۲۲٬۰۶۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « <div class="wikiInfo">پرونده:محرم.jpg|جایگزین=ماه محرم الحرام|بندانگشتی|ماه محر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{Mbox | |||
| type = notice | |||
| class = ambox-In_use | |||
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]] | |||
| css = margin: 1px | |||
| text = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}} | |||
| {{ns:0}} = مقاله | |||
| بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] | |||
| ردهبندی = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]] | |||
| راهنما = [[راهنما:فهرست|فهرست]] | |||
| درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]] | |||
| الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]] | |||
| کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]] | |||
| بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]] | |||
| ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه ویکیپدیا]] | |||
| بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث ویکیپدیا]] | |||
}}}} هماکنون برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br> | |||
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرینبار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.</small> | |||
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}} | |||
| کاربر | |||
| بحث کاربر = <!-- no category --> | |||
| [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly> | |||
}}<noinclude> | |||
</noinclude> | |||
خط ۱۵: | خط ۳۸: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!عنوان مقاله | !عنوان مقاله | ||
! | !وظیفه امام معصوم | ||
|- | |- | ||
|زبان مقاله | |زبان مقاله | ||
خط ۲۶: | خط ۴۹: | ||
</div> | </div> | ||
تقسیمبندی وظایف امام | = تقسیمبندی وظایف امام = | ||
• در قرآن کریم همواره به دوگانه ولی و نصیر اشاره مکرر شده است؛ مثلا آیه کریمه میفرماید: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾[۱]. در آیه دیگری نیز میفرماید: ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا﴾[۲]. از سوی دیگر، ولایت به معنای فرمانروایی در جهت جلب منافع و دفع مفاسد است و این مفهوم، رکن مهمی از حقیقت امامت را روشن میسازد. رکن دیگر حقیقت امامت که در قرآن کریم به آن اشاره مکرر شده است مفهوم هدایت است: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۳] بر اساس مجموع این دسته از آیات استفاده میشود که اساس وظایف مترتب بر امامت و ولایت بر دو رکن استوارند؛ هدایت و نصرت: | • در قرآن کریم همواره به دوگانه ولی و نصیر اشاره مکرر شده است؛ مثلا آیه کریمه میفرماید: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾[۱]. در آیه دیگری نیز میفرماید: ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا﴾[۲]. از سوی دیگر، ولایت به معنای فرمانروایی در جهت جلب منافع و دفع مفاسد است و این مفهوم، رکن مهمی از حقیقت امامت را روشن میسازد. رکن دیگر حقیقت امامت که در قرآن کریم به آن اشاره مکرر شده است مفهوم هدایت است: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۳] بر اساس مجموع این دسته از آیات استفاده میشود که اساس وظایف مترتب بر امامت و ولایت بر دو رکن استوارند؛ هدایت و نصرت: | ||
وظیفه | = وظیفه نخست: هدایت = | ||
هدایت عام | == هدایت عام == | ||
• این گونه از هدایت، به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین نیز نامیده شده اند. یکی از دلایل مهمّ ارسال رسل، تعلیم و تزکیه مردم بود ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۴]، این فلسفه در مورد امامان نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از وظایف مهمّ امام این است که آموزشهای لازم دینی و غیر آن را به مردم تعلیم دهد، همچنین در تزکیه و تربیت آنان بکوشد. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: "از جمله حقوق شما بر من این است که... به شما تعلیم دهم تا نادان نمانید و شما را ادب کنم و تربیت نمایم تا (آداب لازم را) فراگیرید"[۵][۶]. این وظیفه نیز مصادقی دارد؛ برجسته ترین آنها موارد ذیل اند: | • این گونه از هدایت، به هدایت ارائه طریق یا هدایت تعلیمی یا تبیین نیز نامیده شده اند. یکی از دلایل مهمّ ارسال رسل، تعلیم و تزکیه مردم بود ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۴]، این فلسفه در مورد امامان نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از وظایف مهمّ امام این است که آموزشهای لازم دینی و غیر آن را به مردم تعلیم دهد، همچنین در تزکیه و تربیت آنان بکوشد. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: "از جمله حقوق شما بر من این است که... به شما تعلیم دهم تا نادان نمانید و شما را ادب کنم و تربیت نمایم تا (آداب لازم را) فراگیرید"[۵][۶]. این وظیفه نیز مصادقی دارد؛ برجسته ترین آنها موارد ذیل اند: | ||
1. تفسیر قرآن یا به عبارتی: تفسیر دین (شامل: بیان احکام الهی در همه عرصه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره): از آنجا که پیامبر در فرصت کوتاه نبوّت (با توجه به موانع و مشکلات فراوان) مجال لازم را برای تبیین و تفسیر تمام معارف الهی پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت اختلاف مسلمانان در مورد مفاهیم احکام و حقیقت آن از منظر پیامبر – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی مرجع فصل اختلاف میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و جدید - که همواره چنین خواهد بود- این امام است که میتواند راه حل آن را با توجّه به قرآن و سنّت برای مردم بیان کند. دهها هزار حدیث از ائمّه(ع) رسیده است که همگی در جهت شرح و تفسیر و تبیین آیات و احکام الهی است. بیان کم و کیف عبادات و فروع دین، اعتقادات و اصول دین و مکارم اخلاف به وسیله امامان انجام میگیرد. در حدیثی از امام رضا(ع) میخوانیم: "تمام و کمال نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، گرفتن و تقسیم اموال عمومی و غنیمتها و صدقات، امضای حدود و احکام نگهداری از مرزها و حدود توسط امام تحقّق پیدا میکند. امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام میکند، حدود الهی را بر پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و مردم را با حکمت و موعظه نیکو و برهان رسا به پروردگارش فرا میخواند"[۷][۸]. | 1. تفسیر قرآن یا به عبارتی: تفسیر دین (شامل: بیان احکام الهی در همه عرصه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره): از آنجا که پیامبر در فرصت کوتاه نبوّت (با توجه به موانع و مشکلات فراوان) مجال لازم را برای تبیین و تفسیر تمام معارف الهی پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت اختلاف مسلمانان در مورد مفاهیم احکام و حقیقت آن از منظر پیامبر – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی مرجع فصل اختلاف میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و جدید - که همواره چنین خواهد بود- این امام است که میتواند راه حل آن را با توجّه به قرآن و سنّت برای مردم بیان کند. دهها هزار حدیث از ائمّه(ع) رسیده است که همگی در جهت شرح و تفسیر و تبیین آیات و احکام الهی است. بیان کم و کیف عبادات و فروع دین، اعتقادات و اصول دین و مکارم اخلاف به وسیله امامان انجام میگیرد. در حدیثی از امام رضا(ع) میخوانیم: "تمام و کمال نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، گرفتن و تقسیم اموال عمومی و غنیمتها و صدقات، امضای حدود و احکام نگهداری از مرزها و حدود توسط امام تحقّق پیدا میکند. امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام میکند، حدود الهی را بر پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و مردم را با حکمت و موعظه نیکو و برهان رسا به پروردگارش فرا میخواند"[۷][۸]. | ||
2. رفع اختلافات | 2. رفع اختلافات | ||
هدایت خاص | == هدایت خاص == | ||
• هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: | • هدایت خاص یا هدایت ایصال الی المطلوب یا هدایت راهبری) شامل موارد ذیل است: | ||
1. تشکیل حکومت: تشکیل حکومت، چنانکه برای پیامبر یک وظیفه و تکلیف است برای امام نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای سیاسی بشر مشاهده میشود، پذیرفتن حکومت برای امام یک حق و امتیاز و وسیلهای برای کسب قدرت و ثروت و... نیست، بلکه یک فریضه و یک تکلیف است؛ بنابراین از نظر اسلام، این موضوع مطرح نیست که امام میتواند و خوب است که حکومت را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای امام واجب است که اگر شرایط فراهم شود و مردم در صحنه باشند حکومت تشکیل دهد. روشن است بدون وجود حکومت الهی بسیاری از احکام و تعالیم الهی قابل اجرا نیست؛ به همین دلیل امامان شیعه(ع) همواره درصدد تشکیل حکومت بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی مردم و تخلف از وظایف خود و غفلت از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند حکومت الهی در جامعه تأسیس کنند و مردم را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین(ع) و کمتر از شش ماه امام حسن مجتبی(ع)، حکومت الهی تأسیس کردند و مردم از حکومت الهی در بقیه دوران امامت محروم بودند[۹]. | 1. تشکیل حکومت: تشکیل حکومت، چنانکه برای پیامبر یک وظیفه و تکلیف است برای امام نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای سیاسی بشر مشاهده میشود، پذیرفتن حکومت برای امام یک حق و امتیاز و وسیلهای برای کسب قدرت و ثروت و... نیست، بلکه یک فریضه و یک تکلیف است؛ بنابراین از نظر اسلام، این موضوع مطرح نیست که امام میتواند و خوب است که حکومت را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای امام واجب است که اگر شرایط فراهم شود و مردم در صحنه باشند حکومت تشکیل دهد. روشن است بدون وجود حکومت الهی بسیاری از احکام و تعالیم الهی قابل اجرا نیست؛ به همین دلیل امامان شیعه(ع) همواره درصدد تشکیل حکومت بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی مردم و تخلف از وظایف خود و غفلت از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند حکومت الهی در جامعه تأسیس کنند و مردم را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین(ع) و کمتر از شش ماه امام حسن مجتبی(ع)، حکومت الهی تأسیس کردند و مردم از حکومت الهی در بقیه دوران امامت محروم بودند[۹]. | ||
2. اجرای عدالت: از نظر قرآن کریم یکی از اهداف مهمّ بعثت پیامبر اقامه قسط است. این وظیفه بر جانشینان پیامبر (امامان) نیز واجب است و یکی از مهمترین اهداف تشکیل حکومت نیز همین است. امیرالمؤمنین(ع) به این حقیقت چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور مردم در صحنه) و قیام حجّت به سبب وجود یاور نبود و اگر نبود که خداوند از علما تعهّد گرفته که بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم (وجود نابرابری و ظلم و جور در جامعه) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر خلافت را بر پشت آن میانداختم[۱۰].(حکومت را نمیپذیرفتم)". پس علّت پذیرش حکومت از سوی علی(ع)، اقامه قسط در جامعه بود، چنانکه درباره حضرت گفته شده است: "در محراب عبادتش از شدت عدالتش کشته شد". در سخن دیگری میفرماید: "امّا از جمله حق شما بر من خیرخواهی بر شما و رساندن اموال عمومی و غنایم و حقوق شما به شما است"[۱۱][۱۲]. | 2. اجرای عدالت: از نظر قرآن کریم یکی از اهداف مهمّ بعثت پیامبر اقامه قسط است. این وظیفه بر جانشینان پیامبر (امامان) نیز واجب است و یکی از مهمترین اهداف تشکیل حکومت نیز همین است. امیرالمؤمنین(ع) به این حقیقت چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور مردم در صحنه) و قیام حجّت به سبب وجود یاور نبود و اگر نبود که خداوند از علما تعهّد گرفته که بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم (وجود نابرابری و ظلم و جور در جامعه) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر خلافت را بر پشت آن میانداختم[۱۰].(حکومت را نمیپذیرفتم)". پس علّت پذیرش حکومت از سوی علی(ع)، اقامه قسط در جامعه بود، چنانکه درباره حضرت گفته شده است: "در محراب عبادتش از شدت عدالتش کشته شد". در سخن دیگری میفرماید: "امّا از جمله حق شما بر من خیرخواهی بر شما و رساندن اموال عمومی و غنایم و حقوق شما به شما است"[۱۱][۱۲]. | ||
3. تربیت امت صالحان | 3. تربیت امت صالحان | ||
وظیفه | = وظیفه دوم: نصرت = | ||
• نصرت امام برای امت خود شامل موارد ذیل است: | • نصرت امام برای امت خود شامل موارد ذیل است: | ||
