جایگاه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سادات در جوامع اسلامی ومبانی آن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
</div>
</div>


سادات پژوهی نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی قلمداد می گردد، و از عوامل بنيادين رشد تمدن اسلامي به حساب مي آيند؛ كه با بستر عاطفی و اعتقادی خود به جهت وابستگی که به خاندان وحی دارد، چشم انداز درخشان و همه جانبه اي را در جهت الگوگیری از مکتب خاندان نبوي به ويژه اهل بیت (عليهم السلام) ترسیم می¬نماید.   
جایگاه  اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سادات  در جوامع اسلامی ومبانی آن <ref>نویسنده: احمد شفیعی نیا</ref> سادات پژوهی نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی قلمداد می گردد، و از عوامل بنيادين رشد تمدن اسلامي به حساب مي آيند؛ كه با بستر عاطفی و اعتقادی خود به جهت وابستگی که به خاندان وحی دارد، چشم انداز درخشان و همه جانبه اي را در جهت الگوگیری از مکتب خاندان نبوي به ويژه اهل بیت (عليهم السلام) ترسیم می¬نماید.   
برنامه اصلی دولت‌هاي استعماري براي مقابله با گسترش فرهنگ اسلامی، ایجاد اختلاف ‌و حمايت از جریانات فرقه ‌ساز در جهان اسلام است؛ که دستاویز عمده آنان در رسیدن به این هدف، سوء استفاده از جایگاه پر قدرت دینی و اجتماعی سیادت بوده است، که به لحاظ استواری بر بستر دین، ضرورتا می بایستی مبانی اعتقادی و فقهی داشته باشد. و از آنجا که جایگاه اجتماعی سیادت جدای از پیامبر (صلی الله علیه و آله) اعتباری ندارد، پرداختن به مبانی اعتقادی و فقهی تاثیر گذاری سادات نیز بدون لحاظ جایگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) ممکن نیست.  
برنامه اصلی دولت‌هاي استعماري براي مقابله با گسترش فرهنگ اسلامی، ایجاد اختلاف ‌و حمايت از جریانات فرقه ‌ساز در جهان اسلام است؛ که دستاویز عمده آنان در رسیدن به این هدف، سوء استفاده از جایگاه پر قدرت دینی و اجتماعی سیادت بوده است، که به لحاظ استواری بر بستر دین، ضرورتا می بایستی مبانی اعتقادی و فقهی داشته باشد. و از آنجا که جایگاه اجتماعی سیادت جدای از پیامبر (صلی الله علیه و آله) اعتباری ندارد، پرداختن به مبانی اعتقادی و فقهی تاثیر گذاری سادات نیز بدون لحاظ جایگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) ممکن نیست.  
کلید واژه ها: اهل بیت، سادات، سیادت، تصوف، بابیت.  
کلید واژه ها: اهل بیت، سادات، سیادت، تصوف، بابیت.  
خط ۲۸: خط ۲۸:
اين دست پژوهش می تواند همزمان با ارائه شناخت لازم، جامعه را با نمونه هاي عيني آشنا نماید، که با نقش تاثیر گذار خود موجب می شوند تا از این رهگذر مسلمانان گامي عملی و اميد بخش را به دلیل حضور الگوهای جامع و مقبول، در جهت فرایند تکاملی و معنوی خویش بردارند.  
اين دست پژوهش می تواند همزمان با ارائه شناخت لازم، جامعه را با نمونه هاي عيني آشنا نماید، که با نقش تاثیر گذار خود موجب می شوند تا از این رهگذر مسلمانان گامي عملی و اميد بخش را به دلیل حضور الگوهای جامع و مقبول، در جهت فرایند تکاملی و معنوی خویش بردارند.  
از طرفی این نوع پژوهش می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی  سادات معاصر نیز به حساب آید؛ تا از یکسو جایگاه بی نظیر اجتماعی و معنوی پرافتخار گذشته خویش را بازيابی نمايند، و با آسيب شناسي دقييق و علمي اسباب رشد سابق و افول امروز را به بوته نقد و نظر بگذارند. و از سوی دیگر با الگو پذیری از گذشتگان خود راه گسترش فرهنگ سازنده اسلامی را هموارتر نمایند، و از رهیافت انتساب جسمی عاطفه مدار، و فکری اعتقاد باور خود با خاندان وحی، دیگر مسلمانان را به پیروی از خود وادار نمایند. و نتیجه این تربیت پذیری از الگوهای کامل تربیت جامعه ای بیدار و یک دست و متکامل است، که می تواند فریادی علیه تمام مظاهر استبداد فرهنگی و استعمار اقتصادی دشمنان اسلام باشد.
از طرفی این نوع پژوهش می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی  سادات معاصر نیز به حساب آید؛ تا از یکسو جایگاه بی نظیر اجتماعی و معنوی پرافتخار گذشته خویش را بازيابی نمايند، و با آسيب شناسي دقييق و علمي اسباب رشد سابق و افول امروز را به بوته نقد و نظر بگذارند. و از سوی دیگر با الگو پذیری از گذشتگان خود راه گسترش فرهنگ سازنده اسلامی را هموارتر نمایند، و از رهیافت انتساب جسمی عاطفه مدار، و فکری اعتقاد باور خود با خاندان وحی، دیگر مسلمانان را به پیروی از خود وادار نمایند. و نتیجه این تربیت پذیری از الگوهای کامل تربیت جامعه ای بیدار و یک دست و متکامل است، که می تواند فریادی علیه تمام مظاهر استبداد فرهنگی و استعمار اقتصادی دشمنان اسلام باشد.
امیر المومنین (علیه السلام) در بیان جایگاه تکامل بخش اهل بیت (علیهم السلام) می فرماید: «بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ؛ وتَسَنَّمْتُمُ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءَ؛ وبِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ». شما اي مردم، به وسيله ما از تاريکيهاي جهل و فساد رها گشتيد، و راه هدايت را در پيش گرفتيد و گام بر فراز اعتلا نهاديد. (نهج البلاغة، خطبه: 4).
امیر المومنین (علیه السلام) در بیان جایگاه تکامل بخش اهل بیت (علیهم السلام) می فرماید: «بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ؛ وتَسَنَّمْتُمُ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءَ؛ وبِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ». شما اي مردم، به وسيله ما از تاريکيهاي جهل و فساد رها گشتيد، و راه هدايت را در پيش گرفتيد و گام بر فراز اعتلا نهاديد. <ref>(نهج البلاغة، خطبه: 4).</ref>
==2. ضرورت تقريب و نقش خاندان پيامبر==
==2. ضرورت تقريب و نقش خاندان پيامبر==
در اثر انشعاباتی که بین مسلمانان بعد از عصر رسالت به وقوع پیوست به تدریج مذاهب و فرقی در جهان اسلام شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی صورت گرفت پیامدهای شومی را در جوامع اسلامی در پی داشت که بارزترین آنها تفرقه، تکفیر و منازعات خانمان سوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز ادامه دارد.
در اثر انشعاباتی که بین مسلمانان بعد از عصر رسالت به وقوع پیوست به تدریج مذاهب و فرقی در جهان اسلام شکل گرفت. پیدایش این مذاهب که اغلب بر محور تکثر اجتهادات فقهی صورت گرفت پیامدهای شومی را در جوامع اسلامی در پی داشت که بارزترین آنها تفرقه، تکفیر و منازعات خانمان سوز بین پیروان مذاهب بود که تاکنون نیز ادامه دارد.
خط ۳۴: خط ۳۴:
به‌‌‌‌دنبال این وضعیت، مذاهب فقهی فراوان شدند. هر شهری فقیهی داشت که نظرش بر دیگر فقهای آن دیار مقدّم بود و هریک شیوه‌‌‌‌ای را در استنباط احکام برای خود برگزیده بود. حتی گفته شده است که تعداد این مذاهب از صد هم تجاوز کرده بود. (مکارم شیرازی، 1385 ش، ج1، ص135) روی‌‌‌‌هم‌‌‌‌رفته ازنظر دوام می‌‌‌‌توان مذاهب این عصر را به دو بخش «مذاهب منقرضشده» و «مذاهب منقرضنشده» تقسیم کرد.
به‌‌‌‌دنبال این وضعیت، مذاهب فقهی فراوان شدند. هر شهری فقیهی داشت که نظرش بر دیگر فقهای آن دیار مقدّم بود و هریک شیوه‌‌‌‌ای را در استنباط احکام برای خود برگزیده بود. حتی گفته شده است که تعداد این مذاهب از صد هم تجاوز کرده بود. (مکارم شیرازی، 1385 ش، ج1، ص135) روی‌‌‌‌هم‌‌‌‌رفته ازنظر دوام می‌‌‌‌توان مذاهب این عصر را به دو بخش «مذاهب منقرضشده» و «مذاهب منقرضنشده» تقسیم کرد.
از همان روزهای نخستینی که زمزمه های تفرقه و تشتّت بین مسلمانان افتاد؛ رهروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به تبعیت از امامان معصوم خویش گام های بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی برداشته، و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام، و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند، که نمونه عالی آن تدوین کتاب هایی نظیر (الاعلام) شیخ مفید؛ (الإنتصار و الناصريات) سيد مرتضی؛ (الخلاف) شيخ طوسي؛ (غنية النزوع) سيد ابن زهرة؛ (سرائر) ابن إدريس حلي؛ (جامع الخلاف والوفاق) علی بن محمد قمی سبزواری؛ (المعتبر) محقق حلی؛ (خلاف المذاهب الخمسه) حسن بن علی بن داود؛ (تذکرة الفقهاء و منتهی المطلب) علامه حلّي؛ (مفتاح الکرامة) حسيني عاملي؛ و (مجمع البیان) طبرسی و... می باشد که مورد توجه دانشمندان برجسته اهل سنت قرار گرفته است. استمرار این حرکت حیات بخش در تقریب مذاهب ضرورتی است که عقل و شرع آن را لازم دانسته و هر نوع اخلال و مخالفت با آن را گناهی بس عظیم می داند.
از همان روزهای نخستینی که زمزمه های تفرقه و تشتّت بین مسلمانان افتاد؛ رهروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به تبعیت از امامان معصوم خویش گام های بلندی را در تقریب بین پیروان مذاهب اسلامی برداشته، و آن را محور اصلی مجاهدت خویش در احیای اسلام، و هویت بخشیدن به مسلمانان قرار دادند، که نمونه عالی آن تدوین کتاب هایی نظیر (الاعلام) شیخ مفید؛ (الإنتصار و الناصريات) سيد مرتضی؛ (الخلاف) شيخ طوسي؛ (غنية النزوع) سيد ابن زهرة؛ (سرائر) ابن إدريس حلي؛ (جامع الخلاف والوفاق) علی بن محمد قمی سبزواری؛ (المعتبر) محقق حلی؛ (خلاف المذاهب الخمسه) حسن بن علی بن داود؛ (تذکرة الفقهاء و منتهی المطلب) علامه حلّي؛ (مفتاح الکرامة) حسيني عاملي؛ و (مجمع البیان) طبرسی و... می باشد که مورد توجه دانشمندان برجسته اهل سنت قرار گرفته است. استمرار این حرکت حیات بخش در تقریب مذاهب ضرورتی است که عقل و شرع آن را لازم دانسته و هر نوع اخلال و مخالفت با آن را گناهی بس عظیم می داند.
امیر المومنین (علیه السلام) در راستای حفظ این مفهوم محوری فرمودند: «ألْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَإِيَّاكُمْ وَالْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَلَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ فَإِنَّمَا حُكِّمَ الْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا الْقُرْآنُ وَيُمِيتَا مَا أَمَاتَ الْقُرْآنُ وَإِحْيَاؤُهُ الِاجْتِمَاعُ عَلَيْهِ وَإِمَاتَتُهُ الِافْتِرَاقُ عَنْهُ». با اكثريت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه يكسو شده از مردم بهره شيطان است، چنان كه گوسپند دور مانده از گله نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. (نهج البلاغه، خطبه 127).
امیر المومنین (علیه السلام) در راستای حفظ این مفهوم محوری فرمودند: «ألْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَإِيَّاكُمْ وَالْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَلَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ فَإِنَّمَا حُكِّمَ الْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا الْقُرْآنُ وَيُمِيتَا مَا أَمَاتَ الْقُرْآنُ وَإِحْيَاؤُهُ الِاجْتِمَاعُ عَلَيْهِ وَإِمَاتَتُهُ الِافْتِرَاقُ عَنْهُ». با اكثريت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه يكسو شده از مردم بهره شيطان است، چنان كه گوسپند دور مانده از گله نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. <ref>(نهج البلاغه، خطبه 127).</ref>
سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابو حنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می گفت: «واللهِ ما رأيتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. (انصاری، 1415 ق، ج1، ص34)  حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود.  
سیره امام صادق (علیه السلام) در تعامل با مذاهب و فرق اسلامی یکی از زیباترین نمونه های تاریخی است که می تواند الگویی جامع در روابط مسلمانان با یکدیگر به رغم اعتقادشان به مذاهب گوناگون قرار گیرد. آن حضرت در روش فقهی و کلامی و تفسیریشان به اندیشه های مخالفین خویش احترام گذاشته و به تبیین آنها می پرداخت چنانکه یکی از رهبران بزرگ اهل سنت ابو حنیفه که از شاگردان امام (علیه السلام) شمرده می شود آن حضرت را عالم ترین شخص دانسته و می گفت: «واللهِ ما رأيتُ أفقَهَ مِن جعفرِ بنِ محمّدٍ». به خدا قسم من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیدم. (انصاری، 1415 ق، ج1، ص34)  حضور رهبران پیروان مذاهب گوناگون در درس امام صادق (علیه السلام)، گواهی روشنی است بر اینکه تقریب میان مذاهب ریشه در قرآن و سیره اهل بیت (علیهم السلام) داشته، و مخالفت با آن عدول از این دو منبع عظیم اسلامی خواهد بود.  
امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وعِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وبِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي». كسى را با خاندان رسالت نمى‏شود مقايسه كرد و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر أساس دين، و ستون‏هاى استوار يقين مى‏باشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد. (نهج البلاغه: خطبه: 2).  
امیر المومنین (علیه السلام) این موقعیت بی نظیر خاندان وحی و ذریه طاهرین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به عنوان محوری ترین عامل نگه دارنده جامعه مسلمانان در مسیر هدایت می شمارند: «لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِه الأُمَّةِ أَحَدٌ، ولَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْه أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وعِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وبِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي». كسى را با خاندان رسالت نمى‏شود مقايسه كرد و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر أساس دين، و ستون‏هاى استوار يقين مى‏باشند. شتاب كننده، بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد. (نهج البلاغه: خطبه: 2).  
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي؛ وإِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي». ما تكيه گاه ميانه ايم، عقب ماندگان به ما مى¬رسند، و پيش تاختگان به ما باز مى گردند. (نهج البلاغه: حکمت: 109).  
باز در تبیین جایگاه عقلانی و اعتدال مدار خاندان پیامبر، و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) معیار شناخت خط افراط و تفریط اند، فرمودند: «نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي؛ وإِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي». ما تكيه گاه ميانه ايم، عقب ماندگان به ما مى¬رسند، و پيش تاختگان به ما باز مى گردند. <ref>(نهج البلاغه: حکمت: 109).</ref>
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
=نقش سیادت در روندهای جوامع اسلامی=
خط ۴۳: خط ۴۳:
===1. تصوف در بستر سیادت===
===1. تصوف در بستر سیادت===
امروزه تصوف با تمام انشعاباتي كه پیدا کرده است بخش عمده اي از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، و به همين جهت از جايگاه تاثیر گذاری برخوردار می باشد، و به طبع می تواند عامل بزرگی در راه ایجاد امت واحده اسلامی باشد. با مطالعه در آثار صوفیان عشق به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و احترام به ذریه آن حضرت موج می زند، و حتي برخی از بنیان گذاران این عقیده از سادات می باشند؛ و این خود نشان از نقش آفرینی بسیار بالای سیادت در جهت دهی اعتقادات جهان اسلام است. مثلا عبد القادر گیلانی عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم قمری، مؤسس سلسله تصوف قادریه است، كه خود از خاندان سادات مي باشد، كه به جهت مورد توجه بودن وی از نظر تمامی مذاهب اهل سنت، از مبرزین تصوف در جهان اسلام به حساب می آید؛ که بعنوان نمونه مورد بحث قرار می گیرد.
امروزه تصوف با تمام انشعاباتي كه پیدا کرده است بخش عمده اي از جهان اسلام را به خود اختصاص داده است، و به همين جهت از جايگاه تاثیر گذاری برخوردار می باشد، و به طبع می تواند عامل بزرگی در راه ایجاد امت واحده اسلامی باشد. با مطالعه در آثار صوفیان عشق به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و احترام به ذریه آن حضرت موج می زند، و حتي برخی از بنیان گذاران این عقیده از سادات می باشند؛ و این خود نشان از نقش آفرینی بسیار بالای سیادت در جهت دهی اعتقادات جهان اسلام است. مثلا عبد القادر گیلانی عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم قمری، مؤسس سلسله تصوف قادریه است، كه خود از خاندان سادات مي باشد، كه به جهت مورد توجه بودن وی از نظر تمامی مذاهب اهل سنت، از مبرزین تصوف در جهان اسلام به حساب می آید؛ که بعنوان نمونه مورد بحث قرار می گیرد.
علی قادری هروی در رساله‌ای به نام «نزهة الخواطر» تلاش می‌کند که نسبت عبد القادر را به حسن مثنی از نسل امام حسن مجتبی (عليه السلام) برساند، (الحسني الطالبي، 1420 هـ، 1999م، ج1، ص117). در «فوات الوفيات» این نسبت به حسین بن علی (عليهما السلام) رسانده شده‌است. (ابن شاكر الملقب بصلاح الدين، 1974 م، الجزء: 2، ص373).  
علی قادری هروی در رساله‌ای به نام «نزهة الخواطر» تلاش می‌کند که نسبت عبد القادر را به حسن مثنی از نسل امام حسن مجتبی (عليه السلام) برساند، <ref>(الحسني الطالبي، 1420 هـ، 1999م، ج1، ص117).</ref> در «فوات الوفيات» این نسبت به حسین بن علی (عليهما السلام) رسانده شده‌است. (ابن شاكر الملقب بصلاح الدين، 1974 م، الجزء: 2، ص373).  
در تاریخ الوردی آمده است: «الشَّيْخ محيي الدّين أَبُو مُحَمَّد عبد الْقَادِر بن أبي صالح موسى جنكي دوست بن أبي عبد الله بن يحيى الزَّاهد بن محمد بن داود بن موسى بن عبد الله بن موسى الجون بن عبد الله المحض المجل بن الحسن المثنى بن الحسن بن علي بن أبي طالب رضي الله عنهم، ...واُمُّه أم الْخير أمَة الجياد فاطمة بنت أبي عبد الله الصومعي، لها أَحْوال وكرامات، ...وحملت به وهي إبْنة ستِّين سنة، ويقال: لا تحمل لستين سنة إلاَّ قرشية ولا لخمسين إلاَّ عربيَّة وأم إبْنه عبد الله أم سلمة بنت محمد بن طلحة بن عبد الله بن عبد الرَّحمن بن أبي بكر الصِّديق رضي الله عنهم، والمحض لقب لعبد الله بمعنى الخالص لأَنَّ أَباه الْحسن بن الْحسن بن عليٍّ وأمُّه فاطمة بنت الْحسين بن عليٍّ، فنسبه من أَبويه خالص؛ لسلامته من الموالي وانتهائه إلى عليٍّ كرَّم الله وجهه». (ابن الوردي المعري الكندي، 1417هـ ـ 1996م، ج2، ص68).
در تاریخ الوردی آمده است: «الشَّيْخ محيي الدّين أَبُو مُحَمَّد عبد الْقَادِر بن أبي صالح موسى جنكي دوست بن أبي عبد الله بن يحيى الزَّاهد بن محمد بن داود بن موسى بن عبد الله بن موسى الجون بن عبد الله المحض المجل بن الحسن المثنى بن الحسن بن علي بن أبي طالب رضي الله عنهم، ...واُمُّه أم الْخير أمَة الجياد فاطمة بنت أبي عبد الله الصومعي، لها أَحْوال وكرامات، ...وحملت به وهي إبْنة ستِّين سنة، ويقال: لا تحمل لستين سنة إلاَّ قرشية ولا لخمسين إلاَّ عربيَّة وأم إبْنه عبد الله أم سلمة بنت محمد بن طلحة بن عبد الله بن عبد الرَّحمن بن أبي بكر الصِّديق رضي الله عنهم، والمحض لقب لعبد الله بمعنى الخالص لأَنَّ أَباه الْحسن بن الْحسن بن عليٍّ وأمُّه فاطمة بنت الْحسين بن عليٍّ، فنسبه من أَبويه خالص؛ لسلامته من الموالي وانتهائه إلى عليٍّ كرَّم الله وجهه». (ابن الوردي المعري الكندي، 1417هـ ـ 1996م، ج2، ص68).
در النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة آمده است: «محيى الدين أبو محمد عبد القادر بن أبى صالح موسى بن عبد الله بن يحيى الزاهد بن محمد بن داود بن موسى بن عبد الله ابن موسى الجون بن عبد الله المحض بن الحسن أبى محمد المثنّى بن الحسن بن علىّ ابن أبى طالب الهاشمىّ القرشىّ العلوىّ الجيلىّ الحنبلىّ السيد الشريف الصالح المشهور المعروف بسبط أبى عبد الله الصّومعىّ الزاهد. وأمّه أمّ الخير أمة الجبّار فاطمة بنت أبى عبد الله الصّومعىّ». (أبو المحاسن جمال الدين، ج5، ص371).
در النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة آمده است: «محيى الدين أبو محمد عبد القادر بن أبى صالح موسى بن عبد الله بن يحيى الزاهد بن محمد بن داود بن موسى بن عبد الله ابن موسى الجون بن عبد الله المحض بن الحسن أبى محمد المثنّى بن الحسن بن علىّ ابن أبى طالب الهاشمىّ القرشىّ العلوىّ الجيلىّ الحنبلىّ السيد الشريف الصالح المشهور المعروف بسبط أبى عبد الله الصّومعىّ الزاهد. وأمّه أمّ الخير أمة الجبّار فاطمة بنت أبى عبد الله الصّومعىّ». <ref>(أبو المحاسن جمال الدين، ج5، ص371).</ref>
از مجموع آنچه گفته شده است نتیجه‌گیری می‌شود که نسب وی از جانب پدر به امام حسن مجتبی (عليه السلام) و از جانب مادر به امام رضا (عليه السلام) و از طریق آن حضرت به امام حسین (عليه السلام) می‌رسد.  
از مجموع آنچه گفته شده است نتیجه‌گیری می‌شود که نسب وی از جانب پدر به امام حسن مجتبی (عليه السلام) و از جانب مادر به امام رضا (عليه السلام) و از طریق آن حضرت به امام حسین (عليه السلام) می‌رسد.  
===2. ميدان داري سادات علوي در تحولات سياسي===
===2. ميدان داري سادات علوي در تحولات سياسي===
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
مردم زرتشتی آسیای مرکزی نیز که بعد از فتح توسط مسلمانان به ماوراء النهر شهرت یافت، با ورود اسلام به سرزمین توانست در زمان کوتاهی خود را به‌عنوان قطب تمدن اسلامی مطرح کند، که محققین آن را مدیون حضور شیعیان و خصوصا سادات علوی در این منطقه می دانند.
مردم زرتشتی آسیای مرکزی نیز که بعد از فتح توسط مسلمانان به ماوراء النهر شهرت یافت، با ورود اسلام به سرزمین توانست در زمان کوتاهی خود را به‌عنوان قطب تمدن اسلامی مطرح کند، که محققین آن را مدیون حضور شیعیان و خصوصا سادات علوی در این منطقه می دانند.
از طرفی حرکات اجتماعی دین محور ضرورتا می بایستی مبانی اعتقادی (کلامی) و شرعی (فقهی) داشته باشند. لذا خداوند در قرآن مردم را به دوستی پیامبرش در کنار دوست داشتن خود دستور داده است. و اگر چه تکریم انسان مورد توجه اسلام است؛ ولی برای مسلمانان احترام ویژه ای قائل است، و در بزرگداشت منسوبین پیامبر (صلی الله علیه و آله) سفارش نموده است؛ زیرا اساس احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشتش به آیه مودّت است که عده ای در بیان مصادیق آن به بیشتر از امامان معصوم (علیهم السلام) اشاره کرده اند.
از طرفی حرکات اجتماعی دین محور ضرورتا می بایستی مبانی اعتقادی (کلامی) و شرعی (فقهی) داشته باشند. لذا خداوند در قرآن مردم را به دوستی پیامبرش در کنار دوست داشتن خود دستور داده است. و اگر چه تکریم انسان مورد توجه اسلام است؛ ولی برای مسلمانان احترام ویژه ای قائل است، و در بزرگداشت منسوبین پیامبر (صلی الله علیه و آله) سفارش نموده است؛ زیرا اساس احترام به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشتش به آیه مودّت است که عده ای در بیان مصادیق آن به بیشتر از امامان معصوم (علیهم السلام) اشاره کرده اند.
=پانویس=
{{پانویس|2}}
=فهرست منابع=
=فهرست منابع=
{{ستون-شروع|2}}
1. قرآن کریم.
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
2. نهج البلاغه.
3. ابن أبي الحديد، فخرالدین ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ناشر: دار إحياء الكتب العربية، عيسى البابي الحلبي وشركاه، سال چاپ: 1962 م.
3. ابن أبي الحديد، فخرالدین ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ناشر: دار إحياء الكتب العربية، عيسى البابي الحلبي وشركاه، سال چاپ: 1962 م.
4. ابن شهر آشوب، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل أبي طالب، ناشر: المكتبة الحيدرية، النجف الأشرف، سال چاپ: 1376 هـ ـ 1956 م.  
4. ابن شهر آشوب، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل أبي طالب، ناشر: المكتبة الحيدرية، النجف الأشرف، سال چاپ: 1376 هـ ـ 1956 م.  
5. أبو الحسن القشيري النيسابوري، مسلم بن الحجاج، المسند الصحيح المختصر، الناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1374 هـ ـ 1954 م.  
5. أبو الحسن القشيري النيسابوري، مسلم بن الحجاج، المسند الصحيح المختصر، الناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1374 هـ ـ 1954 م.  
6. أبو المحاسن جمال الدين، يوسف بن تغري بردي، النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة، الناشر: وزارة الثقافة والإرشاد القومي، دار الكتب، مصر.
6. أبو المحاسن جمال الدين، يوسف بن تغري بردي، النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة، الناشر: وزارة الثقافة والإرشاد القومي، دار الكتب، مصر.
7. الأنصاري الخزرجي القرطبي، أبو عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح، الجامع لأحكام القرآن = تفسير القرطبي، الناشر: دار الكتب المصرية، القاهرة، الطبعة: الثانية، عام النشر:  1384هـ ـ 1964 م.
7. الأنصاري الخزرجي القرطبي، أبو عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر بن فرح، الجامع لأحكام القرآن = تفسير القرطبي، الناشر: دار الكتب المصرية، القاهرة، الطبعة: الثانية، عام النشر:  1384هـ ـ 1964 م.
8. الأنصاري القرطبي، أبو عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر، الجامع لأحكام القرآن، الناشر: دار الكتب المصرية، القاهرة، الطبعة: الثانية، عام النشر:  1384هـ ـ 1964 م.  
8. الأنصاري القرطبي، أبو عبد الله محمد بن أحمد بن أبي بكر، الجامع لأحكام القرآن، الناشر: دار الكتب المصرية، القاهرة، الطبعة: الثانية، عام النشر:  1384هـ ـ 1964 م.  
9. الانصاری، محمد علی، الموسوعه الفقهیه المیسره، چاپ1، ناشر: مجمع الفکر الاسلامی، 1415ق.   
9. الانصاری، محمد علی، الموسوعه الفقهیه المیسره، چاپ1، ناشر: مجمع الفکر الاسلامی، 1415ق.   
10. البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر بن داود، فتوح البلدان، الناشر: دار ومكتبة الهلالـ بيروت، عام النشر: 1988 م.
10. البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر بن داود، فتوح البلدان، الناشر: دار ومكتبة الهلالـ بيروت، عام النشر: 1988 م.
11. البخاري، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاري، الناشر: دار طوق النجاة، الطبعة: الأولى، 1422هـ .
 
12. البروجردي، السيد الحسین، جامع أحاديث الشيعة، ناشر: منشورات مدينة العلم، السید الخوئي، قم، سال چاپ: 1410 هـ ـ 1368 ش.  
 
11. البخاري، محمد بن إسماعيل، صحيح البخاري، الناشر: دار طوق النجاة، الطبعة: الأولى، 1422هـ .<br>
 
12. البروجردي، السيد الحسین، جامع أحاديث الشيعة، ناشر: منشورات مدينة العلم، السید الخوئي، قم، سال چاپ: 1410 هـ ـ 1368 ش. <br>
 
13. البغدادي، محمد بن حبيب، المحبر، تحقيق: إيلزة ليختن شتيتر، الناشر: دار الآفاق الجديدة، بيروت.  
13. البغدادي، محمد بن حبيب، المحبر، تحقيق: إيلزة ليختن شتيتر، الناشر: دار الآفاق الجديدة، بيروت.  
<br>
14. البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى، شعب الإيمان، الناشر: مكتبة الرشد بالرياض بالتعاون مع الدار السلفية ببومباي بالهند، الطبعة: الأولى، عام النشر: 1423 هـ ـ2003 م.
14. البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسى، شعب الإيمان، الناشر: مكتبة الرشد بالرياض بالتعاون مع الدار السلفية ببومباي بالهند، الطبعة: الأولى، عام النشر: 1423 هـ ـ2003 م.
<br>
{{پایان}}<br />
15. الجواهري، محمد حسن، جواهر الكلام، چاپ: دوم، سال چاپ: چاپخانه: خورشيد، ناشر: دار الكتب الإسلامية، طهران، 1367 ش.
15. الجواهري، محمد حسن، جواهر الكلام، چاپ: دوم، سال چاپ: چاپخانه: خورشيد، ناشر: دار الكتب الإسلامية، طهران، 1367 ش.
16. الحسني الطالبي، عبد الحي بن فخر الدين بن عبد العلي، الإعلام بمن في تاريخ الهند من الأعلام المسمى بـ (نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر)، دار النشر: دار ابن حزم، بيروت، الطبعة: الأولى، 1420 هـ، 1999م.  
16. الحسني الطالبي، عبد الحي بن فخر الدين بن عبد العلي، الإعلام بمن في تاريخ الهند من الأعلام المسمى بـ (نزهة الخواطر وبهجة المسامع والنواظر)، دار النشر: دار ابن حزم، بيروت، الطبعة: الأولى، 1420 هـ، 1999م.  
۵۵

ویرایش