اصلاح نمیکند. وی برای رسیدن به شرایط یک جامعه مطلوب، اصلاحات را در سه زمینه فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی لازم میداند و عقیده دارد در میدان فرهنگ و اندیشه، اصلاح عقیده اسلامی مردم و زدودن خرافات و جهالتها از جامعه لازم است: | ||
«حقیقت اسلام، حسن همکاری، راستی گفتار، تلاش برای پیشبرد جامعه، شمولیت نظام دین و اصلاح فرد، خانواده، مردم و حکومت است<ref>همان، صص 172- 170.</ref>». | «حقیقت اسلام، حسن همکاری، راستی گفتار، تلاش برای پیشبرد جامعه، شمولیت نظام دین و اصلاح فرد، خانواده، مردم و حکومت است<ref>همان، صص 172- 170.</ref>». | ||
در کنار این، باید آموزش از سلطه [[استعمار]] خارج شود تا هدف آن تربیت نسلی باشد که مؤمن، مجاهد، عالم و متخلق به [[اسلام]] است. وی در حوزه اجتماع، اقدامات زیر را ضروری میداند: | در کنار این، باید آموزش از سلطه [[استعمار]] خارج شود تا هدف آن تربیت نسلی باشد که مؤمن، مجاهد، عالم و متخلق به [[اسلام]] است. وی در حوزه اجتماع، اقدامات زیر را ضروری میداند: | ||
# رسیدن به وضع کارگران و کارمندان جامعه و تعلیم آنها و رفع بی سوادی کامل و آشنا کردن آنها به حقوق و وظایف خود و برآوردن مطالبات آنها بر اساس [[عدل|عدالت]]؛ | #رسیدن به وضع کارگران و کارمندان جامعه و تعلیم آنها و رفع بی سوادی کامل و آشنا کردن آنها به حقوق و وظایف خود و برآوردن مطالبات آنها بر اساس [[عدل|عدالت]]؛ | ||
# رسیدگی به امور روستاها و بالابردن سطح کشاورزی؛ | #رسیدگی به امور روستاها و بالابردن سطح کشاورزی؛ | ||
# اجرای احکام مالی و اقتصادی اسلام و رسیدگی به طبقات مظلوم؛ | #اجرای احکام مالی و اقتصادی اسلام و رسیدگی به طبقات مظلوم؛ | ||
# تأسیس نظام تعاونی در امور خیر و کمیتههای خیریه برای کمک به سالمندان، مریضان و درماندگان و بالا بردن سطح معیشت مردم؛ | #تأسیس نظام تعاونی در امور خیر و کمیتههای خیریه برای کمک به سالمندان، مریضان و درماندگان و بالا بردن سطح معیشت مردم؛ | ||
# پرداختن به وضع تفریحی مردم و تأسیس باشگاههای ورزشی و تقویت روح جوانمردی در مردم<ref>محمد المجذوب، پیشین، ص 286.</ref>. | #پرداختن به وضع تفریحی مردم و تأسیس باشگاههای ورزشی و تقویت روح جوانمردی در مردم<ref>محمد المجذوب، پیشین، ص 286.</ref>. | ||
ایشان در حوزه سیاست؛ اصلاحات خاصی را مطرح میکند و | ایشان در حوزه سیاست؛ اصلاحات خاصی را مطرح میکند و مهمترین اقدام در این زمینه را دعوت برای برپایی یک حکومت صالح میداند که با انحرافات مبارزه کند. حکومت صالح از نظر وی میتواند یک نظام جمهوری باشد، وی تأکید میکند که دعوت برای حکومت، صرفاً جنبه اصلاحی و تدریجی دارد و رسیدن به حکومت از طریق [[کودتا]] و ابزارهای نظامی و خشن را نه تنها توصیه نمیکند بلکه از [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] میخواهد که در مقابل کسانی که دست به کودتا و توطئه میزنند، ایستادگی کنند. این مسئله، دیدگاه سباعی را در خصوص وفاداری او به آزادی، [[دموکراسی]] و نظام پارلمانی نشان میدهد<ref>مصطفی السباعی، هکذا علمتنی الحیاه (خواطر و افکار؛ القسم الثانی: السیاسی) ، دمشق: دار الدعوه، ط1، 1383ق/ 1962م، فقرات، 20، 19، 18، 17، 13 و 12.</ref>. سباعی که خود شاهد [[کودتای ادیب شیشكلی]] علیه دولت بود، از این عمل بسیار به ستوه آمد. او در عین حال تأکید میکند که در رویارویی با دشمن خارجی و مبارزه با استعمار، استفاده از سلاح و نیروی زور لازم است و اگر طرفداران و یاران استعمار، به واسطه ظلم و استبداد، حامی استعمار شدند مبارزه با آنها نیز لازم و ضروری است. | ||
=== مساله زن === | === مساله زن=== | ||
دکتر سباعی در اصلاح فرد و خانواده به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد. محافظت از بنیان خانواده و تقویت روابط میان زن، شوهر و فرزندان از لوازم دیگر اصلاح است. | دکتر سباعی در اصلاح فرد و خانواده به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد. محافظت از بنیان خانواده و تقویت روابط میان زن، شوهر و فرزندان از لوازم دیگر اصلاح است. | ||
کتاب دکتر مصطفی السباعی، با عنوان «المرأة بین الفقه و القانون» منتشره در 1962 در [[دمشق]] است. وی در فصلی کوتاه، به بیان اوضاع زن در جوامع و فرهنگهای پیش از [[اسلام]] میپردازد، سپس وضع زن در اسلام را، با ذکر «اصول اصلاحی اسلامی» بیان میکند. این اصول دوازدهگانه عبارتند از: | کتاب دکتر مصطفی السباعی، با عنوان «المرأة بین الفقه و القانون» منتشره در 1962 در [[دمشق]] است. وی در فصلی کوتاه، به بیان اوضاع زن در جوامع و فرهنگهای پیش از [[اسلام]] میپردازد، سپس وضع زن در اسلام را، با ذکر «اصول اصلاحی اسلامی» بیان میکند. این اصول دوازدهگانه عبارتند از: | ||
* برابری زن و مرد در انسانیت؛ | * برابری زن و مرد در انسانیت؛ | ||
* در ایمان؛ | *در ایمان؛ | ||
* مولود پسر بر دختر برتری ندارد (در اشاره به ناخشنودی اعراب از نوزادی که دختر بود)؛ | * مولود پسر بر دختر برتری ندارد (در اشاره به ناخشنودی اعراب از نوزادی که دختر بود)؛ | ||
* استقلال مالی؛ | *استقلال مالی؛ | ||
* جواز کلی کار و فعالیت؛ | *جواز کلی کار و فعالیت؛ | ||
* حق طلاق؛ | *حق طلاق؛ | ||
* ارث بَری زنان؛ | *ارث بَری زنان؛ | ||
* تربیت فرزند؛ | *تربیت فرزند؛ | ||
* تفاوت با مردان در شهادت و گواهی؛ | *تفاوت با مردان در شهادت و گواهی؛ | ||
* در ارث؛ | *در ارث؛ | ||
* در دیه و ریاست دولت. | *در دیه و ریاست دولت. | ||
دکتر کوشید با دلایلی که چندان تفاوتی با دلایل [[رشید رضا]] ندارد، اصول و فرق میان زن و مرد را تجزیه و تحلیل کند. وی پذیرفت در زمینه احوال شخصیه و حقوق سیاسی و اجتماعی، نیاز به اصلاح هست<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص9 ـ 57</ref>. سباعی به قانون [[لبنان]] ایراد میگیرد که چرا میگوید زن استقلال مالی نداشته، باید از شوهر اجازه بگیرد! حال آنکه اسلام چهارده قرن پیش مالکیت زن را پذیرفته است<ref>المرأة فی التشریع اللبنانی، سعاد مقبل، مجله مواقف، ش 73 ـ 74، 1993 ـ 1994، ص248 ـ 259.</ref>. | دکتر کوشید با دلایلی که چندان تفاوتی با دلایل [[رشید رضا]] ندارد، اصول و فرق میان زن و مرد را تجزیه و تحلیل کند. وی پذیرفت در زمینه احوال شخصیه و حقوق سیاسی و اجتماعی، نیاز به اصلاح هست<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص9 ـ 57</ref>. سباعی به قانون [[لبنان]] ایراد میگیرد که چرا میگوید زن استقلال مالی نداشته، باید از شوهر اجازه بگیرد! حال آنکه اسلام چهارده قرن پیش مالکیت زن را پذیرفته است<ref>المرأة فی التشریع اللبنانی، سعاد مقبل، مجله مواقف، ش 73 ـ 74، 1993 ـ 1994، ص248 ـ 259.</ref>. | ||
مسأله معناداری که در عقیده سباعی در مورد | مسأله معناداری که در عقیده سباعی در مورد چند همسری هست و قانون 1953 [[سوریه]] شرط کرده، توان مرد بر دادن نفقه به همسر دوم است. سخن دیگر شیخ در موارد ضروری تعدد زوجات است که میان شریعتهای مختلف مقایسه کرده و برای تأیید نظر خود، داستانهای رشید رضا و دیگران را آورده و از نظریات [[شیخ محمد ابوزهره]] کمک گرفته است. وی قانون [[تونس|کشور تونس]]، که چندهمسری را تحریم کرده، نیز قانون [[پاکستان]] را که در آن وقت، شروط بسیاری برای این کار وضع کرده بود، تقبیح میکند. | ||
