سید روح‌الله موسوی خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید روح‌الله موسوی خمینی''' (1281 - 1368 ش)، معروف به '''امام خمینی،''' بنیان‌گذار [[جمهوری اسلامی ایران]]، فقیه و اصولی و یکی از [[مرجع تقلید|مراجع بزرگ تقلید]] [[مذهب شیعه|شیعه]] معاصر متولد بیستم جمادی الآخره و در روز ولادت دخت گرامی [[حضرت محمد|نبی مکرم اسلام]] حضرت [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه (سلام‌الله‌علیها)]] در سال 1320 ق، مطابق با اول مهر 1281 ش و 24 سپتامپر 1902 م، می‌باشد. جد اعلای او، «سید حیدر موسوی اردبیلی»، همراه با پدرزن خویش، «میر سید علی همدانی» برای تبلیغ [[اسلام|دین اسلام]] و آئین تشیع، در قرن هشتم هجری از [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] به [[کشمیر]] هجرت کرد<ref>علی قادری، «خمینی روح‌الله: زندگی‌نامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال»، چاپ دوم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص78</ref>. پدربزرگ او «سید احمد» که برای کسب علم به [[نجف]] مشرف شده بود، به دعوت اهالی خمین، وارد ایران شد و در خمین ساکن گردید<ref>همان، ص79 و 9</ref>.  
'''سید روح‌الله موسوی خمینی''' (1281 - 1368 ش)، معروف به '''امام خمینی،''' بنیان‌گذار [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، فقیه و اصولی و یکی از [[مرجع تقلید|مراجع بزرگ تقلید]] [[مذهب شیعه|شیعه]] معاصر متولد بیستم جمادی الآخره و در روز ولادت دخت گرامی [[حضرت محمد|نبی مکرم اسلام]] حضرت [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه (سلام‌الله‌علیها)]] در سال 1320 ق، مطابق با اول مهر 1281 ش و 24 سپتامپر 1902 م، می‌باشد. جد اعلای او، «سید حیدر موسوی اردبیلی»، همراه با پدرزن خویش، «میر سید علی همدانی» برای تبلیغ [[اسلام|دین اسلام]] و آئین تشیع، در قرن هشتم هجری از [[جمهوری اسلامی ایران]] به [[کشمیر]] هجرت کرد<ref>علی قادری، «خمینی روح‌الله: زندگی‌نامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال»، چاپ دوم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص78</ref>. پدربزرگ او «سید احمد» که برای کسب علم به [[نجف]] مشرف شده بود، به دعوت اهالی خمین، وارد ایران شد و در خمین ساکن گردید<ref>همان، ص79 و 9</ref>.  


== دورۀ نخست (از 1281 - 1300 شمسی) ==
== دورۀ نخست (از 1281 - 1300 شمسی) ==


=== خانواده ===
=== خانواده ===
پدر بزرگوار امام، «آقا مصطفی» از علما و چهره‌های درخشان منطقۀ خمین بود. او تحصیلات عالیه علوم دینی را در [[نجف]] و [[سامرا]] به انجام رسانده و پس از بازگشت به خمین، به نشر احکام اسلام، رسیدگی به خواسته‌های مردم و حمایت از مظلومان در برابر برخی خوانین ستمگر می‌پرداخت. وی سرانجام در زمستان 1281 ش،12/ ذی‌القعده 1320 ق، در راه «خمین - اراک» به دست اشرار محلی به شهادت رسید<ref>همان، ص88، 90 و 122</ref>. بدن مطهر او به نجف اشرف برده شد و در جوار حرم مطهر [[علی بن ابی طالب|امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام)]] آرام گرفت. سیدروح‌الله که در آن زمان، تنها پنج ماه از بهار زندگی‌اش گذشته بود، بعدها با شنیدن ماجرای پدر، شیفته او گردید و همواره از او یاد می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که در بزرگ‌سالی برای خود نام خانوادگی «مصطفوی» را برگزید<ref>همان، ص105</ref> و در جوانی بعضی نوشته‌هایش را با نام «ابن الشهید» تمام می‌کرد<ref>خاطرات آیت‌اللّه پسندیده (گفته‌ها و نوشته‌ها) - یادها، 9</ref>.
پدر بزرگوار امام، «آقا مصطفی» از علما و چهره‌های درخشان منطقۀ خمین بود. او تحصیلات عالیه علوم دینی را در [[نجف]] و [[سامرا]] به انجام رسانده و پس از بازگشت به خمین، به نشر احکام اسلام، رسیدگی به خواسته‌های مردم و حمایت از مظلومان در برابر برخی خوانین ستمگر می‌پرداخت. وی سرانجام در زمستان 1281 ش،12/ ذی‌القعده 1320 ق، در راه «خمین - اراک» به دست اشرار محلی به شهادت رسید<ref>همان، ص88، 90 و 122</ref>. بدن مطهر او به نجف اشرف برده شد و در جوار حرم مطهر [[علی بن ابی‌طالب|امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام)]] آرام گرفت. سیدروح‌الله که در آن زمان، تنها پنج ماه از بهار زندگی‌اش گذشته بود، بعدها با شنیدن ماجرای پدر، شیفته او گردید و همواره از او یاد می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که در بزرگ‌سالی برای خود نام خانوادگی «مصطفوی» را برگزید<ref>همان، ص105</ref> و در جوانی بعضی نوشته‌هایش را با نام «ابن الشهید» تمام می‌کرد<ref>خاطرات آیت‌اللّه پسندیده (گفته‌ها و نوشته‌ها) - یادها، 9</ref>.


=== کودکی و نوجوانی ===
=== کودکی و نوجوانی ===
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


=== قیام پانزده خرداد 1342===
=== قیام پانزده خرداد 1342===
این دوره، آغازی برای رفع موانع برای دشمنان [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[اسلام]] بود. همزمان با تسلط آمریکا بر امور مملکت، فشار بر رژیم برای اجرای اصلاحات آمریکایی افزایش یافت و در قالب اصلاحات ارضی و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با چشم‌اندازی ظاهراً مردم‌فریب رخ نمود؛ ولی در باطن از اتحاد شومی خبر می‌داد و تسلط [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]، [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] و عوامل آنها را بر کلیه شئون مملکت فراهم می‌کرد. در این زمان، حضرت آیت‌الله‌ حاج آقا روح‌الله خمینی در برابر اصلاحات آمریکایی به‌شدت ایستاد و رژیم شاه به تلافی آن، در دوم فروردین 1342 که مصادف بود با شهادت [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]]، به [[مدرسه فیضیه]] یورش برد. در این حادثه، تعدادی شهید و مجروح شدند. حاج آقا روح‌الله در پی این حادثه، خطاب به مردم و علمای [[نجف]] و [[قم]] فرمود: «امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است» و در اعلامیه معروف خود تحت عنوان «شاه‌دوستی؛ یعنی غارتگری»، جهت‌گیری مبارزه را مشخص ساخت. راز تأثیر شگفت پیام و کلام او را در روان مردم که تا مرز جانبازی پیش می‌رفت، باید در همین اصالت اندیشه، صلابت رأی و صداقت بی‌شائبه‌اش با آنان جستجو کرد.
این دوره، آغازی برای رفع موانع برای دشمنان [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و [[اسلام]] بود. همزمان با تسلط آمریکا بر امور مملکت، فشار بر رژیم برای اجرای اصلاحات آمریکایی افزایش یافت و در قالب اصلاحات ارضی و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با چشم‌اندازی ظاهراً مردم‌فریب رخ نمود؛ ولی در باطن از اتحاد شومی خبر می‌داد و تسلط [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]، [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] و عوامل آنها را بر کلیه شئون مملکت فراهم می‌کرد. در این زمان، حضرت آیت‌الله‌ حاج آقا روح‌الله خمینی در برابر اصلاحات آمریکایی به‌شدت ایستاد و رژیم شاه به تلافی آن، در دوم فروردین 1342 که مصادف بود با شهادت [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]]، به [[مدرسه فیضیه]] یورش برد. در این حادثه، تعدادی شهید و مجروح شدند. حاج آقا روح‌الله در پی این حادثه، خطاب به مردم و علمای [[نجف]] و [[قم]] فرمود: «امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است» و در اعلامیه معروف خود تحت عنوان «شاه‌دوستی؛ یعنی غارتگری»، جهت‌گیری مبارزه را مشخص ساخت. راز تأثیر شگفت پیام و کلام او را در روان مردم که تا مرز جانبازی پیش می‌رفت، باید در همین اصالت اندیشه، صلابت رأی و صداقت بی‌شائبه‌اش با آنان جستجو کرد.


آیت‌الله‌ خمینی در پیامی به‌مناسبت چهلم فاجعه فیضیه دست به افشاگری زد: «من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم». ایشان نطق تاریخی خود را در 13 خرداد 1342 در [[مدرسه فیضیه]] ایراد نموده، خطاب به شاه گفت: «آقا من به شما نصیحت می‌کنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا اغفال می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند». شاه فرمان خاموش کردن فریادش را صادر کرد. در شامگاه 14 خرداد آیت‌الله‌ خمینی دستگیر و به زندان قصر منتقل شد. صبح روز پانزدهم خبر بازداشت ایشان، به تهران و سایر شهرها رسید. مردم به خیابان‌ها ریخته، با شعار «یا مرگ یا خمینی» به‌سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند. قیام، با شدت سرکوب شد و به خون نشست. حکومت تصمیم داشت او را پس از محاکمه اعدام کند؛ تااینکه اعلامیه‌ای به امضای علما و مراجع منتشر شد که در آن به‌صراحت، مرجعیت وی را تأیید کرده، خواهان آزادی او شدند. سرانجام حاج آقا روح‌الله پس از اعتراضات زیاد، صبح روز 19 فروردین 1343، پس از ده ماه زندان و مراقبت، به [[قم]] برگردانده شد. [[قیام ۱۵ خرداد|قیام 15 خرداد 1342]] علی‌الظاهر از جوشش و جنبش افتاد؛ اما افشاگری او علیه تصویب لایحه [[کاپیتولاسیون]] (مصونیت قضایی کارمندان آمریکایی)، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد. حاج آقا روح‌الله در روز 4 آبان 1343 بیانیه‌ای انقلابی صادر کرد و در آن نوشت: «دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] خصوصا متنفر است ... آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی می‌کند ...». سحرگاه 13 آبان 1343 او را بازداشت کرده و با یک فروند هواپیمای نظامی به [[ترکیه]] انتقال دادند و بار دیگر پس از یک سال او را به [[عراق]] ([[نجف]]) تبعید کردند. انتقال او به نجف به این منظور بود که شخصیت وی تحت‌الشعاع دیگر علمای حوزه بزرگ نجف قرار گیرد؛ اما ایشان ستاره‌ای درخشان در آسمان فقاهت آن حوزه هزار ساله شد و مورد احترام علمای آن شهر قرار گرفت.
آیت‌الله‌ خمینی در پیامی به‌مناسبت چهلم فاجعه فیضیه دست به افشاگری زد: «من مصمم هستم که از پای ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم». ایشان نطق تاریخی خود را در 13 خرداد 1342 در [[مدرسه فیضیه]] ایراد نموده، خطاب به شاه گفت: «آقا من به شما نصیحت می‌کنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا اغفال می‌کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند». شاه فرمان خاموش کردن فریادش را صادر کرد. در شامگاه 14 خرداد آیت‌الله‌ خمینی دستگیر و به زندان قصر منتقل شد. صبح روز پانزدهم خبر بازداشت ایشان، به تهران و سایر شهرها رسید. مردم به خیابان‌ها ریخته، با شعار «یا مرگ یا خمینی» به‌سوی کاخ شاه به حرکت درآمدند. قیام، با شدت سرکوب شد و به خون نشست. حکومت تصمیم داشت او را پس از محاکمه اعدام کند؛ تااینکه اعلامیه‌ای به امضای علما و مراجع منتشر شد که در آن به‌صراحت، مرجعیت وی را تأیید کرده، خواهان آزادی او شدند. سرانجام حاج آقا روح‌الله پس از اعتراضات زیاد، صبح روز 19 فروردین 1343، پس از ده ماه زندان و مراقبت، به [[قم]] برگردانده شد. [[قیام ۱۵ خرداد|قیام 15 خرداد 1342]] علی‌الظاهر از جوشش و جنبش افتاد؛ اما افشاگری او علیه تصویب لایحه [[کاپیتولاسیون]] (مصونیت قضایی کارمندان آمریکایی)، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد. حاج آقا روح‌الله در روز 4 آبان 1343 بیانیه‌ای انقلابی صادر کرد و در آن نوشت: «دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلام از اجانب عموماً و از [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] خصوصا متنفر است ... آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی می‌کند ...». سحرگاه 13 آبان 1343 او را بازداشت کرده و با یک فروند هواپیمای نظامی به [[ترکیه]] انتقال دادند و بار دیگر پس از یک سال او را به [[عراق]] ([[نجف]]) تبعید کردند. انتقال او به نجف به این منظور بود که شخصیت وی تحت‌الشعاع دیگر علمای حوزه بزرگ نجف قرار گیرد؛ اما ایشان ستاره‌ای درخشان در آسمان فقاهت آن حوزه هزار ساله شد و مورد احترام علمای آن شهر قرار گرفت.
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
=== رهبر و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران ===
=== رهبر و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران ===
[[پرونده:امام روح الله.jpg|بی‌قاب|راست|بندانگشتی|]]
[[پرونده:امام روح الله.jpg|بی‌قاب|راست|بندانگشتی|]]
دورۀ رهبری ده سال و چهار ماه ایشان رسما از 22 بهمن 1357 ش، تا 14 خرداد 1368 ش، ادامه داشت. حضرت امام خمینی ابتدا به تثبیت نظام سیاسی جدید پرداخت و «جمهوری اسلامی» را با توجه به مبانی «اسلام سیاسی شیعی» و مقتضیات دنیای جدید طراحی کردند. بلافاصله پس از پیروزی، با فراخوانی مردم به رفراندم برای تعیین نظام سیاسی و تشکیل مجلس خبرگان و همه‌پرسی قانون اساسی، الگوی جدیدی از حکومت اسلامی را به جهان نشان دادند. با فروپاشی استبداد پهلوی و رواج گسترده آزادی‌های اجتماعی، گروه‌های مختلف توانستند با برگزاری نشست‌ها و انتشار اندیشه‌های خود به رقابت بپردازند؛ اما به دلیل نبود تجربه زندگی در فضای باز سیاسی و نبود نکات مورد اتفاق همه نیروهای اجتماعی، این فضا به‌زودی به منازعه‌ای دامن‌گیر تبدیل شد. آرایش نیروهای اجتماعی، به‌ویژه برخی گروه‌ها و احزاب سیاسی که متأثر از مکاتب سیاسی غرب و شرق (لیبرالیسم و کمونیسم) بودند و صف‌بندی آنها در برابر «مکتب انقلاب اسلامی» که برگرفته از اندیشه سیاسی حضرت امام و خواسته مردم ولایت‌مدار بود، رخدادهای تلخ بی‌شماری را در تاریخ انقلاب رقم زد. این رخدادها همگام با رویکرد خصمانه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و حمایت غرب و شرق از گروه‌های معارض داخلی در کنار تهاجم نظامی رژیم بعثی عراق به نمایندگی از حاکمان مرتجع جهان عرب، شرایطی را رقم زد که می‌توان گفت هرکدام از آنها می‌توانست مسیر انقلاب را تغییر داده، به شکست بکشاند؛ اما دست خداوند، هوشمندی و رهبری مقتدرانه امام، جان‌فشانی، وفاداری و آگاهی مردم ایران، راه انقلاب را هموار کرد. حضرت امام خمینی در بهمن‌ماه 1358، پس از عارضه قلبی، به تهران آمدند و با اقامت در آنجا سکان کشتی انقلاب را به دست گرفتند. بحران‌هایی چون تغییر دولت‌ها، اختلاف‌های قوای سه‌گانه، شهادت جمع بسیاری از کارگزاران نظام، مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی و... با دست باکفایت ایشان فرومی‌نشست. درایت ایشان در ارائه نظریه «ولایت مطلقه فقیه» و تشکیل نهادهایی همچون «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، راه برون‌رفت از بحران‌ها را فراروی انقلاب نهاد. ملت ایران نیز پاسدار میراث بزرگ امام خویش بود و ایشان را در رواق چشمانش می‌نشاند. علاقه مردم ولایت‌مدار به امام به‌گونه‌ای بود که در سال 1368، در حالی با پیکر پاک ایشان پس از سال‌ها تحمل سختی‌ها و مشکلات، وداع می‌کرد که حضور جمعیت، چندین برابر بیشتر از لحظه ورود وی به خاک وطن بود و عشق و پایداری آنان عمیق‌تر و قصدشان بر ادامه راه امام و انقلاب، جدی‌تر و نظامشان علی‌رغم همه توطئه‌ها و حوادث، پرثبات‌تر از هر زمان دیگر شد. «جمهوری اسلامی»، بارزترین ثمره عمر حضرت امام است. ایشان این نظام سیاسی را به‌گونه‌ای طراحی کردند که به هیچ فردی تکیه نداشته و در وصیت‌نامه خودشان به ملت چنین سفارش می‌کنند که: «با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمت‌گزار، در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد؛ که خدمت‌گزاران بالا و والاتر در خدمتند و اللَّه نگهدار این ملت و مظلومان جهان است».
دورۀ رهبری ده سال و چهار ماه ایشان رسما از 22 بهمن 1357 ش، تا 14 خرداد 1368 ش، ادامه داشت. حضرت امام خمینی ابتدا به تثبیت نظام سیاسی جدید پرداخت و «جمهوری اسلامی» را با توجه به مبانی «اسلام سیاسی شیعی» و مقتضیات دنیای جدید طراحی نمود. بلافاصله پس از پیروزی، با فراخوانی مردم به رفراندم برای تعیین نظام سیاسی و تشکیل مجلس خبرگان و همه‌پرسی قانون اساسی، الگوی جدیدی از حکومت اسلامی را به جهان نشان دادند. با فروپاشی استبداد پهلوی و رواج گسترده آزادی‌های اجتماعی، گروه‌های مختلف توانستند با برگزاری نشست‌ها و انتشار اندیشه‌های خود به رقابت بپردازند؛ اما به دلیل نبود تجربه زندگی در فضای باز سیاسی و نبود نکات مورد اتفاق همه نیروهای اجتماعی، این فضا به‌زودی به منازعه‌ای دامن‌گیر تبدیل شد. آرایش نیروهای اجتماعی، به‌ویژه برخی گروه‌ها و احزاب سیاسی که متأثر از مکاتب سیاسی غرب و شرق (لیبرالیسم و کمونیسم) بودند و صف‌بندی آنها در برابر «مکتب انقلاب اسلامی» که برگرفته از اندیشه سیاسی حضرت امام و خواسته مردم ولایت‌مدار بود، رخدادهای تلخ بی‌شماری را در تاریخ انقلاب رقم زد. این رخدادها همگام با رویکرد خصمانه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و حمایت غرب و شرق از گروه‌های معارض داخلی در کنار تهاجم نظامی رژیم بعثی عراق به نمایندگی از حاکمان مرتجع جهان عرب، شرایطی را رقم زد که می‌توان گفت هرکدام از آنها می‌توانست مسیر انقلاب را تغییر داده، به شکست بکشاند؛ اما دست خداوند، هوشمندی و رهبری مقتدرانه امام، جان‌فشانی، وفاداری و آگاهی مردم ایران، راه انقلاب را هموار کرد. حضرت امام خمینی در بهمن‌ماه 1358، پس از عارضه قلبی، به تهران آمدند و با اقامت در آنجا سکان کشتی انقلاب را به دست گرفتند. بحران‌هایی چون تغییر دولت‌ها، اختلاف‌های قوای سه‌گانه، شهادت جمع بسیاری از کارگزاران نظام، مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی و... با دست باکفایت ایشان فرومی‌نشست. درایت ایشان در ارائه نظریه «ولایت مطلقه فقیه» و تشکیل نهادهایی همچون «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، راه برون‌رفت از بحران‌ها را فراروی انقلاب نهاد. ملت ایران نیز پاسدار میراث بزرگ امام خویش بود و ایشان را در رواق چشمانش می‌نشاند. علاقه مردم ولایت‌مدار به امام به‌گونه‌ای بود که در سال 1368، در حالی با پیکر پاک ایشان پس از سال‌ها تحمل سختی‌ها و مشکلات، وداع می‌کرد که حضور جمعیت، چندین برابر بیشتر از لحظه ورود وی به خاک وطن بود و عشق و پایداری آنان عمیق‌تر و قصدشان بر ادامه راه امام و انقلاب، جدی‌تر و نظامشان علی‌رغم همه توطئه‌ها و حوادث، پرثبات‌تر از هر زمان دیگر شد. «جمهوری اسلامی»، بارزترین ثمره عمر حضرت امام است. ایشان این نظام سیاسی را به‌گونه‌ای طراحی کردند که به هیچ فردی تکیه نداشته و در وصیت‌نامه خودشان به ملت چنین سفارش می‌کنند که: «با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمت‌گزار، در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد؛ که خدمت‌گزاران بالا و والاتر در خدمتند و اللَّه نگهدار این ملت و مظلومان جهان است».
 
== دیدگاه‌های تقریبی ==
== دیدگاه‌های تقریبی ==


خط ۲۰۵: خط ۲۰۶:


مراسم تشییع در روز 16 خرداد با حضور میلیون‌ها نفر برگزار شد و پیکر ایشان همان روز در بهشت زهرای تهران، در جایی که اکنون «حرم امام خمینی» است، به خاک سپرده شد. او با «دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا»، به دیدار معبود شتافت.
مراسم تشییع در روز 16 خرداد با حضور میلیون‌ها نفر برگزار شد و پیکر ایشان همان روز در بهشت زهرای تهران، در جایی که اکنون «حرم امام خمینی» است، به خاک سپرده شد. او با «دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا»، به دیدار معبود شتافت.
== جستارهای وابسته ==
* [[انقلاب اسلامی ایران و فرانسه (مقاله)]]
* [[جمهوری اسلامی ایران]]
* [[عبدالکریم حائری یزدی]]
* [[انقلاب اسلامی ایران]]
* [[حکومت اسلامی]]
* [[وحدت اسلامی]]
* [[مرتضی مطهری]]
* [[کشمیر]]
* [[نجف]]
* [[قم]]


==یادادشت==
==یادادشت==
خط ۲۱۳: خط ۲۲۶:


{{علمای اسلام}}
{{علمای اسلام}}
[[رده:رهبران جهان اسلام]]
[[رده:رهبران جهان اسلام]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان وحدت‌گرا]]
[[رده:عالمان وحدت‌گرا]]
[[رده:پیشگامان وحدت اسلامی]]
[[رده:مراجع تقلید]]
[[رده:مراجع تقلید]]