توحید افعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
==توحید افعالی از منظر مذاهب اسلامی==
==توحید افعالی از منظر مذاهب اسلامی==


در این باره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه داده اند که البته می توان از میان بیشتر این نظرات به وجه الجمع قابل قبول دست یافت.
در این باره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه داده اند که البته می توان از میان بیشتر این نظرات به وجه الجمع قابل قبول دست یافت.اعتقاد به این که خدا خالق تمام افعال است و به قول ملاصدرا لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمی شود  
اعتقاد به این که خدا خالق تمام افعال است و به قول ملاصدرا لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمی شود  
<ref>صدر المتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج‏6، ص373</ref> مورد وفاق اکثر مذاهب اسلامی است. به جز جبریه خالص که پیروان جهم بن صفوان هستند بقیه مذاهب به این نکته معتقدند که خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه،معتزله، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به نوعی با مباحث جبر و اختیار و نحوه ارتباط آن با افعال عباد گره می خورد تفاسیری ارایه داده اند که بعضا قابل توجه است و می شود از میان آن به وجه الجمعی رسید.
<ref>صدر المتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج‏6، ص373</ref> مورد وفاق اکثر مذاهب اسلامی است. به جز جبریه خالص که پیروان جهم بن صفوان هستند بقیه مذاهب به این نکته معتقدند که خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه،معتزله، اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به نوعی با مباحث جبر و اختیار و نحوه ارتباط آن با افعال عباد گره می خورد تفاسیری ارایه داده اند که بعضا قابل توجه است و می شود از میان آن به وجه الجمعی رسید.
به طور مثال امامیه اگر چه به توحید  افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او می دانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است اما در مقابل و مطابق با  بخشی دیگر از آیات قرآن، انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام می دهد مورد تحسین و تقبیح قرار می دهند.امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم اولیای الهی گام بر می دارند آن گاه که شخصی از امام علی علیه السلام راجع به قدر و تکلیف افعال بشر در مواجهه با توحید افعالی می پرسد، <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷</ref>امر بین الامرین را تعلیم می کند. یعنی  راهی میان جبر و تفویض.در این صورت علاوه بر حفظ حریم توحید افعالی، مسئولیت افعال بشر بر عهده خود آن ها خواهد بود.
به طور مثال امامیه اگر چه به توحید  افعالی سخت معتقدند و بر همین مبنا خدا را خالق افعال و خلق را منحصر به او می دانند که ناظر به یک بخش از آیات قرآن است اما در مقابل و مطابق با  بخشی دیگر از آیات قرآن، انسان را مسئول افعال خود دانسته و او را نسبت به آن چه انجام می دهد مورد تحسین و تقبیح قرار می دهند.امامیه در تفسیر این مطلب مطابق با تعالیم اولیای الهی گام بر می دارند آن گاه که شخصی از امام علی علیه السلام راجع به قدر و تکلیف افعال بشر در مواجهه با توحید افعالی می پرسد، <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷</ref>امر بین الامرین را تعلیم می کند. یعنی  راهی میان جبر و تفویض.در این صورت علاوه بر حفظ حریم توحید افعالی، مسئولیت افعال بشر بر عهده خود آن ها خواهد بود.
و اما اهل حدیث در تفسیر توحید افعالی، به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند و بر خلاف مشهور که این مذهب و نیز مذاهبی چون  را جبر گرا می دانند اما شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون محمد بخاری، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه و ابن حجر عسقلانی وجود دارد که ثابت می کند متکلمان این مکتب میان خلق و فعل تفاوت قایل اند و خلق را منحصر به خداوند و فعل را منحصر به عباد می دانند. اهل حدیث مطابق با باورمندی شدیدشان به توحید افعالی هر گونه نسبت خلق را به بندگان نفی می کنند ولی چون این اعتقاد ممکن است به جبر کشیده شود مسئله خلق افعال عباد را به عنوان یک نظریه مطرح کردند مفاد این نظریه انتساب واقعی افعال به عباد را با حفظ مرتبه توحید افعالی ثابت می کند یعنی مفهومی نزدیک به نظریه امر بین الامرین.
و اما اهل حدیث در تفسیر توحید افعالی، برای فرار از مخمصه جبر به نظریه خلق افعال عباد متوسل شدند. پیروان این مکتب بر خلاف مشهور که متهم به جبر گرایی هستند اما شواهد فراوانی در آثار گوناگون متکلمان مشهور این مکتب چون محمد بخاری، ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه و ابن حجر عسقلانی وجود دارد که ثابت می کند متکلمان این مکتب میان خلق و فعل تفاوت قایل اند و خلق را منحصر به خداوند و فعل را منحصر به عباد و انسان را فاعل واقعی افعال خود می دانند <ref>ر، ک، ابن تیمیه، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293.</ref><ref>همان، ص 300</ref> <ref>همان، ج 2، ص 74</ref> <ref>ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459</ref> <ref>همان، ج 2، ص 298</ref> <ref>همان، ج 3، ص 74</ref> <ref>همان، ج 3، ص 110</ref><ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص: 144</ref> <ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ص 528</ref>  و حتی در برابر جبریون محض و نیز متهمین به جبر چون ابو الحسن اشعری موضع تند می گیرند  <ref> ر. ک. ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 3، ص 31</ref> <ref>ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص 143</ref> و می گویند که وجود قدر موجب بطلان احکام شعری بر مبنای کسب عباد نمی شود.<ref>ر. ک. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج 13، ص</ref> 449
ر، ک، افعال العباد و الرد علی الجهمیه، ج1، ص 293
در ضمن اهل حدیث معقتد به امت وسط هستند. <ref>ر.ک.العقیده الواسطیه، ص 112 و113</ref><ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده،ص 1513</ref>
 
