۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ محمد بن علی بن حسین (باقر العلوم) را به محمد بن علی (باقر العلوم) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = فاطمه دختر امام حسن (علیه السلام) | | مادر = فاطمه دختر امام حسن (علیه السلام) | ||
}} | }} | ||
'''محمد بن علی | '''محمد بن علی''' مشهور به امام باقر (علیه السلام) (۵۷-۱۱۴ق) امام پنجم [[شیعیان]] است که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. | ||
دوره امامت امام باقر(علیه السلام) مصادف با ضعف دولت [[بنیامیه]] و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر (علیه السلام) در این دوره جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش [[ | دوره امامت امام باقر(علیه السلام) مصادف با ضعف دولت [[بنیامیه]] و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر (علیه السلام) در این دوره جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه السلام)]] به اوج خود رسید. گفتهاند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم [[فقه]]، [[توحید]]، آثار و [[سنت نبوی]]، [[قرآن]]، اخلاق و آداب نقل کردهاند. در دوره امامت او گامهای بزرگی در تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون اعم از اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد. | ||
بزرگان [[اهلسنت]] نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی دادهاند. [[ابن حجر هیتمی]] میگوید: | بزرگان [[اهلسنت]] نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی دادهاند. [[ابن حجر هیتمی]] میگوید: | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== زندگینامه امام باقر == | == زندگینامه امام باقر == | ||
امام باقر (علیه السلام) فرزند امام سجاد (علیه السلام) و فاطمه دختر [[ | امام باقر (علیه السلام) فرزند امام سجاد (علیه السلام) و فاطمه دختر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه السلام)]] است<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵</ref>. چون نسب او هم به امام حسن (علیه السلام) و هم به [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیه السلام)]] میرسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸</ref> | ||
بر پایه [[حدیث لوح]] که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر (علیه السلام) نام او را محمد و لقبش را باقر (شکافنده) قرار داده بود<ref>قمی رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۴-۱۴۵</ref>. او ملقب به<big>باقرالعلم</big>، <big>شاکر</big>، <big>هادی</big> و<big>امین</big> بود.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب (علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>اما مشهورترین لقبش <big>باقر</big> (شکافنده) است<ref>مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۸۴۹</ref>. | بر پایه [[حدیث لوح]] که [[جابر بن عبدالله انصاری]] روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر (علیه السلام) نام او را محمد و لقبش را باقر (شکافنده) قرار داده بود<ref>قمی رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۴-۱۴۵</ref>. او ملقب به <big>باقرالعلم</big>، <big>شاکر</big>، <big>هادی</big> و <big>امین</big> بود.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب (علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>اما مشهورترین لقبش <big>باقر</big> (شکافنده) است<ref>مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۸۴۹</ref>. | ||
یعقوبی مینویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>.» به گفته [[شیخ مفید]] امام باقر (علیه السلام) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت میستودند<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷</ref>. | یعقوبی مینویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>.» به گفته [[شیخ مفید]] امام باقر (علیه السلام) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت میستودند<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷</ref>. | ||
کنیه معروفش<big>ابوجعفر</big> است<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۶</ref>. در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۷</ref> تا با ابوجعفر ثانی ([[ | کنیه معروفش <big>ابوجعفر</big> است<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۶</ref>. در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۷</ref> تا با ابوجعفر ثانی ([[محمد بن علی (جواد) | ||
|امام جواد (علیه السلام)]]) اشتباه نشود<ref> اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۸۵۷</ref>. | |||
امام باقر (علیه السلام) در ۱ [[رجب]] سال ۵۷ قمری در [[مدینه]] به دنیا آمد<ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۸</ref>. برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کردهاند<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۲۱۲</ref>. او در واقعه [[کربلا]] در حالی که خردسال بود، حضور داشت<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref>. | |||
بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب (علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>. | بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب (علیه السلام)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۶: | ||
