نیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی ««نیت » عنصری است که در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می شود. عل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
«نیت » عنصری است که در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می شود. علمای علم اصول، در یک تقسیم، احکام شرعیه را به دو دسته «تعبدیات » و «توصلیات » تقسیم می کنند و در این تقسیم، فارق اصلی بین این دو قسم را، عنصر «نیت » می دانند.
'''نیت''' عنصری است که در زمینه و مسائل متعدد مباحث علمی و اسلامی مطرح می شود. علمای علم اصول، در یک تقسیم، احکام شرعیه را به دو دسته «تعبدیات » و «توصلیات » تقسیم می کنند و در این تقسیم، فارق اصلی بین این دو قسم را، عنصر «نیت » می دانند.


در مبحث معاد و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز، که از مباحث علم کلام است، مساله نیت مطرح می شود. فلسفه اخلاق نیز مساله «نیت » را در ارزش گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار می دهد.
در مبحث معاد و چگونگی پاداش و کیفر الهی در روز رستاخیز نیز، که از مباحث علم کلام است، مساله نیت مطرح می شود. فلسفه اخلاق نیز مساله «نیت » را در ارزش گذاری اخلاقی مورد ملاحظه قرار می دهد.
خط ۷: خط ۷:
از آن جا که مساله «نیت » از جهات گوناگون در روایات اسلامی نیز مطرح شده است و این خود می تواند زمینه و راهگشای خوبی برای حل و طرح بعضی مطالب در مورد مساله «نیت » باشد، لذا مناسب است که دراین زمینه، بحث و تحقیقی مستقل صورت گیرد.
از آن جا که مساله «نیت » از جهات گوناگون در روایات اسلامی نیز مطرح شده است و این خود می تواند زمینه و راهگشای خوبی برای حل و طرح بعضی مطالب در مورد مساله «نیت » باشد، لذا مناسب است که دراین زمینه، بحث و تحقیقی مستقل صورت گیرد.


مفهوم نیت
=مفهوم نیت=
واژه «نیت » در مقام استعمال ما فارسی زبانان، گاه به معنای اسمی به کار می رود و مراد از آن، غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا می گوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده می شود: «زیارت دوستان ». در این جا می توان گفت: «زیارت دوستان » نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین، در این استعمال، «نیت » به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست،بلکه به معنای «منوی » است.
واژه «نیت » در مقام استعمال ما فارسی زبانان، گاه به معنای اسمی به کار می رود و مراد از آن، غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا می گوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده می شود: «زیارت دوستان ». در این جا می توان گفت: «زیارت دوستان » نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین، در این استعمال، «نیت » به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست،بلکه به معنای «منوی » است.


خط ۲۲: خط ۲۲:
میل شدید و ضعیف: برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور می کند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق می کند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن کارمنصرف می شود. این جادرواقع،تصدیق واقعی وپایدار به مفیدبودن عمل حاصل نشده است. وقتی درجه علم ضعیف است، میل نیز به همان نسبت ضعیف تر خواهد بود. هر چه قدر علم، واضح تر و روشن تر باشد، میل نیز شدیدتر است.
میل شدید و ضعیف: برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور می کند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق می کند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن کارمنصرف می شود. این جادرواقع،تصدیق واقعی وپایدار به مفیدبودن عمل حاصل نشده است. وقتی درجه علم ضعیف است، میل نیز به همان نسبت ضعیف تر خواهد بود. هر چه قدر علم، واضح تر و روشن تر باشد، میل نیز شدیدتر است.


جایگاه نیت
=جایگاه نیت=
برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آن ها «نیت » وجود دارد مثالی طرح می کنیم: هنگامی که به شخصی سلام می کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است.فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته می شود که این «سلام » به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟
برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آن ها «نیت » وجود دارد مثالی طرح می کنیم: هنگامی که به شخصی سلام می کنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است.فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته می شود که این «سلام » به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟


خط ۳۷: خط ۳۷:
4- آیا «نیت » در روان شناسی، همان «نیت » در اخلاق است؟ و در صورت اختلاف، تفاوت این دو در چیست؟
4- آیا «نیت » در روان شناسی، همان «نیت » در اخلاق است؟ و در صورت اختلاف، تفاوت این دو در چیست؟


قصد و اراده
=قصد و اراده=
به نظر می رسد که قصد و ارادة با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده » به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - ارادة آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می رود:
به نظر می رسد که قصد و ارادة با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده » به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر می شود، به دنبال «قصد» و اراده صورت می گیرد و - چنان که اشاره نمودیم - ارادة آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار می رود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ]
 
[قصده ای اراده]


آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم » یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم » یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم » را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.
آنچه مشترک بین قصد و اراده است این است که هر دو متاخر از «علم » یعنی تصور و تصدیق اند. وقتی می گوییم: «من قصد کرده ام که به فلان مکان بروم » یعنی پس از تصور مکان مذکور، تصدیق به فائده رفتن نیز نموده، شوق پیدا کرده ام که بدانجا بروم. بنابراین، در مفهوم قصد، دو عنصر علم و میل مورد توجه هستند. در این جا معمولا کلمه «تصمیم » را به معنای قصد به کار می بریم. این تصمیم و قصد، بر همه مراحل تمایل نفسانی اطلاق نمی شود. چون گاه می گوییم: من فائده فلان کار را تصدیق می کنم و میل هم نسبت به انجامش دارم، اما هنوز تصمیمی در مورد آن نگرفته ام. این بیان، یا حاکی از این است که تصمیم امری غیر از خود علم و میل است و یا نشانگر این است که تصمیم تنها به مرحله شدید میل، که به دنبال آن اراده صورت می گیرد، اطلاق می شود.
خط ۴۸: خط ۴۶:
اما در مورد اراده باید گفت که اراده ذاتا و ماهیة از مقوله میل نیست. چرا که میل نفسانی را نمی توان «فعل » نامید، اما اراده در حقیقت، یک فعل نفسانی است. اگرچه گاهی گفته می شود: «من اکنون به فلان چیز میل پیدا کردم » اما در واقع معنایش این نیست که نفس من در این لحظه خاص، میل را ایجاد کرد، بلکه در این جا «میل » یا به معنای «علم » و یا به معنای اراده به کار رفته است. یعنی منظور گوینده این است که «من حالا پی به فائده فلان کار برده، آن را تصدیق می کنم » و یا به این معناست که «من در این لحظه، اراده انجام فعل را کردم.» به هر حال، میل ایجاد شدنی نیست بلکه ظاهر شدنی است. اما اراده به نوبه خود فعلی است که از نفس صادر می شود. بنابراین، اگر «میل » در جمله مذکور به معنای واقعی آن ماخوذ باشد، مراد این است که در فلان زمان میل و گرایش من نسبت به پدیده ای خاص، بروز و ظهور پیدا کرد.
اما در مورد اراده باید گفت که اراده ذاتا و ماهیة از مقوله میل نیست. چرا که میل نفسانی را نمی توان «فعل » نامید، اما اراده در حقیقت، یک فعل نفسانی است. اگرچه گاهی گفته می شود: «من اکنون به فلان چیز میل پیدا کردم » اما در واقع معنایش این نیست که نفس من در این لحظه خاص، میل را ایجاد کرد، بلکه در این جا «میل » یا به معنای «علم » و یا به معنای اراده به کار رفته است. یعنی منظور گوینده این است که «من حالا پی به فائده فلان کار برده، آن را تصدیق می کنم » و یا به این معناست که «من در این لحظه، اراده انجام فعل را کردم.» به هر حال، میل ایجاد شدنی نیست بلکه ظاهر شدنی است. اما اراده به نوبه خود فعلی است که از نفس صادر می شود. بنابراین، اگر «میل » در جمله مذکور به معنای واقعی آن ماخوذ باشد، مراد این است که در فلان زمان میل و گرایش من نسبت به پدیده ای خاص، بروز و ظهور پیدا کرد.


تسلسل ارادات مستلزم عدم وقوع فعل است
=تسلسل ارادات مستلزم عدم وقوع فعل است=
«اراده » اگرچه خود فعل نفس است و خود نیز یک فعل ارادی محسوب می شود، اما چنین نیست که خود، مسبوق به اراده دیگری باشد وبدین لحاظمتصف به وصف ارادی بودن شود. اگر هر اراده ای - از آن جهت که یک فعل ارادی نفسانی است - ضرورتا مسبوق به اراده قبلی باشد، بنابراین برای صدور هر فعل ارادی، لازم است در مرحله متقدم، بی نهایت اراده تحقق پذیرد واین خودبه معنای عدم صدور فعل از فاعل مرید است.
«اراده » اگرچه خود فعل نفس است و خود نیز یک فعل ارادی محسوب می شود، اما چنین نیست که خود، مسبوق به اراده دیگری باشد وبدین لحاظمتصف به وصف ارادی بودن شود. اگر هر اراده ای - از آن جهت که یک فعل ارادی نفسانی است - ضرورتا مسبوق به اراده قبلی باشد، بنابراین برای صدور هر فعل ارادی، لازم است در مرحله متقدم، بی نهایت اراده تحقق پذیرد واین خودبه معنای عدم صدور فعل از فاعل مرید است.


ماهیت نیت
=ماهیت نیت=
مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن » در تعریف «نیت » چنین نوشته است: «نیت » به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات می گیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن » (3)
مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن » در تعریف «نیت » چنین نوشته است: «نیت » به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات می گیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن » (3)


confirmed
۸٬۲۰۰

ویرایش