سباعی به دلایلی که رشید رضا آورده، یعنی برتری و توان جنسی مرد تصریح نمیکند، بلکه نص [[قرآن]] و عرف مسلمانان را دلیل چند همسری میداند. وی شخصا بر تک همسری تأکید دارد، گو اینکه [[شریعت]] و وضع اجتماع چندهمسری را روا میداند<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص71 ـ 121</ref>. در مورد حقوق سیاسی زن، شیخ سباعی فعالیت سیاسی زن را نمیپسندد، ولی مانعی در راه حق وی برای انتخاب و رأی نمیبیند، و عضویت پارلمان و منصب ریاست دولت را حق زن نمیداند<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص151 ـ 163</ref>. سباعی خوش ندارد زن، کاری جز شوهرداری و وظیفه مادری داشته باشد<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص170 ـ 184.</ref>. وی سخن خود را درباره کار کردن زن با آیه پنجاه [[سوره مائده]] که مورد استدلال بیشتر [[اسلامگرایی|اسلامگرایان]] در دهه شصت و هفتاد بود، به پایان میبرد: {{متن قرآن |أفحُکْم الجاهلیة یبغون و مَن أحسنُ مِن اللّه حُکما |سوره = مائده |آیه = 50 }} آیا خواهان حکم [[جاهلیت]] اند؟! و داوری چه کسی از خدا بهتر است؟». شیخ سباعی معتقد است: از آن رو که میان حکم جاهلیت و اسلام، یکی را باید برگزید، لازمه حکم اسلام عدم اختلاط مرد و زن است، مگر برای فراگیری دانش و [[نماز جماعت]] و بسیج عمومی. جز این موارد، گمراهی به اسم آزادی است و پس از آنکه اسلام، به زن آزادی داده، چیزی در [[جهان اسلام|کشورهای اسلامی]] به نام آزاد کردن زنان وجود ندارد، بلکه این مشکل غربیان است<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص199</ref>. | سباعی به دلایلی که رشید رضا آورده، یعنی برتری و توان جنسی مرد تصریح نمیکند، بلکه نص [[قرآن]] و عرف مسلمانان را دلیل چند همسری میداند. وی شخصا بر تک همسری تأکید دارد، گو اینکه [[شریعت]] و وضع اجتماع چندهمسری را روا میداند<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص71 ـ 121</ref>. در مورد حقوق سیاسی زن، شیخ سباعی فعالیت سیاسی زن را نمیپسندد، ولی مانعی در راه حق وی برای انتخاب و رأی نمیبیند، و عضویت پارلمان و منصب ریاست دولت را حق زن نمیداند<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص151 ـ 163</ref>. سباعی خوش ندارد زن، کاری جز شوهرداری و وظیفه مادری داشته باشد<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص170 ـ 184.</ref>. وی سخن خود را درباره کار کردن زن با آیه پنجاه [[سوره مائده]] که مورد استدلال بیشتر [[اسلامگرایی|اسلامگرایان]] در دهه شصت و هفتاد بود، به پایان میبرد: {{متن قرآن |أفحُکْم الجاهلیة یبغون و مَن أحسنُ مِن اللّه حُکما |سوره = مائده |آیه = 50 }} آیا خواهان حکم [[جاهلیت]] اند؟! و داوری چه کسی از خدا بهتر است؟». شیخ سباعی معتقد است: از آن رو که میان حکم جاهلیت و اسلام، یکی را باید برگزید، لازمه حکم اسلام عدم اختلاط مرد و زن است، مگر برای فراگیری دانش و [[نماز جماعت]] و بسیج عمومی. جز این موارد، گمراهی به اسم آزادی است و پس از آنکه اسلام، به زن آزادی داده، چیزی در [[جهان اسلام|کشورهای اسلامی]] به نام آزاد کردن زنان وجود ندارد، بلکه این مشکل غربیان است<ref>المرأة بین الفقه و القانون، ص199</ref>. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
به این نکته نیز باید اشاره کرد که گرایش السباعی به سوسیالیسم هیچگاه باعث نشد که او از دایره اسلامگرایان خارج شود. حتی میتوان گفت که هویت اسلامگرایانه او به هویت سوسیالیستیاش میچربید. او به تعارض ماهوی اسلام با تجدد – که سوسیالیسم هم مصداقی از مصادیق آن بود – آگاه نبوده و جذب شعارهای ظاهرالصلاح و عدالتخواهانه سوسیالیسم شد، بی آنکه به مبانی فلسفی آن توجه کافی داشته باشد. او سادهانگارانه گمان میکرد که میشود اسلام را با سوسیالیسم جمع کرد. | به این نکته نیز باید اشاره کرد که گرایش السباعی به سوسیالیسم هیچگاه باعث نشد که او از دایره اسلامگرایان خارج شود. حتی میتوان گفت که هویت اسلامگرایانه او به هویت سوسیالیستیاش میچربید. او به تعارض ماهوی اسلام با تجدد – که سوسیالیسم هم مصداقی از مصادیق آن بود – آگاه نبوده و جذب شعارهای ظاهرالصلاح و عدالتخواهانه سوسیالیسم شد، بی آنکه به مبانی فلسفی آن توجه کافی داشته باشد. او سادهانگارانه گمان میکرد که میشود اسلام را با سوسیالیسم جمع کرد. | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
سباعی علاوه بر مقالاتی که در نشریات مختلف نوشته، دارای حدود پانزده اثر است. | سباعی علاوه بر مقالاتی که در نشریات مختلف نوشته، دارای حدود پانزده اثر است. | ||
*کتاب «السنه و مکانتها فی التشریع الاسلامی»:این کتاب پایاننامه دکتری او در [[الأزهر|الازهر]] است و نقش [[سنت پیامبر|سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را در قانون گذاری اسلامی بیان میکند. | |||
* کتاب «السنه و مکانتها فی التشریع الاسلامی»:این کتاب پایاننامه دکتری او در [[الأزهر|الازهر]] است و نقش [[سنت پیامبر|سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] را در قانون گذاری اسلامی بیان میکند. | *کتاب «اشتراکیه الاسلام»: این کتاب نه تنها بهخاطر عنوانش سوسیالیسم اسلامی، بلکه به خاطر نظریاتی که در آن درباره مسائل اقتصادی و اجتماعی ارائه داده است، جنجال برانگیزترین اثر او محسوب میشود. | ||
* کتاب «اشتراکیه الاسلام»: این کتاب نه تنها بهخاطر عنوانش سوسیالیسم اسلامی، بلکه به خاطر نظریاتی که در آن درباره مسائل اقتصادی و اجتماعی ارائه داده است، جنجال برانگیزترین اثر او محسوب میشود. | *کتاب «دعوه الاسلام واقعیه لاخیال»: این کتاب به ردّ افکار و اتهاماتی پرداخته است که تحقق عملی دعوت اسلام را غیر ممکن میپندارند. | ||
* کتاب «دعوه الاسلام واقعیه لاخیال»: این کتاب به ردّ افکار و اتهاماتی پرداخته است که تحقق عملی دعوت اسلام را غیر ممکن میپندارند. | *کتاب «أخلاقنا الاجتماعیه»:سباعی در این کتاب به مجموعهای از احادیث اشاره دارد که اخلاق اجتماعی و علل و عوامل ضعف و قوت جامعه را بیان میکند. | ||
* کتاب «أخلاقنا الاجتماعیه»:سباعی در این کتاب به مجموعهای از احادیث اشاره دارد که اخلاق اجتماعی و علل و عوامل ضعف و قوت جامعه را بیان میکند. | *کتاب «عظماؤنا فی التاریخ» : سباعی در این کتاب به نقش بزرگان و قهرمانان اسلامی در پیشبرد دین و [[تمدن اسلامی]] اشاره میکند. | ||
* کتاب «عظماؤنا فی التاریخ» : سباعی در این کتاب به نقش بزرگان و قهرمانان اسلامی در پیشبرد دین و [[تمدن اسلامی]] اشاره میکند. | *کتاب «المرأه بین الفقه و القانون»:وی در این کتاب با بررسی وضعیت زنان در جوامع غربی، به دفاع از وضعیت زن در فرهنگ اسلامی در مقابل اتهامات و حملات مستشرقان متعصب پرداخته است. سباعی مسئله زن را معطوف به جامعه میداند و معتقد است که زن به دلایل مختلف در جوامع متعدد مشکلات زیادی داشته است؛ بنابراین لازم است اندیشمندان به این مسئله به عنوان یک مسئله اجتماعی بنگرند و در پی رهایی زن از قیودی باشند که بر دست و پای او بسته شده است. از نظر سباعی [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه زن را در سه حوزه انسانی، اجتماعی و حقوقی به نحو شایستهای تعالی بخشیده است. وی عقیده دارد ظلم و ستمی که در برخی از جوامع اسلامی بر زنان میرود ناشی از عادات و عرف غیر اسلامی آن جوامع در طی تاریخ است. سباعی زنان را به طور کامل دارای حقوق سیاسی و اجتماعی (حق انتخاب و نمایندگی، آموزش، کار و ...) میداند. البته برای بعضی از این حقوق، قیود وشرایطی را نیز ذکر میکند و معتقد است این قیود، تضییع حقوق زن نیست، بلکه نشاندن زن در جایگاه صحیح خود در جامعه متناسب با فطرت وی و رعایت اخلاق اسلامی است. | ||
* کتاب «المرأه بین الفقه و القانون»:وی در این کتاب با بررسی وضعیت زنان در جوامع غربی، به دفاع از وضعیت زن در فرهنگ اسلامی در مقابل اتهامات و حملات مستشرقان متعصب پرداخته است. سباعی مسئله زن را معطوف به جامعه میداند و معتقد است که زن به دلایل مختلف در جوامع متعدد مشکلات زیادی داشته است؛ بنابراین لازم است اندیشمندان به این مسئله به عنوان یک مسئله اجتماعی بنگرند و در پی رهایی زن از قیودی باشند که بر دست و پای او بسته شده است. از نظر سباعی [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه زن را در سه حوزه انسانی، اجتماعی و حقوقی به نحو شایستهای تعالی بخشیده است. وی عقیده دارد ظلم و ستمی که در برخی از جوامع اسلامی بر زنان میرود ناشی از عادات و عرف غیر اسلامی آن جوامع در طی تاریخ است. سباعی زنان را به طور کامل دارای حقوق سیاسی و اجتماعی (حق انتخاب و نمایندگی، آموزش، کار و ...) میداند. البته برای بعضی از این حقوق، قیود وشرایطی را نیز ذکر میکند و معتقد است این قیود، تضییع حقوق زن نیست، بلکه نشاندن زن در جایگاه صحیح خود در جامعه متناسب با فطرت وی و رعایت اخلاق اسلامی است. | |||
مجموعه نامههای سباعی که درباره اندیشه اسلامی مدرن است تحت عنوان هذا هو الاسلام منتشر شده است. | مجموعه نامههای سباعی که درباره اندیشه اسلامی مدرن است تحت عنوان هذا هو الاسلام منتشر شده است. | ||
# هذا هو الاسلام؛ | #هذا هو الاسلام؛ | ||
# السیرة النبویة؛ | # السیرة النبویة؛ | ||
# هکذا علمتنی الحیاة؛ | #هکذا علمتنی الحیاة؛ | ||
# احکام الصیام و فلسفته. | #احکام الصیام و فلسفته. | ||
== فعالیتها == | ==فعالیتها == | ||
سباعی که قبل از ورود به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] با [[مجله الفتح]] آشنا شده بود، با ورود به مصر به دفتر این مجله رفت و نوشتن را در آنجا آغاز کرد. او میگوید: « با آشنایی با | سباعی که قبل از ورود به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] با [[مجله الفتح]] آشنا شده بود، با ورود به مصر به دفتر این مجله رفت و نوشتن را در آنجا آغاز کرد. او میگوید: « با آشنایی با نشریه، الفتح گویا به چیزی ارزشمند دست یافتم» دکتر مصطفی سباعی نسبت به قانونِ « احوال شخصیه طوائف» که از سوی دولت [[فرانسه]] تنظیم و در [[سوریه]] اجرا شد، شدیداً اعتراض کرد. | ||
وی | وی همچنین نسبت به اقدامات [[آتاتورک]] در محو دین اسلام و قومیت عرب و مهمتر از آن به مرثیهها و بزرگداشتهای و از سوی مجلات و نشریات سوری و مصری شدیداً انتقاد کرد. مصطفی سباعی در سال ۱۹۳۴ به دنبال مبارزه علیه [[استعمار]] [[بریتانیا]] در مصر به زندان افتاد ولی با وساطت علمای [[الأزهر|الازهر]] به ویژه [[شیخ محمد مصطفی المراغی]] آزاد شد. البته پس از این دکتر سباعی با وساطت شیخ مراغی از پادگان صرفند در [[فلسطین]] آزاد شد، انگلیسیها او را به نیروهای فرانسوی در [[شام (شامات)|شام]] تحویل دادند و نیروهای فرانسوی به جای آنکه او را آزاد کنند، او را به مدت دو سال و نیم در بازداشت نگه داشتند. | ||
مهمترین دغدغه دکتر سباعی اشغال فلسطین و حضور استعمار در سرزمینهای اسلامی بود، از نظر او امروزه [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] نه تنها از طریق نظامی بلکه، از طریق فکری به مبارزه با [[امت اسلامی]] برخاسته است. او فلسطین را مسئله اول وطنی، قومی و عربی میدانست. | مهمترین دغدغه دکتر سباعی اشغال فلسطین و حضور استعمار در سرزمینهای اسلامی بود، از نظر او امروزه [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] نه تنها از طریق نظامی بلکه، از طریق فکری به مبارزه با [[امت اسلامی]] برخاسته است. او فلسطین را مسئله اول وطنی، قومی و عربی میدانست. | ||
مصطفی الحسنی السباعی در سال ۱۹۴۱ رسماً شعبه [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] را در شهر حمص تأسیس کرد و در پی وحدت گروههای مختلف شباب المسلمین، شباب محمد و… بر آمد. از همینرو در اجتماعی که با حضور همه گروهها در سال ۱۹۴۴ در شهر حلب تشکیل داد، ادغام همه گروهها را در جماعت اخوانالمسلمین خواستار شد. دکتر سباعی از سال ۱۹۴۵ به بعد اخوانالمسلمین سوریه را با همکاری اخوانالمسلمین مصر رهبری کرد. در پی این امر، جمعیت در تمام شهرهای سوریه دارای شعبه شد و سباعی نیز از شهر حمص به شهر [[دمشق]] نقل مکان داد. | مصطفی الحسنی السباعی در سال ۱۹۴۱ رسماً شعبه [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] را در شهر حمص تأسیس کرد و در پی [[وحدت اسلامی|وحدت]] گروههای مختلف شباب المسلمین، شباب محمد و… بر آمد. از همینرو در اجتماعی که با حضور همه گروهها در سال ۱۹۴۴ در شهر حلب تشکیل داد، ادغام همه گروهها را در جماعت اخوانالمسلمین خواستار شد. دکتر سباعی از سال ۱۹۴۵ به بعد اخوانالمسلمین سوریه را با همکاری اخوانالمسلمین مصر رهبری کرد. در پی این امر، جمعیت در تمام شهرهای سوریه دارای شعبه شد و سباعی نیز از شهر حمص به شهر [[دمشق]] نقل مکان داد. | ||
== پانویس == | ==جستارهای وابسته== | ||
*[[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین]] | |||
*[[فلسطین]] | |||
* [[سوسیالیسم]] | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع== | ||
* [https://rasekhoon.net/article/show/1329564/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C-1 برگرفته از سایت rasekhoon.net] | *[https://rasekhoon.net/article/show/1329564/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C-1 برگرفته از سایت rasekhoon.net] | ||
* [https://sozimihrab.org/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85/ برگرفته از سایت sozimihrab.org] | *[https://sozimihrab.org/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85/ برگرفته از سایت sozimihrab.org] | ||
* [https://fa.wikigender.ir/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C#cite_note-17 برگرفته از سایت fa.wikigender.ir] | *[https://fa.wikigender.ir/wiki/%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%B9%DB%8C#cite_note-17 برگرفته از سایت fa.wikigender.ir] | ||
* [https://najm.af/article/4538 برگرفته از سایت najm.af] | *[https://najm.af/article/4538 برگرفته از سایت najm.af] | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده: | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:اخوان المسلمین]] | |||
[[رده:سوریه]] | [[رده:سوریه]] |