مستدرکه (مستدرکیه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مستدرکه''' همراه با دو فرقه [[زعفرانیه]] و [[برغوثیه]] از شاخه‌های فرقه [[نجاریه]] به شمار می‌رود. [[فخر رازى]] این فرقه را از «[[جبریه]]» شمرده که معتقدند بر انجام افعال قادر نیستند.  
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب
| عنوان =مستدرکه (مستدرکیه)
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام = 
| نام رایج =
| تاریخ شکل گیری =
| قرن شکل گیری =
| مبدأ شکل‌ گیری =  از شاخه‌های فرقه [[نجاریه]]  
| موسس =
| عقیده = باور داشتند هر آنچه را که از پیشینیان (کسانی که صفات‌خدا را ثابت کرده و قائل به‌قدم قرآن بودند) مخفی بوده استدراک کرده و از آن با خبر شده‌اند.  
}}


==عقاید==
'''«مستدرکه»''' همراه با دو فرقه [[زعفرانیه]] و [[برغوثیه]] از شاخه‌های فرقه [[نجاریه]] به‌شمار می‌رود. [[فخر رازی|فخر‌ رازی]] این فرقه را از «[[جبریه]]» شمرده که معتقدند که انسان بر انجام افعال قادر نیست.  
مستدرکه یا مستدرکیه گروهى از «[[نجاریه]]» بودند و باور داشتند هر آن چه را که از پیشینیان (کسانی که صفات خدا را ثابت کرده و قایل به قدم قرآن بودند) مخفی بوده استدراک کرده و از آن با خبر شده‌اند، زیرا پیشینیان به پیروان خود گفته بودند که درباره قرآن و این که آیا مخلوق است یا نه، سخنی نگویند. ولى «مستدركه» به دست آوردند که قرآن مخلوق است.


==تقسیم به دو گروه==
== عقاید ==
1. گروه اول گفتند که [[پیامبر (ص)]] فرمود قرآن به ترتیب حروف هجا خلق شده است و هر كسی آن را انکار کند، [[کافر]] می‌شود.
مستدرکه یا مستدرکیه گروهی از «[[نجاریه]]» بودند و باور داشتند هر آنچه را که از پیشینیان (کسانی که صفات‌خدا را ثابت کرده و قائل به قدم قرآن بودند) مخفی بوده استدراک کرده و از آن با خبر شده‌اند، زیرا پیشینیان به‌پیروان خود گفته بودند که درباره [[قرآن]] و اینکه آیا مخلوق است یا نه، سخنی نگویند، با این‌حال این طائفه خودشان آگاه شدند که قرآن مخلوق است.


2.گروه دوم گفتند كه پیامبر(ص) نفرمود که قرآن مطابق با حروف هجا خلق شده است، لکن نسبت به آن معتقد بود و دلالت بر آن مى‌کرد و هر کسی بگوید كلام خدا مخلوق به این لفظ مى‌باشد، كافر است.
== تقسیم به دو گروه ==
مشابه این سخن را شهرستانی نقل کرده که: « مستدرکه می‌گویند کلام خدا، غیر از خدا است و هرچه غیر از خدا باشد، مخلوق است، ولی چون پیامبر(ص) گفته کلام الله غیر مخلوق است و سلف هم بر این عبارت اجماع کرده‌اند و ما نیز گفتار آن‌ها ـ که می‌گویند غیر مخلوق است ـ را می‌پذیریم و مراد ایشان نیز آن است که ترتیب، نظم، حروف و اصوات قرآن غیر مخلوق است و کسانی هم که می‌گویند قرآن مخلوق است، مرادشان آن است که به غیر این حروف بعینها، مخلوق است»
این فرقه به دو گروه تقسیم شدند.
شهرستانی بعد از نقل این قول خود متوجه غیرمفهوم بودن این عبارات شده و می‌گوید: «این حکایتی است از آن‌ها»
1. گروه اول گفتند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله)]] فرمود قرآن به‌ترتیب حروف هجا خلق شده است و هر کسی آن را انکار کند، [[کافر]] می‌شود.
<ref>شهرستانی عبد الکریم، الملل و النحل، ج1، ص 81
</ref>


==دروغ پنداری سخن مخالفان==
2.گروه دوم گفتند که پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) نفرمود که قرآن مطابق با حروف هجا خلق شده است، ولی خود آن را قبول داشته  و دلالت بر آن می‌کرد و هر کسی بگوید کلام خداوند مخلوق به‌این لفظ می‌باشد، کافر است.
از مستدرکه طایفه ای بوند که همه سخنان مخالفان را دروغ مى‌پنداشتند تا بدانجا كه اگر كسى می‌گفت اکنون روز است و آفتاب می‌تابد، سخن او را دروغ مى‏‌پنداشتند.<ref>مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 437 با ویرایش و اصلاح جملات</ref> <ref>بغدادی عبد القاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 127.</ref> <ref>فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمين و المشركين، با اهتمام على سامى النشار، قاهره، ص68</ref> <ref>حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، به اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 62</ref> <ref>بغدادی ابو منصور، الملل و النحل، تحقيق دكتر نادر البيرنصرى، بيروت، سال  1970 میلادی،  ص 144.</ref>
مشابه این سخن را شهرستانی نقل کرده که: «مستدرکه می‌گویند کلام خداوند غیر از خداوند است و هرچه غیر از خدا باشد، مخلوق است، ولی چون پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) گفته کلام‌الله غیر مخلوق است و پیشینیان نیز بر این عبارت اجماع کرده‌اند و ما نیز گفتار آنها را که می‌گویند قرآن غیر مخلوق است می‌پذیریم و مراد ایشان نیز آن است که ترتیب، نظم، حروف و اصوات قرآن غیر‌مخلوق است و کسانی هم که می‌گویند قرآن مخلوق است، مرادشان آن است که به‌غیر این حروف بعینها، مخلوق است»
شهرستانی بعد از نقل این قول؛ خود متوجه نامفهوم بودن این عبارات شده و می‌گوید: «این حکایتی است از آنها»<ref>شهرستانی، عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ ج1، ص 81.</ref>.


=پانویس=
== دروغ‌پنداری سخن مخالفان ==
این فرقه  همه سخنان مخالفان را دروغ می‌پنداشتند تا بدانجا که اگر کسی می‌گفت اکنون روز است و آفتاب می‌تابد، سخن او را دروغ می‏‌پنداشتند<ref>مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 437؛ با ویرایش و اصلاح جملات.</ref>،<ref>بغدادی عبد القاهر؛ الفرق بين الفرق؛ به‌اهتمام محمد زاهد بن‌حسن الكوثرى؛ قاهره، سال 1948 میلادی؛ ص 127.</ref>،<ref>فخر رازی؛ اعتقادات فرق المسلمين و المشركين؛ به‌اهتمام على سامى النشار؛ قاهره، ص 68.</ref>،<ref>حسنی رازی سید مرتضی؛ تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام؛ به اهتمام عباس اقبال آشتيانى؛ تهران، سال 1313 هجری شمسی؛ ص 62.</ref>،<ref>بغدادی ابومنصور؛ الملل و النحل؛ تحقيق دكتر نادر البيرنصرى؛ بيروت، سال 1970 میلادی؛ ص 144.</ref>.


[[رده: کلام ]]
== پانویس ==
[[رده: فرق و مذاهب کلامی ]]
{{پانویس}}
<references />
 
{{فرق و مذاهب}}
 
[[رده:فرق و مذاهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۳

مستدرکه (مستدرکیه)
عقیدهباور داشتند هر آنچه را که از پیشینیان (کسانی که صفات‌خدا را ثابت کرده و قائل به‌قدم قرآن بودند) مخفی بوده استدراک کرده و از آن با خبر شده‌اند.

«مستدرکه» همراه با دو فرقه زعفرانیه و برغوثیه از شاخه‌های فرقه نجاریه به‌شمار می‌رود. فخر‌ رازی این فرقه را از «جبریه» شمرده که معتقدند که انسان بر انجام افعال قادر نیست.

عقاید

مستدرکه یا مستدرکیه گروهی از «نجاریه» بودند و باور داشتند هر آنچه را که از پیشینیان (کسانی که صفات‌خدا را ثابت کرده و قائل به قدم قرآن بودند) مخفی بوده استدراک کرده و از آن با خبر شده‌اند، زیرا پیشینیان به‌پیروان خود گفته بودند که درباره قرآن و اینکه آیا مخلوق است یا نه، سخنی نگویند، با این‌حال این طائفه خودشان آگاه شدند که قرآن مخلوق است.

تقسیم به دو گروه

این فرقه به دو گروه تقسیم شدند. 1. گروه اول گفتند که پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) فرمود قرآن به‌ترتیب حروف هجا خلق شده است و هر کسی آن را انکار کند، کافر می‌شود.

2.گروه دوم گفتند که پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) نفرمود که قرآن مطابق با حروف هجا خلق شده است، ولی خود آن را قبول داشته و دلالت بر آن می‌کرد و هر کسی بگوید کلام خداوند مخلوق به‌این لفظ می‌باشد، کافر است. مشابه این سخن را شهرستانی نقل کرده که: «مستدرکه می‌گویند کلام خداوند غیر از خداوند است و هرچه غیر از خدا باشد، مخلوق است، ولی چون پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله) گفته کلام‌الله غیر مخلوق است و پیشینیان نیز بر این عبارت اجماع کرده‌اند و ما نیز گفتار آنها را که می‌گویند قرآن غیر مخلوق است می‌پذیریم و مراد ایشان نیز آن است که ترتیب، نظم، حروف و اصوات قرآن غیر‌مخلوق است و کسانی هم که می‌گویند قرآن مخلوق است، مرادشان آن است که به‌غیر این حروف بعینها، مخلوق است» شهرستانی بعد از نقل این قول؛ خود متوجه نامفهوم بودن این عبارات شده و می‌گوید: «این حکایتی است از آنها»[۱].

دروغ‌پنداری سخن مخالفان

این فرقه همه سخنان مخالفان را دروغ می‌پنداشتند تا بدانجا که اگر کسی می‌گفت اکنون روز است و آفتاب می‌تابد، سخن او را دروغ می‏‌پنداشتند[۲]،[۳]،[۴]،[۵]،[۶].

پانویس

  1. شهرستانی، عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ ج1، ص 81.
  2. مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 437؛ با ویرایش و اصلاح جملات.
  3. بغدادی عبد القاهر؛ الفرق بين الفرق؛ به‌اهتمام محمد زاهد بن‌حسن الكوثرى؛ قاهره، سال 1948 میلادی؛ ص 127.
  4. فخر رازی؛ اعتقادات فرق المسلمين و المشركين؛ به‌اهتمام على سامى النشار؛ قاهره، ص 68.
  5. حسنی رازی سید مرتضی؛ تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام؛ به اهتمام عباس اقبال آشتيانى؛ تهران، سال 1313 هجری شمسی؛ ص 62.
  6. بغدادی ابومنصور؛ الملل و النحل؛ تحقيق دكتر نادر البيرنصرى؛ بيروت، سال 1970 میلادی؛ ص 144.