یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''عبدالفتاح بن صالح بن محمد قدیش الیافعی''' از شخصیت‌های برجسته [[یمن|یمنی]] مخالف جریان [[سلفی‌گری]] می‌باشد.
'''یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی''' (متولد سال 1265 هجری قمری و متوفی سال 1350 هجری قمری)، معروف به شيخ يوسف نبهانی، فقیه، قاضی، ادیب، شاعر و عالم اهل سنت در روستای [[اجزم]] از توابع [[حیفا]] [[فلسطین]] در خانواده‌­ای متدین متولد شد.
=زندگی‌نامه=
از جمله شخصیتهایی که مخالف با [[وهابیت]]، شیخ عبدالفتاح یافعی شافعی است. یافعی در سال 1394ق در شهر [[یافع]] [[یمن]] متولد شد. وی بعد از گذراندن دروس ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد البته مدرک فوق لیسانس خود را در [[دانشگاه وادی النیل سودان]] در رشته اصول دین اخذ کرد. وی سفرهای علمی تبلیغی را به برخی از کشورها از جمله: عربستان، هند، سوریه، پاکستان، اردن، مصر، آمریکا، اندونزی و... داشته است. یافعی دارای [[مسلک صوفیانه]] است که با نگارش کتاب و همچنین فضاهای مجازی به مقابله با وهابیت پرداخته است.<ref>یافعی، عبدالفتاح  قدیش، مواهب الکریم الفتاح( مجموعة رسائل و ابحاث)،ص619، ناشر: دار التور للدراسات و النشر، بی جا، بی تا.</ref>


=فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی=
=نسب=
وی خطیب و امام جماعت [[مسجد الخیرات صنعا]] است و ریاست [[موسسۀ الخیرات]] که وابسطه به مسجد مذکور است می باشد. علاوه بر این وی مناصب دیگری نیز بر عهده داردکه مهمترین آنها عبارتند از:<br>
شيخ يوسف نبهانی در سال 1265 هجری قمری در روستای اجزم در خانواده‌­ای متدین متولد شد. پدر او مردی متدین و اهل علم و تقوی بود و اکثر روز را در طاعت خدا به سر می‌­برد و هر هفته سه ختم قرآن انجام می‌داد.  او از اعراب "[[بنی نبهان]]" [[فلسطین]] بود برای همین به او نبهانی گفته‌اند.[1]
<big>عضو شورای افتاء وزارت اوقاف قطر</big>؛<br>
<big>عضو شورای بعثه حج قطر</big>؛<br>
<big>مدیر موسسه الفرقان</big>؛<br>
<big>مدرس مقطع دوم دانشگاهی در دانشگاه ایمان</big>؛<br>
<big>مدیر و امین عام مرکز الاحسان یافع</big>؛<br>
<big>کارشناس مذهبی در برنامه ها و کنفرانسهای یمن</big>؛<br>


=استادان=
=تحصیل=
عبدالفتاح یافعی نزد بسیاری از بزرگان به نام یمن، قطر، سوریه و عربستان از قبیل: [[مصطفی محمد البنجوبنی]]، [[مقبل بن هادی الوادعی]]، [[عبدالرحمن المرعی الیمنی]] و... درس آموخت و بالغ بر هفتاد اجازه نقل روایت و تدریس معارف دین از بزرگان کشورهای متعدد از جمله، یمن، سوریه، هند، قطر و... دارد که در بین آنها شخصیت‌هایی همچون: [[محمد سعید رمضان البوطی]]، [[علی بن عبدالرحمن الجفری]]، [[عبدالقادر العیدروس]]، [[شیخ محمد عاقل سهارانفوری]]، [[جعفر بن محمد بن سقاف]] و..... وجود دارد.<ref>یافعی، عبدالفتاح  قدیش، مواهب الکریم الفتاح ( مجموعة رسائل و ابحاث)، ص619، ناشر: دار التور للدراسات و النشر، بی جا، بی تا.</ref>
او قرائت قرآن و حفظ آن و علم نحو و بلاغت را نزد پدر خود فرا گرفت. سپس به مصر برای تحصیل در سال 1283 هجری قمری به [[الازهر]] رفت و از دروس اساتید مشهوری بهره برد. او در مذهب فقهی [[شافعی]] و در اعقتادات [[اشعری]] بود. او از اساتید بسیاری اجازه دریافت کرد. از آن جمله می‌توان به [[شیخ إبراهیم السقا شافعی]]، [[شیخ زكریا أنصاری]]، [[سید محمد دمنهورى شافعی]]، [[شیخ إبراهیم الزرو خلیلى شافعی]]، [[شیخ أحمد أجهورى شافعی]]، [[شیخ حسن العدوى مالكی]]، [[سید عبدالهادی نجا الأبیارى]]، [[شیخ شمس الدین محمد إنبابى الشافعی]]، [[شیخ عبدالرحمن شربینى شافعی]]، [[شیخ عبدالقادر رافعى حنفی طرابلسى]]  [[شیخ رواق الشوام]]، و [[شیخ یوسف برقاوى حنبلی]] می‌توان اشاره کرد. طرق مختلف صوفیه [[رفاعیة]]، [[ادریسیة]]، [[شاذلیة]]، [[خلوتیة]]، [[نقشبندیة]]  و [[قادریة]] را از شیوخ طریقت دریافت کرد. طریقت رفاعیة را از [[عبدالقادر بن ابی رباح دجانی یافی]] دریافت کرد. طریقت ادریسیة را از [[شیخ اسماعیل نواب]]، طریقت شاذلیة را از [[محمد بن مسعود فاسی]] و [[علی نور الدین بشرطی]] دریافت کرد. طریقت خلوتیة را از [[حسن رضوان صعیدی]] دریافت کرد. طریقت نقشبندیة را [[امداد الله فاروقی]] و [[غیاث الدین اربلی]] دریافت کرد. طریقت قادریة را از [[حسن بن ابی حلاوة غزی]] دریافت کرد. شیخ یوسف نبهانی در سال 1289 هجری قمری از الازهر فارغ التحصیل شد و به [[فلسطین]] برگشت.[2]


=تالیفات ضد وهابیت=
=اعتقادات=
وی بیش از 30 جلد کتاب نگاشته است که مهمترین آنها در نقد وهابیت می‌باشد که عبارتند از:<br>
شیخ یوسف نبهانی در فقه [[شافعی مذهب]] و در اعتقاد [[اشعری مذهب]] است. تخصص او در قضاوت و شعر بود اما وی به دلیل گرایش صوفیانه­‌ای که دارد تکفرات ضد سلفی داشته و برخی از کتبی که نگاشته در رد سلفیت است. [[محمود شکری آلوسی]] به دلیل این تفکرات نبهانی نقدی بر کتاب شواهد الحق او با نام [[غاية الأماني في الرد على النبهاني]] تألیف کرده است که نشان از اهمیت این کتاب و جایگاه آن در بین اهل سنت دارد. کتاب "[[شواهد الحق فی الاستغاثة بسيد الخلق]]" یکی از کتابهای شاخص نبهانی در رد بر [[ابن تیمیه]] و [[وهابیت]] است. این کتاب دارای 8 فصل است.<br>
<big>باب اول:</big> در مشروعیت سفر برای زیارت است در این باب دیدگاه وهابیان در مساله شد رحال ابطال شده است؛<br>
<big>باب دوم:</big> در مشروعیت استغاثة به رسول الله و سایر انبیاء و اولیاء است؛<br>
<big>باب سوم:</big> در باب دفاع از سخنان زینی دحلان درباره وهابیت است؛<br>
<big>باب چهارم:</big> در خصوص سخنان علماء اهل سنت در نکوهش و مذمت ابن تیمیه است؛<br>
<big>باب پنجم:</big> در معرفی سه کتابی است که وهابیان در تایید دیدگاه ابن تیمیه در خصوص بدعت نوشته شده است؛<br>
<big>باب ششم:</big> درباره حکایتها و آثار وارده از علما و صالحان در خصوص استغاثه به رسول الله است؛<br>
<big>باب هفتم:</big> در خصوص دعوت اولیاء به استغاثه به رسول الله است؛<br>
<big>باب هشتم:</big> درباره اشعار وارده از عالمان و فضلاء در خصوص استغاثه به رسول الله است.<br>


==التبرک بالصالحین بین المجیزین والمانعین==
یافعی این کتاب را در هشت فصل در رد اعتقاد وهابیت مبنی بر شرک خواندن تبرک، در 168 صفحه نوشته است. وی با رویکری انتقادی ضمن بیان موضوعات مقدماتی از قبیل تعریف لغوی و اصطلاحی تبرک، جایگاه تبرک به آثار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و تبرک به آثاری که در شرع تاکید شده است از قبیل تبرک به کعبه و حجر الاسود، ابتدا دیدگاه مانعین تبرک را در یک فصل بیان کرده است و بعد از آن با تکیه بر  دیدگاه بزرگان [[مذاهب اربعه اهل سنت]] مشروعیت تبرک را اثبات نموده است.


<big>
بزرگان بسیاری نسبت به این کتاب تقریظ زده و کتاب حاضر را تأئید نمودندکه عبارتنداز:<br>
==التوسل بالصالحین بین المجیزین و المانعین==
شيخ على محمد الببلاوي المالكي شيخ الجامع الأزهر؛<br>
یافعی این کتاب را در 280 صفحه در اثبات مشروعیت توسل به اولیاء نگاشته است، وی ابتدا ضمن بیان معنای [[توسل]] و اقسام آن، دیدگاه بزرگان مذاهب اربعه در توسل را بیان نموده است، بعد از آن ادله کسانی که توسل را جایز داسته اند را برشمرده است، سپس به بیان معنای توحید عبادی و ربوبی پرداخته است، یافعی در فروعی که در ادامه بحث می آورد مباحثی از قبیل معنای عبادت، حیات انبیاء (علیهم السلام در قبور)، امکان جواب دهی ایشان در قبور و.... پرداخته است و در نهایت به ادله مانعین از توسل اشاره کرده و جوابهای مختصری هم به ایشان داده است.
شيخ عبد القادر الرافعي شيخ السادة الحنفية المشهور بأبى حنيفة الصغير، مفتى الديار المصرية الأسبق؛<br>
شيخ عبد الرحمن الشربيني الشافعي شيخ الجامع الأزهر؛<br>
شيخ بكرى محمد عاشور الصدفي شيخ السادة الحنفية، ومفتى الديار المصرية الأسبق؛<br>
حافظ محمد عبد الحي بن عبد الكبير الكتاني الحسني المغربي؛<br>
فقيه أحمد بك الحسيني الشافعي؛<br>
شيخ السادة الشافعية سليمان العبد؛<br>
شيخ أحمد حسنين البولاقي الشافعي؛<br>
شيخ أحمد البسيونى شيخ السادة الحنابلة؛<br>
شيخ سعيد الموجي الشافعي؛<br>
شيخ محمد الحلبى الشافعي.


==تصحیح مفاهیم فی الولاء والبراء==
=فعالیت ها=
یکی دیگر از کتابهای یافعی که بسیار مورد استقبال اهل علم قرار گرفته است کتاب تصحیح مفاهیم ولاء و براء وی است. یافعی در این کتاب طی دو فصل کلی مباحث خود را اینگونه بیان می دارد:<br>
او ابتداء به شهر [[عکا]] وارد شد و در مدرسه‌ای متولی امور مختلفی شد و بعد آن به جایگاه قضاوت در شهر [[جنین]] را در سال 1873 میلادی به عهده گرفت. سپس او دو سال و نیم 1876 میلادی در شهر [[آستانه]] در یک روزنامه­‌‌ای مشغول به کار شد. بعد از آن او در شهر موصل عراق به مدت 15 ماه منصب قضاوت را بر عهده گرفت و در سال 1296م به شام رفت. او در سال 1297 میلادی باز به آستانه کوچ کرد و دو سال در آن سکونت گزید. بعد از دو سال به [[لاذقیه]] رفت و رئیس محکمه قضاوت را به عهده گرفت که از سال 1883م تا 5 سال در این منصب بود. بعد از اتمام 5سال او ریاست محکمه و دادگاه قدس را بر عهده گرفت و کمتر از یک سال در این منصب باقی ماند. بعد از آن او به مدت 20 سال رئیس دادگاه بیروت را تا سال 1909 میلادی بر عهده گرفت.[3]


