دستینهها در مقامات و آداب: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''دستینه ها در مقامات و آداب''' بخشی از نوشته های بزرگان صوفیه هستند که درباره...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''دستینه ها در مقامات و آداب''' بخشی از نوشته های بزرگان صوفیه هستند که درباره احوال و مقامات فردی و برخی درباره آداب اجتماعی و شخصی بود. در مقابل برخی از دستینه ها که در مباحث اصول اعتقادات صوفیه به ویژه توحید نگاشته شده اند. بعضی از این مباحث را نویسندگان پیشین، مانند ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری (د ۴۱۲ق) موضوع رسالههای خاصی قرار داده بودند. این شیوه را فارسینویسان نیز از نیمۀ سدۀ ۵ ق به بعد دنبال کردند و آثار متعددی به صورت رسالههای کوتاه در موضوعات مختلف پدید آوردند. | '''دستینه ها در مقامات و آداب''' بخشی از نوشته های بزرگان [[صوفیه]] هستند که درباره احوال و مقامات فردی و برخی درباره آداب اجتماعی و شخصی بود. در مقابل برخی از دستینه ها که در مباحث اصول اعتقادات صوفیه به ویژه توحید نگاشته شده اند. بعضی از این مباحث را نویسندگان پیشین، مانند ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری (د ۴۱۲ق) موضوع رسالههای خاصی قرار داده بودند. این شیوه را فارسینویسان نیز از نیمۀ سدۀ ۵ ق به بعد دنبال کردند و آثار متعددی به صورت رسالههای کوتاه در موضوعات مختلف پدید آوردند. | ||
=آثار خواجه عبدالله= | =آثار خواجه عبدالله= |
نسخهٔ ۲۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۲
دستینه ها در مقامات و آداب بخشی از نوشته های بزرگان صوفیه هستند که درباره احوال و مقامات فردی و برخی درباره آداب اجتماعی و شخصی بود. در مقابل برخی از دستینه ها که در مباحث اصول اعتقادات صوفیه به ویژه توحید نگاشته شده اند. بعضی از این مباحث را نویسندگان پیشین، مانند ابوعبدالرحمان سلمی نیشابوری (د ۴۱۲ق) موضوع رسالههای خاصی قرار داده بودند. این شیوه را فارسینویسان نیز از نیمۀ سدۀ ۵ ق به بعد دنبال کردند و آثار متعددی به صورت رسالههای کوتاه در موضوعات مختلف پدید آوردند.
آثار خواجه عبدالله
پیش از خواجه عبدالله انصاری نویسندگانی چون ابونصر سراج طوسی، صاحب اللمع فی التصوف و ابوبکر کلابادی، صاحب کتاب التعرف، ابوابی را به بحث احوال و مقامات اختصاص داده بودند. ابوعبدالرحمان سلمی نیز در بعضی از رسالههای خود، از جمله «درجات المعاملات»، به این موضوع پرداخته بود. اما انصاری در نوشتن منازل السائرین و صد میدان بیش از هر کس تحت تأثیر نویسنده و صوفی حنبلی اصفهان، ابومنصور مُعمَّر اصفهانی (د ۴۱۸ق) بود که یک نسل پیش از خواجه در اصفهان میزیست و کتابی با عنوان نَهَج الخاص دربارۀ احوال و مقامات اهل تصوف به عربی تألیف کرده بود و منازل سلوک (یا به قول خود او «احوال») را در ۴۰ باب کوتاه شرح داده، و هر یک از این احوال را به ۳ مقام تقسیم کرده بود. انصاری از این اثر صوفی اصفهانی آگاه بود و بخشی از آن را نیز در یکی دیگر از کتابهای خود نقل کرده است. [۱] هر چند که انصاری مانند ابومنصور اصفهانی حنبلی بود، ولی خراسانی بودن او موجب شد که وی زبان فارسی را به عنوان وسیلهای برای بیان مقاصد دینی به کار برد و نخستین بار اثری به فارسی دربارۀ مقامات صوفیه بنویسد و با اختیار کردن عنوانی فارسی برای آن، به جای سخن گفتن از منزل، از «میدان» یاد کند. در این رساله انصاری از صد میدان نام برده که نخستین آنها میدان توبه، و صدمین آنها میدان بقاست. همۀ این صد میدان نیز در میدان محبت مستغرق است. اسامی این میدانها عربی است، ولی انصاری بسیاری از آنها را به فارسی ترجمه کرده است (دربارۀ اصالت «صد میدان»، به این منبع رجوع کنید [۲]).
مناقب الصوفیه
در سدۀ ۶ق/۱۲م نویسندگان خراسانی چندین رساله یا کتاب نسبتاً کوچک فارسی دربارۀ احوال و مقامات و آداب صوفیه تألیف کردند. قطبالدین عبّادی مروزی (د ۵۴۷ ق) کتاب کوچکی با عنوان مناقب الصوفیه نوشت که بسیاری از مطالب آن را از رسالۀ قشیری اقتباس کرده بود. این کتاب هم دربارۀ احوال و مقامات است و هم دربارۀ آداب ظاهری، یا آنچه مؤلف آن را «احوال ظاهر» خوانده است.
آثار نجمالدین کبری
از صوفی بزرگ خوارزم نجمالدین کبری نیز رسالهای فارسی با عنوان السایر الحایر الواجد الی الساتر الواحد الماجد در دست است که در آن دستورهای عملی برای سالکان بیان شده است. رسالۀ دیگری با عنوان آداب الصوفیه از نجمالدین در دست است که اشتباهاً آن را به خواجه عبدالله انصاری نسبت دادهاند. [۳] در این رساله نجمالدین آداب خانقاهی را که در سدۀ ۶ ق میان صوفیه، به خصوص در خراسان معمول بوده، شرح داده است.
آثار غیرصوفیان
نوشتن رسالههایی دربارۀ مسائل تصوف از جانب نویسندگانی که خود صوفی نبودند، ولی به تصوف علاقه یا تمایل داشتند نیز از سدۀ ۶ ق به بعد صورت گرفته است. سابقۀ این کار البته به ابن سینا میرسد که در بعضی از آثار خود، از جمله اشارات و تنبیهات، وارد بحثهای صوفیانه شده است. توجه به مباحث تصوف در آثار فارسی شیخ اشراق نیز کاملاً مشهود است. و اما فیلسوف و متکلمی که خود اهل تصوف نبود، ولی رسالهای صوفیانه دربارۀ احوال و مقامات نوشته، خواجه نصیرالدین طوسی (د ۶۷۲ق) است. رسالۀ فارسی اوصاف الاشراف وی که دربارۀ مقامات سلوک است، از جهاتی به نخستین اثر فارسی در این موضوع، یعنی صد میدان انصاری شباهت دارد."