۲۳٬۰۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | | مادر = ام المؤمنین [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه کبری (سلامالله علیها)]] | ||
}} | }} | ||
'''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله | '''فاطمه بنت محمد'''، دختر گرامی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله)]] و [[خدیجه بنت خویلد|حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] و مادر [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]] است. حضرت فاطمه (سلامالله علیها) در [[اسلام|دین اسلام]] جایگاه بسیار رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از [[ائمه|ائمه شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. [[سوره]] و آیاتی از [[قرآن|قرآن کریم]] همچون سورۀ کوثر، [[سوره انسان]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش [[نزول قرآن|نازل]] گردیده و ایشان بهعنوان [[اهل بیت|اهلبیت رسول خدا (صلیالله علیه وآله)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] دربارۀ نحوۀ [[شهادت]] ایشان بعد از پیامبر چنین آمده که: حضرت فاطمه پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش به هواداری از خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | ||
== القاب حضرت فاطمه زهرا == | == القاب حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== معنی فاطمه == | == معنی فاطمه == | ||
[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله | [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)]] نام ایشان را فاطمه گذشتند. کلمه فاطمه اسم فاعل است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده؛ فَطمَ در زبان عربی به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است. در مورد علت این نامگذاری در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) آمده است: <big>«إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِی فاطِمَة وَ وُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِک سُمّیتْ فاطِمَة»؛</big> خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش [[جهنم|دوزخ]] جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است<ref>کنز العمال ج۶ ص۲۱۹؛ الصواعق المحرقة ۹۶</ref>. در جایی دیگر دلیل گذاشتن نام فاطمه را این گونه بیان کردند که از هر گونه بدی جدا و بریده شده است<ref>ترجمه مسند فاطمه زهرا سلام الله علیها، ص ۲۵</ref>. | ||
== ولادت حضرت فاطمه زهرا == | == ولادت حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== دوران کودکی و هجرت به مدینه == | == دوران کودکی و هجرت به مدینه == | ||
فاطمه (سلامالله علیها)، در خانه پدرش رسول خدا (صلیالله علیه وآله | فاطمه (سلامالله علیها)، در خانه پدرش رسول خدا (صلیالله علیه وآله) و تحت تعلیم و تربیت دینی وی پرورش یافت<ref> شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۳۵</ref>. دوره کودکی او که دوره نضج گرفتن اسلام و محدودیتهای ایجاد شده [[شرک|مشرکان]] بر مسلمانان است. دوره سراسر آزمایش و شکنجه برای [[مسلمان|مسلمانان]] است<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص۳۹-۳۶</ref>. در این دوره، محاصره اقتصادی و اجتماعی در درّه خشک و سوزان [[شعب ابی طالب|شعب ابیطالب]] اتفاق افتاد که با گرسنگی و تشنگی و رنج همراه بود. مرگ عزیزان فاطمه نیز در این دوره بود: مادرش خدیجه (سلامالله علیها) و همچنین عموی پیامبر [[ابوطالب]] به عنوان اصلیترین حامی پیامبر (صلیالله علیه وآله) در سال دهم [[عام الحزن]] رخ داد. در همین دوره بود که به دلیل حمایتهای فاطمه (سلامالله علیها) از پدرش و دلجوییهایش از وی، پیامبر به وی لقب ام ابیها داد که نشان از مقام و منزلت وی نزد پیامبردارد<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۴۵-۳۹</ref>. | ||
در همین دوره [[هجرت]] مسلمانان از [[مکه]] به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها مبدأ تاریخ مسلمانان گردید<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. پس از اینکه پیامبر به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. [[بلاذری]] مینویسد: [[زید بن حارثه]] و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (سلامالله علیها) و امکلثوم دختر پیامبر بودند<ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. اما [[ابن هشام]] نوشته است [[عباس بن عبدالمطلب]] مأمور بردن او بود<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. | در همین دوره [[هجرت]] مسلمانان از [[مکه]] به [[مدینه]] صورت گرفت که این هجرت بعدها مبدأ تاریخ مسلمانان گردید<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. پس از اینکه پیامبر به مدینه رفت، خانوادهاش نیز عازم آنجا شدند. [[بلاذری]] مینویسد: [[زید بن حارثه]] و ابو رافع مأمور همراهی فاطمه (سلامالله علیها) و امکلثوم دختر پیامبر بودند<ref>انساب الاشراف، ص۴۱۴و۲۶۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. اما [[ابن هشام]] نوشته است [[عباس بن عبدالمطلب]] مأمور بردن او بود<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۲</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در مقابل این سندها یعقوبی که او نیز از تاریخ نویسان طبقه اول است، مینویسد: [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] او را به مدینه آورد<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۱؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. روایتهای شیعی نوشته یعقوبی را تایید میکنند<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. از جمله اینها شیخ طوسی است که در امالی آورده است پیامبر در قباء مانده بود و داخل مدینه نمیشد و میگفت داخل شهر نمیشوم تا اینکه پسر عمویم یعنی علی بن ابیطالب و دخترم بیایند. طبق نوشته وی علاوه بر فاطمه، مادر امام علی یعنی [[فاطمه بنت اسد]] و فاطمه دختر [[زبیر]] بن عبدالمطلب و به قولی ضباعة دختر زبیر نیز با همراهی امام علی (علیهالسلام) هجرت کردهاند<ref>الطوسی، الامالی، تحقیق و تصحیح: بهراد الجعفری، علی اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش، صص ۶۹۴-۶۹۵</ref>. | در مقابل این سندها یعقوبی که او نیز از تاریخ نویسان طبقه اول است، مینویسد: [[علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] او را به مدینه آورد<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۱؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. روایتهای شیعی نوشته یعقوبی را تایید میکنند<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳</ref>. از جمله اینها شیخ طوسی است که در امالی آورده است پیامبر در قباء مانده بود و داخل مدینه نمیشد و میگفت داخل شهر نمیشوم تا اینکه پسر عمویم یعنی علی بن ابیطالب و دخترم بیایند. طبق نوشته وی علاوه بر فاطمه، مادر امام علی یعنی [[فاطمه بنت اسد]] و فاطمه دختر [[زبیر]] بن عبدالمطلب و به قولی ضباعة دختر زبیر نیز با همراهی امام علی (علیهالسلام) هجرت کردهاند<ref>الطوسی، الامالی، تحقیق و تصحیح: بهراد الجعفری، علی اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش، صص ۶۹۴-۶۹۵</ref>. | ||
در هر حال، هنگامی که زهرا و ام کلثوم با سرپرست خود سوار شدند و کاروان آماده حرکت بود، حویرث بن نقیذ، از دشمنان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلیالله علیه وآله | در هر حال، هنگامی که زهرا و ام کلثوم با سرپرست خود سوار شدند و کاروان آماده حرکت بود، حویرث بن نقیذ، از دشمنان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|محمد (صلیالله علیه وآله)]] که پیوسته بدگوی او بود نزد آنان میآید و شتر آنان را آسیبی میزند. شتر میرمد و فاطمه و ام کلثوم بر زمین میافتند. ابن هشام و دیگر مورخان از آسیبی که فاطمه (سلامالله علیها) از این صدمه دیده است نامی نبرده اند، لکن پیداست که دختر پیغمبر از این حادثه بیرنج نمانده است<ref> ابن هشام، ج۴، ص۳۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ص۴۳-۴۲</ref>. | ||
== خواستگاری و ازدواج حضرت فاطمه زهرا == | == خواستگاری و ازدواج حضرت فاطمه زهرا == | ||
فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاران زیادی داشته است و بسیاری از بزرگان و یاران پیامبر (صلیالله علیه وآله | فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاران زیادی داشته است و بسیاری از بزرگان و یاران پیامبر (صلیالله علیه وآله) از جمله [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و... از فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاری کردند که پیامبر (صلیالله علیه وآله) نپذیرفت<ref>ابن سعد، طبقات، ح۸، ص۱۱</ref>. و در پاسخ آنان گفت: فاطمه خردسال است و چون علی (علیهالسلام) او را از پیامبر خواستگاری کرد، پذیرفت<ref>نسایی، سنن نسایی، ح۶، ص۶۲</ref>. و به فاطمه فرمود: <big>زوّجتکِ أقدم الاُمة اسلاماً</big>، تو را به همسری اولین [[مسلمان]] درآوردم<ref>شفیعی شاهرودی، سلسله موضوعات الغدیر علامه امینی، ج۸(صدّیقه طاهره، فاطمه زهرا)، ص۶۰</ref>. همچنین گروهی از [[مهاجران]]، فاطمه (سلامالله علیها) را از پیامبر (صلیالله علیه وآله) خواستگاری کردند<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱۰</ref>. و پیامبر (صلیالله علیه وآله) فرمود: کار [[ازدواج]] دخترم فاطمه با خداست نه دیگری، اگر او بخواهد و صلاح بداند، چنان خواهد کرد و من در انتظار قضای الهی هستم (انی انتظربها القضاء)<ref>قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ص۱۹۱</ref>. | ||
ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام) در سال دوم هجری [در مدینه]<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. صورت گرفت. کابین دختر پیغمبر ۴۰۰ درهم یا اندکی بیشتر و یا کمتر بود که امام علی (علیهالسلام)، یکی از وسایلش را فروخت و این پول را به دست آورد. بهای آن را نزد پیغمبر آوردند. رسول خدا بیآنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به [[بلال]] داد و گفت: با این پول برای دخترم بوی خوش بخر! سپس مانده را به ابوبکر داد و گفت: با این پول آنچه را دخترم بدان نیازمند است آماده ساز. [[عمار یاسر]] و چند تن از یاران خود را با ابوبکر همراه کرد تا با صلاحدید او جهاز زهرا را آماده سازند. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] فهرست این وسایل را در کتاب امالی خود ذکر کرده است<ref>امالی، ج ۱، ص ۳۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۵۸-۵۹</ref>. | ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام) در سال دوم هجری [در مدینه]<ref> آیتی، چکیده تاریخ پیامبر اسلام، ص۳۵</ref>. صورت گرفت. کابین دختر پیغمبر ۴۰۰ درهم یا اندکی بیشتر و یا کمتر بود که امام علی (علیهالسلام)، یکی از وسایلش را فروخت و این پول را به دست آورد. بهای آن را نزد پیغمبر آوردند. رسول خدا بیآنکه آن را بشمارد، اندکی از پول را به [[بلال]] داد و گفت: با این پول برای دخترم بوی خوش بخر! سپس مانده را به ابوبکر داد و گفت: با این پول آنچه را دخترم بدان نیازمند است آماده ساز. [[عمار یاسر]] و چند تن از یاران خود را با ابوبکر همراه کرد تا با صلاحدید او جهاز زهرا را آماده سازند. [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] فهرست این وسایل را در کتاب امالی خود ذکر کرده است<ref>امالی، ج ۱، ص ۳۹؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، صص ۵۸-۵۹</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
واقعۀ [[مباهله]] واقعهای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیهالسلام)]] نپذیرفتند، آیه نازل شد که: {{متن قرآن |فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ |سوره = آل عمران | آیه = ۶۱ }}. پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | واقعۀ [[مباهله]] واقعهای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی [[مسیحیت|مسیحیان]] نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیهالسلام)]] نپذیرفتند، آیه نازل شد که: {{متن قرآن |فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ |سوره = آل عمران | آیه = ۶۱ }}. پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله | پیامبر (صلیالله علیه وآله) در موعد مقرر به همراه خویش [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (علیهالسلام)]]، حضرت فاطمه (سلامالله علیها) و دامادش حضرت علی (علیهالسلام) را آورد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیهالسلام) و اهلسنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | ||
[[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] در مورد [[آیه مباهله]] میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیها) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیهالسلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیهالسلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیهالسلام) و از سوم بجز حسنین (علیهالسلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل بیت|اهلبیت]] رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref>. | [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]] در مورد [[آیه مباهله]] میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیها) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیهالسلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیهالسلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیهالسلام) و از سوم بجز حسنین (علیهالسلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان [[اهل بیت|اهلبیت]] رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref>. | ||
این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[الکشاف عن حقائق التنزیل (کتاب)|الکشاف عن حقائق التنزیل]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول (صلیالله علیه وآله | این مطلب را نقلی از روایت مباهله که [[زمخشری]] از علمای اهلسنت در [[الکشاف عن حقائق التنزیل (کتاب)|الکشاف عن حقائق التنزیل]] از [[عایشه]] نقل میکند تایید مینماید: حضرت رسول (صلیالله علیه وآله) در روز مباهله بیرون آمد و عبایی از موی سیاه پوشیده بود چون امام حسن (علیهالسلام) رسید، او را در ذیل عبای خود جای داد، سپس امام حسین (علیهالسلام) رسید، او را نیز در ذیل عبای خود جای داد، و پس از آن، فاطمه و سپس علی؛ آنگاه گفت: {{متن قرآن |...إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا... |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }}؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند<ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، صص ۳۶۹-۳۷۰</ref>. | ||
=== آیۀ تطهیر === | === آیۀ تطهیر === | ||
منظور از [[آیه تطهیر]] بخش دوم سوره احزاب آیه ۳۳ است که میفرماید: {{متن قرآن |...انَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }} این آیه بیان میکند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که اهل بیت پیامبر (صلیالله علیه وآله | منظور از [[آیه تطهیر]] بخش دوم سوره احزاب آیه ۳۳ است که میفرماید: {{متن قرآن |...انَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا |سوره = احزاب |آیه = ۳۳ }} این آیه بیان میکند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که اهل بیت پیامبر (صلیالله علیه وآله) از هر رجس و پلیدی پاک باشند. تعبیر «یُطهِّرکم» در پی «لِیُذهِبَ عَنکم الرِّجسَ» تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیها است و «تَطهِیرًا» که مفعول مطلق است نیز تأکیدی دیگر برای طهارت به شمار میرود. «الرِجسَ» که با الف و لام جنس است، هر گونه پلیدی فکری و عملی اعم از شرک، کفر، نفاق و جهل و گناه را دربر میگیرد<ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۳۱۲</ref> مطابق با روایاتی که در منابع شیعه<ref>.کلینی، مـحمد بـن یعقوب، الاصول من الکافی، ج ۱، ص ۲۸۶ ـ ۲۸۷؛ شیخ صدوق، الخصال، ص ۴۰۳، حدیث ۱۱۳، و ص ۵۸۰، حدیث ۱؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۶۸ و ۷۸۳؛ طبرسی, فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷ ص۵۵۹ و ج۸ ص ۳۵۷</ref>. و برخی از منابع اهلسنت<ref>جامع البـیان عـن تـأویل آی القرآن، ج ۱۲، جزء ۲۲، ص ۶؛ رازی، ابن ابی حاتم، تفسیر القـرآن العـظیم، ج ۹، ص ۳۱۳۱، حـدیث ۱۷۶۷۳؛ ابـن کثـیر، تـفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۴۹۴؛ نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص ۲۹۵؛ سیوطی، جلالالدین، الدرالمنثور فی التفسیر المأثور، ج ۶، ص ۶۰۴؛ نیشابوری، ابو عبدالله حاکم، المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۴۱۶ </ref>. آمده است، منظوراز اهلالبیت (علیهالسلام)؛ خمسه طیبه یعنی پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهالسلام) هستند. | ||
=== آیۀ مودت === | === آیۀ مودت === | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (علیهالسلام) بیمار شدند. پیامبر (علیهالسلام) به همراه جمعی [[صحابه|اصحاب]] به عیادت آنان آمدند و به علی (علیهالسلام) پیشنهاد کردند تا برای شفای فرزندان خود [[نذر]] کند. علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهالسلام) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها [[شفا]] یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین (علیهالسلام) از بیماری شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالی که) چیزی در خانه آنان نبود. علی (علیهالسلام) از شمعون خیبری سه صاع جو به قرض گرفت. | در شأن نزول مشهور سوره انسان از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (علیهالسلام) بیمار شدند. پیامبر (علیهالسلام) به همراه جمعی [[صحابه|اصحاب]] به عیادت آنان آمدند و به علی (علیهالسلام) پیشنهاد کردند تا برای شفای فرزندان خود [[نذر]] کند. علی (علیهالسلام) و فاطمه (علیهالسلام) و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها [[شفا]] یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین (علیهالسلام) از بیماری شفا یافتند (و آنان روزه گرفتند در حالی که) چیزی در خانه آنان نبود. علی (علیهالسلام) از شمعون خیبری سه صاع جو به قرض گرفت. | ||
فاطمه (سلام الله علیه) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد (صلیالله علیه وآله | فاطمه (سلام الله علیه) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد (صلیالله علیه وآله) بیتوانی مسلمان هستم، غذایی به من دهید، خداوند به شما از غذاهای [[بهشت|بهشتی]] عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمی بر در خانه آمد و غذای خود را به وی دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیری بر در خانه آمد و آنان سهم غذای خود را به او بخشیدند. | ||
صبح هنگام امام علی (علیهالسلام) دست حسنین را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگی میلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالی در شما برای من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهی آنان وارد خانه فاطمه (علیهالسلام) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است. پیامبر (صلیالله علیه وآله | صبح هنگام امام علی (علیهالسلام) دست حسنین را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگی میلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالی در شما برای من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهی آنان وارد خانه فاطمه (علیهالسلام) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است. پیامبر (صلیالله علیه وآله) ناراحت شد. در همین هنگام [[جبرئیل]] فرود آمد و گفت: ای محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، آنگاه سورۀ هل اتی (انسان) را بر او خواند<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰</ref>. | ||
== فضایل حضرت فاطمه زهرا == | == فضایل حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
# اشتراک حضرت فاطمه با پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین در مقام [[عصمت]] و طهارت بلکه طبق روایات آن حضرت عصمت کبرای الهی است. | # اشتراک حضرت فاطمه با پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین در مقام [[عصمت]] و طهارت بلکه طبق روایات آن حضرت عصمت کبرای الهی است. | ||
# اشتراک حضرت صدیقه با پدر و همسر و فرزندانش در مجاز بودن به ورود و توقف در [[مسجد]] پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله | # اشتراک حضرت صدیقه با پدر و همسر و فرزندانش در مجاز بودن به ورود و توقف در [[مسجد]] پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) در جمیع حالاتشان. | ||
# مادر ائمه اطهار است. | # مادر ائمه اطهار است. | ||
# هنگام ولادت فاطمه، نور او تمام خانههای مکه را فراگرفت. | # هنگام ولادت فاطمه، نور او تمام خانههای مکه را فراگرفت. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
== فضایل حضرت فاطمه در منابع اهلسنت == | == فضایل حضرت فاطمه در منابع اهلسنت == | ||
درباره فضایل و عظمت بزرگ بانوی اسلام و یگانه دختر باقی مانده از رسول خاتم (صلیالله علیه وآله | درباره فضایل و عظمت بزرگ بانوی اسلام و یگانه دختر باقی مانده از رسول خاتم (صلیالله علیه وآله) حضرت صدیقه اطهر فاطمه زهرا (سلام الله علیه) چه در منابع شیعی و چه در منابع اهلسنت به فراوانی سخن گفته شده است. به قدری فضایل آن حضرت زیاد است که جای کوچکترین تردید و یا انکاری وجود ندارد. به ذکر برخی از فضایل بیشمار آن حضرت که در منابع اهلسنت موجود است اشاره میکنیم. | ||
'''آیۀ تطهیر و حدیث کسا''' | '''آیۀ تطهیر و حدیث کسا''' | ||
خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن|قرآن مجید]] اهلبیت پیامبر (صلیالله علیه وآله | خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن|قرآن مجید]] اهلبیت پیامبر (صلیالله علیه وآله) را مطهر خوانده است: | ||
{{متن قرآن |انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا|سوره = احزاب|آیه = 33 }}. | {{متن قرآن |انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا|سوره = احزاب|آیه = 33 }}. | ||
«خداوند میخواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.» | «خداوند میخواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.» | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
[[ام سلمه]] گفت: | [[ام سلمه]] گفت: | ||
آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا (صلیالله علیه وآله | آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا (صلیالله علیه وآله) فاطمه، علی، حسن و حسین (علیهالسلام) در این خانه بودند. پیامبر فرمود: هولاء اهل بیتی، این عده [[اهل بیت|اهلبیت]] من هستند<ref>طه ،132 </ref>. | ||
حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل مینویسد: | حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل مینویسد: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[علی بن ابیطالب|امیرالمومنین علی (علیهالسلام)]] از ابی سعید خدری مینویسد: | ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[علی بن ابیطالب|امیرالمومنین علی (علیهالسلام)]] از ابی سعید خدری مینویسد: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله | پیامبر (صلیالله علیه وآله) بعد از نزول آیه «و امر اهلک بالصلاه واصطبر علیها» به مدت هشت ماه در هنگام نماز صبح میآمد در جلوی درب خانه علی و حضرت زهرا و میگفت: الصلاه، رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا<ref>ابن عساکر، تاریخ دمشق، ترجمه الامام علی (علیهالسلام) ص 89 خ 315</ref>. | ||
لخمی طبرانی در المعجم الکبیر آورده است: | لخمی طبرانی در المعجم الکبیر آورده است: | ||
زینب بنت ام سلمه میگوید که رسول خدا (صلیالله علیه وآله | زینب بنت ام سلمه میگوید که رسول خدا (صلیالله علیه وآله) در نزد [[ام سلمه]] بود که حسن ،حسین و فاطمه (علیهالسلام) بر حضرت وارد شدند. حسن در یک سو و حسین در سوی دیگر پیامبر (صلیالله علیه وآله) نشستند و حضرت زهرا نیز در میان این دو قرار گرفت. سپس پیامبر فرمود: رحمه الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید<ref>المعجم الکبیر24، ص 282 ،281 خ 713 </ref>. | ||
حاکم نیشابوری در کتاب «مستدرک الصحیحین» ،ترمذی در کتاب «سنن» و احمد بن حنبل در کتاب «مسند» مینویسد: | حاکم نیشابوری در کتاب «مستدرک الصحیحین» ،ترمذی در کتاب «سنن» و احمد بن حنبل در کتاب «مسند» مینویسد: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله | پیامبر (صلیالله علیه وآله) درب خانه حضرت زهرا (سلامالله علیه) میرفت و میفرمود: الصلاه یا اهل البیت. انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا<ref>مستدرک الصحیحین 3، ص 158، سنن ترمذی خ 3206، مسنداحمد 3 ص 259</ref>. | ||
شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا مینویسد: | شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا مینویسد: | ||
و صح ان النبی (صلیالله علیه وآله | و صح ان النبی (صلیالله علیه وآله) جلل فاطمه وزوجها و ابنیها لکسا و قال اللهم اهل بیتی اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا، درست است این خبر که پیامبر (صلیالله علیه وآله) فاطمه (سلامالله علیها) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهلبیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده دور کن و اینها را پاکیزه گردان<ref>سیراعلام النبلا 2 ص 122</ref>. | ||
'''آیۀ مباهله''' | '''آیۀ مباهله''' | ||
ابن سعد در کتاب طبقات الکبری در ترجمه الحسین (علیهالسلام) مینویسد: | ابن سعد در کتاب طبقات الکبری در ترجمه الحسین (علیهالسلام) مینویسد: | ||
در جریان مباهله با علمای [[نجران]] پیامبر (صلیالله علیه وآله | در جریان مباهله با علمای [[نجران]] پیامبر (صلیالله علیه وآله) دست فاطمه، حسن و حسین را گرفت و گفت اینها فرزندان من هستند<ref>طبقات الکبری، ابن سعد، ترجمه الحسین، موسسه آل البیت ،ص 139 و 140</ref>. | ||
حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک الصحیحین مینویسد: | حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک الصحیحین مینویسد: | ||
وقتی که آیه مباهله نازل شد پیامبر (صلیالله علیه وآله | وقتی که آیه مباهله نازل شد پیامبر (صلیالله علیه وآله) علی، فاطمه، حسن و حسین را خواند و گفت: اللهم هولاء اهلی، بارخدایا اینها اهل من هستند<ref>مستدرک الصحیحین 3، ص 150</ref>. | ||
'''ازدواج''' | '''ازدواج''' | ||
بنا به نوشته بزرگان اهلسنت و جماعت، [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]] برای خواستگاری حضرت زهرا (سلامالله علیه) به نزد پیامبر (صلیالله علیه وآله | بنا به نوشته بزرگان اهلسنت و جماعت، [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]] برای خواستگاری حضرت زهرا (سلامالله علیه) به نزد پیامبر (صلیالله علیه وآله) رفت و پیشنهاد خویش را بیان نمود. رسول خدا(صلیالله علیه وآله) فرمود: انتظر بهاالقضا، من در امر ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) منتظر فرمان خداوند هستم، [[خلیفه]] اول این پاسخ را پاسخ منفی تلقی نمود. | ||
[[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] نیز به دیگر بار و به همین منظور به نزد رسول خدا (صلیالله علیه وآله | [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] نیز به دیگر بار و به همین منظور به نزد رسول خدا (صلیالله علیه وآله) رفت و مانند [[ابوبکر بن ابی قحافه|خلیفه اول]] پاسخ منفی شنید. | ||
سپس خانواده علی (علیهالسلام) به آن حضرت پیشنهاد کردند که برای خواستگاری فاطمه (سلامالله علیها) به نزد رسول خدا (صلیالله علیه وآله | سپس خانواده علی (علیهالسلام) به آن حضرت پیشنهاد کردند که برای خواستگاری فاطمه (سلامالله علیها) به نزد رسول خدا (صلیالله علیه وآله) برود. حضرت رفت و پیشنهادش مورد موافقت قرار گرفت<ref>ابن سعد، طبقات الکبری 8 ص 19 و 20 </ref>. | ||
ابن عباس گفت: در هنگام ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام)، پیامبر (صلیالله علیه وآله | ابن عباس گفت: در هنگام ازدواج فاطمه (سلامالله علیها) با علی (علیهالسلام)، پیامبر (صلیالله علیه وآله) در جلوی فاطمه (سلامالله علیها) و [[جبرئیل]] در سمت راست و مکائیل در سمت چپ و هفتاد هزار [[فرشته]] در پشت سر حضرت زهرا حرکت میکردند و این خیل ملایک تا طلوع فجر به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول بودند<ref>تاریخ بغداد 5، ص 7 </ref>. | ||
'''محبوبترین زنان در نزد پیامبر''' | '''محبوبترین زنان در نزد پیامبر''' | ||
حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک آورده است: | حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک آورده است: | ||
کان رسول الله (صلیالله علیه وآله | کان رسول الله (صلیالله علیه وآله) اذا رجع من غزاه او سفراتی المسجد فصلی فیه رکعتین ثم ثنی بفاطمه ثم یاتی ازواجه، رسول خدا(صلیالله علیه وآله) وقتی که از جنگی و یا از سفری برمی گشت به مسجد میرفت و دو رکعت نماز میخواند، سپس به نزد دخترش فاطمه میرفت و به او ثنا میگفت و سپس به نزد زنانش میرفت<ref>اعیان الشیعه 1، ص 307 </ref>. | ||
ابن حجر در کتاب استیعاب از [[عایشه]] همسر پیامبر روایت کرده است که از او پرسیدند که ای الناس احب الی رسول الله (صلیالله علیه وآله | ابن حجر در کتاب استیعاب از [[عایشه]] همسر پیامبر روایت کرده است که از او پرسیدند که ای الناس احب الی رسول الله (صلیالله علیه وآله) چه کسی در نزد پیامبر (صلیالله علیه وآله) محبوبتر است وی در پاسخ گفت از میان زنان فاطمه (سلامالله علیها) و از میان مردان علی (علیهالسلام) در نزد رسول خدا محبوبترند<ref>اعیان الشیعه 1، ص 307 </ref>. | ||
'''غضبش، غضب خدا''' | '''غضبش، غضب خدا''' | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
حاکم حسکانی حنفی در کتاب شواهدالتنزیل مینویسد: | حاکم حسکانی حنفی در کتاب شواهدالتنزیل مینویسد: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله | پیامبر (صلیالله علیه وآله) {{متن قرآن |فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر|سوره = نور| آیه = 36 }} را قرائت کرد و گفت این بیوت پیامبر (صلیالله علیه وآله) است. از آن حضرت پرسیده شد که آیا بیت علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلام الله علیها) نیز همین بیوت است، حضرت فرمود: بیت علی (علیهالسلام) و فاطمه (سلام الله علیها) از بافضیلتترین آن است<ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 532 ج 566</ref>. | ||
و نیز در روایتی دیگر آورده است: | و نیز در روایتی دیگر آورده است: | ||
پیامبر(صلیالله علیه وآله | پیامبر(صلیالله علیه وآله) بعد از خواندن این آیه یکی از وی پرسید: یا رسول الله مراد از این بیوت در این آیه چه خانههایی است؟ حضرت فرمود خانههای انبیاست. ابوبکر پرسید یا رسول الله ،خانه علی و فاطمه هم از این خانههاست حضرت فرمود: بله از بافضیلتترین آن است<ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 533 خ 567 و نیز ص 534 خ 568 </ref>. | ||
'''همنشینی با رسول خدا در بهشت''' | '''همنشینی با رسول خدا در بهشت''' | ||
محب الطبری در کتاب الریاض النضره نقل میکند که حضرت زهرا (سلام الله علیه) در درجه رسول خدا (صلیالله علیه وآله | محب الطبری در کتاب الریاض النضره نقل میکند که حضرت زهرا (سلام الله علیه) در درجه رسول خدا (صلیالله علیه وآله) در بهشت است<ref>الریاض النضره 2 ص 208</ref>. | ||
حاکم نیشابوری مینویسد: علی، فاطمه ،حسن و حسین ـ علیهمالسلام ـ اولین کسانی هستند که در بهشت وارد میشوند<ref>مستدرک 3 ص 151 </ref>. | حاکم نیشابوری مینویسد: علی، فاطمه ،حسن و حسین ـ علیهمالسلام ـ اولین کسانی هستند که در بهشت وارد میشوند<ref>مستدرک 3 ص 151 </ref>. | ||
'''عظمتش در محشر''' | '''عظمتش در محشر''' | ||
حاکم درباره عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیه) نقل میکند که در روز قیامت منادی ندا میدهد که ای اهل محشر چشمانتان را ببندید که فاطمه زهرا (سلام الله علیه) دختر رسول خدا (صلیالله علیه وآله | حاکم درباره عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیه) نقل میکند که در روز قیامت منادی ندا میدهد که ای اهل محشر چشمانتان را ببندید که فاطمه زهرا (سلام الله علیه) دختر رسول خدا (صلیالله علیه وآله) وارد میشود<ref> مستدرک 3 ص153</ref>. | ||
'''حورا''' | '''حورا''' | ||
[[خطیب بغدادی]] مینویسد که رسول خدا (صلیالله علیه وآله | [[خطیب بغدادی]] مینویسد که رسول خدا (صلیالله علیه وآله) فرمود: | ||
فاطمه حورا انسیه کلما اشتقت الی الجنه قبلتها، فاطمه حوریه ای است در صورت انسانی، هر گاه من مشتاق بهشت میشوم او را میبوسم<ref>تاریخ بغداد 5 ص 86</ref>. | فاطمه حورا انسیه کلما اشتقت الی الجنه قبلتها، فاطمه حوریه ای است در صورت انسانی، هر گاه من مشتاق بهشت میشوم او را میبوسم<ref>تاریخ بغداد 5 ص 86</ref>. | ||
ابن حجر در کتابش از پیامبر (صلیالله علیه وآله | ابن حجر در کتابش از پیامبر (صلیالله علیه وآله) نقل میکند که آن حضرت فرمود: | ||
ابنتی فاطمه حوراآدمیه، دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان<ref>صواعق المحرقه، ص 96</ref>. | ابنتی فاطمه حوراآدمیه، دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان<ref>صواعق المحرقه، ص 96</ref>. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد مینویسد: | خطیب بغدادی در تاریخ بغداد مینویسد: | ||
خیررجالکم علی بن ابیطالب و خیرنسائکم فاطمه بنت محمد (صلیالله علیه وآله | خیررجالکم علی بن ابیطالب و خیرنسائکم فاطمه بنت محمد (صلیالله علیه وآله) بهترین مردان شما علی بن ابیطالب و بهترین زنان شما فاطمه دختر محمد(صلیالله علیه وآله) است<ref>تاریخ بغداد 3 ص 392 </ref>. | ||
'''پارۀ تن رسول خدا''' | '''پارۀ تن رسول خدا''' | ||
[[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] نقل میکند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله | [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]] نقل میکند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله) فرمود: | ||
فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است<ref> صحیح بخاری 5، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>. | فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است<ref> صحیح بخاری 5، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>. | ||
دوستی و دشمنی با فاطمه (سلام الله علیها) دوستی و دشمنی با پیامبر(صلیالله علیه وآله | دوستی و دشمنی با فاطمه (سلام الله علیها) دوستی و دشمنی با پیامبر(صلیالله علیه وآله) است | ||
بسیاری از بزرگان اهلسنت نوشتهاند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله | بسیاری از بزرگان اهلسنت نوشتهاند که پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله) به علی (علیهالسلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیهالسلام) و حسین (علیهالسلام) نگاه کرد و فرمود: انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم ،من با دشمنان شما دشمن و با دوستان شما دوستم<ref>مسنداحمد 2 ص 242 مستدرک حاکم 3 ص 149، ترمذی خ 3870، المصنف فی الاحادیث 7 ص 512 </ref>. | ||
'''سیدۀ زنان''' | '''سیدۀ زنان''' | ||
[[ابن سعد]]، [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]]، [[ذهبی]] و حاکم نیشابوری نوشتهاند که [[عایشه]] همسر پیامبر میگوید که حضرت زهرا (سلامالله علیه) در هنگام رحلت پیامبر (صلیالله علیه وآله | [[ابن سعد]]، [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]]، [[ذهبی]] و حاکم نیشابوری نوشتهاند که [[عایشه]] همسر پیامبر میگوید که حضرت زهرا (سلامالله علیه) در هنگام رحلت پیامبر (صلیالله علیه وآله) پیش آن حضرت رفت و پیامبر(صلیالله علیه وآله) به وی چیزی گفت و فاطمه (سلام الله علیها) گریان شد و سپس چیزی به وی فرمود و حضرت زهرا (سلامالله علیه) خندان شد. عایشه میگوید از سر این کار از وی جویا شدم. فاطمه (سلامالله علیها) در این هنگام به عایشه گفت من سر رسول خدا (صلیالله علیه وآله) را فاش نمیکنم. | ||
میگوید: بعد از رحلت رسول خدا(صلیالله علیه وآله | میگوید: بعد از رحلت رسول خدا(صلیالله علیه وآله) به دیگر بار از او پرسیدم، فاطمه (سلامالله علیها) در پاسخ گفت که پیامبر (صلیالله علیه وآله) فرمود: همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل میشد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است. این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است. من از این سخن گریستم. حضرت فرمود چرا گریه میکنی اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه، او نسا العالمین، آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی<ref>طبقات 8، ص 248 ـ 247، صحیح بخاری 5، ص 55 ـ 54 مستدرک 3 ص 156</ref>. | ||
ابن سعد نظیر همین روایت را از ام سلمه نقل کرده است<ref>طبقات 8، ص 248</ref>. | ابن سعد نظیر همین روایت را از ام سلمه نقل کرده است<ref>طبقات 8، ص 248</ref>. | ||
[[احمد بن حنبل|احمدبن حنبل]] از ابوسعید خدری نقل میکند که پیامبر (صلیالله علیه وآله | [[احمد بن حنبل|احمدبن حنبل]] از ابوسعید خدری نقل میکند که پیامبر (صلیالله علیه وآله) فرمود: حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است<ref>مسنداحمد 3، ص 473 خ 11224 </ref>. | ||
[[عبسی کوفی]] مینویسد: | [[عبسی کوفی]] مینویسد: | ||
پیامبر (صلیالله علیه وآله | پیامبر (صلیالله علیه وآله) فرمود: فرشتهای از جانب پروردگار بر من نازل شد و خبر داد که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است. | ||
و در نقلی دیگر آمده است که آن حضرت فرمود: فاطمه سیده زنان اهل جهانیان است<ref>المصنف 8 ص 527 </ref>. | و در نقلی دیگر آمده است که آن حضرت فرمود: فاطمه سیده زنان اهل جهانیان است<ref>المصنف 8 ص 527 </ref>. | ||
و نیز بخاری نقل کرده است که پیامبر (صلیالله علیه وآله | و نیز بخاری نقل کرده است که پیامبر (صلیالله علیه وآله) فرمود: | ||
فاطمه سیده زنان اهل بهشت است<ref> بخاری 5 ص 92 </ref>. | فاطمه سیده زنان اهل بهشت است<ref> بخاری 5 ص 92 </ref>. | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
== احادیث از منابع اهلسنت دربارۀ حضرت فاطمه زهرا == | == احادیث از منابع اهلسنت دربارۀ حضرت فاطمه زهرا == | ||
در منابع حدیثی از جمله کتب برادران اهلسنت روایات مختلفی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله | در منابع حدیثی از جمله کتب برادران اهلسنت روایات مختلفی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) دربارۀ فضایل حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) نقل شده است که برخی از آنها عبارتند از: | ||
# قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة». روز قیامت یک صدائی بلند میشود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (سلام الله علیها) میخواهد عبور کند<ref>کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبی ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136</ref>. | # قال رسول اللّه صلی الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادی مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتی تَمُرَّ فاطِمَة». روز قیامت یک صدائی بلند میشود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (سلام الله علیها) میخواهد عبور کند<ref>کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبی ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136</ref>. | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۵۱: | ||
برخی از دانشمندان اهلسنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است<ref>شرح نهجالبلاغه، ج2، ص60</ref>». رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلامالله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | برخی از دانشمندان اهلسنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است<ref>شرح نهجالبلاغه، ج2، ص60</ref>». رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلامالله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | ||
حضرت فاطمه (سلامالله علیها) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (صلیالله علیه وآله | حضرت فاطمه (سلامالله علیها) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (صلیالله علیه وآله)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانهاش به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای بیشماری بر جان و روح او نشست. صفدی یکی دیگر از علمای اهلسنت میگوید: | ||
«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود<ref>لوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292</ref>». | «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود<ref>لوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2، ص292</ref>». | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۵: | ||
# عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | # عدهای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کردهاند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده است<ref>طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290</ref>. | ||
# بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | # بعضی گفتهاند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد. شیخ طوسی میگوید: | ||
# از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا (صلیالله علیه وآله | # از جمله شواهدی که میتوان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا (صلیالله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: "بین قبر من و منبرم، روضهای از روضههای بهشت وجود دارد". شاهد دیگر اینکه نوشتهاند: علی در روضه نبی اکرم (صلیالله علیه وآله) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است<ref>بحارالانوار، ج 43، ص185</ref>. | ||
# عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: «درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است» و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | # عدهای گفتهاند: فاطمه را در خانهاش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید میکند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: «درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است» و میدانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت<ref>نهجالبلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195</ref>. [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]] مینویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانهاش به خاک سپبردهاند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر [[حج]] رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم. <ref>من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906</ref> سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانهاش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیکتر است. شیخ طوسی یادآور میشود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر میتوانی زیارت کنی و برخی او را در خانهاش مدفون میدانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیکاند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است<ref>بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96</ref>. | ||