وجود چنین شواهد بسیار محکمی نمی تواند انگشت اتهام را به سوی اهل حدیث بکند که این مکتب به موجب دفاع از توحید افعالی لزوما باید جبر گرا باشد.زیرااهل حدیث مطابق با باورمندی شدیدشان به توحید افعالی، هر گونه نسبت خلق را به بندگان نفی می کنند، ولی چون این اعتقاد ممکن است به جبر کشیده شود، مسئله خلق افعال عباد را به عنوان یک نظریه مطرح می کنند که  مفاد این نظریه انتساب واقعی افعال به عباد را با حفظ مرتبه توحید افعالی ثابت و مذهب این گروه را به معتقدات امامیه نزدیک می کند.آن فقط می گویند که انسان خالق نیست اما نمی گویند که فاعل فعل خودش نیست.
همان، ص 300
همان، ج 2، ص 74
 
ابن تیمیه، منهاج السنه، ج 1، ص 459
همان، ج 2، ص 298
 
 
همان، ج 3، ص 31 این آدرس از ابن تیمیه علیه جبر گراها و حتی متهمین به جبر مثل ابو الحسن اشعری است
 
همان، ج 3، ص 74
 
همان، ج 3، ص 110
 
همان، ج 3، ص 150
 
اعتراف ابن تیمیه به امت وسط  با این آدرس ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113
 
اعتراف ابن قیم جوزیه به امت وسط  بودن با این آدرس ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده،ص 1513
 
قول ابن قیم در رد قدر و جبر با این آدرس  ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص 143
 
قول به استناد واقعی فعل به فاعل از ابن قیم ابن قیم، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحكمة و التعليل، ص: 144
 
 
قول ابن حجر عسقلانی که وجود قدر موجب بطلان احکام شرعی نمی شود که موجب کسب عباد می شود نمی شود فتح الباری، ج 13، ص 449
 
اعتراف صریح ابن حجر به انکار جبر و اختیار  همان، ص 528


==پا نویس==
==پا نویس==
confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش