خمس: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
# محمد بن زید طبری می‌گوید: جمعی از مردم [[خراسان]] خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از آن حضرت خواستند كه خمس را برای آن‌ها حلال كند آن حضرت فرمود: حلال نمی‌كنم شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی می‌كنید ولی حقی كه خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده كه آن خمس است از ما باز می‌دارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یك از شما حلال نمی‌كنم. <ref>وسائل، ج 6، ص 376، ح 3</ref>
# محمد بن زید طبری می‌گوید: جمعی از مردم [[خراسان]] خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از آن حضرت خواستند كه خمس را برای آن‌ها حلال كند آن حضرت فرمود: حلال نمی‌كنم شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی می‌كنید ولی حقی كه خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده كه آن خمس است از ما باز می‌دارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یك از شما حلال نمی‌كنم. <ref>وسائل، ج 6، ص 376، ح 3</ref>
#  
#  
=فلسفه خمس=
[[احكام اسلامى]] بر اساس مصلحت ها و مفسده هايى است كه در ذات موضوعات آن ها نهفته است و هيچ گاه اين احكام بى حساب مقرر نگرديده است. حكمت و فلسفه بخش قابل ملاحظه اى از احكام اسلامى در آيات و روايات توضيح داده شده است؛ بخش ديگر آن را نيز عقل آدمى با كمك علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دريابد. بنابراين وجوب خمس نيز براساس مصلحت يا مصلحت هايى است كه در حقيقت آن موجود است. چنان كه در برخى از روايات به آن اشاره شده است.
به عنوان نمونه امام صادق (ع) درباره علت دريافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَاخُذُ مِنْ احَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى لَمِنْ اكْثَرِ اهْلِ الْمَدينَةِ مالًا، ما اريدُ بِذلِكَ الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛ <ref>علل الشرايع، شيخ صدوق، ص 377-378</ref> من با اين كه از بيشتر اهل [[مدينه]] داراترم، يك درهم (خمس ) را هم از شما مى گيرم و از اين كار قصدى جز پاك شدن شما ندارم».
چنان كه از حديث شريف استفاده مى شود اهل بيت (ع) از نظر معيشت و گذران زندگى هيچ نيازى به كمك ديگران ندارند و فلسفه اصلى خمس، اداره حكومتى است كه آن بزرگواران بايد در رأس آن قرار گيرند و مردم را به سوى پاكى رهنمون شوند. بر همين اساس است كه در بعضى از روايات از خمس به عنوان «حق امارت و حكومت» ياد شده است.
[[حضرت على (ع)]] مى فرمايد: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معيشت و زندگى مخلوقات در [[قرآن]] بيان فرموده پنج چيز است كه عبارتند از: جهت امارت و حكومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و صدقات؛ اما جهت امارت و حكومت همان خمس است كه خداوند تعالى درباره اش فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْ ءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ...؛ بدانيد هر چيزى را كه به غنيمت گرفتيد خمس آن از آنِ خداوند، پيامبر، خويشاوندان پيامبر، يتيمان و مسكينان است». <ref>سوره انفال، آيه 41</ref> <ref> وسائل الشيعه، ج 6، ص 341</ref>
با توجه به اين حديث شريف و آيه شريفه، خمس در درجه اول مال خداست <ref>مال خداست؛ يعنى حق خداوند است كه خمس دهنده بايد آن را در راه خداوند (فى سبيل الله) به مصرف برساند، منت‌ها خداوند همين سهم خود را براى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پيغمبر، امام معصوم عليه السلام يا نايب او بپردازد.</ref> كه در نظام حكومتى الهى در اختيار مقام رسالت و امامت قرار مى گيرد و در زمان غيبت به [[ولى فقيه]]، [[مجتهد جامع الشرايط]]، عالم بالله و امين بر حلال و حرام الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترويج فرهنگ و معارف اسلامى، تبليغات، ايجاد سازمان هاى دفاعى و غيره مصرف كند. از اين رو، اداره شئون مقام [[ولايت]]، [[امامت]] و رهبرى، تقويت مراكز دينى و اسلامى، تقويت بنيه اقتصادى [[حكومت اسلامى]]، تضمين استقلال آن، رفع محروميت ها و نيازمندى هاى جامعه (به ويژه [[سادات]]) و... از آثار و بركات خمس خواهد بود.
امام رضا (ع) فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى دينِنا وَ عَلى عَيالاتِنا وَ عَلى مَوالينا؛ <ref> جامع احاديث الشيعه، ج 8، ص 581</ref> همانا خمس كمكى بر دين (و اهداف دينى، خاندان و دوستان ماست».
از همين رهگذر، مؤمنان نيز بايد براى برپايى و نشر آيين خود مايه بگذارند و با پرداخت خمس اموال خود حكومت اسلامى را در اداره كشور و استقلال آن در تمام زمينه هاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى و نظامى يارى نمايند. <ref>احكام اقتصادى (ج 1)، ص 19</ref>
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|3}}
{{پانویس|3}}
confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲

ویرایش