توحید افعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
علاوه بر این مطالب باید گفت که اهل حدیث خود را امت وسط می دانند یعنی امتی که نه جبری است و نه تفویضی. <ref>ر.ک.ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113</ref><ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده،ص 1513</ref>
علاوه بر این مطالب باید گفت که اهل حدیث خود را امت وسط می دانند یعنی امتی که نه جبری است و نه تفویضی. <ref>ر.ک.ابن تیمیه، العقیده الواسطیه، ص 112 و113</ref><ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده،ص 1513</ref>
پس با وجود چنین شواهد صریح و محکمی نمی توان انگشت اتهام را به سوی اهل حدیث نشانه کرد و گفت چون این مکتب از توحید افعالی دفاع می کند لاجرم جبرگرا است.زیرااهل حدیث معتقدند که توحید افعالی یعنی این که انسان در مسئله خلق نمی تواند شریک خالق باشد، زیرا که خلق منحصر به خداوند است،اما انسان می تواند با قدرتی که خدا به او می دهد در فعل آفریده شده تصرف کند.پس بر همین مبنا نظریه خلق افعال عباد را پایه گذاری کردند تا بگویند که میان خالق و فاعل تفاوت  وجود دارد و انسان فاعل واقعی افعال خود می باشد.این نوع تفسیر، فهم این مذهب را در مسئله توحید افعالی و رابطه آن با افعال انسان؛ به فهم امامیه از امر بین الامرین نزدیک می کند.  
پس با وجود چنین شواهد صریح و محکمی نمی توان انگشت اتهام را به سوی اهل حدیث نشانه کرد و گفت چون این مکتب از توحید افعالی دفاع می کند لاجرم جبرگرا است.زیرااهل حدیث معتقدند که توحید افعالی یعنی این که انسان در مسئله خلق نمی تواند شریک خالق باشد، زیرا که خلق منحصر به خداوند است،اما انسان می تواند با قدرتی که خدا به او می دهد در فعل آفریده شده تصرف کند.پس بر همین مبنا نظریه خلق افعال عباد را پایه گذاری کردند تا بگویند که میان خالق و فاعل تفاوت  وجود دارد و انسان فاعل واقعی افعال خود می باشد.این نوع تفسیر، فهم این مذهب را در مسئله توحید افعالی و رابطه آن با افعال انسان؛ به فهم امامیه از امر بین الامرین نزدیک می کند.  
و اما متلکمان اشعری و ماتریدی در تفسیر افعال توحیدی همچون اهل حدیث باورمندی شدیدی نسبت به این مسئله دارند و فاعل تمام فعل و انفعالاتی که در جهان هستی رخ می دهد را خداوند می دانند. بنا بر این در مواجهه با ا
و اما متلکمان اشعری و ماتریدی در تفسیر توحید افعالی همچون اهل حدیث باورمندی شدیدی نسبت به این مسئله دارند و خداوند را فاعل تمام فعل و انفعالاتی که در جهان هستی رخ می دهد می دانند. بنا بر این، در مواجهه با مسئله افعال انسان و رفع اتهام از جبرگرایی به نظریه کسب روی می آورند و با تفسیری که از این نظریه ارایه می کنند راه برون رفت از این مخمصه را نشان می دهند. با این حال متکلمان اشعری از این نظریه تفسیری یکدست ارایه نکردند مثلا ابو الحسن اشعری در تفسیر نظریه کسب، تمام توجهش به توحید افعالی است به همین جهت برای انسان نسبت به افعالش نازل ترین حد اختیار را در نظر می گیرد اختیاری که با قوه حادثه از سوی خداوند به او داده می شود که این قوه حادثه هیچ نقشی نه در خلق فعل دارد و نه در تعیین نوع آن.


==پا نویس==
==پا نویس==
confirmed
۵٬۷۴۷

ویرایش