عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
</div>
</div>


'''روز دهم محرّم را روز عاشورا''' می گویند. این روز، روز شهادت سالار شهیدان،‌ حسین بن علی (ع) و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در [[کربلا]] است. شیعیان جهان این روز را به عزاداری می پردازند. <big>عشر</big> به معنای ده و <big>عاشورا</big> به معنای دهم می باشد.  
'''عاشورا''' به روز دهم محرّم گفته می شود. عاشورا روز شهادت سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در [[کربلا]] است. شیعیان جهان این روز را به عزاداری می پردازند. <big>عشر</big> به معنای ده و <big>عاشورا</big> به معنای دهم می باشد.  


بنابر نقل‌های تاریخی، سپاهیان دو طرف بعد از [[نماز صبح]] آماده نبرد شدند.نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (برابر ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم‌تعداد [[حسین بن علی]] (نوه دختری [[پیامبر اسلام]] و امام سوم شیعیان) و سپاه اعزامی از سوی [[یزید]] (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا درگرفت.
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (برابر ۱۳ اکتبر ۶۸۰ میلادی) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم‌تعداد [[حسین بن علی]] (نوه دختری [[پیامبر اسلام]] و امام سوم شیعیان) و سپاه اعزامی از سوی [[یزید]] (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا درگرفت.


پیش از شروع جنگ، [[امام حسین]](ع) و [[بُرَیر]] سپاه مقابل را موعظه کردند. امام حسین(ع) به یارانش هشدار داده بود شروع‌کننده جنگ نباشند. پس اولین تیر را [[عمر سعد]] به سوی لشکر امام حسین(ع) پرتاب کرد. در ابتدا حملات به صورت گروهی بود و عده زیادی از یاران امام حسین(ع) در این حملات کشته شدند.
پیش از شروع جنگ [[امام حسین]](ع) و [[بُرَیر]] سپاه مقابل را موعظه کردند. امام حسین(ع) به یارانش هشدار داده بود شروع‌کننده جنگ نباشند. اولین تیر را [[عمر سعد]] به سوی لشکر امام حسین(ع) پرتاب کرد. در ابتدا حملات به صورت گروهی بود و عده زیادی از یاران امام حسین(ع) در این حملات کشته شدند.


=شرح واقعه عاشورا=
=شرح واقعه عاشورا=


با مرگ [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref> در سال ۶۰ هجری، پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم [[مدینه]] از او خواست تا از بزرگان قریش از جمله امام حسین (ع) نیز بیعت بگیرد.<ref>تراثنا، ش ۱۶۴/۱۰</ref>
با مرگ [[معاویه]] در سال ۶۰ هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم [[شام]] با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم [[مدینه]] از او خواست تا از بزرگان قریش از جمله امام حسین (ع) نیز بیعت بگیرد.<ref>تراثنا، ش ۱۶۴/۱۰</ref>


اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین (ع) بیعت خواست، حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم [[مکه]] گردیدند. در این حین، مردم کوفه که در [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> از مرگ معاویه و امتناع امام حسین (ع) از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام (ع) امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. <ref>مروج الذهب ۶۴/۳</ref>
اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین (ع) بیعت خواست حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم [[مکه]] گردیدند. در این حین مردم کوفه که در [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> از مرگ معاویه و امتناع امام حسین (ع) از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام (ع) امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. <ref>مروج الذهب ۶۴/۳</ref>


از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر [[حج]] امام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین (ع) را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت عراق حرکت نمود. <ref>الارشاد/ ۲۱۸</ref>  
از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر [[حج]] امام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین (ع) را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت عراق حرکت نمود. <ref>الارشاد/ ۲۱۸</ref>  
خط ۸۲: خط ۸۲:
==فضائل عاشورا==
==فضائل عاشورا==


ایمان، تصدیق، رجاء، رضا، وفا، صبر، عدل، تعهد و احساس مسؤولیت، توکل و زهد که جبهه حق نمایشگر آن بود، و
ایمان، تصدیق، رجاء، رضا، وفا، صبر، عدل، تعهد و احساس مسؤولیت، توکل و زهد که جبهه حق نمایشگر آن بود.


==رذائل عاشورا==  
==رذائل عاشورا==  
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
لایه بعدی از راویان، شیعیان و دوستداران امام حسین (ع) هستند که نتوانستند روز عاشورا امام را همراهی کنند، مانند [[اصبغ‌بن نباته]] که از اصحاب خاص امام علی (ع) و شرکت کننده در نبرد صفین در رکاب امام است و حتی در آخرین لحظات عمر هم بر بالین ایشان بوده اما در زمان عاشورا، در زندان به سر می‌برده و اولین مقتل را در وصف واقعه کربلا نوشته است.
لایه بعدی از راویان، شیعیان و دوستداران امام حسین (ع) هستند که نتوانستند روز عاشورا امام را همراهی کنند، مانند [[اصبغ‌بن نباته]] که از اصحاب خاص امام علی (ع) و شرکت کننده در نبرد صفین در رکاب امام است و حتی در آخرین لحظات عمر هم بر بالین ایشان بوده اما در زمان عاشورا، در زندان به سر می‌برده و اولین مقتل را در وصف واقعه کربلا نوشته است.


غالب منابع قابل اعتماد، [[ابومخنف]]، [[لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی کوفی]] را اولین نویسنده و گردآورنده وقایع کربلا در اوایل سده دوم هجری می‌دانند. قرائن تاریخی نشان می‌دهد که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری، تألیف کرده است.
غالب منابع قابل اعتماد [[ابومخنف]] را اولین نویسنده و گردآورنده وقایع کربلا در اوایل سده دوم هجری می‌دانند. قرائن تاریخی نشان می‌دهد که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری، تألیف کرده است.


از این رو، می‌توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین بین سال‌های ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف امویان و مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، تدوین شده است برخی از محققان بر این باورند که احتمالاً تألیف این کتاب از سوی امام یا عباسیان، به ابومخنف پیشنهاد شده؛ تا از گزارش‌های هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان و بهره گیرند. بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا در روایات ابومخنف، شاهدان عینی و حاضران در میدان کربلا بودند. <ref>جواد محدثی: «فرهنگ عاشورا»، صفحه154</ref>
از این رو، می‌توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین بین سال‌های ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف امویان و مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، تدوین شده است برخی از محققان بر این باورند که احتمالاً تألیف این کتاب از سوی امام یا عباسیان، به ابومخنف پیشنهاد شده؛ تا از گزارش‌های هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان و بهره گیرند. بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا در روایات ابومخنف، شاهدان عینی و حاضران در میدان کربلا بودند. <ref>جواد محدثی: «فرهنگ عاشورا»، صفحه154</ref>
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
از شرکت کنندگان در لشکر عمر سعد بسیاری از وقایع کربلا را نقل کرده است، او در روز عاشورا، پس از شهادت امام حسین (ع) بر سر آتش زدن خیمه‌ها، با شمر مجادله داشت <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 438</ref> و حتی شمر را از به شهادت رساندن [[امام سجاد]] (ع) منصرف کرد <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 454</ref> و هر چند از حاملین سر امام حسین (ع) به همراه خولی بوده اما سپاه وی در عملیات جنگی شرکت نداشته و کار اصلی وی ثبت حوادث بوده است.  
از شرکت کنندگان در لشکر عمر سعد بسیاری از وقایع کربلا را نقل کرده است، او در روز عاشورا، پس از شهادت امام حسین (ع) بر سر آتش زدن خیمه‌ها، با شمر مجادله داشت <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 438</ref> و حتی شمر را از به شهادت رساندن [[امام سجاد]] (ع) منصرف کرد <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 454</ref> و هر چند از حاملین سر امام حسین (ع) به همراه خولی بوده اما سپاه وی در عملیات جنگی شرکت نداشته و کار اصلی وی ثبت حوادث بوده است.  


حمید بن مسلم کوفی در نبرد توابین شرکت کرده و [[شیخ طوسی]]<ref>ر.ک:مقاله شیخ طوسی</ref>، او را در شمار اصحاب امام سجاد (ع) آورده است. ابومخنف با واسطۀ افرادی مانند [[سلیمان بن ابی راشد]] <ref>طبری، ج 5، ص 412، 414، 429، 438، 446، 447، 451، 453، 456، 457</ref> و صقعب بن زبیر <ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8، ص 188</ref> وقایع کربلا را از وی گزارش کرده است. روایات سلیمان، از حرکت شمر بن ذی الجوشن به سمت کربلا آغاز می‌شود و با شهادت [[عبدالله بن عفیف]] پایان می‌یابد. طبری نیز بیشتر وقایع حادثه کربلا را به نقل ابومخنف از وی گزارش کرده است. از او گزارش‌هایی از نبرد توابین و قیام مختار نیز نقل شده است.
حمید بن مسلم کوفی در نبرد توابین شرکت کرده و [[شیخ طوسی]]<ref>ر.ک:مقاله شیخ طوسی</ref>، او را در شمار اصحاب امام سجاد (ع) آورده است. ابومخنف با واسطۀ افرادی مانند سلیمان بن ابی راشد <ref>طبری، ج 5، ص 412، 414، 429، 438، 446، 447، 451، 453، 456، 457</ref> و صقعب بن زبیر <ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8، ص 188</ref> وقایع کربلا را از وی گزارش کرده است. روایات سلیمان، از حرکت شمر بن ذی الجوشن به سمت کربلا آغاز می‌شود و با شهادت [[عبدالله بن عفیف]] پایان می‌یابد. طبری نیز بیشتر وقایع حادثه کربلا را به نقل ابومخنف از وی گزارش کرده است. از او گزارش‌هایی از نبرد توابین و قیام مختار نیز نقل شده است.


==قُرَّه بن قیس تَمیمی حَنظَلی==
==قُرَّه بن قیس تَمیمی حَنظَلی==
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
او از نیروهای سواره نظام لشکریان عمر بن سعد در واقعه کربلا است و به امید اینکه سر امام حسین (ع) نصیبش شود و با آن نزد عبیدالله بن زیاد جایگاهی پیدا کند، در جلوی نیروهای سواره نظام لشکر عمر بن سعد حرکت می‌کرد. پس از گفت‌وگوی ابن حوزه با امام حسین (ع) و نفرین آن حضرت و در نتیجه مشاهده مرگ او، مرعوب شد و از میدان نبرد کنار کشید؛ و گفت: من در این خانواده چیزی دیدم که دیگر هرگز با آنان نمی‌جنگم.
او از نیروهای سواره نظام لشکریان عمر بن سعد در واقعه کربلا است و به امید اینکه سر امام حسین (ع) نصیبش شود و با آن نزد عبیدالله بن زیاد جایگاهی پیدا کند، در جلوی نیروهای سواره نظام لشکر عمر بن سعد حرکت می‌کرد. پس از گفت‌وگوی ابن حوزه با امام حسین (ع) و نفرین آن حضرت و در نتیجه مشاهده مرگ او، مرعوب شد و از میدان نبرد کنار کشید؛ و گفت: من در این خانواده چیزی دیدم که دیگر هرگز با آنان نمی‌جنگم.
   
   
[[مسروق بن وائل]]، جریان برخورد ابن حوزه با امام حسین (ع) و نفرین آن حضرت در حق او را گزارش کرده است؛ و هدف از حضور خود را در جلوی لشکر عمر بن سعد، به دست آوردن سر امام حسین (ع) بیان کرده است. <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 431
[[مسروق بن وائل]] جریان برخورد ابن حوزه با امام حسین (ع) و نفرین آن حضرت در حق او را گزارش کرده است؛ و هدف از حضور خود را در جلوی لشکر عمر بن سعد به دست آوردن سر امام حسین (ع) بیان کرده است. <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 431


[12] طبری، تاریخ، ج 5، ص 431</ref> ابومخنف این گزارش را با واسطه عطاء بن سائب از برادرش عبدالجبار بن وائل نقل کرده است.
[12] طبری، تاریخ، ج 5، ص 431</ref> ابومخنف این گزارش را با واسطه عطاء بن سائب از برادرش عبدالجبار بن وائل نقل کرده است.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
==هانی بن ثُبَیت (شبیب) حَضرَمی==
==هانی بن ثُبَیت (شبیب) حَضرَمی==


[[هانی بن ثبیت]]، از لشکریان عمر بن سعد و از ده سواری بود که در عصر عاشورا، به دستور ابن ­سعد، با اسب بر بدن امام حسین (ع) تاختند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را در هم شکستند. و به همراه رحیل بن خیثمه جعفی و جریر بن مسعود حضرمی کمان و لباس‌های امام حسین (ع) را ربودند. <ref>طاووس، لهوف، ص 130 و ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 111</ref>
[[هانی بن ثبیت]] از لشکریان عمر بن سعد و از ده سواری بود که در عصر عاشورا به دستور ابن ­سعد با اسب بر بدن امام حسین (ع) تاختند و استخوان‌های سینه و پشت آن حضرت را در هم شکستند. و به همراه رحیل بن خیثمه جعفی و جریر بن مسعود حضرمی کمان و لباس‌های امام حسین (ع) را ربودند. <ref>طاووس، لهوف، ص 130 و ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 111</ref>


او قاتل عبدالله بن علی بن ابی‌طالب <ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ج 3، ص 201</ref> و جعفر بن علی بن ابی‌طالب معرفی شده است و در زیارت ناحیه مقدسه به عنوان قاتل این دو فرزند امام علی (ع) لعن شده است. البته برخی منابع شهادت جعفر بن علی را به خولی بن یزید نسبت داده‌اند. <refطبقات، ج 5، ص 475؛ ابن طاووس، اقبال، ص 574، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 88></ref>  
او قاتل عبدالله بن علی بن ابی‌طالب <ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ج 3، ص 201</ref> و جعفر بن علی بن ابی‌طالب معرفی شده است و در زیارت ناحیه مقدسه به عنوان قاتل این دو فرزند امام علی (ع) لعن شده است. البته برخی منابع شهادت جعفر بن علی را به خولی بن یزید نسبت داده‌اند. <refطبقات، ج 5، ص 475؛ ابن طاووس، اقبال، ص 574، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 88><nowiki></ref></nowiki>  


برخی منابع نیز او را قاتل عبدالله بن حسین <ref>ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 476</ref> و عبدالله بن حسن نیز معرفی کرده‌اند. <ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 106</ref> هانی بن ثبیت، با کمک بکیر بن حی تمیمی، عبدالله بن عمیر کلبی را نیز به شهادت رساندند. وی سرانجام در قیام مختار سال ۶۶ هجری قمری کشته شد. <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 436</ref> هانی بن ثبیت برخی از وقایع کربلا را گزارش کرده است. <ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8،6 18</ref> ابومخنف با واسطه ابو جناب کلبی از او گزارش‌های کربلا را نقل کرده است.
برخی منابع نیز او را قاتل عبدالله بن حسین <ref>ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 476</ref> و عبدالله بن حسن نیز معرفی کرده‌اند. <ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج 4، ص 106</ref> هانی بن ثبیت با کمک بکیر بن حی تمیمی، عبدالله بن عمیر کلبی را نیز به شهادت رساندند. وی سرانجام در قیام مختار سال ۶۶ هجری قمری کشته شد. <ref>طبری، تاریخ، ج 5، ص 436</ref> هانی بن ثبیت برخی از وقایع کربلا را گزارش کرده است. <ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8،6 18</ref> ابومخنف با واسطه ابو جناب کلبی از او گزارش‌های کربلا را نقل کرده است.


==حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب==
==حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
==عُقبه بن سمعان==
==عُقبه بن سمعان==


[[عقبه یا عاقبه بن سمعان]]، غلام رباب بود، اما کارهای امام حسین (ع) مانند آماده ساختن اسب‌ها و شتران را نیز انجام می‌داد. پس از شهادت امام حسین (ع)، لشکریان عمر بن سعد او را گرفتند و چون برده بود، آزادش کردند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 205</ref> شیخ طوسی وی را در شمار اصحاب امام حسین (ع) آورده است. <ref>طوسی، رجال، ص 104</ref> در زیارت رجبیه بر او درود فرستاده شده است <ref>سید بن طاووس، اقبال، ص 713</ref> و آیت الله خوئی او را از شهدای کربلا می‌داند و می‌گوید برخی از مورخین اهل سنت گفته‌اند که وی فرار کرد و نجات یافت. <ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 154</ref>
[[عقبه یا عاقبه بن سمعان]] غلام رباب بود، اما کارهای امام حسین (ع) مانند آماده ساختن اسب‌ها و شتران را نیز انجام می‌داد. پس از شهادت امام حسین (ع) لشکریان عمر بن سعد او را گرفتند و چون برده بود آزادش کردند. <ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 205</ref> شیخ طوسی وی را در شمار اصحاب امام حسین (ع) آورده است. <ref>طوسی، رجال، ص 104</ref> در زیارت رجبیه بر او درود فرستاده شده است <ref>سید بن طاووس، اقبال، ص 713</ref> و آیت الله خوئی او را از شهدای کربلا می‌داند و می‌گوید برخی از مورخین اهل سنت گفته‌اند که وی فرار کرد و نجات یافت. <ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 154</ref>


عقبه، از مدینه تا کربلا امام حسین (ع) را همراهی کرد. هنگامی‌که در ذو حُسَم کاروان امام حسین (ع) با سپاه حر بن یزید برخورد کردند، عقبه به دستور امام دو خورجین از نامه‌های کوفیان را بیرون آورد. <ref>بن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 78 ا</ref>
عقبه از مدینه تا کربلا امام حسین (ع) را همراهی کرد. هنگامی‌که در ذو حُسَم کاروان امام حسین (ع) با سپاه حر بن یزید برخورد کردند، عقبه به دستور امام دو خورجین از نامه‌های کوفیان را بیرون آورد. <ref>بن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 78 ا</ref>


ابومخنف با واسطه [[عبدالرحمن بن جندب]] و [[حارث بن کعب والبی]] از وی برخی وقایع عاشورا را گزارش کرده است.
ابومخنف با واسطه [[عبدالرحمن بن جندب]] و [[حارث بن کعب والبی]] از وی برخی وقایع عاشورا را گزارش کرده است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۸۰

ویرایش