۸۷۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
دوران جوانی ایمن ظواهری در بحبوحه فعالیت جنبشهای جهادی و معترض اسلامگرا در [[مصر]] سپری شد. تفکرات [[سلفی]] ـ جهادی همزمان با شکوفایی در فضای اسلامی [[مصر]]، روح و فکر ایمن الظواهری را نیز مورد تأثیر قرار داد. | دوران جوانی ایمن ظواهری در بحبوحه فعالیت جنبشهای جهادی و معترض اسلامگرا در [[مصر]] سپری شد. تفکرات [[سلفی]] ـ جهادی همزمان با شکوفایی در فضای اسلامی [[مصر]]، روح و فکر ایمن الظواهری را نیز مورد تأثیر قرار داد. | ||
او در سال 1966م به جنبشی دینی که از سوی [[اسماعیل طنطاوی]] رهبری میشد گروید. اما سفر طنطاوی به [[آلمان]] در سال 1975م باعث شد که این جنبش از هم پاشیده شود. پس از آن، ظواهری خود به تأسیس جنبشی اسلامی اقدام کرد و در سال 1981م با طارق الزمر و عبود الزمر آشنا شد و به سازمان جهاد ملحق شد که تحت رهبری مهندس [[عبدالسلام فرج ]]قرار داشت.<ref>همان، ص109.</ref> | او در سال 1966م به جنبشی دینی که از سوی [[اسماعیل طنطاوی]] رهبری میشد گروید. اما سفر طنطاوی به [[آلمان]] در سال 1975م باعث شد که این جنبش از هم پاشیده شود. پس از آن، ظواهری خود به تأسیس جنبشی اسلامی اقدام کرد و در سال 1981م با طارق الزمر و عبود الزمر آشنا شد و به سازمان [[جهاد]] ملحق شد که تحت رهبری مهندس [[عبدالسلام فرج ]]قرار داشت.<ref>همان، ص109.</ref> | ||
این سازمان مبتنی بر افکار [[سلفی]] رادیکال و مبارز، یکی از فعالترین جنبشهای جهادی [[مصر]] محسوب میشد که در مرامنامه خود با عنوان "میثاق العمل الاسلامی" آورده است: | این سازمان مبتنی بر افکار [[سلفی]] رادیکال و مبارز، یکی از فعالترین جنبشهای جهادی [[مصر]] محسوب میشد که در مرامنامه خود با عنوان "میثاق العمل الاسلامی" آورده است: | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
ایمن الظواهری به فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود در [[مصر]] ادامه داد تا اینکه در سال 1980م جهت کمک رسانی و مداوای مجاهدان مجروح افغان، به همراه دو تن از دوستانش که آنان نیز در امور پزشکی، بیهوشی و جراحی زیبایی تخصص داشتند، به [[پیشاور]] [[پاکستان]] سفر کرد. اما با بههم ریخته شدن اوضاع مبارزان در [[مصر]]، چند ماه بعد به مصر بازگشت و توسط حکومت مصر بازداشت و زندانی شد.<ref>عبدالرحیم علی، حلف الارهاب، ج3، ص29.</ref> | ایمن الظواهری به فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود در [[مصر]] ادامه داد تا اینکه در سال 1980م جهت کمک رسانی و مداوای مجاهدان مجروح افغان، به همراه دو تن از دوستانش که آنان نیز در امور پزشکی، بیهوشی و جراحی زیبایی تخصص داشتند، به [[پیشاور]] [[پاکستان]] سفر کرد. اما با بههم ریخته شدن اوضاع مبارزان در [[مصر]]، چند ماه بعد به مصر بازگشت و توسط حکومت مصر بازداشت و زندانی شد.<ref>عبدالرحیم علی، حلف الارهاب، ج3، ص29.</ref> | ||
ایمن الظواهری به اتهام دست داشتن در ترور [[انور سادات]] سه سال را در زندانهای [[مصر]] گذراند و با توجه به اوضاع زندانهای [[مصر]] و مباحث فکری مطرح در میان زندانیان اسلامگرا در آن دوره، طبیعی بود که تفکرات ایمن ظواهری نیز با شدت بیشتری به سوی افراط و تکفیر سوق یابد. | ایمن الظواهری به اتهام دست داشتن در [[ترور]] [[انور سادات]] سه سال را در زندانهای [[مصر]] گذراند و با توجه به اوضاع زندانهای [[مصر]] و مباحث فکری مطرح در میان زندانیان اسلامگرا در آن دوره، طبیعی بود که تفکرات ایمن ظواهری نیز با شدت بیشتری به سوی افراط و تکفیر سوق یابد. | ||
==نبرد در افغانستان== | ==نبرد در افغانستان== | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
او محمد مکاوی را به عنوان نماینده خود برای ایجاد پیمان با نیروهای یمنی حاضر در [[افغانستان]] فرستاد و یمنیها نیز جهت بزرگداشت خدمات [[بنلادن]]، قبول کردند که نیروهای [[القاعده]] را در پادگانهای نظامی خود که با حمایت قبایل حاشد یمنی تأسیس شده بود آموزش دهند. بنابراین برخی از نیروهای [[القاعده]] با تابعیتهای مختلف راهی [[یمن]] شدند تا در منطقه جبل المراقشه که تحت سیطره قبایل حاشد بود، آموزش نظامی ببینند و آماده اعزام به [[سومالی]] جهت مقابله با نیروهای آمریکایی در آنجا شوند.<ref>همان، ص35.</ref> | او محمد مکاوی را به عنوان نماینده خود برای ایجاد پیمان با نیروهای یمنی حاضر در [[افغانستان]] فرستاد و یمنیها نیز جهت بزرگداشت خدمات [[بنلادن]]، قبول کردند که نیروهای [[القاعده]] را در پادگانهای نظامی خود که با حمایت قبایل حاشد یمنی تأسیس شده بود آموزش دهند. بنابراین برخی از نیروهای [[القاعده]] با تابعیتهای مختلف راهی [[یمن]] شدند تا در منطقه جبل المراقشه که تحت سیطره قبایل حاشد بود، آموزش نظامی ببینند و آماده اعزام به [[سومالی]] جهت مقابله با نیروهای آمریکایی در آنجا شوند.<ref>همان، ص35.</ref> | ||
ایمن الظواهری، در اوایل سال 1993م طی جلسه سران [[القاعده]] که در سودان برگزار شد، به عنوان فرمانده میدانی [[سازمان القاعده]] انتخاب شد و عملاً فرماندهی عملیاتهای مهم میدانی سازمان را به عهده گرفت. او بلافاصله، جهت ساماندهی اوضاع سازمان در شرق [[آفریقا]] سفرهای مخفیانهای به [[کنیا]] داشت و آنجا را به عنوان مرکز ملاقات و هماهنگی نیروهای [[القاعده]] در شرق آفریقا قرار داد.<ref>همان، ص36-37.</ref> | ایمن الظواهری، در اوایل سال 1993م طی جلسه سران [[القاعده]] که در سودان برگزار شد، به عنوان فرمانده میدانی [[سازمان القاعده]] انتخاب شد و عملاً فرماندهی عملیاتهای مهم میدانی سازمان را به عهده گرفت. او بلافاصله، جهت ساماندهی اوضاع سازمان در شرق [[آفریقا]] سفرهای مخفیانهای به [[کنیا]] داشت و آنجا را به عنوان مرکز ملاقات و هماهنگی نیروهای [[القاعده]] در شرق [[آفریقا]] قرار داد.<ref>همان، ص36-37.</ref> | ||
او فعالیت خویش را به مدیریت نیروها منحصر نکرد و طی سفرهای متعدد به کشورهای مختلف، علاوه بر جذب حمایتهای مالی برای [[سازمان القاعده]]، در پی جذب نیرو مدیریت نیروهای [[القاعده]] در نقاط مختلف جهان برآمد. | او فعالیت خویش را به مدیریت نیروها منحصر نکرد و طی سفرهای متعدد به کشورهای مختلف، علاوه بر جذب حمایتهای مالی برای [[سازمان القاعده]]، در پی جذب نیرو مدیریت نیروهای [[القاعده]] در نقاط مختلف جهان برآمد. | ||
خالد ابو الذهب طی محاکمه اسلام گرایان در قاهره در سال 1999م اظهار داشت که ایمن الظواهری در سال 1995م با نام مستعار دکتر عبدالمعز به [[ایالات متحده آمریکا]] سفر کرده و اموالی را جهت کمک به قربانیان جنگ در [[افغانستان]] جمع آوری کرده است. او سپس بخشی از این اموال را در راستای انجام عملیات تروریستی انفجار در سفارت [[مصر]] در [[اسلام آباد]] [[پاکستان]] در سال 1995م به کار گرفت.<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص 149-150.</ref> | خالد ابو الذهب طی محاکمه اسلام گرایان در [[قاهره]] در سال 1999م اظهار داشت که ایمن الظواهری در سال 1995م با نام مستعار دکتر عبدالمعز به [[ایالات متحده آمریکا]] سفر کرده و اموالی را جهت کمک به قربانیان جنگ در [[افغانستان]] جمع آوری کرده است. او سپس بخشی از این اموال را در راستای انجام عملیات تروریستی انفجار در سفارت [[مصر]] در [[اسلام آباد]] [[پاکستان]] در سال 1995م به کار گرفت.<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص 149-150.</ref> | ||
ایمن الظواهری یکی از ارکان اصلی شکل گرفتن بیانیهای بود که طی آن، تمام نیروها، شهروندان و منافع [[مسیحیان]]، [[یهود]] و آمریکاییهای از جانب سلفیان افراطی مورد تهدید مستقیم و صریح قرار گرفت. | ایمن الظواهری یکی از ارکان اصلی شکل گرفتن بیانیهای بود که طی آن، تمام نیروها، شهروندان و منافع [[مسیحیان]]، [[یهود]] و آمریکاییهای از جانب سلفیان افراطی مورد تهدید مستقیم و صریح قرار گرفت. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
پس از آنکه در تاریخ 1/5/2011م اوباما، رئیس جمهور وقت [[ایالات متحده]]، رسماً اعلام کرد که [[ایالات متحده]] توانسته است [[بنلادن]] را به همراه یکی از فرزندانش (خالد) در یکی از مناطق [[پاکستان]]، بکُشد، [[القاعده]] بلافاصله در پی نصب سرکرده جدید و بیعت با رهبری جدید افتاد.<ref>عبدالرحمن مظهر هلوش: الشیخ و الطبیب، ص371.</ref> | پس از آنکه در تاریخ 1/5/2011م اوباما، رئیس جمهور وقت [[ایالات متحده]]، رسماً اعلام کرد که [[ایالات متحده]] توانسته است [[بنلادن]] را به همراه یکی از فرزندانش (خالد) در یکی از مناطق [[پاکستان]]، بکُشد، [[القاعده]] بلافاصله در پی نصب سرکرده جدید و بیعت با رهبری جدید افتاد.<ref>عبدالرحمن مظهر هلوش: الشیخ و الطبیب، ص371.</ref> | ||
[[سازمان القاعده]] سیف العدل، افسر سابق نیروهای ویژه در مصر را که از رهبران این سازمان محسوب میشد به طور موقت زمامدار امور سازمان کرد تا رسماً تعیین ایمن الظواهری به صورت رسمی اعلام گردد.<ref>«القاعدة تعين قائدا مؤقتا»، سایت خبرگزاری الجزیره.</ref> | [[سازمان القاعده]] سیف العدل، افسر سابق نیروهای ویژه در [[مصر]] را که از رهبران این سازمان محسوب میشد به طور موقت زمامدار امور سازمان کرد تا رسماً تعیین ایمن الظواهری به صورت رسمی اعلام گردد.<ref>«القاعدة تعين قائدا مؤقتا»، سایت خبرگزاری الجزیره.</ref> | ||
در واقع وظیفه سیف العدل، ایجاد هماهنگی میان شاخههای [[القاعده]] جهت بیعت با ایمن الظواهری و هموار ساختن مسیر برای روی کار آمدن او بود.<ref>همان.</ref> | در واقع وظیفه سیف العدل، ایجاد هماهنگی میان شاخههای [[القاعده]] جهت بیعت با ایمن الظواهری و هموار ساختن مسیر برای روی کار آمدن او بود.<ref>همان.</ref> | ||
حدود یک ماه بعد، با اعلام جایگزینی ایمن الظواهری به عنوان سرکرده [[القاعده]] به جای [[بن لادن]]، توجه افکار عمومی و کارشناسان به این شخصیت سلفی افزایش یافت و سخنرانیها و بیانیههای او نیز بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. اما با این حال، او هیچ وقت نتوانست کاریزمای [[بن لادن]] را داشته باشد و نفوذ او در دلهای جوانان حماسی سلفی به مراتب کمتر از [[بن لادن]] بود. | حدود یک ماه بعد، با اعلام جایگزینی ایمن الظواهری به عنوان سرکرده [[القاعده]] به جای [[بن لادن]]، توجه افکار عمومی و کارشناسان به این شخصیت [[سلفی]] افزایش یافت و سخنرانیها و بیانیههای او نیز بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. اما با این حال، او هیچ وقت نتوانست کاریزمای [[بن لادن]] را داشته باشد و نفوذ او در دلهای جوانان حماسی [[سلفی]] به مراتب کمتر از [[بن لادن]] بود. | ||
عده زیادی از سلفیان معتدل که به دلیل دشمنی [[بن لادن]] با غرب و [[آمریکا]] به او علاقه داشته و او را میستودند نیز، ایمن الظواهری را قبول نداشتند و او را عامل انحراف در انگیزههای عملیاتی [[القاعده]] میدانستند؛ چنان که در نظرات کاربران اینترنتی که در حاشیه خبر جانشینی ایمن الظواهری به بیان نظرات خود پرداخته بودند به خوبی مشهود است که بسیاری از علاقهمندان به [[بن لادن]]، ایمن الظواهری را قبول نداشته و حتی او را عامل انحراف [[بن لادن]] میدانند و بسیاری نیز او را فردی خونریز توصیف کردند که شهروندان عادی با نظامیان غربی برایش تفاوتی ندارد و هدف اصلیاش از بین بردن حکومتهای کشورهای اسلامی است.<ref>ر.ک: نظرات کاربران ذیل خبر «الظواهري يخلف بن لادن بقيادة القاعدة»، در سایت الجزیره.</ref> | عده زیادی از سلفیان معتدل که به دلیل دشمنی [[بن لادن]] با غرب و [[آمریکا]] به او علاقه داشته و او را میستودند نیز، ایمن الظواهری را قبول نداشتند و او را عامل انحراف در انگیزههای عملیاتی [[القاعده]] میدانستند؛ چنان که در نظرات کاربران اینترنتی که در حاشیه خبر جانشینی ایمن الظواهری به بیان نظرات خود پرداخته بودند به خوبی مشهود است که بسیاری از علاقهمندان به [[بن لادن]]، ایمن الظواهری را قبول نداشته و حتی او را عامل انحراف [[بن لادن]] میدانند و بسیاری نیز او را فردی خونریز توصیف کردند که شهروندان عادی با نظامیان غربی برایش تفاوتی ندارد و هدف اصلیاش از بین بردن حکومتهای کشورهای اسلامی است.<ref>ر.ک: نظرات کاربران ذیل خبر «الظواهري يخلف بن لادن بقيادة القاعدة»، در سایت الجزیره.</ref> | ||
اما با این حال، اغلب جنبشهای سلفی مسلحانه شاخه [[القاعده]]، با او بیعت کردند و گروههایی مانند شباب المجاهدین در سومالی از رهبری ایمن الظواهری استقبال کردند.<ref>«"الشباب" ترحب بتعيين الظواهري»، سایت الجزیره.</ref> | اما با این حال، اغلب جنبشهای [[سلفی]] مسلحانه شاخه [[القاعده]]، با او بیعت کردند و گروههایی مانند شباب المجاهدین در سومالی از رهبری ایمن الظواهری استقبال کردند.<ref>«"الشباب" ترحب بتعيين الظواهري»، سایت الجزیره.</ref> | ||
جنبشهای مسلح شمال کشور مالی نیز با تشکیل یک گروه واحد به نام جماعة نصرة الاسلام و المسلمین، با ایمن الظواهری به عنوان سرکرده [[القاعده]] بیعت کردند.<ref>«اندماج جماعات جهادية مسلحة في الساحل بتنظيم واحد بايع أيمن الظواهري»، سایت رأی الیوم.</ref> | جنبشهای مسلح شمال کشور مالی نیز با تشکیل یک گروه واحد به نام جماعة نصرة الاسلام و المسلمین، با ایمن الظواهری به عنوان سرکرده [[القاعده]] بیعت کردند.<ref>«اندماج جماعات جهادية مسلحة في الساحل بتنظيم واحد بايع أيمن الظواهري»، سایت رأی الیوم.</ref> | ||
رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت [[ایالات متحده]] نیز با موضعگیری نسبت به خبر جانشینی ایمن الظواهری، اظهار داشت: ظواهری ویژگیهای رهبری [[بن لادن]] را ندارد و از جایگاه و تخصص او در زمینه فرماندهی عملیات برخوردار نیست.<ref>«"الشباب" ترحب بتعيين الظواهري»، سایت الجزیره.</ref> | رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت [[ایالات متحده]] نیز با موضعگیری نسبت به خبر جانشینی ایمن الظواهری، اظهار داشت: | ||
ظواهری ویژگیهای رهبری [[بن لادن]] را ندارد و از جایگاه و تخصص او در زمینه فرماندهی عملیات برخوردار نیست.<ref>«"الشباب" ترحب بتعيين الظواهري»، سایت الجزیره.</ref> | |||
مهمترین گروهی که از سرکردگی ایمن الظواهری استقبال کرد، جنبش طالبان پاکستان بود که طی آن، احسان الله احسان، سخنگوی طالبان پاکستان ایمن الظواهری را فردی قدرتمند | مهمترین گروهی که از سرکردگی ایمن الظواهری استقبال کرد، جنبش [[طالبان]] [[پاکستان]] بود که طی آن، احسان الله احسان، سخنگوی طالبان [[پاکستان]] ایمن الظواهری را فردی قدرتمند وصف کرد که میتواند [[سازمان القاعده]] را به سوی پیروزی بر غرب پیش ببرد.<ref>«طالبان ترحب بالظواهري وأميركا تتوعده»، سایت الجزیره.</ref> | ||
اما برای همه طرفها روشن بود که [[القاعده]] حتی پیش از مرگ [[بن لادن]] نیز رو به انزوا و ضعف گذاشته بود و با مرگ او این رویه سرعت بیشتری خواهد گرفت و [[القاعده]] نمیتواند با وجود ایمن الظواهری، به روزهای اوج فعالیت خویش بازگردد. | اما برای همه طرفها روشن بود که [[القاعده]] حتی پیش از مرگ [[بن لادن]] نیز رو به انزوا و ضعف گذاشته بود و با مرگ او این رویه سرعت بیشتری خواهد گرفت و [[القاعده]] نمیتواند با وجود ایمن الظواهری، به روزهای اوج فعالیت خویش بازگردد. | ||
یکی از نشانههای مهم عدم کفایت ایمن الظواهری و ضعف [[القاعده]] در خصوص بروز اختلاف میان شاخههای این سازمان در سوریه نمایان شد. | یکی از نشانههای مهم عدم کفایت ایمن الظواهری و ضعف [[القاعده]] در خصوص بروز اختلاف میان شاخههای این سازمان در [[سوریه]] نمایان شد. | ||
هنگامی که داعش به عنوان یکی از جنبشهای همسو با | هنگامی که [[داعش]] به عنوان یکی از جنبشهای همسو با [[طالبان]]، که در ابتدای فعالیتش شاخه این سازمان به حساب میآمده، به نزاعی دنبالهدار با [[جبهه النصره]] که رسماً نماینده [[القاعده]] در سوریه محسوب میشد پرداخت. نزاعی که تا درگیری نظامی، کشتار و [[ترور]] یکدیگر نیز پیش رفت. | ||
ظواهری بارها با انتشار صوت و تصویر سخنرانی خود در این خصوص، خواهان اتحاد جنبشهای مسلح سلفی در سوریه شد و از داعش خواست که در عراق بماند و سوریه را به جبهه النصره بسپارد. اما سخنان سرکرده [[القاعده]]، نفوذ و گیرایی گذشته را نداشت. تا جایی که ایمن الظواهری در یکی از موضعگیریها و سخنانش، عناصر داعش را بدتر از خوارج خواند. | ظواهری بارها با انتشار صوت و تصویر سخنرانی خود در این خصوص، خواهان اتحاد جنبشهای مسلح [[سلفی]] در [[سوریه]] شد و از [[داعش]] خواست که در [[عراق]] بماند و [[سوریه]] را به [[جبهه النصره]] بسپارد. اما سخنان سرکرده [[القاعده]]، نفوذ و گیرایی گذشته را نداشت. تا جایی که ایمن الظواهری در یکی از موضعگیریها و سخنانش، عناصر [[داعش]] را بدتر از [[خوارج]] خواند. | ||
اما مهمتر از آن بخش سخنانش، بخشی بود که ایمن الظواهری، رسماً [[القاعده]] را تحت تبعیت طالبان دانست و سایر جنبشها را نیز به همکاری و عنایت نسبت به جنبش طالبان فراخواند.<ref> «الظواهري يدعو المسلمين لبيعة طالبان ويتحدّى البغدادي»، سایت عربی 21.</ref> | اما مهمتر از آن بخش سخنانش، بخشی بود که ایمن الظواهری، رسماً [[القاعده]] را تحت تبعیت [[طالبان]] دانست و سایر جنبشها را نیز به همکاری و عنایت نسبت به جنبش [[طالبان]] فراخواند.<ref> «الظواهري يدعو المسلمين لبيعة طالبان ويتحدّى البغدادي»، سایت عربی 21.</ref> | ||
==تفکرات== | ==تفکرات== | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۴: | ||
===الولاء و البراء=== | ===الولاء و البراء=== | ||
تولی و تبری یکی از مهمترین اصول فکری گروههای سلفی مسلح است که ادله وجوب جهاد را نیز بر مبنای همین اصل استوار ساخته و بر آن تأکید دارند. | تولی و تبری یکی از مهمترین اصول فکری گروههای [[سلفی]] مسلح است که ادله [[وجوب]] [[جهاد]] را نیز بر مبنای همین اصل استوار ساخته و بر آن تأکید دارند. | ||
ایمن الظواهری در این موضوع با نگارش کتابی با عنوان | ایمن الظواهری در این موضوع با نگارش کتابی با عنوان «'''الولاء و البراء عقیده منقوله و واقع مفقود'''»، به بیان تفکرات خود حول موضوع [[تولی]] و [[تبری]] پرداخت. | ||