== فضائل و مناقب امام باقر == | == فضائل و مناقب امام باقر == | ||
امام باقر (علیه السلام) را آیینه تمام نمای | امام باقر (علیه السلام) را آیینه تمام نمای پیامبر (صلی الله علیه) و امامان پیشین دانستهاند. در روایتی که پیامبر برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک امامان معصوم (علیه السلام) را باز میگوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر (علیه السلام) میرسد، به جابر فرمان میدهد که سلام مرا بدو برسان<ref>حلیة الابرار، ۳/ ۳۶۱</ref>. | ||
=== دائم الذکر بودن === | === دائم الذکر بودن === | ||
امام باقر (علیه السلام) همپای | امام باقر (علیه السلام) همپای همه ارزشهای علمی خویش، انسانی دائم الذکر بود. امام صادق (علیه السلام) درباره پدر بزرگوار خویش میفرماید: | ||
پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونهای که وقتی همراه او راه میرفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفره غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن میگفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمیداشت، زبانش هماره به گفتن <big>لا اله الا الله</big> مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما میخواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه میکرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور میداد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند<ref> جمعی از نویسندگان، ج1، ص30</ref>. | پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونهای که وقتی همراه او راه میرفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفره غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن میگفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمیداشت، زبانش هماره به گفتن <big>لا اله الا الله</big> مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما میخواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه میکرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور میداد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند<ref> جمعی از نویسندگان، ج1، ص30</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۹: | ||
فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر (علیه السلام) است<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref>. | فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر (علیه السلام) است<ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref>. | ||
مردی از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه امام بسیار میآمد و به آن گرامی میگفت:...در روی زمین بغض و کینه | مردی از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه امام بسیار میآمد و به آن گرامی میگفت:...در روی زمین بغض و کینه کسی را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنی با توست، اگر میبینی به خانه تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردی سخنور و ادیب و خوش بیان هستی! در عین حال امام (علیه السلام) با او مدارا میفرمود و به نرمی سخن میگفت. چندی بر نیامد که شامی بیمار شد و مرگ را رویاروی خویش دید و از زندگی ناامید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد امام باقر (علیه السلام) بر او نماز گذارد. | ||
شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصی او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (علیه السلام) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است. | شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصی او به [[مسجد]] آمد و امام باقر (علیه السلام) را دید که [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۷: | ||
فرمود: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم. | فرمود: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم. | ||
آنگاه به خانه | آنگاه به خانه شامی آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را نشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتی طلبید و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهای سرد به او بدهند و خود بازگشت. | ||
مدتی نگذشت که شامی شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهی میدهم که تو حجت خدا بر مردمانی<ref>امالی، شیخ طوسی، ص 261</ref>». | مدتی نگذشت که شامی شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهی میدهم که تو حجت خدا بر مردمانی<ref>امالی، شیخ طوسی، ص 261</ref>». | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۱۱: | ||
شخصیت امام باقر (علیه السلام) را جلوهای ویژه در دیده دیگران بود و هر کسی را در تأثیر خویش میگرفت. | شخصیت امام باقر (علیه السلام) را جلوهای ویژه در دیده دیگران بود و هر کسی را در تأثیر خویش میگرفت. | ||
ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث [[ | ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه)]] هستید؟ فرمود: آری! گفتم: رسول خدا وارث پیامبران بود و هر چه را که آنها میدانستند میدانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور مادر زاد و مبتلا به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به اذن خدا! آنگاه به من فرمود: ای ابا محمد! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهرهام و چشمم دست کشید که فوراً بینا شدم و خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هر چه را که در شهر بود دیدم<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴</ref>". | ||
از دیگر فضائل امام باقر (علیه السلام) است: عبادت و راز و نیاز، فروتنی، مهم شمردن امر آخرت، سخاوت و کار و کوشش<ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱</ref>. | از دیگر فضائل امام باقر (علیه السلام) است: عبادت و راز و نیاز، فروتنی، مهم شمردن امر آخرت، سخاوت و کار و کوشش<ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱</ref>. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۵: | ||
=== محمد بن مسلم === | === محمد بن مسلم === | ||
[[فقیه]] [[ | [[فقیه]] [[اهل بیت|اهلبیت (علیه السلام)]] و از یاران راستین امام باقر و امام صادق (علیه السلام) بود، او اهل [[کوفه]] بود و برای بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر (علیه السلام) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند. | ||
== عصر امام باقر == | == عصر امام باقر == | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۲: | ||
پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) آن حضرت 37 سال امامت پدر خود علی بن حسین (علیه السلام) را درک کرد. و پس از شهادت آن حضرت عهدهدار مقام امامت شد. | پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) آن حضرت 37 سال امامت پدر خود علی بن حسین (علیه السلام) را درک کرد. و پس از شهادت آن حضرت عهدهدار مقام امامت شد. | ||
دوران زندگی آن حضرت با حکومت ده تن از [[امویان|خلفای اموی]] (از [[معاویة بن ابی سفیان]] تا [[هشام بن عبدالملک]]) و ایام امامتش با حکومت پنج تن از ایشان ([[ولید بن عبدالملک]] (متوفی 96) و [[سلیمان بن عبدالملک]] (متوفی 99) و [[عمر بن عبدالعزیز]] (متوفی 101) و [[یزید بن عبدالملک]] (متوفی 105) و هشام بن عبدالملک (متوفی 125)) مقارن بود. | دوران زندگی آن حضرت با حکومت ده تن از [[امویان|خلفای اموی]] (از [[معاویه|معاویة بن ابی سفیان]] تا [[هشام بن عبدالملک]]) و ایام امامتش با حکومت پنج تن از ایشان ([[ولید بن عبدالملک]] (متوفی 96) و [[سلیمان بن عبدالملک]] (متوفی 99) و [[عمر بن عبدالعزیز]] (متوفی 101) و [[یزید بن عبدالملک]] (متوفی 105) و هشام بن عبدالملک (متوفی 125)) مقارن بود. | ||
بنابر آنچه از منابع معتبر به دست میآید، دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و ارشاد [[شیعیان]] و تربیت شاگردان گذشت. زمان امام باقر (علیه السلام)، زمان ظهور فقهای بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگهای داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند، از اطراف و اکناف سرزمینهای اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و [[فقه اسلامی]] به مدینه، که شهر | بنابر آنچه از منابع معتبر به دست میآید، دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و ارشاد [[شیعیان]] و تربیت شاگردان گذشت. زمان امام باقر (علیه السلام)، زمان ظهور فقهای بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگهای داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند، از اطراف و اکناف سرزمینهای اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و [[فقه اسلامی]] به مدینه، که شهر حضرت رسول (صلی الله علیه) و [[اصحاب]] و تابعان ایشان بود، روی مینهادند. فقها و محدّثان بزرگی از جمله [[سعید بن مسیّب]] (متوفّی 94)، [[عروة بن زبیر]] (متوفّی 94)، [[خارجة بن زید بن ثابت]] (متوفّی 99)، [[ربیعة الرأی]] (متوفّی 136)، [[سفیان بن عیینه|سفیان بن عُیَیْنه]] و [[محمدبن شهاب زهری|محمّدبن شهاب زُهْری]] (متوفّی 124) در این شهر جمع بودند. بخصوص که منع کتابت حدیث در زمان [[عمر بن عبدالعزیز]] لغو شده بود. <ref> مرتضی عسکری، معالم المدرستین، تهران، 1405 ق؛ ج 2، ص 44</ref> | ||
در این دورانِ شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر (علیه السلام) و نیز فرزند او امام صادق (علیه السلام)، بر همگان آشکار شد و اصول و مبانی کلام و فقه و سایر معارف دینی شیعه، که این دو امام بیش از همه مبیّن آن بودند، تدوین و توسّط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیاری از مجتهدان و مؤسّسان مذاهب فقهی دیگر از این دو امام فیض بردهاند و به همین جهت، رایج شدن لقب «باقر» برای امام پنجم، که لقبی کاملاً علمی است، بسیار پر معنی است. | در این دورانِ شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر (علیه السلام) و نیز فرزند او امام صادق (علیه السلام)، بر همگان آشکار شد و اصول و مبانی کلام و فقه و سایر معارف دینی شیعه، که این دو امام بیش از همه مبیّن آن بودند، تدوین و توسّط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیاری از مجتهدان و مؤسّسان مذاهب فقهی دیگر از این دو امام فیض بردهاند و به همین جهت، رایج شدن لقب «باقر» برای امام پنجم، که لقبی کاملاً علمی است، بسیار پر معنی است. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۷۰: | ||
ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه {{متن قرآن |وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا| سوره = مائده| آیه = 12 }} ؛«خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». | ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه {{متن قرآن |وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا| سوره = مائده| آیه = 12 }} ؛«خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». | ||
پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (صلی الله علیه)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم میگذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت میکنند که همگی آنها از | پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (صلی الله علیه)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم میگذرد (در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت میکنند که همگی آنها از قریشاند. وی در توضیح این روایت مینویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه میکنند و در میان مردم به عدل رفتار میکنند...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد میکند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر، ذیل آیه شریفه مائده/12</ref> | ||
== امام باقر از نگاه دانشمندان و علمای مذاهب چهارگانه اهلسنت == | == امام باقر از نگاه دانشمندان و علمای مذاهب چهارگانه اهلسنت == | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۱: | ||
و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمیدهد<ref>صواعق المحرقه، ص 201</ref>. | و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینه این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که فرصت، مجال طرح آن را نمیدهد<ref>صواعق المحرقه، ص 201</ref>. | ||
«عبدالله عطاء» مکی از دانشمندان عصر امام (علیه السلام) میگوید: «هیچگاه دانشمندان را از نظر علمی | «عبدالله عطاء» مکی از دانشمندان عصر امام (علیه السلام) میگوید: «هیچگاه دانشمندان را از نظر علمی بدانسان که نزد امام محمدباقر (علیه السلام) بودند کوچک و حقیر نیافتم. دیدم «حکم ابن عتیبه» را با همه زیادی علم و منزلتی که در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند کودکی بود که در مقابل معلم خویش نشسته باشد<ref>حلیه الاولیاء، ج 3، ص 186؛ ارشاد مفید، ص 280، به نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 286 و تذکره الخواص، ص 337 و البدایه و النهایه «ابن کثیر»، ج 9، ص 311، به نقل از سره پیشوایان، ص 308</ref>.» | ||
'''جاحظ دانشمند برجسته اهلسنت''' | '''جاحظ دانشمند برجسته اهلسنت''' | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۶: | ||
'''فخر رازی از علمای اهلسنت'' | '''فخر رازی از علمای اهلسنت'' | ||
در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای کوثر مینویسد: «سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام(صلی الله علیه) است و این به آن جهت است که این سوره در رد کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب جویی میکردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا میکند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس میگوید: «ببین که چقدر انسانها از [[ | در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای کوثر مینویسد: «سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام(صلی الله علیه) است و این به آن جهت است که این سوره در رد کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب جویی میکردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا میکند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس میگوید: «ببین که چقدر انسانها از [[اهل بیت|اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه)]] به شهادت رسیدهاند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده آنان است. آنگاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا علیهمالسلام و محمد نفس زکیه در میان آنها جلوهگر شده است<ref>تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124</ref>.» | ||
'''محمدبن سعد زهری''' | '''محمدبن سعد زهری''' | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۴: | ||
'''احمد بن حنبل''' | '''احمد بن حنبل''' | ||
او بر سندی که از | او بر سندی که از [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] تا امام باقر (علیه السلام) و از آن حضرت تا رسول خدا (صلی الله علیه) از ذریه حضرت در آن قرار داشتند گفت:«لو قرات هذا الاسناد علی المجنون لبریء من جنته، اگر این سند بر دیوانه ای قرائت شود از جنونش بهبودی مییابد<ref>الصواعق المحرقة، ابن حجر هیتمی، ص595،مؤسسةالرسالة</ref>.» | ||
'''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ''' | '''ابوعثمان عمربن بحر جاحظ''' | ||
«...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (صلی الله علیه)... او سید فقهای اهل | «...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (صلی الله علیه)... او سید فقهای اهل حجاز است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فراگرفتند. او ملقّب به باقر است، کسی که علم را میشکافد، و این لقبی است که رسول خدا(صلی الله علیه) براو گذارده است<ref>رسائل جاحظ، ص108</ref>.» | ||
'''محمدبن طلحه شافعی''' | '''محمدبن طلحه شافعی''' |