جارودیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
«جاروديه» يا «سرحوبيه» از فرق «زيديه» اند كه پيروان «ابو الجارود» يا ابو النجم زياد بن منذر عبدى بودند.
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان = جارودیه
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام = جارودیه
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری = 2  ق
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل گیری =
| موسس = ابوالنجم زیاد بن منذر عبدی معرف به «ابوالجارود»
| عقیده =  [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]]، [[علی بن ابی طالب|امام علی]] را به وصف امامت منصوص کرده
}}
'''جارودیه''' یا «سرحوبیه» از فرق «[[زیدیه]]»اند که پیروان «ابوالجارود» یا ابوالنجم زیاد بن منذر عبدی بودند. ابوالجارود خود از علمای «زیدیه» بود.


==تاریخچه==
==تاریخچه==
جارودیه معتقدند که پيغمبر اسلام، على را به وصف به امامت منصوص كرده است.
[[کشّی|کشّی]] می‏‌نویسد ابوعبداللّه [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)]]، زیاد بن المنذر اعمی ابوالجارود را ملقب به سرحوب کرد (سرحوبیه) و او را از دروغگویان دانست. [[نجاشی|نجاشی]] می‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود همدانی الخارقی اعمی کوفی که کور مادرزاد بود از اصحاب ابی جعفر [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام محمد باقر (علیه‌السّلام)]] است. [[مامقانی|مامقانی]] می‏‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود از مردم [[خراسان]] بوده و حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) او را [[سب و لعن|لعنت]] کرد و فرمود: «انه اعمی القلب و اعمی البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختی‏ نکوهش کرده است<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>.
آنان پس از امامت «زيد بن على بن الحسين» قايل به امامت محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن شدند و بعضى از جارودیه معتقدن که او نمرده یا كشته نشده است بلکه خروج خواهد كرد.بعضى ديگر، «قاسم علوى» صاحب طالقان و رى و برخى «يحيى بن عمر» صاحب كوفه را امام مى ‏شمردند.
بیشتر جارودیه، مانند ديگر «زيديه» معقتدند که هر فاطمى كه شمشير بركشد و قيام و سپس مردم را به دين و تقوا دعوت كند، امام است.


چنان كه گفتيم يكى از ائمه «جاروديه» محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بود و گويند ابو حنيفه به وى بيعت كرد. چون اين خبر به منصور خليفه عباسى رسيد وى را به زندان انداخت تا بمرد.
==اعتقادات==
بعد از مرگ محمد مذكور «جاروديه» به امامت محمد بن قاسم بن على بن الحسين بن على صاحب طالقان و رى يقين كردند. وى در ايام معتصم خليفه عباسى گرفتار شد و در زندان او بمرد.
جارودیه معتقدند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلّی‌الله علیه وآله]])، [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السّلام]]) را به وصف [[امامت]] منصوص کرده است. آنان پس از امامت «[[زید بن علی|زید بن علی بن الحسین]]» قایل به امامت [[محمد بن عبداللّه بن حسن]] بن حسن شدند و بعضی از جارودیه معتقدند که او نمرده یا کشته نشده است، بلکه خروج خواهد کرد. بعضی دیگر «قاسم علوی» صاحب طالقان و [[ری]] و برخی «یحیی بن عمر» صاحب [[کوفه]] را امام می‌شمردند. بیشتر جارودیه مانند دیگر «[[زیدیه|زیدیه]]» معقتدند که هر [[فاطمیان|فاطمی]] که شمشیر برکشد و قیام کند و سپس مردم را به [[دین]] و [[تقوا]] دعوت نماید، او امام است.
پس از وى گروهى از «جاروديه» به امامت «يحيى بن عمر» صاحب كوفه در آمدند، او نيز در روزگار مستعين خليفه عباسى كشته شد و سر او را به نزد محمد بن عبد اللّه بن طاهر بردند.
 
ابو الجارود خود از علماى «زيديه» بود.
پیشتر گفته شد که یکی از ائمه «جارودیه» محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن بود و می‌گویند [[ابوحنیفه|ابوحنیفه]] با وی [[بیعت]] کرد. چون این خبر به [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] رسید وی را به زندان انداخت تا از دنیا رفت. بعد از [[مرگ]] محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن، «جارودیه» به امامت محمد بن قاسم بن علی بن الحسین بن علی صاحب طالقان و ری یقین کردند. وی در ایام [[معتصم عباسی|معتصم خلیفه عباسی]] گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وی گروهی از «جارودیه» امامت «یحیی بن عمر» صاحب کوفه را پذیرفتند. او نیز در زمان [[مستعین عباسی|مستعین خلیفه عباسی]] کشته شد و سر او را نزد [[محمد بن عبداللّه بن طاهر]] بردند<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref>.
كشّى مى‏نويسد: ابو عبد اللّه امام جعفر صادق (ع)، زياد بن المنذر اعمى ابو الجارود را ملقب به سرحوب كرد (- سرحوبيه) و او را از دروغگويان دانست.
 
نجاشى مى‏نويسد كه: زياد بن منذر ابو الجارود همدانى الخارقى اعمى كوفى كه كور مادرزاد بود از اصحاب ابى جعفر امام محمد باقر (ع) است.
==دیدگاه جارودیه درباره مهدویت==
مامقانى مى‏نويسد كه: زياد بن منذر ابو الجارود يا ابو النجم همدانى اعمى سرحوب الخراسانى العبد الخارقى و الخارفى و الحرقى يا الحوفى (شايد اصلا الخوافى بوده است).
[[ابوعیسی وراق]] دیدگاه‌های جارودیه را در بارۀ [[مهدویت]] به سه دسته تقسیم کرده است:
بنا بر اختلاف نسخ از مردم خراسان بود و حضرت امام جعفر صادق (ع) او را لعنت كرد و فرمود: «انه اعمى القلب و اعمى البصر» و او را موثق ندانست و به سختى‏
 
                        فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 135
#کسانی که به مهدویت و [[رجعت]] محمدبن عبداللّه [[نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشته‌اند.
#کسانی که به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹) معتقد بودند.
#کسانی که یحیی بن عمر را قائم می‌دانستند و منتظر رجعت وی بودند.
 
دیگر نویسندگان ملل و نحل چون [[عبدالقاهر بغدادی]]، مولف (الفرق بین الفرق) [[جمال‌الدین محمد بن حسین بن حسن رازی]]، (مؤلف تبصرة العوام) و [[عبدالکریم شهرستانی]]، (مولف [[الملل و النحل (کتاب)|الملل و النحل]]) با تفاوت‌‌هایی این مطالب را نقل کرده‌اند. [[علی بن حسین مسعودی]] نیز به نقل از ابوعیسی وراق، دربارۀ جارودیه و عقیدۀ آنان در این موضوع که امامت محدود به فرزندان [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین]] (علیهما السلام) است مطالب مختصری آورده است<ref>https://fa.wikishia.net/view/%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%87</ref>.
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۶

جارودیه
نامجارودیه
تاریخ شکل گیری2 ق، ۲ ش‌، ۶۲۳ م
موسسابوالنجم زیاد بن منذر عبدی معرف به «ابوالجارود»
عقیدهپیامبر اسلام، امام علی را به وصف امامت منصوص کرده

جارودیه یا «سرحوبیه» از فرق «زیدیه»اند که پیروان «ابوالجارود» یا ابوالنجم زیاد بن منذر عبدی بودند. ابوالجارود خود از علمای «زیدیه» بود.

تاریخچه

کشّی می‏‌نویسد ابوعبداللّه امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)، زیاد بن المنذر اعمی ابوالجارود را ملقب به سرحوب کرد (سرحوبیه) و او را از دروغگویان دانست. نجاشی می‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود همدانی الخارقی اعمی کوفی که کور مادرزاد بود از اصحاب ابی جعفر امام محمد باقر (علیه‌السّلام) است. مامقانی می‏‌نویسد که زیاد بن منذر ابوالجارود از مردم خراسان بوده و حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) او را لعنت کرد و فرمود: «انه اعمی القلب و اعمی البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختی‏ نکوهش کرده است[۱].

اعتقادات

جارودیه معتقدند که پیامبر اسلام (صلّی‌الله علیه وآلهامام علی (علیه‌السّلام) را به وصف امامت منصوص کرده است. آنان پس از امامت «زید بن علی بن الحسین» قایل به امامت محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن شدند و بعضی از جارودیه معتقدند که او نمرده یا کشته نشده است، بلکه خروج خواهد کرد. بعضی دیگر «قاسم علوی» صاحب طالقان و ری و برخی «یحیی بن عمر» صاحب کوفه را امام می‌شمردند. بیشتر جارودیه مانند دیگر «زیدیه» معقتدند که هر فاطمی که شمشیر برکشد و قیام کند و سپس مردم را به دین و تقوا دعوت نماید، او امام است.

پیشتر گفته شد که یکی از ائمه «جارودیه» محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن بود و می‌گویند ابوحنیفه با وی بیعت کرد. چون این خبر به منصور خلیفه عباسی رسید وی را به زندان انداخت تا از دنیا رفت. بعد از مرگ محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن، «جارودیه» به امامت محمد بن قاسم بن علی بن الحسین بن علی صاحب طالقان و ری یقین کردند. وی در ایام معتصم خلیفه عباسی گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وی گروهی از «جارودیه» امامت «یحیی بن عمر» صاحب کوفه را پذیرفتند. او نیز در زمان مستعین خلیفه عباسی کشته شد و سر او را نزد محمد بن عبداللّه بن طاهر بردند[۲].

دیدگاه جارودیه درباره مهدویت

ابوعیسی وراق دیدگاه‌های جارودیه را در بارۀ مهدویت به سه دسته تقسیم کرده است:

  1. کسانی که به مهدویت و رجعت محمدبن عبداللّه نفس زکیه (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشته‌اند.
  2. کسانی که به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹) معتقد بودند.
  3. کسانی که یحیی بن عمر را قائم می‌دانستند و منتظر رجعت وی بودند.

دیگر نویسندگان ملل و نحل چون عبدالقاهر بغدادی، مولف (الفرق بین الفرق) جمال‌الدین محمد بن حسین بن حسن رازی، (مؤلف تبصرة العوام) و عبدالکریم شهرستانی، (مولف الملل و النحل) با تفاوت‌‌هایی این مطالب را نقل کرده‌اند. علی بن حسین مسعودی نیز به نقل از ابوعیسی وراق، دربارۀ جارودیه و عقیدۀ آنان در این موضوع که امامت محدود به فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) است مطالب مختصری آورده است[۳].

پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.
  2. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.
  3. https://fa.wikishia.net/view/%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%87