confirmed
۴۰٬۲۴۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'میتوان') |
|||
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:خلافت عباسیان.png|بیقاب|چپ]] | |||
[[پرونده: خلافت عباسیان.png| | '''عباسیان''' از سال ۱۳۲ه.ق با خلافت [[ابوالعباس سفاح]] و در پی سرنگونی [[مروان بن محمد]] ـ آخرین [[خلیفه]] [[بنی امیه|اموی]] ـ به خلافت رسیدند. و در سال۶۵۶ه.ق، در زمان خلافت [[مستعصم]] و در اثر حمله [[هولاکو خان مغول]] به [[بغداد]] و فتح آن شهر به پایان رسید و بدین ترتیب سیطره تقریبا پانصد ساله نوادگان [[عباس بن عبدالمطلب]] ـ عموی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)]] بر سرزمینهای اسلامی خاتمه یافت. | ||
==چگونگی پیدایش عباسیان== | == چگونگی پیدایش عباسیان == | ||
پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود | پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی هاشم|بنیهاشم]] و [[بنی امیه|بنیامیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود مخصوص بعد از ظلمهای [[معاویه]] و [[یزید]] نسبت به [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیه السلام)]] و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت [[بنیامیه]] منجر شد، البته سقوط بنیامیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه [[بنی امیه|امویان]] از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد. | ||
نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء | نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء [[بنیهاشم]] [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتیناپذیر بنیامیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنیامیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصا [[خراسان]] دعوت خود را آغاز کنند<ref>بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1370، ص 234</ref>. | ||
تکیهگاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف [[مذهب شیعه|شیعه]] بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، [[علویان]]، [[زیدیه]] و پیروان [[محمد بن حنفیه|محمد حنیفه]] بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام [[عباسیان|شیعه آلعباس]] مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود. | |||
محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و | محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و [[ماوراءالنهر]] فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد. | ||
ابتدا دعوت سری بود و امور دعوت بوسیلۀ مجمعی صورت گرفت که دارای 12 نقیب و شورائی مرکب از 72 نفر بود، زمانیکه [[ابراهیم امام]] به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال 105ه.ق در [[کوفه]] با عباسیان [[بیعت]] کرد، در سال 126ه.ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با [[ابومسلم خراسانی|ابومسلم]] آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد. | |||
ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت میکرد و در | ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت میکرد و در آنجا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنیعباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت مینمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال 129هق در روستای سفیدنج [[مرو]] دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکدههای مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم میآمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان [[مروان بن محمد]] آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد. | ||
بعد از قتل او طرفداران وی برادرش [[عبدالله سفاح]] را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را به دست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از | بعد از قتل او طرفداران وی برادرش [[عبدالله سفاح]] را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را به دست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره میکنیم که به 2 دوره تقسیم میشود، دورۀ تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دورۀ تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود<ref>خضری، احمد رضا؛ تاریخ خلافت عباسی، تهران، سمت، چاپ چهارم، 1383، ص 105</ref>. | ||
==مهمترین حاکمان دوره عباسی== | == مهمترین حاکمان دوره عباسی == | ||
اولین آن | اولین آن [[ابوالعباس سفاح]] میباشد، وی در آغاز کار خطبهای ایراد کرد و در آن به وعده و وعید یاران و دشمنان پرداخت و خود را خونریزی بیباک و سفاح معرفی کرد که میخواهد انتقام خونهایی را که امویان از هاشمیان ریختهاند بگیرد<ref>سیوطی، جلالالدین؛ تاریخ خلفا؛ به تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، قم، انتشارات شریف الرضی، 1411- 1370 هـ ق ص 230</ref>. | ||
استوار شدن قدرت عباسیان در | استوار شدن قدرت عباسیان در دور سفاح انجام گرفت که موفق شد بر تمام قلمرو امویان به جز [[اندلس]] مسلط شود، سفاح عموی خویش عبدالله بن علی را مأمور جنگ با [[مروان]]، آخرین خلیفه اموی کرد، دو گروه در کنار رود زاب درگیر شدند و سرانجام مروان کشته شد. | ||
بعد از سفاح برادرش "[[ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورشهایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و | بعد از سفاح برادرش "[[منصور عباسی|ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورشهایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از [[مرگ]] سفاح به خلافت برسد و شورشهای [[غلاة]] (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز میتوان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیتهای چشمگیری در [[سیستان]]، [[خراسان]]، و شمال [[آفریقا]] به دست آورند. | ||
منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر | منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر اینکه در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی میکرد به همین خاطر به "[[منصور عباسی|منصور دوانیقی]]" مشهور بود<ref>اقبال، عباس؛ تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، 1385، ص 365</ref>. | ||
شهادت [[ | شهادت [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] در سال 148ه.ق در زمان منصور اتفاق افتاد. "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدر به قدرت رسید از کار او میتوان به وسعت دادن [[مسجدالحرام]]، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد. | ||
شورشهایی نیز در زمان او به وجود آمد، شورش یوسف البرم که به منظور امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد، شورش [[مقنع]] ([[سپید جامگان]]) و شورش عبدالسلام یشکری را میتوان نام برد. | شورشهایی نیز در زمان او به وجود آمد، شورش یوسف البرم که به منظور امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد، شورش [[مقنع]] ([[سپید جامگان]]) و شورش عبدالسلام یشکری را میتوان نام برد. | ||
در زمان "هادی" چهارمین خلیفه نیز با | در زمان "هادی" چهارمین خلیفه نیز با شورشهایی همراه بود از جمله مهمترین آن قیام حسین بن علی ([[شهید فخ]]) که علویان حجاز به پیشوایی او قیام کردند. | ||
از اتفاقات مهم خلیفه پنجم عباسی "[[هارون الرشید]]" چنین میتوان یاد کرد، قیام یحیی بن عبدالله، تشکیل نخستین دولت مستقل شیعی به دست ادریس بن عبدالله در [[مراکش]]، تأسیس دولت نیمه مستقل [[اغالبه]] در جزایر سیسیل و شهادت [[ | از اتفاقات مهم خلیفه پنجم عباسی "[[هارون الرشید]]" چنین میتوان یاد کرد، قیام یحیی بن عبدالله، تشکیل نخستین دولت مستقل شیعی به دست ادریس بن عبدالله در [[مراکش]]، تأسیس دولت نیمه مستقل [[اغالبه]] در جزایر سیسیل و شهادت [[موسی بن جعفر (کاظم)]] و شورش حمزه آذرک و شورش مردم خراسان که از جمله مهمترین رویدادهای زمان هارون بودند. | ||
مأمون بعد از کشتن برادرش به قدرت رسید و از اتفاقات مهم زمان او میتوان به شورش ابوالسرایا در [[کوفه]] و نصر بن شیث در جزیره و ولایتعهدی [[امام | مأمون بعد از کشتن برادرش به قدرت رسید و از اتفاقات مهم زمان او میتوان به شورش ابوالسرایا در [[کوفه]] و نصر بن شیث در جزیره و ولایتعهدی [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیه السلام)]] بخاطر مشروعیت ببخشدن به حکومت خود و استقلال [[طاهریان]] اشاره کرد. | ||
با پایان گرفتن حکومت [[مأمون]] و خارج شدن قدرت و تسلط اوضاع از دست وزیران ایرانی، حکومت عباسیان نیز رو به ضعف و نابودی گذاشت و موجب تسلط ترکان بر دربار شد. بعد از مأمون معتصم به قدرت رسید که او سیاست جذب ترکان را پیاده کرد و با ورود ترکان به دستگاه خلافت، رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی به وجود آمد که قیامهای دوران معتصم عبارتند از: | با پایان گرفتن حکومت [[مأمون]] و خارج شدن قدرت و تسلط اوضاع از دست وزیران ایرانی، حکومت عباسیان نیز رو به ضعف و نابودی گذاشت و موجب تسلط ترکان بر دربار شد. بعد از مأمون معتصم به قدرت رسید که او سیاست جذب ترکان را پیاده کرد و با ورود ترکان به دستگاه خلافت، رقابت شدیدی میان آنان و دو عنصر عرب و ایرانی به وجود آمد که قیامهای دوران معتصم عبارتند از: | ||
