۲۲٬۱۹۷
ویرایش
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==فعالیتهای موشکی== | ==فعالیتهای موشکی== | ||
در اوایل [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] کمبود تجهیزات جنگی در مواجه با شورشهای قوی در نقاط مرزی مانند حوادث تجزیهطلبانه در کردستان، و هجوم [[رژیم بعثی|رژیم بعث]] [[عراق]]، ضرورت تقویت صبغه نظامی را نشان داد؛ زیرا حداکثر توان رزمی [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] تعداد معدودی گردانهای رزمی با روشهای چریکی و | در اوایل [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] کمبود تجهیزات جنگی در مواجه با شورشهای قوی در نقاط مرزی مانند حوادث تجزیهطلبانه در کردستان، و هجوم [[رژیم بعثی|رژیم بعث]] [[عراق]]، ضرورت تقویت صبغه نظامی را نشان داد؛ زیرا حداکثر توان رزمی [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] تعداد معدودی گردانهای رزمی با روشهای چریکی و غیرکلاسیک بود که با آن، درگیر مبارزه با اشرار و ضد انقلاب مسلح در کردستان شد و سنگینترین سلاحی در اختیار سپاه، تعدادی خمپارهانداز و آرپیجی و تیربار بود. در حالی که ضد انقلاب در کردستان، مسلح به توپخانه بود. | ||
بعد از عملیات ثامنالائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، ازجمله غنائم به دست آمده از عراق یک آتشبار توپخانه 155 میلیمتری کشش بود که از جانب دشمن در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه علیه دشمن به کار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان مجددا یک گردان توپخانه 130 میلیمتری و یک آتشبار 105 میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ 14 امام حسین ( | بعد از عملیات ثامنالائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، ازجمله غنائم به دست آمده از عراق یک آتشبار توپخانه 155 میلیمتری کشش بود که از جانب دشمن در شمال آبادان بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه علیه دشمن به کار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان مجددا یک گردان توپخانه 130 میلیمتری و یک آتشبار 105 میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ 14 امام حسین (علیهالسلام) اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی (فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتحالمبین در پشتیبانی از گردانهای مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش کرد. | ||
این دو اتفاق مبدا شکلگیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. | این دو اتفاق مبدا شکلگیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. | ||
طهرانی مقدم بعد از عملیات ثامنالائمه متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم [[جنگ]] شد و بعد از بررسیهای متعدد، سرانجام در پاییز 1360 ش، طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت مدون تقدیم حسن باقری کرد و بعد از امضای این طرح توسط محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، اجرای آن طی نامهای به حسن باقری ابلاغ کرد و او آن را به طهرانی مقدم داد. در متن این نامه، خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهههای جنوب این دستور داده شده بود: «برادر حسن مقدم | طهرانی مقدم بعد از عملیات ثامنالائمه متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم [[جنگ]] شد و بعد از بررسیهای متعدد، سرانجام در پاییز 1360 ش، طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت مدون تقدیم حسن باقری کرد و بعد از امضای این طرح توسط محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، اجرای آن طی نامهای به حسن باقری ابلاغ کرد و او آن را به طهرانی مقدم داد. در متن این نامه، خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهههای جنوب این دستور داده شده بود: «برادر حسن مقدم بهعنوان فرمانده پشتبیانی کننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند، لازم است با او همکاری کنید». | ||
===تأسیس توپخانه سپاه=== | ===تأسیس توپخانه سپاه=== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
===راهاندازی مرکز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز=== | ===راهاندازی مرکز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز=== | ||
سردار طهرانی مقدم، نحوه راهاندازی مرکز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز به این شکل توضیح داده است: | سردار طهرانی مقدم، نحوه راهاندازی مرکز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز به این شکل توضیح داده است: «در آن زمان توپهای غنیمیتی ما 156 قبضه بود که همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شدهبودند. ما برادران ارتشی را برای آموزش این توپها دعوت کردیم که یک تیم از توپخانه ارتش برای ما اعزام شد و وقتی توپها را دیدند گفتند این توپها روسی هستند و آموزشی که ما دیدهایم توپهای آمریکایی بوده و کاربرد این توپها را نمیدانیم. ما میخواستیم از این توپها در عملیات بیتالمقدس استفاده کنیم ولی هیچ آموزشی ندیده بودیم. توپهای زیادی با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما کارامد نبودند. برادر بهمن چیره دست به دلیل تخصصی که داشتند توپها را راهاندازی کردند و مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه راهاندازی شد و توپها راهی عملیات شدند. دومین نفری که به یاری ما شتافت، شهید ناهیدی بود که آموزشهای لازم را خیلی با حوصله برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیلهای فلزی، دوربینهای پاکدو و تجهیزات نشانهروی به ما دادند». | ||
«در آن زمان توپهای غنیمیتی ما 156 قبضه بود که همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شدهبودند. ما برادران ارتشی را برای آموزش این توپها دعوت کردیم که یک تیم از توپخانه ارتش برای ما اعزام شد و وقتی توپها را دیدند گفتند این توپها روسی هستند و آموزشی که ما دیدهایم توپهای آمریکایی بوده و کاربرد این توپها را نمیدانیم. ما میخواستیم از این توپها در عملیات بیتالمقدس استفاده کنیم ولی هیچ آموزشی ندیده بودیم. توپهای زیادی با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما کارامد نبودند. برادر بهمن چیره دست به دلیل تخصصی که داشتند توپها را راهاندازی کردند و مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه راهاندازی شد و توپها راهی عملیات شدند. دومین نفری که به یاری ما شتافت، شهید ناهیدی بود که آموزشهای لازم را خیلی با حوصله برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیلهای فلزی، دوربینهای پاکدو و تجهیزات نشانهروی به ما | |||
===راهاندازی فرماندهی موشک سپاه=== | ===راهاندازی فرماندهی موشک سپاه=== | ||
مطابق گزارش سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران [[دفاع مقدس]] و همرزم شهید طهرانی، در آبان سال 1362 ش، به حسن تهرانی مقدم، که صاحب ایدههای بزرگی در زمینه موشکی بود، ماموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» محول گردید<ref>[https://serajnet.org/post/detail/Fa/2-62-25-1-1-0/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85/-%DA زندگینامه سردار شهید حسن تهرانی مقدم/ گاه شمار زندگی پدر موشکی ایران، پایگاه اطلاع رسانی علمی و آموزشی سراج | مطابق گزارش سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران [[دفاع مقدس]] و همرزم شهید طهرانی، در آبان سال 1362 ش، به حسن تهرانی مقدم، که صاحب ایدههای بزرگی در زمینه موشکی بود، ماموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» محول گردید<ref>[https://serajnet.org/post/detail/Fa/2-62-25-1-1-0/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85/-%DA زندگینامه سردار شهید حسن تهرانی مقدم/ گاه شمار زندگی پدر موشکی ایران، پایگاه اطلاع رسانی علمی و آموزشی سراج اندیشه].</ref>. | ||
===حضور در سوریه برای آموزش شلیک موشک اسکاد بی در دمشق=== | ===حضور در سوریه برای آموزش شلیک موشک اسکاد بی در دمشق=== | ||
در جریان سفر رفیقدوست، وزیر وقت [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] به [[سوریه]]، وی از [[حافظ اسد]] برای پاسخ دادن به تجاوز [[رژیم بعثی |بعثیها]] درخواست کمک موشکی میکند، اما [[بشار اسد]] به دلیل اینکه ذخایر موشکی سوریه تحت اختیار [[روسیه|روسها]] بود، فقط میپذیرد که نیروهای ایرانی را آموزش موشکی بدهد. با تصمیم فرماندهان جنگ و سران نظام نوپای اسلامی، حسن طهرانی با دوازده تن از مردان توپخانه سپاه و دو مترجم در 12 آبان ماه سال 1363 ش، راهی سوریه شدند تا ضمن گذراندن آموزشهای لازم برای شلیک موشک اسکاد، یگان موشکی سپاه را هم پایهگذاری کنند. با وجود همه مشکلات، حسن طهرانی مقدم و تیمش، آموزشهای لازم را فراگرفته و جزوههای فراوانی که حاصل چند ماه آموزش مستمر و فشرده بود، از فرآیندهای مختلف تست، آماده سازی، پرتاب و ... تهیه کردند و در 30 آذرماه سال 63 ش، این دوره به پایان رسید. اما سوریها پیشنهاد دادند که نحوه آمادهسازی و شلیک راکتهای فراگ را هم به افسران جوان ایرانی آموزش بدهند. طهرانیمقدم هم با این پیشنهاد موافقت میکند و 6 نفر از افسران جوان عضو تیم 13 نفره را برای گذراندن دوره کوتاه آموزش شلیک راکت فراگ انتخاب و به سوریها معرفی کرد و گروه راهی پادگاه دیگری برای گذراندن دوره شلیک راکت فراگ 7 شدند. ولی نهایتا این دوره هم به پایان رسید و افسران جوان ایرانی که حالا دیگر اولین افسران موشکی [[جمهوری اسلامی ایران]] بودند، 11 دی ماه سال 63 راهی [[تهران]] شدند<ref> [https://irdc.ir/000026 مردان موشکی در سوریه؛ آموزش شلیک موشک اسکاد بی در | در جریان سفر رفیقدوست، وزیر وقت [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] به [[سوریه]]، وی از [[حافظ اسد]] برای پاسخ دادن به تجاوز [[رژیم بعثی |بعثیها]] درخواست کمک موشکی میکند، اما [[بشار اسد]] به دلیل اینکه ذخایر موشکی سوریه تحت اختیار [[روسیه|روسها]] بود، فقط میپذیرد که نیروهای ایرانی را آموزش موشکی بدهد. با تصمیم فرماندهان جنگ و سران نظام نوپای اسلامی، حسن طهرانی با دوازده تن از مردان توپخانه سپاه و دو مترجم در 12 آبان ماه سال 1363 ش، راهی سوریه شدند تا ضمن گذراندن آموزشهای لازم برای شلیک موشک اسکاد، یگان موشکی سپاه را هم پایهگذاری کنند. با وجود همه مشکلات، حسن طهرانی مقدم و تیمش، آموزشهای لازم را فراگرفته و جزوههای فراوانی که حاصل چند ماه آموزش مستمر و فشرده بود، از فرآیندهای مختلف تست، آماده سازی، پرتاب و ... تهیه کردند و در 30 آذرماه سال 63 ش، این دوره به پایان رسید. اما سوریها پیشنهاد دادند که نحوه آمادهسازی و شلیک راکتهای فراگ را هم به افسران جوان ایرانی آموزش بدهند. طهرانیمقدم هم با این پیشنهاد موافقت میکند و 6 نفر از افسران جوان عضو تیم 13 نفره را برای گذراندن دوره کوتاه آموزش شلیک راکت فراگ انتخاب و به سوریها معرفی کرد و گروه راهی پادگاه دیگری برای گذراندن دوره شلیک راکت فراگ 7 شدند. ولی نهایتا این دوره هم به پایان رسید و افسران جوان ایرانی که حالا دیگر اولین افسران موشکی [[جمهوری اسلامی ایران]] بودند، 11 دی ماه سال 63 راهی [[تهران]] شدند<ref> [https://irdc.ir/000026 مردان موشکی در سوریه؛ آموزش شلیک موشک اسکاد بی در دمشق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی].</ref>. | ||
===شلیک توپ به سمت بصره=== | ===شلیک توپ به سمت بصره=== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۲: | ||
===شلیک اولین موشک به سمت عراق=== | ===شلیک اولین موشک به سمت عراق=== | ||
اولین موشک ایران در 21 اسفندماه سال 1363 ش، به کرکوک، و دومین موشک هم در بامداد 23 اسفندماه 1364 ش، به بانک هیجده طبقه بغداد شلیک شد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش [[عراق]] در [[بغداد]] فرود آمد و حدود 200 نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی فرمانده توپخانه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] در دوران [[دفاع مقدس]] و همرزم شهید طهرانی در مورد این حملات هوایی اینگونه اظهار کرد: | اولین موشک ایران در 21 اسفندماه سال 1363 ش، به کرکوک، و دومین موشک هم در بامداد 23 اسفندماه 1364 ش، به بانک هیجده طبقه بغداد شلیک شد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش [[عراق]] در [[بغداد]] فرود آمد و حدود 200 نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی فرمانده توپخانه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] در دوران [[دفاع مقدس]] و همرزم شهید طهرانی در مورد این حملات هوایی اینگونه اظهار کرد: «وقتی که بنا شد اولین موشک را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیک کنند، با هم به کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم. مرحوم شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت: «خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکشند. خدایا این موشک را باشگاه افسران بزن». موشک شلیک شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بیبیسی اعلام کرد یک موشک باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند. من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو بود». | ||
«وقتی که بنا شد اولین موشک را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیک کنند، با هم به کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم. مرحوم شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت: «خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکشند. خدایا این موشک را باشگاه افسران بزن». موشک شلیک شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بیبیسی اعلام کرد یک موشک باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند. من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو | |||
=== | ===فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه=== | ||
پس از صدور فرمان تاریخی [[امام خمینی]] مبنی بر تشکیل نیروهای سه گانه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، شهید مقدم در سال 1364 ش، به سمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. | پس از صدور فرمان تاریخی [[امام خمینی]] مبنی بر تشکیل نیروهای سه گانه [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، شهید مقدم در سال 1364 ش، به سمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. محسن رضایی در اینباره میگوید: «جنگ شهرها که آغاز شد صدام به شدت شهرهای ما را با موشک و بمباران هوایی مورد حمله قرار میداد و فشار خیلی زیادی روی ما میآمد. من یک روز برادر محسن رفیق دوست را که مسئول لجستیک سپاه بود خواستم و گفتم ما چارهای نداریم جز اینکه جواب موشکها را با موشک بدهیم، لذا ایشان را فرستادیم [[سوریه]] و [[لیبی]] و در آخر [[جنگ]] هم کره شمالی. بعد دیدم باید ساماندهی موشکها را خودمان انجام دهیم. بعد از مشورت با برادران رشید، صفوی و شمخانی به این نتیجه رسیدم که فرد مناسب برای این کار حسن تهرانی است. ایشان را فراخواندیم و گفتیم توپخانه را بسپار به شفیعزاده و خودت با تیمی از دوستانت یگان موشکی را تشکیل دهید. ایشان کمی به من نگاه کرد و چیزی نگفت. بعدها برادر جعفری مسئول زرهی سپاه به من گفت در سوریه که بودیم حسن به من گفت: برادر محسن از من خواسته تیپ موشکی تشکیل بدهم. توپخانه را میشد کاری کرده ولی موشکهای خیلی پیچیدهاند. به هر حال باید با توکل این کار را انجام دهیم». | ||
محسن رضایی در اینباره میگوید: | |||
«جنگ شهرها که آغاز شد صدام به شدت شهرهای ما را با موشک و بمباران هوایی مورد حمله قرار میداد و فشار خیلی زیادی روی ما میآمد. من یک روز برادر محسن رفیق دوست را که مسئول لجستیک سپاه بود خواستم و گفتم ما چارهای نداریم جز اینکه جواب موشکها را با موشک بدهیم، لذا ایشان را فرستادیم [[سوریه]] و [[لیبی]] و در آخر [[جنگ]] هم کره شمالی. بعد دیدم باید ساماندهی موشکها را خودمان انجام دهیم. بعد از مشورت با برادران رشید، صفوی و شمخانی به این نتیجه رسیدم که فرد مناسب برای این کار حسن تهرانی است. ایشان را فراخواندیم و گفتیم توپخانه را بسپار به شفیعزاده و خودت با تیمی از دوستانت یگان موشکی را تشکیل دهید. ایشان کمی به من نگاه کرد و چیزی نگفت. بعدها برادر جعفری مسئول زرهی سپاه به من گفت در سوریه که بودیم حسن به من گفت: برادر محسن از من خواسته تیپ موشکی تشکیل بدهم. توپخانه را میشد کاری کرده ولی موشکهای خیلی پیچیدهاند. به هر حال باید با توکل این کار را انجام دهیم». | |||
===تلاش برای استقلال در صنعت موشکی=== | ===تلاش برای استقلال در صنعت موشکی=== |