عبدالباسط محمد عبدالصمد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:عبدالباسط محمد عبدالصمد.jpg|جایگزین=عبدالباسط محمد عبدال...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۳

عبدالباسط محمد عبدالصمد
عبدالباسط محمد عبدالصمد
نام عبدالباسط محمد عبدالصمد
لقب افضل القراء؛
تاریخ‌ولادت 1927 میلادی
محل ولادت روستای المزاعزه - شهر ارمنت -استان قنا - جنوب مصر
تاریخ‌وفات ۹ آذر ۱۳۶۷شمسی
محل‌تحصیل مصر - شهر طنطا
ملیت مصری
شهره در قاری بین المللی قرآن کریم؛
مذهب اسلام - اهل سنت

عبدالباسط محمد عبدالصمد(زادهٔ ۱۹۲۷ در ارمنت – درگذشتهٔ ۱۹۸۸ در قاهره) از قاریان بزرگ قرآن اهل مصر می‌باشد که توانایی خاص در قرائت قرآن داشت. این قاری طرفداران و مقلدان فراوانی در سرتاسر جهان دارد. وی نخستین رئیس اتحادیهٔ قاریان و حافظان قرآن در مصر بوده‌است.


زندگی‌نامه و نسب

استاد عبدالباسط محمد عبد الصمد در سال ۱۹۲۷ میلادی در روستاى المزاعزه یکى از توابع شهر اَرمنت در استان قنا در جنوب مصر متولد شد. جدّ او استاد عبدالصمد از مردان با تقوا و از حافظان قرآن که از نظر حفظ قرآن کریم و تجوید و احکام آن مردى متمکّن بود، و پدر بزرگ مادرى او عارف بالله استاد جلیل ابو داود صاحب مقام مشهور و معروف در شهر ارمنت، مى باشد.

اما پدرش استادعبدالصمد یکى از مدرسین حفظ و تجوید قرآن کریم بود، ۲ برادر او محمود و عبدالحمید در آموزشگاه (مکتب) قرآن را حفظ مى کردند و برادر کوچک آنها عبدالباسط هم در سن ۶ سالگى به ایشان ملحق گردید. این کودک با استعداد به مکتب استاد امیر در ارمنت ملحق شد و استاد به بهترین وجه از او استقبال کرد چرا که آثار مهارتهاى قرآنى را (که با شنیدنِ تلاوت قرآن در شب و روز و صبح وشام براى او حاصل شده بود) دراو دیده بود، استاد امیر جمله اى از امتیازات و استعدادها را در شاگرد مستعدش مى دید که او را از سایرین ممتاز مى ساخت مانند سرعت فراگیرى، هوش و ولع شدید در تبعیّت از استاد، و دقت در خوب اداء کردن مخارج الفاظ و وقف و ابتداء و صوت زیبائى که گوشها را با شنیدن و یا گوش دادن به آن مى نواخت…. در ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد. پس از اینکه استاد عبد الباسط به سن ۱۲ سالگى رسید از هر شهر و روستا در استان قنا و مخصوصاً از جانب اصفون المطاعنه به کمک استاد سلیم ـ که از عبدالباسط به هر جا که مى رفت تعریف، مى کرد ـ دعوتهائى به سوى او روانه شد، چرا که گواهى استاد سلیم نقطه اطمینان همه مردم بود. او در سال ۱۹۵۰ به مراسمی که برپا شده بود رفت. در آن مجلس یکی از نزدیکان عبدالباسط از مسئولین مجلس اجازه خواست تا او ۱۰ دقیقه‌ای را به تلاوت بپردازد. عبدالباسط آیاتی از سوره احزاب را تلاوت کرد و این تلاوت عبدالباسط ۱٫۵ ساعت ادامه پیدا کرد و بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت.

در سال ۱۹۵۱ عبدالباسط به رادیو مصر رفت. او پس از به دست آوردن شهرتی که در طول چند ماه بدست آورده بود به قاهره مهاجرت کرد. با پیوستن او به رادیو، استقبال مردم در مصر برای خرید گیرنده‌های رادیوئی زیاد شد و در بیشتر خانه‌ها گسترش یافت.


شهرت

عبدالباسط در ماه رمضان و روزهای دیگر سال به کشورهای مختلفی برای برگزاری محافل قرآنی و در پی دعوت‌هایی که از او می‌شد، رهسپار شد. او در سفر به جاکارتا، اندونزی در بزرگترین مساجد آن‌جا به تلاوت قرآن پرداخت. در یکی از مساجد بیش از ۲۵۰ هزار نفر تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدای او گوش می‌دادند. از مشهورترین مساجدی که او در آن‌ها به تلاوت پرداخته‌است، مسجدالحرام در مکه، مسجد نبوی در مدینه، مسجد الاقصی در قدس و مسجد ابراهیمی در فلسطین بوده‌اند.

عبدالباسط در اتوبیوگرافی خود می‌گوید: «من به ۱۴ ایالت از ایالات آمریکا که در آن‌ها مراکز مسلمین وجود داشت سفر کرده‌ام که تعداد زیادی از مسلمین در این مراکز هستند. از تفضل خدا، در همهٔ کشورها موفق بودم. در لس آنجلس ۶ نفر پس از شنیدن تلاوت قرآن کریم اسلام آوردند؛ در اوگاندا ۹۲ نفر. در آن‌جا دو مجلس داشتم: در یکی ۷۲ نفر از آن‌ها و بقیه در مجلس دوم اسلام آوردند. حتی یک خانم گویندهٔ تلویزیون همراه من بود که در آخرین روز خواست دستم را ببوسد و من متأثر شدم ولی نپذیرفتم. او تقاضا کرد به حج برود. به اوگاندایی‌ها گفتم اگر اجازه بدهید، بگذارید این خانم امسال به مسافرت حج برود. پس از آن، خواست که نامش را تغییر دهد، من نام «آمنه» را برایش انتخاب کردم.»

یاسر فرزند عبدالباسط نقل می‌کند: «روزهای شنبهٔ هر هفته ساعت هشت تلاوت پدر از رادیو مصر پخش می‌شد. در این ساعت همهٔ اعضای خانواده بر سر سفره و کنار هم نزد پدر می‌نشستیم و به تلاوت ایشان گوش فرا می‌دادیم. همگی ما به مدت نیم ساعت سراپا گوش می‌شدیم، هیچ‌کس تکان نمی‌خورد و حتی صندلی را هم تکان نمی‌داد و مرحوم پدر در اثنای پخش تلاوت، سر خود را روی آستین‌اش می‌گذاشت و به فکر فرومی‌رفت. ایشان در منزل با صوت تلاوت قرآن نمی‌کرد، مگر زمانی که عده‌ای از خبرنگاران یا مجریان رادیو یا عکاسان در منزل حضور می‌یافتند. اما عادت همیشگی ایشان این بود که هر روز پس از نماز صبح در اتاق خود قرآن می‌خواند. من وقتی شش ساله بودم با ایشان به مسجد امام شافعی می‌رفتم و به تلاوت‌های ایشان گوش می‌دادم. در برخی مراسم و محافل قرآنی و جشن‌ها که ایشان به تلاوت می‌پرداختند مردم حاضر از ایشان می‌خواستند تلاوت‌اش را تکرار کند. من دوست داشتم که در برنامه‌های تلاوت ایشان همراه پدر باشم، او همواره مرا به تلاوت قرآن تشویق می‌کرد. به یاد دارم هر وقت در اتاق، قرآن می‌خواندم و او در اتاق دیگری بود و از حضور ایشان بی‌خبر بودم، او صبر می‌کرد تا من به آخر آیه برسم آنگاه وارد اتاق می‌شد. اگر در زمان تلاوت وارد می‌شد من تلاوت را قطع می‌کردم و او برای این‌که من کارم را کامل تمام کنم پس از تمام کردن آیه به نزدم می‌آمد، و این خاطرهٔ زیبایی برای من است.»

آنچه که از وی برای مسلمانان باقی مانده‌است گنجینهٔ بیش از نیم قرن قرائت اوست که در نوارها ضبط شده‌است و در دنیای اسلام استفاده می‌شود.

زمانی که اسرائیل هنوز فلسطین را اشغال نکرده بود، وی به دعوت مسلمانان آن دیار به فلسطین مسافرت کرد و در محل مسجدالاقصی سورهٔ اسراء را تلاوت نمود. وقتی فلسطین اشغال شد، او همواره از این موضوع اظهار ناراحتی می‌کرد و نسبت به آنچه که وی «ظلم رفته بر فلسطین» می‌نامید ابراز انزجار می‌نمود و آرزو داشت که بار دیگر بتواند به مسجدالاقصی برود و خاطرات گذشته را تجدید کند و اگر هم خود نتوانست، فرزندان‌اش پا به فلسطین گذاشته و در مسجدالاقصی به تلاوت قرآن بپردازند.


دیدار از کشورها

از سال ۱۹۵۲در ماه مبارک رمضان و یا غیر رمضان مسافرت‌هاى او به دورترین نقاط عالم شروع شد، حتى بعضى از دعوت‌هائى که از او مى شد به مناسبت برگزارى یک محفل نبود بلکه از اودعوت مى‌شد تا در آن کشور حضور داشته باشد و هنگامى که سوال مى‌شد به چه مناسبتى از استاد دعوت کرده اید ؟ مى گفتند: که محفل به خاطر ایشان برگزار شده است چرا که هنگامى که استاد در یک محفلى حضور دارد فضائى از سُرور و شادى در آن مکان حاکم مى گردد … این قضیه از استقبال کشورهاى مختلف جهان از او در چهار چوب استقبالهاى رسمى و دولتى و یا مردمى معلوم مى شود … رئیس جمهور کشور پاکستان در فرودگاه به استقبال او آمد او را ملاقات کرده و با او مصافحه نمود، در جاکارتا در کشور اندونزى در بزرگترین مساجد آنجا به تلاوت قرآن کریم پرداخت در حالى که هر گوشه مسجد ازحاضرین پر شده بود و جمعیت با مسافت یک کیلومترمربع به خارج مسجد کشیده شده بود ودر میدانِ مقابل مسجد بیش از ۲۵۰ هزار مسلمان تا صبح در حالى که سر پا ایستاده بودند به صداى او گوش مى داند… از میان کشورهائى که عبدالباسط به آنجا سفرنمود هند است ، او به مسافرت به کشورهاى عربى و اسلامى بسنده نکرد ، بلکه شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پیمود تا در همه نقاط به مسلمانان دست پیدا کند… ازمشهورترین مساجدى که در آن به تلاوت پرداخته است ، مسجدالحرام در مکه ،مسجد نبوى (ص) در مدینه منوره ، مسجد الاقصى در قُدس ، مسجد ابراهیمى (ع) در فلسطین و مسجد اَموى در دمشق و مساجد مشهورآسیا ، آفریقا، ایالات متحده، فرانسه ، لندن، هند و اکثر کشورهاى جهان بوده است هیچ روزنامه رسمى و یا غیر رسمى از عکس و نوشته هائى که بر اسطوره بودن او دلالت دارد و مستحق تقدیر و احترم است، خالى نیست.


وفات

عبدالباسط عبدالصمد در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ (۹ آذر ۱۳۶۷) بر اثر بیماری دیابت و سرطان حنجره از دنیا رفت. روز وفات او به مثابه صاعقه‌اى بود که بر قلوب میلیون‌ها مسلمان در هر مکانى از دنیا واردآمد، هزاران نفر از دوستداران او با تمام اختلاف زبان و … جنازه اورا تشییع کردند، در این تشییع همه سفراء کشورهاى جهان به نیابت مردمشان حضور داشتند و چون عبدالباسط سبب پیوند و علاقه در بین بسیارى از مردم در کشورهاى مختلف بود روز ۳۰ فبریه در هر سال روز تکریم از این قارى بزرگ اعلام شد.