نقد مبنای تکفیری ها در منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | |-نقد مبنای جریانهای تکفیری در :  منع تقرب به خداوند از طريق اولياي الهي
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" |<nowiki>|-نقد مبنای جریانهای تکفیری در</nowiki> :  منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی
|زبان مقاله
|زبان مقاله
| data-type="authorfatherName" |فارسی  
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|}
|}


</div>
</div>
==نقد مبنای جریانهای تکفیری در :  منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی==


 
==گفتار ابن تیمیه==
== نقد مبنای جریانهای تکفیری در :  منع تقرب به خداوند از طريق اولياي الهي ==
 
== گفتار ابن تيميه ==
   
   
ايشان مي گويد اجماع و اتفاق مسلمانان بر اين است كه [[تقرب جستن به خداوند]] و اجابت خواسته ها از طريق [[توسل]] و طلب از [[اولياء الهي]] بعد از مماتشان و نيز در زمان حياتشان انگاه كه غائب هستند بدعت است چون هيچيك از [[انبياي الهي]] چنين روشي را [[تشريع]] ننموده اند بنابر اين نمي توان انها يا [[ملائكه الهي]]  را مورد خطاب قرار داد كه براي ديگران [[شفاعت]] نمايند و نيز ارائه خواسته ها به انها به شكل هاي مختلف از قبيل نوشتن نامه براي انان و ...[[بدعت]] خواهد بود. راه تقرب بخداوند بايد از طريقي باشد كه مشروع باشد بدين معنا كه از ناحيه الهي بدان دستور داده شده باشدو تقرب جستن بخداوند از غير طريق شرع گمراهي خواهد بود. <ref>مجموعه الفتاوي ج1 ص 160-</ref> .   
ایشان می گوید اجماع و اتفاق مسلمانان بر این است كه [[تقرب جستن به خداوند]] و اجابت خواسته ها از طریق [[توسل]] و طلب از [[اولياء الهي|اولیاء الهی]] بعد از مماتشان و نیز در زمان حیاتشان انگاه كه غائب هستند بدعت است چون هیچیك از [[انبياي الهي|انبیای الهی]] چنین روشی را [[تشريع|تشریع]] ننموده اند بنابر این نمی توان انها یا [[ملائكه الهي|ملائكه الهی]]  را مورد خطاب قرار داد كه برای دیگران [[شفاعت]] نمایند و نیز ارائه خواسته ها به انها به شكل های مختلف از قبیل نوشتن نامه برای انان و ...[[بدعت]] خواهد بود. راه تقرب بخداوند باید از طریقی باشد كه مشروع باشد بدین معنا كه از ناحیه الهی بدان دستور داده شده باشدو تقرب جستن بخداوند از غیر طریق شرع گمراهی خواهد بود. <ref>مجموعه الفتاوي ج1 ص 160-</ref> .   


ايشان در بخشي ديگري از گفتارشان مي گويد :‌ .....كساني كه بعد از مرگ انبيا و صالحين انان را مي خوانند و خواسته هاي شان با انان در ميان مي گذارند [[مشرك]] خواهند بود .مضافا بر اينكه بر اساس ايات قران ملائكه الهي براي مومنين – بدون انكه درخواستي از انان بشود – دعا و استغفار مي كنند. <ref> همان ص 178-180 </ref>   
ایشان در بخشی دیگری از گفتارشان می گوید :‌ .....كسانی كه بعد از مرگ انبیا و صالحین انان را می خوانند و خواسته های شان با انان در میان می گذارند [[مشرك]] خواهند بود .مضافا بر اینكه بر اساس ایات قران ملائكه الهی برای مومنین – بدون انكه درخواستی از انان بشود – دعا و استغفار می كنند. <ref> همان ص 178-180 </ref>   