وی در فصل اول به تصحیح مفهوم ولاء و براء در برابر مسلمان می پردازد و مباحثی از قبیل: تعامل با مسلمان گناه کار بحث ولاء و براء چگونه باید باشد، برخورد با مسلمان گنه کار در زمان رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) چگونه بوده؟، منظور از شدت برخورد با مسلمان گنه کار به چه معناست، و ولاء و براء در برخورد با حاکمان ظالم و فاسق چگونه باید باشد.<br>
=تألیفات=
شیخ یوسف نبهانی تألیفات متعدد در موضوعات مختلف به رشته تحریر در آورده که عبارتنداز:<br>
1- «إتحاف المسلم بإتحاف الترهيب والترغيب من البخاري ومسلم»؛<br>
2- «الأحاديث الأربعين في أمثال أفصح العالمين»؛<br>
3- «الأحاديث الأربعين في فضائل سيد المرسلين»؛<br>
4- «أحاديث الأربعين في وجوب طاعة أمير المؤمنين»؛<br>
5- «أحسن الوسائل في نظم أسماء النبي الكامل»؛<br>
6- «إرشاد الحيارى في تحذير المسلمين من مدارس النصارى»؛<br>
7- «الأساليب البديعة في فضل الصحابة وإقناع الشيعة»؛<br>
8- «الأسمى فيما لسيدنا محمد من الأسما»؛<br>
9- «أفضل الصلوات على سيد السادات»؛<br>
10- «الأنوار المحمدية»، اختصر به «المواهب اللدنية» للقسطلاني؛<br>
11- «الاستغاثة الكبرى بأسماء الله الحسنى»؛<br>
12- «البرهان المسدد في إثبات نبوة سيدنا محمد»؛<br>
13- «التحذير من اتخاذ الصور والتصوير»؛<br>
14- «تنبيه الأفكار إلى حكمة إقبال الدنيا على الكفار»؛<br>
15- «تهذيب النفوس في ترتيب الدروس»، وهو مختصر «رياض الصالحين» للنووي؛<br>
16- «توضيح دين الإسلام»؛<br>
17- «جامع الصلوات»؛<br>
18- «جامع كرامات الأولياء»؛<br>
19- «جواهر البحار في فضائل النبي المختار»؛<br>
20- «حجة الله على العالمين في معجزات سيد المرسلين»؛<br>
21- «حزب الاستغاثات بسيد السادات»؛<br>
22- «حسن الشِّرعة في مشروعية صلاة الظهر إذا تعددت الجمعة»؛<br>
23- «خلاصة الكلام في ترجيح دين الإسلام»؛<br>
24- «الرحمة المهداة في فضل الصلاة»؛<br>
25- «رياض الجنة في أذكار الكتاب والسنة»؛<br>
26- «السابقات الجياد في مدح سيد العباد»؛<br>
27- «سبيل النجاة في الحب في الله والبغض في الله»؛<br>
28- «سعادة الأنام في اتباع دين الإسلام، وتوضيح الفرق بينه وبين دين النصارى في العقائد والأحكام»؛<br>
29- «سعادة الدارين في الصلاة على سيد الكونين»؛<br>
30- «سعادة المعاد في موازنة بانت سعاد»؛<br>
31- «الشرف المؤبد لآل محمد»؛<br>
32- «شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق»؛<br>
33- «صلوات الثناء على سيد الأنبياء»؛<br>
34- «طيبة القراء في مدح الأنبياء»؛<br>
35- «العقود اللؤلؤية في المدائح المحمدية»؛<br>
36- «الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير»؛<br>
37- «قرة العين من البيضاوي والجلالين»، منتخب من تفسيرهما»؛<br>
38- «الفضائل المحمدية»؛<br>
39- «القصيدة الرائية الصغرى في ذم البدعة (الوهابية) ومدح السنة الغراء»؛<br>
40- «القصيدة الرائية الكبرى في الكمالات الإلهية والسيرة النبوية ووصف الملة الإسلامية والملل الأخرى»؛<br>
41- «القول الحق في مدائح خير الخلق»؛<br>
42- كتاب «الأربعين، أربعين من أحاديث سيد المرسلين»؛<br>
43- «مثال فعل النبي»؛<br>
44- «المجموعة النبهانية في المدائح النبوية»؛<br>
45- «مفرج الكروب ومفرح القلوب»؛<br>
46- «منتخب الصحيحين»؛<br>
47- «نجوم المهتدين ورجوم المعتدين في دلائل نبوة سيد المرسلين»؛<br>
48- «النظم البديع في مولد الشفيع»؛<br>
49- «هادي المريد إلى طرق الأسانيد»؛<br>
50- «طيبة الغراء في مدح سيد الأنبياء صلى الله عليه وسلم»؛<br>
51- «الورد الشافي من المورد الصافي»؛<br>
52- «وسائل الوصول إلى شمائل الرسول».


یافعی در فصل دوم به بحث ولاء و براء با غیر مسلمان پرداخته است:<br>
=وفات=
در این فصل به مباحثی از قبیل: ولاء و براء در برابر کفار چگونه باید باشد؟، آیا تکریم انسان به خاطر انسان بودنش منافی با [[ولاء]] و [[براء]] است؟، تعامل سلف با غیر مسلمانان چگونه بوده است؟، آیا سلام تحیت با غیر مسلمانان منافی با ولاء و براء است؟، و در نهایت به مباحثی از قبیل تعاملات اجتماعی از قبیل معامله، میهمانی، همسفر شدن و .... با غیر مسلمانان پرداخته است و اثبات می ناید که این موراد ناقض ولاء و براء نبوده بلکه با حفظ این موارد هم می توان ولاء و براء نسبت به کفار را رعایت نمود.<ref>یافعی، عبدالفتاح  قدیش، مواهب الکریم الفتاح( مجموعة رسائل و ابحاث)،ص619، ناشر: دار التور للدراسات و النشر، بی جا، بی تا</ref>
شیخ یوسف نبهانی در سال 1350 هجری قمری مطابق با 1932 میلادی در زادگاه خود «[[اجزم]]» وفات یافت و در [[مقبره الباشورا]] [[بیروت]] دفن گردید.


==شدالرحال لزیارة قبره الشریف بین المجیزین والمانعین==
يكي دیگر از کتابهایی که یافعی در نقد وهابیت نگاشته است در مساله شد رحال می باشد. وی این کتاب را در چهار فصل تالیف نموده است، یافعی در فصل اول به بحث حالات زیارت پرداخته است که یا بدون سفر یا همراه با سفر است، که در سفر بری زیارت یا قصد زیارت قبر و مسجد را با هم دارد و یا تنها به قصد زیارت قبر می رود. وی در فصل دوم از کتاب خود به بیان دیدگاه مانعین شد رحال پرداخته است. و در فصل سوم به بیان دیدگاه [[مجیزین]] را مطرح نموده است و در فصل چهارم از کتاب نیز ادله کسانی که شد رحال را جایز می دانند و مانعین شد رحال را آورده است. و جواب‌هایی که در رد مانعین هست را مطرح می‌نماید.
==حکم الاحتفال بمولد النبی بین المانعین والمجیزین==
این مساله نیز به خاطر اهمیت و جایگاه بالایی که بین [[صوفیه]] دارد مورد برسی یافعی قرار گرفته است و وی رساله 30 صفحه‌ای را در این باب نگاشته‌است.
یافعی در این رساله بحث را با تبیین این امر که احتفال ممنوع و مجاز داریم شروع نموده است از نظر وی احتفالی که با منکرات و گناه همراه باشد ممنوع است اما اگر مشتمل بر محرمات و گناه نباشد جایز است. وی در ادامه دیدگاه حدود 10 نفر از بزرگان اهل سنت بر جواز احتفال را ذکر می کند و کتبی را که در این باب نگاشته شده است را معرفی می نماید، و در ادامه به نظر برخی از افرادی که مانع احتفال هستند اشاره می کند، و رد نهایت به بیان ادله کسانی که این عمل را جایز دانسته‌اند اشاره می‌کند.<ref>همان</ref>
==حکم سب الصحابه فی المذاهب الاربعة==
یکی دیگر از کتاب‌هایی که یافعی نگاشته است حکم سب صحابه از دیدگاه بزرگان مذاهب می‌باشد. یافعی این کتاب را در 68 صفحه طی سه فصل آورده است. وی در فصل اول در مورد کسانی که صحابه را سب می کنند و ایشان را تکفیر نمی کنند بحث می کند، یافعی در این فصل ساب الصحابه را به دو گروه تقسیم می کند گروهی که همه صحابه را سب می کنند که در این صورت بلا شک وی کافر است، و رد صورت دوم کسانی که برخی از صحابه را سب می کنند به جهت اینکه صحابی هستند که در این صورت هم وی کافر است اما اگر صحابه را به جهت دیگری سب کند نه به خاطر صحابی بودنش در این صورت دیدگاه بزرگان مذاهب اربعه مختلف است که وی به بیان دیدگاه هر کدام به صورت جداگانه پرداخته است.
وی در ادامه دیدگاه کسانی این گروه را کافر می‌دانند و همچنین مانعین از تکفیر این گروه را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهد.<br>
فصل دوم کتاب یافعی ختصاص یافته است به بیان دیدگاه کسانی که صحابه را سب می کنند و ایشان را کافر می دانند، در این فصل نیز وی تقسیم می کند بین کسانی که همه صحابه را کافر می دانند و کسانیکه برخی از ایشان را کافر می دانند، در مورد کسانیکه همه صحابه را کافر می دانند با تکیه بر دیدگاه مذاهب اربعه وی را کافر می خواند و در مورد کسی که برخی از صحابه را سب و تکفیر می کند می گوید: دو صورت دارد که اگر این شخص صحابه را از باب صحابی بودن تکفیر کند کافر می شود، اما اگر صحابه را از بابی غیر از این تکفیر کند اختلاف است در بین بزرگان مذاهب برخی تکفیر می کنند و برخی قائل به عدم کفر وی هستند.<ref>همان</ref>
=رساله‌ها=
علاوه بر کتاب های فوق، یافعی رساله‌هایی را در نقد اندیشه سلفیه نگاشته‌شده‌است که عبارتند از:<br>
<big>[[التکبیر الجماعی والذکر الجماعی دراسة مقارنة]]؛</big><br>
<big>[[الحلف بغیر الله دراسة مقارنة]]؛</big><br>
<big>[[الصلاة فی مسجد فیه قبر دراسة مقارنة]]؛</big><br>
<big>[[هل العمل شرط فی الایمان فی المذهب الحنابلة و اهل الحدیث]].</big><ref>همان</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۱

یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی
نام یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی
سال ولادت سال 1394 هجری قمری
زادگاه یمن / شهر یافع
کشور یمن
استادان مصطفی محمد البنجوبنی؛

مقبل بن هادی الوادعی؛
عبدالرحمن المرعی الیمنی.

آثار التبرک بالصالحین بین المجیزین والمانعین؛

التوسل بالصالحین بین المجیزین و المانعین؛
تصحیح مفاهیم فی الولاء والبراء؛
شدالرحال لزیارة قبره الشریف بین المجیزین والمانعین؛

یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی (متولد سال 1265 هجری قمری و متوفی سال 1350 هجری قمری)، معروف به شيخ يوسف نبهانی، فقیه، قاضی، ادیب، شاعر و عالم اهل سنت در روستای اجزم از توابع حیفا فلسطین در خانواده‌­ای متدین متولد شد.

نسب

شيخ يوسف نبهانی در سال 1265 هجری قمری در روستای اجزم در خانواده‌­ای متدین متولد شد. پدر او مردی متدین و اهل علم و تقوی بود و اکثر روز را در طاعت خدا به سر می‌­برد و هر هفته سه ختم قرآن انجام می‌داد. او از اعراب "بنی نبهان" فلسطین بود برای همین به او نبهانی گفته‌اند.[1]

تحصیل

او قرائت قرآن و حفظ آن و علم نحو و بلاغت را نزد پدر خود فرا گرفت. سپس به مصر برای تحصیل در سال 1283 هجری قمری به الازهر رفت و از دروس اساتید مشهوری بهره برد. او در مذهب فقهی شافعی و در اعقتادات اشعری بود. او از اساتید بسیاری اجازه دریافت کرد. از آن جمله می‌توان به شیخ إبراهیم السقا شافعی، شیخ زكریا أنصاری، سید محمد دمنهورى شافعی، شیخ إبراهیم الزرو خلیلى شافعی، شیخ أحمد أجهورى شافعی، شیخ حسن العدوى مالكی، سید عبدالهادی نجا الأبیارى، شیخ شمس الدین محمد إنبابى الشافعی، شیخ عبدالرحمن شربینى شافعی، شیخ عبدالقادر رافعى حنفی طرابلسى شیخ رواق الشوام، و شیخ یوسف برقاوى حنبلی می‌توان اشاره کرد. طرق مختلف صوفیه رفاعیة، ادریسیة، شاذلیة، خلوتیة، نقشبندیة و قادریة را از شیوخ طریقت دریافت کرد. طریقت رفاعیة را از عبدالقادر بن ابی رباح دجانی یافی دریافت کرد. طریقت ادریسیة را از شیخ اسماعیل نواب، طریقت شاذلیة را از محمد بن مسعود فاسی و علی نور الدین بشرطی دریافت کرد. طریقت خلوتیة را از حسن رضوان صعیدی دریافت کرد. طریقت نقشبندیة را امداد الله فاروقی و غیاث الدین اربلی دریافت کرد. طریقت قادریة را از حسن بن ابی حلاوة غزی دریافت کرد. شیخ یوسف نبهانی در سال 1289 هجری قمری از الازهر فارغ التحصیل شد و به فلسطین برگشت.[2]

اعتقادات

شیخ یوسف نبهانی در فقه شافعی مذهب و در اعتقاد اشعری مذهب است. تخصص او در قضاوت و شعر بود اما وی به دلیل گرایش صوفیانه­‌ای که دارد تکفرات ضد سلفی داشته و برخی از کتبی که نگاشته در رد سلفیت است. محمود شکری آلوسی به دلیل این تفکرات نبهانی نقدی بر کتاب شواهد الحق او با نام غاية الأماني في الرد على النبهاني تألیف کرده است که نشان از اهمیت این کتاب و جایگاه آن در بین اهل سنت دارد. کتاب "شواهد الحق فی الاستغاثة بسيد الخلق" یکی از کتابهای شاخص نبهانی در رد بر ابن تیمیه و وهابیت است. این کتاب دارای 8 فصل است.
باب اول: در مشروعیت سفر برای زیارت است در این باب دیدگاه وهابیان در مساله شد رحال ابطال شده است؛
باب دوم: در مشروعیت استغاثة به رسول الله و سایر انبیاء و اولیاء است؛
باب سوم: در باب دفاع از سخنان زینی دحلان درباره وهابیت است؛
باب چهارم: در خصوص سخنان علماء اهل سنت در نکوهش و مذمت ابن تیمیه است؛
باب پنجم: در معرفی سه کتابی است که وهابیان در تایید دیدگاه ابن تیمیه در خصوص بدعت نوشته شده است؛
باب ششم: درباره حکایتها و آثار وارده از علما و صالحان در خصوص استغاثه به رسول الله است؛
باب هفتم: در خصوص دعوت اولیاء به استغاثه به رسول الله است؛
باب هشتم: درباره اشعار وارده از عالمان و فضلاء در خصوص استغاثه به رسول الله است.


بزرگان بسیاری نسبت به این کتاب تقریظ زده و کتاب حاضر را تأئید نمودندکه عبارتنداز:
شيخ على محمد الببلاوي المالكي شيخ الجامع الأزهر؛
شيخ عبد القادر الرافعي شيخ السادة الحنفية المشهور بأبى حنيفة الصغير، مفتى الديار المصرية الأسبق؛
شيخ عبد الرحمن الشربيني الشافعي شيخ الجامع الأزهر؛
شيخ بكرى محمد عاشور الصدفي شيخ السادة الحنفية، ومفتى الديار المصرية الأسبق؛
حافظ محمد عبد الحي بن عبد الكبير الكتاني الحسني المغربي؛
فقيه أحمد بك الحسيني الشافعي؛
شيخ السادة الشافعية سليمان العبد؛
شيخ أحمد حسنين البولاقي الشافعي؛
شيخ أحمد البسيونى شيخ السادة الحنابلة؛
شيخ سعيد الموجي الشافعي؛
شيخ محمد الحلبى الشافعي.

فعالیت ها

او ابتداء به شهر عکا وارد شد و در مدرسه‌ای متولی امور مختلفی شد و بعد آن به جایگاه قضاوت در شهر جنین را در سال 1873 میلادی به عهده گرفت. سپس او دو سال و نیم 1876 میلادی در شهر آستانه در یک روزنامه­‌‌ای مشغول به کار شد. بعد از آن او در شهر موصل عراق به مدت 15 ماه منصب قضاوت را بر عهده گرفت و در سال 1296م به شام رفت. او در سال 1297 میلادی باز به آستانه کوچ کرد و دو سال در آن سکونت گزید. بعد از دو سال به لاذقیه رفت و رئیس محکمه قضاوت را به عهده گرفت که از سال 1883م تا 5 سال در این منصب بود. بعد از اتمام 5سال او ریاست محکمه و دادگاه قدس را بر عهده گرفت و کمتر از یک سال در این منصب باقی ماند. بعد از آن او به مدت 20 سال رئیس دادگاه بیروت را تا سال 1909 میلادی بر عهده گرفت.[3]

