confirmed
۴۲٬۳۵۹
ویرایش
(←حلب) |
|||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
== اسیران کربلا در شام == | == اسیران کربلا در شام == | ||
بیشتر تاریخ نویسان بر این عقیده اند که [[اهل بیت |اهلبیت (علیهمالسّلام)]] در روز اول [[صفر المظفر|ماه صفر]] وارد شام شدهاند، ولی [[مرتضی مطهری|شهید مطهری (رحمه الله)]] تاریخ ورود اسیران را به دمشق، روز دوم ماه صفر میداند<ref>حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 177</ref>. | بیشتر تاریخ نویسان بر این عقیده اند که [[اهل بیت |اهلبیت (علیهمالسّلام)]] در روز اول [[صفر المظفر|ماه صفر]] وارد شام شدهاند، ولی [[مرتضی مطهری|شهید مطهری (رحمه الله)]] تاریخ ورود اسیران را به دمشق، روز دوم ماه صفر میداند<ref>حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 177.</ref>. | ||
[[یزید]] دستور میدهد که دروازهها را به روی اسیران بسته و سه روز شهر را آذینبندی کنند<ref> فرسان الهیجاء، ذبیح الله محلاتی، ص 285</ref>. | [[یزید]] دستور میدهد که دروازهها را به روی اسیران بسته و سه روز شهر را آذینبندی کنند<ref> فرسان الهیجاء، ذبیح الله محلاتی، ص 285.</ref>. | ||
با چنین اوصافی، هنگام ورود اسیران به شام، آنان را از شلوغترین دروازه شهر، به نام دروازه ساعات وارد میکنند<ref> لواعج الاشجان، علامه سید محسن امین عاملی، ص 220</ref>؛ در شهر، شادی عمومی اعلام شده و مردم لباسهای نو پوشیده و صدای هلهله و شادی بلند است. زنان دف میزدند و اسیران از میان شلوغیها، میگذرند. | با چنین اوصافی، هنگام ورود اسیران به شام، آنان را از شلوغترین دروازه شهر، به نام دروازه ساعات وارد میکنند<ref> لواعج الاشجان، علامه سید محسن امین عاملی، ص 220.</ref>؛ در شهر، شادی عمومی اعلام شده و مردم لباسهای نو پوشیده و صدای هلهله و شادی بلند است. زنان دف میزدند و اسیران از میان شلوغیها، میگذرند. | ||
ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسّلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس امام حسین (علیهالسّلام) را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسّلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسّلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس امام حسین (علیهالسّلام) را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسّلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسّلام)]] میفرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزهداران با سرها بازی میکردند و نیزههایشان را در هوا میچرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزهها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکبها میافتاد. زنان شامی از بالای بامها روی سر ما آتش و خاکستر داغ میریختند که تکهای از آن روی عمامهام افتاد و چون دستهایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچهها میگردانیدند و میگفتند: «این نامسلمانها را بکشید!» ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان میگذراندند و به آنان میگفتند: اینها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند. | [[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسّلام)]] میفرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزهداران با سرها بازی میکردند و نیزههایشان را در هوا میچرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزهها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکبها میافتاد. زنان شامی از بالای بامها روی سر ما آتش و خاکستر داغ میریختند که تکهای از آن روی عمامهام افتاد و چون دستهایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچهها میگردانیدند و میگفتند: «این نامسلمانها را بکشید!» ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان میگذراندند و به آنان میگفتند: اینها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند. | ||
افزون بر آن، ما را به بازار بردهفروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابهای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم<ref>تذکرة الشهدا، ص 412</ref>.» | افزون بر آن، ما را به بازار بردهفروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابهای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم<ref>تذکرة الشهدا، ص 412.</ref>.» | ||
[[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسّلام)]] در توضیح رفتار یزید با اسیران سرفراز کربلا در مجلس او فرموده است: «وقتی سر مقدس حضرت حسین بن علی (علیهماالسّلام) را به شام آوردند، [[یزید]] دستور داد سفره غذا بگسترند. ابتدا به همراه اطرافیان خود، مشغول خوردن غذا و نوشیدن [[شراب]] شد. سپس دستور داد تا سر مقدس امام را داخل تشتی از طلا بگذارند و بیاورند. او سر امام را زیر تختی که بر آن نشسته بود قرار داد. وی همچنان شراب مینوشید. پس از مدتی دستور داد تا شطرنج بیاورند. آنگاه مشغول بازی با شطرنج شد و شروع به مسخره کردن امام حسین (علیهالسّلام)، پدر و جدش رسول خدا نمود و در همین حین هر گاه از حریف خود در بازی میبُرد، جامی از شراب سر میکشید و ته مانده آن را داخل تشت میریخت. پس بر شیعیان ماست که از شراب و شطرنج (قمار) دوری کنند و هر گاه شراب و شطرنج میبینند، [مصایب] امام حسین (علیهالسّلام) را به یاد آرند و بر دشمنان او؛ یزید و [[آل زیاد]] لعنت فرستند تا خداوند متعال، گناهان آنان را بیامرزد حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 21؛ قمقام زخّار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص 568؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 790؛ فرسان الهیجاء، ص 289</ref>.» | [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسّلام)]] در توضیح رفتار یزید با اسیران سرفراز کربلا در مجلس او فرموده است: «وقتی سر مقدس حضرت حسین بن علی (علیهماالسّلام) را به شام آوردند، [[یزید]] دستور داد سفره غذا بگسترند. ابتدا به همراه اطرافیان خود، مشغول خوردن غذا و نوشیدن [[شراب]] شد. سپس دستور داد تا سر مقدس امام را داخل تشتی از طلا بگذارند و بیاورند. او سر امام را زیر تختی که بر آن نشسته بود قرار داد. وی همچنان شراب مینوشید. پس از مدتی دستور داد تا شطرنج بیاورند. آنگاه مشغول بازی با شطرنج شد و شروع به مسخره کردن امام حسین (علیهالسّلام)، پدر و جدش رسول خدا نمود و در همین حین هر گاه از حریف خود در بازی میبُرد، جامی از شراب سر میکشید و ته مانده آن را داخل تشت میریخت. پس بر شیعیان ماست که از شراب و شطرنج (قمار) دوری کنند و هر گاه شراب و شطرنج میبینند، [مصایب] امام حسین (علیهالسّلام) را به یاد آرند و بر دشمنان او؛ یزید و [[آل زیاد]] لعنت فرستند تا خداوند متعال، گناهان آنان را بیامرزد حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 21؛ قمقام زخّار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص 568؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 790؛ فرسان الهیجاء، ص 289.</ref>.» | ||
== چه کسانی در شام مدفون هستند == | == چه کسانی در شام مدفون هستند == |