او ارکان اصلی تولی و تبری در اسلام را اینگونه برشمرده است: | او ارکان اصلی [[تولی]] و [[تبری]] در [[اسلام]] را اینگونه برشمرده است: | ||
1- نهی از تولی | 1- نهی از [[تولی]] [[کفار]]، | ||
2- بغض نسبت به کفار و ترک مودت آنان، | 2- بغض نسبت به [[کفار]] و ترک مودت آنان، | ||
3- نهی از انس گرفتن با آنان و فاش کردن اسرار مسلمانان نزد آنان، | 3- نهی از انس گرفتن با آنان و فاش کردن اسرار [[مسلمانان]] نزد آنان، | ||
4- نهی از سپردن مناصب مهم به | 4- نهی از سپردن مناصب مهم به [[کفار]]، | ||
5- نهی از تعظیم شعارها و رسوم کفار و مدح امور باطل آنان، | 5- نهی از تعظیم شعارها و رسوم [[کفار]] و مدح امور باطل آنان، | ||
6- نهی از یاری رساندن به کفار در برابر | 6- نهی از یاری رساندن به [[کفار]] در برابر [[مسلمانان]]، | ||
7- امر به جهاد علیه کفار و تعین یافتن این امر در زمانی که آنان بر سرزمینهای اسلامی سیطره یابند ( که در این بخش جهاد با حاکمان کشورهای اسلامی را نیز به دلیل مرتد بودنشان مورد اثبات و تبیین قرار داده است)، | 7- امر به [[جهاد]] علیه [[کفار]] و تعین یافتن این امر در زمانی که آنان بر سرزمینهای اسلامی سیطره یابند ( که در این بخش [[جهاد]] با حاکمان [[کشورهای اسلامی]] را نیز به دلیل مرتد بودنشان مورد اثبات و تبیین قرار داده است)، | ||
8- امر به موالات مؤمنان و یاری رساندن به آنان.<ref>عبدالرحیم علی: حلف الارهاب، ج3، ص 76-85.</ref> | 8- امر به موالات [[مؤمنان]] و یاری رساندن به آنان.<ref>عبدالرحیم علی: حلف الارهاب، ج3، ص 76-85.</ref> | ||
===دیدگاه نسبت به حکام کشورهای اسلامی=== | ===دیدگاه نسبت به حکام کشورهای اسلامی=== | ||
ایمن الظواهری دوران جوانی و شکلگیری تفکراتش را در بحبوحه اوج گیری تفکرات سید قطب و عبدالسلام فرج و شکری مصطفی و... در خصوص ارتداد حکام به دلیل حکم بغیر ما انزل الله سپری کرده و از این سرچشمه فکری تغذیه کرده است؛ از این رو خود او نیز در آثارش همواره بر کفر و ارتداد حکام تأکید دارد و آنان را مزدوران کفار وصف کرده است. | ایمن الظواهری دوران جوانی و شکلگیری تفکراتش را در بحبوحه اوج گیری تفکرات [[سید قطب]] و عبدالسلام فرج و شکری مصطفی و... در خصوص ارتداد حکام به دلیل حکم بغیر ما انزل الله سپری کرده و از این سرچشمه فکری تغذیه کرده است؛ از این رو خود او نیز در آثارش همواره بر [[کفر]] و ارتداد حکام تأکید دارد و آنان را مزدوران [[کفار]] وصف کرده است. | ||
او در کتاب الولاء و | او در کتاب '''الولاء و البراء'''، حکام کشورهای اسلامی را منحرفترین گروهها در خصوص اصل تولی و تبری معرفی کرده و آنان را افرادی خارج از شریعت دانسته است که بر سرزمین های اسلامی سیطره یافتهاند.<ref>همان، ص87.</ref> | ||
او انحراف حکام را انحرافی مرکب دانسته و نوشته است: آنان از طرفی به احکام شریعت عمل نمیکنند (حکم بغیر ما انزل الله) و از طرفی نیز موالات دشمنان اسلام را دارند و خود را تسلیم آنان ساختهاند.<ref>همان.</ref> | او انحراف حکام را انحرافی مرکب دانسته و نوشته است: | ||
آنان از طرفی به احکام [[شریعت]] عمل نمیکنند (حکم بغیر ما انزل الله) و از طرفی نیز موالات دشمنان [[اسلام]] را دارند و خود را تسلیم آنان ساختهاند.<ref>همان.</ref> | |||
او همچنین در کتاب | او همچنین در کتاب «'''الحوار مع الطواغیت، مقبرة الدعاة'''»، با [[تکفیر]] کردن حکام اسلامی، حکم به [[کفر]] آنان را از برخی عالمان [[سلفی]] مانند: شنقیطی، محمد حامد الفقی، احمد شاکر، محمود شاکر و محمد بن ابراهیم، مفتی سعودیه نقل کرده است.<ref>همان، 94-95.</ref> | ||
وی همچنین در کتاب الحوار مع الطواغیت مقبرة الدعوة و الدعاة در تکفیر حکام عرب نوشته: «أما کونهم کفاراً مرتدین فلقوله تعالی و من لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الکافرون»<ref>گروهی از نویسندگان، السلفية النشأة المرتکزات الهویة، ص 127- 128.</ref> و با استناد به تفکرات | وی همچنین در کتاب «'''الحوار مع الطواغیت مقبرة الدعوة و الدعاة'''» در تکفیر حکام عرب نوشته: | ||
«أما کونهم کفاراً مرتدین فلقوله تعالی و من لم یحکم بما أنزل الله فأولئک هم الکافرون»<ref>گروهی از نویسندگان، السلفية النشأة المرتکزات الهویة، ص 127- 128.</ref> و با استناد به تفکرات [[ابن قیم]] و [[سید قطب]]، حکومتهای موجود در [[کشورهای اسلامی]] را [[تکفیر]] میکند و دلایل این [[کفر]] را اینگونه ذکر میکند: | |||