تألیفات

شیخ یوسف نبهانی تألیفات متعدد در موضوعات مختلف به رشته تحریر در آورده که عبارتنداز:
1- «إتحاف المسلم بإتحاف الترهيب والترغيب من البخاري ومسلم»؛
2- «الأحاديث الأربعين في أمثال أفصح العالمين»؛
3- «الأحاديث الأربعين في فضائل سيد المرسلين»؛
4- «أحاديث الأربعين في وجوب طاعة أمير المؤمنين»؛
5- «أحسن الوسائل في نظم أسماء النبي الكامل»؛
6- «إرشاد الحيارى في تحذير المسلمين من مدارس النصارى»؛
7- «الأساليب البديعة في فضل الصحابة وإقناع الشيعة»؛
8- «الأسمى فيما لسيدنا محمد من الأسما»؛
9- «أفضل الصلوات على سيد السادات»؛
10- «الأنوار المحمدية»، اختصر به «المواهب اللدنية» للقسطلاني؛
11- «الاستغاثة الكبرى بأسماء الله الحسنى»؛
12- «البرهان المسدد في إثبات نبوة سيدنا محمد»؛
13- «التحذير من اتخاذ الصور والتصوير»؛
14- «تنبيه الأفكار إلى حكمة إقبال الدنيا على الكفار»؛
15- «تهذيب النفوس في ترتيب الدروس»، وهو مختصر «رياض الصالحين» للنووي؛
16- «توضيح دين الإسلام»؛
17- «جامع الصلوات»؛
18- «جامع كرامات الأولياء»؛
19- «جواهر البحار في فضائل النبي المختار»؛
20- «حجة الله على العالمين في معجزات سيد المرسلين»؛
21- «حزب الاستغاثات بسيد السادات»؛
22- «حسن الشِّرعة في مشروعية صلاة الظهر إذا تعددت الجمعة»؛
23- «خلاصة الكلام في ترجيح دين الإسلام»؛
24- «الرحمة المهداة في فضل الصلاة»؛
25- «رياض الجنة في أذكار الكتاب والسنة»؛
26- «السابقات الجياد في مدح سيد العباد»؛
27- «سبيل النجاة في الحب في الله والبغض في الله»؛
28- «سعادة الأنام في اتباع دين الإسلام، وتوضيح الفرق بينه وبين دين النصارى في العقائد والأحكام»؛
29- «سعادة الدارين في الصلاة على سيد الكونين»؛
30- «سعادة المعاد في موازنة بانت سعاد»؛
31- «الشرف المؤبد لآل محمد»؛
32- «شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق»؛
33- «صلوات الثناء على سيد الأنبياء»؛
34- «طيبة القراء في مدح الأنبياء»؛
35- «العقود اللؤلؤية في المدائح المحمدية»؛
36- «الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير»؛
37- «قرة العين من البيضاوي والجلالين»، منتخب من تفسيرهما»؛
38- «الفضائل المحمدية»؛
39- «القصيدة الرائية الصغرى في ذم البدعة (الوهابية) ومدح السنة الغراء»؛
40- «القصيدة الرائية الكبرى في الكمالات الإلهية والسيرة النبوية ووصف الملة الإسلامية والملل الأخرى»؛
41- «القول الحق في مدائح خير الخلق»؛
42- كتاب «الأربعين، أربعين من أحاديث سيد المرسلين»؛
43- «مثال فعل النبي»؛
44- «المجموعة النبهانية في المدائح النبوية»؛
45- «مفرج الكروب ومفرح القلوب»؛
46- «منتخب الصحيحين»؛
47- «نجوم المهتدين ورجوم المعتدين في دلائل نبوة سيد المرسلين»؛
48- «النظم البديع في مولد الشفيع»؛
49- «هادي المريد إلى طرق الأسانيد»؛
50- «طيبة الغراء في مدح سيد الأنبياء صلى الله عليه وسلم»؛
51- «الورد الشافي من المورد الصافي»؛
52- «وسائل الوصول إلى شمائل الرسول».

وفات

شیخ یوسف نبهانی در سال 1350 هجری قمری مطابق با 1932 میلادی در زادگاه خود «اجزم» وفات یافت و در مقبره الباشورا بیروت دفن گردید.


پانویس