confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حضرت نوح (ع)''' فرزند لامك فرزند متوشلخ فرزند اخنوخ ( | '''حضرت نوح (ع)''' فرزند لامك فرزند متوشلخ فرزند اخنوخ (ادریس) است. و نسب او به [[شیت]] فرزند حضرت [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref>(ع) مىرسد تاریخ نویسان بر این باورند كه حضرت نوح (ع) اولین رسولى است كه خداى سبحان او را به سوى اهل زمین فرستاد، و به او فرمانداد تا قومش را آگاه كند و آنان را از عذاب [[خدا]] برحذر نماید . | ||
چنان كه در [[قرآن | اولین [[پیامبر اولوالعزم]] و از جمله ی پیامبرانی كه با عمری طولانی در راه گسترش خدا پرستی و نجات مردم از نادانی رنج فراوانی كشید نوح پیامبر (ع) بود . | ||
در زمان این [[پیامبر]] بزرگوار ، [[بت پرستی]] و گرایش مردم به خدایان دروغین ، گسترش یافته بود . حضرت نوح (ع) مدّتی از عمر خویش را از مردم كناره گرفت تا اینكه به فرمان پروردگار ، مأمور هدایت مردم شد . همزمان با شروع نصیحت های نوح پیامبر (ع) ، بزرگان شهر كه هفتاد نفر بودند ، به مخالفت با آن حضرت پرداختند و به دنبال آنان مردم نادان هم به بهانه ی اینكه « تو دروغ میگوئی ، چون انسانی مثل ما هستی » او را مسخره كردند . | |||
چنان كه در [[قرآن مجید]] آمده است : «ما نوح را به سوى قومش فرستادیم (وگفتیم) آگاه كن قومخود را قبل از آن كه ایشان را عذابى دردناك بیاید» <ref>سوره نوح آیه 1</ref> | |||
=نام نوح(ع)= | |||
بر اساس برخی گزارشهای تاریخی، نوح نبی(ع) پسر «لمک»، پسر «متوشلخ(متوشلح)»، و مادرش «قینوش» دختر براکیل بود. <ref> مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 16، بورسعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> | |||
گفته شده که حضرتشان 126 سال بعد از وفات و 1056 سال پس از [[هبوط]] [[حضرت آدم(ع)]] به دنیا آمد. <ref>طبرى، محمد بن جریر، تاریخ طبرى ترجمه، پاینده، ابو القاسم، ج 1، ص 174، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، 1375ش</ref> | |||
وی از جمله پنج پیامبر بزرگ [[صاحب شریعت]] است که صدها سال برای هدایت مردم به توحید و بندگی خدای یکتا، تلاش نمود. | |||
آنچه در مورد نام این پیام آور الهی میتوان گفت این است که در منابع تاریخی و روایی او را [[عبد الغفار]]، [[عبد الملک]]، و [[عبد الأعلی]] نامیدند. <ref>صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 28، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، 1385ق</ref> البته در برخی منابع نام وی را عبد الجبار هم نقل کردهاند. <ref>قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 84، مشهد، مرکز پژوهش های اسلامی، چاپ اول، 1409ق</ref> | |||
[[شیخ صدوق]] <ref>ر.ک:مقاله شیخ صدوق</ref> بعد از نقل این [[روایات]] متفاوت؛ میگوید: «اخبار و [[احادیث]] راجع به نام حضرت نوح(ع) همخوان بوده و اختلافى بینشان نیست؛ زیرا در همه این روایات، ابتدای اسم آنحضرت، کلمه "عبد" ثبت شده است و بدین ترتیب، او را عبد الغفّار، عبد الملک و عبد الاعلى معرّفى نمودهاند»؛ <ref>قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الانبیاء، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 29، مشهد، مرکز پژوهش های اسلامی، چاپ اول، 1409ق</ref> یعنی همه بیانگر عبودیت و بندگی نوح(ع) در پیشگاه خدایی است که غفّار، مالک و اعلی میباشد. <ref>علت نامگذاری حضرت نوح(ع) به این نام، پاسخ 103998</ref> | |||