عدم حکم بر طبق شریعت الهی و تلفیق احکام الهی با سایر قوانین بشری. | عدم حکم بر طبق [[شریعت]] الهی و تلفیق [[احکام الهی]] با سایر قوانین بشری. | ||
کوچک شمردن و تمسخر شریعت الهی از طریق مقدم کردن سایر قوانین بر قوانین شرعی. | کوچک شمردن و [[تمسخر]] [[شریعت]] الهی از طریق مقدم کردن سایر قوانین بر قوانین شرعی. | ||
دموکراسی که خود دلیل بر کفر است؛ چرا که بنا به قول ابوالاعلی | [[دموکراسی]] که خود دلیل بر [[کفر]] است؛ چرا که بنا به قول [[ابوالاعلی مودودی]]، [[دموکراسی]] به معنای حکومت [[مردم]] و نشاندن آنان در جایگاه خداست. | ||
حلال دانستن محرمات و تحریم حلالهای شرعی. چنانکه بنا به فتوای همه علما، جهاد علیه اسرائیل در فلسطین اشغالی واجب است، اما حکومتهای اسلامی با وضع قوانین و عدم جنگ با | حلال دانستن [[محرمات]] و تحریم حلالهای شرعی. چنانکه بنا به فتوای همه علما، [[جهاد]] علیه [[اسرائیل]] در [[فلسطین]] اشغالی [[واجب]] است، اما حکومتهای اسلامی با وضع قوانین و عدم جنگ با [[اسرائیل]]، برخلاف دین خدا عمل میکنند.<ref>همان، ص111-113.</ref> | ||
ظواهری بر اساس دلایل فوق بر لزوم جهاد علیه حکومتهای موجود در کشورهای اسلامی تأکید میورزید. | ظواهری بر اساس دلایل فوق بر لزوم [[جهاد]] علیه حکومتهای موجود در کشورهای اسلامی تأکید میورزید. | ||
وی در کتاب الجهاد و فضل الشهاده به جواز قتل زنان و کودکانی که در میان کفار هستند حکم میکند و حتی کشتن مسلمانانی را که در میان کفار هستند جایز میداند و مینویسد اگر هدف ما مشرکان باشند و به وجود | وی در کتاب الجهاد و فضل الشهاده به جواز قتل زنان و کودکانی که در میان [[کفار]] هستند حکم میکند و حتی کشتن مسلمانانی را که در میان [[کفار]] هستند [[جایز]] میداند و مینویسد اگر هدف ما [[مشرکان]] باشند و به وجود عدهای از [[مسلمانان]] در بین آنها [[علم]] داشته باشیم با این حال نیز هدف قرار دادن آنها [[جایز]] است و دیه و کفارهای نیز به دلیل کشتن [[مسلمانان]] بر فرد مجاهد [[واجب]] نمیشود. وی در این حکم نیز به نظرات [[ابن تیمیه]] استشهاد میکند.<ref> همان، ص173-175.</ref> | ||
'''عدو قریب و عدو بعید''' | '''عدو قریب و عدو بعید''' | ||
ایمن الظواهری در راستای اعتقادی که به کفر حکام کشورهای اسلامی داشته، آنان را عدو قریب (دشمن نزدیک) در مقابل عدو بعید (دشمن دور)، که غرب و آمریکاست توصیف کرده و بر اساس آیه | ایمن الظواهری در راستای اعتقادی که به کفر حکام [[کشورهای اسلامی]] داشته، آنان را عدو قریب (دشمن نزدیک) در مقابل عدو بعید (دشمن دور)، که غرب و آمریکاست توصیف کرده و بر اساس آیه «'''یا أیها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه ..'''»،<ref>توبه (9)، آیه 123.</ref>جهاد علیه حکام را فریضهای مهم قلمداد کرده است. | ||
در سال 1995 در نشریه المجاهدین که به سازمان جهاد مصر تعلق داشت | در سال 1995 در نشریه المجاهدین که به سازمان جهاد [[مصر]] تعلق داشت مقالهای را با این عنوان منتشر ساخت که: «راه [[قدس]] از [[قاهره]] میگذرد» و در آن ادعا کرده بود که [[قدس]] آزاد نخواهد شد مگر پس از پیروزی اسلامگرایان در [[مصر]] و [[الجزایر]].<ref>فواز جرجس، پیشین، ص46؛ منتصر الزیات، راه به سوی [[القاعده]] داستان مرد دست راست بنلادن، ص97.</ref> | ||
ظواهری در 20 می 1996م با انتقاد از جنبش جماعت اسلامی مصر میگوید: اشتباه اصلی جماعت اسلامی این است که بین دشمن دشمن داخلی و خارجی فرق میگذارد. بین بریتانیا و ملک | ظواهری در 20 می 1996م با انتقاد از جنبش جماعت اسلامی [[مصر]] میگوید: اشتباه اصلی جماعت اسلامی این است که بین دشمن دشمن داخلی و خارجی فرق میگذارد. بین [[بریتانیا]] و [[ملک فاروق]]، بین [[آمریکا]] و [[جمال عبدالناصر]] و بین [[شوروی]] و جمال عبدالناصر فرق میگذارد. او اضافه میکند: نبرد با دشمن نزدیک در اولویت است زیرا [[خداوند]] در [[قرآن]] میفرماید: '''«قاتلوا الذین یلونکم من الکفار»''' با آن کافرانی که به شما نزدیکترند بجنگید.<ref> منتصر الزیات، پیشین، ص99.</ref> | ||
زمانی که حامد ابوالنصر (م 1986) مرشد اخوان | زمانی که [[حامد ابوالنصر]] (م 1986) [[مرشد]] [[اخوان المسلمین]]، اظهار داشت که [[جهاد]] تنها در مقابل دشمن بیگانه [[جایز]] است، ایمن الظواهری در پاسخ به او ابراز داشت: «فرقی نمیکند که دشمنِ کافر، هموطن ما باشد یا بیگانه و اجنبی؛ چرا که علت [[وجوب]] جنگ علیه او [[کفر]] اوست نه اینکه او فردی بیگانه یا هموطن است. از این گذشته، فرد کافر با کفرش از مسلمانانِ هموطنش بیگانه شده است به دلیل این [[آیه]] شریفه قرآن که میفرماید: «'''قال یا نوح إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صالح'''»<ref> به نقل از ظواهری: عبدالرحیم علی، تنظیم القاعده عشون عاماً و الغزو مستمر، ص212-213.</ref> و کسانی میان کافر اجنبی و وطنی فرق میگذارند، مانند کسانی هستند که میان [[خمر]] (مشروبات الکلی) وطنی و اجنبی به تفاوت قائلند». وی در ادامه میافزاید: [[وجوب]] عینی [[جهاد]] علیه این حاکمان به این معناست که فردی که با علم به [[وجوب]] از عمل به آن سرپیچی کند مرتکب گناه کبیره شده است.<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص273.</ref> | ||
'''ایران و تشیع''' | '''ایران و تشیع''' | ||
یکی از مهمترین اختلافات میان [[بن لادن]] و ظواهری، اختلاف بر سر [[ایران]] بود؛ چرا که ظواهری، نبرد با [[ایران]] را در اولویت فعالیتهای [[القاعده]] قرار میداد و [[ایران]] را در پی سیطره بر منطقه و نشر تشیع بین اهلسنت میدانست. او همواره [[ایران]] و شیعیان عراق (آیت الله سیستانی) را به همکاری و ارتباط با غرب و آمریکاییها متهم میکرد. اما [[بن لادن]] در مقابل، با رد این افکار ظواهری در مورد [[ایران]]، موضع خصمانه علیه [[ایران]] را غیر عملی میدانست.<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص273.</ref> | یکی از مهمترین اختلافات میان [[بن لادن]] و ظواهری، اختلاف بر سر [[ایران]] بود؛ چرا که ظواهری، نبرد با [[ایران]] را در اولویت فعالیتهای [[القاعده]] قرار میداد و [[ایران]] را در پی سیطره بر منطقه و نشر تشیع بین [[اهلسنت]] میدانست. او همواره [[ایران]] و [[شیعیان]] عراق ([[آیت الله سیستانی]]) را به همکاری و ارتباط با غرب و آمریکاییها متهم میکرد. اما [[بن لادن]] در مقابل، با رد این افکار ظواهری در مورد [[ایران]]، موضع خصمانه علیه [[ایران]] را غیر عملی میدانست.<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص273.</ref> | ||
ظواهری در مقابل موضع [[بن لادن]] در خصوص [[ایران]] گفته است: به من ربطی ندارد که دو تن از فرزندان [[بن لادن]] (سعد و عبدالله) از سال 2003م در [[ایران]] زندگی میکنند. من [[ایران]] را دشمن فکری و عقیدتی [[سازمان القاعده]] میدانم؛ چرا که افزایش نفوذ تشیع در جهان، بسیار خطرناکتر از نفوذ کمونیسم است.<ref>همان.</ref> | ظواهری در مقابل موضع [[بن لادن]] در خصوص [[ایران]] گفته است: به من ربطی ندارد که دو تن از فرزندان [[بن لادن]] (سعد و عبدالله) از سال 2003م در [[ایران]] زندگی میکنند. من [[ایران]] را دشمن فکری و عقیدتی [[سازمان القاعده]] میدانم؛ چرا که افزایش نفوذ [[تشیع]] در جهان، بسیار خطرناکتر از نفوذ [[کمونیسم]] است.<ref>همان.</ref> | ||
او در سال 1415قمری در خلال یک مصاحبه و در مقام بیان موضع رسمی [[سازمان القاعده]] در قبال [[ایران]] به طور مفصل و صریح اعلام موضع کرده است. | او در سال 1415قمری در خلال یک مصاحبه و در مقام بیان موضع رسمی [[سازمان القاعده]] در قبال [[ایران]] به طور مفصل و صریح اعلام موضع کرده است. | ||
در این مصاحبه از ایمن الظواهری اینگونه سؤال شد که: رسانهها غالباً جنبشهای اسلامی را به پذیرش حمایت و کمک از [[ایران]] متهم میکنند و | در این مصاحبه از ایمن الظواهری اینگونه سؤال شد که: رسانهها غالباً جنبشهای اسلامی را به پذیرش حمایت و کمک از [[ایران]] متهم میکنند و بهویژه رسانههای مصر آنان را به تبعیت از [[ایران]] شیعی متهم میکنند. نظر شما چیست؟ | ||
وی در پاسخ گفت: این تهمتها همگی افترای محض است و ما در قبال [[ایران]] موضعی واضح و روشن داریم که مبتنی بر حقایق اعتقادی و علمی است. ما همانطور که گفتیم، ملتزم به مذهب سلف صالح هستیم و بنابراین میان ما و شیعیان تفاوتها و شکافهای واضحی است؛ چرا که شیعه دوازده امامی نزد ما یکی از | وی در پاسخ گفت: این تهمتها همگی افترای محض است و ما در قبال [[ایران]] موضعی واضح و روشن داریم که مبتنی بر حقایق اعتقادی و علمی است. ما همانطور که گفتیم، ملتزم به [[مذهب]] سلف صالح هستیم و بنابراین میان ما و [[شیعیان]] تفاوتها و شکافهای واضحی است؛ چرا که [[شیعه]] دوازده امامی نزد ما یکی از فرقههای بدعتگرا محسوب میشود که بدعتهایی اعتقادی را در [[دین]] وارد کرده و [[شیعیان]] را بدانجا رسانده که: | ||
قائل به کفر | قائل به [[کفر]] [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[مادران مؤمنین]] ([[همسران پیامبر]]) و [[صحابه]] و [[تابعین]] هستند و آشکارا آنان را [[سبّ]] و [[لعن]] میکنند. | ||
قائل به تحریف قرآن هستند | قائل به [[تحریف قرآن]] هستند. | ||
ادعای عصمت امامان دوازدهگانه و اینکه این امامان به جایی رسیدند که هیچ نبی مرسل و ملک مقربی به آن نرسیده. | ادعای [[عصمت]] [[امامان]] دوازدهگانه و اینکه این امامان به جایی رسیدند که هیچ [[نبی]] مرسل و ملک مقربی به آن نرسیده. | ||
ادعای غیبت و رجعت امام دوازدهم و عقایدی از این قبیل. | ادعای غیبت و [[رجعت]] [[امام دوازدهم]] و عقایدی از این قبیل. | ||
اینها عقایدی است که اگر کسی پس از اقامه حجت، باز هم قائل بدان باشد مرتد | اینها عقایدی است که اگر کسی پس از اقامه حجت، باز هم قائل بدان باشد [[مرتد]] است؛ اما کسی که جاهل باشد و بنا بر احادیثی که گمان میکند صحیح هست قائل به این مسائل شده است و یا شخصی عامی و جاهل باشد معذور است. | ||
ایمن الظواهری سپس در مورد موضع [[ایران]] پس از انقلاب اسلامی گفته است: | ایمن الظواهری سپس در مورد موضع [[ایران]] پس از [[انقلاب اسلامی]] گفته است: | ||
رهبران انقلاب [[ایران]] پس از انقلاب علیه شاه که به دلیل انحرافش از اسلام صورت گرفت، ادعا کردند که انقلابشان اسلامی است نه شیعی و در هرجا که ملتهای مسلمان تحت فشار باشند بدون تفاوت میان شیعه و | رهبران انقلاب [[ایران]] پس از انقلاب علیه [[شاه]] که به دلیل انحرافش از [[اسلام]] صورت گرفت، ادعا کردند که انقلابشان اسلامی است نه شیعی و در هرجا که ملتهای [[مسلمان]] تحت فشار باشند بدون تفاوت میان [[شیعه]] و [[سنی]]، در کنار آنان خواهند بود. اما حقایق روزبهروز نشان داد که این سخن صرف ادعا بوده و رهبران [[ایران]] تنها در جایی موضعگیری میکنند که به نفع [[شیعیان]] باشد و در جاهای دیگر حتی اگر مبارزه میان [[اسلام]] و کفر باشد جهالت پیشه میکنند. و از این نمونه: | ||
موضعشان نسبت به انقلاب سوریه است که جانب حافظ اسد را گرفتند و گفتند که اخوان | موضعشان نسبت به انقلاب [[سوریه]] است که جانب [[حافظ اسد]] را گرفتند و گفتند که [[اخوان المسلمین]] مزدوران [[آمریکا]] هستند. | ||
در میدان جهاد [[افغانستان]] نیز تنها به گروههای شیعی کمکرسانی میکردند. | در میدان [[جهاد]] [[افغانستان]] نیز تنها به گروههای شیعی کمکرسانی میکردند. | ||
موضعشان نسبت به اخراج مجاهدان عرب از پاکستان نیز تجاهل بود و هیچ دخالتی نکردند و به هیچ مجاهد عربی در خاک [[ایران]] خوشآمد نگفتند. | موضعشان نسبت به اخراج مجاهدان عرب از [[پاکستان]] نیز تجاهل بود و هیچ دخالتی نکردند و به هیچ مجاهد عربی در خاک [[ایران]] خوشآمد نگفتند. | ||
در قبال جهاد در مصر و الجزایر هیچ کمکی از جانب [[ایران]] نشد و مجاهدان را در جنگ خونین با طاغوتها تنها گذاشتند. | در قبال جهاد در [[مصر]] و [[الجزایر]] هیچ کمکی از جانب [[ایران]] نشد و مجاهدان را در جنگ خونین با طاغوتها تنها گذاشتند. | ||
آنان با هر جنبشی که در مدارشان باشد همکاری میکنند و به طور خلاصه موضع ما در قبال [[ایران]] این است که ما تابع [[ایران]] نیستیم. | آنان با هر جنبشی که در مدارشان باشد همکاری میکنند و به طور خلاصه موضع ما در قبال [[ایران]] این است که ما تابع [[ایران]] نیستیم. | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۴۰: | ||
وی در ادامه به جنبشهای جهادی که بر مدار [[ایران]] هستند گفت: این شیوه برای شما منفعتی ندارد و در مقابل اندک حمایت [[ایران]]، شما به اینکه دستنشاندگان [[ایران]] هستنید محکوم میشوید و احترامتان را در میان اهلسنت از دست میدهید.<ref>همان، ج3، ص315-316.</ref> | وی در ادامه به جنبشهای جهادی که بر مدار [[ایران]] هستند گفت: این شیوه برای شما منفعتی ندارد و در مقابل اندک حمایت [[ایران]]، شما به اینکه دستنشاندگان [[ایران]] هستنید محکوم میشوید و احترامتان را در میان اهلسنت از دست میدهید.<ref>همان، ج3، ص315-316.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمن مظهر الهلوش: الشیخ و الطبیب، ص274.</ref> | |||
'''اخوان المسلمین مصر''' | '''اخوان المسلمین مصر''' | ||
ظواهری با تألیف کتاب | ظواهری با تألیف کتاب «'''الحصاد المر؛ الاخوان المسلمون فی ستین عاما'''»، به شدت جماعت [[اخوان المسلمین]] [[مصر]] را مورد انتقاد قرار داد. او همراهی این حزب، با حکومتهای [[مرتد]] و ظالم [[مصر]] را به بهانه مبارزات سیاسی، خلاف [[احکام اسلامی]] دانسته و اخوان المسلمین را به تضعیف و رد [[فریضه]] [[جهاد]] متهم ساخته است.<ref>عبدالرحیم علی: حلف الارهاب، ج3، ص197-298.</ref> | ||