مولوی عبدالکبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «مولوی عبدالکبیر ۵۷ سال سن دارد و از قوم پشتون‌های زدران است. او اصالتا از ولا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مولوی عبدالکبیر ۵۷ سال سن دارد و از قوم پشتون‌های زدران است. او اصالتا از ولایت شرقی پکتیا است؛ اما سال‌ها در ولایت شمالی بغلان زندگی کرده و زمین و ملک پدری فراوانی در این منطقه هم دارد.
مولوی عبدالکبیر ۵۷ سال سن دارد و از قوم [[پشتون‌]]<nowiki/>های زدران است. او اصالتا از ولایت شرقی پکتیا است؛ اما سال‌ها در ولایت شمالی بغلان زندگی کرده و زمین و ملک پدری فراوانی در این منطقه هم دارد.


عبدالکبیر در دوران جهاد افغانستان علیه شوروی سابق، نام چندان آشنایی نبود و یک مجاهد عادی به شمار می‌رفت که در مدارس مذهبی درس می‌خواند. اما با خروج نیروهای قشون سرخ و پیروزی مجاهدین بر کابل و بعد آغاز جنگ‌های داخلی، عضو گروه ‌طالبان شد. پیشرفت در تشکیلات شبه نظامیانی که از کدرهای علمی ‌و نظامی ‌بی‌بهره بود؛ برای مولوی عبدالکبیر چندان هم دشوار نبود.
عبدالکبیر در دوران جهاد [[افغانستان]] علیه شوروی سابق نام چندان آشنایی نبود و یک مجاهد عادی به شمار می‌رفت که در مدارس مذهبی درس می‌خواند. اما با خروج نیروهای قشون سرخ و پیروزی مجاهدین بر کابل و بعد آغاز جنگ‌های داخلی عضو گروه [[طالبان]] شد. پیشرفت در تشکیلات شبه نظامیانی که از کدرهای علمی ‌و نظامی ‌بی‌بهره بود؛ برای مولوی عبدالکبیر چندان هم دشوار نبود.


او توانست اعتماد ملاعمر بنیانگذار طالبان را به دست آورد و والی ولایت بزرگ ننگرهار در شرق کشور شود. با تصرف کابل، مولوی عبدالکبیر به معاونت شورای وزیران یا نخست وزیری طالبان در بخش اقتصادی رسید که گاهی در نبود ملاربانی، سرپرستی نخست وزیری را نیز انجام می‌داد.
او توانست اعتماد ملاعمر بنیانگذار طالبان را به دست آورد و والی ولایت بزرگ ننگرهار در شرق کشور شود. با تصرف کابل، مولوی عبدالکبیر به معاونت شورای وزیران یا نخست وزیری طالبان در بخش اقتصادی رسید که گاهی در نبود ملاربانی، سرپرستی نخست وزیری را نیز انجام می‌داد.

نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۶

مولوی عبدالکبیر ۵۷ سال سن دارد و از قوم پشتون‌های زدران است. او اصالتا از ولایت شرقی پکتیا است؛ اما سال‌ها در ولایت شمالی بغلان زندگی کرده و زمین و ملک پدری فراوانی در این منطقه هم دارد.

عبدالکبیر در دوران جهاد افغانستان علیه شوروی سابق نام چندان آشنایی نبود و یک مجاهد عادی به شمار می‌رفت که در مدارس مذهبی درس می‌خواند. اما با خروج نیروهای قشون سرخ و پیروزی مجاهدین بر کابل و بعد آغاز جنگ‌های داخلی عضو گروه طالبان شد. پیشرفت در تشکیلات شبه نظامیانی که از کدرهای علمی ‌و نظامی ‌بی‌بهره بود؛ برای مولوی عبدالکبیر چندان هم دشوار نبود.

او توانست اعتماد ملاعمر بنیانگذار طالبان را به دست آورد و والی ولایت بزرگ ننگرهار در شرق کشور شود. با تصرف کابل، مولوی عبدالکبیر به معاونت شورای وزیران یا نخست وزیری طالبان در بخش اقتصادی رسید که گاهی در نبود ملاربانی، سرپرستی نخست وزیری را نیز انجام می‌داد.

اما حکومت آقای کبیر و رفقای طالبانش خیلی طول نکشید. القاعده که در افغانستان ریشه دوانده بود؛ حملاتی را در خاک امریکا سازماندهی و اجرا کرد و پای نظامیان امریکایی به جنگ افغانستان کشیده شد. با سرنگونی رژیم طالبان، مولوی عبدالکبیر نیز مانند دیگر جنگجویان و فرماندهان طالبان فرار کرد و به خاک پاکستان پناه برد.

او نیز مانند بسیاری از سران طالبان، طرح های تروریستی خود را در داخل افغانستان پیاده کرد. طالبان تشکیلات جدیدی‌ ایجاد کردند و شوراهای رهبری کویته، پیشاور و وزیرستان شکل گرفت که به صورت هماهنگ کار می‌کردند. مولوی عبدالکبیر به عنوان رییس شورای پیشاور که بعد از کویته بزرگ‌ترین شورای طالبان بود گماشته شد تا جنگ علیه دولت افغانستان مورد حمایت امریکا را عمدتا در مناطق شرقی این کشور مدیریت کند. او عملا ریاست بخش شرقی طالبان را تا زمان ادغام شبکه حقانی در گروه طالبان به عهده داشت.

مولوی کبیر نیز مانند سراج‌الدین حقانی، رییس شبکه حقانی، از قوم زدران و از ولایت شرقی پکتیا است.

افراد تحت فرماندهی مولوی کبیر نیز مانند شبکه حقانی – طی بیست سال گذشته در افغانستان – دست به حملات پیچیده و خونینی زده‌اند. سازمان ملل متحد که تاکنون مولوی کبیر را در فهرست سیاه خود دارد؛ او را به بمب‌گذاری سال ۲۰۰۷ در میان نمایندگان مجلس افغانستان در جریان سفرشان به ولایت شمالی بغلان متهم می‌کند. در این انفجار دست‌کم ۷۵ نفر از جمله ۵۹ کودک و سیدمصطفا کاظمی، از رهبران سیاسی برجسته افغانستان، کشته شدند.

علاوه بر آن؛ سازمان ملل متحد او را متهم به جمع‌آوری مالیات از قاچاقچیان موادمخدر می‌کند.

به نظر می‌رسد با رشد شبکه حقانی و ادغام آن در گروه طالبان، جایگاه مولوی عبدالکبیر از یک فرمانده نظامی ‌فعال به یک رهبر نظریه‌پرداز و مبلغ طالبان تغییر کرد. صفحه رسمی‌ طالبان از او به عنوان «عضو شورای رهبری و رییس کمیسیون دعوت» یاد می‌کند که کارش تبلیغ برای جلب و جذب در گروه طالبان است.

بر اساس گزارش‌ها؛ مولوی کبیر یک بار در سال ۲۰۱۰ نیز به صلح با حامد کرزی، رییس جمهور پیشین کشور، تمایل نشان داده بود.

خبرگزاری ‌آسوشیتدپرس از قول مقام‌های افغانستانی و غربی نوشته است که مولوی عبدالکبیر همراه با معاون پیشین والی ننگرهار و انورالحق مجاهد – فرمانده مناطق شرقی – که به فرار بن لادن از کوههای منطقه “تورا بورا” در سال ۲۰۰۱ کمک کرده بود از پیشاور با چرخبال به کابل سفر کرده و درباره دست کشیدن از خشونت با حامد کرزی گفتگو کرد. اما‌ این تلاش‌ها نتیجه نداد.

اگر او و ۱۹ عضو دیگر هیات مذاکره‌کننده طالبان بتوانند در قطر و دیگر کشورها، گفتگوهای میان افغانستانی را به دور از نفوذ و سایه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان تصمیم‌گیری کنند؛ امکان سازش و توافق صلح با دولت افغانستان بالا خواهد رفت. انتظار می‌رود؛ رهبر طالبان در آینده نزدیک حد و حدود اختیارات هیات مذاکره‌کننده خود را تعیین خواهد کرد – تا آن زمان باید صبر کرد.