[[محمد ابوزهره]] در تبيين ديدگاه ابن تيميه در اين زمينه مي گويد :‌ از انجا كه هيچيك از اولياي الهي حتي انهائي كه قدرت بر انجام كارهاي خوارق عادت دارند در برابر احكام الهي با ساير مردم يكسان بوده و معافيتي از احكام الهي ندارند بلكه همگي انان در برابر خداوند همانند ديگران نسبت به اعمالشان مسئول هستند از اينرو تقرب به خداوند از طريق انان مشروع نيست .همانطور كه پيامبربه نزديكانش مي فرمود جانتان را با خداوند معامله كنيد من قادر نسستم كه به شما در پسشگاه الهي كمك نمايم .  <ref>حيات ابن تيميه ص269-270</ref>  
[[محمد ابوزهره]] در تبیین دیدگاه ابن تیمیه در این زمینه می گوید :‌ از انجا كه هیچیك از اولیای الهی حتی انهائی كه قدرت بر انجام كارهای خوارق عادت دارند در برابر احكام الهی با سایر مردم یكسان بوده و معافیتی از احكام الهی ندارند بلكه همگی انان در برابر خداوند همانند دیگران نسبت به اعمالشان مسئول هستند از اینرو تقرب به خداوند از طریق انان مشروع نیست .همانطور كه پیامبربه نزدیكانش می فرمود جانتان را با خداوند معامله كنید من قادر نسستم كه به شما در پسشگاه الهی كمك نمایم .  <ref>حيات ابن تيميه ص269-270</ref>  
    
    
== نقد ==  
==نقد==  


بايد گفت اساس اين مبنا  به درك ناصواب تكفيريها و [[وهابيت]] از معناي توحيد و شرك بر مي گردد بدين معنا كه وقتي صرف توجه و طلب به اولياي الهي بدون انكه به نوع نگاه طلب كننده و محتواي خواسته اش نگريسته شود نتيجه اش همين است كه ديگران را بدان متهم مي كنند . در حالي كه غالب افرادي كه به سمت اولياي الهي حتي بعد از مماتشان كنار قبورشان رفته و انان را واسطه تقرب خويش بسوي خداوند قرار مي دهند نظر استقلالي به انها نداشته و منكر عبادت انان مي باشند . در حالي كه مشركين عصر رسالت بتهايشان را مي پرستيدند و ضمن نگاه استقلالي به انها معتقد به ربوبيت انان در نظام هستي بودند. بعلاوه انكه همانگونه كه در مبحث توسل بيان گرديد نظام عالم بر اساس [[اسباب و مسببات]] بنا گرديده است و در همين راستا اولياي الهي مجاري فيض الهي بر بندگان مي باشند از اينرو توسل و تقرب الهي از طريق انان منافاتي با توحيد نخواهد داشت.  
باید گفت اساس این مبنا  به درك ناصواب تكفیریها و [[وهابيت|وهابیت]] از معنای توحید و شرك بر می گردد بدین معنا كه وقتی صرف توجه و طلب به اولیای الهی بدون انكه به نوع نگاه طلب كننده و محتوای خواسته اش نگریسته شود نتیجه اش همین است كه دیگران را بدان متهم می كنند . در حالی كه غالب افرادی كه به سمت اولیای الهی حتی بعد از مماتشان كنار قبورشان رفته و انان را واسطه تقرب خویش بسوی خداوند قرار می دهند نظر استقلالی به انها نداشته و منكر عبادت انان می باشند . در حالی كه مشركین عصر رسالت بتهایشان را می پرستیدند و ضمن نگاه استقلالی به انها معتقد به ربوبیت انان در نظام هستی بودند. بعلاوه انكه همانگونه كه در مبحث توسل بیان گردید نظام عالم بر اساس [[اسباب و مسببات]] بنا گردیده است و در همین راستا اولیای الهی مجاری فیض الهی بر بندگان می باشند از اینرو توسل و تقرب الهی از طریق انان منافاتی با توحید نخواهد داشت.  
   
