confirmed
۵٬۷۴۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
<ref>صدر المتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج6، ص373</ref> مورد وفاق اکثر مذاهب اسلامی است. به جز جبریه خالص که پیروان جهم بن صفوان هستند بقیه مذاهب به این نکته معتقدند که خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه،معتزله، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به نوعی با مباحث جبر و اختیار و نحوه ارتباط آن با افعال عباد گره می خورد تفاسیری ارایه داده اند که بعضا قابل توجه است و می شود از میان آن به وجه الجمعی رسید. | <ref>صدر المتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج6، ص373</ref> مورد وفاق اکثر مذاهب اسلامی است. به جز جبریه خالص که پیروان جهم بن صفوان هستند بقیه مذاهب به این نکته معتقدند که خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه،معتزله، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به نوعی با مباحث جبر و اختیار و نحوه ارتباط آن با افعال عباد گره می خورد تفاسیری ارایه داده اند که بعضا قابل توجه است و می شود از میان آن به وجه الجمعی رسید. | ||
به طور مثال امامیه اگر چه به توحید افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او می دانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است اما در مقابل و مطابق با بخشی دیگر از آیات قرآن، انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام می دهد مورد تحسین و تقبیح قرار می دهند.امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم اولیای الهی گام بر می دارند آن گاه که شخصی از امام علی علیه السلام راجع به قدر و تکلیف افعال بشر در مواجهه با توحید افعالی می پرسد، <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷</ref>امر بین الامرین را تعلیم می کند. یعنی راهی میان جبر و تفویض.در این صورت علاوه بر حفظ حریم توحید افعالی، مسئولیت افعال بشر بر عهده خود آن ها خواهد بود. | به طور مثال امامیه اگر چه به توحید افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او می دانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است اما در مقابل و مطابق با بخشی دیگر از آیات قرآن، انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام می دهد مورد تحسین و تقبیح قرار می دهند.امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم اولیای الهی گام بر می دارند آن گاه که شخصی از امام علی علیه السلام راجع به قدر و تکلیف افعال بشر در مواجهه با توحید افعالی می پرسد، <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷</ref>امر بین الامرین را تعلیم می کند. یعنی راهی میان جبر و تفویض.در این صورت علاوه بر حفظ حریم توحید افعالی، مسئولیت افعال بشر بر عهده خود آن ها خواهد بود. | ||
و اما اهل حدیث در تفسیر توحید افعالی، به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند و بر خلاف مشهور که این مذهب و نیز مذاهبی چون را جبر گرا می دانند اما شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون محمد بخاری، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه و ابن حجر عسقلانی وجود دارد که ثابت می کند | و اما اهل حدیث در تفسیر توحید افعالی، به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند و بر خلاف مشهور که این مذهب و نیز مذاهبی چون را جبر گرا می دانند اما شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون محمد بخاری، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه و ابن حجر عسقلانی وجود دارد که ثابت می کند متکلمان این مکتب میان خلق و فعل تفاوت قایل اند و خلق را منحصر به خداوند و فعل را منحصر به عباد می دانند. اهل حدیث مطابق با باورمندی شدیدشان به توحید افعالی هر گونه نسبت خلق را به بندگان نفی می کنند ولی چون این اعتقاد ممکن است به جبر کشیده شود مسئله خلق افعال عباد را به عنوان یک نظریه مطرح کردند مفاد این نظریه انتساب واقعی افعال به عباد را با حفظ مرتبه توحید افعالی ثابت می کند یعنی مفهومی نزدیک به نظریه امر بین الامرین. | ||
ر، ک، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293 | |||
همان، ص 300 | |||
همان، ج 2، ص 74 | |||
ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459 | |||
همان، ج 2، ص 298 | |||
همان، ج 3، ص 31 این آدرس از ابن تیمیه علیه جبر گراها و حتی متهمین به جبر مثل ابو الحسن اشعری است | |||
همان، ج 3، ص 74 | |||
همان، ج 3، ص 110 | |||
همان، ج 3، ص 150 | |||
اعتراف ابن تیمیه به امت وسط با این آدرس ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113 | |||
اعتراف ابن قیم جوزیه به امت وسط بودن با این آدرس ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده،ص 1513 | |||
قول ابن قیم در رد قدر و جبر با این آدرس ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص 143 | |||
قول به استناد واقعی فعل به فاعل از ابن قیم ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص: 144 | |||
قول ابن حجر عسقلانی که وجود قدر موجب بطلان احکام شرعی نمی شود که موجب کسب عباد می شود نمی شود فتح الباری، ج 13، ص 449 | |||