در ضمن، ممکن است اسامی یاد شده، ترجمهای از نام حضرتشان در زبان دیگر باشد. | |||
اما اینکه چرا این پیامبر به نوح معروف شد، برخی نُوح را واژهای غیر عربی میدانند، <ref>فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 349، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق</ref> اما این ریشه در عربی نیز وجود داشته و گزارشهایی نیز وجود دارد که نشانگر تناسب میان نام آن پیامبر و این ریشه است. واژه «نَوح» مصدر «ناحَ یَنُوحُ» به معنای گریه و ماتم به آواز بلند است. «نائحه» به زنی که صدا به ناله بلند میکند اطلاق میشود. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 627، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> | |||
در برخی روایات گفته شده است که علت نامگذاری این نام برای نوح پیامبر، آن بود که او مدت بسیاری را به گریه و نوحه گذراند. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 28</ref> | |||
البته با توجه به اینکه ممکن است برخی معانی در زبانهای مختلف با واژههایی که تا حدودی با هم مشابه هستند، مورد استفاده قرار گیرد(مانند برادر، مادر، پدر در فارسی و انگلیسی)، این احتمال هم وجود دارد که «نوح» عربی نبوده، اما در همان زبان دیگر نیز معنایی مشابه با عربی داشته است. | |||
=عمر نوح= | |||
در اینکه [[نوح نبی(ع)]] مسنترین [[پیامبر الهی]] - دست کم به غیر از آدم(ع) - بوده؛ و از اینرو به [[شیخ الانبیاء]] معروف شد، تردیدی وجود ندارد و بر اساس تصریح [[قرآن کریم]]، کمترین سنی که برای حضرتشان میتوان در نظر گرفت، 950 سال است، اما با این وجود در مقدار سن او اختلاف وجود دارد. | |||
1. براساس برخی گزارشها آنحضرت 2300 سال عمر کرد؛ یعنی 850 سال قبل از [[نبوت]]، 950 سال نبوت، و 500 سال بعد از طوفان و بعد از پایین آمدن از کشتی. <ref> کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 284، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق</ref> | |||
2. گزارش دیگر اما میگوید: نوح 2500 سال عمر کرد، یعنی 850 سال قبل از نبوت، 950 سال بعد از نبوت و در حال تبلیغ، 200 سال بعد از ناامیدی از هدایت مردم و در حال ساخت کشتی، و 500 سال بعد از طوفان. <ref>شیخ صدوق، امالی، ص 512، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق</ref> | |||
البته برخی گزارشها، این 2500 سال را به شیوه دیگری تفکیک میکنند: | |||
850 سال قبل از نبوت، 950 سال بعد از نبوت و هنگام تبلیغ، و 700 سال بعد از طوفان. <ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 523، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق</ref> | |||
3. گزارش سوم سن ایشان را 2450 سال اعلام میکند. <ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 523، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق</ref> | |||
4. برخی گزارشها عمر نوح را همان 950 سال اعلام شده در [[قرآن]] میداند، و معتقد است که این آیه ناظر به تمام عمر حضرتشان بوده و نه تنها مدت رسالت و تبلیغ ایشان: | |||
نوح هنگام نبوت 480 ساله بود و 120 سال مردم را به پیامبرى خویش خواند. آنگاه خدای متعال او را مأمور به ساختن کشتى نمود و 600 ساله بود که طوفان شروع شد و پس از طوفان نیز 350 سال دیگر زیست. <ref>تاریخ طبری، ترجمه،ج 1، ص 117</ref> | |||
5. برخی هم در مجموع سن نوح بین 1450 سال تا 2800 اعلام کردهاند. <ref>مسعودی، على بن حسین، إثبات الوصیة، مترجم، نجفی، محمدجواد، ص 41، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |