۲۲٬۰۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
... آقا سراغ پدر شهید رضا عواضه را میگیرند. مادرش به فارسی میگوید: ایشون جراح قلب هستند و توی این شرایط جنگ در لبنان به حضورشون خیلی نیاز بود و نیامدند. | ... آقا سراغ پدر شهید رضا عواضه را میگیرند. مادرش به فارسی میگوید: ایشون جراح قلب هستند و توی این شرایط جنگ در لبنان به حضورشون خیلی نیاز بود و نیامدند. | ||
مادرش ۴۷ سال پیش در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] پزشکی خوانده و حالا استاد [[زبان فارسی|فارسی]] دانشگاهی در [[لبنان]] است. حرف دیگری نمیزند. ولی من از دلش خبر دارم. قبل از دیدار وقتی از او پرسیدم تا حالا آقا را از نزدیک دیدهاید یا نه، گفت: «یکی از آرزوهایم بوده ولی بیشتر از من، رضا و معصومه دوست داشتند او را ببینند. الان همهاش میگویم کاش خودشون اینجا بودند». مکثی میکند و میگوید: «البته هستند!»...<ref>[https://khl.ink/f/58050 دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر انقلاب، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای].</ref> | مادرش ۴۷ سال پیش در [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] پزشکی خوانده و حالا استاد [[زبان فارسی|فارسی]] دانشگاهی در [[لبنان]] است. حرف دیگری نمیزند. ولی من از دلش خبر دارم. قبل از دیدار وقتی از او پرسیدم تا حالا آقا را از نزدیک دیدهاید یا نه، گفت: «یکی از آرزوهایم بوده ولی بیشتر از من، رضا و معصومه دوست داشتند او را ببینند. الان همهاش میگویم کاش خودشون اینجا بودند». مکثی میکند و میگوید: «البته هستند!»...<ref>[https://khl.ink/f/58050 دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر انقلاب، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای].</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |