|
|
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="wikiInfo">[[پرونده:ابوذر .jpg |جایگزین= ابوذر |بندانگشتی|ابوذر ]]
| | #تغییر_مسیر [[ابوذر غفاری]] |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| |
| !نام کامل
| |
| !جُندب بن جَناده غِفاری
| |
| |-
| |
| |کنیه
| |
| |ابوذرّ
| |
| |-
| |
| |لقب
| |
| |ابوذرّ غِفاری
| |
| |-
| |
| |زادروز
| |
| |۳۳ سال پیش از هجرت
| |
| |-
| |
| |زادگاه
| |
| |
| |
| |-
| |
| |درگذشت
| |
| |۳۲ • قربذه
| |
| |-
| |
| |آرامگاه
| |
| |
| |
| |-
| |
| |محل زندگی
| |
| |مکه • مدینه • شام • ربذه
| |
| |-
| |
| |نسب • قبیله
| |
| |طایفه بنی غِفار بن ملیل
| |
| |-
| |
| |دلیل شهرت
| |
| |یکی از ارکان اربعه
| |
| |-
| |
| |نقشهای برجسته
| |
| |از یاران خاص امام علی(ع) • بیعت نکردن با ابوبکر • مقابله با عثمان • تبعید به شام و ربذه
| |
| |-
| |
| |دیگر فعالیتها
| |
| |مخالفت با خلفاء خصوصاً در واقعه سقیفه، منع نگارش حدیث، بخششهای بیت المال در زمان عثمان
| |
| |-
| |
| |زمان اسلام آوردن
| |
| |چهارمین یا پنجمین نفر
| |
| |-
| |
| |حضور در جنگ ها
| |
| |حضور در غزوات اُحُد یا خندق
| |
| |-
| |
| |}
| |
| </div>
| |
| | |
| '''ابوذر غفاری''' جندب (بریر) بن جنادة بن کعیب بن صعیر از قبیله بنیغفار، معروف به ابوذر غفاری از [[صحابه]] بزرگ [[رسولخدا]] (ص) بود. ابوذر غفاری در اسلام از لحاظ معنوی و اخلاقی چهره برجستهای است، وی پنجمین کسی بود که به اسلام گروید. ابوذر غِفاری از بزرگان صحابه [[پیامبراکرم]](ص) و یاران امام علی(ع) و یکی از [[ارکان اربعه]] اسلام بود.
| |
| | |
| با رحلت پیامبر گرامی(ص) وی از معدود کسانی بود که بر امامت علی(ع) ثابت قدم ماند. در زمان خلافت [[عثمان]]<ref>ر.ک:مقاله عثمان</ref>، به نفوذ اشرافیگری و ثروتاندوزی در جامعه اسلامی و دستاندازی [[بنیامیه]] [[بر بیتالمال]] اعتراض میکرد و این اعتراض به [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> باعث تبعیدش به ربذه شد. وی در ربذه درگذشت و توسط ابن مسعود و [[مالک اشتر]] و همراهانشان دفن شد. امام علی(ع) به نقل از پیامبر(ص) ابوذر را راستگوترین انسانها خوانده است .
| |
| | |
| =ولادت، نسب و اوصاف ظاهری=
| |
| | |
| ابوذر بیست سال پیش از ظهور اسلام، در خانوادهای از طایفه غِفْار که از طوایف اصیل عرب به شمار میرود به دنیا آمد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۲۲۵</ref> پدرش <sub>جناده</sub> از فرزندان غفار و نام مادرش <sub>رمله بنت الوقیعه</sub> از طایفه بنی غفار بن ملیل بود.<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۵۲</ref> مورّخان میگویند در نام پدر ابوذر اختلاف است و از یزید، جندب، عشرقه، عبدالله و سکن نیز نام بردهاند.<ref>مشاهیر علماء الامصار، ص ۳۰. الثقات، ج ۳، ص ۵۵. تقریب التهذیب، ج ۲، ص ۳۹۵</ref>
| |
| | |
| ابن حجر عسقلانی مینویسد: ابوذر مردی بلند قامت، گندمگون و لاغر اندام بود. <ref>الاصابه، ج ۷، ص ۱۰۷</ref> ابن سعد او را فردی بلند بالا با مو و ریشهای سفید معرفی میکند.<ref> طبقات کبری، ح ۴، ص ۲۳</ref> ذهبی میگوید: ابوذر، مردی درشت و قوی هیکل با ریشهای انبوه بود. <ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
| |
| =اسماء و القاب=
| |
| | |
| او را به واسطه نام فرزندش <sub>ذَر</sub>، کنیه ابوذر دادهاند؛ و بیشتر از نزد همه با این کنیه شناخته میشود اما نام اصلی او مورد اختلاف است و در کتب تاریخی، نامهای مختلفی مانند بدر بن جندب، بریر بن عبدالله، بریر بن جناده، بریره بن عشرقه، جندب بن عبدالله، جندب بن سکن و یزید بن جناده اشاره شده است.<ref>اسد الغابه، ج ۵، ص ۱۸۶. تهذیب الکمال، ج ۳۳، ص ۲۹۴. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۴۹. اعیان الشیعه، ح ۴، ص ۲۲۵</ref> اما آنچه مشهور و صحیح به نظر میرسد جندب بن یزید است. <ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۶۵۲</ref>
| |
| | |
| =همسر و فرزند=
| |
| | |
| بنابر آن چه در منابع آمده، او فرزندی به اسم ذَرْ داشته [[کلینی]] و روایتی را نقل میکند که در باب وفات ذَر آمده است.<ref>کافی، ج ۳، ص ۲۵</ref> همسرش را نیز امّ ذر گفتهاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۹۹</ref>
| |
| | |
| =خداپرستی ابوذر=
| |
| | |
| ابوذر در [[دوره جاهلی]] نیز خدا را پرستش میکرد و میگفت: خدایی جز خدای یگانه نیست و بتها را پرستش نمیکرد. <ref> ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج ۴، ص۲۰۱</ref>
| |
| از گفتههای وی این است که: من سه سال پیش از آنکه نزد رسولخدا (ص) بروم، [[نماز]] میخواندم و در نماز به هر سوی که خدواند اراده میکرد، عبادت میکردم <ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، انتشارات فرهنگ واندیشه، ۱۳۷۴، ج۴، ص۱۶۶</ref>
| |
| | |
| نقل شده روزی برادر ابوذر <sub>انیس</sub> به دنبال وی میگشت، ناگهان منظره شگفتانگیزی را مشاهده کرد که برادرش با حالت خشوعی ایستاده و در حال عبادت است. آنقدر در این عبادت غرق شده بود که متوجه انیس نشد، بعد از تمام شدن نمازش، انیس از او پرسید: چه میکنی؟ گفت: نماز میخوانم انیس دوباره پرسید: برای خدا!...نماز که در پیشگاه منات و [[بت]]های دیگر درست نیست. من در طبیعت نشانهای یافتم که مرا به خدایی غیر از خدای شما رهبری کرد. خدایی که بزرگ و توانا و یکتاست. <ref>جوده السحار، عبدالحمید، ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست، ترجمه دکتر علی شریعتی، مشهد، چاپخانه طوس، ص۳۶</ref>
| |
| | |
| =اسلامآوردن ابوذر=
| |
| | |
| از زندگی پیش از [[اسلام]] ابوذر آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه روایتی، در جاهلیت شبانی میکرد <ref>الکافی، ج۸، ص۲۹۷</ref> و دلیرانه یکتنه در برابر کاروانی میایستاد. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷</ref> سه سال پیش از پذیرش اسلام، خدای یگانه را میپرستید و [[نماز]] میگزارد و از بتها دوری میجست. <ref> صحیح مسلم، ج۸، ص۳۶۰؛ الکافی، ج۸، ص۱۶۸</ref> بر پایه گزارشهایی، آیه ۱۷ سوره زمر در مدح او و دو تن دیگر نازل شده است که در جاهلیت نیز از بتپرستی دوری میکردند. <ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۲۴۹؛ الدر المنثور، ج۵، ص۳۲۴</ref> وی پنجمین فردی بود که اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۹؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref> برخی او را چهارمین [[مسلمان]] دانستهاند. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲</ref> بر همین اساس او را از سابقان در اسلام شمردهاند. <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> داستان اسلام آوردن او را گوناگون <ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۳۵</ref> و حتی پس از رخدادی اعجازآمیز <ref>المستدرک، ج۳، ص۳۳۹؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۲۷</ref> یاد کردهاند. مشهور است که چون خبر [[بعثت]] پیامبر(ص) را شنید، برادرش را برای خبریابی به مکه فرستاد و پس از شنیدن سخن او، خود به مکه آمد و پس از تحمل سختی و برخورد با دشمنان اسلام، پیامبر گرامی(ص) را دیدار نمود و اسلام آورد. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۹؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۵۵</ref> او با پیامبر بیعت کرد که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنشکنندهای نهراسد و حق بگوید، هر چند تلخ باشد. <ref> تاریخ دمشق، ج۶۶، ص۱۷۶؛ اسد الغابه، ج۱، ص۳۵۷</ref>
| |
| | |
| =ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله=
| |
| | |
| [[پیامبر]](ص) ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبهرو شد. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref> سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنیغفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند. <ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref> بر پایه برخی گزارشها، در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروانهای تجاری [[قریش]]، ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال»، کاروانهای تجاری قریش را تهدید میکرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس میداد. <ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>
| |
| | |
| =پیمان برادری ابوذر=
| |
| | |
| درباره اینکه ابوذر با چه کسی پیمان برادری خوانده اختلاف وجود دارد. ابن سعد در طبقات اصل آ ن را درباره ابوذر انکار می کند چرا که پیمان ها پیش از [[جنگ بدر]] با نزول [[آیه ارث]] قطع شده و تا آن هنگام وی به [[مدینه]] هجرت نکرده بود. بر همین اساس برادری او با منذربن عمر را که رد جریان بئر معونه در سال سوم هجری به فوت میکند را رد میکنند. بعضی برادری او را با ابن مسعود و برخی با [[بلال]] و برخی با [[سلمان]] و برخی با ابودردا ذکر کرده اند. اما بعضی با استناد به حدیثی از علی بن الحسین و ذکر دو دلیل برادری او را با [[سلمان فارسی]] درست می کنند. <ref>ناصر گذشته (۲۱ خرداد ۱۳۹۹).ابوذر غفاری. مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
| |
| | |
| =ابوذر و تشیُع در لبنان=
| |
| | |
| گفته شده زمانی که ابوذر در منطقه [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> آن زمان که شامل همه یا قسمتی از [[لبنان]] فعلی نیز می شده است ضمن مبارزه با ثروت اندوزی های [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref> شیعه را در آنجا تبلیغ می کرده و شیعه شدن شیعیان لبنان به سبب فعالیت های ابوذر بوده است. <ref>خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده: مرتضی مطهری، جلد : 1 صفحه : 503.</ref>
| |
| | |
| | |
| =پانویس=
| |
| {{پانویس|3}}
| |
| [[رده:اصحاب پیامبر ]]
| |
| [[رده: صحابه محبوب شیعه ]]
| |
| [[رده:ارکان اربعه شیعه]]
| |