کافر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۸: خط ۸۸:


کافر توحیدی نیز با توجه به رتبه‌ای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمی‌داند.</ref> صفاتی، <ref>یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمی‌داند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است.</ref> افعالی، <ref>کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمی‌داند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچ‌کدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید.</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد.</ref> و حبی <ref>یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم می‌شود.
کافر توحیدی نیز با توجه به رتبه‌ای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمی‌داند.</ref> صفاتی، <ref>یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمی‌داند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است.</ref> افعالی، <ref>کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمی‌داند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچ‌کدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید.</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد.</ref> و حبی <ref>یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم می‌شود.
=مراتب کافر=
[[صدرالمتالهین]] فیلسوف بزرگ شیعی بر اساس مشرب فلسفی خود کافر را چنین تعریف می‌کند: «کفر عبارت از احتجاب است و احتجاب از حق است همان طور که مشرکان حاجب از حق بودند و یا حجاب از دین است مانند اهل کتاب که محجوب از دین حق بودند و قهرا محجوب از حق، محجوب از دین هم می‌باشد ولکن محجوب از دین ممکن است محجوب از خداوند نباشد که اینان منافق اند که با [[خداوند]] و مومنان خدعه می کنند». <ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر آیه الکرسی، ص۲۷۳</ref>
وی براساس همین تعریف و با قرار دادن کفر در مقابل [[ایمان]] معتقد است کفر دارای درجات مختلفی است و در ازای هر مرتبه‌ای از ایمان، مرتبه‌ای از کفر قرار دارد که عبارتند از: «نخستین درجات کفر، مفر قالب است که هر کس از آن آگاه است بنابراین هر کس که منکر ضروریات دین یا حکمی از احکام شریعت گردد قتل او واجب و عذاب اخروی وی قطعی است. دوم کفر نفس است، زیرا در واقع بت بزرگ و طاغوت اعظم است. «ارایت من اتخذ الهه هواه».<ref>آیه 43 سوره فرقان</ref>
اجتناب کردن از [[بت]] هوای نفس واجب است چه بسا دعای ابراهیم (ع) که در قرآن آمده است به همین معنا باشد: « وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ»؛ پروردگارا! من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! <ref>سوره ابراهیم/۳۵</ref> سوم کفر قلب است و آن این است که هرگاه حق در مرآت سر عارف تجلی کند و پرده از روی قلبش بردارد و کدورت و زنگار را از آن برطرف کند، نور حق در آن ظهور و بروز کرده و جمال احدیت در آن (قلب) تجلی می‌کند. اما اگر این تجلی کامل نباشد و به گونه ای که خود را حق بپندارد و ذره ای انانیت و نفسانیت در وجود او باقی باشد در این صورت کفر قلب در او راه پیدا کرده است. <ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی، ۱۳۶۳شمسی، ص۱۷۵-۱۷۴</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷

ویرایش