# قیام محمد بن قاسم؛ | |||
# شورش زُط؛ | |||
# شورش [[بابک خرم دین]] شورش عُجیف بن عنبسه و شورش مازیار و دیگر اینکه طولونیان اولین دولت مستقل ترکان را در قلمرو اسلامی تشکیل دادند و مصر را از پیکر خلافت عباسی جدا کردند<ref>طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات اساطیر، چ 1363، ج 11، ص 4545</ref>. | |||
توطئه و فساد ترکان باعث شد معتصم پایتخت را از بغداد به سامره که خود آنجا را بنا نهاده بود منتقل کند و شهادت [[امام جواد]] | توطئه و فساد ترکان باعث شد معتصم پایتخت را از بغداد به سامره که خود آنجا را بنا نهاده بود منتقل کند و شهادت [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد (علیه السلام)]] نیز در زمان [[معتصم عباسی|معتصم]] اتفاق افتاد. | ||
در زمان [[متوکل]] دهمین خلیفه عباسی بر شیعیان و معتزله | در زمان [[متوکل]] دهمین خلیفه عباسی بر شیعیان و معتزله سختگیری شد و مذهب [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، مذهب رسمی دولت عباسی شد. | ||
در زمان المستعین دوازدهمین خلیفه عباسی دولت علوی در طبرستان به دست حسن بن زید علوی تأسیس شد. | در زمان المستعین دوازدهمین خلیفه عباسی دولت [[علویان|علوی]] در [[طبرستان]] به دست [[حسن بن زید علوی]] تأسیس شد. | ||
شهادت [[امام هادی]] | شهادت [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی (علیه السلام)]] در زمان [[معتز]] سیزدهمین خلیفه عباسی صورت گرفت و شورش زنگ که از غلامان زنگی و سیاه تشکیل میشد در زمان [[معتمد عباسی|المعتمد]] اتفاق افتاد. تأسیس دولت [[صفاریان]] به دست [[یعقوب لیث]] در زمان المعتمد بود که یعقوب توانست با منقرض کردن طاهریان استیلای واقعی عباسیان بر شرق را پایان دهد و راه را برای [[غزنویان]]، [[سلجوقیان]] و [[سامانیان]] هموار کند، از دیگر حوادث دوران معتمد آغاز به کار [[قرامطه|قرمطیان]] شهادت [[حسن بن علی (عسکری)|امام حسن عسکری (علیه السلام)]] و آغاز [[غیبت صغری]] میباشد. | ||
المعتضد برادرزاده المعتمد بعد از او به خلافت رسید اقدامات اصلاحی معتضد به منزله تجدید حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عباسی بود از همین رو [[معتضد]] را سفاح دوم میخواندند، دولت سامانی در زمان معتضد تأسیس شد. | |||
در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسلههای اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست عراق و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد | در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسلههای اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست [[عراق]] و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد<ref>خضری، همان، ص 110</ref>. | ||
==انقراض حکومت عباسی== | == انقراض حکومت عباسی == | ||
حکومت عباسی نزدیک به 524 سال حکمرانی کرد، | حکومت عباسی نزدیک به 524 سال حکمرانی کرد، حکومتشان با "ابوالعباس سفاح" آغاز شد و با [[مرگ]] "مستعصم" و به دست [[مغولان]] منقرض گردید و حکومت آنان به 4 دوره تقسیم میشود. | ||
=== دوره اول === | |||
از سال 132 تا 232 که دوران نیرومندی، گسترش و شکوفایی عباسیان به حساب میآمد که با خلافت ابوالعباس سفاح آغاز و با خلافت واثق پایان میپذیرد. | |||
=== دوره دوم === | |||
دوران نفوذ ترکان با خلافت متوکل آغاز و در خلال حکومت مستکفی پایان مییابد و سالهای 232 تا 334 هـ ق را در برمیگیرد. | |||
=== دوره سوم === | |||
دوران نفوذ [[آل بویه]] میباشد که در زمان خلافت قائم پایان میپذیرد و شامل سالهای 334 تا 447 هـ ق میباشد. | |||
=== دوره چهارم === | |||
از سالهای 447 تا 656 هـ. ق که دوره نفوذ سلجوقیان ترک است، از خلافت قائم آغاز و با مرگ مستعصم پایان میپذیرد، ویژگی این دوره انتقال قدرت واقعی به سلاجقه ترک میباشد<ref>طقوش، محمد سهیل؛ دولت عباسیان، ترجمه: حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380، ص 39</ref>. | |||
همانطور که گفته شد با ورود ترکان به دستگاه خلافت تزلزل این نهاد آغاز و باعث تحولی عظیم در نظام اداری و سیاسی دستگاه خلافت به معنی نابسامانی و فساد شد، پس از آنکه خلفای عباسی برای تأمین مخارج و پرداختن به عیش و نوش و خوشگذرانی با مشکل روبرو شدند مجبور گشتند برای تأمین این مخارج به امیران ترک خود باج دهند و مناصب دولت را به آنان بفروشند و از آن پس امیران ترک جز اندوختن ثروت و چپاول مردم کار دیگری نمیکردند و در پی آن قدرت خلفای عباسی محدود میشد تمام این اقدامات و بی لیاقتی و بی کفایتی خلفا دست به دست هم داد تا در زمان مستعصم هولاکوخان مغول به نزدیک بغداد بیاید و بعد از تصرف بغداد در سال 656 و کشته شدن مستعصم برای همیشه دولت عباسیان منقرض شود<ref>میرخواند، همان، ص 529 تا ص 700</ref> <ref>[http://pajoohe.ir/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86__a-32491.aspx حکومت عباسیان]</ref>. | |||
== | == جستارهای وابسته == | ||
* [[بنی امیه]] | |||
* [[بنی هاشم]] | |||
* [[بیعت]] | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده: خلفای عباسی]] | [[رده:تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | |||
[[رده:خلفای عباسی]] |