   
== پانویس ==
==پانویس==
[[رده:اسلام ]]
[[رده:اسلام ]]
[[رده:عقائد]]
[[رده:عقائد]]
[[رده:فرق و مذاهب ]]
[[رده:فرق و مذاهب ]]
<references />

نسخهٔ ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۹

جریانهای تکفیری در جهان اسلام بر اساس مبانی اعتقادی خاصی شکل گرفته است که شناخت دقیق انها می تواند اولا ماهیت حقیقی شان را نشان داده و آنگاه کیفیت مقابله و موضعگیری صحیح با آنها را پدیدار سازد.یکی از مبانی اعتقادی جریانهای تکفیری منع توسل به اولیای الهی است که در این مقاله به نقد آن پرداخته شده و عدم منافات توسل با توحید تبیین گردیده است.

عنوان مقاله |-نقد مبنای جریانهای تکفیری در : منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی زبان مقاله فارسی

نقد مبنای جریانهای تکفیری در : منع تقرب به خداوند از طریق اولیای الهی

گفتار ابن تیمیه

ایشان می گوید اجماع و اتفاق مسلمانان بر این است كه تقرب جستن به خداوند و اجابت خواسته ها از طریق توسل و طلب از اولیاء الهی بعد از مماتشان و نیز در زمان حیاتشان انگاه كه غائب هستند بدعت است چون هیچیك از انبیای الهی چنین روشی را تشریع ننموده اند بنابر این نمی توان انها یا ملائكه الهی را مورد خطاب قرار داد كه برای دیگران شفاعت نمایند و نیز ارائه خواسته ها به انها به شكل های مختلف از قبیل نوشتن نامه برای انان و ...بدعت خواهد بود. راه تقرب بخداوند باید از طریقی باشد كه مشروع باشد بدین معنا كه از ناحیه الهی بدان دستور داده شده باشدو تقرب جستن بخداوند از غیر طریق شرع گمراهی خواهد بود. [۱] .

ایشان در بخشی دیگری از گفتارشان می گوید :‌ .....كسانی كه بعد از مرگ انبیا و صالحین انان را می خوانند و خواسته های شان با انان در میان می گذارند مشرك خواهند بود .مضافا بر اینكه بر اساس ایات قران ملائكه الهی برای مومنین – بدون انكه درخواستی از انان بشود – دعا و استغفار می كنند. [۲]

محمد ابوزهره در تبیین دیدگاه ابن تیمیه در این زمینه می گوید :‌ از انجا كه هیچیك از اولیای الهی حتی انهائی كه قدرت بر انجام كارهای خوارق عادت دارند در برابر احكام الهی با سایر مردم یكسان بوده و معافیتی از احكام الهی ندارند بلكه همگی انان در برابر خداوند همانند دیگران نسبت به اعمالشان مسئول هستند از اینرو تقرب به خداوند از طریق انان مشروع نیست .همانطور كه پیامبربه نزدیكانش می فرمود جانتان را با خداوند معامله كنید من قادر نسستم كه به شما در پسشگاه الهی كمك نمایم . [۳]

نقد

باید گفت اساس این مبنا به درك ناصواب تكفیریها و وهابیت از معنای توحید و شرك بر می گردد بدین معنا كه وقتی صرف توجه و طلب به اولیای الهی بدون انكه به نوع نگاه طلب كننده و محتوای خواسته اش نگریسته شود نتیجه اش همین است كه دیگران را بدان متهم می كنند . در حالی كه غالب افرادی كه به سمت اولیای الهی حتی بعد از مماتشان كنار قبورشان رفته و انان را واسطه تقرب خویش بسوی خداوند قرار می دهند نظر استقلالی به انها نداشته و منكر عبادت انان می باشند . در حالی كه مشركین عصر رسالت بتهایشان را می پرستیدند و ضمن نگاه استقلالی به انها معتقد به ربوبیت انان در نظام هستی بودند. بعلاوه انكه همانگونه كه در مبحث توسل بیان گردید نظام عالم بر اساس اسباب و مسببات بنا گردیده است و در همین راستا اولیای الهی مجاری فیض الهی بر بندگان می باشند از اینرو توسل و تقرب الهی از طریق انان منافاتی با توحید نخواهد داشت.

پانویس

  1. مجموعه الفتاوي ج1 ص 160-
  2. همان ص 178-180
  3. حيات ابن تيميه ص269-270