1. دفاع از دین: حوزه دین و مردم متدیّن همواره مورد هجوم دشمن خدا و دینداران قرار داشته است. این تهاجم گاهی در قالب شبهات علمی بوده و جنبه فرهنگی دارد و گاهی به صورت نظامی و گاهی در قالبهای دیگر. در طول تاریخ، احزاب، گروهها، نحلهها و قدرتهای زیادی وجود داشتهاند که از طرق گوناگون بر دین و باورهای مذهبی مردم تاختهاند و در مقابل امامان(ع) به دفاع از دین برخاسته و تلاشهای دشمنان دین را خنثی کردهاند. نمونههای تاریخی این مطلب بسیار فراوان است. حاصل احتجاجات ائمّه علیه مخالفان و پاسخگویی به شبهات آنها کتابها شده است. این وظیفه نیز از وظایف عمده امام است[۱۳]. این نوع از نصرت مصادیقی نیز دارد؛ از جمله: | 1. دفاع از دین: حوزه دین و مردم متدیّن همواره مورد هجوم دشمن خدا و دینداران قرار داشته است. این تهاجم گاهی در قالب شبهات علمی بوده و جنبه فرهنگی دارد و گاهی به صورت نظامی و گاهی در قالبهای دیگر. در طول تاریخ، احزاب، گروهها، نحلهها و قدرتهای زیادی وجود داشتهاند که از طرق گوناگون بر دین و باورهای مذهبی مردم تاختهاند و در مقابل امامان(ع) به دفاع از دین برخاسته و تلاشهای دشمنان دین را خنثی کردهاند. نمونههای تاریخی این مطلب بسیار فراوان است. حاصل احتجاجات ائمّه علیه مخالفان و پاسخگویی به شبهات آنها کتابها شده است. این وظیفه نیز از وظایف عمده امام است[۱۳]. این نوع از نصرت مصادیقی نیز دارد؛ از جمله: | ||
خط ۴۴: | خط ۶۷: | ||
2. پاسخگویی شبهات | 2. پاسخگویی شبهات | ||
2. دفاع از مؤمنان | 2. دفاع از مؤمنان | ||
سادهزیستی امام | == سادهزیستی امام == | ||
• در نظامهای غیر الهی غالباً رهبران تافتههای جدا بافته از مردم محسوب میشوند، شیوه زندگی آنها با مردم متفاوت است و آنها خود را ممتاز از مردم و برتر از آنها میپندارند و اگر هم اتفاقاً سادهزیستی و مردمگرایی را پیشه کنند، این امر در واقع نوعی ژست سیاسی و امر تصنّعی خواهد بود؛ امّا در نظام الهی، مردمگرایی و سادهزیستی یک وظیفه و یک تکلیف است و برای امامان و پیشوایان مردم لازم است در سطح عامّه زندگی کنند. | • در نظامهای غیر الهی غالباً رهبران تافتههای جدا بافته از مردم محسوب میشوند، شیوه زندگی آنها با مردم متفاوت است و آنها خود را ممتاز از مردم و برتر از آنها میپندارند و اگر هم اتفاقاً سادهزیستی و مردمگرایی را پیشه کنند، این امر در واقع نوعی ژست سیاسی و امر تصنّعی خواهد بود؛ امّا در نظام الهی، مردمگرایی و سادهزیستی یک وظیفه و یک تکلیف است و برای امامان و پیشوایان مردم لازم است در سطح عامّه زندگی کنند. | ||
• امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "خداوند مرا امام و پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که در مورد نفس خود و خوراک و آشامیدن و پوشاک همانند مردم ضعیف و مستمند بر خود سختگیری کنم تا فقیر با اقتدا به فقر من (از بیچیزی خود ناراحت نباشد) و ثروتمند به سبب بینیازی سرکشی نکند"[۱۴]. | • امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "خداوند مرا امام و پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که در مورد نفس خود و خوراک و آشامیدن و پوشاک همانند مردم ضعیف و مستمند بر خود سختگیری کنم تا فقیر با اقتدا به فقر من (از بیچیزی خود ناراحت نباشد) و ثروتمند به سبب بینیازی سرکشی نکند"[۱۴]. | ||
خط ۵۳: | خط ۷۶: | ||
• احتمال دوم آنکه خداوند، شخص شایستهای را به عنوان جانشین پیامبر تعیین کند. که اقتضای حکمت الهی احتمال دوم است[۱۶]. | • احتمال دوم آنکه خداوند، شخص شایستهای را به عنوان جانشین پیامبر تعیین کند. که اقتضای حکمت الهی احتمال دوم است[۱۶]. | ||
• واقعیتهای تاریخی حاکی از تداوم نیازهای موجود در جامعه اسلامی زمان پیامبر خاتم است. | • واقعیتهای تاریخی حاکی از تداوم نیازهای موجود در جامعه اسلامی زمان پیامبر خاتم است. | ||
از منظر امامیه | == از منظر امامیه == | ||
1. در امور اجتماعی امام باید مردم را به وحدت و هماهنگی سوق دهد. | 1. در امور اجتماعی امام باید مردم را به وحدت و هماهنگی سوق دهد. | ||
2. برای جلوگیری از اختلال در نظم اجتماعی به امام نیاز است. | 2. برای جلوگیری از اختلال در نظم اجتماعی به امام نیاز است. | ||
خط ۶۲: | خط ۸۵: | ||
7. باید پیشوایی معصوم، در میان مردم باشد که احکام اسلامی را در وقایع جدید بیان کند. | 7. باید پیشوایی معصوم، در میان مردم باشد که احکام اسلامی را در وقایع جدید بیان کند. | ||
8. حفظ شریعت اسلامی، از تحریف و تغییر[۱۷]. | 8. حفظ شریعت اسلامی، از تحریف و تغییر[۱۷]. | ||
از منظر علمای اهل سنت | == از منظر علمای اهل سنت == | ||
• دانشمندان اهل سنت، وظایف امام را به مدیریت جامعه دینی منحصر کردهاند: | • دانشمندان اهل سنت، وظایف امام را به مدیریت جامعه دینی منحصر کردهاند: | ||
1. تأمین عدالت اجتماعی؛ | 1. تأمین عدالت اجتماعی؛ | ||
خط ۹۰: | خط ۱۱۳: | ||
• ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۱۴. | • ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۱۴. | ||
| |||
= پانویس = | |||
۵۲۱.</ref>. | |||
[[رده: | [[رده: مباحث کلام اسلامی]] | ||